فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملاً به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
ساخت غیر شخصی با شواهدی از گویش مازندرانی
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر ناظر به دو مفهوم اصلی اصطلاح«غیر شخصی»در تجزیه و تحلیل کلام و دستور زبان است.این اصطلاح در تجزیه و تحلیل کلام، برای مکانیسم های غیر شخصی کردن به منظور بیان افعال کنشی غیر مستقیم و رعایت ادب و نزاکت به کار می رود.در دستور زبان، این اصطلاح سه کاربرد به شکل های زیر دارد: ضمایر غیر شخصی، فعل های غیر شخصی و ساخت های غیر شخصی.در این مقاله، پس از ارائه ی بحثی عام، دو دسته اصلی از ساخت های غیر شخصی در مازندرانی مطالعه می شوند.در دسته اول که خود به دو زیر مجموعه تقسیم می شود، فاعل در حالت رایی و فعل به صورت سوم شخص مفرد است.در دسته ی دوم، جمله ها فاقد فاعل صوری و فعل به صورت سوم شخص مفرد است.این مطالعه با اشاره یی به جنبه های کاربرد شناختی استفاده از ساخت های غیر شخصی پایان می یابد.
بررسی و توصیف ساخت آوایی در گویش علیمیرزایی سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی توصیفی و همزمانی ویژگی های آوایی مشترک موجود در گونه های زبانی رایج در 20 منطقه از شهرستان سرخس صورت گرفته است. از این تعداد، مناطقی که شامل فرآیند های آوایی مورد نظر هستند ذکر شده است. همچنین داده هایی که در بررسی استفاده شده اند شامل 100 صورت زبانی است. داده های مورد بررسی به صورت مصاحبه و ضبط صدا گردآوری شده است. گویشوران اکثراً مردان سالخورده، کشاورز یا دامدار، کاسب و کم سواد یا بیسواد بودند که تمام عمر خود را در روستاها گذرانده اند. فرایندهای واجی مشاهده شده در گونه های مورد بررسی بدین ترتیب است: 1- همگونی همخوانی و واکه ای و دگرگونی واکه ای؛ 2- افزایش واکه پایانی؛ 3- حذف همخوان پایانی؛ 4- تبدیل واکه /e/، /o/، / i/ در هجای اولیه به واکه /a/. از نتایج دیگر این تحقیق وجود سه واجگونه /s/، /ż/، /q/ است که به آنها اشاره شده است.
بررسی انسجام متنی در ترجمه همزمان: مطالعه ای مبتنی بر پیکره موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر یکی از مفاهیم گفتمان را تحت عنوان انسجام متنی، که یکی از معیارهای بافت متنی برای ارزیابی صحت ترجمه به حساب می آید، مورد بررسی قرار می دهد.
استفاده از واژه های اضافی در ساختار جملات مرکب شفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرفه جویی در کاربرد کلمات و جلوگیری از تکرار کلمات مربوط به تمام سطوح زبانی می شود. در مقاله سعی شده اشکال مختلف استفاده از کلمات اضافی و تکرار کلمات در جملات مرکب شفاهی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین موارد مربوط به نحو و ساختار جملات در گفتار ونیز موارد مربوط به ارتباطات معنایی کلمات مورد بررسی قرار می گیرد. استفاده از کلمات اضافی قواعد مربوط به جملات کتبی را نقض می کند. ولیکن استفاده از کلمات اضافی از نقطه نظر هماهنگی معنایی جملات مرکب‘ از آنجایی که معنای جمله را تغییر نمی دهند‘ حتی تاکید بر محتوای جمله نیز دارند و ارتباط نحوی بین اعضای جمله را به خوبی مجزا می کنند‘ مجاز می باشد. ساختار الگویی جملات شفاهی که نهاد جمله سه بار تکرار می شود‘ فهم ارتباط معنایی جمله را مشکل نمی کند‘ حتی تکرار ارکان اصلی جمله با تغییر گزاره ساختار جدیدی را به وجود نمی آورد. گاهاً کلمات اضافی یا تکرار کلمات نقش توصیف را ایفا کرده و باعث فهم بهتر مطلب می گردد. استفاده از کلمات اضافی و یا تکرار کلمات منجر به تشکیل مدل های مختلف ویژه نحو جملات شفاهی می شود.
ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی زبان روسی و مقایسة آن ها با ترجمه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی در زبان روسی و نحوة ترجمه و بیان این ساختارها به زبان فارسی را بررسی می کنیم. در زبان روسی فرم های دستوری می توانند علاوه بر معنای اصلی در معانی فرعی و مجازی نیز به کار روند. وجه امری زبان روسی نیز از این امر مستثنی نیست. معنی اصلی وجه امری بر عملی دلالت می کند که درخواست شده است؛ یعنی گوینده از کسی برای انجام عمل درخواست کرده است. در زبان روسی وجه امری با از دست دادن معنی اصلی خود برای بیان معانی فرعی و مجازی، چون شرط انجام عمل، بایستگی، امکان انجام یک عمل، غیر منتظره بودن عمل و ... به کار می رود. در این تحقیق درصدد یافتن پاسخ به این پرسش هستیم که آیا ساختارهای امری با معانی مجازی به لحاظ نحوی در مقایسه با ساختارهای امر حقیقی از ویژگی های نحوی خاصی برخوردار هستند و ارتباطی میان معنای مجازی و معنای اصلی امر در این ساختارها وجود دارد؟ در پژوهش حاضر به بررسی 11 معنی از مهم ترین معانی مجازی فعل امر زبان روسی در قالب بیش از 60 مثال و نحوة بیان، ترجمه و ارائة معادل آن ها به زبان فارسی می پردازیم. بررسی و تحلیل ویژگی های نحوی و دستوری ساختارهای امری با معانی مجازی و چگونگی انتقال و ترجمة این گونه افعال روسی به فارسی، به دلیل تفاوت های اساسی نحوی و ساختاری بین زبان مبدأ و مقصد، از اهداف مهم این پژوهش به شمار می روند.
Oral Pushed Output: the Route to Long-term Grammatical Accuracy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of oral pushed output on the learning and retention of English perfect tenses. During the study, a pre-test was administered to 22 freshmen majoring in English translation. The participants were randomly assigned to two groups. Then, for six sessions both groups received explicit instructions on English perfect tenses. Every session, the experimental group recorded their oral performances on some picture description and translation tasks whose completion entailed the use of the instructed language form, while the control group merely did some conventional multiple choice tests covering the instructed structures. Following the treatment sessions, a post-test was run. Four weeks later, a delayed post-test was also administrated. Analysis of the data through repeated measures Analysis of Variance (ANOVA) supported the facilitative effects of oral pushed output on the learning and retention of English perfect tenses. The finding of the study can have some implications for English Language Teaching (ELT) materials developers and practitioners.
An Investigaion into Effect of Peer Group Responses on EFL Writing Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۵ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
نمود روابط جنسیتی در ترجمه چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است در راستای بررسی نمود هویت ها و روابط جنسیتی در زبان در نسخه اصلی فیلم «ساعت ها» (انگلیسی) و نسخه دوبله شده آن ( فارسی)– فیلمی که مولفه جنسیت در آن نقش بسزایی ایفا می کند.
فرافکن های نمود و زمان در صفت های فاعلی مرکب بر پایه نظریه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر رویکردهای مختلفی در تبیین ساخت واژه سربرآورده اند که گاه تفاوت های بنیادی با یکدیگر دارند. از آن میان، صرف توزیعی، در تقابل با نظریه های واژه گرا، برآن است تا تحلیلی همگون از ساخت سازه های مرکبی مانند کلمه، گروه و جمله به دست دهد. براین اساس، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی مرکب های ترکیبی زبان فارسی و به ویژه تمرکز بر اشتقاق صفت های فاعلی مرکب این زبان، این فرضیه را تأیید کند که در ساخت واژه این کلمات که مانند جمله در نحو شکل می گیرند، دو عنصر دستوری نمود و زمان حضور دارند. برای این منظور، پس از معرفی مبانی صرف توزیعی، ساخت جملات ساده در این چارچوب نظری تحلیل می شود و در ادامه استدلال می شود که همین ساختار و سلسله مراتب فرافکن های واژگانی و نقشی، درون ساختار صفت های فاعلی مرکب نیز یافت می شود. بدین ترتیب، این تحلیل بر پایه ملاحظات نظری و شواهد تجربی ارائه شده، نتیجه می گیرد که الگوهای توصیفی دستور سنتی در بازشناسی صفت های فاعلی زبان فارسی چندان کارآمد و دقیق نیستند و برای مثال، جفت هایی همچون «درس خوان» و «درس خوانده»، فارغ از این که از ستاک حال یا گذشته ساخته شده اند، هر دو تعبیر فاعلی دارند و تنها در ارزش مشخصه زمان و بود یا نبود گروه نمود کامل در ساختار درونی شان متفاوت اند.
فرایند درج واکه در خوشه های همخوانی پایانی در زبان ترکی آذربایجانی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی فرایند درج واکه در خوشه های همخوانی پایانی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب نظریة بهینگی می پردازد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤالات است که چرا علیرغم مجاز بودن خوشة دوهمخوانی پایانی در زبان ترکی آذربایجانی، در برخی موارد این ساختار هجایی مجاز نبوده و فرایند درج واکه صورت می گیرد و دیگر اینکه کیفیت واکة درج شده چگونه تعیین می شود. برای انجام این تحقیق داده های زبانی به صورت میدانی از گویشوران این زبان جمع آوری شد. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان در خوشة همخوانی پایانة هجا همواره اصل توالی رسایی رعایت می شود؛ بدین ترتیب که با دور شدن از قلة هجایی رسایی کاهش و با نزدیک شدن به قله رسایی افزایش می یابد. به همین دلیل در مواردی که اصل توالی رسایی نقض شده باشد، فرایند درج واکه صورت می گیرد. با تحلیل داده ها در چارچوب نظریه بهینگی می توان نوشت در این زبان برای اقناع محدودیت نشانداری اصل توالی رسایی در پایانة هجا، درج واکه مجاز شمرده می شود؛ به عبارت دیگر، محدودیت نشانداری اصل توالی رسایی بر محدودیت پایاییDEP تسلط می یابد. در زبان ترکی آذربایجانی واکة درج شده همواره دارای مشخصة ثابت ]+افراشته[ بوده و با تبعیت از محدودیت های حاکم بر فرایند هماهنگی واکه ای از نظر ارزش مشخصة ]پسین [و] گردی[ با واکة قبل از خود هماهنگ می شود.
عوامل موثر بر پسایندسازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور از پسایندسازی در این مقاله، فرایندی است که طی آن سازه ای در جمله که جایگاه بی نشان آن پیش از فعل است، در جایگاه پس از فعل قرار می گیرد. در این پژوهش، با انتخاب چارچوب نظری نحو نقش گرا، به بررسی این فرایند پرداخته ایم و سعی کرده ایم نشان دهیم چه عوامل نقشی احتمال پسایندشدگی را بالا می برند. عوامل نقشی مورد بررسی عبارتند از: وزن دستوری، معرفگی، جانداری و ساخت اطلاعی. برای داشتن داده های طبیعی، پیکره ای گفتاری از مصاحبه ها و میزگردهای زنده تلویزیونی، مکالمات رو در رو و گزارش های زنده ورزشی گردآورده ایم و جملات پسایندشده در این پیکره را مبنای تحلیل خود قرار داده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل فوق به استثنای عامل جانداری، در پسایندسازی جملات فارسی مؤثرند؛ یعنی هرچه سازه موردنظر معرفه تر و سنگین تر باشد احتمال پسایندشدن آن بیشتر است، و در مورد ساخت اطلاعی نیز با اینکه مفعول های مستقیم پسایندشده بیشتر دارای اطلاع مفروض هستند، این یک دستی در مورد مفعول های غیرمستقیم و حرف اضافه ای دیده نمی شود.
The Interdependence between the Process and the Product of Reading in English and Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت اطلاعی جمله در داستان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ساخت اطلاعی همچون واقعیتی موجود در زبان در کنارِ ساخت های نحوی، معنایی و آوایی معرفی گردیده و قسمت های مختلف آن در زبان فارسی مورد مطالعه قرار گرفته است. پیکره داده های زبانی این تحقیق را متن کتاب بوف کور صادق هدایت تشکیل می دهد و ساخت اطلاعی جملات آن به عنوان شاهد، توصیف و تحلیل شد ه اند.
تفکیک اطلاع کهنه و نو در جملات بر اساس قواعد معینی انجام می گیرد. در این مختصر ضمن طرح و جمع بندی این قواعد، نشان داده می شود که واحد های اطلاعی موجود در جملاتِ کتاب بوف کور را می توان با این قواعد مقوله بندی و توصیف و تحلیل نمود. با مثال نشان داده شده است که زبان فارسی برای مشخص کردن اطلاع نو (تأکید) درجمله ازابزار های آوایی، واژگانی و نحوی استفاده می کند و این امر از ویژگی های زبا ن فارسی است. تحقیق حاضر نشان می دهد که نه فقط ساخت اطلاعی جمله ها در پیکره متون داستانی فارسی قابل توصیف و تحلیل است، بلکه داده های موجود در متن بوف کور، انواع ابزار های این ساخت را در خود دارد و مؤید این فرضیه است که سخن گویان هر زبان از ساخت اطلاعی زبان خویش به طور ناخودآگاه، آگاهی دارند. توجه به ساخت اطلاعی می تواند در شناخت، درک و تفسیر هر چه بهتر متن از جمله آثار داستانی، بسیار مفید و کارگشا باشد. چگونگی توزیع اطلاعات در سطح جمله و متن می تواند از شاخص های نوین در سبک شناسی انواع ادبی مطرح گردد.
هویت سازی و یادگیری زبان انگلیسی: مطالعة موردی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق بر آن هستیم تا با بهره گیری از تحلیل گفتمان انتقادی و در یک طرح تحقیق کیفی، به بررسی چگونگی هویت سازی در فراگیران زبان انگلیسی بپردازیم. فراگیران زبان انگلیسی (پنج نفر) پس از یادآوری و ارائة مجموعه ای از موضوعات فرهنگی با تمایلات غربی استخراج شده از کتاب های اینترچنج، به پنج سؤال باز مطرح شده در پرسشنامه دربارة احساس، رفتار، کنش و واکنش های احتمالی خود اظهارنظر کردند. این اطلاعات به همراه پاسخ های مصاحبه، درمجموع منبع اطلاعات این پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش تحلیل انتقادی بررسی گردیدند. تحلیل اطلاعات نشان داد فراگیران به این موضوعات گرایش دارند: 1. ارزیابی مثبت از مباحث فرهنگی جدید و مبتنی بر شعائر غربی؛ 2. تمایل به موضوعات متفاوت فرهنگی؛ 3. پذیرش انطباق بخشی از رفتارهای اجتماعی خود با آموزه های متون آموزشی؛ 4. ایفانکردن نقش انتقادی «خود» درمقابل آموزه ها. افزون براین، یافته ها بیانگر کاربرد استراتژی های متفاوت (شامل وجهیت، نفی تعارض، منطق برابر، کاربرد صفات مثبت، قراردادن خود در اجتماع، نفی قابلیت شنیده شدن) توسط فراگیران به سوی اهداف موردنظر هستند.
مقاله به زبان انگلیسی: ارزشیابی کمّی، مشوّقی برای پرداختن دانشجویان به بازخورد اصلاحی استاد در مهارت نوشتاری؛ Grading, no longer an obstacle to learners’ attendance to teacher feedback(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب مشاهده می شود که زبان آموزان انگیزه ی کافی برای توجه به و به کار گیری نظرات و پیشنهادات استاد برای بهبود کیفیت نوشته های خود را ندارند. از طرف دیگراساتید اغلب همراه با تصحیح متون نگاشته شده توسط دانشجویان، اقدام به ارزشیابی کمی آنها نیز می نمایند علیرغم اینکه می دانند این نوع ارزشیابی باعث منحرف شدن هر چه بیشتر توجه دانشجویان از نظرات و پیشنهادات استاد می شود. با این وجود عدم ارزشیابی کمی امکان پذیر نمی باشد چرا که هم دانشجویان و هم موسسات آموزشی خواستار چنین ارزشیابی ای هستند. برای فائق آمدن به این مشکلات، تکنیک جدیدی به نام ارزشیابی پلکانی ابداع گردید تا ارزشیابی کمی دیگر نه تنها باعث بی توجهی به نظرات استاد نشود بلکه دانشجویان را به پرداختن به و اعمال آن ها در نوشته های خود مشتاق سازد. در ارزشیابی پلکانی دانشجویان می توانند با اعمال نظرات استاد اقدام به بهبود کیفیت نوشته های اولیه خود نموده و بر اساس کیفیت نسخه ی اصلاح شده، نمره ی دریافتی خود را ارتقا بخشند. این روند می تواند تا ٢ مرتبه ادامه یابد. نمره نهایی دانشجو، میانگین نمراتی خواهد بود که وی در آخرین نسخه ی اصلاح شده ی هر یک از تکالیف خود در طول ترم تحصیلی کسب کرده است. مطالعه ی حاضر ، تلاشی در راستای بررسی تاثیر این شیوه ی جدید بر روی سه شاخص روانی نوشتار، پیچیدگی ساختار و صحت ساختار بود. نتایج به دست آمده حاکی از پیشرفت دانشجویان گروه آزمایش در هر سه مقیاس بود در حالیکه گروه گواه تنها توانست در مقیاس روانی نوشتار پیشرفت کند.
قلب نحوی در زبان ترکی آذری بر اساس مدل کاوشگر- هدف برنامة کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان هایی که ویژگی آرایش نحوی آزاد دارند، قلب نحوی می تواند سازه های مختلف جمله را جابه جا کند. می یاگاوا (2001) مدعی است که در زبان ترکی با اعمال قاعدة قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی به مشخصگر گروه زمان حرکت می کنند و فاعل در جایگاه اصلی خود، یعنی مشخصگر گروه فعلی سبک باقی می ماند. در این مقاله می خواهیم با تکیه بر رویکرد مطابقت در مدل کاوشگر- هدف برنامة کمینه گرایی و ارائة مثال های کافی نشان دهیم برخلاف ادّعای می یاگاوا، سازة موجود (فاعل) در مشخصگر گروه فعلی سبک با توجه به نقش دوگانة مطابقت (بازبینی مشخصه های غیر قابل تعبیر عنصر زمان و دریافت حالت فاعلی) باید به مشخصگر گروه زمان حرکت کند و در زبان ترکی آذری با اعمال قاعدة قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی مانند مفعول طی عملکرد مطابقت در طول اشتقاق نحوی، به جایگاهی قبل از گروه زمان که از آن به عنوان جایگاه تأکید یاد می شود ارتقاء پیدا می کنند، زیرا مشخصگر گروه زمان توسط فاعل پر می شود. پس قاعدة قلب نحوی در زبان ترکی آذری همان مبتداسازی است و چنانچه در فرایند تولید جمله، به دلایل معنایی و کلامی، نیازی به تأکید یا مبتداسازی باشد، گروه نقش نمای یادشده در جایگاهی قبل از گروه زمان قرار می گیرد.
بررسی و توصیف چگونگی کار برد و ادراک صورت های اشاری در نابینایان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کار برد صورت های اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا، از دیدگاهی صرفاً زبان شناختی بررسی کرده ایم. بدین منظور، نخست، صورت های اشاری و انواع آن را معرفی کرده ایم. صورت-های اشاری به عنوان ابزاری زبانی، کار برد های بسیاری دارند؛ زیرا در تعامل زبانی فرد نابینا و بینا، قطعاً یکی از دو طرف مکالمه، حس بینایی ندارد و مسئله نابینایی، بر ارتباط زبانی بین آنها به ویژه در کار برد صورت های اشاری اثر می گذارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، برای تفکیک صورت های -اشاری با مصداق عینی از صورت های اشاری با مصداقی غیر عینی، از دسته-بندی لوینسون (1983) درباره انواع صورت های اشاری استفاده کرده ایم و پس از پنج ماه مشاهده و مصاحبه با پنج نابینای تحصیل کرده، صورت های -اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا و نیز مشکلات احتمالی در برقراری ارتباط فرد نابینا با بینا را توصیف کرده ایم. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که ادراک تمام صورت های اشاری مکانی و برخی صورت های اشاری شخصی، اجتماعی و زمانی دارای مصداق های عینی، از جهاتی برای مخاطب نابینا مشکل ساز است و او برای کار برد این صورت-های اشاری، لزوماً باید به وسیله قوه لامسه یا شنوایی، مواردی را که بدانها اشاره می شود، از پیش شناسایی کرده باشد. به دلیل محدودیت هایی که در این زمینه و به ویژه در شناسایی اشیاء جدید وجود دارد، فرد نابینا برای ارجاع به اشیاء پیرامونش، از صورت های اشاری، کمتر استفاده می کند.