فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۴۱ تا ۸٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل پرچالش میان وزن شعر عربی و فارسی به ویژه در نزد عروض دانان معاصر فارسی، میزان شباهت و تفاوت دو نظام وزنی و در نتیجه میزان تأثیرپذیری وزن شعر فارسی از عربی بوده است. در این جستار به جای تکیه بر اصطلاحات مشترک میان علم عروض عربی و فارسی، از یک سو به ماهیت وزنی دو نظام وزنی توجه شده و از سوی دیگر میزان کاربرد وزن ها در عربی و فارسی (32 وزن نخست) مشخص شده است تا اهمیت و جایگاه هر وزن در دستگاه عروضی آن نظام معلوم شود و امکان مقایسه وزن ها براساس کاربرد آن ها در دو نظام وزنی مشخص شود. یافته های این مقاله که براساس روش تطبیقی انجام گرفته است، حاکی از آن است که در میان 10 وزن پرکاربرد عربی و فارسی، فقط وزنِ مبتنی بر تکرار فعولن، قرار دارد. همچنین 9 وزن پرکاربرد عربی، در میان 32 وزن نخست فارسی دیده نمی شوند. نتیجه دیگر اینکه در مقایسه وزن های شعر عربی و فارسی، استناد به نام های سنتی اوزان (مانند مضارع و مجتث) نتایج اشتباه در پی دارد. دستاورد دیگرِ این نوشته آن است که برای آموزش عروض عربی و فارسی در سطح مقدماتی و متوسط، 32 وزن نخست شعر عربی و فارسی و میزان کاربرد آن ها در اختیار عروض آموزان قرار گرفته است تا آموزش عروض در سطح مقدماتی و متوسط براساس میزان کاربرد این اوزان انجام شود.
نقش اصول گرایس در تعبیر فیلم فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول همکاری گرایس درمورد چگونگی کاربرد زبان در میان انسان ها و بر این اصل استوار است که سخنگویان باید سهم خود را در مکالمه براساس هدف موردنظر به درستی ایفا کنند. گرایس (1975) در این باره چهار اصل کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه را معرفی کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد اصول گرایس در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب، بررسی میزان اختلال در تعبیر متن درصورت تخطی از اصول گرایس و بررسی میزان تخطی از اصول گرایس توسط زنان و مردان در فیلم فروشنده انجام شده است. این پژوهش بر مبنای نظریه اصول گرایس و در چارچوب رویکرد ادراکی، و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، منتخبی از دیالوگ های فیلم فروشنده به عنوان داده مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در فیلم فروشنده، هیچ یک از اصول گرایس به طور کامل رعایت نشده اند و این مسئله در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب تأثیرگذار بوده است؛ امّا تعبیر متن با اختلال مواجه نشده و مخاطب به تعبیری از فیلم رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در پاسخ به جنس موافق یا مخالف، به میزان متفاوتی از هر یک از اصول گرایس تخطی می کنند.
بررسی استعاره های مفهومی و مبنای طرح واره ای آن ها در نابینایان مطلق مادرزاد و همتای بینایشان بر اساس نظریه شناخت بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
37 - 72
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ذهن بشر که اندیشه و عمل انسان بر آن استوار است، ماهیتاً استعاری است و ریشه در نظام مفهومی زبان دارد. بنابراین، از استعاره به عنوان مقوله ای مهم در مطالعات زبانی یاد می شود. پژوهش حاضر به بررسی الگوی بدن مندی استعاره های مفهومی در نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتایان بینایشان بر مبنای معنی شناسی شناختی در چارچوب استعاره های مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) پرداخته است. ماهیت انجام این پژوهش که از نوع کمی کیفی (آمیخته) بوده به صورت مقایسه ای بین دو گروه از افراد نابینا و همتایان بینا انجام شده است؛ بدین ترتیب که 48 آزمودنی بینا و نابینای زن و مرد با تحصیلات دیپلم و لیسانس در سنین 18 28 سال مورد ارزیابی قرار گرفته اند و از آن ها خواسته شده 30 واژه منتخب را بر مبنای راهکارهای ریسی بیتی و پگی (1991) توصیف کنند. بر این اساس، در ابتدا طرح واره های ذهنی به عنوان قلمرو مبدأ در نگاشت های استعاری و سپس، استعاره های مفهومی استفاده شده توسط آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که نابینایان باتوجه به فقدان حس بینایی به عنوان مهم ترین حس ، از توصیفات واژگانی بیشتر و به مراتب طرح واره های ذهنی و استعاره های مفهومی بیشتری نسبت به همتایان بینایشان استفاده می کنند، به طوری که آزمودنی های نابینای زن لیسانس با بیشترین استفاده از طرح واره های ذهنی و استعاره های مفهومی گزارش شده اند.
