فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۶۱ تا ۵٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
This paper presents a detailed examination of learning transfer from an English for Specific Academic Purposes course to authentic discipline-specific writing tasks. To enhance transfer practices, a new approach in planning writing tasks and materials selection was developed. Concerning the conventions of studies in learning transfer that acknowledge different learning preferences, the instructional resources were designed to be multimodal to engage all participants in construing the principles of academic writing. To promote the relevance of writing practices and their transferability to future professional settings and to ensure the success of the multimodal presentations, a practice of team-teaching between the English Language and content lecturers was rigorously embraced. A sample population of 28 postgraduate medical students from Jondi Shapur University of Medical Sciences in Ahvaz participated in this research. The data were collected through interviews and writing samples throughout a whole semester and were subsequently analyzed both quantitatively and qualitatively based on James' (2009) checklist of writing outcomes. The results indicated that the instruction did stimulate transfer from the course to the authentic tasks notably in the skills associated with organization and language accuracy; however, the transfer of some outcomes appeared to be constrained particularly the use of punctuation marks. Implications of the findings for theory, practice, and future research in discipline-specific writing practices are discussed.
انسجام واژگانی در متن سوررئالیستی بوف کور برپایه نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام متن از به هم پیوستن مجموعه ای از واژه ها و جملاتی که متضمّن معنا و پیام خاصی است، به وجود می آید. نویسنده، دنیای واقع و فراواقع خود را در قالب متن منعکس می کند و در این انعکاس اگرچه از زمان فاصله می گیرد، اما به مدد زبان و حفظ ارتباط بین عناصر دستوری و واژگانی، معنا را منتقل می کند و متنی منسجم می آفریند. متن سوررئالیستی که بازتابی از دنیای فراواقع است، به دلیل هجوم واژگان ناشی از نگارش خودکار، چنین تصوری را در اذهان ایجاد می کند که دور از انسجام و پیوستگی است و ارتباط معنایی در این متون گسسته می نماید. این پژوهش در پاسخ به این مسأله که آیا این متون، با وجود زیر پا گذاشتن زبان معیار و آزادی زبان و واژه ها - نگارش خودکار- از انسجام واژگانی برخوردار هستند، به بررسی انسجام واژگانی داستان سوررئالیستی «بوف کور» صادق هدایت، بر پایه نظریه انسجام متن مایکل هالیدی و رقیه حسن می پردازد. پس از تحلیل و بررسی داده ها، این نتیجه حاصل شد که متن بوف کور، با 3282 گره انسجام واژگانی، از انسجام بالایی برخوردار است و نویسنده با بهره مندی از عناصر انسجام واژگانی به ویژه عنصر تکرار و باهم آیی و ترادف توانسته است، پیوندی ناگسستنی میان الفاظ و معانی ایجاد کند و به این طریق اندیشه و امیال درونی خود را در متن منعکس سازد.
