فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی و مطالعه نقد محیط زیستی که یکی از رویکردهای جدید حوزه ی نقد ادبی است خواهیم پرداخت. در ابتدا به پیشتازان این رویکرد، به رابطه ای که انسان و طبیعت با هم بر قرار می کنند و بالاخره به بازنمایی طبیعت در ادبیات و هنر می پردازیم. همچنین در طول این نوشته خواهیم دید که منطق نقد محیط زیستی به عنوان یک رویکرد جدید بر چه اصولی استوار است. سپس به تحلیل نمونه متن داستان کوتاه تحت عنوان"مردی که درخت می کارید" نوشته ژان ژیونو نویسنده فرانسوی خواهیم پرداخت. در مرحله آخر این مقاله قبل از اینکه به نتایج حاصله بپردازیم بخشی را به حیطه تطبیقی نقد محیط زیستی اختصاص خواهیم داد یعنی جگونه می توانیم یک نقد محیط زیستی تطبیقی داشته باشیم و بالاخره خواهیم دید که ادبیات فارسی و فرانسه محل مطالعات تطبیقی در زمینه فوق هستند.
مأخذیابی و مقایسه دو روایت منظوم طغرایی و مولوی از داستان شکار شیر و گرگ و روباه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
129 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن تحلیل و بررسی مآخذ داستان «رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار» به بازگویی دو روایت منظوم عربی و فارسی طغرایی و مولوی از این داستان می پردازد؛. سپس با نگاهی ساختار شناسانه، عناصر داستانی چون شخصیّت، پیرنگ، زاویه دید، لحن و... در هر دو روایت تشریح و مشخّص می شود کدام یک از دو روایت به مآخذ اصلی داستان نزدیک تر است. مهم ترین نتیجه این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، آن است که مولوی با افزودن عناصر داستان و شگردهای داستان پردازی، به تقلید صِرف بسنده نکرده، بلکه به خلق حکایتی زیبا تر و جذاب تر از روایت مآخذ اصلی پرداخته است. طغرایی نیز در ضمن داستان خود که پند و اندرز است، با استفاده از وجه تمثیل و برای تأکید سخن پندآموز خود، به این حکایت اشاره می کند.
بررسی تطبیقی تأویلات آیه نور در دیدگاه ابن عربی و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده آیه نور، از جمله آیاتی است که تمثیلی اعجاب انگیز درباره حقیقتی متعالی و ماورایی دارد. در این تمثیل زیبا، رموز و نهفتگی هایی موجود است که گاه لازم می آید با زبانی نمادپردازانه به بیان آن پرداخته شود. عرفان اسلامی در پرتو کتاب آسمانی قرآن، روایات و احادیث معصومان(علیهم السلام)، در مباحث هستی شناسی و توحید، سرشار از غنای فکری و ژرف اندیشی است که هر بار با دقت و تأمل در این معارف، افق های جدید و فضاهای گسترده تری، مکشوف و مفتوح می گردد. برخی از این مفاهیم، در نتیجه جذبه و الهام است و برخی جنبه استدلالی و توصیفی دارد که در ساحت آموزه های قرآنی و دینی حاصل می شود. چند واژه که در این آیه شریفه، محور اصلی موضوع است: نور، مشکات، مصباح، زجاجه، شجره، زیتونه، لاشرقیه و لاغربیه می باشد. دلالت های لفظی، استعاری و تمثیلی متعددی در واژگان مذکور، موجود است. این مقاله به منظور بحث و تحلیل تعابیر مطرح شده مربوط به آیه نور با تکیه بر آثار ابن عربی و مولانا، هم چنین تحلیل های صاحب نظران، نوشته شده است و سپس به توصیف و تحلیل پرداخته ایم.
