فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۲۱ تا ۶٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
در این مقاله بعضی دیدگاه ها در مورد محتویات آموزش زبان فارسی در مراحل ابتدایی (سال اول و دوم) و همچنین برنامه ی پنج ساله ی آموزش در فدراسیون روسیه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مواد بررسی این تحقیق کتب درسی مورد استفاده در موسسات آموزش عالی روسیه است. هدف از این تحقیق، مشخص ساختن معیارهای ضروری برای نگارش کتب آموزشی استاندارد می باشد. امروزه نیاز مبرمی در به روزسازی کتاب های آموزشی با توجه به مبانی نوین آموزش زبان و علم زبانشناسی کاربردی احساس می شود. در انجام این فرایند، لازم است نیازهای امروز ی زبان آموزان در عرصه های مختلف ضروری در نظر گرفته شود. از همین روی، کوشیده ایم فهرستی از موضوعات ضروری که باید در روند آموزش زبان فارسی به عنوان زبان خارجی لحاظ شود، ارائه دهیم. از جمله این موارد باید به آموزش متون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فنی، بانکی، موسسات بین المللی و ... اشاره کرد.
الگوی شناور در ساخت جمله های مرکّب با توجه به کاربرد زمان افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمله و ساختار آن، مفصّل ترین، پربحث ترین و جذّاب ترین موضوع نحوی در دستور زبان است. از نظر ساختار، جمله یا ساده است یا مرکّب. درباره جمله ساده چندان اختلاف و پیچیدگی وجود ندارد اما در بررسی جمله مرکب، هم کمتر تحقیق شده و هم جای بحث و اختلاف بیشتری وجود دارد؛ زیرا در برخی از دستورها بدون دقّت در معیار ترکیب، همه جمله هایی را که با حروف ربط به هم وصل و عطف شده اند، جمله مرکب شمرده اند. در این پژوهش با بررسی دقیق جمله هایی که مرکب شمرده شده اند و بیان معیارهای جمله مرکب، به اشتباه برخی از دستورها اشاره شده و برای اوّلین بار در پژوهشی مفصّل الگوهای ساختاری جمله های مرکب با توجه به کاربرد زمان افعال معرفی گردیده است. سؤال اصلی در این تحقیق این است که چه نوع جمله ای را می توانیم مرکب بشماریم و الگوی ساختاری آن چگونه است؟ در کنار پاسخ به این پرسش به چگونگی تعریف آن در دیدگاههای زبان شناسی و دستورهای فارسی و برخی ویژگیهای جمله مرکب پرداخته ایم. در بررسی جمله های امروزی زبان فارسی و برخی جمله های زبان متون گذشته که مانند جمله های امروزین هستند، 193 الگو برای ساخت جمله مرکب، استخراج و معرفی شده است که به سبب فراوانی و تنوع الگوی ساخت و کاربرد زمان افعال این جمله ها، آن را شناور نامیده ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که زبان فارسی در ساخت جمله بویژه جمله مرکب، امکانات فراوان و در نحوه بیان پیام و خبر، انعطاف، گستردگی، آزادی عمل و تنوع کم نظیری دارد
Investigating Grammatical Cohesive Devices: Shifts of cohesion in translating narrative text type(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۵
63 - 82
حوزههای تخصصی:
This study focused mainly on the shifts of the grammatical cohesion in texts translated from English into Persian. It aimed to identify the grammatical cohesive devices (GCDs) in ST and TT separately, based on Halliday and Hassn's Model (1976), determine the number of occurrences of GCDs in two texts and finally, illustrate types of shifts of grammatical cohesion and strategies used in TT. To achieve these aims, a mixed-method (comparative and descriptive model) research design was used to spot cohesive shifts in TT due to translation, together with the employed strategies. To this purpose, the book, Oral Reproduction of Stories was investigated, with its translation. 39 different stories by different writers were selected as the sample of analysis. The results showed that the TT adopted all the three types of GCDs except verbal and casual substitution, with verbal substitution in Persian being carried down by reference, ellipsis and lexical cohesion. The occurrence of GCDs in the TT was more frequent than that of ST. Regarding the general analysis of the cohesion shifts, the study showed that three types of shifts (i.e. establishment of new cohesion, elimination of cohesion and change of type of cohesive features) occur in translation. Finally it was revealed that the translation strategies undertaken by the various translators are motivated and influenced by three factors (i. e. systemic language differences Baker (1992), stylistic preferences and the translation process itself (Blum- Kulka, 1986).
فراگیری حرف تعریف (the) و ضمیر اشاره (that) در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اینکه چگونه فراگیران فارسی زبان توصیف های معرفه (the book)، و اشاره (that book) را درک و تولید می کنند، می پردازد. پیرو نظریات هاکینز (1991)، رابرتز (2002)، و والتر (2006)، فرض بر این است که توصیف های معرفه و اشاره در ویژگی ""منحصر به فرد بودن"" اشتراک معنایی دارند. زبان فارسی دارای صفات اشاره است و تا حدودی روی برجستگی تنظیم شده است، در حالیکه زبان انگلیسی در کنار داشتن صفات اشاره، یک حرف تعریف نیز دارد و بر ویژگی معرفگی تنظیم شده است. فراگیران فارسی زبان به واسطه نبود حرف تعریفی معادل آنچه در انگلیسی برای توصیف های معرفه متمایز شده است، از صفات اشاره به عنوان یک مکانیسم جبرانی برای کدگذاری معرفگی در توصیف های معرفه بهره می گیرند. در این پژوهش از دو آزمون تولیدی انتخاب گزینه و آزمون درک بر پایه ی تصویر برای سنجش توانایی فراگیران در باز شناختن توصیف های معرفه و اشاره استفاده شده است. نتایج نشان داد که فراگیران قادر به باز شناختن توصیف های معرفه از اشاره بودند. آنها همچنین قادر به اکتساب این توصیف ها بودند، اما فراگیران در اکتساب توصیف های اشاره به متکلمان بومی زبان انگلیسی نزدیک تر بودند. بی ثباتی در انتخاب حرف تعریف و صفت اشاره در یک بافت خاص (مثلاً بافتی که در آن تنها استفاده از حرف تعریف لازم است)، گویای این حقیقت است که فراگیران آن (صفت اشاره در زبان فارسی) را معادل هر دوی the و that تلقی می کنند. این موضوع نشان می دهد که انتقال از زبان اول تعیین کننده ی انتخاب های فراگیران است.
English Language Teachers' Views on Self-initiated Professional Development(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۸, No.۱۶, Spring ۲۰۱۵
164 - 186
حوزههای تخصصی:
Keeping pace with the continuous changes and innovations in the field of English language teaching is considered to be a necessity for the quality of teachers' teaching. There are numerous approaches to teacher development, among which self-initiated development stands as one of the noticeable trends. Although teacher development is crucial for the quality of education, it appears that there are not many studies on self-development of English language teachers in Iran. There are studies mostly concentrating on the evaluation of pre- or in-service programs in English language teaching. Addressing this call, the main purpose of this study was to investigate perceptions of 48 in-service English language teachers towards their professional development. The data collection instrument used was a researcher-made questionnaire consisting of both open-ended and close-ended items. Employing descriptive statistics, the data was analyzed. The results indicated that the teachers agreed with most of the concepts that indicate the importance of professional development. Moreover, they were aware of the importance of major professional development activities for their development. Yet, peer observation and action research were not preferred as much as the other activities.
Enseigner des textes littéraires à partir de l’enjeu modal (آموزش متون ادبی ازطریق افعال موثر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش متون ادبى از طریق افعال موثر فعل یا گزاره اى دیگر را تحت تأثیر قرار مى دهند و وضیت آن را دستخوش تغییر مى سازند. در اغلب موارد افعال موثر به صورت ضمنى و به عنوان فرضیه یافت مى شوند. بدین ترتیب، مى توان حضورى فرازبانى براى آن ها در نظر گرفت که نه تنها بر کنش و عملکرد کنشگرها در گفتمان اثر مى گذارد، بلکه توانش آنها را نیز تحت تاثیر قرار مى دهد.
به دیگر سخن، از طریق برخورد با فعلى کنشى و یا فعلى حالتى، مى توان به افعال موثر نهفته در گفتمان پى برد. در این مقاله مى کوشیم تا نشان دهیم چگونه دانشجویان با استفاده از افعال موثر مى توانند موفق به کشف معناى متون ادبى، ساختن هویت مدالى کنش گران و دریافت جنبه ى عاطفى و تنشى گفته پردازى شوند. به این ترتیب، در این تحقیق بر آنیم تا نشان دهیم چگونه بازى افعال موثر به وسیله ى راه هاى مختلف دستیابى به معنا تبدیل به روشى مناسب براى ایجاد پویایى در کلاس هاى درک متون ادبى، که از آموزش و یادگیرى زبان جدایى ناپذیرند، می شود. همچنین به چگونگى دستیابى به معنا از طریق افعال موثر مى پردازیم.