رنگ واژه های اصلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای است برای تعیین رنگ واژه های اصلی زبان فارسی و بررسی سلسله مراتبی این واژه ها. چارچوب این پژوهش نظریة برلین و کی (1969) در مورد همگانی های رنگ واژه هاست. روش مورد استفاده در این پژوهش روش دیویس و کربت (1994 و 1995 و 1999) است که با استفاده از روش های آماری، سعی در یافتن میزان صحت آن در مورد زبان فارسی داریم. داده های این پژوهش از افرادی در دو گروه سنی دبستانی و دانشگاهی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از آزمون های فهرست سازی و نامیدن و بهترین نمونه نشان می دهد که زبان فارسی 6 رنگ واژة اصلی دارد. 6 رنگ واژة اصلی در این زبان به ترتیب عبارتند از: آبی، قرمز، سبز، سفید، سیاه، زرد، که البته این نتایج با نظریات برلین و کی (1969) هم سو است
بررسی نقش گسست و پیوست در زنجیرة گفتمانی غزل های روایی حافظ: رویکرد نشانه -معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ابعاد عمیق و پیچیدة شعر حافظ، تاکنون تحلیل های متفاوتی درباب ساخت معنایی غزلیات او مطرح شده است. با بررسی ساختاری غزل-روایت های حافظ روشن می شود که ابیات مختلف یک غزل گسسته و جدا از هم نیستند؛ بلکه در یک زنجیرة پیوستاری و پویا نمود می یابند. انسجام معنایی این دسته از غزلیات و ساخت روایی آن ها زمینه را برای تحلیل نشانه-معناشناسانة آن ها فراهم می کند. برای شناخت بهتر مناسبات درونی غزل -روایت ها و تبیین گسست ها و پیوست های درونی آن ها، توجه به ساختار روایت ضروری به نظر می رسد. گفتمان شناختی پرکاربردترین نوع گفتمان در این دسته از غزلیات است. تحقق بعد شناختی در غزل های روایی حافظ با بسط گفتمانی همراه است. حضور شخصیت هایی همچون پیر مغان، رند، ساقی، مغبچه و ... زمینة ایجاد گسست های عاملی را فراهم می کند. انفصال های زمانی (با کاربرد فعل گذشته یا قیودی مانند دوش، نیم شب و ...) و مکانی (مسجد، صومعه، میخانه، خرابات و ... ) نیز در این دسته از غزلیات، فرآیند معناسازی را پیش می برند. البته در بسیاری از موارد، گسست های شناخت محور با گونة احساسی همراه می شوند. در این دسته از غزلیات، حضور جسمانی معشوق جریانی حسی-ادراکی را به دنبال دارد که شوشگر را با جریانی از احساسات مواجه می کند و با این وصف، تعامل پایداری بین گونه های شناختی و عاطفی در غزل برقرار می شود. با درنظر گرفتن زیرساخت ابیات و گذشت از گسست های شناخت محور، روایت درنهایت به یک صورت پیوستاری می رسد و این گسست ها خللی در انسجام معنایی شعر ایجاد نمی کنند.
The Effect of Hedged-form Feedback vs. Uncoded Feedback on Grammatical Accuracy of Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۵, Autumn ۲۰۱۶
25 - 33
حوزههای تخصصی:
The extent to which teachers’ written corrective feedback (WCF) is conducive to ESL learners’ improvement has been discussed since Truscott’s claim in 1996. The mentioned debate continues because there has been lots of contrastive research studies with different results. This paper presents the results of a 2-month study of the effectiveness of WCF to 65 low intermediate Iranian learners. In the first phase, the students were divided into two groups of hedged group and control group, which received uncoded feedback. The learners produced 8 pieces of writing (Nelson Test was given to students to homogenize the groups). The first piece of writing was considered as the pretest and the 8th piece of their writing was considered as their posttest. Independent and paired sample t test were used to analyse the data statistically. The result of comparing the mean performance of the two groups in posttest indicated that the probability value was less than .05 (p = .000 < .05) which means that the mean performance of the two sets of scores in post test is significantly different and the hedged form feedback group has outperformed the one who received uncoded feedback.
Social, Cultural and Linguistic Factors Affecting EFL Learners’ Language Proficiency: A Quantitative Analysis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۶, Winter ۲۰۱۶
121 - 135
حوزههای تخصصی:
Many factors may be involved in determining why some students are more and some are less proficient in language. This study tried to explore the factors affecting Iranian EFL learners’ proficiency. 221 students at second, third and fourth year of university, including 50 male and 171 female were selected randomly to participate in the study. A researcher-made questionnaire and a proficiency test comprised the data collection instruments. The researchers were able to identify three factors affecting language proficiency. They were classified as social factors, cultural factors and linguistic factors, Then a model was developed to represent the relationship among these factors and language proficiency. In line with Bourdieu’s (1986), the results of data analysis indicated that social factors are among the most dominant factors affecting the learners’ language proficincy.
