فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۸۱ تا ۷٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۲ No. ۲, August ۲۰۱۳
50 - 69
حوزههای تخصصی:
Textbook evaluation serves as a useful tool at teachers‘ disposal to cope with uncertainty in opting for the proper material prior to embarking on their teaching career. This study aims at comparing two different ESP textbooks, one of them English for students of Mechanical Engineering, design of solids (SAMT publication), and the other one English in Mechanical Engineering (Oxford University Press). For the purpose of comparison and contrast, Textbook Evaluation Checklist (Miekley, 2005) was used against which the components of these two books were weighed to show what they have in common and where the point of departure from any commonality is. Although based on evaluative questions some inherent inefficiencies of these textbooks were revealed, it was generally concluded that both of them have tenable justification to be taught as an ESP course book.
A Stylistic and Proficiency-based Approach to EFL Learners’ Performance Inconsistency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۶, No. ۱۳, fall ۲۰۱۳
36 - 64
حوزههای تخصصی:
Performance deficiencies and inconsistencies among SLA or FL learners can be attributed to variety of sources including both systemic (i.e., language issues) and individual variables. Contrary to a rich background, the literature still suffers from a gap as far as delving into the issue from language proficiency and learning style is concerned. To fill the gap, this study addressed EFL learners’ interlanguage performance (i.e., error types) in the light of their learning styles and language proficiency levels. Participants were 73 Iranian graduate EFL learners, who received the Michigan proficiency tests along with the Perceptual Learning-Style Preference Questionnaire (of Reid) in order to measure their language proficiency level and learning style types. For the purpose of the study they were divided into pre-intermediate, intermediate and upper-intermediate levels. To explore their performance inconsistencies, both oral data from an semi-structured (SST) interview and written data based on an on-the-spot piece of writing were used and then classified based on Corder’s (1971) scheme into pre-systematic, systematic and post-systematic errors. The results revealed significant relationships among the target variables, if not predictor-predicted relationships. The non-linear relationship among the variable underscores significance of an integrative approach to EFL learner’s performance inconsistencies and the importance of stylistic instruction in EFL contexts.
مقاله به زبان انگلیسی: فراگیری عبارات موصولی انگلیسی توسط فراگیران بزرگسال فارسی زبان: نقش ضمایر تکرار (Acquisition of English Relative Clauses by Adult Persian Learners: Focus on Resumptive Pronouns)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمپلی و دیمیتراکوپولو (2007) مشاهده کردند که در فرایند فراگیری زبان دوم و پس از گذر از مرحله ی بحرانی، ویژگیهای تعبیرناپذیر زبان قابل دسترسی نمی باشند. این مقاله، با ارائه شواهدی از وضعیت ضمایر تکرار، به عنوان یکی از عناصر تعبیر ناپذیر، در زبان انگلیسی فراگیران فارسی زبان این ادعا را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور بررسی وضعیت ضمایر تکرار در زبان دومِ این فراگیران، یک آزمون قضاوت دستوری و یک آزمون ترجمه، طراحی و بر روی 111 فراگیر بزرگسال با چهار سطح متفاوت بسندگی زبان و 18 انگلیسی زبان اجرا گردید. نتایج حاصل از ﺗﺤﻠﻴﻞ آماری داده ها، ضمن اشاره به تاثیر بسندگی زبان بر انواع عبارات موصولی، نشان می دهد که با افزایش بسندگی، عملکرد فراگیران در عدم پذیرش ضمایر تکرارِ انگلیسی به عملکرد انگلیسی زبانان نزدیکتر می شود. با این حال، فراگیران حتی در سطوح پیشرفته، به ویژه در مورد عبارات موصولی مفعولی و مفعولِ حرف اضافه، همانند انگلیسی زبانان رفتار نمی کنند. این نتایج فرضیه ی «تعبیرپذیری» مطرح شده توسط سیمپلی و دیمیتراکوپولو را تایید می کند. این یافته ها همچنین در مورد مساله مربوط به سن مناسب جهت فراگیری زبان دوم کاربرد دارد.
University Students’ Perception of Demotivating Factors in Learning English as a Foreign Language(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۶, No. ۱۳, fall ۲۰۱۳
84 - 104
حوزههای تخصصی:
Demotivation is a relatively new topic in the field of second or foreign language acquisition which is in need of more rigorous research. In this regard, the present study was an attempt to investigate demotivating factors in learning English as a foreign language in an Iranian context. To this end, 382 Persian learners of English were selected through stratified clustering sampling procedure to participate in this mixed method study. The Data was collected through a 40-item Likert type questionnaire. The Factor analysis of the data extracted seven factors including a) inadequate facilities, b) reduced self-confidence, c) class characteristics, d) lack of purpose to study English, e) teaching methods, f) teachers and teaching styles, and g) negative attitudes toward English and the culture of English-speaking countries as demotivators. The Students’ perceptions of these seven factors were compared based on their general English proficiency levels. The Results revealed that low proficient learners perceived reduced self-confidence and negative attitudes more demotivating than their counterparts at other levels of proficiency.
Native and Non-native Use of Lexical Bundles in Discussion Section of Political Science Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study of lexical bundles, among types of text analysis, is gaining importance over the others in the last century. The present study employed a frequency-based analysis approach to the use of lexical bundles. The discussion section of 60 political science articles, with corpora around 253,063 words were investigated in three aspects of structure, form, and function of lexical bundles. The present study selected its data pool out of scholarly articles from qualified journals in the field of political sciences. One part of the data pool was made up of 30 articles written by American native speakers. The second half of the data comprised the 30 articles written by Iranian scholars in political sciences. The findings showed that native and Persian-speaking writers employed the same forms of lexical bundles, and there were significant differences concerning the nativeness and functions. Bearing in mind the findings of the present study, material developers would think of the possibility of the addition of lexical clusters into the materials. It can similarly be valuable for the development of the second language writing strategies, for those who need to write in academic contexts especially political contexts.
نقد و معرفی کتاب: مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه. اریک آنونبی و اشرف اسدی، اوپسالا، انتشارات دانشگاه اوپسالا، 2014
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با تنوع قومی و زبانیِ بسیار گسترده، همواره از اهمیت ویژه ای برای مطالعاتِ فرهنگی و زبانی برخوردار بوده است اما متأسفانه تحقیقاتِ انجام گرفته پیرامون میزانِ زوال یا بقای گونه های زبانی، در بسیاری از موارد، خبر از رو به زوال بودنِ آنها در آینده ای دور یا نزدیک دارد (بشیرنژاد، 1390). از طرفی دیگر، علیرغم تلاش های گسترده در مراکز پژوهشیِ داخل و خارج از کشور، بخش اعظمی از این سرمایه های زبانی بدون بررسی باقی مانده و یا نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر است. اریک آنونبی در راستای ثبت و ضبط جنبه های مختلف این گنجینه های زبانی، با مطالعاتِ خود از سال 2003 بر روی گویش ها و زبان های رایج در ایران، به ویژه گویش های جنوب غربی ایران، سرآغازِ پروژه ای عظیم در مطالعات گویشی را رقم زده است، که بازنمود آن را می توان در تدوینِ وبگاهِ اطلسِ زبان های ایران مشاهده کرد، که در زمان نگارشِ این نوشته، مراحل آغازی و آزمایشی خود را طی می کند. همچنین، به تازگی انتشارات دانشگاه اوپسالای سوئد کتابی با عنوان ""مطالعات بختیاری: واج شناسی، متن، واژه نامه"" منتشر کرده است که اریک آنونبی و اشرف اسدی، در این کتاب، با نگاهی زبان شناختی، به مطالعه و بررسی بخش های مختلف زبان بختیاریِ گونة شهر مسجدسلیمان پرداخته اند. نگارندگان این اثر بر این باورند که این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخ گویی به برخی از سؤالات و ابهاماتی که درکتاب لوریمر (1922)، دربارة بختیاری، مطرح شده و تا به امروز بدون پاسخ مانده است.
De la linguistique descriptive à la linguistique appliquée en côte d’ivoire: analyse et propositions)مقاله به زبان فرانسه: گذار از زبانشناسی توصیفی به زبانشناسی کاربردی در کشور ساحل عاج: تحلیل و راهکارها ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
4 مجله مطالعات زبان فرانسه، سال پنجم، شماره 8، بهار و تابستان 1392 گذار از زبانشناسی توصیفی به زبانشناسی کاربردی در کشور ساحل عاج: تحلیل و راهکارها پییر آدو کواکو کوادیو دانشگاه فلیکس هوفاعه بوانی، آبیجان -کوکودی، ساحل عاج padoukk@yahoo.fr 1392/5/ 1391 تاریخ پذیرش: 23 /10/ تاریخ دریافت: 28 این مقاله در نظر دارد تحلیلی انتقادی از کاربستهای زبانشناسی کاربردی در ساحل عاج ارایه کند. در آفریقا، علیرغم تعداد فراوان موسسات پژوهشی زبانشناسی و با وجود تعداد قابل توجه کارهای توصیفی در زبانشناسی آفریقایی/فرانسوی، نتایج مورد انتظار همچنان حاصل نشدهاند. همانطور که با وجود گسترش زبان فرانسه و کاهش حضور زبانهای محلی که البته به اندازه کافی مورد مطالعه قرار گرفتهاند، همچنان شاهد نزول سطح زبان فرانسه در میان زبانآموزان هستیم. به نظر میرسد که پژوهشهای صورت گرفته در حوزه زبانشناسی صرفا به توصیف پرداختهاند. و میدانیم که هر پژوهشی که به کار جامعه نیاید، از اساس بیهوده است. پژوهشهای زبانشناسی در ساحل عاج نیز از این قاعده مستثنی نیست. چراکه ما در این حوزه شاهد توصیفهای زبانشناختی هستیم که کاربست و سودمندی واقعی برای جامعههای هدف ندارد. در مقاله حاضر، ما ابتدا شرحی از آنچه زبانشناسی کاربردی در ساحل عاج در نظر گرفته میشود، ارایه میکنیم و سپس با پرداخت به دلایل آنچه بحران در زبانشناسی کاربردی نامیده میشود، پیشنهاداتی برای دست یافتن به نتایج مطلوب ارایه میکنیم. واژگان کلیدی: زبانشناسی کاربردی، ساحل عاج، تحلیل، پیشنهاد
ضمیر فاعلی عام در زبان فارسی: مقایسه ای بین زبان های ضمیرانداز ثابت و نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به یکی از ویژگی های مهم زبان فارسی که آن را از زبان های ضمیرانداز نسبی(partial NSL) متمایز می کند می پردازیم. براساس پارامترهای ضمیراندازی ریتسی (1982) که بیشتر با تمرکز بر تهی بودن ضمیر فاعلی شخصی و تأکید بر مفهوم ارجاعیت (referentiality) ارائه شده است انتظار می رود زبان های ضمیرانداز ثابت (consistent NSL) در هرنوع بافتی ضمیراندازی را مجاز بدانند. درمقاله حاضر خلاف این پیش بینی در یکی از زبان های ضمیرانداز ثابت یعنی زبان فارسی به تصویر کشیده می شود و با استفاده از داده های زبانی نشان داده می شود هرچند به نظر می رسد فاعل تهی در زبان های ضمیرانداز ثابت نسبت به زبان های ضمیرانداز نسبی معمول تر باشد، در خصوص ضمیر فاعلیِ غیر شخصی سوم شخص مفرد وضعیت برعکس است. به صورت خاص در زبان فارسی همانند دیگر زبان های ضمیرانداز ثابت، برخلاف زبان های ضمیرانداز نسبی فاعل ناملفوظ سوم شخص با خوانش عام (generic) یافت نمی شود. در این مقاله به تبعیت از رویکرد هولمبرگ (2010) سعی داریم با اصلاح پارامترهای ریتسی (1982) و جایگزینی مفهوم ارجاعیت با معرفگی (definiteness) تمایز زبان فارسی با زبان های ضمیرانداز نسبی را بالاخص در بکارگیری ضمیر آشکار و غیرآشکار غیرشخصی از نوع عام تبیین نماییم.
A Study of the Role of Using E-mail in Improving High School Students’ EFL Writing Skill
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۲, Summer ۲۰۱۳
91 - 102
حوزههای تخصصی:
The present study investigates the effect of e-mail on Iranian learners of English and focuses on teaching thewriting skillvia e-mail. More specifically, the study investigates (a) whether using e-mail has any statistically significant effect on improving high school students' writing skill, and (b) whether the proficiency level has any relation with students’ writing improvement through using e-mail.To this end, 150 high school Iranian students were selected randomly and divided into 3 proficiency levels, namely high, mid, and low, based on their performances on an Oxford Placement Test (OPT). The participants at every proficiency level were divided into 3 subgroups to receive 3 methods of instruction, namely traditional face-to-face, through using e-mail, and through both the traditional method and using e-mail. After 3 months of instruction, a posttest was administered and the results were submitted to ANOVA. The results obtained revealed that using e-mail had a statistically significant effect on improving students' writing skills. The Scheffe post hoc results showed that the group with the e-mail treatment performed almost the same as the other 2 groups at the high proficiency level; in other words, the group at the high level did not benefit much from using e-mail; however, thelow and intermediate proficiency level participants did benefit from it. The findings are finally discussed with regard to how email can be exploited as an educational aid by teachers and learners.
تبیین مـرزشکنی در داستان های نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
Effective Factors on Naming Practices in Iran: Sociopolitics or Dialect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Naming as an inseparable sign of a country’s language has attracted the attention of many linguists to formulate and test hypotheses regarding the culture and language of the people of a certain area. Iran appears like a proper destination for conducting a research focusing on naming based on several factors such as geography or chronology. The present article aims to take a specific look at the impact of political era (sociopolitical factors) in addition to dialect over naming practices. Chronological data is gathered from 5 politically significant consecutive periods. Separately, 5 districts are chosen speaking 4 different native dialects to examine the second hypothesis regarding the influence of dialect on naming. 50 most popular names were collected on the two aforementioned different bases and analysis was conducted by SPSS software. The results revealed that time with concentration on political spans did not form an influential factor except for minor fluctuations. The other hypothesis regarding the factor of dialect is rejected for male names while females do confirm a limited consistency of dialect and name choice in most of the areas.
اثر ایدئولوژی بر ترجمه خبر: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در چارچوب الگوی «تحلیل انتقادی ترجمه» (خان جان، 1390، 1391) به مطالعه نقش ایدئولوژی در ترجمه متون خبری پرداخته می شود. نمونه ای به حجم 381 رویداد خبری که از زبان های انگلیسی به فارسی ترجمه و منتشر شده اند، به شیوه خودگزینی انتخاب شد و پس از تحلیل کیفیِ داده ها، با استفاده از فرم های تحلیل محتوای محقق ساخته، اطلاعات متغیرهای موردنظر از آن ها استخراج گردید. سه فرضیه از چهار فرضیه اصلی ازطریق آزمون محاسبه «ضریب همبستگی پیرسون» و فرضیه دیگر با استفاده از آزمون «مقایسه میانگین های چند جامعه»، آزمون «وِلچ» و آزمون تعقیبی «تام هَنس» بررسی شد. یافته های تحقیق مبین آن است که واکنش مترجم یا تولیدکنندگان متون خبری مقصد (فارسی) درقبال رویدادهای خبری مبدأ (انگلیسی) غالباً رفتاری ایدئولوژیک بوده است؛ به گونه ای که در اکثر موارد، رویداد مقصد را می-توان صرفاً «دگرگفتی» از رویداد مبدأ به شمار آورد. درمیان سه راهبرد کلان دخالت در محتوای ایدئولوژیکی متون مبدأ، راهبرد «حذف» به طور میانگین بیش از دو راهبرد «تعدیل» و «درج» به خدمت گرفته شده است؛ اما بین کاربرد دو راهبرد اخیر تفاوت معنا داری مشاهده نمی شود. همچنین، نتایج تحقیق مبین آن است که در جریان تولید متون خبری مقصد، سطوح مختلف لایه واژی- دستوری زبان مشتمل بر ساخت های سه گانه گذرایی، وجهی و متنی جملگی از صورتبندی های ایدئولوژیکی تأثیر می پذیرند و این تأثیرپذیری منحصر به ساخت های گذرایی و وجهی نیست. به عنوان یک قاعده کلی، نبود همسویی ایدئولوژیکی بین تولیدکنندگان گزارش های خبری مبدأ و مقصد، از میزان صراحت بیان در متون مقصد می کاهد و بر میزان ابهام در بیان می افزاید. علاوه براین، یافته های تحقیق نشان می دهد که برخلاف تصور غالب، معنای متنی زبان نیز می تواند مَحملی برای انتقال ایدئولوژی (در ترجمه) باشد و در کنار معانی اندیشگانی و بینافردی در ایجاد نقش های کارکردیِ رویدادهای ارتباطی سهیم گردد و بنابراین نمی توان در نقد ترجمه و در تحلیل میزان دست یابی به تعادل نقشی از آن چشم پوشی نمود
بررسی زبان شناختی گونه های حذف در گزارش های فوتبال سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش میزان و نوع حذف های انجام شده در گزارش های فوتبال سیما را بررسی کرده ایم. نخست پیکره ای متشکل از پانزده دقیقة پایانی دوازده گزارش فوتبال سیما- که چهار گزارشگر برجسته ارائه کرده اند- فراهم آمده و سپس میزان و نوع واحدهای حذف شده برپایة نگرش صفوی (1390) بررسی شده است. از سوی دیگر، نگارندگان سعی کرده اند براساس الگوی هلیدی و حسن (1976) نوع مقولة زبانی واحدهای حذف شده را نیز بررسی کنند. در این پژوهش، چهار نوع حذف طبقه بندی شده است: حذفی که به ابهام معنایی می انجامد؛ حذفی که در ارتباط خللی ایجاد نمی کند و ازنظر صفوی، کاهش معنایی به شمار می آید؛ حذفی که تمایز زبان گفتار و نوشتار را مشخص می کند و حذف عناصر اختیاری زبان. پژوهش حاضر نشان می دهد بیش از نیمی از واحدهای حذف شده خللی در ارتباط ایجاد نمی کند و به نوعی، براساس ویژگی های گزارش فوتبال، کاهش معنایی تلقی می شود. از سوی دیگر، بررسی انواع حذف به لحاظ ویژگی های نحوی نشان می دهد نوع حذف های صورت گرفته با سه نوع حذف مورد نظر هلیدی و حسن یعنی حذف گروه فعلی، حذف گروه اسمی و حذف گروه بندی متفاوت است و انواع دیگری را نیز دربرمی گیرد. از یافته های دیگر پژوهش این است که رویکرد سنتی به حذف- که حذف را به قرینة لفظی و معنوی تقسیم می کند- نمی تواند حذف های رخ داده در گزارش های فوتبال سیما را توجیه کند. نتایج پژوهش ضمن اینکه فراوانی و انواع حذف در گزارش های فوتبال را مشخص می کند، نارسایی رویکرد سنتی به این مقوله را نیز می نمایاند.
بررسی آکوستیکی همبسته های آوایی تکیه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به منظور مطالعه همبسته های آوایی تکیه در زبان فارسی، یک جفت کمینه ""تاب-ِش"" (تاب او) و ""تابش"" (انعکاس نور) در جایگاه مسند جمله ی «اون- مسند- فعل ربطی» قرار داده شدند و جمله های مذکور به صورت خبری و سؤالی و با یک بار تکرار ضبط شدند. با استفاده از نرم افزار PRAAT، متغیرهای دیرش، انرژی، بسامد سازه های اول، دوم و سوم، مقدار بسامد پایه و مرکز ثقلِ طیفی واحدهای آوایی اندازه گیری شد. آزمون تولید با دوازده گویشور نشان داد که بسامد پایه مهم ترین همبسته ی آوایی تکیه در زبان فارسی است و مقدار دیرش، انرژی، مرکز ثقل طیفی و بسامد سازه در تمایز تکیه نقش موثری ندارد.
گفتمان و شکل گیری هویت های سیاسی: مطالعة موردی زبان آموزان و معلمان ایرانی درحوزة یادگیری زبان انگلیسی در آموزشگاه های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش فرهنگی، تحلیل مسئلة شکل گیری هویت های سیاسی در موقعیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. مکان تحلیل پژوهش حاضر یک آموزشگاه زبان بود و متغیرها کتاب های درسی، شش معلم و شش زبان آموز بودند. چارچوب نظری مورداستفاده، مکتب ساختگرایی و به ویژه گفتگوگرایی باختین بود و در جمع آوری داده ها، روش پژوهش قوم شناختی را به کار بردیم. نتایج تحلیل محتوای داده های کتاب های درسی، معلمان و زبان آموزان، وجود و شکل گیری هویت زبان موردبحث و بررسی قرار گرفت و برخی از پیشنهادهای آموزشی نیز ارائه گردید.
Lexical Bundles in Applied Linguistics: Variations across Postgraduate Genres
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۲ No. ۲, August ۲۰۱۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
As building blocks of coherent discourse, lexical bundles, frequent word combinations that commonly occur in different registers, have attracted the attention of researchers in corpus linguistics in the last decade. The importance of these word clusters lies in their often necessary functional contribution to the development of evolving discourse. While most previous studies of bundles have been mainly concerned with variations in the use of these word sequences across different registers (e.g., conversation, classroom teaching, and lectures) and a number of disciplines (e.g., history and biology), postgraduate genres have not been the subject of adequate rigorous analysis. This corpus-based study explored possible differences andor similarities between two students' genres in terms of the variety, structure, and function of lexical bundles. Through two corpora of master theses and doctoral dissertations in one single discipline of applied linguistics, the study showed that not only was there a large intradisciplinary difference between the two genres in the range of bundles employed, but also there were some striking differences in the total frequency and function of these word combinations. Some implications for academic writing instruction have also been discussed.
کلمات مرکّب راجی براساس طبقه بندی بیستو و اسکالیس
حوزههای تخصصی:
یکی از طبیعی ترین روش های گسترش و تقویت واژگان در اکثر زبان های مطالعه شده، روش ترکیب است. هدف این مقاله بررسی فرایند ترکیب در زبان راجی به عنوان یکی از ابزارهای مهم توسعه واژگانی، براساس طبقه بندی بیستو و اسکالیس است.زبان راجی به شاخه مرکزی از دسته زبان های شمال غربی تعلّق دارد که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده مرکزیّت داشته و امروزه نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران همچون دلیجان، محلات و نراق دیده می شود. براساس این طبقه بندی، کلمات مرکب زبان راجی را در سه گروه همپایه ، توصیفی و تابعی و هر گروه را در دو دستة برون مرکز و درون مرکز و هر دسته درون مرکز را براساس راست هسته یا چپ هسته بودن تقسیم بندی می کنیم.
بررسی صوت شناختی همخوان کناری در زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ویژگیهای صوت شناختی و آواشناختی یی از همخوان هایِ روانِ زبان فارسیِ معیار -[l]- بر اساس تلفظ 19 سخنگوی زن و مرد مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور ایهای آواییِ آغازین، میانی و پایانی قرار گرفت و گوی81 نمونه آواییِ حاویِ این واج را تولی اند. ماهیت همخوانهای روان در زبان های مختلف به گونه ای های آواییِ متفاوت بسیار تغییرپذیرند و زیر تأثیر عوامل متعددیییر شوند. در خصوص همخوان روان [λ] تغییرات میه دوم بسیار حائز اهمیین تغییرات منجر به ایجاد دو شیوه تولیدِ متفاوت از این همخوان میشود، آنچه در سنت آواشناسی [λ] روشن و ]ɫ[ تیره نامیده میشود. در این پژوهش، علاوه بر بررسی جایگاه این همخوان در پیوستارِ روشنی و تیرگی، شیوه تولید آن در بافت های آواییِ متفاوت و همچنین ِ سازه هایِ اول، دوم و سومِ این همخوانِ روان نیز در جایگاههای آغازین و بیای اندازه گیری شده است.