مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سبک های حل مسأله
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی عامل های خطرساز برای اقدام به خودکشی و مقایسه این عامل ها در افرادی می باشد که چنین سابقه ای ندارند.
مواد و روش ها: در یک طرح مورد- شاهدی، 120 نفر از اقدام کنند گان به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان آذرشهر در سال 1390 با 140 نفر از افراد گروه گواه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شده بودند، مقایسه شدند. داده ها به کمک پرسش نامه ابزار سنجش خانواده (FAD یاFamily Assessment Device ) ، سبک های مقابله ای (Style Questionnaire ) و چک لیست رویدادهای استرس زای زندگی (researcher-made stressor life events checklist ) گردآوری و با استفاده از آزمون t و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: اقدام کنند گان به خودکشی در ویژگی هایی هم چون: ارتباط (02/0p=)، حل مسأله (001/0p=)، نقش ها (001/0p=)، همراهی عاطفی (01/0p=)، آمیزش عاطفی (001/0p=)، عملکرد کلی خانواده (001/0p=)، عملکرد ضعیفی داشتند، از سبک های هیجان مدار استفاده می کردند (001/0p=) و رویدادهای استرس زای بیشتری را در مقایسه با گروه گواه تجربه کرده اند (001/0p=). 66 درصد واریانس مربوط به اقدام به خودکشی توسط متغیرهای حل مسأله، عملکرد کلی خانواده، سبک مسأله مدار و رویدادهای استرس زای زندگی تبیین شد که از این میان رویدادهای استرس زای زندگی بیشترین سهم (58 درصد) و عملکرد کلی خانواده کمترین سهم (1 درصد) را داشتند.
نتیجه گیری: ویژگی های خانوادگی نامطلوب، سبک های حل مسأله غیر مؤثر و رویدادهای استرس زای زندگی می توانند منجر به افزایش مشکلات روان شناختی از جمله اقدام به خودکشی شوند.
پیش بینی بار روانی ویروس کرونا در زنان خانواده در ایام قرنطینه: نقش سبک های حل مسئله و سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های حل مسئله و سرمایه روانشناختی در استرس ادراک شده حاصل از ویروس کرونا در زنان خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و از جامعه آماری زنان شهر بندرعباس، تعداد 155 زن به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996)، سرمایه روانشناختی لوتانز و آویلو (2007) و استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملسین (1983) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: بین سبک های حل مسئله درماندگی، اجتناب و گرایش با استرس ادراک شده همبستگی مثبت و بین سبک های حل مسئله مهارگری، خلاقیت و اعتماد با استرس ادراک شده همبستگی منفی معناداری برقرار بود (01/0=p)؛ همچنین بین خرده مقیاس های خودکارآمدی و تاب آوری با استرس ادراک شده (01/0=p) و نمره کل سرمایه روانشناختی و خرده مقیاس امیدواری و خوش بینی با استرس ادراک شده (05/0=p) همبستگی معناداری برقرار است. ضرایب رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک مهارگری با ضریب بتای (27/0=β)، سبک خلاقیت با ضریب بتای (24/0=β)، سرمایه روانشناختی خودکارآمدی با ضریب بتای (20/0=β)، سرمایه روانشناختی تاب آوری با ضریب بتای (19/0=β)، و سرمایه روانشناختی خوش بینی با ضریب بتای (17/0=β) توانست استرس ادراک شده حاصل از کرونا ویروس را در زنان پیش بینی کند. نتیجه گیری: با بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش، به نظر می رسد استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان و داشتن احساس معنا در زندگی می تواند از میزان شدت بار روانی در شرایط استرس زا بکاهد.
بررسی تأثیر سبک های حل مسأله بر بی طرفی حسابرس: آزمون نظریه روان شناختی- رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
113 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: سبک های حل مسأله، فرایند شناختی هستند که بر پایه آن افراد راهبردهای مناسب و اثربخش خود را در مواجهه با مسائل و مشکلات انتخ اب می کنند. این سبک ها، به عنوان یکی از م دل های ن ظام ده ی و پ ردازش اطلاعات، موجب اخذ تصمیمات مناسب می شوند. هدف این پژوهش، بررسی ت أثیر سبک های حل مسأله با رویکرد روان شناختی- رفتاری بر بی طرفی حسابرس است. روش: از روش توص ی فی- پی مایش ی و ابزار پرس ش نامه اس تاندارد در این پژوه ش اس تفاده شده است. نمونه آماری پژوه ش شامل 503 نف ر ح سابرسان مشغول به کار در س ازم ان ح سابرس ی و موس س ات ح س ابرس ی عض و جام عه ح س ابداران رس می ای ران در سال 1399 می باشد که با روش نم ونه گ یری تص ادف ی س اده انتخ اب ش دند. همچنین از طریق م دل یابی مع ادلات س اخ تاری با بهره گیری از نرم افزار PLS، فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: شواهد آزمون نشان می دهد که بین سبک های حل مسأله با رویکرد روان شناختی- رفتاری کسیدی و بی طرفی حسابرس رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، سبک های خلاقانه، گرایش، اعتماد، جهت یابی، مهارگری و اجتناب به ترت یب بر بی طرفی حسابرس بی شترین تأث یر را دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که سب ک های حل مسأله، بی طرفی حسابرس را تحت تأثیر قرار می دهد. به طوری که، سبک های حل مسأله بر پردازش اطلاعات، ارزیابی بی طرفانه شواهد و تصمیم گیری و قضاوت حرفه ای حسابرسان تأثیرگذار است. لذا، نتایج پژوهش می تواند موجب بهبود تصمیم گیری و قضاوت حرفه ای حسابرس گردد و مفاهیم نظریه روان شناختی- رفتاری کسیدی را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی نماید.
رابطه بین ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی و سبک های حل مسأله با تاب آوری در اپراتورهای مراکز پاسخگویی اضطراری 112(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هفتم تابستان ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ م) شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
مقدمه: اپراتوری خط اضطراری 112 هلال احمر، فعالیت داوطلبانه ای است که به دلیل درگیرشدن با مشکلات و بحران ها فشار روانی زیادی همراه دارد. لازمه مشاغل پراسترس، داشتن ویژگی های رفتاری و شخصیتی مشخصی است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی و سبک های حل مسأله با تاب آوری در اپراتورهای مراکز پاسخگویی اضطراری هلال احمر می باشد. روش: این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی است که به صورت مقطعی در سال 93 انجام شد. تمامی اپراتورهای مرد خط اضطراری 112 هلال احمر سراسرکشور که درحال حاضر تعداد کل آنها 248 نفر است، در این تحقیق بررسی شدند. آزمودنی های این مطالعه 103 نفر اپراتور مرد شرکت کننده بود که به روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس انتخاب شدند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی، سبک های حل مسأله و تاب آوری در اختیار اپراتورهای گروه نمونه قرار گرفت. در نهایت 93 نفر از اپراتورها، پرسشنامه ها را به پژوهشگران عودت دادند. در این پژوهش از نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها و آزمون های همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، ویژگی های شخصیتی برون گرایی و وجدان مداری با تاب آوری رابطه مثبت معنادار دارند و وجدان مداری و خودکارآمدی قادر به پیش بینی تاب آوری اپراتورها می باشد. از بین سبک های حل مسأله، رابطه سبک گرایشی با تاب آوری، مثبت و در سطح 05/0 معنا دارست (209/0r=). رابطه تاب آوری روان شناختی با سبک اعتماد (281/0 r=)، سبک خلاقانه (442/0r=) و سبک کارآمد (402/0 r=)، در سطح 01/0 معنی دار است و از این میان، سبک مقابله ای خلاقانه می تواند 6/18درصد از تغییرات تاب آوری را پیش بینی کند. نتیجه گیری: قرارگرفتن بلندمدت در برابر عوامل استرس زا بدون توجه به نیازهای اپراتورها همچون زمان و مکان استراحت، مدت زمان ساعات کاری و فرصت کم بین تماس ها برای تخلیه هیجانی ناشی از شنیدن اخبار حوادث می تواند با تأثیر بر سبک های حل مسأله اپراتورها، تاب آوری آنها را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه بر بهداشت روان و عملکرد شغلی آنها اثر سو داشته باشد. از این رو به نظرمی رسد حمایت روانی- اجتماعی اپراتورها می تواند به تحقق اهداف جمعیت هلال احمر کمک کند. درضمن، براساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود پژوهش های گسترده تری در خصوص ارزیابی با جزییات بیشتر نیازهای روان شناختی این گروه از امدادگران انجام گیرد.
تأثیر الگوی یادگیری معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس مسأله محور بر سبک های حل مسأله یادگیری زبان انگلیسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
328 - 342
حوزه های تخصصی:
یادگیری فعالیتی دگرگون ساز است که افراد را برای مقابله با رویدادها و سازش با محیط آماده می سازد. لذا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر الگوی یادگیری معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس مسأله محور بر سبک های حل مسأله یادگیری زبان انگلیسی دانشجویان پرداخته است. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون است که در دو گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. شرکت کنندگان تعداد 320 نفر به صورت در دسترس با جایگزینی تصادفی بودند. به منظور جمع آوری داده ها، ابتدا پرسشنامه حل مسأله کسیدی و لانگ به عنوان پیش آزمون روی دو گروه اجرا شد. سپس، نحوه آموزش در گروه کنترل به شیوه مرسوم و در گروه آزمایش تحت الگوی آموزش معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس حل مسأله بود. جهت بررسی میزان یادگیری، نمرات پس آزمون دو گروه با هم مقایسه شد. جهت بررسی نرمال بودن جامعه مورد مطالعه آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون تی تست مستقل انجام شد. یافته ها نشان داد که استفاده از این الگوی تدریس بر سبک های حل مسأله سازنده و غیرسازنده یادگیری زبان انگلیسی دانشجویان تأثیر دارد. همچنین، عملکرد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهتر و تفاوت یادگیری معنادارتر بود. اما پیش آزمون تأثیر و برتری معنی داری بر پس آزمون دو گروه نداشته است. یادگیری به این شیوه تدریس، یکی از نیازهای اساسی آموزش امروزی در همه سطوح تحصیلی است. با توجه به مزایایی چون تقویت ژرف اندیشی، تفکر تحلیلی، تفکر انتقادی، خلاقیت، اطمینان در اتخاذ تصمیم و حل مسأله، این شیوه تدریس می تواند به عنوان روشی مکمل در کنار آموزش های سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر سبک های حل مسأله بر خودکارآمدی حسابرسان دیوان محاسبات ایران (آزمون نظریه شناختی و رفتاری کسیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: خودکارآمدی، به اعتقاد حسابرس به توانمندی های فردی اشاره دارد که موجب می شود حسابرس بر وضعیت های موجود کنترل بیشتری داشته باشد و از این طریق عملکرد و قضاوت حرفه ای را بهبود بخشد. لذا، خودکارآمدی حسابرس می تواند تحت تأثیر سبک های حل مسأله قرار -گیرد. بدین منظور در این تحقیق، تأثیر سبک های حل مسأله بر خودکارآمدی حسابرسان دیوان محاسبات ایران بررسی شده است. روش پژوهش: روش توصیفی- پیمایشی و از منظر هدف، از نوع کاربردی می باشد که از ابزار پرس ش نامه اس تاندارد اس تفاده شده است. نمونه پژوهش 406 نفر حسابرسان دیوان محاسبات می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که سبک های حل مسأله بر خودکارآمدی حسابرسان دیوان محاسبات تأثیر معنی دار دارند. بنابراین سبک های خلاقانه، اعتماد، گرایش، درماندگی، مهارگری و اجتناب به ترتیب بیشترین تأثیر را بر خودکارآمدی حسابرس دارند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج این پژوهش می تواند به دیوان محاسبات کشور کمک کند در استخدام حسابرسان جدید، نوع سبک های حل مسأله آنان را در نظر گرفته، تا از این طریق با بهبود خودکارآمدی فردی، کیفیت حسابرسی را افزایش دهند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند مفاهیم نظریه شناختی و رفتاری کسیدی را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی دولتی نماید.