روش های پژوهش در زبان شناسی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه تحقیق در لغت به معنای رسیدگی کردن، بررسی، بازجویی (فرهنگ قریب)، وارسی واقعیت (فرهنگ نفیسی)، راست و درست کردن، به حقیقت امری رسیدگی کردن و بازجویی کردن (فرهنگ عمید و لغت نامه دهخدا) است. تعریف تحقیق، به عنوان یک فرایند پژوهشی، شکل خاصی از دانش آکادمیک است (به نقل از دلاور، 1374: 23). دست یابی به هدف های علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روش شناسی درست صورت پذیرد. روش شناسی را می توان از چند دیدگاه مطمح نظر قرار داد: از دیدگاهی، روش شناسی مطالعه منتظم و منطقی اصولی است که تفحص علمی را راهبری می کند. از این دیدگاه، روش شناسی شاخه ای از منطق و یا حتّی فلسفه است. دیدگاه دیگر، روش شناسی را شاخه ای از علم می داند (ساروخانی، ۱۳۷۷: ۲۲). روش های پژوهش، ابزارها و شیوه هایی برای انجام پژوهش هستند. پژوهش، اصطلاحی است که آزادانه برای هر نوع از تحقیق استفاده می شود تا حقایق جدید یا جالب را کشف کند. مانند تمام فعالیت ها، دقتی که در انجام هر پژوهش انجام می گیرد، در کیفیت نتایج بازتاب خواهد داشت (ولیمن[1]، 2011: 1). در همه علوم، و ازجمله زبان شناسی، لازم است بدانیم چه ابزارهای مناسبی برای این حوزه وجود دارد و چگونه از آنها استفاده کنیم تا به بهترین نتیجه منجر شود. اولین گام، در هر حوزه ای، انتخاب روش پژوهش مناسب برای آن حوزه است. پل الدرسون[2]در این باره می گوید: «مشکلی را ندیده ام، هرچند پیچیده، که اگر از راه درست به آن نگاه کنید، باز هم پیچیده باشد». در هرکدام از زمینه های مختلف زبان شناسی، کتاب های روش شناسیِ متعددی به زبان انگلیسی وجود دارد، اما کتاب هایی که به بررسیِ روش پژوهش در تمام، یا دست کم بیشترِ، حوزه های زبان شناسی بپردازد، چندان فراوان نیست. دو کتابِ روش های پژوهش در زبان شناسی (رِی[3] و بلومر[4]، ۲۰۰۶) و (پودسوا[5] و شارما[6]، ۲۰۱3) از آن جمله اند.
رتبة المکونات فی نظریة الترکیب التولیدیة الأدنویة-الکلیات و الوسائط (رتبة مخصص المرکب الفعلی و فضلته أنموذجا)
حوزههای تخصصی:
لماذا اختلفت اللغات فی کیفیة ترتیب ها للمکونات الأساسیة؟ وما هو-حسب مسلمات البرنامج التولیدی 1998-2013 (=MP =The minimalist program)– الإطار الأمثل لتفسیر الفروق بین اللغات من هذه الجهة؟ یعتقد تتشومسکی، فیما یتصل بالفروق البرامتریة الأساسیة بین اللغات المختلفة، أن جوهر هذه الفروق وأهمها على الإطلاق یکاد یکون منحصرا فی جانب واحد وهو الاختلافات المعجمیة. والمقصود عنده بالفروق المعجمیة على وجه التحدید الاختلاف فی طبیعة التکوین الصرفی للعناصر المعجمیة التی تحتل مواقع الرؤوس الوظیفیة (أیا ما کانت کیفیة تحیزها فی هذه المواقع. والأمر فی ذلک لا یخرج ، کما هو معلوم، عن أن یکون إما تحیزا بالأصالة وإما بمقتضى التصرف بالنقل). ففیما یتعلق بقضیة «الرتبة» و«ترتیب المکونات» والتی تعتبر، فی هذا التصور، أحد المحاور الرئیسیة فی مسألة الفروق البرامتریة بین اللغات، یربط تتشومسکی المسألة ربطا «وثیقا» بطبیعة «السمات–س» و«السمات–ف» التی تدخل فی تکوین البرنامج المورفولوجی لکل من المقولتین الوظیفیتین «الزمن» (=T) و«التطابق» (=AGR). هذا ویکمُن الفرق الأساسی بین النمطین من السمات فی اتجاه العلاقة التمحیصیة الذی یتخذه کل منهما: فـ «السمات–س» هی تلک التی تُستهدف بإجراءات السبر والتمحیص بإزاء المرکب الحدی الذی یحتل موقع المخصص من مجال التطابق (=AGRP) (أو فی احتمال آخر المرکب الحدی الذی یحتل موقع المخصص من مجال الزمن (=TP)). وأما «السمات–ف» فهی تلک التی تدخل فی علاقة تمحیصیة مع البرنامج الصرفی للرأس الفعلی (=V) وقد ضُمَّ ضَمَّ إلحاق إلى رأس من الرؤوس الوظیفیة.
