فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اشیا و ابزارها و پدیده ها در انگلیسی و زبانهایی که از الفبای لاتین و مشتقات آن استفاده می کنند گاهی به دلیل هم شکل بودن دقیق یا تقریبی شان با یکی از حروف الفبا، به آنها تشبیه می شوند و ترکیب جدیدی ساخته می شود. در این مقاله راههای معادل یابی و معادل سازی برای این ترکیبها بررسی شده و در پایان برای آشنای بیشتر با این گونه واژگان فهرستی از آنها همراه با معادلهای معنا یا نقش بنیادشان آمده است.
فعل در گویش تاتی کلاسور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حفظ و بررسی لهجه های مختلف زبان فارسی، به خصوص لهجه های رو به فراموشی نهاده، و با توجه به نقش گویشهای ایرانی بازمانده در منطقه، در تشخیص و شناسایی زبان دیرین آذربایجان، در این مقاله کوشش شده است که ضمن معرفی روستای کلاسور (Kalasur) و موقعیت جغرافیایی و انسانی و نحوه معیشت مردم، به بررسی گویش تاتی این روستا پرداخته شود. در بخش آغازین سعی شده که درباره واژه تات، مطالب اندکی مطرح شود و در بخش اصلی مقاله با مثالهای کافی چگونگی متعدی ساختن، فعل اسنادی، همکردهای فعلی و چگونگی سوالی کردن و منفی کردن از مطالب اصلی این گفتار است. از نکته های مهم متفاوت بودن شناسه در ساختمان فعل ماضی ساده لازم و متعدی است که با فارسی میانه (پهلوی) ارتباط دارد. همچنین شناسه های نهادی جدا در فعلهای ماضی استمراری و مضارع اخباری که پیش از فعل ذکر می شوند.
کاربرد ضمایر شخصی در طبقات الصوفیة خواجه عبدالله انصاری و گویش کهن هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ضمایر شخصی» یکی از مباحث مهم دستوری زبان فارسی است که بیشتر دستورنویسان و زبان شناسان در آثار خود به آن پرداخته اند و تعاریفی کمابیش مشابه از آن ارائه کرده اند. ضمیرهای شخصی در زبان فارسی دری و بیشتر متون به جا مانده از آن، یکسان به کار رفته اند؛ اما با توجه به وجود برخی اختصاصات زبانی در برخی متون کهن که حاصل تعلق آن ها به دوره ها و حوزه های جغرافیایی و گونه های متفاوت زبانی است، ممکن است ضمایر شخصی نیز تا حدودی در آن ها به شکلی متمایز به کار رفته باشد. هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی صورت ها و کاربردهای مختلف ضمایر شخصی در طبقات الصوفیه، منشأ هر یک از آن ها و میزان همگونی و ناهمگونی طبقات با دیگر متون کهن است. ضمیرهای شخصی در این متن بیشتر به صورت مشترک با دیگر متون و در برخی موارد به صورتی متفاوت با آن ها به کار رفته اند. در این مقاله کاربرد خاصی از ضمایر شخصی در طبقات و گویش کهن هرات را مورد توجه قرار دادیم و از آن به عنوان «شبه شناسه» یاد کردیم. بیشتر کاربردهای خاص ضمیرهای شخصی، به ویژه ضمایر شبه شناسه در گونة زبانی هرات و متن طبقات، متأثر از فارسی میانه است. این نوشتار از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوة جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است که پس از خوانش دقیق متن طبقات الصوفیه، به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است.
