فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گوش دادن در ارتباطات روزانه و فرآیند آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. داشتن تسلط خوب به زبان دوم (L2) برای برقراری ارتباط موفق در زبان دوم ضروری است. علیرغم اهمیت آن، در فراگیری زبان دوم، تحقیق، تدریس و ارزیابی مورد توجه کمی قرار گرفته است. هدف ازاین مطالعه مقایسه عملکرد زبان آموزان دو زبانه و تک زبانه بین دو جنس از نظر درک شنیداری و استفاده از استراتژی های شنیداری است. علاوه بر این، مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین استراتژی های شنیداری و درک شنیداری زبان آموزان می پردازد. برای تحقق این منظور، 112 فراگیر تک زبانه (67 پسر و 45 دختر) و 120 فراگیر زبان های خارجی دو زبانه (61 پسر و 59 دختر) برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و پس از پر کردن پرسشنامه استراتژی های شنیداری، در آزمون درک مطلب شنیداری شرکت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و آزمون درک مطلب با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و همبستگی پیرسون نشان داد که تفاوت معناداری بین فراگیران زبان تک زبانه و دوزبانه، به نفع گروه دوم، از نظر درک شنیداری و استراتژی های شنیداری وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که تأثیر جنسیت بر درک شنیداری واستفاده از استراتژی های شنیداری معنی دار نبود. در نهایت، همبستگی مثبت معناداری بین درک شنیداری و استفاده از استراتژی های شنیداری مشاهده شد. مطالعه ی فوق در بردارنده ی مفاهیم اساسی برای طراحان برنامه های درسی و تهیه کنندگان مواد درسی می باشد.
ساختار موضوعی اسم فعل: بررسی موردی زبان کردی (گونه ی سنندجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم مختصات شیوه نگاشت نحوی موضوع ها به شکلی فراگیر که قابل تعمیم به ساختار موضوعی انواع محمول ها اعم از فعلی و غیرفعلی باشد، یک غایت مطلوب نظری در رویکردهای زایشی به ساختار موضوعی است. در این مقاله، ساختار موضوعی اسم فعل به عنوان محمولی غیرفعلی، در زبان کردی، گونه سنندجی بررسی و کنکاش می شود. با توجه به محدودیت های فضای نحوی گروه معرف (DP) در زبان کردی سنندجی (به دلیل حضور ساخت اضافه[1])، مسئله نحوه نگاشت موضوع های اسم فعل و محدودیت های حاکم بر ساختار موضوعی آن اهمیت می یابد. بر پایه مشاهدات تجربی، اسم فعل ها به چهار دسته پادکنایی، پادمفعولی، دو ظرفیتی و سه ظرفیتی تقسیم می شوند. در اسم فعل های پادکنایی موضوع بیرونی به شکل اضافه به اسم فعل می پیوندد و قابلیت انضمام ندارد. در خصوص اسم فعل های پادمفعولی، نشان داده می شود که موضوع درونی هم به صورت اضافه و هم انضمامی می تواند حضور داشته باشد. اسم فعل های متعدی دو صورت را به نمایش می گذارند: موضوع درونی می تواند به صورت اضافه حضور یابد و موضوع بیرونی قابلیت حضور ندارد؛ یا اینکه موضوع بیرونی در حالت اضافه و موضوع درونی انضمامی است. در آخرین دسته از اسم فعل های کردی سنندجی، موضوع درونی هدف به صورت گروه حرف اضافه است و قابلیت بازبینی مشخصه EPP و ارتقا به جایگاه فاعل را ندارد. با مفروض پنداشتن رویکرد برون-اسکلتی بورر (2005 a, b)، استدلال خواهد شد که ویژگی ها و محدودیت های منحصربه فرد ناظر بر نگاشت موضوع های اسم فعل تابعی از اصول و فرایندهای عام و مستقل حرکت هسته-به-هسته، بازبینی حالت، اصل گسترش ریشه و اصل فرافکنی گسترده هستند.
[1] ezafe construction
وقتی منفی مثبت است: بررسی ساخت نفی تهی در فارسی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به یک ویژگی ساختاری در فارسی همدانی می پردازیم. در این گویش، جملاتی وجود دارند که نشانه منفی بر روی فعل قرار دارد، اما معنای منطقی جمله منفی نیست. در مطالعات رده شناختی این ساخت را ساخت نفی تهی می نامند. با استفاده از پیکره گفتاری گویش همدانی، نشان داده ایم که این ویژگی در برخی بندهای قید زمان، و نیز برای بیان عمل غیرمنتظره و شکایت و ابراز تاسف در بندهای وابسته قیدی به کار می رود. پس از تعیین جایگاه این ساخت ها در مطالعات رده شناختی، سعی در تبیین وجود این ویژگی پرداخته ایم. ابتدا نشان داده ایم که این ساخت در واقع نوعی وجهیت معرفتی را در فارسی همدانی نشان می دهد، که بر عدم قطعیت، عدم امکان و عدم تمایل از سوی گوینده اشاره دارد. همچنین دلیل وجود این ساخت در فارسی همدانی، و نبود آن در فارسی گفتاری (تهرانی)، در این نکته نهفته است که گویش همدانی، این ویژگی را در تماس با زبان ترکی قرض گرفته است.
بررسی شفافیت در نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های صرفی زبان های مختلف تمایل دارند از اصول خاصی پیروی کنند، شفافیت یکی از این اصول مهم است. جستار حاضر، به بررسی شفافیت نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی براساس نظریه صرف طبیعی پرداخته است. مسئله اصلی آن است که شفافیت در وندهای تصریفی این دو زبان از منظر صرف طبیعی چگونه بازنمایی می شود. داده های فارسی از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و داده ها ی انگلیسی از پایگاه پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر به روش نمونه گیری تصادفی )و بر مبنای تعداد واژه های مساوی) انتخاب شده، سپس براساس دیدگاه درسلر و مایرثالر موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فارسی صورت های تصریفی -ها و –ون جمع ساز، -ترین صفت عالی ساز، ت - و -اد گذشته ساز، و ن - منفی ساز و در انگلیسی صورت های ‘s- مالکیت، -est صفت عالی ساز و -en صفت مفعولی ساز، شفاف و باقی نشانه ها غیرشفاف اند. یافته ها حاکی از آن است که شفافیت مقوله های اسم و فعل در فارسی بیش از صفت است اما شفافیت مقوله های اسم و صفت در انگلیسی بیش از شفافیت فعل است. این امر یکی از وجوه افتراق نظام صرفی این دو زبان است. همچنین، میان ملاک شفافیت و بسامدوقوع نشانه تصریفی رابطه مستقیمی وجود ندارد. در نظام صرفی هر دو زبان بین مقوله دستوری و شفافیت رابطه مستقیمی وجوددارد. اما این رابطه درخصوص شفافیت هریک از نشانه ها با بسامد وقوعشان لزوما صدق نمی کند.
علیت در زبان فارسی: مکتب سنت پترزبورگی باندارکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
ساختارهایی با مفهوم علیت که تصور می رود در همه زبان ها وجود دارند، ازجمله ابژه های زبانی هستند که نه تنها در زبانشناسی بلکه در روانشناسی، منطق و فلسفه نیز موردمطالعه قرار می گیرند. به عبارت دیگر علومی که زبان و فعالیت های زبانی را در موقعیت های مختلف با اهداف متفاوت مورد بررسی قرار می دهد، همواره علیت را نیز مورد توجه قرار داده است. پژوهش حاضر، تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که چهارچوب نظری آن بر اساس تئوری دستور کاربردی باندارکو بنا شده است، بدون اینکه تحمیل ساخت زبان روسی بر زبان فارسی موردنظر باشد. مقاله به بررسی مفهوم علیت در جملات مرکب وابسته ساز می پردازد. به عبارت دیگر تظاهر رابطه علیت در جملات مرکب وابسته ساز علی، شرط، هدف و تقابل مورد بررسی قرار می گیرد. برای دستیابی به این مقصود، نگارنده برای توصیف جملات مرکب با مفهوم علیت از محورهای کاربردی- معنایی باندارکو تبعیت کرده است. بر اساس تئوری باندارکو، محورهای کاربردی – معنایی سیستمی از ابزارهای متنوع زبانی (اعم از صرف، نحو، واژه سازی، واژه شناسی و همچنین تلفیق آن ها نظیر واژگانی نحوی و غیره) است که بر مبنای اشتراکات و نقش های معنایی متقابل در یک محور جای می گیرند.
مقایسه کاربرد انواع ترمیم در گفتار زنان و مردان فارسی زبان در برنامه های زنده تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
183 - 208
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی کاربرد انواع ترمیم در گفتار زنان و مردان فارسی زبان در برنامه های زنده تلویزیون چکیده: ترمیم گفتار به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای حفظ مکالمه و جلوگیری از شکست ارتباط، می تواند عامل مؤثری در ارتباطات و مکالمات روزمره به حساب آید. در این میان، جنسیت به عنوان یکی از عوامل دخیل در پدیده های زبان شناسی اجتماعی می تواند باعث ایجاد تفاوت در میزان و نحوه استفاده گویشوران از این ابزار شود. پژوهش حاضر، به بررسی و مقایسه میزان کاربرد ترمیم و پراکندگی انواع راهبردهای آن در دو گروه زنان و مردان فارسی زبان براساس طبقه بندی های شگلاف و همکاران (1977) و فاکس و یسپرسن (1995) می پردازد. نتایج حاکی از آن است که به طور کلی، زنان به طرز معناداری بیشتر از مردان از ترمیم استفاده می کنند. اما جالب این است که با وجود این که دو گروه از نظر ترتیب پراکندگی انواع چهارگانه ترمیم الگوی مشابهی را نشان می دهند و خودترمیم خودآغاز در هر دو گروه بیشترین و دگرترمیم خودآغاز کمترین بسامد را دارد، در عین حال، درصد کاربرد خودترمیم دگرآغاز در گفتار مردان دو برابر گفتار زنان است. به علاوه، با توجه به نتایج تحلیل داده ها بر اساس طبقه بندی فاکس و یسپرسن، در هر دو گروه زنان و مردان استفاده از راهبردهای «تکرار عبارت» و «رها کردن یک ساختار و آغاز ساختار جدید» به ترتیب کمترین و بیشترین بسامد را داشته اند و نیز هر دو مورد در گفتار زنان نسبت به گفتار مردان بسامد بیشتری داشته اند.
Assessing Test-Taking Strategies of IELTS Test-Takers: Development and Validation of an IELTS Test-Taking Strategy Questionnaire
حوزههای تخصصی:
The measurement of test-taking strategies and practices, mostly studied through qualitative methods, has been an important aspect of language testing and assessment research. The current study examines the test-taking strategies of International English Language Testing System (IELTS) test-takers and reports the process of designing and validating an IELTS test-taking strategy questionnaire. To achieve this aim, a questionnaire with 62 items was developed and piloted on 534 IELTS test-takers. To ensure its validity, the questionnaire results were analyzed through Exploratory and Confirmatory Factor Analyses (EFA and CFA). The final 49-item instrument with eight factors, “test-management (TM)” and “test-wiseness (TW)” strategies in each skill, had adequate psychometric properties. The findings revealed positive correlations between TM and TW strategies, representing strong correlations between Reading TM and Listening TM, Reading TW and Listening TW, and Listening TM and Speaking TM. The developed questionnaire can serve as a diagnostic tool to monitor test-takers’ performance and strategies, mainly in high-stakes tests like IELTS.
Why IELTS Candidates Score Low in Writing: Investigating the Effects of Test Design and Scoring Criteria on Test-Takers’ Grades in IELTS and World Englishes Essay Writing Tests
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
145 - 159
حوزههای تخصصی:
This study explored possible reasons why IELTS candidates usually score low in writing by investigating the effects of two different test designs and scoring criteria on Iranian IELTS candidates’ obtained grades in IELTS and World Englishes (WEs) essay writing tests. To this end, first, a WEs essay writing test was preliminarily designed. Then, 17 Iranian IELTS candidates wrote two essays on the same topic, one under the IELTS test condition and one under the WEs test condition. Each of the 34 obtained essays was scored six times, three times based on IELTS scoring criteria, each time by a different rater, and then, three times based on WEs scoring criteria. The results of repeated-measures ANOVA showed that test design and scoring criteria had significant effects on essay grades. The study concludes that some of the reasons why IELTS candidates usually score low in writing may be rooted in the test design and scoring criteria of the IELTS essay writing test, not necessarily in IELTS candidates’ weaknesses in writing. The implications of the study focus on the importance and relevance of the results to IELTS candidates, international students, and the future of assessing writing in World Englishes contexts.
Investigating the Iranian Translator’s Strategies for Subtitling the Cultural-bound References in “Harry Potter” Movies
حوزههای تخصصی:
Subtitling, like all other types of audiovisual translation, has always been influenced by cultural factors, and in turn, subtitles have influenced their target readers. The relation between culture and language in interlingual subtitling might cause some problems in translating Culture References (CRs). The aim of the present study was to classify the samples of CRs in the “Harry Potter” movie series based on Klingberg’s (1986) model. It was also intended to investigate the strategies applied by Iranian translators in subtitling the (CRs) in “Harry Potter” movies from English into Persian based on Diaz Cintas's (2007) proposed strategies. To do so, instances of CRs were drawn from the two series of Harry Potter entitled Harry Potter and the Philosopher's Stone (2001) and Harry Potter and Goblet of Fire (2005). The data analysis was carried out by descriptive statistics to indicate the frequency and percentages. The findings revealed that “Personal Names” and “Magical Objects”, were the most frequently used CRs in the two selected series of Harry Potter movies based on Klingberg’s (1986) model. Additionally, the results showed that “Loan” and “Calque” were the most frequently used strategies in subtitling the CRs. The findings of the present study may be useful for English translation students, subtitlers, and fansubbers who do subtitle English movies in the Iranian context
مقایسۀ برگردان های فارسی داستان کودکانۀ «درخت بخشنده» از منظر پیراترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
308 - 327
حوزههای تخصصی:
پیرامتن، متنی در آستانه متن دیگر است. طرح روی جلد، پیشگفتار، توضیحات پشت جلد، قطع، جنس کاغذ، تقدیم نامه، پانوشت، لوگوی ناشر، سرصفحه و به طور کلی تمامی الحاقاتی که متن را به کتاب بدل می سازند پیرامتن به شمار می آیند. یوسته فریاس، با الهام از مفهوم پیرامتن، اصطلاح پیراترجمه را مطرح می کند. پیراترجمه عبارت است از ترجمه پیرامتن های کتاب، در راستای متناسب سازی آن با سپهر نشانه ایِ زبان مقصد. سازه های پیرامتنی، مجرایی نامرئی برای نفوذ ایدئولوژی مترجم اند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سازه های پیراترجمه ای بر تغییر گفتمان غالبِ اثر زبان اصلی است. با توجه به کثرت ترجمه های «درخت بخشنده»، اثر شل سیلورستاین، از زبان انگلیسی به زبان فارسی و خوانش های گوناگون مفسرانش، کتاب مذکور برای موضوع ترجمه شناسیِ این مقاله اختیار شده است. در همین راستا، پژوهش پیشِ رو با روش تحلیلی توصیفی در پی تطبیق چگونگی برهم کنشِ سازه های مختلفِ پیرامتنیِ هر یک از این ترجمه ها است. در گستره ادبیات کودک، همواره برهم کنش متن و تصویر مورد توجه نظریه پردازانی همچون اسکات و نیکولایوا بوده است. نوآوری پژوهش حاضر این است که برهم کنش های مدّنظر ایشان را از سطح رابطه متن و تصویر به سطح رابطه سازه های پیراترجمه تعمیم می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که برهم کنش متن و پیراترجمه به پنج شیوه (تقارنی، تکمیلی، توسیعی، ترکیبی و تناقضی) صورت می پذیرد و مترجمان و همکاران ایشان خوانش متن زبان اصلی را از طریق تغییر شیوه برهم کنش پیراترجمه های آن دستخوش تغییر می کنند. فاصله فرهنگی میان متن زبان اصلی و متنِ ترجمه شده و نیز جایگاه برجسته پیرامتن هایی همچون طرح جلد، قطع و امثالهم در صنعت نشر کتاب کودک ضرورت پژوهش را ایجاب می نماید.
تأثیرات دوره ضمن خدمت بر تصمیم گیری های آموزشی معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
. اگرچه تعداد مطالعات انجام شده در این زمینه بسیار است، اما مطالعات اندکی در مورد تأثیرات دوره های آموزش ضمن بر (باز)سازی تصمیمات معلمان وجود دارد. برای پاسخ به این خلاء پژوهشی، طی یک مطالعه موردی کیفی چندگانه، تصمیم گیری های آموزشی چهار معلم تازه کار زبان انگلیسی از طریق مشاهدات کلاسی پیش و پس از دوره آموزش معلمان بررسی و برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوا بر اساس فهرست های پنج مهارت معلم استرانگ (2007) و تحلیل گفتمان لحظه به لحظه میکروژنتیک استفاده شد. یافته ها حاکی از پنج تغییر شامل تغییر از «استفاده بیش از حد زبان اول به استفاده متناسب از هر دو زبان برای آموزش»، «استفاده از یک روش تدریس به استفاده از رویکردها و راهبردهای مختلف»، «استفاده از روش های سنتی به استفاده از فناوری در تدریس»، «استفاده از فعالیت های جمعی یا انفرادی به استفاده از گروه بندی مختلف در انجام فعالیت ها» و «استفاد از رویکرد سخت گیرانه در تدریس به آموزش با استفاده از بازی ها» در تصمیم گیری معلمان می باشد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمرکز معلمان در نتیجه شرکت در این دوره تغییر کرده است. آنان اطلاعات ارزشمندی را از سطح ضمنی به سطح آگاهانه آورده، در مورد آنها مذاکره کرده و تا حدی آنها را تغییر دادند. آنها بیشتر از توانایی های خود آگاه شدند و زمینه، سطوح، نیازها و خواسته های دانش آموزان را در نظر گرفتند. نتایج مذکور همسو با بسیاری از یافته های مطالعات صورت گرفته قبلی است. پیامدهای اصلی این مطالعه برای مدیران مؤسسات، کارشناسان تربیت معلم و معلمان زبان انگلیسی در خصوص تصمیم گیری ها و نیز نقش مهم تأمّل در تصمیمات است.
پرهیز سیاستمداران ایرانی از عذرخواهی راستین و توجیه فرهنگی آن: پژوهشی در کاربردشناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عذرخواهی سیاسی گونه ای عذرخواهی است که در آن سیاسیون برای ترمیم وجهه خود، برآورده ساختن مطالبه عموم و آرام کردن افراد آسیب دیده (از خطاها و قصوراتی که بنا به مسئولیتشان متوجه آنان است)، اقدام به آن می کنند. اما عذرخواهی سبک و سیاق خاصی دارد. کمپف ( 2009 ) الگوها و راهکارهای کلامی را می شناساند که افراد با تمسک به آنان از عذرخواهی واقعی اجتناب می کنند؛ به کار بردن ابزارهای واژگانی و نحوی خاص، محو یا کم رنگ نشان دادن کننده کار، انکار مسئولیت، انتخاب قربانی خاص، کاستن از تعداد قربانیان، انتخاب قربانی خاص و نیز عذرخواهی به دلیل بخشی از خطا یا سبک آن و ... نمونه هایی از این راهکارهاست. با بررسی 100 نمونه عذرخواهی سیاسی انعکاس یافته رسانه های داخلی براساس الگوهای کمپف ( 2009 ) این پژوهش مدعی است که عذرخواهی های سیاسی در ایران صادقانه نیست، اما با افزودن عنصر فرهنگ و درنظر داشتِ نقش ترمیمی عذرخواهی می توان به درک بهتری از آن دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که محو یا کم رنگ کردن مسئولیت خود یا پذیرش مسئولیت بخشی از خطا ازجمله راهبرد های اصلی مورداستفاده سیاستمداران ایرانی در طفره رفتن از عذرخواهی راستین است، اما این عدم صداقت در میم های فرهنگی جامعه جمع گرا، صداقت گریز و اغراق زده ایرانی ریشه دارد.
تأثیر دست ورزی بر مهارت دست نویسی و انگیزه نوشتن دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای اختلال نوشتن در منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر تأثیر متغیر مستقل دست ورزی را بر متغیرهای وابسته پژوهش یعنی دست نویسی و انگیزه نوشتن دانش آموزان دارای اختلال نوشتن در منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران را مورد بررسی قرار داده است. به منظور بررسی دقیق روابط بین متغیرهای مستقل با متغیرهای وابسته روش تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون به منزله روش تحقیق برگزیده شد. براین اساس جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دارای اختلالات نوشتاری پایه اول تا سوم مقطع ابتدایی منطقه ۱۸ آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1397 1398هستند. نمونه آماری به صورت هدفمند انتخاب شده است و شامل 30 نفر از دانش آموزانی است که دارای اختلال نوشتاری در پایه های اول تا سوم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه موردپژوهش به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و به گروه آزمایش به مدت 21 جلسه آموزش مهارت های دست ورزی داده شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه در این پژوهش از آزمون مهارت دست نویسی مینه سوتا، آزمون هوش ریون رنگی و آزمون محقق ساخته انگیزه نوشتن استفاده شده است. به منظور اینکه کودکان انتخاب شده دارای ناتوانی ذهنی نباشند از آزمون هوش ریون رنگی استفاده شد و آزمون مینه سوتا و انگیزه نوشتن نیز در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برنامه حرکتی مورد استفاده در این تحقیق منتخبی از مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزورتسکی است که شامل مهارت های حرکتی ظریف مربوط به دست است. سپس برای آزمون فرضیات پژوهش برپایه اطلاعات جمع آوری شده از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بعد از آموزش مهارت های دست ورزی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که آموزش مهارت های دست ورزی بر مهارت دست نویسی (یکسانی اندازه حروف و لغات، حفظ راستای حروف نسبت به خطوط نوشتاری و تناسب فضای بین حروف) و انگیزه نوشتن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تأثیر معنادار دارد و صحت شکل حروف و خوانایی حروف تحت تأثیر آموزش مهارت های دست ورزی بهبود پیدا نمی کنند. پس بهتر است از راه های دیگر و از طریق آموزش های دیگر این مهارت ها ارتقا یابند.
«یکی مهربان بودم اندر سرای» مهربانِ بی ریش فردوسی مرد یا زن؟ (خوانشی جنسیتی از دیباچه بیژن و منیژه در الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده مقاله پیش رو رهیافت «چرخش فرهنگی» را در مطالعات ترجمه به کار می بندد تا دریابد چرا قوم الدین بُنداری، در سده هفتم هجری، هنگام برگردان مصراع «یکی مهربان بودم اندر سرای» برابرنهادِ واژه «مهربان» را «الغلام» برمی گزیند. از آنجا که متن شاهنامه عاری از نشانه ای است که جنسیت «مهربان» را روشن سازد پس مذکر پنداشتنِ «مهربان» دلیلی فرامتنی دارد. واکاوی الگوی میل و کردوکار جنسی در عصر مترجم، و نیز پیش و پس از آن، نشان می دهد که کنش مند/سوژه مذکر در کردار جنسیِ خود، همزمان به دو کنش پذیر/ابژه نظر داشته است: کنش پذیر (نا)مذکر و کنش پذیر مؤنث. به دیگر بیان برخلاف الگوی میل جنسی معاصر که بر دگرجنس خواهی و دوگانه مذکر مؤنث استوار است در آن دوره، افزون بر دوگانه یادشده، حضور دوگانه مذکر (نا)مذکر نیز در کردار جنسی هویداست. کاوش در منابع نوشتاری و نانوشتاری، همچون نگاره های برجامانده از پیشینیان، آشکار می سازد که ابژه (نا)مذکر امرد، مخنث، مأبون و خصی/ خواجه را دربر می گیرد که از این میان بنداری به سبب کنش هایی که در متن شاهنامه به «مهربان» نسبت داده شده، الغلام/امرد را همچون معادلی برای «مهربان» برمی گزیند. بدین ترتیب این گزینش نه در هم ارزی دو واژه در زبان های مبدأ و مقصد که در الگوی میل جنسیِ جامعه مقصد ریشه دارد.
معرفی و نقد کتاب «مبانی جامعه شناسی زبان» اثر رضا غفارثمر؛ (چاپ دوم) انتشارات دانشگاه تربیت مدرس،(1398). 435 صفحه. شابک 978-600-7589-45-8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۶
117 - 131
حوزههای تخصصی:
کتاب مبانی جامعه شناسی زبان (چاپ دوم، 1398) حاصل چند دهه مطالعه، تدریس و پژوهش رضا غفار ثمر در حوزه های گوناگون پژوهشی ازجمله فراگیری زبان دوم، تحلیل کلام و زبان شناسی اجتماعی است که انتشارات دانشگاه تربیت مدرس آن را به چاپ رسانده است. رضا غفارثمر دانشیار سابق گروه آموزش زبان انگلیسی دانشگاه تربیت مدرس است. از مؤلّف تاکنون چند عنوان کتاب به زبان انگلیسی و همچنین مقاله های علمی و پژوهشی فراوانی به زبان انگلیسی و فارسی به چاپ رسیده است. کتاب مبانی جامعه شناسی زبان در چهار بخش و پانزده فصل تنظیم شده است و هر فصل به یکی از موضوعات عمده زبان شناسی اجتماعی با ارجاع به پژوهش های داخلی می پردازد. هدف از تألیف این کتاب معرفی گرایش ها و حیطه های نو پژوهشی در زبان شناسی اجتماعی به علاقه مندان به ویژه دانشجویان رشته زبان شناسی است. با توجّه به اقبال روزافزون جامعه علمی و دانشگاهی به مطالعه و پژوهش در زمینه زبان شناسی اجتماعی، این نوشتار کوتاه کوششی در جهت معرفی و نقد این کتاب است.
آفرینش ادبی و زبان شناسی شناختی: تحلیل ساختار معنایی اشعار علیرضا روشن برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است تا برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی که از سوی فوکونیه و ترنر مطرح شده است به بررسی اشعار سپید علیرضا روشن بپردازد و با استفاده از ابزارهایی مفهومی که نظریه مزبور فراهم می آورد ساختار معنایی آن ها را مورد کندوکاو قرار دهد و بر همین اساس اشعار وی را به دسته های سبک شناسانه چندی تقسیم کند. در پژوهش حاضر، روشی کیفی و توصیفی تحلیلی مورداستفاده قرار گرفته است، بدین ترتیب که ابتدا به نحوی موشکافانه ساختار معنایی چهار مورد از اشعار نوعیِ علیرضا روشن را قالب مفاهیم نظریه هم آمیزی مفهومی، مفاهیمی چون شبکه های ادغامی، آمیزه های مفهومی، پیوندهای حیاتی و مانند این ها، بررسی می کنیم، و سپس نتایج حاصل را به گونه ای آماری به مابقی اشعار در دو مجموعه معروف تر او تعمیم می بخشیم. از این رهگذر، برپایه ابزارهای مفهومی یادشده، اشعار علیرضا روشن به لحاظ ساختار معنایی به نحوی دقیق و روشن ذیل چهار دسته طبقه بندی می شوند، دسته هایی سبک شناسانه که ویژگی های کلیِ ساختار معنایی هر یک از آن ها به وضوح در قالب نظریه هم آمیزی مفهومی صورت بندی می شوند. حاصل کار روشن می کند که با کاربست نظریه های جدید زبان شناسی درمورد مطالعه علمی آثار ادبی می توان بر دقت و نظام مندی تحلیل ها افزود، و بررسی های ادبی را یک گام به سمت علمی تر شدن پیش برد.
گذار سازه ای در واکه های زبان ترکی گونه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که گذار سازه ای همخوان به واکه حاوی یکی از سرنخ های آکوستیکی برای تشخیص محل تولید همخوان است، بررسی میزان گذار سازه های یک واکه که همان شیب صعودی یا نزولی سازه در بافت cv است هدف اصلی پژوهش حاضر است. جهت نشان دادن مسیر تغییر مقادیر سازه های F1 و F2 هر یک از واکه های پیشین و پسین ترکی، شکل ها با نرم افزار اکسل ترسیم شد و از آنجایی که فضای سازه ها با توجه به ماهیت واکه در زنجیره گفتار تغییر قابل توجهی دارند تاثیر بافت آوایی برروی مقادیر فرکانسی سازه های F1 و F2 در ناحیه گذار مربوط به همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای مورد بررسی قرار گرفت، به عبارتی با دسته بندی و تعمیم گذار سازه ها می توان پارامتری را تعیین کرد که به تشخیص محل تولید همخوان ها کمک کند. در نهایت مشخص شد گذار F1همه واکه ها به صورت صعودی است. افزایش مقدار گذار F1 واکه پس از پایان رهش همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای یک سرنخ آکوستیکی برای بازبودن مجرای دهان و عدم وجود گرفتگی در دستگاه گفتار است. تحلیل های آماری برای مقایسه فرکانس سازه دوم هر یک از واکه ها در دو نقطه آغاز و مرکز گذار همخوان های لبی، تیغه ای، بدنه ای نشان داد که تنها در واکه های [o، u، a] تفاوت معناداری بین فرکانس سازه دوم در دو نقطه آغاز و مرکز گذار پس از همه همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای وجود دارد و در بقیه موارد اختلاف این دو متغیر معنادار نیست.
فاجیک: مدل شبکه عصبی ژرف کد گذار-کدگشای و منابع زبانی مرتبط برای نویسه گردانی میان تاجیکی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان تاجیکی، یا به شکل درست تر گویش تاجیکی زبان فارسی، از گونه های زنده زبان فارسی است که در کشور تاجیکستان رواج دارد. مهم ترین تفاوت فارسی رایج در ایران با فارسی تاجیکی در سیستم نوشتار است که این تفاوت سبب ایجاد گسست فرهنگی میان دو ملتی که گفتار هم را متوجه می شوند، شده است. ساخت سامانه ای برای تبدیل این دو نوشتار می تواند به نزدیکتر کردن این دو ملت کمک شایان ذکری کند. در گذشته تلاش هایی برای ساخت نویسه گردان رایانشی بین این دو گونه نوشتار صورت گرفته است. این سامانه ها با استفاده از روش های سنتی و قانون محور این کار را انجام می دادند و برای همین خطاهای قابل توجهی در خروجی خود دارند. در این پژوهش تلاش شده است که با کمک روش های یادگیری ژرف این نویسه گردانی انجام شود. در دهه گذشته این روش ها تحول عظیمی در زبانشناسی رایانشی ایجاد کرده اند. در این پژوهش ابتدا پیکره موازی میان فارسی و تاجیکی جمع آوری شده است. سپس با کمک مدل های رشته به رشته یک سامانه نویسه گردانی با عملکرد بهتر نسبت به سامانه های گذشته ایجاد شده است.
وضعیت نمود استمراری در گویش لری بالاگریوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو نمود استمراری در گویش لری بالاگریوه را برپایه رویکرد دستور شناختی (لانگاکر، 1982؛ 2001) بررسی کرده است. در گویش لری بالاگریوه، زمان حال استمراری با استفاده از تکواژ hɑ که برگرفته از فعل hɑse «خواستن» است، ساخته می شود و برای ساخت گذشته استمراری از تکواژ he استفاده می شود. به این ترتیب، دلایل محدود شدن کاربرد فعل کمکی hɑse برای ساخت حال استمراری مورد بررسی قرار می گیرد. برای انجام این پژوهش، (820) جمله نمونه از روستاهای اطراف خرم آباد جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از روشی توصیفی -تحلیلی برپایه دستور شناختی استفاده شده است. داده ها نشان داده اند که هر تکواژ کاربرد متفاوتی دارد، زیرا تکواژ hɑ بر وقوع رویداد یا عملی در زمان حال دلالت دارد، در حالی که he برای بیان استمرار یا تکرار عمل به کار می رود؛ افزون بر این، هر دو تکواژ برای تولید فرایند های ناقص از محمول های کامل استفاده می شوند؛ همچنین، نفی ناپذیری، استمرارپذیری محمول ایستا به صورت حال کامل و کاربرد هم زمان هر دو تکواژ در برخی از صورت های زمان حال ازجمله ویژگی های منحصربه فرد ساختار استمراری در گویش لری بالاگریوه است.
جایگاه و ویژگی های عناصر نحوی مؤثّر بر دامنۀ خوانش نمودی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود واژگانی مشخّصه ای معنایی است که نشان می دهد رویداد بیان شده به وسیله فعل، چگونه در طول زمان به پیش می رود و دو ویژگی مستقل؛ انطباق مفعول با رویداد و مشخّصه رویداد را دارد. براثر تعامل این ویژگی ها، فضایی نحوی در گروه فعلی تشکیل می شود که آن را دامنه خوانش نمودی می نامند. در پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد مک دونالد (2006 و 2008)، چگونگی اشتقاق نحوی محمول های حصولی و غایت مند و تشکیل دامنه خوانش نمودی در آن ها بررسی شده است. براساس نتایج پژوهش، در فرایند تشکیل دامنه خوانش نمودی اگر موضوع درونی اسم کمیت دار یا اسم جمع عریان باشد، مشخّصه نامعیّن با گروه نمودی هم نمایه می شود و درنتیجه، دامنه خوانش نمودیِ گسترده تشکیل می شود؛ امّا اگر موضوع درونی اسم شمارش ناپذیر باشد، با گروه فعلی کوچک هم نمایه می گردد و دامنه خوانش نمودیِ کمینه تشکیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که وجود یا فقدان ویژگی [کمیت] در گروه اسمی به تنهایی تعیین کننده دامنه خوانش نمودی نیست، بلکه حضور گروه نمود و جایگاه موضوع درونی پس از حرکت در نمودار درختی نیز در تعیین این دامنه اثرگذار است.