واژه بست های مفعولی و آرایش بنیادین واژگان در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی در چارچوب دستور گشتاری و مبانی رده شناسی و با هدف تعیین جایگاه زیرساختی واژه بست های مفعولی زبان فارسی، ونیز تبیین رابطه ی همزمانی-درزمانی این جایگاه با آرایش بنیادین واژگان این زبان صورت گرفت. ازاین رو، با لحاظ زیرساخت «واژه بست+فعل» در تقارن با رده sov، نتیجه گیری شد که گشتار حرکت واژه بست مفعولی را از جایگاه مذکور به سمت محل ظهور هدایت می کند. مضافاْ، جهت گیری های نحوی، صرفی و نوایی، به عنوان سه معیار مؤثر در چگونگی واژه بست افزایی معرفی شده که ممکن است با گذشت زمان متفاوت عمل کنند. در همین راستا، با اشاره به «شرط کوتاه ترین حرکت»، به رابطه ی فرایندهای انضمام و واژه بست افزایی در فارسی معاصر اشاره شده و استدلال شد که برخلاف فارسی نو قدیم، نادستوری شدن الحاق واژه بست به جزء اسمی برخی از افعال مرکب در گونه ی معیار مؤید این رابطه است. در راستای تبیین پیامدهای رده شناختی واژه بست افزایی درابتدا به فرضیه ی مطرح در دبیرمقدم (1997) مبنی بر تغییر رده ی فارسی از ov به vo اشاره شده و با استناد به شواهد تاریخی و گویشی این نتیجه به دست آمد که بررسی سیر تحول تاریخی مشهود در نظام واژه بستی فارسی، تبیین قابل توجهی برای ناهمخوانی زبان فارسی با معیارهای بیست گانه ی درایر(1992) و همگانی شماره 25 گرینبرگ (1963) به دست می دهد. ازاین رو، در پایان این نتیجه گرفته شد که بررسی عملکرد و سیر تحول واژه بست های ضمیری زبان فارسی، فرضیه ی قرار گرفتن این زبان در جریان تغییر رده را تقویت می کند.