معنی شناسی جملات امری در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به تحلیل جملات امری از دیدگاه معنی شناسی صوری می پردازد. این جملات، افزون بر معنای «دستوری»، به عنوان یک نیروی منظوری پیش فرض، از طیف وسیعی از نیروهای منظوری دیگری نیز برخودارند. با توجّه به تعدّد معانی این ساخت در فارسی، در این مقاله کوشیده می شود به گونه ای نظام مند، به تبیین این نیروهای منظوری چندگانه پرداخته شود. بدین منظور، با بهره گیری از رویکرد «معنی شناسی جهان های ممکن» کراتزر در زمینه تبیین عناصر وجهی و نیز با الگوگیری از قیاس معنی شناسی ساخت های امری بر پایه معنی شناسی عناصر وجهی، به وسیله شواگر، در این پژوهش نشان داده می شود که ساخت امری در فارسی در لایه زیرین خود، تنها از نیروی منظوری واحد «دستور» برخوردار است و خوانش های چندگانه این ساخت نظیر «قدغن»، «درخواست» و... ناشی از تأثیر عوامل موقعیّتی خاصّی است که جمله امری در آنها به کار می رود. در واقع، جمله امری، حاوی یک «عملگر وجهی « است که به فعل وجهی «باید» شبیه است. این عملگر، نوعی «الزام» را به عنوان «نیروی وجه» نسبت به «زمینه مشترک» گوینده و مخاطب به عنوان «پایه وجه» و محدودیت هایی از نوع «مبتنی بر اولویّت» به عنوان «منبع ترتیب» بیان می کند. اتّخاذ چنین رویکردی، بدان معناست که تبیین خوانش های مختلف ساخت های امری مستلزم پیوند معنی شناسی با کاربردشناسی است.
ردیف از دیدگاه معناشناسی
ارزیابی محتوایی کتاب های زبان فارسی (درس های پایه و پایتخت ایران)در چارچوب طبقه بندی تجدیدنظرشده بلوم
کتاب درسی مهم ترین و رایج ترین منبع آموزشی در نظام تعلیم و تربیت کشور ماست. این نظام آموزشی به صورت متمرکز سیاست گذاری و اداره می شود. در چنین نظام های آموزشی، تمام فعالیت های یادگیری رسمی در زمان معین، حول محور آموزش و یادگیری کتاب های درسی تدوین یافته و شکل می گیرد؛ لذا تناسب بخش های مختلف این کتب، مانند محتوا و تمرین های فراهم آمده، با نیازهای واقعی یادگیرندگان بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش سعی شده کتاب های آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان («دروس پایه» و «پایتخت ایران») بر اساس طبقه بندی تجدیدنظرشده بلوم ارزیابی شوند. نتایج پژوهش نشان داد که در هر دو کتاب، مهارت های شناختی سطح پایین تر طبقه بندی بلوم بیشتر از مهارت های سطح بالاتر طبقه بندی بلوم به کار رفته اند. علاوه بر این، پراکندگی تمرین ها در سطح خلاقیت که از سطوح بالاست، در مقایسه با سطح کاربرد که از سطوح پایین به شمار می آید، بیشتر بوده است. از دیگر نتایج پژوهش این بود که پراکندگی تمرین ها در تمامی کتاب ها، در سطح درک و فهم که از سطوح پایین طبقه بندی بلوم است، بارزتر بوده اند. نتایج این پژوهش می تواند در تهیه و تدوین کتب درسی برای فراگیران زبان فارسی به کار گرفته شود.
