فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۷۹ مورد.
منبع:
ارمغان ۱۳۱۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بهترین کتابها برای ترجمه کدام است
حوزههای تخصصی:
نقد ترجمه عربی مرزبان نامه براساس نظریه آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه یکی از راه های ایجاد تعاملات فرهنگی بین ملّت ها است. در این میان، وظیفه مترجم ارائه ترجمه ای صحیح و درست است. نظریه پردازان ترجمه الگوها و مدل های متفاوتی را برای ارزیابی ترجمه ها ارائه کرده اند. ارزیابی و سنجش ترجمه براساس مدل ها و الگوهای ارائه شده سطح کیفی متن ترجمه شده و ویژگی های مثبت و منفی آن را آشکار می سازد. از این رو، میزان مقبولیت ترجمه یک اثر ادبی زمانی مشخص می شود که طبق این الگوها مورد ارزیابی قرار گیرد. در این جستار، ترجمه عربی مرزبان نامه با عنوان «قصص الأمیر المرزبان علی لسان الحیوان» براساس 9 مورد از موارد نظریه سیستم تحریف متن «آنتوان برمن» با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مترجم با وجود آشنایی با زبان فارسی گاه در فهم، دریافت و انتقال مطالب موفق نبوده است و با وجود تلاش های مترجم، شکاف معنایی و نارسایی در معادل گزینی در ترجمه وی به چشم می خورد. در میان مؤلّفه های مورد بررسی، دو مؤلّفه غنازدایی کمّی و کیفی بیشترین بسامد و مؤلّفه تخریب ضرباهنگ کلام کمترین بسامد را داشته است. علّت اصلی این امر و فاصله گرفتن مترجم از متن اصلی را باید در نوع متن مبدأ و جنبه ادبی و فنّی آن و عدم اشراف و تسلّط کامل مترجم بر زبان فارسی دانست.
رفع توهم
حوزههای تخصصی:
ترجمه
حوزههای تخصصی:
ترجمه در مصر
حوزههای تخصصی:
وفاداری، بازآفرینی یا آفرینش ادبی در ترجمة شعر (بررسی مقابله ای شعر جامی و شعر فرزدق در مدح امام سجاد(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وفاداری»، «بازآفرینی» و «آفرینش ادبی» سه رویکرد متمایز و مرتبط در ترجمه است که در لایه های مختلف معنایی، شکلی و لحنی حاصل می شود. وفاداری، شرط ضروری برای بازآفرینی به شمار می آید و بدون بازآفرینی، ترجمه در زبان مقصد رسایی لازم را ندارد. آفرینش ادبی نیز بدون رعایت اصل وفاداری و فراتر از بازآفرینی، اثری بدیع ارائه می دهد که در بسیاری از لایه های زبانی و یا حتی معنایی، متفاوت از آن است ودر شعر به واسطة ادبیت متن، بیش از دیگر انواع متون مشهود است، به ویژه اگر مترجم شاعری اهل ذوق باشد. پژوهش حاضر تلاش دارد با استفاده از تحلیل های سبک شناختی، اثر منظوم جامی را که به تأثیر از اثر فاخر فرزدق در مدح امام سجاد (ع) سروده است، بررسی نماید تا با توجه به مشخصه های اثر جامی و نیز تمایزها و اشتراکات دو اثر در حوزة معنایی، صوری و زیباشناختی، چگونگی و میزان وفاداری، بازآفرینی و آفرینش ادبی شعر وی از شعر فرزدق روشن شود. پژوهش ضمن رویکرد توصیفی تحلیلی، در برخی موارد نیز روش آماری را در پیش خواهد گرفت تا میزان ابداع و یا امانت داری جامی از متن اصلی مشخص گردد. با توجه به تمایزهای بارز شعر جامی و فرزدق در لایة آوایی، واژگانی، بلاغی، عاطفی و نحوی، اثر جامی نه یک ترجمة وفادار به متن مبدأ، بلکه ترجمه ای به مثابة آفرینش است که در سطح کلّی مرتبط به یکدیگر است، اما رابطة متناظری بین آن ها در سطح جزئی و ابیات برقرار نیست.
چالش های برگردان عناصر فرهنگی نمایشنامه با تکیه بر نظریه نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامه نویسی عربی؛ توفیق الحکیم با استناد به داستان <em>هزارویک شب</em> در جامه ای فلسفی ابداع شده و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. همواره مقوله هایی وجود دارند که به دلیل تعلق به فرهنگ مبدأ به راحتی قابل انتقال به متن مقصد نیستند. انتقال این مقوله ها که به نام مقوله های فرهنگ محور شناخته می شوند با دشواری زیادی روبه رو است. پیوند های آثار ادبی و نویسندگان ملل مختلف و کشف منابع الهام بخش آنان در حیطه ادبیات تطبیقی بررسی می شود. از این رو، ترجمه می تواند ابزار بسیار مهم و کاربردی برای ایجاد این ارتباط باشد. ترجمه مقولات فرهنگی در بحث های ترجمه شناسی، موضوعی پیچیده و هزارتو است. مقولاتی که انعکاس دهنده فرهنگ یک جامعه هستند معمولاً برای سایر جوامع که دارای فرهنگی متفاوت اند، غیرقابل درک بوده و گاه نیز منجر به ایجاد سوء تفاهم می شوند. نمایشنامه «شهرزاد» از سوی آقایان عبدالمحمد آیتی و محمد صادق شریعت به زبان فارسی ترجمه شده است. این پژوهش بر آن است که دو برگردان فارسی را با توجه به چارچوب نظری پیتر نیومارک مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده، بیانگر این مطلب است که نمایشنامه «شهرزاد» چهار مقوله فرهنگی موردنظر نیومارک را داراست و مقوله بوم شناسی در این متن نمایشی جایگاهی ندارد و مترجمان برای ترجمه این نمایشنامه بیشتر از راهکار معادل فرهنگی استفاده کرده و بدین ترتیب هر دو مترجم ترجمه ای مخاطب محور ارائه داده اند.
و «ماتریکس» نابود شد...!
حوزههای تخصصی:
معادل یابی مقوله های فولکلور ایرانی: بررسی موردی ترجمه عربی نون والقلم جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر فرهنگی به منزله شناسنامه یک ملت است و می تواند در صورت انتقال صحیح بر غنای فرهنگی مقصد نیز بیفزاید. لذا مترجم باید ضمن بهرمندی از دانش های زبانی، بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد معادل یابی عناصر فرهنگی رمان نون والقلم جلال آل احمد را بر اساس تقسیم بندی مقوله های فرهنگی صادق هدایت در ترجمه عربی ماجده العنانی بررسی کند. از آنجا که انتقال همه لایه های معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمی توان برای هر یک از عناصر فرهنگی اجتماعی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین مفهوم هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی، نیازمند راهکاری مستقل در معادل یابی است. ازاین رو، راهکارهای نیومارک اساس کار این پژوهش قرار گرفته است. یافته های این پژوهش که به روش استقرایی استنتاجی انجام، و نمونه های مهمی که در این پژوهش منعکس شده است، نشان می دهد در برگردان عناصر مادّی فرهنگی، مترجم غالباً از شیوه معادل فرهنگی و معادل توصیفی بهره برده است که می توان آن را حاصل همگونی فرهنگی مبدأ و مقصد دانست. در برگردان عناصر معنوی، مترجم علاوه بر شیوه معادل فرهنگی، معادل کارکردی و معادل توصیفی، از شیوه تلفیقی استفاده کرده است و به توضیح و تفسیر مقوله مورد نظر می پردازد.