حبسیات ابن زیدون بین الإبداع والتقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
70 - 60
حوزههای تخصصی:
شعر الحبسیات أو شعر السجون قدیم فی الأدب العربی قدم الشعر والأدب؛ لأن بعض الشعراء نزلوا السجن لعلّه ما وذاقوا طعم السجن المرّ وانعکست هذه التجربه المره منذ القدم فی شعرهم وأدت إلی غلیان عاطفه الشاعر وخیاله بشکل خاص بحیث نجد صداها فی أشعارهم. وهذا النوع الأدبی فی الحقیقه یدل علی إحساس الشاعر الصادق وشعوره الرقیق کما هو مملو بالحزن والألم ویصور حیاه الشاعر فی السجن. إذن قام بعض الشعراء العرب بتصویر تجربتهم الذاتیه مستعینین من هذا النوع الأدبی فی العصور المختلفه، من بین هؤلاء ابن زیدون الشاعر الأندلسی المرموق الذی أُّتُّهم بالتدبیر لقلب نظام الحکم، والمیل إلی عوده الخلافه الأمویه، فسعایه الوشاه والأعداء أدی إلی سجنه، حیث نجد صدی حیاته المره التی قضاها فی السجن وبالتحدید فی خمس قصائد رائعه والتی وردت متناثره فی دیوانه. وهذه القصائد لم تدرس بعد دراسه مستقله رغم جمالها وفصاحتها؛ لذلک یسعی البحث دراسه الموضوعات والمضامین لهذه القصائد وتحلیلها اعتماداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی حتی نقدّم للقارئ والمتلقّی إبداع الشاعر من حیث الموضوع فی نظم هذه القصائد وتقلیده کما نکشف نظره الشاعر إلی هذا النوع من الشعر الغنائی. ومن أبرز النتایج التی وصل البحث هو أن تعدد الأغراض فی القصیده الواحده یعد من أهمّ معالم التقلید عند ابن زیدون فی حبسیاته ولقد مزج الشاعر هذه القصائد بمشاهد الطبیعه ومناظرها بالتأثر من بئیه الأندلس وطبیعتها النضره وهذه هی من معالم الإبداع عنده حیث یمکن أن نقول بأنه لم یلقد شعراء الشرق فی نظم حبسیاته فحسب بل نجد أحیانا عنده شیئا من الإبداع.
نقد و تحلیل پی رفت در منظومه غنائی مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و ... می پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. مجنون و لیلی جزو متون کهنی محسوب می شود که در رده روایت های اسطوره ای به حساب می آید. بهترین تحلیل ساختاری مجنون و لیلی، با توجه به ساختار روایی آن که از داستان های حماسی و غنائی تشکیل شده است، روش ساختاری در تحلیل داستان های اسطوره ای است. در این مقاله که بخشی از یک پژوهش گسترده در پیوند با تحلیل ساختاری لیلی و مجنون است، تلاش شده چگونگی کاربرد پی رفت در این اثر ارزشمند بررسی شود. نخست لازم است هر داستان به یک پی رفت تقلیل یابد، به طوری که هر پی رفت چند کارکرد (حداکثر پنج) یا نقش ویژه را تشکیل دهد. کارکردهای درون هر پی رفت لازم است دربرگیرنده یک کنش روایی باشد و در پیشبرد توالی داستان (قصه) نقشی مهم ایفا کند. مهم ترین پی رفت های داستان لیلی و مجنون نیز عبارت است به مکتب رفتن لیلی و مجنون، عاشق شدن آن دو به هم، خواستگاری و مخالفت پدر لیلی، مرگ لیلی و مجنون، آرامش پس از مرگ لیلی و مجنون
بررسی تطبیقی نامه های نیما یوشیج و «امیلِ» ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
351 - 372
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج (1276-1338ش) از مشهورترین و تأثیرگذارترین شاعران معاصر است که علاوه بر دیوان شعر و آثار ادبی، مجموعه نامه ها حاوی نظرات نیما در موضوعات مختلف نیز از او در دست است. یکی از موضوعات مهمی که در مجموعه نامه های نیما فراوان به چشم می خورد مسائل مربوط به تعلیم و تربیت است. نیما که خود چند سال سابقه تدریس داشته است از نزدیک با مسائل و مشکلات این حوزه آشنا بوده و انتقادهای بسیاری به سیستم آموزشی کشور داشته است. به نظر می رسد که نیما در بیان برخی آراء تربیتی خود تحت تأثیر ژان ژاک روسو (1712-1778م) نویسنده و فیلسوف فرانسوی و به ویژه کتاب «امیل» او بوده است. نیما و روسو طبیعت و روستا را بر شهر ترجیح می دهند و معتقدند که اطفال باید تا حد ممکن در طبیعت و دور از شهر پرورش یابند و مهم ترین تربیت در دوران کودکی، تربیت جسمانی و تحریک حس کنجکاوی است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نظرات نیما یوشیج درباره تعلیم و تربیت در مجموعه نامه ها و تأثیرپذیری او از نظرات ژان ژاک روسو و به ویژه کتاب «امیل» او می باشد.
استعاره های مفهومی زنانه در شعر فروغ فرخزاد و غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
113 - 134
حوزههای تخصصی:
زن و جایگاه او در اجتماع، از مهم ترین و اصلی ترین درونمایه های شعر فروغ و غاده السمان است. این دو شاعر سنت شکن برای بیان رنج ها و محدودیت هایی که نسبت به زنان اعمال شده است و نیز ملموس کردن آنچه در ذهنشان برای بیان این آلام می اندیشیده اند، از استعاره های مفهومی بهره برده اند و با استعاره هایی چون: «زندگی جنگ است» به بیان مشکلات زنان پرداخته اند. استعاره های مفهومی یا شناختی، مفاهیم انتزاعی را در قالب مفاهیم ملموس بیان می کند و با تغییر قلمرو آنها زمینه فهم و درک آنها را هموارتر می کند. در نظریه شناختی، استعاره تنها منحصر به زبان ادبی و واژه نیست بلکه بخش عمده ای از فرآیندهای فکری آدمی را استعاری می داند. این مقاله بر آن است تا با تطبیق اشعار فروغ و غاده السمان به بررسی استعاره های مفهومی در شعر آنان به عنوان یکی از عناصر مشترک شعری و فکری این دو شاعر بپردازد.
مبادئ بلاغه التصویر بین الاتجاهین الرومانسی والبرناسی فی الشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
62 - 35
حوزههای تخصصی:
تعددت التعاریف عن التصویر فی العصر الحاضر، وهو فی مفهومه الشامل کما یعرفه "دای لویس" لوحه مصنوعه من الألفاظ، أو محاوله لبیان التجارب عن طریق اللغه وبشکل فنّی. ومدی توفیق الشاعر فی خلع الفنّیه على کلامه یُسمّى بالبلاغه؛ ومما یقضی علیها هو التصویر الآلی للواقع دون محاوله للانتقاء الفنی. وللمذاهب الأدبیه فی توجیه تلک المحاولات مذاهب تبتنی على فلسفه معارضه لسابقتها وتشکّل نظرتها إلى الأدب عامّه، وإلى الشعر خاصه. وابتناء على تلک النظره تصنّف مبادؤها الأساسیه لخلق البلاغه المرجوّه. ومن ضمن تلک المذاهب الرومانسیه والبرناسیه التی تتقابل رؤاهما عن البلاغه؛ تعرض هذا المقال لدراسه المبادئ الأساسیه التی یستند علیها التصویر فی بلاغته عند الاتجاهین الرومانسی والبرناسی. یتطرق هذا المقال بمنهج وصفی – تحلیلی إلی العلل والأسباب التی تقف خلف هذا التقابل، لاستخراج مظاهر تلک المبادئ عند شعراء هذین الاتجاهین. وتبیّن أنّ المبادئ التی اتخذها الاتجاه الرومانسی وهی: محوریه الذاتیه بمظاهرها، وتکثیف عناصر الصوره وتمجید الألم؛ تقف وجها لوجه لما اتخذته البرناسیه رغبه فی الوصول إلی بلاغه التصویر، حیث کانت المبادئ عندها: الإلمام باللاذاتیه، غائیه الجمال، نبذ صفه الحیاه عن الطبیعه، تألیه العالم الخارجی، الاهتمام بالشکل وزیاده الشخوص.
قضیه الالتزام بین الخطابین النقدی والشعری فی الأدب العربی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
30 - 1
حوزههای تخصصی:
قضیه الالتزام من أهم ما اهتم بها النقاد والشعراء فی الأدب العربی المعاصر. ومن عجب ما یتفطن إلیه الباحث الأدبی الاختلاف بین مفهومی الالتزام عند الناقد وعند الشاعر، فالناقد العربی حدد الالتزام فی دائره القضایا الاجتماعیه خلافا للشاعر العربی المعاصر الذی حدّده فی دائره حریه التعبیر. هذا النموذج یبیّن أن النقد العربی، فی عصرنا الحاضر یرید أن یوجّه الأدب حسب میوله النقدیه دون الاهتمام بهواجس الشاعر العربی المعاصر. فلماذا حدثت هذه الفجوه بین خطابی النقد والأدب؟ الإجابه عن هذا السؤال هو ما یهدف إلیه هذا المقال وذلک فی منهج تحلیلی وصفی متعمد علی تحلیل الآراء النقدیه الوارده فی هذا المجال لیصل إلی نتیجه أن الناقد الأدبی الحدیث بدل أن یتصل بأدب قومه ویستنتج قضایاه النقدیه منه مباشرا، ویتخذه موقعا لیستلهم منه فکرته النقدیه، اتجه نحو الآراء النقدیه الوارده من الغرب کالاشتراکیه والوجودیه وجعلها قاعده لیستخرج منها أصوله النقدیه ویفرضها علی أدب قومه. هذه المفارقه بین خطابی النقد والشعر العربیین لمفهوم الالتزام الأدبی لداعیه إلی التأمل فی النقد الأدبی المعاصر، فلیس من الصحیح أن یُملَی علی الأدب العربی ما هو خارج عن طبیعته العربیه.