وام واژه ها در زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های زبان ژاپنی امروز کثرت واژه های بیگانه در آن است. هیچ زبانی نیست که واژه های بیگانه در آن راه نیافته باشد؛ اما، آسان گیری ژاپنی ها در گرفتن و به کاربردن این واژه ها، که آنها را گای ـ رای ـ گو gâirâigo (واژه های آمده از خارج) می گویند، در میان اقوام صاحب فرهنگ، کمتر نظیر دارد. ژاپنی ها، در گذر نزدیک به دو هزار سال تماس و اقتباس فرهنگی و به تناسب نیازها و احوال زمان، خط و شیوه نگارش و نیز واژه های فراوانی را از زبان های دیگر گرفتند و، به مرور ایام، جزو فرهنگ خود ساختند. با اتخاذ خط چینی، که از الفبا ساخته نشده است و برای هر کلمه نشانه ای نگارشی دارد و آن را می توان خط اندیشه نگارنامید، بسیاری از واژگان چینی را هم که در ژاپنی معادلی برای آن نبود پذیرفتند. بعدها، در تماس با حوزه های فرهنگی و تمدنی دورتر مانند ایران و روم و همراه هنر و فنون گوناگون، واژه هایی نیز، از زبان اهل این تمدن ها، به ژاپنی راه پیدا کرد. از قرن شانزدهم میلادی، با از راه رسیدن اروپاییان، بسیاری از واژه های رایج در زبان های مردم باخترزمین در زبان ژاپنی جای گرفت. با آغاز نهضت تجدد ژاپن در نیمه دوم قرن نوزدهم، این جریان شدت و شتاب بیشتر یافت و، در پی دگرگونی های سیاسی و در سال های پس از جنگ جهانی دوم، واژگان بسیار، به ویژه از زبان انگلیسی، در زبان نوشتاری و گفتاری ژاپنیان جای گیر شد...
بررسی تأثیر دستوری متقابل نهاد و گزاره در جملات روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی، وجه تمایز جمله، به عنوان یک واحد نحوی، از کلمه ترکیب (c?o?oco?e???e) بار خبری یا پیام آن است. نهاد و گزاره به عنوان ارکان اصلی جمله حامل این پیام ها هستند، که در ساختار ظاهری جمله، حداقل وجود یکی از آن ها ضروری است. رابطه نحوی نهاد و گزاره یعنی مطابقت در شخص، شمار و جنس را می توان بر حسب نوع نهاد در جمله، تعیین نمود. چنانچه در جمله، نهاد گرامری باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی برقرار است. که در این رابطه، گزاره تابعی از نهاد است و در مقوله های گرامری جنس، شخص و شمار از نهاد پیروی می کند. اگر نهاد این ویژگی های گرامری را نداشته باشد، رابطه مطابقت و هماهنگی نیز میان نهاد و گزاره وجود نخواهد داشت. و چنانچه در جمله نهاد منطقی باشد، رابطه آن با گزاره، از نوع هدایت نحوی است. یعنی به گونه ای است که حالت گرامری نهاد را گزاره فعلی مشخص می کند و در این صورت، نهاد تابعی از گزاره است.
جانشینی شکل زمان گذشته افعال به وسیلة اشکال دیگر(زمان افعال) در زبان روسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناس ارشد آموزش زبان روسی‘ دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران شکل زمان گذشته افعال یکی از اشکال زمانی افعال می باشد که در تقابل با زمان های آینده وحال معنا پیدا می کند. مقوله زمان فعل نشان دهنده آن است که چطور شخص گوینده رابطه زمانی گفتار را نسبت به لحظه بیان گفتار تعیین می نماید. به عنوان مثال آنچه که تا قبل لحظه گفتار روی داده است در دستور زبان به زمان گذشته نسبت داده می شود و آنچه که پس از زمان گفتار روی خواهد داد از لحاظ دستوری به زمان آینده ونیز آنچه که در همان لحظه گفتار روی می دهد به زمان حال نسبت داده می شود. اما علاوه بر آنچه ذکر گردید اشکال زمانی افعال می توانند در زنجیره گفتار و یا در داخل متن به جای یکدیگر به کار روند اگر چه که هر یک از این زمان