پویایی زندگیِ در رقابت: تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمانی در داستان کوتاه «خلأ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معناشناختی گفتمانی رویکردی نو در حوزة نقد ادبی به شمار می رود. در این رویکرد نشانه- معناها گونه هایی سیال ، پویا و چند بُعدی هستند و با کنترل نظامی که فرآیند گفتمانی نام دارد، نمایان می شوند. در این جستار نحوة شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان در داستان «خلأ» اثر نجیب محفوظ، نویسندة مصری و برندة نوبل ادبیات 1988م، بررسی می شود تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه گفتمان داستان، حس رقابت را به عنوان کنشی ارزشمند در زندگی شخصیت های داستان نشان داده است؟ در واقع هدف این جستار نشان دادن نقش فرآیند عاطفی در تغییر شرایط تحول گفتمان و تأثیر آن بر سبک حضور شوش گران است. یافته ها نشان می دهد که رخداد دو حادثه در زندگی شَوِش گر با تأثیر بر باور و تغییر در نوع احساس او، روند گفتمان را تحت تأثیر قرار می دهد و کارکرد ارزشی آن را متحول می سازد.
روش شناسی پژوهش در مطالعات گویش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی روش پژوهش در چهار رویکرد جغرافیای گویشی، گویش شناسی اجتماعی، گویش شناسی ادراکی و گویش شناسی پیکره-بنیاد به عنوان رویکردهای سنتی و جدید در مطالعات گویشی است. با این هدف، ابتدا به اختصار به زبان شناسی تاریخی-تطبیقی در مقام خاستگاه شکل گیری گویش شناسی به عنوان یکی از شاخه های زبان شناسی اشاره می شود. سپس، تاریخچه، هدف، روش گردآوری، تحلیل و ارائه نتایج در چهار رویکرد مورد نظر با استفاده از روش توصیفی شرح و با یکدیگر مقایسه می گردد و انگاره روش شناسی هر یک از رویکرد ها ارائه می شود. مطالعات گویش شناختی تحت تأثیر زبان شناسی تاریخی-تطبیقی و با تمرکز بر تنوع های زبانی در نواحی مختلف جغرافیایی، به ویژه نواحی روستایی آغاز شد و در نتیجه عوامل گوناگون و مهم تر از همه توسعه و پیشرفت ابزارهای فنی ضبط، ثبت و تحلیل داده ها و نیز پیدایش گرایش های میان رشته ای دستخوش تغییرات فراوان شده است. در گویش شناسی اجتماعی و ادراکی تأثیر مؤلفه های اجتماعی و نگرش های زبانی بر مشخصه های زبانی و ادراک مرزها و ارزش های زبانی مورد بررسی قرار می گیرد. گویش شناسی پیکره-بنیاد نیز از آمیختن علوم رایانه و آمار با مطالعات زبانی شکل گرفته است. بر خلاف گویش شناسی سنتی که بیشتر به مطالعه مشخصه های واجی و واژگانی در زبان مردان مسنِ روستایی توجه داشته است، امروزه اقشار مختلف در جوامع شهری و روستایی، انواع مشخصه های زبانی به ویژه دستوری، تحلیل های کمی و کیفی رایانه ای و آماری، نگرش های زبانی و بررسی های شناختی در کانون توجه قرار دارند.
شعر منظوم و نثر شاعرانه در زبان های هندواروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی تطبیقی برای شناخت زبان ها دو روش مشخص دارد: روش رده شناختی و روش تکوینی. هدف روش نخست تثبیت ویژگی های همگانی زبان ها و هدف روش تکوینی، تدوین تاریخ زبان هاست.
زبان شناس تطبیقی برای هر زبانی یک اصل مسلم و یک فرض دارد. اصل مسلم نزد ایشان مشابهت های بسیار زبان هاست که نمی توان آنها را حمل بر اتفاق یا وام گیری کرد. فرض آنان بر این است که این زبان ها از یک اصل مشترکی منشأ گرفته اند و اختلافات کنونی میان آنها نتیجه تحولی است که زبان های هر گروه، پس از جدایی از نیای اصلی، پذیرفته اند. بررسی زبان ها از طریق روش تطبیقی، بازسازی ویژگی های بنیادی دستور و واژگان زبان فرضی را ممکن می سازد، که این خود آغازی برای توصیف تاریخی زبان های وابسته است. بر اساس مطالعات زبان شناسی تطبیقی، زبان دارای دو بعد است، یکی توصیفی، یعنی بعد زبانی و دیگری هنری و شعری. بعد زبانی به دنبال عاملی است که یک پیام زبانی را به یک اثر هنری تبدیل می کند.
مقایسه الگوهای شاخص در زبان های هندواروپایی امکان باسازی زبان ها را تا رسیدن به زبان مشترک اصلی، نیز شناخت ویژگی های شعر منظوم و نثر شاعرانه را فراهم می سازد. بر اساس این مقایسه می توان دریافت که در جوامع سنتی هندواروپایی، زبان شاعرانه در صلاحیت متخصصانی بوده است که انگیزه شاعری داشته، امّا جز سرودن شعر، وظایف دیگری از نوع موبدی، پیشگویی و مداحی را نیز عهده دار بوده اند. اصطلاحات بازمانده در برخی از شاخه های زبانی این خانواده، هم در بُعد واژه ها و هم در چهارچوب وظایف و خویشکاری های شاعران، در شرق و غرب یکسان است و از خلال این مشترکات می توان هم از پایگاه اجتماعی شاعر آگاه شد و هم اصطلاحات مربوط به شعر را در شاخه های زبانی خانواده هندواروپایی باز شناخت.
در گفتار پیش رو کوشش شده است با تأکید بر شاخه هندوایرانی زبان ها، زبان شعری و شکل آغازین آن بر اساس داده های موجود باسازی و توصیف شود.
بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
توزیع ضمیر مستتر در ساخت کنترل اجباری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود ضمیر مستتر و ساخت کنترل اجباری در بند متممی خودایستا همواره مورد بحث و تردید بوده است. با توجه به شواهد موجود در زبان های مختلف مبنی بر امکان پذیر بودن کنترل اجباری به درون بند متممی خودایستا، نظریه مرجع گزینی و برنامه کمینگی که حضور ضمیر مستتر را به ناخودایستا بودن متمم درونه مرتبط می دانند، نیازمند اصلاح و بازبینی هستند. در این راستا لاندا (Vide. Landau, 1999; 2000; 2004 & 2006) با ارائه نظریه مطابقت خویش مدعی رسیدن به تعمیمی در بارة ساخت کنترلی است؛ به صورتی که کنترل اجباری به درون هر دو نوع متمم خودایستا و ناخودایستا را نتیجه حضور ضمیر مستتر در جایگاه فاعل جمله متمم می داند. در این مقاله، کارآمدی نظریه مطابقت لاندا در تحلیل ساخت کنترلی کامل و ساخت غیر کنترلی و ناکارآمدی آن در تبیین ساخت کنترل ناقص در زبان فارسی نشان داده می شود. بنابراین ادعای لاندا مبنی بر رسیدن به تحلیلی جامع مورد تردید قرار می گیرد. سپس سعی می شود با استفاده از نظریه معنایی جکنداف و کالیکاور (2005 & 2003) ایراد های رویکردهای صرفاً نحوی پیشین از جمله نظریه مطابقت لاندا در تبیین این ساخت، به ویژه دربارة توزیع گروه اسمی آشکار و ضمیر مستتر در زبان فارسی مرتفع گردد. به این ترتیب، لزوم در نظر گرفتن عوامل معنایی برای حل این مسئله تأیید می گردد.
جلوه های چندزبانی در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایه نظریه «منطق گفت وگویی» میخائیل باختین، رمان بیش از هر چیز، یک پدیده زبانی است که اصالت آن با ویژگی «چندزبانی» اش پیوند دارد. زبان در چارچوب علم فرازبان شناسی، از رویکردهای اجتماعی و ایدئولوژیکی مختلف سخنگویان حکایت دارد. رمان نویس دنیای متکثر از لحن ها، صداها و جهان بینی های متنوع را در ساختار زبان رمان، در سخن شخصیت ها، سخن راوی و زبان انواع ادبی و غیر ادبی به کار می گیرد و نظام می بخشد. در این جستار، با دقت در مؤلفه «چندزبانی» موردنظر باختین، کاربست آن را از دریچة نقد فمنیستی (بررسی ویژگی های آثار نویسندگان زن) مورد توجه قرار می دهیم و با شیوه توصیفی- تحلیلی، ویژگی «چندزبانی» در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» پیرزاد را بررسی می کنیم. پیرزاد در این رمان، تفاوت های اجتماعی و فرهنگی را در لایه های زبانی رمان به کار بسته است تا از خلال زبان های متنوع اجتماعی و در نظام زبانی چندگانه، دیدگاه زنانه را مطرح کند. دیدگاه زنانه مورد نظر نویسنده، در گفتمان دوصدایی متشکل از زبان رمان (نویسنده) و گستره زبان راوی، زبان انواع ادبی و غیر ادبی و زبان شخصیت ها متجلی می شود و در این دوصدایی، ویژگی زنانه نویسی رمان متمایز می گردد.
گونه شناسی ساخت های قالبی در زبان عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر زبان و گویش از اجزا و مواد قالبی چون زبانزدها و اصطلاحات، کنایه ها و ضرب المثل ها تشکیل می شود که باعث غنای آن زبان هستند. گفتارهای قالبی کاربرد خاص و موقعیت شناسانه و نقش مؤثری در برقراری ارتباط های اجتماعی دارند. این گفتارها اغلب شفاهی هستند، زایایی فراوان دارند و حامل معانی عمیق و فشرده هستند. این اجزای کلیشه ای و قالبی درطول سالیان و سینه به سینه به نسل های بعد منتقل یا در فرهنگ ها ثبت می شوند و برخی به آرامی در زبان رسمی و حتی ادبی راه می یابند. بخش مهمی از ذخایر زبانی غیرمکتوب در فرهنگ ها را همین گفتارهای قالبی شده تشکیل می دهند که ضرورت توجه علمی به این انواع را دوچندان می کند. مسئله اصلی این مقاله تبیین مبانی نظری و گونه شناسی و نشان دادن تنوع گسترده این کلیشه های قلبی زبان فارسی است. برای این منظور، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده خواهیم پرداخت، سپس ریشه و خاستگاه این کلیشه های زبانی را بررسی می کنیم وضمن تبیین و تشریح این گفتارهای قالبی و زیرگونه های هریک (نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، تکیه کلام ها، متلک ها و کنایات و امثال)، ساخت زبانی، مضامین، کاربرد و تنوع آن در زبان عامه را با مثال های کافی تبیین می نماییم. این مقاله را به عنوان الگویی برای گونه شناسی وبررسی های ساختاری و محتوایی زبان عامه پیشنهاد می کنیم. تحلیل های دستوری، جامعه شناسانه و فرهنگی جایگاه قابل بررسی دیگری دارند.
A Corpus-driven Food Science and Technology Academic Word List(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The overarching goal of this study was to create a list of the most frequently occurring academic words in Food Science and Technology (FST). To this end, a 4,652,444-word corpus called Food Science and Technology Research Articles (FSTRA), which included 1,421 research articles (RAs) randomly selected from 38 journals across five sub-disciplines in FST, was developed. Frequency and range-based criteria were used to develop Food Science and Technology Academic Word list (FSTAWL). Word families had to occur in more than 19 journals, and they had to recur at least 134 times in the whole corpus. The computer programme RANGE was used to analyse the data. The results of frequency and range-based analysis showed that 1,090 academic words met the criteria of the study and constituted FSTAWL. The results also revealed that these words accounted for 13% of the coverage in the FSTRA. FSTAWL provides food science and technology non-native English learners who need to read a large number of RAs and to publish FST RAs in the English journals with a useful list of the most frequently used academic words, helping them to strengthen their academic reading and writing proficiency. The findings echo calls for creating more discipline-specific word lists to cater for the needs of specialized learner populations, providing implications for materials producers as well as explicit teaching of academic words.
Long-term Utilization of Interaction by Young EFL Learners: The Effects of Strategy Training(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The bulk of research within the interactionist framework seems to be consensually pointing to the beneficial effects of interaction in SLA. However, few studies have investigated the role of training in providing and perceiving interactional feedback, especially among young learners. This study probed the effects of training prior to engagement in interaction in case of young learners acquiring polar questions in an EFL context. Sixty learners aged 9-14 in three intact groups were exposed to instruction followed by peer interaction in case of the experimental groups while the control group simply received traditional teacher-fronted practice. Also, while one treatment group received prior training in interactional feedback strategies, the other group did not. The pre-test, immediate post-test, and delayed post-test were administered. The results of mixed between-within subjects ANOVA (SPANOVA) showed that engaging in interaction, regardless of any prior training, could significantly improve learners’ immediate mastery over the target form. However, in the long run, only the group trained in feedback strategies could maintain its superiority over the control group. The findings suggest that although engaging in peer interaction can be beneficial for young learners, sustained interlanguage development can result only if learners are trained in feedback strategies.
نقد و بررسی کتاب: فرهنگ ریشه شناختی فارسی، محمد حسن دوست، 1393 تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دوره پنج جلدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلد نخست این مجموعه در سال 1383 زیر همین نام به نظارت روانشاد دکتر سرکاراتی و با مقدمه ای از ایشان از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتشار یافته است؛ اما در مجموعه پنج جلدی کنونی ساختار جلد اول، شیوه کار و واژه ها، تغییر اساسی یافته و مقدمه ای در 165 صفحه، شامل تحولات تاریخی واج های فارسی (پیوست یکم در 61 صفحه)، و سپس پیوست دوم و فهرست سوم شامل جدول تطبیقی واج های زبان فرضی هندواروپایی و تحولات شایع آنها در زبان هندواروپاییِ مادر در قالب جدول هایی برای هریک از زبان ها آمده است. سرواژه ها و آگاهی ذیل آنها نیز به نسبتِ جلد پیشین تغییر یافته است، به گونه ای که باید جلد نخستِ کنونی را تألیفی مستقل از جلد پیشین به شمار آورد.
مؤلفِ مجموعه، دکتر محمد حسن دوست، عضو هیأت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دانش آموخته رشته فرهنگ و زبان های باستانی است و از تحولات تاریخی زبان فارسی و گویش های آن شناختی علمی دارد.
An Investigation of the Generic Features of Research Articles Published in the Bulletin of Iranian Mathematical Society(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۸, No.۱۶, Spring ۲۰۱۵
110 - 137
حوزههای تخصصی:
In light of the understanding that the analysis of the generic features of different academic genres can enhance the ability of non-native members of academic discourse communities to understand, and where appropriate, to produce them, the present study aimed at investigating the dominant generic structure of research articles in mathematics. To start with a relatively narrow focus, a corpus of thirty mathematics research articles were randomly selected from The Bulletin of the Iranian Mathematical Society(BIMS), and were analyzed in terms of their macro-organizational structure. An eleven-move structure was identified in the analyzed corpus, while it was also found that the research articles in the corpus did not follow the conventional Introduction-Methods-Results-Discussion structure found in many other disciplines. Methods and Discussion sections which are frequently encountered in research articles of many other disciplines were missing in the analyzed articles. It is argued that the findings may have theoretical implications in revealing some discipline specific conventions of organizing macro structure. Since all the authors were Iranian, the emerging model should be treated cautiously because some aspects of the emerging macro structure may also be under the influence of culture specific conventions.
The Impact of Teaching Corpus-based Collocation on EFL Learners' Writing Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۵
53 - 62
حوزههای تخصصی:
The present study explores the impact of corpus-based collocation instruction on intermediate Iranian EFL learners' writing ability. For this study, 84 Iranian learners, studying English as a foreign language in Bayan Institute, Iran, were selected and were randomly divided into two groups, experimental and control. Conventional methods of writing instruction were taught to the control group while the experimental group received corpus-based collocation instruction in writing essays for 15 sessions. The design of the research was based on pre- and posttest method. The tests were employed to measure the writing fluency of the two groups. Test results were scrutinized to answer a major question for correlation between the participants’ variety of corpus-based collocations and their writing. The results illustrated that there was a significant difference between the mean scores of control and experimental groups in writing elements (p<0.05). Actually, lexical collocation instruction expanded the writing elements of vocabulary and mechanics rather than grammar and fluency in writing essays. The study findings indicated that there is a significantly positive correlation between the participants’ use of various lexical collocations and their writing proficiency.