فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حروف پتی و پاتی در فارسی
ابراز هویت فرهنگی از طریق فراگفتمان؛ مقایسه مقالات پژوهشی فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
شرط مجاورت و مشخص بودگی در زبان فارسی: تعامل میان نحو و معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط مجاورت به عنوان یکی از محدودیت های نحوی در اعطای حالت در برخی زبان ها مانندِ انگلیسی، هلندی، ترکی و هندی به شمار می رود و تاکنون مطالعات بسیاری درباره وجود و عدم وجود شرط مجاورت در زبان های گوناگون صورت گرفته است. پژوهشگرانی مانند چامسکی (1981) و استوول (1981) قائل به نقش شرط مجاورت در دستور زایشی بوده اند و برخی پژوهشگران مانند جانسون (1991) نقش مجاورت را در دستور زایشی رد کرده اند. مخالفان حضور شرط مجاورت در دستور زایشی معتقداند که دو اصل فرافکنی و شرطِ دوشاخه ای بودن باید جایگزین مجاورت شوند. در این پژوهش کوشش شده است تا کاربرد شرط مجاورت در زبان فارسی بررسی شود. تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که حالت بخشیِ هسته تصریف به فاعل و همچنین حالت بخشیِ فعل به مفعول مستقیمِ مشخص در زبان فارسی تابع محدودیت های مجاورت نیستند. درحقیقت در زبان فارسی جایگاه مفعول مستقیمِ مشخص در مشخص گرِ گروه فعلی هسته ای و هسته تصریف در انتهای جمله قرار گرفته اند که امکان مجاورت میان هسته تصریف و فاعل و همچنین مجاورت میان فعل و مفعول مستقیمِ مشخص در فارسی وجود ندارد؛ اما حالت بخشی حرف اضافه به گروه اسمی و فعل به مفعول مستقیمِ نامشخص تابع محدودیت های مجاورت اند. بنابراین میان شرط مجاورت و مشخص بودگی رابطه ای مستقیم وجود دارد.
ترجمه مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
"در عصر شتابان ارتباطات علاوه بر ترجمه های گوناگون در زمینه های مختلف شاهد ترجمه های مکرر از یک اثر نیز هستیم. دلایل پرداختن به ترجمه اثری که قبلا ترجمه شده چیست؟
این مقاله در نظر دارد با ارایه تعریفی از ترجمه مجدد به بررسی تفاوت های موجود بین ترجمه و ترجمه مجدد بپردازد. در این پژوهش تاثیر گذر زمان بر روی متون و ترجمه آنها مورد مطالعه قرار می گیرد تا مشخص گردد چرا برخی از ترجمه ها همواره می درخشند و برخی دیگر در طی زمان رنگ می بازند؟
برای مشخص کردن دلایل ترجمه کتابی که پیش از آن ترجمه شده داستان شازده کوچولو نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری را به عنوان نمونه انتخاب کردیم تا ابعاد این مساله را بررسی کنیم.
چندمعنایی ریشه های «رب و/ رب ب» در قرآن کریم؛ تحلیلی ادبی بر همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالمان مسلمان از دیرباز به نقش اثرگذار «اشتراک معنوی» و «اشتراک لفظی» در تفسیر نصوص دینی توجه داشته اند. با شکل گیری دانش معناشناسی نوین نیز دغدغه مشابهی با عنوان «چندمعنایی» و «هم نامی» مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. تلاش گردید تا با تکیه بر مطالعه سیر تاریخی واژگان، شیوه های مطمئن تری برای تمایز میان آنها پیشنهاد گردد. این پژوهش بر پایه همین روش های نوین کوشید با شیوه توصیفی- تحلیلی به بازخوانی چندمعناییِ ریشه های «رب و» و «رب ب» در قرآن کریم بپردازد و همگرایی ها و واگرایی های ریشه ای در آنها را به بحث گذارد. پژوهش حاضر توانست با ارائه شواهد زبان شناختی، از وجود همگرایی در برخی از واژگانِ این ریشه ها که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته بودند، پرده بردارد. نیز بر پایه همین شواهد، نسبت به بخشی از ارتباط های معنایی که پیش از این ادعا شده بود، به دیده تردید نگریسته شده است.
بررسی ساختار روایی در داستان پرومته نوشتة آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارهای روایی در آثار ادبی و نوشته های مختلف قادرند معناهای گوناگونی را در ذهن متبادر نمایند. راوی هم به نوبه خود ساختارهایی را در اثرش به خدمت می گیرد که از تنوع فراوانی برخوردارند و قادرند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند. در داستان پرومته راویان هریک به سهم خود نقش مهمی در کل داستان ایفا می کنند و تنها یک خوانش دقیق می تواند منظور راوی را از انتخاب ساختارهای روایی مختلف آشکار سازد و معنایی را که از آنها ناشی می شود برای خواننده مشخص نماید. ابزارهای تجزیه و تحلیل روایتی متن به خوبی می توانند برای کشف این معناهای نهفته به کمک خواننده بشتابند و او را در یافتن معادلات درون متنی یاری نمایند. ساختارهای روایی هم می توانند، بر حسب مورد، به فهم متن کمک کرده و یا اینکه این فرآیند را مشکل تر کنند. به همین دلیل انتخاب این ساختارها نیازمند بذل توجهی خاص از جانب راویست. از دیگر سو، همکاری بین راویان مختلف و نیز حضور مخاطب در قسمتهای مختلف این داستان، که گاه بسیار پر رنگ است، فضای روایتی ای را شکل می دهد که در آن ارتباط بین راوی و مخاطب به بهترین وجه شکل می گیرد. با اینکه مخاطب اغلب تحت تاثیر و نفوذ راوی است، این امر مانع از معکوس شدن این روند نمی شود و در برخی قسمت های داستان راوی به طور کامل تحت تاثیر مخاطب خویش است.
عوامل تاثیر گذار بر ترجمه چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"علی رغم اینکه ""تغییر صورت"" به عنوان یکی از جهانیهای ترجمه پذیرفته شده است، تقسیم بندی به دو نوع ""وفادار"" و ""مقبول"" سالهاست که موضوع اصلی بسیاری از مطالعات در زمینه ترجمه شناسی بوده است. اکثر این تحقیقات توسط محققان در زمینه ترجمه بین زبانی صورت گرفته است. فناوری نوین، رسانه های جدید و به تبع آن شکل جدیدی از ترجمه یعنی ترجمه چند رسانه ای را معرفی کرده است. این تحقیق بر آن است که به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
آیا هنگام ترجمه یک متن از یک رسانه به رسانه دیگر، تغییراتی (چرخشهایی) در محصول ترجمه صورت می گیرد؟ و اگر صورت می گیرد چه عواملی در بروز این تغییرات (چرخشها) موثرند؟
این تحقیق ثابت کرده است که در ترجمه چند رسانه ای تغییرات (چرخشهایی) روی می دهند که اکثرا به صورت ""افزایش""، ""کاهش"" و یا ""تبدیل"" بروز می کنند. این تغییرات (چرخشها) را می توان به دو گروه ""خرد متنی"" و ""کلان متنی"" تقسیم کرد.
این تغییرات (چرخشها) تحت تاثیر ""ماهیت رسانه""، ""توقعات و فرهنگ مخاطب"" و ""هدف ترجمه"" صورت می گیرند. به نظر می رسد که بروز تغییرات (چرخشها) در ترجمه چند رسانه ای تاثیری در کاهش وفاداری ترجمه به متن اصلی (مبدا) ندارد.
"
نمونه واژه های «قرآن قدس» در گویش های خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن قدس، یکی از متون ارزشمندِ بر جای مانده به زبان فارسی است. این برگردان قرآن کریم، افزون بر فواید دینی از سودمندی های فراوان زبانی نیز برخوردار است. تعدادی از واژه های به کار رفته در آن، واژه های کهنی هستند که می توان برای آن ها کاربردهای نادری در متون دیگر هم دید. برخی دیگر بی تردید گویشی هستند و در متون دیگر به کار نرفته اند. این مقاله می کوشد نمونه واژه های قرآن قدس را در گویش های خراسان جنوبی به استناد حداقل یک جملة گویشی نشان دهد. این واژه ها در فرهنگ های موجود فارسی ثبت نشده اند و یا این که معنی ضبط شده برای آن ها کامل نیست.
ساخت واژه در گویش لاری
شعر هجائی در زبان کردی
نوعشناسی خطاهای املائی دانشجویان ایرانی زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت املای صحیح واژگان در نگارش به زبان فرانسه، این مطالعه به نوع شناسی خطاهای املائی دانشجویان ایرانی زبان فرانسه براساس طبقه بندی و کدهای پیشنهادی «مرکز ملی تحقیق و پژوهش فرانسه - شاخه مطالعات تاریخی و ساختاری املای زبان فرانسه » و تعیین فرکانس انواع خطا پرداخته است. نتیجه حاصله از مطالعه بر روی 85 دانشجوی ایرانی زبان فرانسه در سه دانشگاه شهر تهران نشان داد که خطاهای املائی دانشجویان ایرانی زبان فرانسه به پنج دسته خطاهای آوانگاری، تکواژنگاری، واژه نگاری، خطاهای مربوط به حروف ریشه ای-تاریخی و نقطه گذاری (ایده نگاری) تقسیم می شوند که در این بین بیشترین نوع خطا مربوط به خطاهای آوانگاری بوده و سایر خطاها از فرکانس کمتری برخوردارند. این موضوع در آزمونی که برروی 476 دانش آموز فرانسوی توسط مرکز ملی تحقیق و پژوهش فرانسه انجام شده در مورد یک واژه مشترک میان متن آزمون ما و متن آن آزمون نتیجه مشابهی را نشان می دهد
راه کارهای برطرف کردن التقای واکه ها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التقای واکه ها هنگامی روی می دهد که در دو هجای مجاور، هجای سمت چپ فاقد پایانه و هجای سمت راست فاقد آغازه باشد. التقای واکه ها در بازنمایی واجی یا در یک مرحله میانی بین بازنمایی واجی و بازنمایی آوایی رخ می دهد. انتظار می رود که این پدیده در هر زبانی وجود داشته باشد. ولی برطرف کردن آن فقط در زبان هایی که وجود آغازه در آنها ضروری است الزامی می باشد. التقای واکه ها معمولاً با بهره گیری از پنج راهکار برط رف م ی شود: درج هم خوان می انجی، حذف یکی از واکه ها، ادغام دو واکه، تشکیل غلت و سرانجام تبدیل دو واکه به یک واکه مرکب. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی شرایط و امکان رخداد هر پنج راهکار در زبان پارسی مورد بررسی قرار گرفته و فقط آن راه کارهایی که در این زبان رایج هستند، با بهره گیری از نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004 /1993) تبیین شده اند. هدف این مقاله دست یابی به یک رتبه بندی دربرگیرنده نهایی از محدودیت های مختلف بوده که تبیین کننده همه راهکارهای رایج در برطرف کردن التقای واکه ها در زبان پارسی باشد. نتایج این پژوهش بالغ بر ده مورد است که هر یک واقعیتی را پیرامون فرایندها و راهکارهای رایج در برطرف کردن التقای واکه ها در زبان پارسی بیان می کند.
بررسی دو دهه همایش در زبان شناسی ایران؛ یک مطالعه علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم سنجی حوزه ای است که به سنجش شاخص های کمّی مؤثر در نشر علوم می پردازد. در پژوهش حاضر، 411 مقاله ارائه شده در 8 همایش زبان شناسی ایران از سال 1369 تا 1391 با توجه به هفت شاخص علم سنجی بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد که فراوانی مقالات در زیرشاخه نحو بیش از سایر زیرشاخه های زبان شناسی است و دو زیرشاخه تحلیل گفتمان و ساخت واژه در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. از میان 70 دانشگاه و مرکز علمیِ شرکت کننده در همایش های مورد مطالعه، دانشجویان و اعضای هیئت علمیِ دانشگاه علامه طباطبایی بیش ترین سهم را در ارائه مقالات داشته اند. از مجموع مقالاتِ ارائه شده، 202 مقاله به زبان یا گویشی خاص پرداخته است و زبان فارسی با 152 مقاله رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. هم چنین گرایش به کار گروهی در انجام دادن پژوهش و تألیف مقاله، سهم زنان در ارائه مقالات، میانگین طول عنوان مقالات و نیز استناد به منابع در طول زمان افزایش یافته است.
ریشه شناسی چند مصدر گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در بخش هایی از گیلان رواج دارد. این گویش در کنار گویش های تالشی و رودباری، از گویش های عمده این ناحیه به شمار می رود. شواهد زبان شناختی نشان از تعلق این گویش به زبان های شمال غربی ایران دارد.
مصدر در گویش گیلکی بر پایه دو ماده ماضی و مضارع و نیز برخی اسم ها و صفت ها بنا شده است. علی رغم تغییرات آوایی فراوانی که در واژه های گیلکی صورت گرفته و گاه شکل واژه را یکسره دگرگون ساخته است، بازشناسی صورت کهن آنها چندان دشوار نمی نماید. در این جستار، ضمن نگاهی کوتاه به ساخت مصدر درگویش گیلکی و معرفی اجمالی پیشوندهای مصدری (فعلی)، چند مصدر گیلکی از نظر ریشه شناسی بررسی شده اند.
حشره ای هندواروپایی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی واژه ترده به معنی «موریانه» است که در دست کم دو متن کهن فارسی (ترجمه تفسیر طبری و کشف الأسرار و عدةالأبرار) آمده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که واژه ترده پیشینه ای بسیار کهن دارد و از ریشه هندواروپایی *terh1- به معنی «مالیدن، ساییدن، شکافتن، سوراخ کردن» مشتق شده است. شکلِ واژه ترده در ایرانی باستان *tardaka- بوده است. از آنجا که *-rd- ایرانی باستان در زبان های ایرانی شمال غربی بر جای مانده، اما در زبان های ایرانی جنوب غربی به -l- بدل شده و مصوت پیش از آن کشیده شده است، بازمانده های واژه ایرانی باستانِ *tardaka- را می توان دست کم به دو صورت «ترده» و «تال» در برخی از زبان ها و گویش های ایرانی یافت.