ها از لحاظ دستوری در هر زبانی دارای موارد کاربردی مختص به خود می باشند. بدین صورت که شرایط و ویژگی های یک متن و یاخصوصیات یک کلام گفتاری سبب می گردند که هر یک ا ز اشکال زمانی علاوه بر کاربرد اصلی و مشخصی که در دستور زبان دارند‘ کاربردهای اضافی ومجازی نیز پیدا کنند. به عنوان مثال فرم های مختلف افعال می توانند در معنای زمان گذشته به کار روند. بدین صورت که زمان حال و یا زمان آینده در زبان روسی به جای زمان گذشته و درهمان معنا به کار می روند. عکس این قضیه نیز در کاربرد فعل زمان گذشته به جای زمان حال و یا آینده صدق می کند. در این مقاله قابلیت جایگزینی شکل زمان گذشته با دیگر اشکال زمانی افعال ونیز امکان کاربرد زمان های دیگر در معنای زمان گذشته در داخل متن جمله و یا زنجیره گفتار بررسی می گردد
جایگاه شرق ودیوان حافظ در اندیشة گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه آشنایی اولیه غرب با شرق‘ با شک و تردیدهایی همراه بود‘ اما به تدریج و به خصوص در دوره روشنگری‘ با پی بردن به غنای فرهنگ و ادب مشرق زمین ‘ از پیشداوری های منفی غرب کاسته شد و روند گرایش به شرق شتاب بیشتری گرفت. در دوره رمانتیسم ‘ ادبیات مشرق زمین منبع الهام نویسندگان ‘ متفکران و ادبای غرب شد. هردر از پیشگامان نهضت فکر ی گرایش به فرهنگ و ادب شرق در ادبیات آلمان بود و بر باورهای گوته درباره شرق تاثیر عمیقی نهاد. به دنبال هردر ‘ نویسندگان آلمانی دیگری نیز به این نهضت فکری پیوستند. شرق در ابتدا برای گوته محملی برای فرار از دنیای پر آشوب غرب بود. آشنایی او با دیوان حافظ و تاثیری که حافظ از نظر فکری بر او داشت‘ آن چنان عمیق بود که او را بیش از پیش به سوی شرق سوق داد و زمینه ساز سفرعرفانی ‘ خیالی و هجرت گونه او به شرق شد.
وام واژه های بلخی در پارسی نو
حوزههای تخصصی:
بلخ یکی از خاستگاه های ادبیات پارسی نو است. ازاین رو، در زبان پارسی نو، شماری از واژه ها از زبان بلخی وام گرفته شده اند. این واژه ها را می توان به دو دسته بخش کرد. دسته نخست واژه هایی که در آن ها d ایرانی باستان به l تبدیل شده اند و شمارشان بیش تر است؛ دسته دوم واژه هایی که این دگرگونی آوایی در آن ها صورت نگرفته است.
مؤلفه های زبان شناختی و جامعه شناختی- معنایی و بازنمایی کنشگران اجتماعی در متون مطبوعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر را با هدف شفاف سازی متون مطبوعاتی و کشف لایه های پنهان معانی آن ها در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی انجام داده ایم؛ بنابراین، چهل متن از چهار روزنامة داخلی ایران را در یک دورة دوماهة مرداد و شهریور 1390، با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی الگوی ون لیوون (1996) به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کردیم. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که ایدئولوژی حاکم بر ذهن نویسندگان، گروه ها و صاحبان اندیشه، با بهره گیری از مؤلفه های گفتمان مدار همچون تشخص بخشی، تشخص زدایی، فعال سازی، کمرنگ سازی و ...، در متن منعکس می شود و تظاهر زبان شناختی ساخت های گفتمان مدار در متون، درقالب ساخت های زبانی نظیر فرآیند اسم سازی، استفاده از توصیفگرهای پیشین (در ترکیب اضافی)، معلوم دربرابر مجهول، هم پایگی و ...، صورت می گیرد. همچنین، مؤلفه های گفتمان مدار و ایدئولوژی و روابط قدرت در تعامل تنگاتنگ هستند و رابطه ای دوسویه دارند که با بررسی این ساخت ها در متون و نهادهای اجتماعی قابل تبیین است.
دو واژه سغدی در اسناد کوه مغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه rnkcrm دو بار اسناد کوه مغ دیده شده است: یک بار در قطعه B3.11 و دیگری در قلعه A1 V3. لیوشیتس، ویراستار جلد دوم این مجموعه اسناد، و بوگولیوبوف و اسمیرنووا، ویراستاران جلد سوم آن، در قرائت مذکور و معنای آن، «چرم رنگ شده»، کلمه ای مرکب از rang «رنگ» و carm «چرم، پوست»، هم رای اند. اما معنایی که به این واژه داده شده محل تامل است. برای چنین معنایی، کاربرد اسم مفعول فعلی دال بر «رنگ کردن» انتظار می رود، مانند rast (از – raz)، هم چنین جز نخست واژه مرکبی از نوع /sw?t - ???/ sw?t?w? «دارای گوش سوراخ شده» یا?d-p?zn/ wsw?t pzn /?su«قلب پاک». صورتrang ?arm/ rnkcam-/ تنها می تواند ترکیب وصفی از نوع ??w -sar?/?wsr?/«سال گاو» یا kan??ar| ka??r| «لنگه در» و مانند اینها باشد. در واقع، کلمات مرکب مشابه سغدی که واژه crm جز دوم آنهاست به ما کمک می کنند تا معنای حقیقی rnkcrm را بیابیم. این کلمات مرکب عبارت اند از: /??w-?arm/ ?w crm «چرم گاو»،14 )، A4 R12؛ ^A 10.3؛ B 1.12 دوبار) xar?-?arm/ ?r crm/ «چرم خر» (A10.410) و /nax?lr-?arm/ n??yr crm «چرم بز کوهی» (B 19.511). از آن جا که جز اول این واژه های مرکب اسامی حیوانات است، طبعا rnk نیز باید بر یکی از حیوانات دلات کند. در جستجو برای یافتن چنین واژه ای، واژه رنگ، که در فرهنگ های فارسی «بز کوهی، مرال و آهو» معنی شده، برفور به ذهن می آید. این واژ ه را، که به نظر می رسد متعلق به لهجه های ایرانی شمالی و شرقی باشد (بسنجید با: وخی rang «مرال»)، شاعران خراسانی و ماورالنهری قرن های چهارم هجری، چون کسایی، اسدی، منوچهری، فرخی، عنصری، فخری گرگانی، مسعود سعد و سوزنی به کار برده اند. از آن جا که واژه رنگ احتمالا برای شاعران فارسی زبان غربی و جنوبی شناخته نبوده، اسدی لازم دیده است که آن را در فرهنگ خود، که مقصود از تالیف آن اساسا گردآوری واژه های ناشناخته برای شاعران غیر خراسانی بوده، ضبط و معنی کند...
مقاله به زبان انگلیسی: سبکهای یادگیری و آموزشی در کانون توجه: زبان آموزان و مدرسان زبان انگلیسی در ایران (Learning and Teaching Styles in the Focus: The Case of Iranian EFL Learners and Teachers)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هر فرآیند آموزشی و یادگیری استوار بر مجموعه ایی از سبکهای یادگیری و آموزشی است که مبین سیاستهای کلی آموزشی بوده و شناسایی آنها شرط نخستین هر گونه اصلاح در سیستم آموزشی می باشد. هدف پژوهش کیفی و .... حاضر بررسی گرایش معلمان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به پنج سبک یادگیری متخصص، دست اندرکار رسمی، الگوی شخصی، تسهیلگر، و مشارکتی و نیز مطالعه تمایلات زبان آموزان ایرانی نسبت به سه سبک یادگیری دیداری، شنیداری، و جنبشی-حرکتی بود. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه سبکهای آموزشی گرآشا (1996) و نیز پرسشنامه سبکهای یادگیری بارش (1991) به دست آمد که از نمونه 30 نفری معلمان و 300 نفری زبان آموزان به دست آمده بود. آمار توصیفی داده های تحقیق نشان داد که بیشتر زبان آموزان ایرانی به سبکهای یادگیری دیداری و جنبشی-حرکتی و اکثر معلمان به سبکهای آموزشی تسهیل گر و مدل شخصی تمایل دارند، در حالیکه سبک یادگیری شنیداری و سبک آموزشی مشارکتی کمترین فراوانی ها را نشان می داد. نتایج ضرورت توجه معلمان به سبکهای یادگیری زبان آموزان را مورد توجه قرار می دهد تا بتوانند تدریس خود را هماهنگ با تمایلات زبان آموزان تعدیل نمایند.
