"از افعالی که در ساخت موضوعی آنها هم موضوع برونی و هم موضوع درونی مستقیم وجود دارد، میتوان هم اسم فاعل و هم اسم مفعول ساخت و مصدر این افعال میتواند در ترکیبات اسمی با دو گروه اسمی ظاهر شود.از افعالی که دارای ساخت موضوعی با یک موضوع برونی هستند فقط میتوان اسم فاعل ساخت و مصدر آنها در ترکیبات اسمی با یک گروه اسمی رخ میدهد.از افعال دارای ساخت موضوعی با یک موضوع درونی فقط میتوان اسم مفعول مشتق کرد و مصدر آنها در ترکیبات اسمی با یک گروه اسمی ظاهر میگردد.
"
گفتمان (discourse) عبارت است از چگونگی تولید و سامان گرفتن یک متن- چه کتبی و چه شفاهی- از جانب تولید کننده و فرآیند درک آن از جانب مخاطب. تحلیل گفتمان در حقیقت تحلیل متن است. از آن جایی که یک کلام بدون پیش زمینه به وجود نمی آید، تحلیل گفتمان در حقیقت تحلیل عوامل و پیش زمینه های کلام است. بررسی عوامل برون متنی و درون متنی موجب فهم بهتر یک متن می شود. مقاله حاضر به بررسی گفتمان سخنان علی (ع) در نهج البلاغه می پردازد. از مولفه های مهم گفتمان امام علی (ع) عدالت گرایی، دنیا و دنیا پرستی، حکومت، زهد، انسان شناسی و... است. از نکات برجسته این مقاله، تفاوت گفتمان امام علی (ع) با پیامبر (ص)، تاکید بر زهد و آخرت گرایی، نگاه ویژه امام به حکومت و انسان شناسی می باشد.
خوشبختی یا بدبختی، تنها در خانه آدمی را نمی کوبد. گاهی اقبال و ادبار به چیزهای دیگر نیز روی می آورد. شهری در میان شهرها، گلی در میان گلها، روزی در میان روزهای هفته، ماهی در برابر ماههای دوازده گانه سال و عددی در میان اعداد و... یا بدبختی دست و پنجه نرم می کند. گاهی این بدبختی یا خوشبختی در میان حروف کلمه، یعنی صورت مکتوب پاره های صوتی یک کلمه، نیز خودنمایی می کند و داغ بدبختی بر پیشانی حرفی در میان حروف می نهند و آن را گوشه نشین و گاهی از میدان بدر می کشند. می بینیم حرف همزه از آغاز خودنمایی و کاربرد، بدبخت بوده است. زیرا در نامگذاری حروف، غالبا نام حرف با مخرج صوتی آن بستگی دارد و نام حرف را از نخستین طنین صورت می گیرند: ب با ت تا ج جیم و... اما در همزه چنین نیست. می گویند نخست نام آن با تکیه به آواز آن، امزه نهادند. اما به بهانه ادای این حرف از بن کام و همانندی این ادابا – قی و غثیان، امزه به همزه بدل گشت از سوی دیگر چون این حرف برخلاف حروف دیگر، در نوشتن شکل ثابتی ندارد و تحت تاثیر حرکت آن یا حرکت پیش از آن به صورت «ا.و.ی» مکتوب می گردد، بنابراین در میان حروف به صورت «لا» پیش از حرف (ی) خودنمایی کرد یعنی صورت معینی ندارد. بعضی می گویند حرف نخست الفبا همزه است و اگر در الفبا به آن الف می گویند مراد الف متحرک ست و الف متحرک همان همزه است و الف را تا مدتی پیش در میان الفبا به صورت «لا» لام الف و پیش از حرف «ی» می آورند. و چون حرف الف ساکن ما قبل مفتوح می باشد و تلفظ کلمه با ابتدا به ساکن ناشدنی ست بنابراین «لام» را به آن چسبانیدند تا بتوان آن را تلفظ کرد و نمایش داد...