فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
لزوم پرداختن به جنبه های نمایشی آثار ادبیِ غنی فارسی برای استفاده در تولید فیلم های اقتباسی جذاب و پُرمحتوا، با عنایت به پیش رفت تکنیکی سینما از یک سو، و کمبود سوژه های جذاب و بکر از سوی دیگر، بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر جایگاه و اهمّیّت اقتباس از آثار ادبی در سینمای جهان و سابقه آن در ایران، سیرالعباد الی¬المعاد سنایی غزنوی به عنوان اثری واجد شرایط اقتباس بررسی و با توجه به برخی ویژگی های مطلوب داستان های سینمایی، برخی وجوه نمایشی آن تحلیل و نمایانده شود. با این توصیف، به ویژگی های این اثر در ساختار یعنی: نمود داستانی و روایتگونه، تصاویر بکر و بدیع، ماجراهای تصویری، به علاوه بخش های متمایز اما پیوسته متن که قابلیت تبدیل آن را به یک فیلم نامه سه پرده ای نشان می دهد، در تطابق با یک داستان خوب سینمایی برای اقتباس اشاره شده است. در ضمن به محتوای غنی و فلسفه اخلاقی اثر همراه و هم خوان با فضا و تصاویر ارائه شده در آن، به عنوان زمینه ای مناسب برای اقتباس فیلم نامه¬ای سینمایی و ساخت فیلمی ارزشمند توجه شده است
شکل شناسی داستان های کوتاه محمود دولت آبادی
حوزههای تخصصی:
دولت آبادی بی تردید، یکی از پُر کارترین و سخت کوش ترین نویسندگان دو دهه اخیر ایران است. او قبل از روی آوردن به رمان نویسی و خلق آثار بزرگی چون جای خالی سلوچ و کلیدر داستان های نسبتاً بلندی نوشته است که در همان ها هم تمایل او به نوشتن رمان دیده می شود.
آنچه تا به حال درباره آثارش نوشته اند، اندک است و عموماً به محتوای داستان ها و به ویژه رمان های او مربوط می شود. در این مقاله به شکل شناسی چهارده داستان او در ساحت هایی چون طرح یا پیرنگ، زاویه دید، راوی، شخصیت پردازی، آغاز و انجام و... پرداخته ایم. پیش از شروع بحث نیز به اختصار به زندگی و آثار او تا سال 1357 و سپس به آرای محقّقان دربارة شکل و شکل شناسی اشاره کرده ایم.
تحلیل سه قطره خون با رویکردِ جامعهشناسی ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعهشناسی ساختگرا یکی از رویکردهای اساسی نقد ادبی معاصر است. جامعهشناسان ساختگرا چون گلدمن آلتوسر و ماشری گاه متون سمبولیستی و سوررئالیستی را مورد بررسی قرار میدهند. داستان سه قطره خون صادق هدایت دارای ظرفیتهایی است که میتواند قرائتهای متفاوتی داشته باشد. معمولاً داستان سه قطره خون را از دیدگاه روانشناختی تحلیل کردهاند، اما این مقاله داستان حاضر را با رویکرد ادبی متفاوت، یعنی بر اساس نظریات جامعهشناسان ساختگرا بررسی میکند. بررسی نموده است. جامعهشناسان ساختگرا، بازتاب ایدئولوژی و ساختارها و صورتبندیهای اجتماعی را در متن جستجو میکنند و آنگاه توانایی نویسندگان و فردیت آنها را در تحولات اجتماعی نشان میدهند. داستان سه قطره خون واقعیات اجتماعی زمان خود را بازتاب میدهد و ناتوانی شخصیتهای آن را در زیر سیطره ایدئولوژی آشکار میسازد
تاملی در کتاب از نگاهی دیگر
حوزههای تخصصی:
فرایند فراهنجاری واژگانی در اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شاعری برای آفرینش شعر خود از برخی تکنیک ها و شگردها سود می جوید. یکی از این شگردها، رویکرد به ابداع واژه و ترکیبات بدیع است که از دید فرمالیست ها، فراهنجاری واژگانی نامیده می شود. در این شیوه، شاعر برای ایجاد رستاخیز در زنجیره کلام، واژگانی را وارد زبان شعر می کند که تا آن زمان وجود نداشته است. واژگان ابداعی، زمانی کارکرد هنری و زیبایی شناسانه دارند که باعث سستی و رکاکت لفظ نشده و در هم نشینی با سایر واژگان، از نوعی وحدت و انسجام نیز برخوردار باشند. شفیعی کدکنی (م. سرشک) از جمله شاعران نیمایی است که این شگرد در اشعارش نمود بارزی یافته است. به نظر می رسد احاطه کم نظیر او بر ادبیات سنتی از سویی، ترکیب پذیربودن زبان فارسی و انعطاف پذیری آن از سویی دیگر، بستر لازم را برای ابداع واژگان جدید در اشعار او مهیا کرده اند. در این پژوهش، شیوه ابداع واژگان در اشعار او مورد کندوکاو قرار گرفته و نشان داده شده که گنجینه پربار لغات و ترکیبات تازه در اشعار او مدیون وسعت اطلاعات او و امکانات بیکران زبان فارسی است.
پشت دست این سطرها
تحلیل روایت شناسانه داستان گنبد پیروزه هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی الگوهای پیرنگ در نظریه های روایت شناسی به این پرسش پاسخ می دهیم که «الگوی کنشهای» طرح داستان گنبد پیروزه چیست واین الگو بیانگر و نشاندهنده چیست. با این پژوهش ساختاری به شناخت ذهن بشر آنگاه که در حالت خلق روایت عرفانی است دست می یابیم. برای تحلیل این روایت از روش تودورف و گریماس استفاده شده است. اساس روش تودورف به شناسایی الگوی کنشهای داستانی و عنصر ثبت بنمایه اصلی اختصاص دارد. با شناسایی این دو مورد تایید می شود که روند شکل گیری و پیشرفت کنشهای داستانی در داستان ماهان با داستان هبوط تطابق دارد و بنمایه اصلی این داستان یکسان است. برای اثبات این یکسانی از روش گریماس استفاده می شود که بر پایه جفتهای متقابل داستانی و الگوی کنشگرها (شخصیتها) استوار است که از این طریق تناظر و برابری شخصیتهای دو داستان نشان داده می شود.
با توجه به شواهد نتیجه این می شود که داستان ماهان در طبقه بندی قصه های عرفانی قرار می گیرد و سرچشمه و ریشه آن داستان هبوط است.
نمی شود غبطه نخورد
نسبت بیان سینمایی با تمثیلهای ادبی در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب پژوهشهایی که به بررسی رابطه سینما و ادبیات پرداخته اند به تفاوتهای داستان ادبی و درام فیلمنامه توجه داشته اند. زمینه دیگری که می توان پیوندها و مناسبات ادبیات و سینما را در آن پی گرفت، «تصویرپردازی» است. صور خیال در مفهوم بلاغی آن شامل تصویرهای ذهنی ادبی، و غالبا به دلالت ضمنی نشانه های شمایلی ناظر است و ذیل علم بیان در انواع تشبیه، تمثیل، مجاز، استعاره، کنایه و نماد فهرست شده است. در این مقاله به بررسی ظرفیتهای «تمثیل ادبی» به طور عام و «تمثیلهای شعری مثنوی و غزلیات شمس» به طور خاص برای بازآفرینی در وسیله بیانی سینما پرداخته شده است. انتقال تمثیلهای ادبی به سینما براساس این ظرفیتها امکانپذیر است: 1- اشتمال بر عناصر بصری متعدد و متحرک 2- تناسب تصاویر و معانی همنشین با مونتاژ و میزانسن 3- فراوانی تصویرهای هم عرض در طول شعر 4- اشتمال بر تصاویر قابل توزیع در متن فیلم به سبب دلالت بر مضمون عرفانی «تکامل» و 5- اشتمال بر بافت روایی و ساختار دراماتیک.
نگاهی به ابیات و عبارات عربی دیوان دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر دوران مشروطه، شعری با مفاهیم و طرحهای تازه است که با رویکردهای انتقادی، سیاسی و اجتماعی تا حد زیادی مردمی شده و مخاطبان فراوانی یافته است؛ اما به لحاظ روساخت و شکل، همچنان همانندیهای زیادی با شعر دوران کلاسیک دارد که یکی از وجوه آن استفاده از زبان عربی در اشعار این دوران است. دهخدا نیز یکی از شاعران دوران مشروطه است که به نظر می رسد عربی مابی به عنوان یک ویژگی عمده، شعر او را در شکل و ساختار به شعر گذشتگان شبیه کرده است. بسامد فراوان کلمات، عبارات، مصرعها و ابیات عربی یکی از دلایل مهم چنین شباهتی است. در این مقاله سعی می شود با دسته بندی موضوعی اشعار دیوان دهخدا، که در آنها لغات و عبارات و ابیات عربی به کار رفته، نوع استفاده دهخدا از زبان عربی مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود این عربی مابی تا چه اندازه با مضامین و اندیشه جدید در شعر دوران مشروطه هماهنگ است و تا چه حدی تحت تاثیر اندیشه و شعر دوران گذشته قرار دارد.
رمان رئالیستی یا سند اجتماعی؟ نگاهی به مدیر مدرسة آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث نقد ادبی، اصطلاح «رئالیسم»به مفهومی خاص برای اشاره به جنبشی ادبی در قرن نوزدهم به کار میرود و به مفهومی عام، نام سبکی ادبی است که هنوز در ادبیات داستانیِ معاصر استمرار دارد. مدیر مدرسه آل احمد نمونه ای خصیصه نما از آثار رئالیستی به مفهوم عام کلمه است که نویسنده در آن کوشیده است انسان ها و اوضاع اجتماعی را آن گونه که در زندگیِ واقعی (ایران دهة 1330) به نظر میرسیدند بازنمایی کند. سبک رئالیستی مانند آینه ای شفاف است که واقعیت ها را بازمیتاباند، اما نویسنده نباید در فرایند این کار دیدگاه های اجتماعی و سیاسیِ خود را آشکارا بیان کند. آل احمد از این اصل مهم تخطی کرده است، چندان که میتوان گفت بخش های فراوانی از این رمان صبغه ای تصنعی و حتی شعارگونه دارد. مایکل هیلمن مدیر مدرسه را از همین حیث دارای نقصان میداند و اعتقاد دارد که آل احمد نتوانسته است از انتقاد اجتماعی فراتر رود. در مقالة حاضر، نخست جنبه های رئالیستی رمان مدیر مدرسه را، با تأکید بر سه عنصر مکان و شخصیت و درونمایه، بررسی خواهیم کرد. در بخش دوم، تخطی آل احمد از روش نگارش رئالیست ها را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که او به سبب دیدگاه های سیاسی و انتقادیِ خاص به ویژه به سبب دیدگاهش دربارة «غرب زدگی»، گاه رمانِ خود را تا حد بیانیه ای سیاسی یا سند اجتماعی فرومیکاهد. در بخش سوم، استدلال میکنیم که گرچه هیلمن یکی از ضعف های نظرگیرِ مدیر مدرسه را به درستی تشخیص داده است، اما نظر او مبنی بر این که تأثیر این رمان فقط به تداوم شرایط اجتماعیِ منعکس شده در آن بستگی دارد نادرست است.
بررسی مضامین مشابه در ادبیات استعلایی امریکا و شعر سهراب سپهری (عنوان عربی: دراسة المضامین المشترکة فی أدب أمیرکا الاستعلایی وشعر سهراب سبهری)
حوزههای تخصصی:
شباهت های مضمونی بسیاری میان سپهری و استعلای امریکایی وجود دارد. استعلای امریکایی به صورت جنبشی ادبی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و فلسفی در مقابل قواعد متعارف و نهادینه جامعه، با نویسندگان و شاعرانی مانند رالف والدو امرسون، ناتانیل هاثورن و هنری دیوید ثورو شکل گرفت. ازنظر ادبی، آنان خواستار سبکی آزاد از قید و بند با محتوای طبیعت و ذات طبیعی انسان بودند. از نظر اجتماعی، مخالف زرق و برق جامعه مصرفی بودند. در مقاله حاضر سعی شده است شباهت درونمایه آثار استعلاییان و اشعار سپهری به تفکیک در هفت فصل بررسی شود.چکیده عربی:تتشابه أشعار سبهری، وأدب أمیرکا الاستعلایی من حیث المضامین تشابها کثیرا. ظهر أدب الاستعلاء کنهضة أدبیة، واجتماعیة، وثقافیة، ومذهبیة، وفلسفیة حیال قوانین المجتمع المألوفة، والثابتة، بظهور کتّاب وشعراء، أمثال: رالف والدو إمرسون، وناثانیال هاوثورن، وهنری دیفید ثورو.حاول هذا المقال أن یدرس المواضیع المشترکة بین هؤلاء الأدباء، وأشعار سهراب سبهری وفقا للبنود السبعة التالیة. 1. العقل الشهودی تجاه العقل العلمی والتجربی 2. تعامل أجزاء الوجود، والروح العلیا 3. استیعاب الطبیعة باعتبارها رمزا 4. الاعتقاد بأصالة الخیر فی مقابل الشر 5. رفض المادیة، والثورة الصناعیة الموجودة فی الثقافات الجدیدة 6. الاقتراب من الثقافة العامة 7. الإیمان بالکفاءة الذاتیة، والأخلاق الفردیة.