گزارشی از پازند
بررسی نقش بافت موقعیت در شکل گیری معنا در نمایشنامه من اورلاپی هستم/سجودی-زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه شناسی یکی از علومی است که به بررسی چگونگی تولید معنا می پردازد. یک اثر نمایشی از طریق نشانه ها و ارجاعاتی که به جهان بیرون دارد می تواند در مخاطب خود تولید معنا کند. یکی از عواملی که در شکل گیری معنای یک اثر دخیل است بافت موقعیت آن می باشد که به دلیل ارجاعات متن به آن رابطه ای تنگاتنگ با بافت درون متنی دارد. اما مساله ای که پژوهش حاضر به بررسی آن می پردازد این است که بافت موقعیت به چه میزان می تواند در تفسیر مخاطبان از آن چه می بینند تأثیر داشته باشد.روش: روش اجرای این پژوهش از نوع آزمایشی بوده، و برای دستیابی به این منظور متن نمایشنامه ای انتخاب شد که ارجاعات کمی به بافت موقعیت و بافت درون متنی خود دارد. متن انتخابی در دو بافت برون متنی مختلف اجرا شد. آزمودنی های این پژوهش نیز به دو گروه تقسیم شده و هریک از گروه ها یکی از این دو فیلم را تماشا کرده به سوالاتی درباره آن پاسخ دادند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که آزمودنی ها در ادراک بافت موقعیت دو فیلم با هم متفاوت بوده و این تفاوت در سطح معنی داری است. علاوه براین،پژوهش حاضر نشان دادکه عواملی از بافت موقعیت که در ارتباط با مکان فیلم است بیشتر در برداشت فضای فیلم تأثیر داشته حال ان که عواملی که در ارتباط با شخصیت ها و روابط میان آن ها است بیشتر در اداراک افراد از فیلم تأثیر داشته است.
زیبایی شناسی فرآیند آموزش/ یادگیری در زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"آموزش زبان امروز بیش از هر روز دیگر نیازمند هدایت به سوی مسیری نو یعنی زیبایی شناسی می باشد. در حقیقت، زیبایی شناسی آموزش زبان امری است که فعالیت آموزش و یادگیری را به جریانی لذت بخش، تعاملی، تحسین برانگیز و پویا تبدیل می سازد. در نظر گرفتن بعد زیبایی شناختی برای آموزش زبان یعنی دستیابی به شگردی که به جای تکیه بر انتقال اطلاعات مربوط به زبان، قواعد و عناصر شناختی آن، بر حضور (اینجا و اکنون) و احساس (""وجود"" و""هست"") زبان آموز تکیه دارد. همین دو عنصر هستند که زبان آموز را همواره در حالت فعال و پویا نگاه می دارند.
از این جهت، آموزش زبان باید به دنبال ایجاد نوعی شناخت زیستی در کلاس های زبان باشد. چنین شناختی با توجه به راهکارهای ارایه شده در این مقاله سبب می گردد تا میزان حضور و حساسیت هر زبان آموز آن قدر افزایش یابد تا دیگر به جای شناخت های مکانیکی زبان و فراگیری قواعد آن در کلاس های زبان، با واقعیت جدیدی روبرو شویم که می توان آن را زبان زیستی نامید. بر این اساس و با توجه به بعد زیبایی شناختی زبان، همان طور که در این مقاله نشان داده می شود، زبان آموز تبدیل به موجودی پویا و حساس می گردد که همواره در وضعیت تعامل و عکس العمل دایم نسبت به موقعیت زبانی که در آن می باشد، قرار می گیرد"
قدر و منزلت زبان
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی: