مطالب مرتبط با کلیدواژه

آسیب مغزی


۱.

آیا شرکت در بوکس آماتور باعث اختلالات مزمن توجه می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب مغزی تمرکز اختلالات توجه بوکس آماتور مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷۶ تعداد دانلود : ۸۱۴
بوکس یکی از ورزش های سازمان یافته پربرخورد است که پیروزی در آن در دو سطح آماتور و حرفه ای با ضربات هدفمند و مکرر به بدن و سر حریف به دست می آید، ازاین رو آسیب سر ناشی از ضربه در بوکسورها دور از انتظار نیست. ممکن است به هنگام وقوع این آسیب، با وجود سالم بودن همه قابلیت های شناختی، بهره وری شناختی کلی از بی توجهی، تمرکز ناقص و خستگی متعاقب متضرر شود. بنابراین هدف تحقیق بررسی اختلالات توجه در بوکسورهای آماتور بود. جامعه آماری این مطالعه، بوکسورهای فعال شهر تهران و آزمودنی های تحقیق حاضر 30 بوکسور آماتور مرد باسابقه (1/3±24 ساله) با تجربه ای بیش از چهار سال به عنوان گروه آزمایش؛ و 30 بوکسور آماتور مرد مبتدی (2/4±25 ساله) با سابقه کمتر از یک سال و 30 دونده مرد 400 و 800 متر (7/2±24 ساله) به عنوان گروه کنترل بودند. برای ارزیابی توجه از فرم S3 آزمون توجه مداوم داف تحت سیستم آزمون وینا استفاده شد. در این آزمون ردیفی از هفت مثلث در فاصله های زمانی نامنظم بر روی صفحه ی نمایشگر ظاهر می شود و زمانی که تعداد سه مثلث رو به پایین باشد، آزمودنی باید کلید واکنش را با حداکثر سرعت فشار دهد. در این آزمون که در مدت 35 دقیقه اجرا می شود، در هر ثانیه یک محرک ظاهر می شود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و در سطح معناداری 05/0 بررسی شد. یافته ها نشان داد که در هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد (05/0 >P)؛ بدین معنا که حتی دوره های طولانی تر از چهار سال بوکس آماتور موجب ایجاد اختلال در مؤلفه های توجه نمی شود. نتیجه گیری می شود که شدت ضربات واردشده در بوکس آماتور به حدی نمی رسد که حداقل در قسمت هایی که توجه را کنترل می کنند سبب ایجاد آسیب مغزی شود.
۲.

اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر حافظه آینده نگر بیماران دچار آسیب مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب مغزی توان بخشی شناختی حافظه آینده نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۴۲۱
هدف: هدف پژوهش، تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد حافظه آینده نگر بیماران دچار آسیب مغزی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه انتظار و جامعه آماری کلیه بیماران دچار آسیب مغزی مراجعه کننده به متخصصان مغز و اعصاب شهرکرد در پاییز ۱۳۹۳ به تعداد 150 نفر بود. ۵۲ بیمار دچار آسیب مغزی پس از احراز ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و انتظارجایگزین شد. گروه آزمایش، ۸ جلسه با استفاده از نرم افزار توان بخشی حافظه، آموزش دید و افراد گروه انتظار مداخله ای دریافت نکرد و آموزش این گروه به بعد از انجام پژوهش موکول شد. برای ارزیابی حافظه آینده نگر در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر کرافورد، اسمیت، مایلور، دلاسالا و لوجی (2003) استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنادار بین میانگین نمره های حافظه آینده نگر گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون، همچنین معنادار نبودن تفاوت بین نمره های پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تاثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد حافظه آینده نگر بیماران دچار آسیب مغزی بود. نتیجه گیری: توان بخشی شناختی رایانه ای اثر چشمگیری بر بهبود عملکرد حافظه آینده نگر بیماران آسیب مغزی دارد، بنابراین می توان از آن به عنوان روش موثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این گونه بیماران سود جست. کلیدواژه ها: آسیب مغزی، توان بخشی شناختی، حافظه آینده نگر
۳.

اثربخشی توان بخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری نوجوانان با آسیب مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان بخشی شناختی حافظه کاری آسیب مغزی نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۰۲
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری نوجوانان با آسیب مغزی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جهت اجرای این پژوهش 20 نفر از نوجوانان 18-9 سال دچار آسیب مغزی تروماتیک مراجعه کننده به مراکز درمانی در شهرک صدف شهریار (کلینیک پارندمهر) به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری حافظه کاری از خرده آزمون فراخنای ارقام مقیاس وکسلر4 (سنجش شنیداری حافظه کاری) و آزمون بنتون (سنجش دیداری- فضایی حافظه کاری) استفاده گردید. گروه آزمایش تحت مداخله توان بخشی شناختی(12 جلسه 45 دقیقه ای) قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری عملکرد حافظه ی کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری (سنجش شنیداری و سنجش دیداری- فضایی) گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون نشان داد. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره های پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان بخشی شناختی بر عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی بود. بنابراین توان بخشی شناختی اثر معناداری بر بهبود عملکرد حافظه کاری بیماران مبتلابه آسیب مغزی دارد و می توان از آن به عنوان روش مؤثر و مفید برای بهبود عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی سود جست.
۴.

اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بر تنظیم هیجان و مکانسیم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در بهبود ترومای پس از آسیب مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب مغزی اختلال شخصیت مرزی تروما تنظیم هیجان ذهن اگاهی مثبت اندیشی مکانسیم های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۵
زمینه و هدف: امروزه اثرات آموزش های مثبت اندیشی و ذهن آگاهی بر کسی پوشیده نیست و می توان از اثرات مثبت آن بر آن را بر روی بیماران مشاهده نمود. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بر تنظیم هیجان و مکانسیم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در بهبود ترومای پس از آسیب مغزی به روش نیمه آزمایشی انجام گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ناشی از ترومای آسیب مغزی بودند که از میان آن ها 60 نفر برای این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب می شوند. این پژوهش بر پایه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) اجرا شد. ابزار گرد آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی (2001) و پرسشنامه پرسشنامه استاندارد اندروز (1998) بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آماری توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده در مرحله پیش آزمون بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری از نظر سطح تنظیم هیجان و مکانسیم های دفاعی وجود نداشت. اما پس از مداخله (آموزش مثبت اندیشی و ذهن آگاهی) به طور معنی داری بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به میانیگن های اصلاح شده حاصل از تحلیل کواریانس میتوان نتیجه گرفت آموزش مهارت های مثبت اندیشی و ذهن آگاهی موجب بهبود سطح تنظیم هیجان و بهبود مکانسیم های دفاعی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میگردد.
۵.

بررسی تأثیر ویژگی معنایی جانداری و نقش های موضوعی بر آرایش جمله در بیماران زبان پریش فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب مغزی زبان پریشی نقش های موضوعی جانداری آرایش جمله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
آسیب های مغزی و زبان پریشی ناشی از آن بسیار شایع بوده و شناخت سریع آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. توصیف توانمندی های گفتار و زبان در بیماران زبان پریش، به تشخیص اختلالات مربوطه، ارزیابی و غربالگری آنان کمک می کند. از این رو،  به منظور تعیین اختلالات زبانی ناشی از آسیب مغزی در بیماران زبان پریش و نیز برای نشان دادن تأثیر تفاوت های ساختاری زبان ها بر ماهیت علائم زبان پریشی این تحقیق انجام گرفته است. روش بررسی در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. نمونه های مورد مطالعه، هفت بیمار آسیب مغزی بودند که با تشخیص قطعی زبان پریشی در مراکز گفتاردرمانی تهران تحت درمان بودند. گروه شاهد شامل ده فرد سالم بود که ازنظر سن، زبان و میزان تحصیلات با گروه مورد همخوانی داشتند. متغیر مورد بررسی در این مطالعه، آرایش جمله و تأثیر ویژگی معنایی جانداری و نقش های موضوعی بر ترتیب قرار گرفتن گروه اسمی در جمله های بیماران زبان پریش بود. آزمون شامل دو بخش شفاهی و کتبی بود. بخش شفاهی آزمون توصیف تصاویر و بخش کتبی آزمون جمله های به هم ریخته بود که می بایست توسط بیمار مرتب می شد. داده های به دست آمده در دو گروه مورد قضاوت آماری قرار گرفت. در تمامی آزمون ها صد در صد افراد شاهد بدون در نظر گرفتن ویژگی جانداری، برای توصیف تصاویر از توالی کنش گر/کنش پذیر استفاده کردند، اما در مورد بیماران، ویژگی جانداری بر ترتیب قرار گرفتن گروه های اسمی مؤثر بود و در برخی موارد سبب پیشی گرفتن کنش پذیر بر کنش گر شد. بر اساس داده های به دست آمده به نظر می رسد که افراد دچار آسیب مغزی علاوه بر استفاده از نقش های معنایی در تعیین توالی گروه های اسمی قادر به درک و تشخیص ویژگی معنایی جانداری در گروه های اسمی نیز بوده و در کنار نقش های موضوعی از آن به عنوان عاملی مؤثر بر ترتیب قرارگرفتن گروه های اسمی استفاده می کنند.