فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۸۱ تا ۷٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوانهای گویش لری بالاگریوه و مقایسة آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونة رایج لری در شهر خرمآباد استان لرستان است. دادهها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. دادهها برمبنای الفبای بینالمللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه میشوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثیشدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعالترند.
تأثیر رشته زبان انگلیسی بر هویت فرهنگی: بررسی مقایسه ای هوش فرهنگی و انزوای ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای اجتماعی جهانی شدن، اهمیت زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی است. بر پایه نظریه نسبیت زبانی، با یادگیری زبان انگلیسی بخش عظیمی از فرهنگ انگلیسی-آمریکایی در سطح دنیا اشاعه می یابد که این خود ابعاد مثبتی همچون افزایش بیداری و هوش فرهنگی و تبعات منفی نظیر ازخودبیگانگی زبان آموزان دارد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی است و هدف از آن بررسی نقش رشته زبان انگلیسی در تعیین هویت فرهنگی دانشجویان است. پانصدوهفده دانشجو در دو زیرگروه زبان های خارجی و سایر رشته ها به ابزارهای سنجش هوش فرهنگی و بیگانگی ارزشی پاسخ گفتند. تجزیه داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که عملکرد دانشجویان زبان از میان مؤلفه های هوش فرهنگی در دو مؤلفه فراشناختی و انگیزشی، و از میان شاخصه های انزوای ارزشی در غربگرایی و گرایش ادبی-هنری متفاوت از دیگر گروه بود. یافته ها مؤید نظریه های امپریالیسم زبانی، هویت فرهنگی انطباقی و هوش فرهنگی اکتسابی و در تضاد با فرضیه بی طرفی سیاسی علم آموزش زبان است. همچنین، با استناد به نتایج، پیشنهادهایی به برنامه ریزان، طراحان مطالب درسی و استادان رشته زبان شده است.
مقاله به زبان انگلیسی: دو نسخه ی فعل بودن در زبان انگلیسی؛ The two be's of English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق کیفی استفاده از فعل بودن (be) در زبان انگلیسی امروزی را مورد مطالعه قرار می دهد. بر اساس این تحقیق، یک ادعای ساده و یک ادعای پیچیده مطرح می شود. ادعای ساده در تلاش است ثابت کند که تفاوت سنتی بین فعل بودن به عنوان یک فعل صرفاَ لغوی و فعل بودن به عنوان یک فعل کمکی، غلط می باشد. به خصوص در مورد ""بودن ربطی"" -- همیشه یک فعل لغوی در نظر گرفته می شده است -- که در اصل یک فعل کمکی است. ادعای پیچیده تراین است که یک تفاوت دستوری بین بودن لغوی و بودن کمکی وجود دارد، اما این تفاوت بااستفاده ی ربطی و غیر ربطی فعل بودن منافاتی ندارد. بلکه، تفاوت دستوری بین فعل بودن لغوی و بودن کمکی اساساَ یک تفاوت معنایی است. این تحقیق علاوه بر جمع آوری مدرک برای اثبات این دو ادعا، درصدد است تا فرضیه کلی دستورسنتی مبنی بر این که همه جملات انگلیسی نیازمند یک فعل لغوی می باشند را به چالش بکشد. این فرضیه با نظریه ی جدیدی جایگزین می شود مبنی بر این که همه ی جملات انگلیسی باید صرف شوند.این تحقیق پلی است بین زبان شناسی تئوریک و زبان شناسی کاربردی و می تواند تصورات مربوط به تدریس و یادگیری دستور زبان انگلیسی را به صورت چشم گیری ساده کند.
نقش آزمون سازی در سنجش آموخته های زبان آموز در آموزش زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اشتباه های زبانی زبان آموزان در روند فراگیری هر زبان خارجی، امری بدیهی است که دلایل مختلفی دارد، از جمله عدم تمرکز، استرس، عوامل روانی و ضعف در ارزیابی آموخته های زبان آموز. چگونگی برخورد با این پدیده و تلاش برای رفع آن در روش های متنوع آموزش زبان اهمیت بسیاری دارد. سیر تحول تاریخی آموزش زبان آلمانی نشان می دهد که کارآمدترین و مهم ترین روش فراگیری زبان، روش «تحلیل آموزشی» است که تلاش می کند با آزمون سازی استاندارد و کیفی تا حد ممکن از بروز خطاهای زبانی زبان آموزان جلوگیری و بدین وسیله روند یادگیری زبان را تسهیل کند. در این روش نوین، آموخته ها و مهارت های زبان آموز از منظر تجزیه وتحلیل خطا و توصیف آن ها بررسی می شود. هر چه این آزمون ها دقیق تر و هدف مندتر طراحی شود، سنجش آموخته های زبانی زبان آموز و تحلیل آن ها از نظر میزان آموخته ها و آنچه نیاموخته است، آسان تر خواهد بود. با توجه به اهمیت مهارت گفتار، نوشتار، شنیدار و خواندن در روش «تحلیل آموزشی»، آزمون هایی در وقت و شرایط مناسب به طور جداگانه یا تلفیقی طراحی می شود. در این جستار تلاش می شود ویژگی های هر یک از این آزمون ها در خصوص هر مهارت به همراه مثال بررسی و معرفی شود تا مدرس زبان با کمک و آشنایی کامل آن ها بتواند میزان فراگیری و آموخته های زبان آموزان را به راحتی بسنجد و از این طریق زبان آلمانی را به نحو شایسته به دانشجویان و پژوهشگران این حوزه بیاموزد.
مطالعه تطبیقی ضمایر شخصی در فارسی و ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات یادگیری زبان دوم همواره به نقش و تأثیر زبان مادری توجه داشته است. از آنجا که دانش یادگیرنده از زبان اول، اساسی را برای مقایسه با زبان دوم فراهم می کند، آگاهی از دانش و تجربه پیشین یادگیرنده، در آموزش زبان، از جمله طراحی مواد آموزشی، نقش بسزایی دارد که یکی از مؤلفه های اصلی در امر آموزش است. در این پژوهش ضمایر شخصی در زبان های فارسی و ژاپنی از نظر ویژگی های نحوی، ساختواژی و معنایی توصیف و مقایسه شده است. بررسی مقایسه ای بین دو زبان نشان می دهد که ضمایر در فارسی و ژاپنی از نظر مشخصه های کلی نظیر شخص و شمار مشابه است و از نظر انتخاب مرجع در جمله، به شکل یکسان عمل می کند. علی رغم این شباهت ها، وجود تفاوت های صوری و کاربردی و استفاده گسترده از ضمیر «تهی» در ژاپنی، دشواری هایی را در یادگیری این مقوله فراهم می آورد. اصلی ترین اختلاف بین فارسی و ژاپنی، صورت های نشان دهنده مشخصه هایی است که ضمایر رمزگذاری می کند. در فارسی این مشخصه ها را تکواژهای ضمیری نشان می دهد، در حالی که در ژاپنی بروز آوایی ندارد و از بافت گفتمان، تشخیص پذیر است.
مقاله به زبان انگلیسی: دیدگاه های انتقادی بر معانی بلاغی مقابله ای: گزارشی از کتاب های آموزش خواندن زبان انگلیسی در ایران (Critical Perspectives on Contrastive Rhetoric: A Report From Iranians' EFL Reading Textbooks)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The efficacy of genre-based approach to teaching writing has been regarded as an influential practice in L2 writing pedagogy (Hyland, 2007). However, there is still gap between actual structures found in reading materials recommended as textbooks and discourse patterns recommended for L2 writing in EFL contexts, the gap which would highlight the problems of genre and rhetorical patterns for teaching. The current study, therefore, is an attempt to explore the level of consistency between the rhetorical patterns found in reading textbooks and discourse pattern recommended for writing. For this purpose, a number of 22 essays selected from textbooks were analyzed to identify (1) the overall rhetorical structures, and (2) the location of main idea and opinion of writers. The results show that while some texts did not follow the three-part structure of introduction-body-conclusion, main idea was presented in the introductory parts of essays, illustrating a deductive rhetorical pattern recommended for English writing. Further research was suggested as well.
تبیین مـرزشکنی در داستان های نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
De la linguistique descriptive à la linguistique appliquée en côte d’ivoire: analyse et propositions)مقاله به زبان فرانسه: گذار از زبانشناسی توصیفی به زبانشناسی کاربردی در کشور ساحل عاج: تحلیل و راهکارها ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
4 مجله مطالعات زبان فرانسه، سال پنجم، شماره 8، بهار و تابستان 1392 گذار از زبانشناسی توصیفی به زبانشناسی کاربردی در کشور ساحل عاج: تحلیل و راهکارها پییر آدو کواکو کوادیو دانشگاه فلیکس هوفاعه بوانی، آبیجان -کوکودی، ساحل عاج padoukk@yahoo.fr 1392/5/ 1391 تاریخ پذیرش: 23 /10/ تاریخ دریافت: 28 این مقاله در نظر دارد تحلیلی انتقادی از کاربستهای زبانشناسی کاربردی در ساحل عاج ارایه کند. در آفریقا، علیرغم تعداد فراوان موسسات پژوهشی زبانشناسی و با وجود تعداد قابل توجه کارهای توصیفی در زبانشناسی آفریقایی/فرانسوی، نتایج مورد انتظار همچنان حاصل نشدهاند. همانطور که با وجود گسترش زبان فرانسه و کاهش حضور زبانهای محلی که البته به اندازه کافی مورد مطالعه قرار گرفتهاند، همچنان شاهد نزول سطح زبان فرانسه در میان زبانآموزان هستیم. به نظر میرسد که پژوهشهای صورت گرفته در حوزه زبانشناسی صرفا به توصیف پرداختهاند. و میدانیم که هر پژوهشی که به کار جامعه نیاید، از اساس بیهوده است. پژوهشهای زبانشناسی در ساحل عاج نیز از این قاعده مستثنی نیست. چراکه ما در این حوزه شاهد توصیفهای زبانشناختی هستیم که کاربست و سودمندی واقعی برای جامعههای هدف ندارد. در مقاله حاضر، ما ابتدا شرحی از آنچه زبانشناسی کاربردی در ساحل عاج در نظر گرفته میشود، ارایه میکنیم و سپس با پرداخت به دلایل آنچه بحران در زبانشناسی کاربردی نامیده میشود، پیشنهاداتی برای دست یافتن به نتایج مطلوب ارایه میکنیم. واژگان کلیدی: زبانشناسی کاربردی، ساحل عاج، تحلیل، پیشنهاد
نحو کودک؛ نحو تمام عیار شواهدی از روند فراگیری بخش مقوله ای و ساخت اطلاع زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
دربارة ماهیت دستور جهانشمول در بدو تولّد، دو دیدگاه کلی مطرح است که به دیدگاه واژگان گرا و دیدگاه درخت کامل معروف اند. طرفداران دیدگاه واژگان گرا، دستور جهانشمول را ناقص و بلوغ را عامل اصلی تکوین آن می دانند. اما پیروان دیدگاه درخت کامل، بر کامل بودن درخت زبانی کودک از بدو تولّد تأکید نموده و تعامل و درونداد را عامل فعلیت و توسعة آن فرض می کنند. فرض قطعی هر دو دیدگاه این است که در فرایند رشد زبان، کودک مقوله های واژگانی را زودتر از مقوله های نقشی فرا می گیرد. پیامد طرح این ایدة مشترک، اعتقاد به عدم بازنماییِ گره های نقشی مثل زمان/ تصریف، متمم نما ، مبتدا و کانون در نحو اولیة کودک است. پژوهش حاضر، با بررسی طولی روند فارسی آموزی یک کودک فارسی زبان، به ارزیابی این ایدة مشترک پرداخته و با ارائة چندین شاهد قابل اعتنا نشان داده است که در فراگیری زبان فارسی، اولاً مقوله های نقشی همزمان با مقوله های واژگانی، و نه پس از آن ها، فراگرفته می شوند و ثانیاً گره های نقشی به طور کامل در زبان کودک قابل مشاهده هستند و فعالیت مقوله های نقشی به حدی گسترده است که شواهدی از دسترسی کودک به ساخت اطلاع نیز قابل ارائه است
بررسی آکوستیکی همبسته های آوایی تکیه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به منظور مطالعه همبسته های آوایی تکیه در زبان فارسی، یک جفت کمینه ""تاب-ِش"" (تاب او) و ""تابش"" (انعکاس نور) در جایگاه مسند جمله ی «اون- مسند- فعل ربطی» قرار داده شدند و جمله های مذکور به صورت خبری و سؤالی و با یک بار تکرار ضبط شدند. با استفاده از نرم افزار PRAAT، متغیرهای دیرش، انرژی، بسامد سازه های اول، دوم و سوم، مقدار بسامد پایه و مرکز ثقلِ طیفی واحدهای آوایی اندازه گیری شد. آزمون تولید با دوازده گویشور نشان داد که بسامد پایه مهم ترین همبسته ی آوایی تکیه در زبان فارسی است و مقدار دیرش، انرژی، مرکز ثقل طیفی و بسامد سازه در تمایز تکیه نقش موثری ندارد.
بررسی کاستی های ارتباط کلامی سخنگویان (غیر)فصیح زبان انگلیسی از نظر روانشناسی زبان (Researching (Non) Fluent L2 Speakers’ Oral Communication Deficiencies: A Psycholinguistic Perspective)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مطالعه فصاحت کلام از نظر روانشناسی زبان، پژوهش حاضر سعی دارد تا با بکارگیری مدل روانشناختی زبان لولت (1999) به بررسی ناکارآمدیها تولید گفتار به زبان دوم بپردازد. به منظور انتخاب سخنگویان (غیر)فصیح زبان انگلیسی، یک مقیاس تحلیلی سنجش فصاحت کلام استفاده شد. سپس ناتوانایی ها و راهبردهای تولید کلام ازطریق دو پرسشنامه و مصاحبه سنجیده شدند. نتایج حاکی از این بودند که سخنگویان غیرفصیح اغلب از دانش زبانی محدود رنج می بردند و در فهم سخن مخاطب خود مشکل داشتند. به ویژه، آنها نمی توانستند از واژگان، ساختارهای دستوری، و قواعدآوایی مناسب برای بیان منظورشان استفاده کنند. آنها همچنین از راهبردهای مؤثری استفاده نمی کردند که منجر می شد کلامشان منقطع شود. در مقابل، سخنگویان فصیح از دانش و مهارت زبانی بهتری برخوردار بودند و نیز از راهبردهای حل ناتوانی مؤثری استفاده می کردند. آنها با تلاش برای پوشش مشکلات ارتباطی، و بحث و گفت و گو در مورد منظورشان با مخاطب به استفاده موثرتری از راهکارهای پردازشی و ارتباطی مبادرت ورزیدند. یافته های این پژوهش تصدیق کردند که هر تلاشی برای فهم بهتر، بهبود، و ارزیابی فصاحت گفتار به زبان دوم باید حول محور یک رویکرد روانشناختی زبان ِ در تولید گفتار باشد.
بررسی رضایتمندی مدرسان زبان انگلیسی از عملکرد مدیران به عنوان عاملی مؤثر در رضایت شغلی با استفاده از مصاحبة تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان رضایت از رفتار مدیر نقش انگیزشی عمیقی در رضایتمندی معلم از محیط کاری خود ایفا می کند. در تحقیق حاضر، این نقش دربین مدرسان ایرانی زبان انگلیسی بررسی شده است. با بهره گیری از دو نوع مصاحبه (عادی و ابتکاری تطبیقی) دیدگاه های مدرسان زبان انگلیسی نسبت به مهارت های مدیریتی مدیران خود در بخش خصوصی جمع آوری گردید. مجموعه داده های گردآوری شده ازحیث کیفیت و کمّیت اطلاعات مقایسه شدند تا میزان پایایی روش تحقیق نوین ارزیابی شود. نخستین بخش نتایج حاکی از این بود که ازمیان مهارت های مدیریتی گوناگون، بیشترین میزان رضایتمندی مدرسان به برنامه ریزی مالی، سازماندهی امور فوق برنامه و نیز مهارت های ارتباطی معطوف بود. کمترین میزان رضایت آن ها مربوط به مهارت های ارتباطی مدیر، ارزیابی و بازخورد و نیز میزان درک مدیران از وضعیت معلمان بود. بدون شک این نقاط ضعف و قوت بر رضایت شغلی مدرسان و به تبع آن بر کیفیت تدریس آن ها تأثیرگذار است. دومین بخش نتایج نشان داد که در مصاحبة تطبیقی، اطلاعات منسجم تر (عاری از پراکنده گویی)، با حشو و تکرارِ زوائد کمتری نسبت به نوع عادیِ مصاحبه استخراج شده است. همچنین، در مصاحبة تطبیقی، به طور میانگین زمان کمتری صرف جمع آوری داده ها نسبت به نوع عادی شد. به بیان دیگر، حاصل این نوع مصاحبه اطلاعاتی کافی، دقیق، به دور از زوائد و گردآمده در حداقل زمان ممکن است. در مصاحبه هایی که در سطح گسترده انجام می شوند، بهره مندی از این روش جمع آوری داده بسیار سودمند و مقرون به صرفه خواهد بود
The Impact of Semantic Mapping Instruction on Iranian EFL Learners’ Reading Comprehension of Expository Texts
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۱, Spring ۲۰۱۳
95 - 106
حوزههای تخصصی:
The current article was an attempt to investigate the effect of semantic mapping strategy instruction on reading comprehension performance of EFL learners. To this end, thirty homogeneous Iranian intermediate EFL learners attending a language school in Bonab, Iran, were randomly assigned to two groups, one as the experimental and the other as the control. The experimental group received instruction through semantic mapping strategy while the control one received conventional instruction by the same instructor. The study employed pre-test post-test control group design. After two months, on-line and off-line post-tests were administered for experimental and control groups. Analysis of gathered data from post-tests by using independent samples t-test and one-way ANOVA indicated that semantic mapping instruction promotes reading comprehension of expository texts. Furthermore, it was found that certain types of semantic maps were more effective not only on reading comprehension performance but also on faster reaction time
تحلیل مقایسه ای ساز و کار قرینه و بافت زبانی در فهم متن
حوزههای تخصصی:
بافت زبانی به عنوان بستری که معنای دقیق واژگان و جملات را مشخّص می کند یکی از مباحث مهم در پژوهش های زبانی، به ویژه علم معناشناسی به حساب می آید. در مباحث سنّتی نحو و بلاغت، مؤلّفه هایی چون «قرینة لفظی» و «قرینة معنوی» زیرمجموعة مقولة گستردة بافت زبانی به حساب می آیند. بافت زبانی در علم معناشناسی از آفاق گسترده ای برخوردار است. این نوع بافت در سطح روابط همنشینی واژگان و به ویژه در روابط معنایی مانند هم معنایی، چندمعنایی و اضداد یا حتّی در سطوح گسترده تری چون پاراگراف و متن به خواننده کمک می کند تا به معنای دقیق و مشخّص کلام برسد. در این مقاله با روش استنادی تحلیلی به ویژگی ها، سازوکارها و کارکردهای این نوع بافت و قرینة لفظی و معنوی در فهم متن پرداخته شده است. نگارندگان در پایان و از رهگذر تحلیل مقایسه ای بافت و قرینه به نتایجی رسیده اند که مهم ترین آنها حاکی از این است که قدما نگاهی جزئی به بافت زبانی داشته اند و این نوع بافت را بیشتر در محدودة قرینه بررسی کرده اند. این نگرش بیشتر با نحو درآمیخته است و در سطح جمله محدود شده، در حالی که بافت زبانی در مباحث معناشناسی جدید، علاوه بر سطح جمله، در حدّ پاراگراف، متن یا حتّی ارتباط متون با یکدیگر نیز مطرح است.
عصب شناسی زبان؛ حوزة مطالعاتی بین رشته ای در زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤال هایی که یک علم خاص به تنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشته ای ها سوق داده است. در این میان زبان شناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار می دهد، بی تردید نیازمند بهره گیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزه هایی مانند جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، زبان شناسی رایانه ای، زبان شناسی تربیتی و زبان شناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بین رشته ای زبان شناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصب شناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش می شود از پرسش های اصلی است که عصب شناسی زبان تلاش می کند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازه های تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبان پریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش می شود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصب شناسی زبان، دیدگاه های مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبان پریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصب شناسی مطرح می شود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.
تحولات فرهنگی و تفاوت های بین نسلی در کاربرد زبان فارسی در ایران با تأکید بر مادران و دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقییق روش توصیفی و بر اساس مدل لادو انجام شد، 40 نفر شامل 20 نفر مادر میانسال و 20 نفر دختر جوان در رده سنی دانش آموزان دبیرستان و دانشجویان، انتخاب شدند و سپس برخی ارزش های زبانی -در سطح واژگان- شامل استفاده از واژه های تابو، واژه های مذهبی، واژه های خطاب، واژه های عاطفی، اصطلاحات یا واژه های عامیانه (زبان مخفییی قرار گرفت. با توجه به یافته های این پژوهش، نوع واژه هایهمچنین محتوای پیام آنها نیز تفاوت های زیادی با ییی این تفاوت ها منوط به فهم تحولات فرهنگی و ارزشی بین نسلی است. نتایج این تحقیق بیانگر فاصله ی میان دو نسل مورد نظر در این تحقیق است. این فاصله دال بر تفاوت های فرهنگی بین نسلی نیز می باشد. اما ای ها و پل های ارتباطی خاص در سایر بخش های فرهنگ و زبان. بنابراین فاصله بین نسل مادران و دختران، علی رغم تفاوت هایییین نسل ها و درون نسل ها، نوعی فاصله و تفاوت احساس می یی از عواملی مانند تحولات فرهنگی و تفاوت های نسلی باشد. همه این تحولات فرهنگی بین نسلیی زبان بازنمایی یافته است.
چند به اصطلاح دست نامة آموزشی از مجموعه دست نویس های مانویِ تورفان در برلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، چهار قطعة تاکنون منتشرنشده از مجموعه دست نویس های مانویِ بازیافته از تورفان با شناسة M409b، M1206، M7380، و M1571a که در فرهنگستان علوم براندنبورگ (برلین) نگهداری می شود قرائت، ترجمه، و تفسیر شده است. این قطعات، که مشتمل بر الفبای مانوی با ترتیب ابجدی اند، در واقع برای نوآموزان سغدی، که قصد داشتند شعرِ بیت دارِ پارتی تصنیف کنند، نوعی دست نامه آموزشی بوده اند. در این پژوهشِ کاملاً نو، به نظام ابجدی متن های مانوی و علت وجود برخی از نویسه های غیر ابجدی، به ویژه علت وجود حرف <n> (پس از قرشت)، در فهرست های الفبایی پرداخته شده و فنون کاتبان برای آموزش شاگردان تجزیه و تحلیل شده است. در پیوست، دست نویس مانویِ نویافته ای از نیشابور، که همانند قطعات تورفان دست نامه ای آموزشی بوده، بررسی شده است.
التبادل الفونیمی عند ""البیضاوی"" فی جهوده التفسیریة (جانشین سازی واجی در کوشش های تفسیری ""بیضاوی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، زبان شناسی نوین در همه بخشها و سطوح زبانی تحولات و پیشرفت چشمگیری داشته است. اما چنین تحولاتی بیشتر در بعد سیستماتیک بودن کوششهای زبان شناختی است؛ چه پیشینیان از نظر آشنایی به اصول و ریشه های قضایای مربوط به حوزه زبان شناسی دست کمی از دانشمندان معاصر نداشته اند. این مقاله به بررسی آرای یکی از مفسران گذشته به نام عبدالله بن عمر بیضاوی می پردازد، وی آرائی در تفسیر مشهور خود پیرامون یک پدیده زبان شناختی ارائه داده که امروزه زبان شناسان آن را ""جانشین سازی واجی"" phonemic commutation نامیده اند و معیاری برای بازشناختن آواهای زبانی قرار داده اند. باشد که از لابلای این کوشش متواضعانه جلوه گر افتد که میراث علمی و معرفتی پیشینان می تواند شالوده کوششهای علمی و معرفتی نوین قرار گیرد.