فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۲۱ تا ۷٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه می توان به هر فعل مثبتی عنصر منفی ساز افزود و آن را منفی کرد، در این نوشته این پرسش مطرح شده است که آیا منفی کردن جمله، تنها با افزودن نشانه نفی به فعل آن است و آیا هر جمله مثبت، یک نظیر منفی نیز دارد؟ در این بررسی، صورت منفی چند جمله فارسی با رویکردی نقش گرا، براساس نظر گیون و میستامو، دو تن از نظریه پردازان زبان شناسی نقش گرا، مطالعه می شود و روش کار تحلیلی- توصیفی است. از آنجاکه جمله-های مثبت و منفی، بافت گفتمان و پیش انگاره های متفاوتی دارند و افزودن عنصر منفی ساز به فعلِ جمله مثبت، تمام یا بخشی از معنای آن را تحت تأثیر قرار می دهد، در مواردی تنها منفی کردن فعل کافی نیست و منفی سازی جمله با تغییرات ثانویه ای همراه است. همچنین در زبان فارسی همیشه چنین نیست که هر جمله مثبت یک قرینه منفی نیز داشته باشد.
رده شناسی واژه بست در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساختواژه، واژه بست به واحدی اطلاق می شود که حد واسط تکواژهای آزاد و وابسته است و تفکر سنتی تقسیم تکواژها به دو گروه آزاد و وابسته را بطور جدی مورد سؤال قرار می دهد. واژه بست ها، هم بعضی از خصوصیات واژه ای و هم برخی از ویژگیهای تکواژهای وابسته را دارند. مطالعه واژه بست ها حوزه مهمی از زبانشناسی از جمله ساختواژه و نحو را در بر می گیرد. در مقاله حاضر تأکید بیشتر بر ساختار ساختواژی واژه بست های زبان فارسی است، اما بحث های نحوی نیز به ناگزیر دنبال شده است و سعی بر آن است تا واژه بست های زبان فارسی بر اساس متغیرهای رده شناختی که ماهیتی جهانی دارند، مورد مطالعه قرار گیرند. از این رو واژه بست های زبان فارسی بر اساس الگوهای رده شناختی آیخن والد (2003)،بیکل ونیکلز (2007)، و کلاونس (1985) مورد مطالعه قرار گرفته اند. مقاله حاضر ثابت می کند که می توان از الگوی پیشنهادی آیخن والد به عنوان ابزاری علمی و البته مناسب جهت تشخیص و مطالعه واژه بست های زبان فارسی استفاده کرد.
ساخت اطلاع در بندهای متممی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان گفتار شهر اصفهان کی و چگونه فارسی شد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی اگرچه ریشه دوهزار و پانصدساله در فارس دارد، نوع مسلمانی آن، که به ما رسیده، از خراسان برخاست و، در طول چندین قرن، رفته رفته به غرب و مرکز و جنوب فلات ایران سرایت کرد و شهرنشینان آن نواحی لهجه های محلی خود را، به سود فارسی دری، رها کردند. پیش از آن، از آذربایجان تا همدان تا اصفهان لهجه هایی خویشاوند بازمانده از زبان مادی رواج داشت که وسیله سرودن اشعار معروف به فهلویات است. در این گفتار، از روی آثار بازمانده از زبان قدیم شهر اصفهان و گویش های زنده در پیرامون شهر، مطرح می شود که فارسی در مقام زبان گفتار از چه زمانی در شهر ریشه گرفت و چگونه زبان مادی را تا دورترین بلوکات اطراف اصفهان به عقب نشینی واداشت.
مقایسة فرایندهای واجی همخوان های گویش لری بالاگریوه با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوانهای گویش لری بالاگریوه و مقایسة آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونة رایج لری در شهر خرمآباد استان لرستان است. دادهها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. دادهها برمبنای الفبای بینالمللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه میشوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثیشدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعالترند.
The Effect of Teaching Vocabulary through Synonymous, Semantically Unrelated, and Hyponym Sets on EFL Learners’ Retention تأثیر تدریس واژه ها از طریق گروه واژه های مترادف، فاقد ارتباط معنایی، و دارای شمول معنایی بر بیادسپاری فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Many textbooks include semantically related words and sometimes teachers add synonyms, antonyms, etc. to the words in order to present new vocabulary items without questioning the possible effects. This study sought to investigate the effect of teaching vocabulary through synonym, semantically unrelated, and hyponym sets based on Higa’s (1963) proposed continuum. A total of 120 Iranian intermediate EFL adults were selected and classified into two high and low language proficient learners based on their PET (2003) scores. They learned the vocabulary items based on the three above-mentioned methods. Learners’ vocabulary achievement was measured using Paribakht and Wesche’s (1993) Vocabulary Knowledge Scale (VKS) in order to assess both the quantitative (number of learnt vocabulary [NLV]) and the qualitative knowledge of vocabulary (depth of learnt vocabulary [DLV]) by administering the same test twice with a two-week interval for obtaining ST and LT results. To address research questions, two independent two-way ANOVAs and two mixed design two-way ANOVAs were conducted. The results revealed that the learners from synonym sets group gained better ST vocabulary achievement quantitatively and language proficiency level proved not to play any significant role in the learners’ vocabulary accomplishment based on belonging to any given group. It was also revealed that quantitatively hyponym, semantically unrelated, and synonym set groups were respectively the most effective methods of clustering that lead to less forgetting in LT which supports Higa’s proposition.
مطالعه تطبیقی ضمایر شخصی در فارسی و ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات یادگیری زبان دوم همواره به نقش و تأثیر زبان مادری توجه داشته است. از آنجا که دانش یادگیرنده از زبان اول، اساسی را برای مقایسه با زبان دوم فراهم می کند، آگاهی از دانش و تجربه پیشین یادگیرنده، در آموزش زبان، از جمله طراحی مواد آموزشی، نقش بسزایی دارد که یکی از مؤلفه های اصلی در امر آموزش است. در این پژوهش ضمایر شخصی در زبان های فارسی و ژاپنی از نظر ویژگی های نحوی، ساختواژی و معنایی توصیف و مقایسه شده است. بررسی مقایسه ای بین دو زبان نشان می دهد که ضمایر در فارسی و ژاپنی از نظر مشخصه های کلی نظیر شخص و شمار مشابه است و از نظر انتخاب مرجع در جمله، به شکل یکسان عمل می کند. علی رغم این شباهت ها، وجود تفاوت های صوری و کاربردی و استفاده گسترده از ضمیر «تهی» در ژاپنی، دشواری هایی را در یادگیری این مقوله فراهم می آورد. اصلی ترین اختلاف بین فارسی و ژاپنی، صورت های نشان دهنده مشخصه هایی است که ضمایر رمزگذاری می کند. در فارسی این مشخصه ها را تکواژهای ضمیری نشان می دهد، در حالی که در ژاپنی بروز آوایی ندارد و از بافت گفتمان، تشخیص پذیر است.
حرکت سازه به ابتدای جمله در زبان فارسی: مبتداسازی یا کانونی سازی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر برونگرایی و درونگرایی بر درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی مهارت گفتاری فارسی زبانان فراگیر زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور پاسخ به این سؤال طراحی شد که آیا نوع شخصیتی برونگرا یا درونگرای فارسیزبانان فراگیر زبان ژاپنی تأثیری بر میزان درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی گفتار ژاپنی آنها داردیا خیر. بدین منظور 65 نفر ازدانشجویان زبان و ادبیات ژاپنی که در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند، به عنوان آزمودنیها مورد استفاده قرار گرفتند. ابتدا از آنان خواسته شد تا به پرسشنامة شخصیتی آیزنک پاسخ دهند. بعد از مشخص شدن نوع شخصیتی شرکتکنندگان، از آنان آزمـون مصـاحبة ایفـای نقش (Role-play) گرفته شد و اطلاعات آن ضبط گردید. سپس نمرة شرکتکنندگان در درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی مشخص شد. سرانجام با استفاده از آزمون t مستقل، مشخص شد که گرچه نوع شخصیتی آزمودنیها اثر معنیداری به نفع دانشجویان درونگرا بر میزان درستی ساختاری و تراکم واژگانی دارد، ولی نوع شخصیتی اثر معنیداری بر روانی بیان ندارد. توجه به نتایج این تحقیق اهمیت شناخت آموزگار را از جنبههای مختلف شخصیت زبانآموزان، از جمله درونگرا و برونگرا بودن آنان به عنوان وسیلهای برای بهبود و تسهیل روند آموزش زبان مورد تأکید قرار میدهد.
بررسی مصداقی امثال و حکم در زبان های فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثل ها ، یکی از نمود های فرهنگ ملت هایند که به دلیل رواج آن ها در زبان روزمره ، مطالعه بین فرهنگی آن ها ضرورتی اجتناب ناپذیر است ؛ چرا که بدون آگاهی از فرهنگ و امثال زبان مقابل ، فهم آن زب ان دشوار می نماید . هدف مقاله حاضر معرفی پیشینه مثل های پارسی و مقایسه نماد ه ای آنها با مثل های آلمانی است . به این منظور مثل های پارسی به سه بخش مذهبی ، ادبی و مردمی تقسیم و در هر بخش بستر های مختلفی که خاستگاه این امثال اند، بررسی شده اند. سپس، مثال هایی همراه با برابرهای آلمانی آنها آورده و استعارات موجود در امثال هر دو زبان بررسی شده اند. از این مطالعه، این نتیجه حاصل آمد که در برابر مثل های پارسی، مثل های آلمانی با همان پیام وجود دارند. از سوی دیگر وجود استعاره های متفاوت در مثل های پارسی و آلمانی، نشانگر تأثیر فرهنگ بر ساخت و کاربرد استعاره ها است.
Explicit vs. Contrastive-based Instruction of Formulaic Expressions in Developing EFL Learners’ Reading Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
As an integrative component of textual structure, formulaic expressions (FEs) play a key role in communicating the message and comprehending the text. Furthermore, interlingually contrastive features of FEs add to their both significance and complexity of their instruction. Given these facts, this study was an attempt to explore a sound mechanism on how to teach FEs; whether an explicit or CA-based approach to FEs instruction could entail various achievements among EFL learners’ reading ability. To this end, three groups of Iranian EFL learners, identified as homogeneous based on Nelson Proficiency Test, were classified into one control and two experimental (i.e. explicit and CA-based instruction) ones. They were exposed to conventional, explicit and CA-based instructions of a set of selected FEs developed into and presented in the form of an instructional handout. Their Knowledge of reading was also tested based on a researcher-made diagnostic test prior to the experiment. Both quantitative and qualitative paradigms were employed to measure both the achievements and the extent of contrast between Persian and English languages in terms of FEs. The former analysis revealed significance difference among the groups in terms of instruction type effectiveness; both explicit and CA-based instruction groups outperformed the control group; on the contrary, no statistically significant difference was revealed between the experimental groups. Additionally, the latter paradigm revealed differences and mismatches between Persian and English FEs in terms of semantic, syntactic and pragmatic parameters. The findings could be insightful for EFL instructors, learners, textbook writers, and syllabus designers to take into account issues like these in their pedagogical programs.
روش تدریـس: نامه خاموش!
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری پیکره ها در آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه کوششی درجهت بررسی اعمال روش داده گرای مبتنی بر پیکره های زبانی، به شیوه ای استنتاجی و فراگیرمحور در کلاس های آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. به طور مشخص، در این پژوهش به ارزیابی راهکارهای بالقوة دانشجویان ایرانی در کلاس های درس آموزش زبان انگلیسی در استفاده از پیکره های بسیار بزرگ یک زبانه برای جست وجوی الگوهای دستوری خاص می پردازیم. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که رای زنی با پیکره ها به عنوان مکمل ابزار سنتی یادگیری زبان مانند کتاب های دستور زبان، واژه نامه های یک زبانه و واژه نامه های دوزبانه و غیره، تأثیر بسزایی در یادگیری زبان دوم در کلاس های درس داشته است. همچنین، نتایج بیانگر این است که با بالارفتن سطح مهارت زبانی دانشجویان، تأثیر پیکره بر خودآموزی آنان نیز افزایش می یابد. میانگین پیشرفت کلی دانشجویان در سطوح مختلف زبانی با استفاده از پیکره ها 4/18% است که در نوع خود بسیار امیدوارکننده می باشد
The Effect of Digital Stories on Enhancing Iranian Pre-intermediate EFL Learners' Listening Comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۵, No. ۱۱, fall ۲۰۱۲
29 - 44
حوزههای تخصصی:
Learning a foreign language is a challenging process in which learners need motivation and encouragement through the use of modern techniques. The present paper investigates the effects digital stories may have on Iranian pre-intermediate EFL learners’ listening comprehension. To this end, the researchers carried out a quasi-experimental research in a language institution in Tabriz (Iran). In total, forty, 11-14-year-old female students participated in this research. Twenty students were in the experimental group and twenty in the control group. The Preliminary English Test (PET) was administered at the beginning of the study to check whether all participants were homogeneous in terms of English language proficiency. A pre-test of listening comprehension was designed to gather initial data on the learners' listening skill prior to the treatment. The experimental group was presented with digital stories in a technology-equipped classroom. After the treatment, a post-test was administered to both groups to test the learners' progression in listening comprehension. Then, using an ANCOVA test, the performance of two groups was compared.The findings indicated that the experimental group outperformed the control group in the final test. The results raise interesting issues related to the use of technology in the context of foreign language learning, substantiating the link between technology rich environment and improved language learning.
The Effects of the Types of TOEFL (P&P vs. CBT) and Computer Anxiety Level on Iranian EFL Learners' Performance on TOEFL
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۱ No. ۲, August ۲۰۱۲
35 - 58
حوزههای تخصصی:
This study was particularly concentrating on TOEFL type (CBT vs. P&P) and computer anxiety as independent variables, and test takers' performance as the dependent variable. The two TOEFL types (Paper-and-Pencil and Computer-Based) were given to 40 participants using counter balancing. The interval between the two tests was two weeks. The reason behind choosing this interval and counter balancing was to prevent the practice effect. Three days after the test, the computer anxiety questionnaire was also taken by the same participants. The results showed a high correlation between the scores on the two versions of the test (P&P vs. CBT), also there was no significant difference between the performances of t, and finally, there was no significant interaction between test type (P & high-, low-, and mid-anxious candidates on the two versions of the tesP vs. CBT) and computer anxiety level (high- anxious, low-anxious, and mid-anxious).
چگونگی اشتقاق مفاهیم غیر مکانی از مفهوم مکانی حرف اضافه «در» در حوزه معنا شناسی شناختی و بر اساس نظریه LCCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرف اضافه «در» یکی از حروف اضافه مکانی[1]فارسی و روشن ترین مفهومش، بیانگر رابطه هندسی- فضایی[2]بین شیء[3]متحرک (TR) و زمینه ای[4](LM) است که در آن واقع شده است؛ اما این واژه در کنار مفهوم مکانی اش، مفاهیم غیر مکانی[5]یا حالتی[6]متعددی را هم منتقل می کند. حال، سؤال این است که آیا این مفاهیم، مستقل از هم هستند و به طور تصادفی، به یک صورت واژگانی واحد نسبت داده شده اند یا اینکه به هم مربوط اند و ریشه ای مشترک دارند. فرضیه مقاله حاضر، این است که پیامد های نقشی متعلق به مفهوم مکانی حرف اضافه «در»، نقطه اتصال و ارتباط مفاهیم غیر مکانی این واژه با مفهوم مکانی اش هستند. برای روشن شدن این مطلب، نخست، بر اساس مثال های موجود در متون نوشتاری معمول در زبان فارسی، کاربرد های مفهوم مکانی این حرف اضافه و پیامد های نقشی مرتبط با این مفهوم را در بافت های مختلف به دست آورده ایم؛ سپس بافت هایی را شناسایی کرده ایم که در آنها، زمینه جدا شدن پیامد های نقشی از فضا های سازنده اولیه شان، یعنی رابطه هندسی- فضایی بین شیء و زمینه در مفهوم مکانی این واژه فراهم می شود؛ آن گاه به جدا شدن پیامد های نقشی مربوط به مفهوم مکانی این حرف اضافه، تبدیل شدن آنها به متغیر های مستقل و در نهایت، شکل گیری مفاهیم غیر مکانی برای حرف اضافه «در» پی برده ایم؛ به این ترتیب، ارتباط بین مفاهیم به ظاهر دور از هم حرف اضافه «در» را مشخص کرده و در نتیجه، چند معنایی بودن آن را ثابت کرده ایم.
Do the Emotionally More Intelligent Gain More from Metacognitive Writing Strategy Training?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Though privileges ascribed to various facets of language learning strategy training have long been espoused with regard to varied language skills and components, the role some individual variables such as emotional intelligence might play in this respect seems to have received very scant attention. The researchers in the current study embarked on a probe into the impact of metacognitive strategy training on Iranian EFL learners' argumentative writing performance, in the light of individuals' emotional intelligence and gender differences. To this end, a total of 69 advanced EFL institute learners were selected as the participants of the research. The experimental group members were, then, treated through the application of O'Malley and Chamot's (1990) CALLA (Cognitive Academic Language Learning Approach) for metacognitive writing strategy training. Moreover, Bar-On's (1997a, 1997b) Emotional Quotient Inventory (EQ-i) was administered to learners to gain insight into their emotional intelligence status. The final analysis of data via running t-test and three-way ANOVA revealed significant differences between the performance of control and experimental groups. Additionally, while gender differences were found to produce significant writing performance differences, disparities in learners' emotional intelligence level didn't significantly affect the degree of gains resulting from metacognitive strategy training.