فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۲۱ تا ۷٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در بافت های دو یا چندزبانه، تماس زبانی گویشوران در کنش های اجتماعی روزمره به پدیده رمزگردانی منجر می شود. تعاریف گوناگونی برای رمزگردانی ارائه شده است. اما رایج ترین تعریف عبارت است از: استفاده بیش از یک زبان در یک پاره گفتار یا کنش ارتباطی. رمزگردانی از دیدگاه های مختلف جامعه شناختی، روان شناختی و دستوری مورد بررسی قرار می گیرد. رسمی و معیار بودن زبان فارسی و همچنین اعتبار اجتماعی، علمی و فرهنگی آن در مقایسه با زبان های بومی محلی، گفتار گویشوران این زبان ها را تحت تأثیر قرار می دهد. زبان لکی نیز ازجمله زبان هایی است که گویشوران آن در بافت های گوناگون و به دلایل متفاوت، تغییر رمز می دهند. پژوهش حاضر به بررسی پدیده رمزگردانی در بین گویشوران لک زبان و با در نظر گرفتن سه عامل جامعه شناختی سن، جنسیت و بافت وقوع گفتار می پردازد. داده های مرتبط با رمزگردانی 120 نفر از گویشوران دوزبانه لکی-فارسی شهرستان کوهدشت در طول 10 جلسه ی 45 تا 60 دقیقه ای ضبط و ثبت گردید. داده ها در سه گروه سنی 13-7، 35-18 و 50 سال به بالا در بین زنان و مردان و در دو بافت رسمی شامل مدرسه، اداره و بانک و غیررسمی شامل خانواده، محله و بازار جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام و در بخش آمار استنباطی از آزمون خی 2 استفاده شد. نتایج نشان داد که سه عامل سن، جنسیت و بافت وقوع گفتار در میزان رمزگردانی گویشوران تأثیرگذارند. به گونه ای که میزان رمزگردانی به زبان فارسی در بین زنان و افراد با سن کم و در بافت رسمی بیشتر اتفاق می افتد.
Washback Effect of TEFL MA Exam on Iranian Lecturers’ Classroom Activities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۷ , N. ۱ , ۲۰۱۸
43 - 66
حوزههای تخصصی:
Washback refers to the effect of testing on teaching and learning. The university entrance exam for Iranian MA candidates of Teaching English as a Foreign Language (hereinafter TEFL MA UEE) is a nationwide high-stakes test administered every year, and significant decisions will be made based on the examinees’ performance on this exam; therefore, it is prone to bring about degrees of washback at the micro and macro levels. This study was an attempt to examine the washback effect of TEFL MA UEE on Iranian lecturers’ classroom activities. Therefore, a mixed-method approach was used to collect, analyze, and integrate both quantitative and qualitative data in order to obtain a better grasp of the research topic and to enhance validity and reliability of the information. Based on a sequential design, two phases of data collection were conducted with a two-week interval. In the first phase, a valid and reliable researcher-made questionnaire was administered to a sample of 16 Iranian university lecturers. In the second phase, five lecturers agreed to be interviewed. For this purpose, an interview protocol was developed and it was checked for the validity and reliability. The findings showed that TEFL MA UEE did not induce a high level of washback on the lecturers’ classroom activities and their teaching methodology. The findings could have practical implications for TEFL MA UEE constructors and policymakers in Iran and could also be of use to the researchers in the field of washback studies by providing some guidelines for this complicated phenomenon.
Iranian EFL Teachers’ Cultural Identity in the Course of their Profession(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۷, No. ۱, June ۲۰۱۸
111 - 134
حوزههای تخصصی:
Grounded on Hofstede's (1986) dichotomous model of collectivism/individualism, this study explored Iranian English as a foreign language (EFL) teachers' cultural identity. A sequential mixed methods procedure was adopted to examine their cultural orientation and the impact of length of experience on their degree of propensity to absorb the target language culture. A total of 120 female and male teachers of private English institutes with varying years of teaching record contributed to this research. Hofstede's Cultural Dimensions model was developed into a Likert-scale questionnaire, along with a number of complementary demographic questions. To gain a deeper understanding of the teachers' standpoints, six of the teachers were randomly selected to participate, and elaborate on their responses, in a semi-structured interview. The analysis of the findings revealed that Iranian EFL teachers were primarily identified as being individualist, irrespective of the span of their professional experience. The finding tends to contradict Hofstede's survey where Iranians had been identified as collectivists as a whole. Even though career length did not statistically disclose their degree of cultural affiliation, teachers' responses at the interview revealed some underlying trends accounting for their identity shifts. It seems to be the case that exposure to and contact with the English language covertly transformed non-native teachers' cultural identity over time. By extension, it may well be that foreign language teachers apart from their indigenous cultural persuasions, seem to grow into the target culture they are exposed to, without even being physically present in the target community environment.
بررسی جایگاه و کاربرد گویش گنابادی از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی موقعیت اجتماعی گویش گنابادی، از گویش های کهن ایرانی، با بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی مانند سن، تحصیلات، جنسیت و شهرنشینی بر کاربرد گونه گنابادی در حوزه های مختلف مانند خانواده، مدرسه، هنر، اماکن اداری، کوچه و خیابان، مذهب و سرگرمی انجام پذیرفت. روش، تحلیل حوزه ای و ابزار، پرسش نامه و مصاحبه است. روش نمونه گیری، تصادفی بود که برمبنای آن، حجم نمونه ای متشکل از 240 آزمودنی، از سه رده سنی به تفکیک هر گروه جنسیتی و به صورت مساوی از دو جامعه روستایی و شهری گناباد انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که گنابادی، زبان غالب حوزه های غیر رسمی و به ویژه خانواده است؛ هرچند در حوزه های رسمی تر مانند مدرسه و اداره، فارسی معیار، زبان غالب است. گرایش به استفاده از زبان فارسی در بین زنان بیشتر از مردان، گروه سنی جوانان بیشتر از دیگر گروه های سنی، تحصیل کردگان بیشتر از غیرتحصیل کردگان، شهر نشینان بیش از روستاییان در تمامی حوزه هاست. پس می توان گفت که گنابادی روند تدریجی زوال را در پهنه خراسان بزرگ طی می کند.
بررسی آموزش زبان فرانسه در ایران بر اساس نظریّه آشوب و پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
61 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه تحقیقات میان رشته ای اهمیت زیادی یافته است. آموزش زبان نیز ماهیتی میان رشته ای دارد و کاربست نظریه های نوین در توسعه آن نقش بسیار مهمی ایفا می کند. این پژوهش با هدف بررسی آموزش زبان فرانسه در ایران بر اساس نظریه آشوب و پیچیدگی صورت گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از جهت شیوه گردآوری دادها، جزو پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. بر اساس هدف و روش تحقیق، دو چالش مطرح می شود: آموزش زبان فرانسه در ایران بر مبنای چه سیستمی تعریف می شود و چگونه نظریه آشوب و پیچیدگی می تواند بر بهره وری آموزش زبان فرانسه تاثیر بگذارد. ابتدا اصول نظریه آشوب و پیچیدگی و کارکرد آن در آموزش زبان مورد مطالعه قرار گرفت. سپس 15 کلاس زبان فرانسه در سطح A1 در آموزشگاه های زبان در تهران مشاهده گردید تا امکان بکارگیری نظریه آشوب و پیچیدگی در کلاس آموزش زبان خارجی در ایران بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکردهای اخیر آموزش زبان، بخشی از اصول نظریه آشوب و پیچیدگی (از جمله پیچیدگی، پویایی و رویکرد غیر خطی) در کلاس آموزش زبان فرانسه را پوشش می دهند. با این حال سیستم کلاس زبان فرانسه در ایران همچنان سیستمی بسته و قابل پیش بینی در نظر گرفته شده است. نکته دیگر اینکه پیاده سازی این نظریه بر کلاس آموزش زبان، نیازمند آگاهی مدرسین و نیز سیستم آموزشی نسبت به پویایی، انعطاف پذیری و حساسیت پذیری کلاس آموزش زبان است.
A New Dilemma for Language Teachers and Students: Self-assessment or Teacher Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Transitioning smoothly from traditional learning of language to independent learning and consequently, moving from teacher-assessment to self-assessment faces teachers with a dilemma of deciding on learners’ final improvement. To assist to eliminate this dilemma and to compare learners’ self-assessment of reading comprehension skills with those of teacher assessment, the present study was set out. To this end, 190 B.S. Iranian engineering students were selected based on intact classes. The participants’ proficiency was determined by the Oxford Quick Placement Test. Prior to the instruction, the participants’ ability to use two reading skills, i.e. scanning and skimming was assessed by their instructor and by themselves through using a Likert Scale questionnaire. After instructing each skill, the participants received post-tests, both self-assessment and teacher assessment. Following the post-self-assessment, the participants answered an open-ended questionnaire to reflect on their assessment. To analyze the data and understand the differences and correlations between the two types of assessments, SPSS was performed. Intriguingly, the results from self- and teacher-assessment were pro-self-assessment. Besides, the outcomes of the open-ended questionnaire indicated that it is time to trust learners and allow them to assess their own learning and decide on their learning process.
راهکارهای جبران افت معنی در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی (بررسی موردی ترجمه شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر به علت برخورداری از زبان ضمنی، وزن، قافیه و آمیختگی عناصر تشکیل دهنده آن با احساسات شاعرانه از سخن عادی فراتر است و ازهمین رو، ترجمه آن نیز دشوار و گاهی ناشدنی است. دغدغه اصلی مترجم شعر آن است که مشخصه های ویژه متن اصلی را تا حد امکان توضیح دهد و متنی شعری را در زبان مقصد بیافریند که تأثیری مشابه متن اصلی بر خوانندگان ترجمه داشته باشد. ازآنجاکه واژگان و عناصر دو زبان کاملاً معادل هم نیستند، به ناچار در ترجمه شعر، افت معنی رخ می دهد و مترجم باید به نوعی این افت را جبران کند. این مقاله درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه های افت معنی و مکانیسم های جبران آن در ترجمه شعر معاصر عربی به فارسی بپردازد. به این منظور با بررسی آرای گروهی از صاحب نظران حوزه ترجمه درباره افت معنی در ترجمه و راهکارهای جبران آن، به جایگاه های افت معنی در ترجمه شعر عربی به فارسی، در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی می پردازد. برای نمونه ترجمه تعدادی از اشعار معاصر عربی از کتاب شعر معاصر عرب شفیعی کدکنی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است مترجم که خود، شاعر و ناقد است، در رویارویی با افت معنی در سطح آوایی، واژگانی، سبکی و فرهنگی کوشیده است با استفاده از راهکار جبران، لحن کلی متن اصلی را حفظ کند و در این راستا از جبران در محل و جبران در نوع بهره گرفته است.
تکواژهای منفی ساز در زبان ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمامی زبان ها روشی برای منفی کردن بخش های مثبت وجود دارد که جزئی جدایی ناپذیر از آن زبان ها است. زبان ترکی آذری نیز از این قاعده مستثنی نیست. در خصوص در زبان ترکی آذری مطالعاتی انجام شده، ولی بیش تر جنبه نحوی مقوله منفی سازی بررسی شده است و در زمینه ساخت واژی نیاز به بررسی های دقیق تری وجود دارد. بنابراین در این مقاله سعی شد مقوله منفی سازی از نظر ساخت واژی بررسی شود. به همین منظور داده هایی از شم زبانی نویسنده و سایر گویشوران این زبان و همچنین جملاتی از سه کتاب ترکی کلیات اشعار ترکی شهریار به انضمام حیدربابایه سلام (با مقدمه، تصحیح و تعلیقات حمید محمدزاده،1392) ، «آتالار سوزو» اثر فرهاد صادقی قورولو (1390) که حاوی مجموعه ای از ضرب المثل های ترکی آذری است و رمان ترکی «شرق جنگل» اثر لی اصلان اوغلو (2009) جمع آوری شدند که حاوی جملات منفی بودند. سپس تکواژ هایی که چه به صورت صریح و چه ضمنی معنای منفی را به جمله القا می کردند، استخراج و دسته بندی شدند. پس از بررسی این داده ها مشخص شد، تکواژهای [ma] و [mə] به عنوان نشانه های نفی صریح در زبان ترکی وجود دارند، که این تکواژها با توجه به زمان افعال به صورت تکواژهای [m] [may] [məy] [məz] [maz] تغییر شکل می دهند. در مقابل نفی صریح، نفی ضمنی قرار دارد که یا با استفاده از افعال نقض، جمله مفهومی منفی پیدا می کند و یا حضور برخی از ادات مفهومی منفی به همراه دارد. به علاوه، برخی از تکواژهای نفی نیز از زبان های فارسی و عربی وارد این زبان شده اند.
مؤلفه های نوستالژی در شعر یدالله بهزاد
منبع:
رخسار زبان سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
41-64
حوزههای تخصصی:
A Comparative Analysis of Lexical Bundles in Journalistic Writing in English and Persian: A Contrastive Linguistic Perspective
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۲, Summer ۲۰۱۳
49 - 55
حوزههای تخصصی:
This paper investigates the use of ‘lexical bundles’ in two broad corpora of journalistic writing. The aim of this study is to compare the use of lexical bundles in the two domains, one consisted of newspaper articles written in English and published in England and the other one comprised of newspaper articles written in Persian from Iranian publications. For this purpose, the frequency of occurrence and distribution of different functional taxonomies of lexical bundles across the subject matter were investigated. More than 2.5 million words of different English and Persian-produced online newspapers were collected and they were identified by the help of two computer programs, then their functionswere analyzed. Consistent with similar research on lexical bundles, the analysis indicates that most bundles perform a referential function in journalistic register. These findings may be particularly useful to translators and also EFL practitioners, as they seem to give new insights into the development of learner language.
Iranian EFL Teachers’ Perspective towards the High School English Textbook, Vision3: An Evaluation Based on Communicative Approach
حوزههای تخصصی:
Textbook evaluation seems to be inevitable where textbooks are the main source of teaching and learning processes. This study aimed to investigate to what extent ''Vision 3'' (the last volume of the English book series entitled “English for schools”) has the characteristics of a CLT syllabus based on teachers’ points of view. To fulfill the objectives of this study, 60 male and female high school English teachers, teaching at different high schools answered an online questionnaire adapted from AbdelWahab (2013) which is a 3-point Likert scale checklist (i.e. poor, satisfactory, & good). The design of the scale enabled the researchers to evaluate the book in terms of four main criteria including; (1) physical and utilitarian attributes, (2) efficient outlay of objectives and supplementary materials, (3) learning/teaching content, and (4) language skills. The analysis of the data indicated that EFL teachers had a positive attitude towards the English textbook based on the CLT principles except for cultural considerations. The conclusion indicates that the book needs to be modified to include some aspects of cultural values about the target language culture. The results can guide the teachers, syllabus designers, textbook writers, evaluators, and curriculum designers in their planning and designing of future textbooks.
بازشناسی دو مفهوم mardōm و bandag در اندرزنامه ها و متون فقهی- حقوقی فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مردم» کلیدی ترین واژه در «تاریخ اجتماعی» است. این مفهوم به همین شکل امروزی در متون فارسی میانه زردشتی به کار رفته است. مساله پژوهش بررسی تطبیقی دو مفهوم «مردم» و «بندگ / بنده» در اندرزنامه ها و متون فقهی - حقوقی و فهم مناسبات اجتماعی از طریق آن است. از این رو پژوهش بر اساس رویکرد زبان شناختی و روش تاریخ مفهوم این پرسش اصلی را طرح می کند که هر یک از این دو واژه در کدام دسته از متون بیشتر ظاهر شده اند و چگونه بر اعضای اجتماع قابل انطباق هستند؟ مدعای نویسندگان این است که واژه mardōm در معنای عامه مردم، اعم از زردشتی و غیر زردشتی، و غالباً در متون اندرزنامه ای به کار رفته و در مقابل، واژه bandag ،در معنای فرمان بر، در متون فقهی- حقوقی به کار می رود و مقصود همان «اتباع» و «پیروان» است که می تواند از پایین ترین سطح تا عالی ترین سطوح نظم اجتماعی را در بر گیرد و در معنای «بنده» بمثابه «برده» نیست، و تنها زرتشتیان را در برمی گیرد.
Designing and Validating a Comprehensive Questionnaire to Assess Online Interaction Learning Model
حوزههای تخصصی:
The Online Interaction Learning Model was founded on constructivist learning theory. It is an input-process-output model based on moderating variables, the inputs, which includes all of the characteristics of the courses, the instructors, EFL learners, and the technology. Due to the fact that the studies considering the pivotal role of the Online Interaction Learning Model are scarce in number, this study was conducted to validate a newly-designed questionnaire via exploratory and confirmatory factor analyses. Two hundred fifty-nine Iranian university and higher education institutes EFL learners were asked to participate. The newly-developed questionnaire consisted of 35 items measuring the five constructs of the Online Interaction Learning Model (Course materials, Instructor performance, Learning practices, Student-to-student interaction, and Access to technology). The results from EFA, CFA, and reliability analyses revealed that the new questionnaire is a valid and reliable instrument measuring Online Interaction Learning Model. Moreover, there was a significant positive correlation between each component of the Online Interaction Learning Model and EFL learners’ GPA as well as between the total Online Interaction Learning Model and student academic achievement. Male and female EFL learners’ scores on the online interaction learning model were quite different from each other.
A Comparative Study on Iranian EFL Teachers’ Awareness of Code of Ethics in Research: the Role of Gender and Years of Teaching Experience(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۶, Spring & Summer ۲۰۲۰
140 - 159
حوزههای تخصصی:
This study is aimed at examining the role of gender, and years of teaching experience in Iranian EFL teachers’ awareness of the code of ethics in research. 272 Iranian EFL teachers were chosen based on convenience sampling and were assessed through the Iranian EFL teachers’ awareness of the code of ethics in research scale inventory. After gathering the questionnaires, data was analysed by SPSS. An independent-samples t-test was performed to examine whether the teachers' awareness of the code of ethics in research differs significantly between genders. In addition, Pearson correlation was performed to find the connection between years of teaching experience and the aforementioned factor. The findings showed substantial positive relationships between all five sub-constructs of the code of ethics and experience. Besides, the findings revealed that there were considerable differences in the degree of knowledge among EFL teachers of research codes of ethics and its sub-constructs between male and female teachers. The mean score of the female teachers in all sub-constructs was higher than the male teachers. This study may be the only piece of research that has investigated the EFL teachers’ knowledge regarding factors affecting their awareness of the code of ethics in research in Iran.
Lexical Gap in Human Translations vs. Machine Translation Systems (MTSs): Focusing on Some Verses in the Holy Qur’an
حوزههای تخصصی:
Linguistic and semantic differences are some of the main problems of translating the Holy Qur’an into English. The present study highlights the problem of lexical gap and examines a number of terms- totally 117 in 110 verses- of the Holy Qur’an, including the referential meaning of ‘sin’ and their English translations. The researcher aimed to find the strategies applied by three translators and three machine translation systems (MSTs) and to compare them. In this regard, five frequent and common terms – ‘اثم’, ‘جناح’, ‘سیئه’, ‘ذنب’, and ‘وزر’-were selected. The strategies proposed by Mollanazar (2009) were employed to fill the gap. To do so, the English translations produced by three machine translation systems (MTSs), namely Google Translate, SDL Free Translation and Systranet were compared with three human translation by M.H. Shakir, A.Qaraei and T.B.Irving. The results revealed that in most verses, almost in six English translations, a generic term was used without any additional information to make the sense clearer. There was no noticeable difference between human and machine translations in applying the proposed strategies to fill the gap and make the English version more meaningful in terms of these apparently similar but contextually different terms. Thus, it seems that these differences were not focused on, while rendering these given verses to English.
اثر بخشی مدل نظارت آموزشی کلاس های فرانسه در آموزشگاه های زبان ایران با بهره گیری از نظریه کنش موقعیت بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری ازمشکلات موجود مدرسان ازعدم وجود برنامه نظارتی مدون نشأت می گیرد و پیاده سازی نظارت آموزشی بصورت اصولی می تواندنه تنها در حل مشکلات مدرسان موثرباشد، بلکه موجب افزایش انگیزه آن ها شود. از اینرو؛ استفاده از یک مدل نظارتی آموزشی می تواند، به بهینه سازی کیفیت عملکرد نظارتی مشاوران آموزشی کمک نماید. لذا هدف ازاین پژوهش بررسی اثر بخشی مدل نظارت آموزشی در کلاس های زبان فرانسه درایران با بهره گیری ازنظریه کنش موقعیت بنیادبود. این مطالعه به روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه مشاوران آموزشی بودند که تعداد 7 نفراز آن ها بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. متغیر وابسته (کیفیت نظارت) قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل (مدل بهینه ساز نظارت) اندازه گیری گردید. درمقایسه میانگین نمره کیفیت نظارت درگروه مشاوران قبل و بعد از مداخله آموزشی و با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، میانگین نمره و انحراف معیار قبل از مداخله (111.42±19.07 ) و پس ازمداخله(155.85±22.13)به دست آمد و براساس آزمون تی زوجی با توجه به سطح معناداری به دست آمده، اختلاف آماری معنا داری بین میانگین نمرات قبل و پس از مداخله مشاهده گردید. بنابراین آموزش مشاوران آموزشی براساس مدل نظارتی پیشنهادی در سطح معناداری (p <0.05) اثربخش بود. باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که، با بهره گیری از مدل طراحی شده نظارت آموزشی، می توان مشاوران آموزشی، با کیفیت عملکرد موثر، تربیت نمود، زیرا که اصول نظارت آموزشی قابل یادگیری می باشد و این نیز به نوبه خود، منجر به موفقیت در فرایند آموزش-یادگیری می شود.
ریشه شناسی چند واژه در گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش بوشهری یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه گویش های بردستانی، تنگستانی، دشتستانی و دشتی گروه گویش های بوشهری را تشکیل می دهد. این گویش همانندی های بسیاری با گویش های رایج در استان فارس و گویش های لری رایج در بویراحمد و ممسنی دارد. هدف این مقاله، بررسی ریشه شناسی چند واژه از واژه های رو به فراموشی گویش بوشهری است. بسیاری از واژه های اصیل این گویش جای خود را به لغات زبان فارسی داده اند و احتمالاً به بوته فراموشی سپرده شده اند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تلفیقی است از روش های میدانی و توصیفی و تحلیلی که با بهره مندی از امکاناتی چون ضبط صوت، پرسشنامه، انجام مصاحبه و منابع معتبر و دست اول در زمینه زبان های ایرانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گویش بوشهری با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی نو در دوره های تاریخی باستان میانه و نو پیوستگی دارد و واژه های این گویش، از نظر تاریخی دچار دگرگونی های آوایی، واجی و معنایی شده اند. تعدادی از این واژه ها برابر فارسی میانه ندارند و مستقیماً از دوره باستان به گویش وارد شده اند که بیانگر محافظه کاربودن این گویش است. برخی از این واژه ها از نظر ساخت واژه و معنایی نیز دگرگون شده اند.
فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
تحلیل نحوی انطباق کنائی گسسته و مفعول نمائی افتراقی در وفسی و تاتی شال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تبیین نحوی نظام حالت و مطابقه در گویش های تاتی شال و وفسی از زبان تاتی می پردازیم. در گونه های منتخب انطباق از نوع کنائی گسسته است و توامان با مفعول نمائی افتراقی همراه است. از سوی دیگرتجلی ساختواژی حالت کنائی و مفعولی مشابه است. یکی از رویکردها در تبیین نظام حالت در زبانها نظام حالت دهی وابسته است که مارانتز (1991) آنرا مطرح کرده است. پرسشی که در تحقیق پیش رو مطرح است آن است که آیا این نظریه می تواند انطباق در گونه های تاتی منتخب را تبیین نماید؟ طبق تحلیل نگارنده عامل اصلی گسسته شدن انطباق در گونه های تاتی ضعیف بودن فاز در فعل سبک (v) زمان گذشته است که به موجب آن فاعل تحت پارامتر وابسته (ب) از مفعول حالت غیرفاعلی دریافت می کند و فعل در تمامی بافت ها تنها با فاعل در حالت بی نشان مطابقه دارد. مفعول های معرفه نیز در جایگاه اشتقاقی تحت همان پارامتر از فاعل حالت غیرفاعلی دریافت می کنند و علت هم آوایی حالت کنائی و مفعولی نیز تثبیت یک پارامتر مشابه در حالت دهی کنائی و مفعولی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از سخنگویان بومی زبان و نیز روش کتابخانه ای بوده است.
بازنمایی مؤلفه های گفتمانی وکلا در اقناع قاضی از منظر زبان شناسی حقوقی: مطالعه موردی گفتمان پرونده های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان شیوه های اقناع قاضی توسط وکلا در دادگاه های کیفری و حقوقی ایران براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است. ماهیت روش شناسی انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری داده ها با مراجعه به دادسراها، دادگاه های شهر تهرا ن و دفاتر وکلا با مطالعه صدها پرونده و مشاهده ده ها بازجویی در سال های 1397 و 1398 به روش فیش برداری متن پنجاه پاره گفت از مکالمات مشارکان گفتمان (10 پرونده) را در چارچوب رویکرد لاکلا و موفه ( 1985, 2001, 2002 ) موردبررسی قرار داده اند. مؤلفه های اصلی این رویکرد عبارت اند از: دال و مدلول، ضدیت و غیریت، هژمونی و تثبیت معنا، قدرت، اسطوره، تصور اجتماعی، موقعیت سوژه ای و سوژگی سیاسی. با توجه به گفتمان وکلا می توان گفت که وکلا از تثبیت نظام معنایی گفتمان شامل واژه هایی چون آزادی موکل، تخفیف در مجازات، اثبات جرم متهم و تقاضای مجازات برای متهم که هر کدام از این نظام های معنایی با مفاهیمی خاص به تثبیت دال های خود می پردازند، به مثابه عوامل شناختی و رفتاری اثرگذار برای اقناع سازی استفاده می کنند. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که مفهوم اقناع چگونه در گفت وگوهای وکلا در گفتمان دادگاه نمود پیدا می کند. نتایج نشان داد که وکلا با استفاده از برجسته سازی و حاشیه رانی به بیانِ نقاط قوت موکل خود و نقاط ضعف رقیب می پردازند. یافته ها حاکی از آن است که وکلا به منظور اقناع سازی قضات جهت دفاع از موکل خود، با سوگیری منفی از حاشیه رانی و بیان نقاط ضعف رقیب و با سوگیری مثبت از برجسته سازی و ارائه نقاط قوت موکل خود استفاده می کنند.