مطالب مرتبط با کلیدواژه

آغازگر نشان دار


۱.

نشان داری آغازگر در زبان های فارسی و انگلیسی براساس رویکرد دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آغازگر زبان انگلیسی آغازگر زبان فارسی آغازگر نشان دار رویکرد نظام مند وجوه اشتراک و افتراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۳ تعداد دانلود : ۸۷۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقابله ای نشان داری آغازگر در متون پزشکی فارسی و انگلیسی به نگارش درآمده است. این مقاله برآن است تا وجوه افتراق و اشتراک زبان فارسی و انگلیسی را ازنظر نشان داری آغازگر مشخص کند. پژوهش برپایة دستور نقشگرای نظام مند هلیدی انجام شده و فقط فرانقش متنی در آن مورد نظر است. برای انجام آن، کتاب ها و مقاله هایی از متون پزشکی انتخاب شده که پیکره ای شامل هزار بند از متون نوشتاری فارسی و انگلیسی را تشکیل داده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در متون پزشکی فارسی، افزوده های حاشیه ای با بسامد وقوع بالا در جایگاه آغازگر قرار می گیرند. این بسامد وقوع بالا می تواند بیانگر این نکته باشد که وقوع افزوده های حاشیه ای در جایگاه مورد نظر در زبان فارسی نشان دار به شمار نمی آید. به نظر می رسد زبان فارسی در متون پزشکی از آرایش سازه ای متفاوتی در مقایسه با زبان انگلیسی برخوردار است و برخلاف زبان انگلیسی، در مقولة نشان داری کاملاً از نظریة هلیدی پیروی نمی کند. همچنین، این مقاله نشان می دهد ویژگی های ضمیراندازی و نداشتن آرایش واژگانی ثابت، ازنظر نشان داری، فارسی را از انگلیسی متمایز می کند. نشان داری آغازگر در فارسی و انگلیسی علاوه بر تفاوت های زبانی، متأثر از عوامل دیگری ازقبیل سبک متن (قلم خاص نویسنده)، فرم نوشتار (کتاب، مقاله و غیره)، ارتباط بین بند و متن، تأکید، تقابل و ژانر متن است. از آنجایی که عوامل یادشده در فارسی و انگلیسی بر نشان داری آغازگر مؤثرند، می توان آن ها را وجوه اشتراک این دو زبان در این حیطه دانست؛ در حالی که تفاوت های زبانی (ساختار فارسی و انگلیسی) به وجوه افتراق در نشان داری آن ها اشاره دارد.
۲.

بررسی مقایسه ای ساخت موضوعی شعری از مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد نقش گرایی هلیدی آغازگر بی نشان آغازگر نشان دار مثنوی مولوی ترجمه مجدِّدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
مسئله تحقیق این است که مترجم تا چه حد کارکرد (نقش) متن مبدأ را در نظام متن مقصد، حفظ و از سبک متن مبدأ در انتقال معنا تبعیت کرده است؟ پژوهش براساس نقش گرایی نظام مند هلیدی و متیسن و با روش توصیفی   تحلیلی انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی، به بررسی مقایسه ای ساخت موضوعی در متون شعری از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن از جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند:  1. بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی، انواع آغازگر در متون این شعر مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن کدامند؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای ساخت موضوعی در متون مبدأ و مقصد، چه تغییراتی در معنای متنی شعر ترجمه، رخ داده و مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟ مطابق مدل هلیدی، بسامد کاربرد آغازگر های تجربی و مرکب و نیز فراوانی انواع نشان دار و بی نشان آن ها در بند های شعر مثنوی و متن ترجمه محاسبه شدند. مترجم در ترجمه 90 درصد از بندهای حامل آغازگر بی نشان، موفق بوده است، ولی در ترجمه 6/66  درصد از موارد بندهای حامل آغازگر نشان دار، با عدم رعایت سبک متن مبدأ در نشان داری آغازگر، و ترجمه آن ها به بندهایی بی نشان، در انتقال معنا و تأکید مورد نظر نویسنده، موفقیت کم تری داشته است. بر اساس دیدگاه «معادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه»، شباهت در به کارگیری انواع آغازگر در متن مبدأ و ترجمه، می تواند نشان دهنده تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال معنای متنی در مسیر نیل به معادل کارکردی در ترجمه باشد.