فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۸۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
با وجودی که در طول تاریخ بشریت چهره زن در آیینه اساطیر و ادبیات چندان شفاف ، زیبا و قابل تقدیس نبوده است ، ولی بزرگ مردان و اندیشمندانی از ارکان اساسی فرهنگ و ادب پارسی ، دید واقع بینانه خود را نسبت به زن در آثار خود به تصویر کشیده اند . زن در ادب پارسی درخشانترین چهره را در نقش مادر ( محور دوراندیشی ، خردمندی ، دین باوری و شفقت ) و سپس به عنوان یک محبوبه (عروه الوثقایی برای عروج به عالم معنا ) به خود اختصاص داده است. مولوی بر مبنای شیوه بیانی خود یعنی اتکا به مثلها ، اصطلاحات و احادیث رایج برای اظهار دانه معنی با کمال بی غرضی و به دور از هرگونه تعصب ، زن را در اشعار خود گاه به اوج برده ، پرتوی از لطف حق دانسته و گاه به حضیض آورده ، مصداق و تمثیلی برای نفس اماره به شمار می آورد ...
مثنوی قونیه و مثنوی چاپ علاءالدوله
حوزههای تخصصی:
قصه پردازی مولانا در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن مولانا، به واسطه اشتغال خانوادگی به وعظ و قصه، چنان به قصه پردازی خوگرفته است که در هیچ یک از آثارش از تاثیر آن برکنار نمانده است. چنان که حتی در غزل نیز قصه گفته است که کاملاً بدیع و منحصر به فرد است. این قصه ها گاه بسیار کوتاه هستند و در یک یا دو بیت ارائه می گردند و گاه نیز نسبتاً طولانی هستند. قصه های غزلیات شمس دارای انواع مختلفی چون قصه های رمزی، قصه های تمثیلی، قصه های انتزاعی، قصه های برساخته و قصه های واقعی و تاریخی هستند.
نخستین گام ها در وادی معرفت
حوزههای تخصصی:
دعا در مثنوی
فراز و فرود سخن در مثنوی مولوی بر اثر غلیان عشق و شور و جذبه تداعی ها
حوزههای تخصصی:
اگر مثنوی جلال الدین محمد مولوی با سایر مثنوی های عرفانی سنجیده شود‘ وجه تمایز مثنوی مولوی با آنها آشکار می گردد. به عنوان مثال در مثنوی منطق الطیر عطار‘ سبک و شیوه سخن تقریباً یکنواخت و یکدست ادامه می یابد‘ در حالی که در مثنوی معنوی مولوی در بسیاری از جاها سطح سخن و اندیشه به اوج می گراید و دیر یا زود به وضع معمولی باز می گردد. تداعی هایی که ویژه تفکر و اندیشه منحصر به فرد مولوی است‘ ناخودآگاه‘ افسار سخن را از تصرفش می گسلاند و طوفان شور و اندیشه وی‘ جزیره مثنوی را زیر امواج خود می گیرد.
مثنوی و اسلوب قصه در قصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آشکارترین ویژگی های روایت مولانا در مثنوی، درآمیختن قصه ها با یک دیگر است. راوی در میانه روایتِ یک قصه به قصه ای دیگر می گریزد و یا می کوشد دو قصه پیاپی را در پیوندد و گاه به روایت هم زمان دو قصه توامان می پردازد. نویسنده در این نوشتار کوشیده است پس از بررسی چند و چون اسالیب «قصه در قصه» و سوابق آن و نیز برخی نظریه پردازی های پیرامون آن، جلوه های شاخص و ممتاز این شیوه را در مثنوی تبیین کند.
شرح صوری در حل مشکلات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح و تفسیر مثنوی جلال الدّین محمد مولوی سابقه ای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیده ایم تا حوزه معانی ابیات را از میان مباحث برون متنی نظیر مباحث و مسائل عرفانی، به الفاظ آن محدود و مدلّل سازیم. در این شیوه، مبنای معنایابی در شعر توجّه به صنایع ادبی و آرایه های زبانی آن است. این شیوه را برای به چالش کشیدن این پیش فرض رایج در میان مثنوی پژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بی اعتبار و بی ارزش است، «شرح صوری» نامیده ایم. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار می گیرد؛ معیاری که در فهم بهتر عرفان مولانا نیز می تواند تاثیر بسزائی داشته باشد.
رنج از نگاه مولانا
حوزههای تخصصی:
بعضی لغات و تعبیرات نویافته درمثنوی
حوزههای تخصصی:
مثنوی بزرگترین و مشهورترین کتاب منظوم عرفانی از زمان خود مولانا مورد توجه علما و عرفا قرار گرفته است. از دیر زمان شرحهایی به زبانهای مختلف برآن نوشته اند و در اثنای شرح پاره یی از لغات آن را توضیح داده اند. درباره لغات مثنوی هم کتابهایی مستقل از قرن نهم هجری به بعد تدوین شده که از میان آنها به فرهنگ مثنوی از عبداللطیف بن عبدالله کبیر و مظهر الاشکال از محمد شعبان زاده که به ترکی و احتمالاً از سده یازدهم هجری است میتوان اشاره کرد. مفصل ترین فرهنگ مثنوی از شادروان دکتر سید صادق گوهرین است در نه جلد به نام فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی که تاکنون چندبار به طبع رسیده است. باآنکه این کتاب بسیار مفصل و نسبتاً کامل است بازهم گاهی برای کسانی که دنبال معانی دقیق لغات‘ آنچنانکه منظور مولانا بوده است‘ می گردند‘پاسخگو نیست. نگارنده این سطور هنگامی که نثر مثنوی را فراهم میکرد ‘ به لغاتی برخورد که معانی آن در این کتاب و برخی کتب دیگر لغت به دست نیامد. در این نوشته لغاتی که در فرهنگنامه های مثنوی و حتی گاهی در فرهنگهای عام نیامده است با استفاده از شروح و گاهی به استنباط شخصی با مثال توضیح داده شده است . امیدوارم که محققان ارجمند خطاهای آن را اصلاح فرمایند.
مقایسه و تطبیق چهار شرح از مثنوی با آغاز دفتر سوّم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قرن هشتم تا کنون بر مثنوی شرحهایی نوشته اند و هر کدام از شارحان بنا بر روشی خاص و پسندِ شخصی و زمانی خود، مثنوی را شرح کرده اند و کوشیده اند، پرده از اسرار این منظومه ارزشمند بردارند. برای آنکه بدانیم شارحان تا چه اندازه به متن مثنوی و حل مشکلات آن اهتمام داشته اند و تا چه میزان در این راه توفیق؛ چهار شرح نیکلسون، استعلامی، زمانی و شهیدی را که از معروفترین شرحها هستند، برگزیده ایم و برای نمونه، با آغاز دفتر سوّم مثنوی تطبیق داده ایم. در این نوشتار، به متن مثنوی به دور از هر گونه تفسیر و تأویل نگریسته ایم و به کوشش شارحان برای ارائه معنای دقیق واژه ها، اصطلاحات و باز کردن مشکلات مصرعها و بیت هایی توجه کرده ایم.
عشق پژوهشی؛ از خدا تا انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور اصلی این نوشتار، تحلیل روشمند موضوع عشق با نظری بر آموزه های کتاب مثنوی معنوی مولانا است. نویسنده مقاله بر اساس یک ساختار منطقی و الگوی نظری خاص درباره «عشق»، به جست وجوی این مفهوم در رابطه انسان و خدا می پردازد. در این جست وجو نویسنده، به برخی منابع و پایه های این آموزه ها در قرآن و سنت نیز نظر داشته است. بدین ترتیب برای بررسی و تحلیل معنا و مفهوم عشق در آموزه های دینی و عرفان الهی، بایستی در یک تحقیق جامع از «خدا پژوهی» به سمت «انسان پژوهی» حرکت کرد تا در نهایت بتوانیم به «عشق پژوهی» بُنیادینی دست یابیم. نوشتار کنونی بر اساس همین الگوی کلّی شکل گرفته است و مسأله را از زاویه این سه نگاه پی می گیرد.
رزق در مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
مقام تسلیم در مثنوی و گیتا بهاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله شامل سه بخش است. در بخش اول ضمن بیان مقدمه ای کوتاه به این بحث پرداخته ایم که در مثنوی معنوی و گیتا بهاشیه مباحث و مفاهیم بسیاری مطرح شده اند که یکی از آنها مقام تسلیم است. در این بخش نویسنده بر این باور است که شأن حقیقی انسان در این جهان آن است که در برابر حق تسلیم باشد. در بخش دوم مقاله، ضمن بیان سخنانی درباره چیستی تسلیم، مراتب مختلف تسلیم در مثنوی و گیتا بهاشیه بیان شده اند. آن مرتبه ای از تسلیم که نتیجه زهد و مجاهدت است، مرتبه فروتر تسلیم است، در حالی که مرتبة برتر تسلیم، نتیجه فیض و رحمت حق است. در بخش سوم به تفسیر مقام تسلیم پرداخته شده است. در این بخش آمده است که مقصود اصلی مثنوی و گیتا بهاشیه از طرح مقام تسلیم، بیان فراموشی تدبیر و اراده و پناه جستن به حق است؛ یعنی انسان به جای تکیه بر پیچیدگی اندیشه های فلسفی و مقولات ذهنی باید عاشقانه خود را تسلیم حق کند تا زودتر و آسان تر به نجات دست یابد.
حریت(آزادی )در مثنوی
حوزههای تخصصی:
یکی ازمواردمهم تربیتی درمثنوی،رهایی ازتعلقات وظواهردنیایی و رسیدن به آرامش درونی است.درتربیت اسلامی ،انسان مطلوب،انسانی است که دارای صفت حرباشد.مولانازندگی بدون آزادگی راحیلت گری می داندومعتقداست که اگرانسان چند لحظه پیش از مردن هم انسان آزاده ای شودوازتعلقات برهد،به این زندگی ظاهری می ارزد. مولانامعتقداست که کسی که بنده راستین حق باشدوبه خداعشق بورزدواعمالش مطابق خواسته حق شود،ازپنج حس ظاهری وشش جهت دنیای بیرونی(مادی) آزادورهامی گرددوحقایق امورراازخارج ازپنج وشش می بیند. بنابراین تربیت اوبادیگران متفاوت می شودونگاه او نسبت به خودواجتماع ودنیای اطرافش الهی خواهد بود .