تحلیل عبارات احتیاط آمیز در پیکره زبانی آکادمیک فردوسی: مقایسه ی دو حوزه علوم انسانی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیکره شامل متن های پیوسته طبیعی است که به صورت الکترونیکی ارائه شده است و می توان از آن اطلاعات درباره عناصر زبانی، به صورت واژگانی و غیرواژگانی در کم ترین زمان ممکن و با بالاترین میزان دقت، استخراج نمود. نویسندگان این مقاله، پیکره زبانی آکادمیک فردوسی را ایجاد کرده و هدف از این مقاله معرفی پیکره اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و به کارگیری آن در تحلیل و توصیف عبارات احتیاط آ میز در دو حوزه علومانسانی و علومپایه است. عبارات احتیاط آمیز میزان قطعیت کلام نویسنده را با کلماتی مانند «شاید»، «ممکن است» و «حتما» مشخص می کند. پژوهش هایی که تاکنون بر روی این عبارات انجام شده است، با داده هایی اندک و به صورت کاملا دستی انجام شده اند. در این پژوهش ضمن استفاده از دسته بندی سلاجرمیر (1997) برای شناسایی عبارات احتیاط آمیز، داده ها با استفاده از پیکره الکترونیکی ساخته شده که شامل 1100 مقاله زبان فارسی می باشد، استخراج شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میزان کاربرد عبارات احتیاط آمیز در حوزه علوم انسانی حدود دو برابر بیشتر از حوزه علوم پایه بود. در این میان استفاده از شرطی ها و عبارات حاکی از شک و تردید در هر دو حوزه بسامد بالایی داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش به علت بالاتر بودن حجم داده های مورد استفاده نسبت به تحقیقات پیشین، قابلیت تعمیم بیشتری به عنوان الگو در نوشتن مقالات علمی زبان فارسی را دارا هستند. همچنین تأیید شد پیکره ساخته شده در این پژوهش که تا 96 درصد دقت دارد، به عنوان منبع بسیار خوبی برای تحلیل و تحقیق بر روی متون علمی قابل استفاده است.
Reliance on Student Engagement: Do Academic Degree and Teaching Experience Matter?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
255 - 280
حوزههای تخصصی:
This study was an attempt to examine the relationship between the academic degree and teaching experience of Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers and their reliance on student engagement. To this end, eight EFL teachers (male and female) with different teaching experiences and academic degrees and a number of 40 students in their respective classes were selected through convenience sampling. First, the teachers and the students filled out consent forms, including their personal information, such as gender, age, academic degree, and years of teaching experience. Second, the students answered Skinner et al.'s (2008) 'Engagement vs. Disaffection with Learning: Student-report' Questionnaire, a valid scale for measuring language learners' engagement with teaching-learning tasks and their satisfaction with their learning activities. Then, Pearson's product-moment correlation between teachers' teaching experience and academic degree, as well as the students' self-expressed ratings of their engagement or disaffection with classroom learning activities, was calculated. The results showed significant positive correlations between teaching experience and behavioral and emotional engagement and significant negative correlations between teaching experience and behavioral and emotional disaffection.
بررسی مؤلفه های ترتیب واژه در زبان لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
151 - 174
حوزههای تخصصی:
چکیده زبان لری خرم آبادی از زبان های جنوب غربی ایران به شمار می رود و مانند دیگر زبان ها دارای ویژگی ها ی دستوری و رده شناختی خاص خود است. . امروزه تأثیر و نفوذ فارسی روی گونه لری موجب شده که به تدریج این زبان به عنوان زبانی در خطر به فراموشی سپرده شود و همین امر ضرورت مطالعه زبان شناختی این گونه محلی را با هدفِ ثبت و تدوینِ قواعد دستوری حاکم بر آن ایجاد می کند. از این رو در مقاله حاضر به مؤلفه های ترتیب واژه در این زبان پرداخته شده است. روش کار در این پژوهش به ترتیب شامل تهیه پرسش نامه، مصاحبه با گویشوران اصیل لر خرم آبادی، آوانویسی داده ها و تحلیل رده شناختی این زبان است. به منظور تحلیل داده ها، ترتیب و توالی واژه ها بر اساس مؤلفه های ترتیب واژه درایر با ارائه نمونه های گویشی محک زده شد. بررسی ها نشان داد که در این زبان برای نمونه، حرف اضافه به صورت پیش اضافه و بند موصولی، مضاف الیه، فعل اسنادی، فعل و فعل اصلی به ترتیب پس از هسته اسمی، مضاف، گزاره (مسند)، قید حالت و فعل کمکی می آیند. در نتیجه این زبان گرایش به سمت فعل میانی قوی دارد. هم چنین، این زبان به لحاظ مؤلفه ترتیب واژه مانند فارسی عمل می کند.
بازنمایی کارکرد عناصر اقلیمی و معیشتی در ساخت طرحواره ای ضرب المثل های طالقان با رویکرد زبان شناسی اجتماعی- شناختی
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
83 - 96
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه زبانی، زبان و فرهنگ رابطه ای دو سویه و متقابل دارند. از یک سو زبان به عنوان ابزار برقراری ارتباط میان افراد بشر از پشتوانه فرهنگی برخوردار است و از سوی دیگر وسیله ای برای انعکاس فرهنگ است و عناصر معیشتی و اقلیمی یک جامعه در آیینه زبان آن جامعه بازنمایی می شود. عناصر و مقوله های زیادی وجود دارند که می توانند فرهنگ یک قوم را در زبان آن قوم منعکس کنند. یکی از این عناصر، ضرب المثل ها هستند که بخشی از ادبیات شفاهی یا عامه محسوب می شوند و آیینه ای تمام نما از تاریخ ، فرهنگ، اندیشه، حکمت، تجربه، عقاید، منش، مناسبات، و تمدن یک ملت به شمار می آیند. ضرب المثل ها بر اساس طرحواره ها و فضاهای ذهنی انسان شکل می گیرند و مفاهیم فرهنگی، اقلیمی و معیشتی نیز در شکل گیری محتوای ضرب المثل ها تاثیرگذار است. از این رو مطالعه ضرب المثل ها از دیدگاه اجتماعی- شناختی بسیار حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر سعی بر این است تا تاثیر عناصر اقلیمی معیشتی طالقان و طرحواره های تصوری موجود در ضرب المثل های طالقان بر اساس رویکرد شناختی جانسون و لیکاف بررسی شود. به همین منظور حدود 865 ضرب المثل از کتاب در آ مدی بر فرهنگ و گویش طالقان انتخاب و پس از بررسی انواع طرحواره های آن، تاثیر عناصر اقلیمی و معیشتی طالقان در ساخت طرحواره ای این ضرب المثل ها بررسی می شود و نتیجه حاکی از این است که پر بسامدترین طرحواره به کار رفته در ساخت این ضرب المثل ها ، طرحواره حجمی است که مرتبط با عناصر اقلیمی و معیشتی نظیر مشاغل و آداب و رسوم منطقه است.
ناشنوایی تکیه در گونه های تهرانی و کرمانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
255 - 283
حوزههای تخصصی:
ناشنوایی تکیه به ناتوانی در ادراک تکیه در زبان هایی اشاره دارد که در آن ها تکیه نقش تقابلی ندارد. در پژوهش حاضر ناشنوایی تکیه در گونه های تهرانی و کرمانی بررسی شده است. این گونه ها به لحاظ رده شناسی ریتم در رده های متفاوت هجا زمان و تکیه زمان قرار می گیرند. آزمون این پژوهش تکلیف بازخوان توالی پپرکمپ و همکاران (2010) بود که بر روی این دو گونه تکرار شد تا توانایی آزمودنی ها (20 مرد و 20 زن از هر گونه) در ادراک جفت های کمینه واجی، تکیه ای دیرشی و تکیه ای غیردیرشی بررسی شود. برای بررسی شاخص نرخ خطا، آزمون های تحلیل واریانس دوطرفه آمیخته و تعقیبی بنفرونی و برای بررسی تأثیر مقادیر بسامد پایه بر ادراک جفت های کمینه آزمون رگرسیون خطی تعمیم یافته اجرا شد. نتایج نشان داد که علی رغم تفاوت در الگوی ریتمی، بین دو گونه تفاوت معناداری در عملکرد آزمودنی ها مشاهده نمی شود. با این وجود، عملکرد آزمودنی ها در ادراک جفت های کمینه واجی به صورتی معنادار بهتر از عملکرد آن ها در هر دو جفت کمینه تکیه ای بود که این نشانگر ناشنوایی تکیه در آن هاست. همچنین، در این گونه ها عملکرد آزمودنی ها در دو جفت کمینه تکیه ای دیرشی و غیردیرشی تفاوت معناداری نداشت. تناوب در مقادیر بسامد پایه هم تأثیر معناداری بر ادراک جفت های کمینه نشان نداد. پژوهش رحمانی و همکاران (2015) میزان ناشنوایی تکیه را در هر سه زبان فارسی، فرانسوی و مجاری زیاد می داند، امّا این پژوهش نشان می دهد که این گونه ها بر اساس رده شناسی ناشنوایی تکیه و شاخص ناشنوایی وضعیتی شبیه زبان مجاری دارند.
Iranian EFL learners’ Use of Thanking Speech Act: An ILP Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One important aspect of pragmatic competence is the ability to comprehend and/or produce speech acts appropriately in different contexts. The acquisition and use of such an ability by non-native speakers of a language has been a major research line in interlanguage pragmatic competence (ILP) studies. Among different speech acts, the speech act of thanking is one of the most recurring acts, which has been comparatively less under the spotlight of ILP researchers. The purpose of this study is to explore how Iranian EFL learners express their gratitude and what thanking strategies they use in 14 different thanking situations. For this purpose, data were collected from 59 Iranian female advanced EFL learners through Written Discourse Completion Tasks (WDCT). Quantitative and qualitative analyses of data demonstrated a variety of thanking strategies were used by the participants in different thanking situations; however, the direct expression of gratitude without any preceding or succeeding complementary expression was the most frequently used strategy. Moreover, the diversity of different thanking strategies were almost similar in different thanking situations. The obtained results might imply that Iranian EFL learners need to be made more sensitive to both less direct and a wider variety of thanking speech act realization strategies.
بررسی ساخت هجا در گویش مشهدی بر اساس نظریه ی همخوان- واکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت هجا در شناخت واجی یک گویش از اهمیت به سزایی برخوردار است. پژوهش حاضر در قالب طرحی میدانی به بررسی ساخت هجایی گویش مشهدی پرداخته و بر اساس نظریه ی همخوان- واکه به شیوه ی واج آرایی همخوان ها و همچنین تاثیر واکه ی هسته ی هجا در انتخاب خوشه های همخوانی می پردازد. داده های زبانی این پژوهش حاصل مصاحبه با ده گویشور ساکن مشهد شامل زن و مرد بین سنین 60 تا 80 سال و کم سواد است. در ضمن پژوهشگر خود نیز گویشور بومی می باشد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که عنصر هجایی در گویش مشهدی هسته است که قبل از آن حداکثر دو همخوان و بعد از آن نیز حداکثر دو همخوان می توانند قرار گیرند. طی این بررسی مشاهده شد که تمایل گویش مشهدی بیشتر بر هجاهای کوتاه است به صورتی که در اغلب موارد در مقایسه با فارسی معیار درج واکه یا فرایند واج افزایی را شاهد می باشیم. واژه هایی مانند: بزرگ/bozor@/، ترش/ toroS/، سطل/s{tel/ نشانگر این فرایند می باشد. فرایند واج افزایی در این گویش به چهار دسته تقسیم می شود که در این پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شد.
Input processing and grammar acquisition: Evidence from EFL learners of varying proficiency levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although processing instruction (PI) has been a very popular grammar teaching method over the last years, there are, however, very limited if any attempts to explore different proficiency learners’ achievements using this approach. This study was, therefore, an attempt to investigate the role of PI in possibly bringing about enhanced acquisition of three grammatical structures: regular past tense, causatives and relative clauses. In addition, it sought learner’s attitudes towards PI as it is believed that the success of an approach is highly dependent upon the viewpoints of its practitioners and the students being exposed to it. Three proficiency groups of elementary (n = 42), intermediate (n = 38) and advanced (n = 40) EFL learners were compared. The results of a set of independent samples t-tests revealed significant effects for the use of PI in all the groups except for a lack of improvement for elementary learners’ production of the regular past tense structure. The analysis of the attitude questionnaire and learners’ further ideas on the effectiveness of PI revealed their appreciation of the integration of this instructional practice in their target language courses. The results are discussed in relation to effective grammar and writing pedagogy.
به سوی ره یاری (کوچینگ) نشانه شناختی (مکتب پاریس): تغییر و تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه در فضای دنیای ترامدرن، نقاط اشتراکی میان نشانه شناسی گفتمان (مکتب پاریس)، که با حوزه های دیگری ازجمله زبان شناسی درهم تنیده است، و ره یاری می بیند. مسئله و فرضیه اصلی پژوهش حاضر این است که نشان دهد نشانه شناسی گفتمان (مکتب پاریس) می تواند بخشی از یک چارچوب نظری فراگیر را برای مفهوم سازی ره یاری و گسترش آن به منزله یک گرایش و رشته دانشگاهی ارائه دهد. بنابراین، نگارنده با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی بر مبنای کاربست پاره ای از آراء فونتنی (Fontanille, 2003, as translated by Bostic, 2006) در تحلیل و حل مسئله یک داده موردی از مراجعان خود در ره یاری، و با معرفی اصطلاح «خودنوردی» که در ایران وضع و ثبت کرده است به بررسی این مسئله و فرضیه می پردازد. هدف فعلی و آتی مطالعه پیش رو این است که به منظور کاربردی ترکردن زبان شناسی (انواع و زیرشاخه های آن)، نشانه شناسی (انواع آن و حوزه های دخیل در آن)، و سایر حوزه ها، نهادها، فعالان، مهارت ها و علوم ممکن و محتمل، فرایند گفتمانی ره یاری را به منزله موضوع و پیکره مطالعات ترارشته ای در سطح مقدماتی معرفی کند تا نهایتاً بستر بومی سازی رشته دانشگاهی، گرایش، و حرفه جدید ره یاری و متعاقباً آموزش و پژوهش ره یاری و تربیت ره یار فراهم شود: به نوعی بومی سازی، کارآفرینی و اشتغال زایی. دستاورد اصلی پژوهش حاضر این است که با اشاره به شباهت های موجود میان نشانه شناسی گفتمان (مکتب پاریس) و ره یاری، و با ارائه مدلی مبتنی بر «خودنوردی»، مقدمات ره یاری نشانه شناختی را در سطح آکادمیک در ایران پیشنهاد می دهد. به علاوه، ره یاری نشانه شناختی می تواند به زایش تعامل یا نقاط اشتراک ازیک سو با دیگر حوزه ها، نهادها، فعالان، مهارت ها و علوم ازجمله کاربردگرایی، زبان شناسی آموزشی، نشانه شناسی آموزشی، تغییر، تحول، علوم شناختی، فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی، آموزش زبان، ارتباطات، مدیریت، توسعه منابع انسانی و سازمانی، راهبری، ادبیات، سینما و تئاتر، و موارد دیگر، و ازسویی دیگر، با انواع ره یاری نظیر زبان شناختی، معنی شناختی، هستی شناختی، یکپارچه، وجودی، روایی، شناختی، زبان پاک، انرژی بنیادی، برنامه ریزی عصبی زبانی، آکادمیک، رشد، هوش هیجانی و جز آن بینجامد که در فضای محدود این نوشته به این امر پرداخته نمی شود.
Effects of Virtual Vs. Blended-Language Instruction on the Development of Listening and Reading Skills by Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۵, No. ۲, ۲۰۲۳
201 - 216
حوزههای تخصصی:
Recent developments in technology have affected various aspects of human life, including education. These technological advancements have resulted in the introduction of new trends in teaching methodology. These trends include pure online instruction, mixed online and face-to-face instruction (blended), etc. In order to identify the efficacy of such kinds of instruction in comparison with traditional methods, this quasi-experimental study was conducted to explore the effects of virtual vs. blended-language instruction on the development of listening and reading skills by Iranian intermediate EFL learners. To achieve this goal, 60 intermediate EFL learners were selected to participate in two experimental (virtual and blended) and one control (traditional face-to-face) groups. After the provision of the treatments in experimental (reading and listening through virtual and blended methods of instruction) and control (reading and listening through traditional method) groups, a post-test was conducted to measure the attainment of the participants in each language skill. The results revealed that both virtual and blended methods of instruction could lead to better reading and listening performances. However, the difference between the effect of each treatment was more tangible in one skill scores (reading in the virtual group and listening in the blended group). The point worth noting is that the blended group could significantly outperform the other two groups. Comparing the results of all post-tests in reading and listening, it was revealed that blended instruction could result in better reading and listening; however, reading skill was more affected due to the higher mean difference between pre-test and post-test scores. This study has some implications for language teachers in taking advantage of technology in education in a balance with their traditional styles of teaching.
تحلیلی بوم گرایانه بر واژگانی شدن مفاهیم حوزه حیوانات اهلی در زبان کردی کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
105 - 125
حوزههای تخصصی:
کرمانجی، یکی از سه شاخه اصلی زبان کردی است که در ترکیه، سوریه، بخش هایی از عراق، غرب و شمال شرقی ایران رایج است. پژوهش حاضر با اتّخاذ چارچوب سطوح بازنمایی واژگانی و درنظرگرفتن مفهوم دانش زیست بومی، واژگان مرتبط با حوزه مفهومی حیوانات اهلی در زبان کردی کرمانجی شمال خراسان را تحلیل کرده است. چارچوب این مطالعه برمبنای «راهنمای گردآوری گویش ها برای گنجینه گویش های ایرانی» تهیه شده، سپس واژگان مرتبط با این حوزه مفهومی با استفاده از روش مصاحبه هدف مند گروهی، جمع آوری شده و طبق شاخص های چهارگانه واژگانی شدن مالت، سلومن و جننری و سطوح پنج گانه بازنمایی واژگانی برلین، بریدلاو و راون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که دو عامل «تفاوت در مرزبندی های متفاوت از یک مفهوم» و «لانه گزینی» در واژگانی شدن مفاهیم حوزه حیوانات اهلی در کرمانجی مؤثّر بوده و موجب ایجاد تمایزهای قابل توجّهی براساس «جنسیت»، «سن»، «رنگ»، «افعال مرتبط با تولّد و زیست»، «واژگان مرتبط با نگهداری و تیمار حیوانات» و «مشاغل مرتبط» با آنان شده است؛ همچنین عوامل فرهنگی ای همچون تجربه رویارویی مستقیم و دانش گسترده زیست بومی درخصوص حیوانات اهلی موجب واژگانی شدن مفاهیم مختلف تا سطوح چهار و پنج بازنمایی واژگانی شده است.
بررسی روند هویت کاربر زبان از منظر نئوتنی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوزبانگی و یادگیری زبان دوم مقوله ای پیچیده است که علم آموزش برای یادگیری سیستم نحوی و پیکره ای آن زبان و بالا بردن سطح مهارت های چهارگانه مطالب متنوعی را برای کاربر زبان مطرح می کند. هر چه یادگیری زبان بیشتر شود، سطوح این مهارت ها بالاتر می رود و کاربر در ارتباط زبانی مهارت بیشتری پیدا می کند. معیار علم آموزش به میزان بالا رفتن این چهار مهارت کاربر را ارزش یابی می کند. اما از منظر نئوتنی زبانی، هویت کاربر با تمام زبان ها در تعامل است حتی آنهایی که در مالکیت خود ندارد. تمام نکات آموزش در جهت تسلط زبانی کاربر به کار می رود و تسلط زبانی صرفا ارزش گزاری مهارت های زبانی نیست. نئوتنی زبانی یادگیری زبان را در مرحله آخر آموزش یعنی تسلط زبانی بررسی می کند که در آن هویت زبانی که کاربر کسب می کند نقش اصلی یادگیری یک زبان را ایفا کند. در این مقاله با استفاده از نگرش دو زبانگی و مالکیت زبانی که نئوتنی زبانی مطرح کرده به بررسی تحلیلی کاربر زبان در مراحل مختلف تماس زبانی با زبان ها را می پردازیم. خواهیم دید که کاربری تک زبانه و تک هویت با در اختیار داشتن همان تک هویت خویش می تواند ارتباط زبانی ایجاد کند ولی نمی تواند هر دو زبان را به یک اندازه در مالکیت خود قرار دهد. با وجود دانسته های کاربر از سیستم زبان نو پایه، خود نیاز دارد تا هویت زبانی خود را نیز در روندی جوهره ای قرار دهد.
Cross-cultural study of stance and engagement markers in motivational speeches(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This cross-cultural study aims to examine how Iranian and American motivational speakers employ metadiscourse devices as a convincing tool to interact with their audience. To this end, eight motivational speeches in English and Persian were randomly selected from 2015 to 2021, and analyzed for the use of stance (i.e., hedges, boosters, attitude markers, and self-mentions) and engagement (i.e., reader-pronouns, directives, questions, shared knowledge, and personal asides) expressions. The findings showed that self-mention and attitude markers were the most frequently used stance markers in English and Persian corpus, respectively. Moreover, hedges found to be the least frequently used stance markers in the two corpora. With regard to the use of engagement markers, results showed that reader pronoun is the most frequently used engagement markers, and shared knowledge and personal asides were the least frequently used engagement markers in both languages. Finally, the results of chi-square test showed statistically significant differences in the use of stance and engagement expressions in the two languages, confirming cultural septicity nature of metadiscourse markers, and that speakers of different languages employ interactional devices according to their context.
The Effect of Self-Determined Learning Model of Instruction (SDLMI) on Intermediate EFL Learners’ L2 Autonomous Motivation, Self-efficacy, and Perceived Locus of Causality(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۶, No. ۱, ۲۰۲۴
117 - 134
حوزههای تخصصی:
The study examines the effects of the Self-Determined Learning Model of Instruction (SDLMI) on intermediate English as a foreign language (EFL) learners’ L2 autonomous motivation, self-efficacy, and perceived locus of causality. Given the evolving paradigms of language teaching, SDLMI values autonomy, competence and connectedness in teaching instruction and offers a distinctive approach. Drawing on contemporary motivational theories, the study examines how SDLMI impacts these key dimensions in intermediate EFL learners compared to a traditional instructional approach. Participants from four EFL classrooms completed SDLMI in the experimental group and conventional instruction in the control group. Instruments included the Preliminary English Test, motivational questionnaires, and SDLMI-based assessments. Data were analyzed using descriptive statistics and independent samples t-tests. Descriptive statistics for both groups (mean and SD) were calculated. Independent samples t-tests were conducted to compare the means between the experimental group and the control group and to examine possible significant differences in the effect of SDLMI on autonomous motivation, self-efficacy, and perceived locus of causality. The study contributes to instructional practices, advocating for autonomy-supportive strategies in fostering holistic language.
Postcolonial Recycling of the Oriental Vampire: Habiby’s Saraya, The Ghoul’s Daughter and Mukherjee’s Jasmine
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۲, No. ۱, January ۲۰۱۳
89 - 108
حوزههای تخصصی:
Postcolonial texts seek to rewrite the mythical narratives of vampires to problematize the power relations between the colonizer and the colonized. The vampire tradition is inscribed and recycled according to the collective Oriental heritage to articulate the untold stories of the muffled Eastern subject. Drawing on the mythical narratives of the ghoul (ogre) in classical Arabic culture and old Arabic folktales and of Lord Shiva in the Hindu myth, this paper compares the rewritings of the vampire topoi of otherness, unspeakableness, foreignness, and border existences in both Emile Habiby's Saraya, The Ghoul's Daughter (1991) and Bharati Mukherjee's Jasmine (1989). The metamorphosis of Saraya into a laughing muse and Jasmine into a potent goddess can be taken to represent the liminal state of Dracula between life and death on the one hand and the convergence of cultures on the other hand. Where these two works differ principally is in the geographic location of this site of cultural interaction. Whereas Habiby (1922 – 1996), the Palestinian writer, traces the predicament of Arabs in Israel and the Palestinian diaspora, Mukherjee (1940-), the Indian American writer, writes of the potential synthesis of Indian and American culture in the context of globalization.
تعیین معانی فعل «زدن»: تحلیل الگوهای پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
151 - 176
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای پیکره ای، روشی برای بررسی معنا و قالبِ افعال در زبان است که در بررسی زبان های گوناگونی مانند انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی به کار رفته است. از آن جایی که در زبان فارسی از ساخت افعال سبک، استفاده گسترده ای می شود، در پژوهش حاضر کاربرد این روش در زبان فارسی و در مورد فعل «زدن»- یکی از پربسامدترین فعل های سبک زبان فارسی- مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، با استفاده از داده های مستخرج از پیکره زبان فارسی بیجن خان، در مرحله نخست، فهرستی از پایه هایی که همراه فعل سبک «زدن» به کار می روند، در پیکره تهیه گردید. سپس، روش تحلیل الگوهای پیکره ای بر روی این پایه ها به کار برده شد. با استفاده از 600 کاربرد ساختاری متفاوت و در حدود 500 معنای مختص به آن ها، چهار کاربرد برای فعل زدن از یک دیگر تمیز داده شد. در نتیجه در این مقاله، افزون بر کاربرد «زدن» به عنوان فعل سنگین و فعل سبک، دو کاربرد جدید در داده های به دست آمده از پیکره زبانی معرفی می گردد: نخست، [نوع معنایی] + فعل سبک «زدن»؛ و دوم، عبارت فعلی حاوی فعل سبک «زدن» که یک چارچوب معنایی را تشکیل می دهد و با افزوده شدن یک جزء معنایی متغیر، که معمولاً یک صفت است، معنای آن کامل می شود.
بررسی چگونگی ترسیم مبانی هویت بنیاد در سخنرانی آئین تحلیف جو بایدن از رهگذر استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
209 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با بررسی استعاره های مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعاره های مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده می شوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافته ها مؤید این مفروض هستند که استعاره ها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدئولوژیک فراهم می سازند. هر یک از استعاره های به کار رفته مفهومی را برجسته می سازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه می رانند. رئیس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار می گیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویت بخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پس زمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمان ها کمک می کند از دگرسازی های صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعاره های مفهومی کم ترین برون گروه ها و بیش ترین درون گروه ها در صورت بندی گفتمان ها رخ می دهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .