ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
۶۸۱.

پیوند و همگراییِ آموزه های اسلامی با تعالیمِ عرفانی در حوزه نماز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان شریعت نماز کتاب و سنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۵۶۱
رویکرد های باطنی و شیوه های ژرف نگرانه به متون مقدّس و ارکان عبادی، از شاخصه های تفکّر عرفانی است که البته هرگز به معنای غفلت از ظواهر دین و شریعت و تخطّی از احکام شرعی نیست. این ادعّا در بررسی نظریّات و تعالیم عارفان در حوزة یکی از ارکان اعتقادی اسلام یعنی نماز، قابل بررسی است. در تعالیم عرفانی در کنارِ تبیین طریقت، حفظ ظواهر شریعت و مطابقت این تعالیم را با آموزه های اسلامیِ مندرج درمنابعِ کتاب و سنّت ملاحظه می کنیم به گونه ای که گویا برخی از این سخنان، ترجمانِ منابع فوق هستند. در مقالة حاضر، جایگاه و منزلت نماز، آثار و برکات نماز، عواقب تقصیر و تقاعد در نماز، سه محورِ اصلی بحث هستند که نخست به بررسی دیدگاه شریعت (از روی منابع کتاب و سنّت) به آن پرداخته شده است آنگاه با توجه به ادبیّات منظوم و منثور عرفانی سخنان عارفان را در این زمینه نقل کرده ایم و سپس میزان انطباق پذیری آموزه های اسلامی را با تعالیم عرفانی در این باب مورد سنجش و داوری قرار داده ایم.
۶۸۲.

اسلوب تصریح و تبیین در ترجمه ی قرآن (بررسی موردی ترجمه ی فیض الإسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبیین تعادل تصریح ترجمة قرآن فیض الاسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۹۳۴
از آنجا که هدف از ترجمة متون دینی، تفهیم هرچه بهتر و بیشتر مفاهیم و معارف ناب دینی و اسلامی به مخاطبان است، مترجمان باید تلاش کنند تا تعادل ترجمه ای را در متون دینی و ارائة ترجمه ای که پاسخگوی نیاز مخاطب باشد، رعایت کنند. دستیابی به تعادل ترجمه ای، مستلزم اعمال تعدیل ها و تغییر هایی در فرایند ترجمه است. یکی از این تغییرها که نخستین بار از سوی «وینه و داربلنه» (Vinay and Darbelnet) مطرح شد، «تصریح» است.تصریح از جمله تغییراتی است که در قلمرو اختیارات مترجم قرار می گیرد که به صورت آگاهانه و به عنوان راهبردی در ترجمه صورت می گیرد. فیض الإسلام دانشمندی فقیه و ادیب است که به ترجمة متون دینی (قرآن، نهج البلاغه، صحیفة سجّادیّه) پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی زبانشناختی است، درصدد است تا تصریح را به عنوان شاخصة سبک شناختی ترجمة فیض الإسلام در قرآن مورد کاوش قرار داده تا اثرگذاری ها و فوائد آن در ترجمه، به ویژه ترجمة متون دینی مشخّص شود. ایشان با استفاده از تکنیک تصریح به شفّاف سازی واژگان فرهنگ مدار و مقولات ناآشنا برای مخاطب و تصریح به عوامل انسجام (حذف، جانشینی و ارجاع) ونیز ایجاد ارتباط و تناسب میان آیات قرآن پرداخته اند که موجب تفهیم بهتر به خواننده و مانع از ایجاد چالش ذهنی و گسستگی در خوانش وی می گردد. امّا باید گفت که ترجمة ایشان ویژگی خاصّ دیگری را از آن خود ساخته است و ایشان دریچة دیگری را در فنّ ترجمه گشوده است که می توان آن را نظریّه یا انگارة تبیین نامید. در واقع، ایشان افزوده هایی می آورد که حدّ وسط میان تصریح و تفسیر است.
۶۸۳.

حدیث قبا در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی متون عرفانی حدیث قدسی قبا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب آیات و احادیث
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۲۸۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۳۲
از آنجا که قرآن و احادیث نبوی دو خاستگاه اصیل معارف عرفان اسلامی هستند، اهل طریقت برای دست یافتن به مطالب بلند، در باطن آن ها غور کرده اند و افزون بر آن دو، با تأمل در احادیث قدسی منقول از نبی اکرم (ص) به معارف والایی دست یافته اند. یکی از آن احادیث، حدیث قدسی قبا است. در متون عرفانی به روایت از پیامبر روایت شده است: «اولیائی تحت قبائی لایعرفهم غیری.» از آن رهگذر که نسبت دادن حدیث به پیامبر (ص) از اهمیت حدیث شناسانه والایی برخوردار است، می طلبد در یکایک احادیث مروی از رسول خدا (ص) تأمل، و در صحت وسقم آن ها کنکاش شود و صحیح از ناصحیح آن تمایز صورت گیرد. حدیث قدسی قبا یکی از ده ها سخنانی است که با عنوان حدیث قدسی در متون عرفانی جا خوش کرده است؛ درحالی که اثری از آن در مصادر حدیثی تشیع و تسنن یافت نمی شود. این خود دستمایه ای برای تحقیق در صحت و عدم صحت صدور آن از زبان پیامبر (ص) شده است. با توجه به استنباط عرفا از آیه های قرآن و زایش حدیث، و با توجه به اصحاب سر که در شأنشان خبر وارد شده است، فرصت می یابیم که قائل شویم این سخن از خبر رسول خدا نشئت یافته و سخنی عارفانه است، نه حدیث قدسی.
۶۸۵.

چیدمان فرهنگ: بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در آثار فروغ فرخزاد و فریدا کالو

کلیدواژه‌ها: بررسی تطبیقی فروغ فرخزاد مفهوم مرگ فریدا کالو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۵ تعداد دانلود : ۲۰۷۵
مرگ واقعیتی انکارناپذیر و مسأله ای پیچیده است که در ادوار مختلف زندگی، ذهن آدمی را به نحوی به خود مشغول می-دارد. هنرمندان نیز از این قاعده برکنار نیستند. آنان به شیوه های مختلف مضمون مرگ را دستمایه ی آثار خویش قرار داده اند و از مناظر گوناگونی به آن نگریسته اند. بررسی دیدگاه فروغ فرخزاد و فریدا کالو، دو هنرمند برخاسته از دو فرهنگ و جغرافیای متفاوت که هر کدام در رشته های هنری متفاوتی هم فعالیت داشته اند، نسبت به موضوع مرگ، علاوه بر اهمیتی که از منظر مطالعات تطبیقی و بین رشته ای هنر دارد، روشنگر نکته های تازه ای راجع به هنر آنان نیز است. پرسشی که پژوهش پیش رو می کوشد به آن پاسخ روشنی بدهد، چیستی موضع این دو هنرمند در برابر مسأله ی مرگ و پیگیری تحولات دیدگاه آنان در این باره است. از آنجا که طبق نظر صاحب نظران، هنر هر دو در ارتباطی تنگاتنگ با زندگی شخصی پر فراز و نشیب و سراسر تحول آن ها بوده، به نظر می رسد که دیدگاه آن ها نسبت به مسأله ی مرگ نیز دستخوش تحول بوده است. همان گونه که از نظر گذشت، این بررسی تنها معطوف به آثار این دو هنرمند است و موارد دیگر نظیر مصاحبه های شخصی، خاطرات، نقل قول ها و ... مد نظر قرار نگرفته اند. روش پژوهش، تحلیلی و تطبیقی است و گردآوری اطلاعات آن به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هیچ یک از این دو هنرمند دیدگاه ثابتی نسبت به مفهوم مرگ نداشته و هر دو در برابر آن پویا و بالنده بوده اند. هر دو هنرمند در مسیری مشابه با یکدیگر، روندی تکاملی را در شناخت مفهوم مرگ پیموده اند.
۶۸۶.

نگاهی به ظرفیت های نمایشی و اقتباسی خاوران نامة ابن حسام خسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ادبیات سینما اقتباس خاوران نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۶ تعداد دانلود : ۷۳۲
اقتباس از آثار ادبی برای سینما که در گسترة مطالعات بین رشته ای دسته بندی شده است، در دهه های اخیر توجه تطبیق گرایان زیادی را به خود جلب کرده است. در این دیدگاه، ادبیات تطبیقی می کوشد با ایجاد ارتباط میان علوم انسانی و به ویژه ادبیات با سایر علوم و دانش ها، آن را از حالت صرفاً نظری خارج کند و در ارتباط با دیگر هنرها و به ویژه سینما، غنایی تازه ببخشد. در این مقاله، با تکیه بر جایگاه و اهمیت اقتباس از آثار ادبی در سینما، خاوران نامة ابن حسام خسفی را به عنوان اثری واجد شرایط اقتباس، با رویکردی تطبیقی و تعاملی میان ادبیات و سینما مورد بررسی قرار می دهیم و برخی وجوه نمایشی آن را مشخص می کنیم. وجوه نمایشی که خاوران نامه را اثری واجد شرایط برای اقتباس سینمایی می کنند، عبارت اند از: بهره مندی از نمود داستانی و روایت گونه، شخصیت های نمایشی، تعلیق، تنوع کشمکش و همچنین برخورداری از غنای محتوایی و هماهنگی بین محتوا و فضا و تصاویر ارائه شده در متن. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با محوریت متن خاوران نامه و استفاده از تئوری های پذیرفته شده در ارتباط با مسئلة اقتباس در سینما است که با توجه به رویکرد مکتب آمریکایی و نگاه بین رشته ای آن در ادبیات تطبیقی، پیش رفته است.
۶۸۷.

کارکرد سیاسی اسطورة آفرینش نمونة نخستین انسان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاست پادشاهی آرمانی اسطورة آفرینش جابه جایی اسطوره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۹ تعداد دانلود : ۸۳۵
شاهنامه طرحی انداموار و یکپارچه دارد و اگر هم دارای دو بخش اسطوره ای و تاریخی است، این دو بخش به هم پیوسته هستند: بخش اسطوره ای به آفرینش و بخش تاریخی به تداوم آن توجه دارد. یکی از انگیزه های بنیادی در تدوین شاهنامه، احیای هویّت ایرانی بوده است. همین مسألة احیای هویّت موجب شده شاهنامه جایگاه حماسة ملی بیابد و از همان آغاز محتوایی پیدا کند که با تکیه بر مسائل فرهنگی، رسالتی سیاسی را دنبال می کند. مبنای فرهنگی شاهنامه عبارت است از نبرد اهورامزدا و اهریمن؛ چنین مبنایی هم توجیه چگونگی آفرینش و هم تداوم بخش زندگی جمعی است و هرگونه بازاندیشی در پیوند آفرینش با تداوم حیات به پدیدار شدن الگویی سیاسی می انجامد؛ نمونه های نخستین انسان به شاهان آغازین و الگوهای پادشاهی بدل می شوند و نبرد از اهورا و اهریمن به نمایندگان آن ها منتقل می شود و خویشکاری انسان را تجلی می بخشد. در بخش اسطوره ای، ایرانیان شکلی ابتدائی از حکومت را طرح کرده اند و آن را در گزینه های متعددی گنجانده اند تا به الگوی مناسبی برای حکومت دست یابند. وقتی به الگوی مناسب دست یافته اند آن را آرمان خود کرده اند؛ پس از آن در بخش تاریخی، برایش در پی جایگزینی واقعی برآمده اند.
۶۸۹.

چالش مترجمان قرآن در برگردان ادوات تقلیل و تکثیر به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه قرآن کریم تکثیر تقلیل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ترجمه
تعداد بازدید : ۱۰۰۷ تعداد دانلود : ۶۱۰
در قرآن کریم واژگانی وجود دارد که مترجمان برای برگردان آنها به دیگر زبان ها، نیاز به دقّت و تأمّل ویژه ای دارند. نمونه ای از این واژگان، ادوات تقلیل و تکثیر است که حضور این واژگان در متن گاهی باعث ایجاد نوعی ناهمگونی یا اشتباه در ترجمه می شود و گاهی نیز دیده می شود که مترجمان آنها را نادیده می گیرند. این نابسامانی در برگردان ها ممکن است به دلیل دلالت این واژگان بر مفاهیم گوناگون باشد؛ مانند دلالت حرفِ «قَد» بر تأکید، تحقیق، تقریب، تقلیل، و تکثیر. گاهی نیز به سبب شباهت به واژگان دیگر است، چون شباهتِ «کَمِ» تعجّبی به «کَمِ» پرسشی، و یا ممکن است به علّت دلالت بر مفاهیم متضاد رخ دهد؛ مانند حرف «رُبَّ» که گاهی برای دلالت بر فزونی به کار می رود و گاهی برای دلالت بر کاستی. همین امر باعث می شود مترجمان در تعیین نوع این ادوات یا مفهوم درست آن، و یا گاهی در تعیین آن رکن جمله که امر فزونی و یا کاستی به آن تعلّق دارد، دچار لغزش شوند. ما بر آن شدیم که بدانیم شیوه های مناسب در برگردان این ادوات چیست و چه راهکاری می تواند مترجمان را از لغزش در امان نگه دارد؟ در این پژوهش، نخست موارد ناهمسویی برخی مترجمان با مفسّران و نحویان تبیین شده است. سپس راه انتخاب برابرنهادة درست این واژگان، در برگردان متون و اصول آن، همچون تعیین نوع ادواتی مانند «رُبَّ»، یا «قَد» که برای تقلیل، تکثیر یا مفاهیم دیگر است و یا تشخیص رکن مقیّد جمله، چون تمییزِ «کَم» و «کأیّن»،در حین بررسی هر یک بیان شده است. بنابراین، یک مترجم نیاز است که از قواعد دستور زبان و واژه شناسی آگاهی کامل داشته باشد.
۶۹۰.

اصطلاحات طبی در دیوان حکیم شفائی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عصر صفوی حکیم شفائی اصطلاحات طبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۴۴
شرف الدین حسن حکیم شفائی اصفهانی،(956-1037ﮬ ) طبیب، عارف و شاعرپراقتدارعهد صفوی است. وی طبیب مخصوص، ندیم و شاعر مورد احترام شاه عباس اول بود که به خاطر شوخ طبعی، شیرین سخنی، دانش و مجلس آرایی اش از طرف این پادشاه به القاب ملک الشعرا و ممتاز ایران مفتخرشد. وی استاد شاعران عهد خود بویژه صائب تبریزی بوده و درآوردن اصطلاحات طبی بیشتر به خاقانی نظرداشته است: کف به لب آورده مصروعیست پنداری محیط آبنوس اندر برش فاوانیا آساستی شفائی از راه طبابت امرار معاش نمود. دیوان او دربردارنده 12000بیت در قالب 10 قطعه،10ترکیب بند و1ترجیع بند و 47رباعی است ونیز 1060 غزل دراین میان جلوه می کند. در بیشتر غزلهایش مانند خاقانی ردیف آورده است. آنچه اشعارحکیم شفائی را امتیاز خاص بخشیده به کار بردن فراوان لغات و اصطلاحات طبی است که بیشتر در قصاید و غزلیاتش دیده می شود. ابداع مضمون های گوناگون برگرفته ازتخیّل های ظریف و دقیق همراه با صورخیال تازه و غریب در اشعارحکیم شفائی باعث زیبایی و برجستگی شده است. در میان اصطلاحات طبی موجود دردیوان حکیم شفائی55 مورد از ادویه ها و گیاهان دارویی و نیز60 مورد از انواع بیماری ها و 35 مورد اصطلاحات متفرقه طبی آمده است که هرکدام کاربرد ویژه ای داشته اند و با توجه به شغل طبابت حکیم شفائی، وی آشنایی کاملی با این اصطلاحات داشته است. حکیم شفائی با کاربرد فراوان لغات و اصطلاحات طبی توانسته است که با طرز خاص خود از این اصطلاحات تصویرهای برجسته و شگفت انگیزی بیافریند .
۶۹۳.

خویشکاری های موجود در داستان های قرآن برمبنای دیدگاه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراپ قهرمان خویشکاری داستان های قرآن شریر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی قصص قرآنی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۱۱ تعداد دانلود : ۸۷۳
قصه پردازی را می توان نخستین هنر آدمی در عرصه ی کلام دانست. قرآن کریم نیز برای پند و راهنمایی بشر از بیان قصه استفاده نموده و زندگی بسیاری از پیامبران را در قالب قصه آورده است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی خویشکاری ها در متن داستان های قرآن برمبنای دیدگاه پراپ (1982) تلاش دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا هر سی و یک خویشکاری پراپ را می توان در داستان های قرآن یافت؟ آیا با توجه به خویشکاری های یافته شده می توان اولویت های قرآن را ترسیم کرد؟ آیا پس از تحلیل داستان های قرآن با دیدگاه پراپ می توان گفت چه شباهت ها و تفاوت هایی بین متن داستان های قرآن با سایر داستان ها وجود دارد؟ به طور کلی، خویش کاری یعنی، عمل شخصیتی از اشخاص قصه که در پیشبرد قصه حائز اهمیت و از نظر پراپ کوچک ترین جزء سازنده ی قصه های پریان است. تحلیل داستان های قرآن که از ترجمه ی محمدرضا صفوی اقتباس شده، نشان می دهد که: به طور کلی، می توان کلیه ی خویشکاری های پراپ را در داستان های قرآن یافت، اما ماهیتاً متفاوت است و بعضی از این خویشکاری ها در قرآن دارای انواعی است که در دیدگاه پراپ اشاره نشده است. در قرآن ترسیم هنجارها (بایدها و نبایدها)، خبرگیری و خبردهی از عقاید و تلاش برای اصلاح عقاید ناصواب، احساس کمبود افراد و التیام این کمبودها، شرارت گمراهان و در نهایت مجازات آنان و ارائه ی نشانه هایی ماورایی بر نبوّت پیامبران از اولویت های اساسی هستند. علی رغم شباهت هایی همچون به کارگیری خویشکاری های کلی پراپ در سیر پیشبرد داستان ها و نیز وجود جفت هایی همچون خبرگیری-خبریابی، شرارت-مجازات و کمبود- التیام کمبود، اختلافاتی نیز مشهود است. تفاوت در ماهیت خبرگیری و خبریابی، عوامل ماورایی و پاداش های بیشتر معنوی از جمله تفاوت های داستان های قرآن با یافته های پراپ هستند.
۶۹۵.

بازخوانی داستان جمشید بر پایة روابط گفتمان های مهری-زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان شاهنامه جذب تقابل جمشید زردشتی مهری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان میترائیسم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان زرتشتی گری
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۹۳
جمشید تنها شخصیّت اساطیری است که در شاهنامه دارای دو دورة زندگیِ کاملاً متفاوت است: در دورة نخستِ زندگی اش با پاک دینی و شکوه تمام ظاهر می شود و در دورة دوم نیز گرفتار سقوط معنوی و مادّی می گردد. بررسی متون اوستایی و پهلوی در مقام منابع مستقیم یا غیرمستقیمِ روایات شاهنامه نیز حاکی از تناقضات و سردرگمیِ این متون دربارة شخصیّت جمشید است. مقالة پیشِ رو درصدد است ضمن اثبات تعلّق جمشید به آیین مهری و واسازی روایات زردشتی، به برجسته سازی تناقضات موجود در این روایات و آشکار کردن نیروهای هم ستیز بپردازد و نقش مناسبات ایدئولوژیک و روابط دو گفتمان مهری و زردشتی را در صورت بندی این داستان تحلیل کند. از این منظر، تناقضات موجود دربارة جمشید بیش از هر چیز ریشه در روابط متغیّرِ سنّت زردشتی با سنّتِ مهری دارد؛ بدین معنا که جمشید نیز همانند بسیاری از عناصر کانونیِ آیین مهری ابتدا مشمول طرد و انکار گفتمان زردشتی واقع می گردد امّا بعدها در اثر چرخش های ایدئولوژیکِ این گفتمان، در آن جذب می شود. رابطة تقابلی- تعاملی گفتمان های زردشتی و مهری در خصوص جمشید، در صورت بندی نهایی این داستان در شاهنامه و بالطبع در روایات زردشتی آشکار است.
۶۹۶.

بینامتنیت آیات و روایات در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم سعدی گلستان روایات بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب آیات و احادیث
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
تعداد بازدید : ۱۷۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۹
بینامتنیت گویای این امر است که هر متنی در برهه ای از زمان ،تحت تأثیر آثار قبل خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین، به خود هویتی متنی بخشیده است.اگراین متن نوین را بشکافیم، می توان به وضوح و البته با دقت و تأمّل، ارجاعاتی به آثار قبل آن دید.اگر خواسته باشیم به عبارتی دیگر توضیح دهیم، این است که هر نویسنده ای در بنیان و اساس آرا و افکارش می توان ،اندیشه ها و تفکّرات افکار دیگر نویسندگان و ادبا و شعرا را دید.همین دیدگاه بینامتنیت نام دارد که در سایه سار این نوع نگرش، هر متنی زاییده ی آرا و اندیشه های متون قبل خویش است. در این باره، بلوم می گوید که هنرمند متأخّر همیشه در اضطراب تاثیرگذاری از هنرمند پیشین است که مبادا کارش به کپی برداری محض تبدیل شود.بسیاری از شعرا و ادبا در حین کاربرد مضامین، افکار، حکایات، تمام اهتمام خود را در این مصروف می دارند که از الفاظ و تراکیب و عبارات قرآنی بهره می گیرند .یکی از این نویسندگان زبر دست ،سعدی شیرین سخن است که در حدّ وسیع از آیات وحی و احادیث اهل بیت علیهم السلام در گلستان همیشه خوشش از قرآن و نهج البلاغه استفاده کرده است. این پژوهش با هدف نمایاندن بینامتنیت قرآنی و نهج البلاغه در گلستان صورت گرفته است تا در پایان بتوان با رنگ و روی قرآنی و سخنان مولا علی ابن ابی طالب علیه السلام در گلستان سعدی بیش از پیش آشنا شد.
۶۹۷.

وجوه ابهام صرفی در زبان عربی و تأثیر آن بر ترجمه ی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمة قرآن کریم ابهام صرفی همسانی صیغی چندمعنایی صیغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۴ تعداد دانلود : ۷۱۰
ابهام ساختارهای صرفی زبان عربی را می توان به دو نوع تقسیم کرد: 1 ابهام هایی که می توانسته به وجود آیند، امّا واضع با اتّخاذ تدابیری مانع آن شده است. 2 ساختارهایی که به صورت بالقوّه ابهام آفرین هستند. علمای قدیم تنها وجه نخست را به عنوان ابهام (اللَّبْس) برشمرده اند، چراکه از دیدگاه ایشان، اصولاً فهم معنا در بستر توجّه به بافت کلام صورت می پذیرد و این امر ابهام را از میان می برد. امّا در مطالعات جدید، به نوع دوم که محور این پژوهش می باشد، به عنوان ابهام جدّی نگریسته شده است. این پژوهش ها غالباً به صورت موردی و پراکنده به برخی از این وجوه پرداخته اند، امّا در پژوهش حاضر، با طرح دو مقولة همسانی صیغی و چندمعنایی صیغی تلاش شده است چارچوب نظری جدید و کاملی ارائه شود. در بُعد تطبیقی نیز بررسی ترجمه های قرآن کریم نشان می دهد که این نوع ابهام نمودِ بسیار بارزی در ترجمه ها یافته است. بدین منظور، پس از بررسی ساختارهای صرفی زبان عربی، آن وجوه که قابلیّت ابهام آفرینی دارند، مشخّص گردید و آنگاه با کمک نرم افزارهای رایانه ای، ترجمه ها مورد بررسی قرار گرفت و نمونه ها استخراج گردید. این وجوه در انواع کلمه، اعمّ از فعل، اسم و حرف وجود دارد و یازده مورد با عنوان همسانی صیغی و هشت مورد به عنوان چندمعنایی صیغی مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، مترجم از یک سو باید از این ساختارها آگاهی کامل یابد و از سوی دیگر، از تیزبینی لازم برای یافتن قرائن زبانی و غیرزبانی دالّ بر معنای مقصود برخوردار باشد تا از این رهگذر بتواند یک وجه معنایی را بر وجه دیگر اولویّت بخشد.
۶۹۸.

پرتو کنایات قرآنی در دیوان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم کنایه تأثیرپذیری دیوان جامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۸۲۹
کنایه ها، به سبب کوتاه بودن، در میان عامه مردم کاربرد بسیار دارند و از آنجا که دارای معنای مجازی هستند، اغلب شعرا و نویسندگان برای جلوگیری از بیان صریح و مستقیم از کنایه استفاده می کنند. کنایه، چون تصویر ساز است و ذهن شنونده را در تعلیق می گذارد، زیبایی هنری می آفریند؛ به همین دلیل کنایه در ادبیات، جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است و شاعران از آن بهره های فراوانی برده اند. عبدالرحمان جامی نیز از جمله سخنوران و نویسندگانی است که در آثار خویش با رویکردی ویژه، بدین مهم پرداخته است و کنایه به عنوان ابزاری کارآمد در علم بیان، مورد توجه او قرار گرفته تا آنجا که بسیاری از سخنان خود را در قالب این شیوة بیانی مطرح ساخته است. در این پژوهش، کارکردهای کنایات قرآنی در دیوان اشعار جامی، بررسی شده و نگارنده در صدد است تا رابطه کنایات به کار رفته در دیوان جامی و کنایات و تعابیر کنایی موجود در قرآن کریم را مشخص کند و میزان شباهت و اشتراک این مقوله ادبی را در قرآن کریم و دیوان جامی بازنماید. برآیند این تحقیق نشان می دهد که جامی در به کارگیری کنایه در اشعارش، به سه شیوه از قرآن اثرپذیرفته است: الف) همان تعبیر کنایی قرآن را عیناً در شعرش بکار گرفته است؛ ب) به تعبیر یا لفظ قرآنی، که در قرآن معنای کنایی نداشته، معنایی کنایی داده و از لفظ قرآنی کنایه جدیدی خلق کرده است؛ ج) همان کنایه قرآنی را با بار معنایی جدیدی به کار برده و معنی کنایی جدیدی برآن افزوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان