فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسجام و هماهنگی میان اجزای متن از برترین ویژگی های یک اثر ادبی و هنری است. پیرو بررسی های زبان شناسان نقش گرا، این موضوع رونق شتابانی به خود گرفت و در مباحث نقدی مورد کنکاش قرار گرفت و از پرکاربردترین واژه های حوزه نقد دوران معاصر گردید. قلمرو این گونه پژوهش ها، آثار قرآنی و دینی را نیز در بر گرفت و به بررسی و تحلیل آن پرداخت. داستان موسی(ع) از زیباترین داستان های قرانی است که از مختصّات فنی و ویژگی های هنری و سبکی ممتازی برخوردار است و از حیث سازوکارهای صناعتمند و هنری، در کلام بشر همانندی برای آن نمی توان یافت. پژوهش پیش رو در صدد نشان دادن انسجام هنری در آیات 3 تا 43 سوره قصص مربوط به داستان حضرت موسی بر پایه نظریه انسجام مایکل هلیدی و نظریه مکمّل رقیه حسن به عنوان هماهنگی انسجامی است. برآیند پژوهش، نشان می دهد که مجموعه عوامل انسجام از قبیل دستوری، واژگانی و پیوندی به همراه سایر ویژگی های هماهنگی انسجامی مانند زنجیره ها و تعامل بین زنجیره ها باعث انسجام اجزای این داستان در سوره قصص شده اند و از رهگذر این پژوهش می توان به پیوند ارگانیک و اندام وار میان اجزای یک داستان صناعتمند که راهی برای شناخت اعجاز قرآن است، پی برد.
ریخت شناسی فابل های مرزبان نامه
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی فابل های مرزبان نامه چکیده در پژوهش های ریخت شناسی مجموعه ای از قصه ها به روشی علمی و ساختاری به اجزای سازایشان تجزیه شده در نهایت از طریق مقایسه آن ها با هم، رده بندی آن قصه ها صورت می گیرد. در این پژوهش سعی کرده ایم، بر اساس الگوی پراپ، به تجزیه و تحلیل نوع خاصی از حکایت های مرزبان نامه، تحت عنوان «فابل» بپردازیم. روش پژوهش مبتنی بر الگوی پراپ در ریخت شناسی قصه های پریان است؛ خویشکاری قصه-ها استخراج و با یکدیگر مقایسه شده اند. پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش هاست: آیا توالی خویشکاری ها در فابل های مرزبان نامه یکسان است؟ آیا ساختمان فابل ها متعلق به یک نوع خاص است؟ و در نهایت این که ساختار نهایی و واحد فابل های مرزبان نامه چگونه است؟ عدم وجود پژوهشی که به بررسی مجموعه ای از قصه های یک نوع خاص پرداخته باشد، ضرورت این پژوهش را ایجاب می کند. نتایج نشان می دهد که توالی خویشکاری ها در فابل های مرزبان نامه یکسان است. بنابراین، ساختمان آن ها نیز می تواند متعلق به یک نوع خاص باشد. ساختار فابل ها ساده و تک حرکتی است. «فریبکاری» بنیادی ترین عنصر فابل های مرزبان نامه است که موجب گسترش منطقی آن ها شده است. کلید واژه ها: روایت شناسی، ریخت شناسی، ولادیمیر پراپ، مرزبان نامه، فابل.
نصوص دیوان ""هشت کتاب"" (الکتب الثمانیة) لسهراب سبهری؛ وتأویلها من المنظور الریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن وجود المفردات والمفاهیم المتعلقة بالعلوم من مثل الریاضیات، والجیولوجیا، وعلم الأحیاء، والکیمیاء، والفیزیاء فی الشعر یؤدی إلی ظهور صعوبات شکلیة ومضمونیة تجعل دراستها ونقدها أمراً ضروریاً. إن العلم قرین دوماً بالدقة وإن دخوله فی مجال الشعر والأدب یؤدی إلی أن یصطبغا بالدقة أیضاً کما یمنحهما شیئاً من العمق وقد یساعد علی الفهم الصحیح للشعر وقد یؤدی إلی انغلاق مفاهیمه والرمزیة فیه مما یؤدی إلی زیادة صعوبة فهمه. یعتبر علم الریاضیات من العلوم الأساسیة وإن دخول مفرداته ومفاهیمه فی الشعر، سیترتب علیه ظهور تطورات فی الشکل والمضمون فیه کما یؤدی إلی تغییر نسبة فهم المتلقی منه وهو أمر جدیر بالدراسة والنقد. تحاول هذه الدراسة استخراج جمیع المفردات والمفاهیم المتعلقة بعلم الریاضیات فی أشعار سهراب سپهری، محلّلة العلاقة بین علم الریاضیات والأدب، وکذلک تأثیر علم الریاضیات علی الشعر فی إطار دیوان هشت کتاب ""الکتب الثمانیة"" لسهراب سبهری، لمعرفة تأثیر هذا العلم علی مدی فهم الشعر. إذ کما یری کاتبو هذه السطور فإن دخول المفردات والمفاهیم الریاضیة إلی شعر سهراب سبهری کان ذا أثر کبیر علی شعره، وأضفی علیه فی أکثر الحالات شیئاً من الإیجاز، والتخییل، والتصویر، والدقة. وفی الوقت نفسه کان دخول هذه المفردات إلی شعره فی بعض الأحیان رغم إثراء هذا الشعر وتعمیق معناه سبباً فی زیادة صعوباته علی الفهم وتعقیده، حیث یتطلب فهمه تدقیقاً أکثر. بحیث إن انطلاقه من قیود هذا التعقید المحتمل، من شأنه أن یسبب سهولة التلقی والفهم لهذا الشعر أکثر فأکثر.
جایگاه خبر و انشای طلبی در انتقال اندیشه های تعلیمی خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم نظامی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی است که در آثار خود به اندیشه های تعلیمی توجه ویژه دارد. او در غنایی ترین اثر خود یعنی منظومه خسرو و شیرین نیز بسیار به مسائل تعلیمی و اخلاقی اشاره می کند و در این راه به نحو مؤثری از ابزارهای بلاغی و به ویژه علم معانی بهره می برد. این شاعر بزرگ با استفاده از علم معانی و ابزارهای مناسب آن مانند جملات خبری، امری و پرسشی به شیوه ای مؤثر، موفق به انتقال مفاهیم اخلاقی و تعلیم آن ها به مخاطب خود شده است و در عین حال از این طریق حضور مخاطب در متن را نیز برجسته تر نشان داده است. در این پژوهش به بررسی این دسته از جملات و معانی ثانویه آن ها پرداخته شده، لطایف و ظرایف سه مبحث از علم معانی یعنی جملات خبری، امری، پرسشی و نقش و تأثیر آن ها در انتقال مؤثر اندیشه های تعلیمی شاعر در یک متن غنائی تبیین شده است.
بررسی تطبیقی ساختار مناظره و گفت و گوی قهرمانان در شاهنامه فردوسی، ایلیاد و اُدیسه هومر (بر پایه برخی دستاورد های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه و در جهان معاصر به ویژه بعد از پیدایش مکتب ادبیات تطبیقی نگرش تطبیقی به آثار همانند ادبی جهانی با اقبال فراوانی مواجه شده است. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن شده اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط است، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. سه اثرمورد بررسی، در حول محوریت شخصیت های هکتور، اولیس و رستم طرح ریزی شده است. این قهرمانان در بستر حماسه، گاه برای دفاع از میهن و گاه برای دفاع از شاه و یا برای طی طریق خود به ایفای نقش قهرمانانه می پردازند. آن ها در خلال گفت و گوی درونی و بیرونی بیش از هر چیز دغدغه های قهرمانانه را روایت و برجسته می کنند و ذهن ما را نسبت به آنچه برای خودشان مهم است، سوق می دهند. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تاثیر و نشانه های میهن پرستی، دلسوزی و شفقت، اخلاق مداری و فضایل انسانی، مرگ با عزت، شجاعت و رشادت، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه قهرمان در حماسه و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار می گیرد. هومر و فردوسی با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط حماسه، در قالب ژانری از پیش موجود، حماسه ای نو را باز تولید کرده اند. بنابراین، سه اثر حماسی، به منزله رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیست، بلکه، با انتقاد از عملکردهای بزدلانه و رواج نگاه های قهرمانانه، نظم گفتمانی ویژه ای را بازتولید می کند.
تحلیل انتقادی گفتمان حکومت در باب اوّل بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاهی که سعدی برای برقراری جامعه ای مطلوب به ویژه از سوی حکومت و اعضای نظام حاکم عرضه می کند، در کتاب های «گلستان» و «بوستان» در مرکز توجه قرار گرفته اند؛ به صورتی که سعدی باب اول این دو کتاب را به همین موضوع اختصاص داده است. از میان ابواب ده گانه بوستان، باب اول با عنوان «در عدل و تدبیر و رأی» برای بررسی و تحلیل گفتمان با تکیه بر حکومت اداری برگزیده شده است؛ زیرا بیشتر حکایت ها و مواعظ این باب درباره شیوه حکومت داری و روابط اجتماعی است و در هشت باب دیگر، حکایت های انگشت شماری درباره حکومت و ارتباط ارکان جامعه با هم مشاهده می شود. داده ها و اطلاعات این پژوهش (حکایت های باب اول بوستان) بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. از میان نظریه های موجود در تحلیل انتقادی گفتمان، مبانی روش شناسی «نورمن فرکلاف» - که تحلیل خود را بر پایه دستور نقش گرای هالیدی در سه بعد متن، گفتمان و جامعه، انجام می دهد - انتخاب شده است. نتایج برآمده از پژوهش را می توان در این گزاره خلاصه کرد: هر چند بوستان سعدی متنی در جهت حفظ ساختار حکومت زمانه خود و نه در برابر آن است، نگاه سعدی به حکومت با تأکید بر رفاه رعیت و آبادی کشور قابل توجه است. این دریافت را می توان از کنارهم گذاری داده های تحلیل گفتمان و شرایط اجتماعی دوره سعدی به دست آورد.
تحلیل درون مایه ها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلام رضا روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درون مایه های طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگی های زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگ جهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غرب زدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافته اند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمان های موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه می پردازد و به دنبال تغییر آنهاست.
بررسی ساختاری- اسطوره ای همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همای و همایون منظومه ای غنایی از خواجوی کرمانی در قرن هشتم هجری است. این منظومه از تعدادی داستانِ تودرتوی کوتاه فراهم آمده است. قهرمان داستان، همای، شاهزاده شام است که در سفر برای رسیدن به معشوق خود، همایون، شاهزاده چین، با مسائل و حوادث زیادی روبرو می شود. در این مقاله، شخصیّت ها، کارکردها، ساختار و ژرف ساخت های اساطیری داستان را بررسی کرده ایم. براساس ریخت شناسی پراپ، این منظومه از شش شخصیّت اصلی و یازده کارکرد تشکیل شده است. این منظومه از برخی جهات دارای الگوی اسطوره ای است، ریشه این الگوها را در اسطوره های ایرانی و سایر ملل جستجو کرده ایم. با توجه به موفقیّت قهرمان، ساختار اصلی داستان مبتنی بر آشناسازی یا پاگشایی قهرمانی است.
بینامتنیت قرآن و حدیث در اشعار تعلیمی حافظ شیرازی بر اساس نظریه های ناقدان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رموز مانایی و ماندگاری اشعار تعلیمی حافظ، پیوند ناگسستنی آن با آیات و احادیث است. این شاعر زبردست در بهره بردن از این مضامین وحیانی و روایی، چنان استادانه و ماهرانه عمل می کند که عواطف هر خواننده ای را برمی انگیزد و او را به تأمّل در این آموزه های قرآنی- روایی وا می دارد. از آن جا که بینامتنیّت یکی از مهم ترین مباحثی است که توجّه پژوهشگران ساختارگرا و پساساختارگرا را به خود معطوف کرده است و این دستاورد نوین در حوزه ادبیات، به بررسی وجوه تشابه و تفارق و نیز تأثیرپذیری یک متن از متون دیگر می پردازد و مقتضی آن است که ادیب از متون قدیمی یا معاصر خود آگاهی لازم را داشته باشد تا بتواند از آن متون در اثر خود بهره گیرد. ما در این پژوهش برآنیم تا دیوان اشعار حافظ را بر اساس نظریه بینامتنی ناقدانی هم چون باختین، کریستوا، بارت، ریفاتر، لوران ژنی، ژرار ژنت و ... نقد و بررسی کنیم تا وام گیری هایِ آگاهانه یا غیرمستقیم خواجه از آیات و روایات و نیز ترفندهای ادبی بیان این مضامین، بیشتر بر همگان مکشوف گردد.
تحلیل نشانه –معناشناسی بیش خوابی و بی خوابی در «نایب کنسول» اثر مارگریت دوراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رمان نایب کنسول مارگریت دوراس نویسنده معاصر فرانسوی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد که در آن شخصیت ها از اختلالات مربوط به خواب رنج می برند. هدف ما اثبات ارتباطی مستقیم بین احساسات این شخصیت ها وکیفیت و کمیت خواب آنها می باشد، زیرا همانند اکثر آثار دوراس احساسات و عواطف پیش برنده داستان و شکل دهنده ساختار آن هستند.
از طرف دیگر باید گفت بیش خوابی و یا بی خوابی شخصیتهای داستان همانند ژان مارک دو اش، شارل روست و دختری که شخصیت اصلی و البته بدون نام می باشد، ریشه در احساساتی کاملا منفی و ناخوشایند نظیر بی تفاوتی، خشم، ملال، خستگی و نارضایتی دارد که خود این احساسات نیز از ناکامی و عدم توفیق شخصیت ها در رسیدن به خواسته هایشان ناشی می گردد. در واقع می خواهیم نشان دهیم که بیش خوابی یا بی خوابی نوعی بیان روان تنی در نوشتار هستند که از احساسات منفی شخصیت ها سرچشمه می گیرد. بدین منظور برای شناسایی، ریشه یابی و اثبات این حالات و عواطف منجر به اختلالات خواب، نشانه-معناشناسی عواطف را برای روش تحقیق برگزیده ایم، که از خلال افعال مؤثر رابطه بین فاعل و موضوع ارزشی را نشان می دهد. در حقیقت افعال مودال (مؤثر نظیر دانستن، خواستن، بایستن، توانستن و باور داشتن) تعیین کننده حالات روحی فاعل در ارتباط با موضوعات ارزشی می باشد. در تحلیل نشانه شناسی عواطف بیشتر از طرحواره احساسی ژاک فونتنی بهره برده ایم که روند عاطفی داستان را در پنج مرحله بررسی می نماید.
آشنایی زدایی در دیوان شعری عرار (مطالعه موردی؛ پنج قصیده: یاحلوة النظرة، متی، راهب الحانة، قالوا أناب، شباب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی، خروج از مألوف و آشناست؛ خروجی که در پی آن در خواننده یا شنونده سخن، شگفتی حاصل شود؛ یعنی شاعر یا ادیب با زدودن تکرار از زبان، سخنی زیبا و تأثیرگذار خلق کند. شگرد شاعر یا ادیب این است که عادت را از زبان می زداید و زبانی نو می آفریند؛ زبانی که مهم ترین هدفش برجسته سازی گفتار است و این همان زبان شعر است. آشنایی زدایی، در نظرِ صورتگرایانِ روس، هر نوع نوآوری در قلمروِ ساخت و صورت ها است و هر پدیده کهنه ای را در صورتی نو در آوردن؛ یعنی""هنر سازه"" را از نو زنده و فعّال کردن. مثلاً یک تشبیه را که به علّت تکرار، دستمالی شده و نمی تواند فعّال باشد، از طریقی فعّال کردن. مصطفی وهبی التل متخلص به عرار، شاعر، ادیب و روشنفکر اردنی است. در شعر وی نشانه هایی از عشق، شراب و مستی، هستی و نیستی، زندگی و مرگ، عیاشی و خوشگذرانی را می توان دید، یکی از ویژگی های برجسته شعر وی آشنایی زدایی است که قاعده افزایی، هنجارشکنی در قافیه، تصاویر زیبا و ترکیب های نوین، انسجام و هماهنگی در شعر، از شیوه های آن است. در این پژوهش سعی بر آن است تا بر اساس نظریه های صورتگرایان و با ارائه مقدمه ای کوتاه در نقد صورتگرایی و اصول آن، شیوه های آشنایی زدایی در پنج قصیده منتخب از دیوان عرار با روش تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ دهد که: کدام یک از شیوه های آشنایی زدایی در این پنج قصیده متداول بوده است و هدف وی از این رویکرد ادبی چه بوده است؟ و ازجمله نتایج این جستار، آشنایی زدایی است که آن را در قالب قاعده افزایی، توازن آوایی، هنجارشکنی در قافیه، تجدید و نوآوری در برخی اوزان عروضی خلیلی می توان به شمار آورد.
ضرورت توجه به تصحیف در تصحیح اشعار عربی خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد مصححان متون، بسیاری از مشکلات تصحیح به دلیل وجود تصحیفات است. در اشعار عربی خاقانی نیز تصحیفات فراوانی دیده می شود که عیناً از نسخه های خطی به چاپ های دیوان وی راه یافته است و گاهی نیز بدخوانی کلمات توسط مصححان بر دامنه این تصحیفات افزوده است. هدف این مقاله، بررسی تصحیفات در اشعار عربی خاقانی و نشان دادن ضرورت توجه به این موضوع در تصحیح این اشعار است. یافتن شکل صحیح واژه ها بر اساس توجه به تصحیف می تواند موجب حاصل شدن نسخه ای منقح تر از اشعار عربی خاقانی شود. در این مقاله 18 بیت از اشعار عربی خاقانی که در چاپ های موجود و حتی نسخه های خطی به غلط ثبت شده، بررسی شده است و با توجه به معیارهایی مانند نسخه های معتبر دیگر (لندن، مجلس و...)، اشعار فارسی و دیگر آثار خاقانی، ویژگی های سبکی شعر وی، محور طولی اشعار، معنای بیت و... تصحیح شده است. علاوه بر آن این مقاله به ارزیابی تصحیحات دیوان خاقانی پرداخته و نشان داده است که هر چند از میان این تصحیح ها، تصحیح سجادی جایگاه والاتری دارد اما در این تصحیح نیز موارد فراوانی از تصحیف به شکل غلط ثبت شده است.
تحلیل سبک شناسی رباعیات مهستی گنجوی
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختارگرایانة پیرنگ حکایت های مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی داستان و داستان واره های کهن فارسی، بر پایة روش ساختارگرایانه می تواند از منظری کلّی به شناسایی گونه های روایت پردازی در متون مختلف بینجامد. این نگاه کلّی، امکان مقایسه و تحلیل ساختارهای گوناگون روایات را فراهم می آورد و با بررسی متون مختلف از این منظر، می توان تحوّلات و سیر تکامل روایت پردازی در ادبیّات فارسی را به صورت تاریخی پیگیری کرد. در این مقاله، پیرنگ حکایت های مرزبان نامه بررسی می شود. این بررسی با نگاهی به روش ولادیمیر پراپ و با توجّه به نظریّات فرمالیست ها و ساختارگرایان در باب روایت انجام می شود. همة حکایت های مرزبان نامه در دو ساختار کلّی جای می گیرند. همچنین، کارکردهای هر یک از این دو الگو نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. در الگوی اوّل کارکردهای آزمون، یاری و توفیق (یا نبودِ توفیق) و در الگوی دوم کارکردهای ادّعا، آزمون، یاری، اثبات (یا نفی) وجود دارند. به نظر می رسد در پیرنگ داستان های این متن، علاوه بر توالی و علّیّت، عنصر دیگری وجود دارد که باور نامیده شده است.
بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، یکی از رویکردهای نقدی است که در سده ی أخیر، توجه ویژه ای از طرف ادیبان و سخنوران به آن شده است. یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی در سبک-شناسی، بررسی آوایی و یا موسیقایی متن ادبی و به عبارت دیگر سبک شناسی آوایی اثر ادبی است که نحوه ی کاربرد واحدهای آوایی (صدا و آهنگ) در یک موقعیت زبانی و نیز کارکرد بیانی آواهای زبان را بررسی می کند. از جمله متونی که ارزش و شایستگی بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی را دارد، خطبه های نهج البلاغه امیرمؤمنان علی(ع) است. این خطبه ها دارای موسیقی دلنشین و تأثیرگذاری می باشد که توجه ی بسیاری از اندیشمندان و ادیبان را به خود جلب نموده است، نوشتار حاضر بر آن است، تا عناصر سبک ساز آوایی خطبه های نهج البلاغه و میزان انسجام این عناصر با مفاهیم مورد نظر حضرت را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاضر از این نوشتار حکایت از آن دارد که سجع، جناس، نظم آهنگ درونی، تکرار، تضاد و مقابله به عنوان نمود های برجسته ی عناصر آوایی در خطبه ها هستند که علاوه بر موسیقی گوش نواز، امکان استنباط معانی و مفاهیم مورد نظر حضرت را فراهم می کنند.
سبک زندگیِ ترجمه شده: تحلیلی نشانه- پدیدارشناختی از مترجم دردها اثر جومپا لاهیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بازنماییِ سبکِ زندگی مهاجر را در اثری ادبی با استفاده از طرحِ مدلی نظری که از آمیختگیِ اندیشه پدیدارشناسی و نشانه شناسی ابداع شده است، تحلیل می کند. پس از معرفیِ مدلِ نظری نشانه - پدیدارشناسی، تعریفی نو از «سبک زندگی» طرح می شود که در نسبتِ «التفاتیِ» سوژه با ابژه ها و کنش ها شکل می گیرد و از این رهگذر به هر یک از دو سوی تبادل، دلالت، ارزش و هویت می بخشد. بر این اساس، الگوی معرفی شده در این مقاله برای تحلیل سبک زندگی به چهار کنشِ تفاوت، همسانی، پیوند و ترجمه اشاره می کند. در ادامه، این چهار کنش با تحلیلی نشانه-پدیدارشناختی در مجموعه داستان های کوتاه جومپا لاهیری با عنوان مترجم دردها پی گرفته می شود. در پایان این نتیجه پیشنهاد می شود که مهاجر در ارتباط تعاملی یا پدیدارشناختی با دیگران و ابژه های اطراف خود سبک های زندگی متفاوتی را تجربه می کند. او هم تمایز خود را با دیگری به واسطه حفظِ سبکِ زندگی سرزمین مادری تثبیت می کند، هم کوشش می کند با دیگری با تقلیدِ سبک زندگیِ میزبان همسان شود، هم با دیگری آمیخته می شود و سبک زندگی هیبرید می آفریند و هویتی پیوندخورده می سازد و از همه مهمتر، با عبور و گذر دائم میان دلالت های سبک های زندگی سرزمین های مادر و میزبان، هویت های خود را مرتب ترجمه می کند.
تحلیل ساختار تخیلی داستان «تشنه و دیوار» مثنوی براساس ساختارهای نظام تخیل در آرای ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ماهیت خیال و ساختار تخیلی ای که شاعران و هنرمندان بر مبنای آن تفکر می کنند، در مباحث نقد ادبی و هنری از جایگاه والایی برخوردار است. مبنای بسیاری از رمزگشایی های متنی امروزه بر عهده کاوش-هایی در حوزه تخیل شناسی است. ژیلبر دوران (متولد 1921) تخیل شناس و اسطوره پژوه فرانسوی قرن بیستم، توانست با ابداع روشی علمی، اعتبار حقیقی تخیل را که به مدت دو قرن در غرب انکار می شد، دوباره بدان بازگرداند. این مقاله قصد دارد با تعمق در آرای این اندیشمند به تحلیل ساختارهای تخیلی داستان «کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب» در ابتدای دفتر دوم مثنوی، روی آورد. مولوی در این حکایت، صحنه ای را ترسیم می کند که در آن عمل/کنشی (پرتاب سنگ و خشت به آب) تکرار می شود. این صحنه یک تخیل است. همچنین بر طبق قراینی که به دست خواهیم داد، مشخص می شود که نگاه و اندیشة تخیل-پرداز راوی نسبت به جهان، تحت تأثیر ساختارهای منظومه شبانه تخیل است. این منظومه که مربوط به ساختارهای اسرارآمیز یا آنتی فرازیک و ساختارهای دراماتیکی یا ترکیبی است با ویژگی هایی چون: تکرار، وابستگی فرد به جهان و دیدگاه تعاملی او نسبت به جهان، گرایش به عمل مینیاتورسازی و درک چرخه ای و... مشخص می شود.
زبان روایت در رمان های رئالیسم جادویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب نویسندگان رئالیسم جادویی از قوه تخیل بسیار بالا و خلاقیت ادبی قابل تحسینی برخوردارند. این نویسندگان، برای ایجاد فضای متفاوت از دیگر ژانرهای ادبی، تحولاتی در سطح زبان روایت مرسوم در رئالیسم سنتی ایجاد می کنند. این تحولات در جنبه های مختلف فنون نویسندگی، از جمله صحنه پردازی، شخصیت پردازی و زبان روایت پدیدار می شوند. نویسندگان رئالیسم جادویی، در سطح زبان روایت، آشنایی زدایی از زبان را به نوع دیگری وارد آثارشان کرده اند. این نویسندگان گاهی استعاره های مرده و معانی مجازی رنگ ورو رفته را در معنای تحت الفظی شان به کار می گیرند و جان دوباره به آنها می بخشند. همچنین معمولاً بر خلاف روال معمول در رئالیسم سنتی حسن تناسب بین بزرگی حادثه و زبان روایت را عمداً رعایت نمی کند. به همین خاطر اغلب با توجه خاصی که به لحن روایت دارند عناصر خارق العاده را عادی جلوه می دهند یا بالعکس، عناصر عادی و روزمره را در نگاه شخصیت های داستان و خواننده خارق العاده می نمایانند. این نوع استفاده از زبان به نویسنده رئالیسم جادویی کمک می کند تا تصاویر جادویی ولی در عین حال ملموس تر و طنازانه ای را چاشنی اثر خود کند.