مطالب مرتبط با کلیدواژه

انجماد


۱.

پدیده انجماد و جایگاه فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انجماد بازبینی خروج حوزه باربینی مشخّصه اصل فرافکنی گسترده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۹ تعداد دانلود : ۵۵۱
پژوهش حاضر پس از معرّفی پدیده انجماد و بیان دیدگاه بوئکس (2003؛ 2008)، به بررسی داده های زبان فارسی بر مبنای رویکرد وی و در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازد و نشان می دهد که این داده ها رفتاری موافق با تحلیل بوئکس از خود بروز می دهند. در زبان فارسی خروج از درون گروه های حرف تعریف فاعلی که جهت بازبینی مشخّصه اصل فرافکنی گسترده جابه جا شده و یک حوزه بازبینی تشکیل داده اند، امکان پذیر نیست. علاوه بر این، مروری بر پژوهش های پیشین در زمینه خروج از درون گروه حرف تعریف در زبان فارسی انجام می گیرد و نشان داده می شود که برخی داده های زبان فارسی برای تحلیل بیان شده در این پژوهش ها مشکل آفرین خواهند بود. در ادامه به طرح دو رویکرد موجود در زبان فارسی درباره جایگاه بی نشان فاعل پرداخته، نشان داده می شود که جایگاه فاعل در زبان فارسی موافق با رویکرد انوشه (1389) در سطح بیان، جایگاه مشخّص گر گروه زمان است و نه مشخّص گر گروه فعلی کوچک.
۲.

بررسی فقهی حقوقی احوال شخصیه در انجماد بدن و حیات دوباره

کلیدواژه‌ها: انجماد حیات دوباره اصول فقهی و حقوقی احوال شخصیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
یکی از مسائل جدیدی که در حوزه علم فیزیک به وجود آمده است، مسئله کرایونیک می باشد. کرایونیک (سرما زیستی)، یک نوع محافظت از انسان ها یا حیوانات قانوناً مرده، در دمای بسیار پایین است به این امید که پزشکی آینده، آن ها را به زندگی برگرداند. اما معیار برای مرگ، تقریباً همیشه توقف ضربان قلب است. در پزشکی معاصر، مرگ مغزی، ملاک مرگ قطعی انسان محسوب می شود لذا چنین اشخاصی به لحاظ پزشکی، زنده اند اگرچه به لحاظ قانونی، مرده به حساب می آیند. هدف اصلی انجام پژوهش حاضر بررسی فقهی و حقوقی انجماد انسان و حیات دوباره بود. که در سه بخش: بخش اول به کلیات مفهوم انجماد و حیات دوباره و بخش دوم به مبانی فقهی و حقوقی این مسئله پرداخته شد، از مجموع بررسی ها می توان چنین نتیجه گرفت که اولاً ادله جواز نسبت به ادله عدم جواز از اشکالات کمتری برخوردار است. بنابراین انجماد بیمار لاعلاج نزدیک مرگ، با رضایت او توسط پزشک با صلاحیت به هدف درمان او در آینده و با ظن قوی به امکان بازگشت به حالت قبل از انجماد، در صورتی که به بدن آسیبی نرساند جایز است. ثانیا به فرض که ادله عدم جواز را بپذیریم، باز در مقام تزاحم، چاره ای جز ترجیح اهم که حفظ جان بیمار (انجماد) است، بر مهم (حرمت انجماد) نداریم. استنباط می شود که شخصیه فرد منجمد شده از جمله، ارث، نفقه، طلاق و حضانت فرزندان احوال ظاهرا طبق مبانی حقوقی جاری مانند فرد غایب یا مفقودالاثر اعمال می گردد.