الدیستوبیا (المدینة الفاسدة) فی الروایة العربیة المعاصرة؛ قراءة فی روایة "أورویل فی الضاحیة الجنوبیة" لفوزی ذبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
149-131
حوزههای تخصصی:
یتأثر الأدب العربی المعاصر بشکل عام، والروایة المعاصرة بشکل خاص، بالمتغیرات الاجتماعیة. فیستقی الکاتب مادته الروائیة من الأحداث الإنسانیة والاجتماعیة السائدة، ویتخذ منها الارضیة الممهدة لکتابة روایته. وتلعب المدینة دورًا أساسیا فی هذا المجال، إذ استخدمت فی إطار الیوتوبیا أو المدینة الفاضلة فی الأدب الشرقی قدیما. أما الدیستوبیا أی المدینة الفاسدة، التی لا ترمی إلى سعادة أفرادها، فبدأت تسود الروایة العربیة المعاصرة. تُعتبر روایة "أورویل فی الضاحیة الجنوبیة" للکاتب اللبنانی فوزی ذبیان من هذه الروایات الدیستوبیة التی یتطرق فیها الکاتب إلى الظروف الإنسانیة والاجتماعیة فی الضاحیة الجنوبیة لمدینة بیروت، لیکشف عن العوامل المانعة لتنظیم اجتماعی یرى فیه الفرد العدالة وسبل السعادة. لذلک، ومن أجل أهمیة هذا الموضوع فی الروایة العربیة المعاصرة، یحاول هذا المقال قراءة روایة ذبیان فی ضوء العناصر الدیستوبیة من المنظور الاجتماعی، من أجل الحصول على معلومات عن العوامل الإنسانیة والاجتماعیة التی تنمی موجة الدیستوبیا فی المجتمع وکیفیة ظهور هذه العناصر فی البنیة الروائیة لدى ذبیان. وقد بینت الدراسة رصد الروائی للأوضاع الاجتماعیة السائدة فی الضاحیة، وعلاقتها بالأوضاع السیاسیة. کما أنها أبانت عن جرأة الکاتب فی طرح قضایا من الصعب تداولها علنًا.
سردیة الأمکنة المغلقة فی شعر محمد عفیفی مطر؛ المقبرة والمقهی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
77-59
حوزههای تخصصی:
إذ اعتبرنا للبناء السردی فی النص الشعری المعاصر وحدةً متکاملةً تحمل الکثیر من عناصر وتقنیاتٍ خادمةٍ لصورته الفنیة، یملک بینها عنصر المکان أهمیةً قصوی فی تأطیر المادة السردیة وإقامة أواصر تجمع العناصر السردیة معطیاً لها مناخاً محدداً تفعل فیه وتعبر من خلاله عن وجهات نظر السارد الخاصة، ولاسیما المکان المغلق الذی لیس الیوم دیکوراً مهملاً فی مشهد العمل السردی بل یکون لوحده هدفاً ذا فاعلیةٍ نفسیةٍ واجتماعیةٍ تخرق جدران انغلاقه وتصل إلی مدلولٍ تنسجه کلماتٌ محددةٌ مع خصائصها الإیحائیة کما أن حضور الأمکنة المغلقة البارز فی شعر محمد عفیفی مطر یأتی بطابعها اللفظی الخاص والمنحصر فی فضاءاتٍ مغلقةٍ علی استیفاء التنظیم الدرامی للأحداث وتعمیق الحیاة الداخلیة للشخصیة المعنیة، ولکن قد یُنتج هذا الاندماج فی الداخل نتیجةً معاکسةً ویؤدی إلی المغامرة فی تجربة الخارج ثم انتشال تقابلاتٍ ضدیةٍ منها. تحاول هذه الدراسة بانتهاجها النهج الوصفی - التحلیلی أن تتناول سردیة الأمکنة المغلقة فی شعر محمد عفیفی مطر وعلی وجه الخصوص ترکز بینها علی مکانی "المقبرة" و"المقهی"؛ فیدل مجمل نتائجها علی أن المقبرة تنفرد بأبعادٍ ومقاساتٍ تمیز انغلاقها ومحدودیتها کمدلولها السردی الذی قد یومئ إلی ثنائیة الموت والبعث فی موقفٍ ثم یوحی بتقابل النفور والألفة فی مواقف أخری کما أن المقهی فی شعره یستطیع أن یکون ملاذاً تهرب إلیه الشخصیة حصولاً علی الأمان والاستقرار من أحداث الواقع الخارج المرة ویحدث ثنائیة التفضیة والتزمین أو یتحول إلی صراعٍ بین الذاتیة والعولمة.