بررسی مقایسه ای حاشیه نویسی تصویری و تعلیم ریخت شناسی لغوی بر استنباط لغوی زبان آموزان سطح متوسط ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به لزوم یادگیری حجم بالای از لغات و دسترسی اندک زبان آموز به اطلاعات لازم در محیط آموزشی زبان، بررسی تکنیک های تسهیل کننده یادگیری لغات اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر حاشیه نویسی تصویری با تدریس ریخت شناسی بر توانایی استنباط لغوی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی در سطح متوسط بوده است. برای اطمینان از هم سطح بودن زبان آموزان و ایجاد یک نمونه همگن از شرکت کنندگان، انتخاب آن ها از طریق آزمون استاندارد PET انجام شد و محققین آنها را میان دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم کردند. پیش از شروع دوره آموزش، تمام گروه ها در پیش آزمون استنباط لغوی که به صورت تست خودسنجی بود شرکت کردند. این دوره تحقیقی شامل 6 هفته تدریس استنباط لغوی لغات ناآشنا بود که در متون انگلیسی زیر آنها خط کشیده و پر رنگ شده بودند. در تمام گروه ها مقدار تدریس و نوع مواد آموزشی یکسان بود با این تفاوت که به یک گروه ریخت شناسی تدریس شد و در گروه دیگر از حاشیه نویسی تصویری استفاده شد. شایان ذکر است، در گروه کنترل از روش های سنتی یادگیری لغات بهره گرفته شد و فراگیران هیچ دسترسی به حاشیه نویسی تصویری و ویژگی های ریخت شناسی لغات نداشتند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه پیش آزمون و پس آزمون استنباط لغوی که توسط محققین ساخته و استاندارد شده بود، هیچ تفاوت معناداری میان عملکرد زبان آموزانی که به آنها ریخت شناسی لغوی تدریس شده بود با عملکرد زبان آموزان گروه کنترل نشان نداد. یافته ها اثبات کرد عملکرد گروه آزمایشی که به آن حاشیه نویسی تصویر داده شده بود به طور معناداری از گروه ریخت شناسی بهتر بود. از این رو، محققین امیدوارند نتایج این تحقیق بتواند گامی نو در جهت رفع بسیاری از مشکلاتی را که مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در حدس زدن لغات ناآشنای موجود در متن با آنها روبرو هستند از میان بردارد.
نگاهی بر واژه های مرکب و مشتق مکان ساز در فارسی: رویکرد صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساخت اسم مکان در فارسی از رهگذر وندها و شبه وندهای اشتقاقی دال بر مکان می باشد که با وجود شباهت در کارکرد، به لحاظ معنایی کاملاً یکسان عمل نمی نمایند. برای نمونه پسوند «- زار» در فارسی علاوه بر اشاره به مفهوم مکان، به مفهوم کثرت چیزی نیز اشاره می نماید، مانند «گل زار، لاله زار»؛ در حالی که دیگر پسوندهای مکان ساز همانند «- ستان، - ک ده، - گاه و نمونه های دیگر» از این ویژگی معنایی برخوردار نیستند. گفتنی است به موازات فرآیند ذکرشده، دو فرآیند «ترکیب» و «اشتقاق- ترکیب» نیز در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرند. به همین سبب نگارندگان در پژوهش پیش رو بر آن بوده اند تا با بهره گیری از سازوکارهای صرفِ شناختی و دستاوردهای آن، همچون نظریة مقوله بندی، مفهوم سازی و حوزه سازی به بررسی این گونه محدودیت های معنایی ناظر بر عملکرد چنین پسوندهایی پرداخته و در نهایت به معرفی شاخص های شناختی دخیل در شکل گیری آن ها بپردازند.
بررسی دیدگاه های استادان رشته آموزش زبان انگلیسی ایران نسبت به پژوهش:مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه ی گذشته شاهد یک پیشرفت شگرف در حوزه ی تحقیقات آموزش عالی از جمله زبان شناسی کاربردی بوده است. در این راستا، مطالعه ی حاضر به بررسی مفهوم تحقیق از دیدگاه اساتید هیأت علمی رشته ی زبان شناسی کاربردی در ایران می پردازد. در این پژوهش ترکیبی متوالی، نتایج کمی از طریق پیمایش 140 عضو هیأت علمی که بصورت نمونه ای هدفمند انتخاب شده بودند، حاصل شد. سپس نتایج کیفی از طریق مصاحبه با 12 عضو هیأت علمی جهت درک عمیق تر آن ها از مفهوم تحقیق بدست آمد. براساس نتایج کمی، اساتید تحقیقاتی که شامل "طرح های تجربی" و "روش های ترکیبی" می باشند را بیشتر به عنوان تحقیق می پذیرند. همچنین دیدگاه پاسخ دهندگان پیرامون مفهوم تحقیق بیانگر ویژگی های دقیق و سخت گیرانه ی آن ها در پارادایم های کمی، کیفی، و ترکیبی می باشد. در این مطالعه، یافته های کیفی به تبیین یافته های کمی پیرامون جایگاه تحقیق از دیدگاه اساتید هیأت علمی پرداخته است.
Grammaire explicite en classe de FLE en association avec les méthodes communicatives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les défenseurs de l’approche communicative ont basculé ces derniers temps du côté de l’intérêt et l’explicitation de la grammaire en classe de FLE. La grammaire implicite et le passage du sens à la forme proposés par les méthodes communicatives, ne satisfont pas les contextes, comme l’Iran, éloignés du milieu francophone. Le principal objectif de ces méthodes est d’augmenter, chez l’apprenant, la capacité d’agir dans les domaines variés de la société. Cependant, cet objectif est loin d’être réalisable jusqu’au bout dans les établissements universitaires iraniens focalisés plutôt sur les textes spécialisés et soutenus à travers lesquels se révèle le besoin de la connaissance de la grammaire, de la syntaxe, etc. L’infirmité due au manque de la maîtrise de la grammaire contraint les étudiants face à une grande partie de la finalité de leur cursus en licence et en master II, lors de la production écrite, surtout. Cet article envisage une mise en revue des savoir-faire et des savoir-savant des étudiants iraniens après les quatre premiers semestres d’apprentissage du français. Étant donné que la bonne connaissance de la grammaire est le seul moyen d’évaluer un apprenant, il faut accentuer la sévérité à leur égard et dans les tâches d’écrit.
ریشه شناسی واژة قرآنی «علم» در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه قرآنی علم در معنای دانستن یکی از معانی محوری در زبان قرآن کریم و محور حوزه معنایی ادراک و دانایی است و ازاین رو درک طرز ساخت تاریخی آن نه تنها به لحاظ واژه شناسی قرآن بلکه به لحاظ درک انسان شناختی از فضای نزول قرآن نیز اهمیت داشته و در تفسیر قرآن کارآمد است. این جستار با بهره گیری از روش تطبیقی- تحلیلی، معانی متعدد ماده علم را در زبان عربی و سایر هم خانواده های سامی آن نظیر سبئی، حبشی، عبری، آرامی، سریانی، اوگاریتی و اکدی مورد مطالعه قرار داده و با تاریخ گذاری این معانی و بررسی روابط معنایی محتمل، رابطه معنای قرآنی علم (دانایی) را با معانی دیگر مورد پژوهش قرار می دهد. در طی تحقیق مشخص شد که اولاً معنای پنهان کردن که در زبان های زیرشاخه شمالی مرکزی حضور پررنگ دارد در تضاد با معنای نشان دادن است که در زیرشاخه های جنوبی نمود یافته و بدین ترتیب این زوج متقابل قدمتی به اندازه زبان سامی باستان دارند. ثانیاً دو معنای نشانه و دانایی با توجه به زیرمجموعه هایی مثل نشان دادن از یک سو و یاددادن و متوجه شدن از سوی دیگر معناهای نزدیک به هم محسوب می شوند و با توجه به قدمت بیشتر معنای نشانه، معنای دانایی حاصل از آن است. ثالثاً حضور معناهای نوشتن، مهر زدن و امضاء کردن در زیرشاخه جنوبی حاشیه ای؛ معنای پیکرتراشی در زبان اکدی؛ معنای دیدن و نگاه کردن در زبان آفروآسیایی و همچنین نوع مصادیقی که در عربی برای مفهوم نشانه ذیل ماده علم ذکر شده است
بررسی جامعه شناختی-زبانی دیوارنوشته ها در محیط دانشگاه :مطالعه موردی دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنوشته ها که از آنها با نام گفتمان خاموش نیز یاد می شود، منعکس کننده جایگاه های متفاوت زنان و مردان در ساختار اجتماعی هستند. از این رو، مطالعه دیوارنوشته ها می تواند اطلاعات مهمی را در ارتباط با ویژگی های زبانی و اجتماعی نویسندگان نامشخص شان فراهم کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل جامعه شناختی–زبانی موضوع و سبک نوشتاری پیکره ای از دیوارنوشته های فارسی دانشجویان دختر و پسر در محیط دانشگاه است. برای این منظور، مجموعاً 