فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۳ مورد.
منبع:
پروین آذر ۱۳۸۱ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی رجز در دوره اسلامی (دراسة الرجز فی العصر الإسلامی)
حوزههای تخصصی:
کان الرجز أحد الأرکان الأصلیة فی الحروب الماضیة، الرکن الذی کان یلقی لبواعث مختلفة مثل إیجاد الخوف فی قلب العدو وتعزیز قوی الروحیة للجیش و... . رغم أن الرجز فی العصر الجاهلی والعصور التالیة استخدم فی الموضوعات المختلفة، مثل الأراجیز التی حتی أنشدت فی وصف بعض الحیوانات کالضبع والفأر والحیة، لکن علینا أن نعدّ مصدر الرجز الأصلی، معرکة القتال. فنبحث فی الرجز بواسطة هذه المضامین الأصلیة کمرآة لتبیین الثقافة والرسوم والعقائد، تبیینا تاما فی العصرین الجاهلی والإسلامی إذ إنّ لهذه الأراجیز لغتها الخاصة بها فی کل عصر؛ فنری فی العصرین الجاهلی والإسلامی ضعفا وشدة للمعانی المطروحة للرجز حیث نلاحظ فی العصر الإسلامی طرح المعانی الجدیدة کالصمود، والصبر، والوفاء، ونصرة النبی(ص)، والأئمة(ع) و... بدل القتل، والسلب، والتفاخر علی القبائل الأخری، والهجو، والذم و... .
إنّ أدب المقاومة الذی یعدّ من مظاهر الشعر الحماسی نبع من صمیم الثقافة الشیعیة وذاتها کما تأثر هذا الأدب کثیرا بحماسة کربلاء. فانطلاقا من ذلک تتعرّض هذه المقالة کذلک لتحلیل أراجیز أصحاب سید الشهداء معتمدة علی طریقة التوصیف والتحلیل.
نمی از یم
نقدی بر آراء مغرضانه برخی از ناقدان‘ پیرامون شخصیت ادبی سرایندگان متعهد شیعی و اشعار آنان
حوزههای تخصصی:
برخی از ناقدان متعصب ادب عربی‘نظرات مغرضانه ای در خصوص سرایندگان متعهد شیعی ارائه نمودند. آنان تا توانسته اند بر شخصیت اعتقادی – ادبی این سرایندگان یورش بردند و این همه استواری و آزاد اندیشی آنان را ندیدند و شاید نخواستند که ببینند . در این مقاله برآنم تا در وهله اول‘ برخی از این نظرات مغرضانه را تبیین نموده و در مرحله بعد‘ پاسخی مناسب و مبرهن بدان ارائه دهم. د. نبیل خلیل ابوحلتم در((الفرق الاسلامیه فکرا و شعرا)) اصرار دارد سیدحمیری را ((کیسانی))مذهب معرفی کند و نظرات ناقدان ادب عربی را پیرامون تغییر مذهب سید از کیسانیّه به امامیّه نادیده انگارد. د. شوقی ضیف‘ دیک الجن را با توجه به چند بیتی که در رثاء احمد بن علی هاشمی سروده‘ازغلاة شیعه معرفی میکند. شوقی ضیف‘همچنین در پیروی دعبل خزاعی از مذهب تشیع تردید نموده و قصیده همیشه جاویدان ((تائیه)) را در هاله ای از ابهام نهاده‘ معتقد است دعبل این چکامه را باهدفت دست یافتن به اموال اهل ((قم )) سروده است . فؤاد افرام بستانی در ((الروائع)) چکامه بلند مذهبی ابوفراس حمدانی که به ((الشافیه)) مشهور است را منحول و محرف میداند و قصد دارد تمامی ابیات چکامه و ماهیت آن را زیر سؤال برده ‘ آن را در هاله ای از ابهام نهد.
مهدی (عج) در کلام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مشتمل است بر مقدمای در تقسیم احادیث رسیده درخصوص مهدی(عج) و چهل حدیث و روایت ازامیرمومنان(ع) درباره مهدی آخرالزمان برابر نقل اهل تسنن، پیرامون موضوعات دوازده گانه زیر: خاندان مهدی، قطعی بودن ظهور مهدی، سیمای مهدی، ضرورت وجود امام، غیبت مهدی، نوید حکومت عدل، نشانه های پیش از ظهور، نشانه های ظهور، یاران مهدی، فرود آمدن عیسی بن مریم (ع) از آسمان و اقامه نماز جماعت به امامت مهدی(عج) در بیت المقدس، حکومت عدل یا روزگار صلح و صفا و سامان یافتن نابسامانیها و مدت حکومت آن حضرت.
بینامتنی قرآنی و روایی در شعر مهیار دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی «بینامتنی» رویکردی است که به روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید می شود. هر متن خود بینامتنی است که ریشه در متون گذشته داشته و در متون آینده نیز تأثیر خواهد داشت. این نظریه در دهه ی شصت قرن بیستم توسط ژولیا کریستوا بین سال های 1966و1967 میلادی مطرح شد.