مقایسه سبکی هجویات حطیئه و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
245-264
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از رویکردهای نو در ادبیات معاصر جهان است و بی تردید نقش سازنده و مؤثری در غنی سازی ادبیات هر ملتی ایفا می کند و زمینه های شناخت و بهره مندی وسیع از انواع ادبی ملل مختلف را ایجاد می کند. یکی از انواع ادبی که بسامدهای گوناگون آن در آثار بیشتر شاعران پارسی گو و عربی سرا واقع شده و آثار قابل ملاحظه و خواندنی در این نوع به وجود آورده، «هجویه سرایی» است. مقایسه سبکی این نوع ادبی در اشعار شاعران زبان فارسی و زبان عربی زمینه ساز تبیین اشتراکات و افتراقات بین آن ها می شود. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات تطبیقی بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی و با هدف بررسی مهم ترین وجوه اشتراک و افتراق سبکی هجویات حطیئه و خاقانی صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر دیوان هر دو شاعر است. انتظار می رود، نتایج این پژوهش شناخت هر چه بهتر و دقیق تری از هجویات حطیئه و خاقانی را ارائه دهد و زمینه مطالعه و فهم بهتر این نوع از اشعار را در حوزه ادبیات تطبیقی فراهم سازد.
بررسی تطبیقی ویژگی های رفتار خردمندانه در شخصیت زال بر اساس مدل سه بعدی خرد آردلت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرد مفهوم پیچیده ای است که هنوز تعریف واحدی از آن ارایه نشده است. بااین حال میان صاحب نظران در این مورد که خردمندی مشتمل بر دانش، بینش، تأمل، تلفیق منافع فرد با رفاه دیگران است، توافقی کلی وجود دارد. به دلیل ماهیت رازگونه خرد، این مفهوم، موضوع تحقیق در زمان ها، مکان ها و فرهنگ های مختلف بوده است. ازآنجاکه خرد بافرهنگ ارتباط نزدیکی دارد و تعریف مشخصی در فرهنگ ایران برای آن بیان نشده است، بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی تطبیقی ویژگی های رفتار خردمندانه در شخصیت زال بر اساس مدل سه بعدی خرد آردلت، به تحلیل و تفسیر خرد و ویژگی های خردمندی در شاهنامه پرداخته است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شاهنامه ی فردوسی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند، شخصیت زال به عنوان فرد خردمند انتخاب شد. متن شاهنامه با روش تحلیل محتوا و با استفاده از سه فرایند پیاده سازی، کدگذاری باز و کدگذاری انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که ویژگی های خردمند بودن شامل«دین داری و اخلاق»، «تفکر/ آگاهی»، «ادراک حقایق و عدم ذهنیت گرایی/ فرافکنی»، «همدلی/ عاطفی و حمایت/ خدمت کردن»، «ارتباط و کسب تجارب و ارزش های فرهنگی» است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که مفهوم خرد را می توان در قالب پنج بعد مختلف «معنوی، شناختی، تأملی، هیجانی، اجتماعی و فرهنگی» بیان کرد. بر این اساس این مطالعه جنبه های خردمندی را ازنظر فردوسی نشان می دهد
تجلیات الحنین فی الاستذکار الشعری (قصیده "إلی النجف الأشرف بلدی الحبیبه" للشیخ أحمد الوائلی و"ملحمه حیدر بابا الترکیه" لشهریار نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاستذکار حاله إنسانیه یشترک فیها جمیع الناس، لکنّها تکون مختلفه عند الشعراء وفی الفن عموماً؛ فالذکریات تعدّ مصدراً مهماً یعتمدها الشعراء والفنانون فی تشکیل تجاربهم الأدبیه والفنیه وإثرائها. إنّ الحنین مقترن بالاستذکار وللشاعر ممکن أن یجعلَ منه الأساس الذی یرکِّز علیه بناء قصیدته. قد کان اغترابُ الشاعرِ المثیرَ الأولَ للحنین الذی کان مدعاه للاستذکار الشعری المتنوع الذی افضی إلی تشکیل القصیده موضوعیاً وفنیاً. أنشد الشیخ الوائلی قصیده "إلی النجف الأشرف بلدی الحبیبه" بعد اغترابه عن موطن طفولته وصباه وشبابه، مدینه نجف الأشرف، فی قصیدته یعرب عن حنینه إلی بلده ویستعرض ذکریاته واصفاً بلده بأبهی الأوصاف ویکشف عن معنی داخلی مضمر فی أعماق الشاعر یؤکد علاقته بمدینته وعمق هذه العلاقه ومن جانب آخر إنّ شهریار الشاعر الشهیر الإیرانی أنشد ملحمه"حیدربابا" باللغه الترکیه بعد اغترابه عن مولده ویعبر فیها الشاعر عن ذکریاته عن طفولته وصباه والحسره علی أیامه الّتی انقضت فی الریف عند تنوره جبل حیدربابا. هذه دراسه مقارنه لهاتین القصیدتین من خلال دیوانهما متبنّیهً المنهج الوصفی-التحلیلی علی أساس مکتب أمریکی فی الأدب المقارن، وقفاً فیهما علی مستویات الاستذکار الشعری التی وجدناها علی ثلاثه أنواع هی: الاستذکار الزمانی والاستذکار الاجتماعی والاستذکار المکانی، ومن ثمّ الکشف عن الافتراقات والاشتراکات بینهما والممیزات الخاصه فی التصاویر الفنیه التی اُستخدمت فی إبراز خواطرهما الجیاشه وخیالهما الشعری الذی ساهم بفاعلیه فی التشکیل اللغوی والتصویری لشعرهما. من نتائج الدراسه أنّ للطبیعه بعناصرها المختلفه دوراً فاعلاً فی تشکیل مستویات الاستذکار الشعری. إنّ تصاویر شعرهما وموسیقاهما تکون فی خدمه الفکره و تؤدی هذه الصور وظیفهً جمالیهً منظمهً ذات رتبه عند المتلقی وتجعل دور المتلقی مرکزیاً فی عملیه الإیصال، مما یساعد علی إزاله الفواصل بین شعور المتلقی والشاعر.
درهم تنیدگی فرا مکتبی صیرورت رمانتیسم و سمبولیسم در شعر نیما و شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
363 - 390
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم و سمبولیسم در غرب به شکل «درزمانی» و بر اساس استلزامات تاریخی و اجتماعی شکل گرفته است. در حالی که شکل ورود این مکتب ها به ایران و جهان عرب اولاً «همزمانی» بوده و با گفتمان ترجمه صورت گرفته و ثانیاً با دوره ای از تحولات بنیادی تاریخی، سیاسی و انقلابی همراه بوده است. نیما یوشیج و بدر شاکر از پیشگامان شعر نو در ایران و جهان عرب هستند که برای تحول زیبایی شناسی شعر کلاسیک و چرخش کارکردی شعر در جهان معاصر، تحت تأثیر آموزه های رمانتیسم و سمبولیسم بودند. دقت در شعر این دو نشان می دهدکه فرایند تحول از رمانتیسم فردی به سمبولیسم، دارای الگوی واحد زیبایی شناختی است. بنابراین مقاله حاضر می کوشد تا به شکل تطبیقی نشان دهد که شعر این دو در چه بن مایه هایی از رمانتیسم اشتراک دارند، چگونه به سمت رمانتیسم اجتماعی رفته اند و سرانجام چه تجربه های تاریخی، اجتماعی و سیاسی سبب شده است که شعرشان به سمت سمبولیسم ویژه حرکت کند. آن ها با عبور از رمانتیسم می خواستند به تخیل سمبلیک نزدیک شوند تا جهان آرمانی سمبولیسم محقق شود اما به دلیل پیوندی که با ادبیات سیاسی داشتند، تخیل سمبلیک آن ها با تخیل جامعه شناختی پیوند خورده است.
تحلیل تطبیقی ارجاعات درون متنی شعر "عشق و شور و مستی" در بوستان سعدی با نگاره "گدایی بر در مسجد" اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان سعدی از جمله کتاب هایست که در اعصار مختلف، توسط نگارگران ایرانی مصور شده است. نگاره"گدایی بر در مسجد"یکی از نگاره های مصور محفوظ در کتابخانه قاهره است که توسط کمال الدین بهزاد، مصورگردیده. مبنای مصورسازی بهزاد شعر سعدیست که در این داستان از احادیث و روایات استفاده شده است و به بهترین شیوه به نظم ارائه گشته. براین اساس مفروض است، بهزاد نیز به برای تصویرگری داستان بوستان از روایات، داستان ها و احادیث دیگری بهره گرفته است. با شیوه های جدید خوانش اثر که تحت عنوان بینامتنیت در عصر حاضر متداول گشته و به طور مفصل در تفکر ژنت تدوین شده است، می توان تحلیل تطبیقی را از ارجاعات متون، به صورت بینامتنی ارائه نمود و همچنین بر اساس ارجاعات، سنجشی از برگرفته گی تحت عنوان گشتار در فزون متنیت ارائه داد. در این پژوهش یکی از گونه های ترامتنی ژنت، یعنی بیش متنیت، جهت بررسی چگونگی ارتباط نگاره"گدایی بر در مسجد"اثر بهزاد با شعر سعدی تحت عنوان"عشق و شور و مستی"،مورد استفاده قرارگرفته است. این پژوهش علاوه بر تطبیق این نگاره با شعر سعدی، به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که سعدی در شعر، از چه منابع دیگری بهره برده و همچنین بهزاد در تصویرگری شعر مذکور از چه متون و ارجاعات دیگری علاوه بر شعر سعدی استفاده کرده است. روش تحقیق نظری و بنیادین است که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و ابزار فیش برداری برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده است. یافته های پژوهش برمبنای مباحث بینامتنیت حاکی از آن است که سعدی در نگارش بوستان از احادیث و روایات بهره جسته. بهزاد نیز در تصویرگری علاوه بر متن بوستان، از احادیث و داستان های دیگری که منشاء اصلی پیداش تصویر می باشند بهره برده و صرفاٌ به بازنمایی صرف از داستان اکتفا نکرده است.
بررسی ساختار اسطوره ای الهه بندگذار و بَند گُسَل (مطالعه سه روایت با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی متفاوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف ادبیات تطبیقی بررسی و کشف لایه های مشترک ادبی، فرهنگی و اجتماعی جوامع و ملل مختلف است. ادبیات تطبیقی می تواند با بررسی لایه های عمیق تر، مشترکات بنیادین با یک جامعه را نیز روشن نماید. تحلیل لایه لایه ای علت ها به عنوان شیوه ای نوین درآینده پژوهی در چهار سطح به تحلیل آثار گذشته، حال و آینده می پردازد. سطح لیتانی؛ نظام اجتماعی؛ گفتمان و جهان بینی؛ و تحلیل اسطوره و استعاره لایه های مورد تحلیل در روش تحلیل لایه لایه ای هستند. با ارائه شیوه ای نظام مند در استخراج اسطوره از متن، در این پژوهش از لایه چهارم که با نقد اسطوره ای ادبیات تطبیقی مشترک است، استفاده شده تا سه روایت آزاد کردن سیصد زندانی از زندان توسط حلاج در تذکره الاولیای عطار، آزادسازی انسان ها توسط پرومته در پرومته در زنجیر اِشیل و آزادسازی پطرس از زندان توسط یک فرشته در کتاب مقدس تحلیل شوند. در متن پطرس، پطرس هیچ کمک انسانی ای دریافت نمی کند. بلکه نیرویی مافوق طبیعی به او کمک می کند. می توان به این نکته هم اشاره کرد که برای قیام و عصیان در مقابل نیروی حاکم در جامعه در مغرب زمین، فرد عصیانگر باید رنگی مقدس داشته باشد تا از سوی جامعه مورد پذیرش قرار بگیرد. در صورتی که در داستان ایرانی حلاج، این انسان است که مسئول سرنوشت خودش است و منتظر نیرویی دیگر نمی شود و شخص عصیانگر باید از جان خود بگذرد تا بقیه از او پیروی بکنند. در روایت پرومته نیز مانند پطروس، انسانها نقشی ندارند.