ترجمه ادبی
حوزههای تخصصی:
ترجمه آیاتی از گاتها
بیان و اقتراح ؛ خطرهای ترجمه و جگر خونیهای آن
حوزههای تخصصی:
Le rôle de la revue Irânšahr dans l’avènement de la révolution littéraire en Iran «Qalb-e mâdar»: la modernisation littéraire ou l’adaptation du texte étranger?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Au début du XX esiècle, au sein de la littérature persane, les revendications pour faire un renouveau poétique se fait entendre dans les revues naissantes qui, à la lumière de la traduction, aspiraient le renouvellement de la littérature persane. En vue de présenter les réflexions théoriques et les essais poétiques de cette époque, cet article se propose de présenter une des revues phares, intitulée Irânšahr, publiée à l’étranger, et d’analyser « Qalb-e mâdar», l’un des poèmes les plus connus d’Iraj Mirza, paru dans le numéro 4 de la 2 esérie de ladite revue. Ce poème fut réputé autant dans la revue même qu’auprès de la critique persane comme un exemple réussi de la traduction. Ainsi, nous essayons de donner un compte rendu succinct des publications de cette revue et de relever ses contributions à la modernisation de littérature persane. Nous nous penchons également sur les éventuelles sources étrangères de « Qalb-e mâdar». Une étude comparative des textes sources et cible, nous permettra d’analyser les stratégies suivies par le traducteur et d’estimer le résultat de son travail et de mesurer ses éventuels apports pour la modernisation de la poésie persane.
په، نام، ی، یزدان کار، نامک، ی ار تخشتر، ی، پاپکان
حوزههای تخصصی:
بررسی ترجمة خدیوجم از کتاب مع أبی العلاء فی سجنه بر مبنای بسندگی و پذیرفتگی در ترجمة متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی گرایش مترجم به هنجارهای متن مبدأ و یا هنجارهای متن مقصد از موضوعات مهم واساسی درمطالعات ترجمه است. ترجمه در حالت نخست به ترجمه بسنده و در حالت دیگر به ترجمه پذیرفته نامیده می شود. مترجم ادبی در فرایند ترجمه گاه بر اساس بسندگی و گاه بر مبنای پذیرفتگی عمل می کند. در این پژوهش بر آنیم بسندگی و پذیرفتگی را در ترجمه ای که مرحوم دکتر حسین خدیوجم در فصل های «بر مردگان چوب مزنید» و «گرفتار سه زندان» از کتاب «مع أبی العلاء فی سجنه» طه حسین به دست داده است، مورد بحث قرار دهیم. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که ترجمه خدیوجم بر مبنای جمع بین بسندگی و پذیرفتگی است و تا حد زیادی تحت تأثیر اصل پذیرفتگی در ترجمه است.
روش تأویل در ترجمه متون مقدس: خودآگاهی بر واقعیت معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون مقدس دارای سطوح مختلف معنایی اند بگونه ای که سطح بالایی از خودآگاهی برای درک واقعیت وجودیشان لازم است. از طرفی هایدگر نیز قائل به سطوح مختلفی از وجود است که می توانند خودآگاه و سطح فهم موجود را تحت تأثیر قرار دهند. بنابرین با نظر هایدگر می توان نوعی تحلیل هرمنوتیکی از سطوح معنایی متون مقدس ارائه داد. از طرفی هانری کربن معتقد است که تأویل نوعی روش هرمنوتیک برای فهم معناست. می توان گفت که این نوع فهم با منطق تقابل و تضاد که توسط لوپاسکو تبیین شده در ارتباط است و بواسطه آن می توان توضیح داد که چگونه لایه های معنایی متفاوت و متضاد از یک متن حاصل می آیند و حتی منجر به ظهور معنای پنهان متن می گردند. همچنین بواسطه مفهوم عالم مثال، سطوح شناخت انسان قابل تبیین و بررسی اند: با تکیه بر تصاویر عالم مثال و نمادهای آن به شهودی از وجود و معنا، تأویل، می توان رسید. لذا در این تحقیق ارتباط این مفاهیم وعوالم حضور تبیین و اثبات گردیده اند.