ظهور آیات قرآن کریم و سخنان گهربار پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) در کلام شاعر برجسته ی شیعه، مهیار دیلمی، قبل از هر امری، نشانگر تأثیر پذیری وی از مضامین قرآن و سخنان آن بزرگواران بوده است و همین امر ما را بر آن داشت تا به بررسی روابط بینامتنی بین اشعار مهیار دیلمی و قرآن کریم و کلام پیامبر (ص) و أئمه أطهار(ع) بپردازیم. در این نوشتار گزیده ای از اشعار مهیار مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه ی بررسی و تحلیل این روابط نشان می دهد که این اشعار، به تناسب موضوع، با تأثیرپذیری آگاهانه از آیات قرآنی و سخنان گهربار پیامبر (ص) صورت گرفته است. اجرای عملیات بینامتنی، نشان دهنده ی این امر است که بیشترین شکل بینامتنی قرآنی و روایی در این اشعار، به صورت نفی جزیی یا اجترار و نفی متوازی یا امتصاص بوده است.
التناصّ القرآنی فی شعر محمود درویش وأمل دنقل (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
معرفی یک تفسیر کهن پارسی و گنجینه ای نفیس از واژگان دری
حوزههای تخصصی:
تفاسیر کهن پارسی مجموعه نفیسی از واژگان – گاه فراموش شده – پارسی و یادگارهای ارزشمندی از زبان دری هستند. توجه به این گنجینه های گرانبها برای آشنایی ما با پیشینه زبان پارسی اهمیتی به سزا دارد.((تفسیر ینابیع العلوم)) از یوسف بن عبدالله اند خودی یکی از متون با ارزشی است که اگر چه تنها بخش هایی از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و بخش اندک دیگری در کتابخانه مرحوم آی? الله مرعشی نجفی – بصورت میکروفیلم – در اختیار است ‘ اما همین مقدار اندک از متن که از ابتدای سوره توبه تا کهف (نسخه کتابخانه مرکزی) و از ابتدای سوره مریم تا پایان قرآن(نسخه کتابخانه آیت الله مرعشی ) را شامل میشود و در دسترس هست ‘ نشان دهنده ارزش زبانی این تفسیر است . در این مقاله سعی بر این است که خوانندگان با ویژگی های عمده این تفسیر آشنا گردند.
مطالعه ترجمان القران
تحلیل ساختار «لا أقسم» در ترجمه های انگلیسی قرآن بر اساس روش تطبیقی مبتنی بر هم ارزی متنی هاوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم مشتمل بر انواع روش های تأکید از جمله قَسَم است. قَسَم با شیوه های گوناگونی بیان می شود که در این بین، ساختار «لا أقسم» موردی است که به لحاظ ساختاری، محل تضارب آراء است. بررسی این ساختار به عنوان یک مقولة نحوی تأکیدی در ترجمه های انگلیسی قرآن می تواند اختلاف و نارسایی معادل های آن ها را بر اساس نظریات موجود در این علم نشان دهد. با توجه به موقعیت و کارکرد این ساختار در زبان مبدأ، نقد و ارزیابی معادل های آن بر اساس الگوی متن گرایی هاوس می تواند راهگشای ترجمه ای دقیق تر در این زمینه باشد. از بین شش وجه تفسیری ذکر شده برای این ساختار، احتمال اینکه اکثر مترجمان «لا» را زائد و «أقسم» را قَسَم، و یا کلّ ساختار «لا أقسم» را به عنوان یک صیغة قَسَم در نظر گرفته باشند، بیشتر از وجوه تفسیری دیگر است؛ زیرا نوع معادل یابی آن ها هماهنگ با نظرات مفسّران این دو نظریه است. اما به طور کلّی، علی رغم عملکرد بهتر در زمینة ایجاد تعادل واژگانی، نقص عمدة معادل های اکثر مترجمان با گرایش های مختلف تفسیری، نداشتن هم ارز گرایی ساختاری و معادل یابی تأکیدی خود جملة قَسَم (أقسم) است که در اکثر موارد، با ساختار تأکیدی دستور زبان مقصد مطابقت ندارد. گرچه اعجاز بیانی قرآن، تفاوت های دستوری دو زبان و نقش خود مترجم در ترجمة متعادل و یا نامتعادل این ساختار، تأثیر مشهودی دارد، اما با توجه به موقعیت زبانی این ساختار در متن مبدأ، می توان با استفاده از روش ترجمة آشکار هاوس و عبارت «I do swear by» برگردانی هم ارز با متن مبدأ ارائه نمود.
اعلام الطرائق
نقش تغییر علّت در تأویل قصص قرآنی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش عارفان در بیانِ اندیشه های عرفانی و مفاهیم سیروسلوک بیشتر مبتنی بر نقل حکایت هایی از گذشتگان است که گهگاه متناسب با موضوع، تغییراتی در اصل آنها ایجاد می کنند تا معنی مورد نظر خود را با آن بیان کنند. بنابراین در روش شناسی تأویلِ عارفان از داستان ها، توجّه به نوعِ تغییری که آنها در روایتِ اصلیِ حادثه ها ایجاد می کنند، اهمیّت بسزایی دارد. مهم ترین تغییری که آنها در داستان ها ایجاد می کنند، «جابه جایی و تغییر علّت اولیّه» ای است که باعث ایجاد حادثه و شکل گیری داستان شده است. این تغییر علّت، خود باعث تغییرات اساسی در دیگر اجزا و عناصر داستان و دگرگونی ساختار کلّی آن می شود و بافت و زمینه ای که در داستان به وجود می آورد کاملاً با بافت و زمینه قبلی آن متفاوت می گردد. در این نوشتار، نخست به اهمیّتِ «علّت» و نقش آن در نوع و چگونگی عناصر داستان اشاره می کنیم، سپس به ذکر چند نمونه از برداشت های عرفانی عارفان از داستان ها که با تغییر علّت اصلی آنها، تغییرات دیگری نیز در درون روایت به وجود آمده است، می پردازیم.