علاقه الشخصیه بالمکان المغلق والمفتوح وتشکیل الفضاء الروائی؛ حامل الورده الأرجوانیه نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
34 - 9
حوزههای تخصصی:
الروایه کبناء تتشکّل من عناصر سردیه تدعمها ومن هذه العناصر عنصر المکان. هناک من اعتبره من الأعمده الأساسیه فی الروایه ومنهم من اتخذه عنصراً فرعیاً یخدم باقی العناصر ویقوم بقیامها کالزمن والشخصیات وغیرها من العناصر. تناول هذا البحث المکان وتأثیره على الشخصیه فی روایه "حامل الورده الأرجوانیه"للکاتب اللبنانی أنطوان الدویهی. ومن أهداف هذا المقال تبیین کیفیه تشکیل الفضاء الروائی عبر حرکه الشخصیات فی المکان وصراع التقاطبات الضدیه. وتمّ اختیار هذه الروایه کنموذج تحلیلیّ لکونها حامله للدلالات المکانیه المکثّفه مثل السجن، وحاول هذا البحث أن یزیح الستار عن غموض مفهوم الفضاء الروائی وکیفیه تشکیله. والمنهج المتّبع فی هذا البحث، هو البنیویه التکوینیه ومن أهم ما وصل إلیه البحث هو أن هذه الروایه أظهرت التقاطبات الضدیه المکانیه وتسرب هذا التقابل إلى الشخصیه کذلک فکان هناک علاقه متبادله بینهما فی التأثیر والتأثر، وأدى إلى تشکیل فضاءین مختلفین (القمع/ الحریه) فی هذه الروایه.
بررسی تطبیقی مولّفه های ادبیات آپوکالیپسی(آخرالزمانی) در «سفر» احمد شاملو و «بازگشت دیگر» ویلیام باتلر ییتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
67 - 87
حوزههای تخصصی:
ادبیات آپوکالیپسی (Apocalyptic Literature) یا آخرالزمانی، گونه ای از ادبیات هشداردهنده و شهودآمیز است که به انحاء مختلف در آثار معاصرین ظهور کرده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، در صدد بررسی این گونه ادبی در ادبیات جهان، و نیز سنجش و قیاس درون مایه هایِ به کار رفته در شعرِ «سفر» احمد شاملو (1379-1304 ش) و شعرِ «بازگشت دیگر» ویلیام باتلر ییتس (1317-1244 ش؛ 1939-1865 م) می باشد. الگوی به کار رفته در این تحقیق، گونه شناسی و بررسی ژانر، و نیز تحلیل درون مایه های مشترک در آثار این دو شاعر می باشد تا نحوه پرداخت و نگرش شاملو و ییتس به آخرالزمان و پایانِ هزاره روشن گردد. لذا از میان انبوهِ مولّفه ها و درون مایه های مرتبط با این ژانر ادبی، بررسی تطبیقیِ مضامینی چون مکاشفه و اندریافت شاعرانه، پیش گویی و هشدار، هزاره گرایی و پایانِ تاریخ، و خشونت زبانی در اشعار «سفرِ» شاملو و «بازگشت دیگرِ» ییتس، برگزیده شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر دو شاعر با این گونه ادبی کاملا آشنا بوده اند و فارغ از تاثیر و تاثّر مستقیم از یکدیگر، درون مایه ها و مولّفه های ادبیات آپوکالیپسی در آثار منتخب هر دو شاعر برجسته و قابل قیاس می باشد.
القلب والروح فی قصائد شمس الغزلیة مع عنایة خاصة بصنعة التشخیص؛ دراسة موازنة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
47-67
حوزههای تخصصی:
تعد فکرتا القلب والروح من أکثر الأفکار والمفاهیم تکراراً فی قصائد شمس الغزلیة من بین جمیع المفاهیم المجردة الواردة فی تلک القصائد حیث تحولتا إلی أهم تلک المفاهیم وأقواها. ومن جانب آخر فإن مولانا جلال الدین الرومی قد قام بتشخیص هذین العنصرین المجردین مرات عدیدة حیث تحاول هذه الصور إظهار هاتین الفکرتین والمیزات التی یتصف بها هذان العنصران فی أفکار مولوی وفی طریقته. تحاول هذه العجالة دراسة وتصنیف التشخیص لمفهومی القلب والروح محاولة معرفة الشحنة المعنویة لکل منهما والخروج منها بموازنة بینهما. یعتمد البحث المنهجین الوصفی والتحلیلی حیث یتم تصنیف وجوه الاختلاف عبر استخراج الشواهد والأمثلة وتصنیف مفاهیمها لتنتهی فی نهایة المطاف إلی مقارنة المعانی بینها فی نسیج کلام مولوی للخروج منها بنتائج للبحث. بالنظر إلی الصور التشخیصیة یمکن القول بأن هناک بوناً شاسعاً بین مفهومی القلب والروح المجردین من حیث المعنی ونطاق الاستخدام فالقلب عنصر ملموس وقریب إلی مولانا جلال الدین الرومی وهو قریب الصلة منه غیر أن الروح أبعد منه وهی بعیدة المنال للشاعر ونتیجة لذلک فإننا نشهد طریقة مختلفة فی نسبة الأفعال والمیزات والأوصاف الإنسانیة إلی کل منهما.