640 دیوارنوشته (320 دیوارنوشته مربوط به دختران و 320 دیوارنوشته مربوط به پسران) در بازه زمانی یک ماهه از محیط خوابگاه دختران و پسران و نیز سالن مطالعه دختران و پسران در کتابخانه مرکزی دانشگاه سیستان و بلوچستان جمع آوری گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که این دیوارنوشته ها در موضوعات «عشق، درخواست کمک از خدا، ناامیدی و افسردگی، اعلام حضور، بیان آرزو، ذکر تاریخ و زمان، توهین، شعر، شوخی و بیان دوستی» مشترک بودند، اما «مطالب درسی» فقط توسط دانشجویان دختر و «نصیحت کردن و نگرانی مالی» فقط توسط دانشجویان پسر به کار برده شده بودند. همچنین، تحلیل موضوعی دیوارنوشته ها نشان داد که دانشجویان پسر غالباً به دنبال «تثبیت قدرت» و «جایگاه برتر» و دانشجویان دختر در صدد ابراز «احساسات عاطفی» و «ایجاد همبستگی» بودند. همچنین، نتایج به دست آمده در ارتباط با سبک نوشتاری به کاررفته در هر دو گروه دیوارنوشته ها نشان داد که دختران به استفاده از گونه زبانی گسترده گرایش داشتند و از این رهگذر، نسبت به دانشجویان پسر دارای برتری زبانی بودند.
تحلیل زبان شناختی گفتمان های رقیب در پرونده بورسیه های تحصیلی: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر که با هدف ارتقای دانش انتقادی خوانندگان انجام می پذیرد برآنیم تا نگاه ایدئولوژیک گفتمان-های رقیب را با بکارگیری نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در متون رسانه ای رمزگشایی کرده و معانی بیش از صورت زبانی را با توصیف و تبیین ساخت های زبانی آشکار نماییم. بدین منظور، متونی را با محوریت موضوع اعطای بورسیه های تحصیلی توسط دولت دهم برمی گزینیم. داده های پژوهش حاضر از رسانه مطبوعاتی دو گفتمان رقیب (اصول گرا و اعتدال گرا) در یک بازه زمانی مشخص (آبان ماه سال 1393) جمع آوری می شوند. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که نماینده گفتمان اصول گرا (روزنامه کیهان) به مراتب بیش از نماینده گفتمان اعتدال گرا (روزنامه اعتماد) از ساخت های ایدئولوژیک در سطح توصیف اعم از روابط مفهومی واژه ها، علائم سجاوندی و ساخت های نحوی و گفتمانی (به کارگیری استعاره، ساخت های نحوی نشان دار و پیش فرض ها و ...) استفاده کرده اند و بدین وسیله سعی در تکذیب گفتمان مورد بحث (تخصیص بورسیه های تحصیلی در دولت دهم) را داشته اند در حالی که متون روزنامه اعتماد از بار ایدئولوژیکی کمتری برخوردار بوده و نگارندگان با استفاده از راهبرد کمیت زبانی و ارائه نمونه ها و شواهد در جهت تأیید گفتمان مد نظر عمل می نماید.
بازشناسیِ زبان شناختی و جغرافیایی گونه های زبان مازندرانی در حد فاصل خلیج گرگان تا مرکز مازندران با اعمال روش های گویش سنجی بر تفاوت های آوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یک سو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی 73 سایت در قلمرو گویشی گسترده پژوهش - که از شمال به شبه جزیرة میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه های رشته کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستان های بابلسر و سوادکوه محدود می شود- مشخص شد. داده های پژوهش شامل معادل های آوایی 62 مدخل واژگانی (جمعاً 4521 معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران 36 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 38% آن ها زن هستند. تحلیل انبوهه داده ها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش سنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود که تغییرات پیوستار گویشی آن ها از جنوب شرقی به شمال غربی است. گویش منطقه ای شمال شرق حول شبه جزیرة میانکاله، گویش منطقه ای جنوب شرق بخش گلوگاه، گویش منطقه ای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستان های نکا و ساری و گویش منطقه ای غرب شهرستان جویبار را پوشش می دهد.
جامعه شناسی ترجمه متون نمایشی در دوره قاجار: با نگاهی بر تأثیر شرایط اجتماعی آن دوران بر انگیزه های مترجمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کاوشی است در جهت یافتن پاسخی به چرایی ترجمة برخی از آثار نمایشی در دوره قاجار؛ آثاری که بررسی درونمایة آن ها و انگیزه های مترجمانشان راهگشای برقراری ارتباط میان ترجمه و جامعه شناسی است. از دیدگاه چسترمن (۲۰۰۹) تحقیقات با رویکرد جامعه شناسانه بر روی انگیزه های مترجمان می تواند سهم عمده ای در شناخت هرچه بهتر ایده ها و اهداف شخصی مترجمان داشته باشد و اینکه چطور این نگرش ها در ترجمه آن اثر نمود پیدا کرده است. از منظر جامعه شناسی است که می توان به تأثیر فضای اجتماعی سیاسی جامعه بر انتخاب های مترجمان برای ترجمه آثاری خاص پی برد. علاوه بر این تأثیرپذیری اولیه، نقش عادت واره های مترجم که بوردیو در مدل جامعه شناسی اش آن را یکی از فاکتورهای مهم در هر کنش اجتماعی می داند بررسی شده و در نتیجه، انگیزه های آنان نیز در این مجال مورد بررسی قرار گرفته اند.
EFL Learners’ Deployment of Motivational Self-Regulatory Strategies and their Academic Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Self-regulation of learning has been extensively investigated in second language (L2) learning. Many studies have focused on the strategies that language learners employ to regulate their own learning processes. However, motivational self-regulation is considerably less explored. The aim of this study was to investigate the relationship between motivational self-regulatory strategies (MSRSs) and academic achievement. A motivational self-regulation questionnaire was administered to 64 male and female adult Iranian EFL learners to measure their choice of various strategies. The quantitative data was analyzed by applying correlational and multivariate analyses. The results demonstrated that there was a strong relationship between motivational self-regulatory strategy use and academic achievement. However, no difference was found between male and female learners in their use of the strategies. Further examination revealed that higher-achieving students differed from lower-achieving participants in their preference for strategies. The article concludes that while all learners use extrinsic rewards to self-regulate their motivation, more successful learners tend to manipulate learning tasks to make the tasks intrinsically interesting and pleasant. Also, more successful learners set both long-term and short-term goals to motivate themselves. The results underscore the importance of students’ personal interests, needs and goals, and suggest that teachers foster learners’ command of the strategies through instruction and cooperative activities.
تکیة واژه و گروه در زبان فارسی بر مبنای نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی الگوی تکیه زبان فارسی در سطوح کلمه و گروه نحوی می پردازد و نشان می دهد که در چارچوب نظریة واج شناسیِ نوایی، تکیة واژگانی در زبان فارسی از الگویی ثابت پیروی می کند. تکیه واژگانی در زبان فارسی تابع قاعده تکیة کلمة واجی یعنی راست رو است، اما در بررسی تکیة گروه، رجوع به اطلاعات نحوی و ساخت سازه ایِ درونیِ سازة نحوی امری اجتناب ناپذیر است. اصل هسته گریزی (اسلامی، 1379 و 1384) به خوبی از پس تبیین این مسئله برمی آید. از این روی، پژوهش حاضر در تحلیل داده ها از اصل یادشده بهره می جوید. هدف دیگر این مقاله، ارائة دستور الگوی آهنگِ کلمه واجی، گروه واژه بست و گروه واجیِ زبان فارسی در چارچوب نظریة بهینگی (OT) است. به این منظور، داده های پژوهش که برگرفته اند از اثر اسلامی (1384) در چارچوب نظریة بهینگی تحلیل می شوند و دستوری با استفاده از محدودیت های نقض پذیر بهینگی ارائه می شود.