فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
دستور کلام نظریه ای است که پردازش کلام را به دو حوزه مستقل ولی مرتبط به هم واگذار می کند: نخست حوزه دستور جمله که عهده دار ابعاد صورت و معنی جمله و چینش اجزای آن است، دوم حوزه دستور معترضه که مسئولیت سازمان دهی کلام در سطحی فراتر از جمله را به عهده دارد و بیشتر به ارتباط بین مطالب زبانی با موقعیت فرازبانی کلام می پردازد. عضوگیری یک فرایند شناختی است که به واسطه آن یک تکه از متن مانند یک بند، گروه، واژه یا واحدی دیگر، مثلاً یک قطعه متنی که صورت هیچ سازه نحوی دیگری را ندارد، از حوزه دستور جمله وارد حوزه دستور معترضه می شود تا به رمزگذاری مؤلفه هایی از موقعیت کلام بپردازد که واحدهای حوزه دستور جمله برای آنها ناکافی و یا نامناسب می نمایند، مؤلفه هایی چون سازمان دهی متن، تعامل سخنگو با مخاطب و نیز بیان نظرات سخنگو. نوشته حاضر پس از ضبط داده های گفتاری روزمره فارسی در یک دورهپنج ماهه که مشتمل بر ۵ هزار جمله زبان فارسی می شد، ضمن بررسی بعضی از جنبه های ناروشن پدیده عضوگیری، عناصر حاصل از عضوگیری را تحت عنوان گزیده ها مشتمل بر انواع آنی، ساخت مند و قالبی توصیف و تحلیل کرده است. علاوه بر آن، این تحقیق نشان می دهد پایه گیریِ عناصر مذکور به چهار گونه در گفته (پاره گفت) میزبانِ خود و یا بافت شکل می گیرد. در ضمن چنین استدلال شد که با معرفی انگیزه هایی چون پردازش ذهنی و رقیب شامل اقتصاد و تصویرگونگی، در کنار دیگر عوامل شکل گیری فرایند عضوگیری، می توان تصویر روشن تری از این سازوکار ارائه کرد. درواقع، پژوهش حاضر انگیزه های رخداد فرایند عضوگیری و ساخت های حاصل از آن را تا حد قابل توجهی نمایان می سازد.
تأثیر تدریس مستقیم شماری از پسوندهای اشتقاقی به فارسی آموزان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تدریس زبان دوم، آموزش واژه ها با روش های مختلف نقش مهمی درارتقای دانش واژگانی زبان آموزان دارد. در این مطالعه، بر آموزش واژه های مشتق تمرکز شده است که به دو روش مستقیم و غیرمستقیم تدریس می گردد. در آموزش مستقیم به طور خاص از راهکار تجزیه واژه و آموزش نقش و معنای پسوندها استفاده شده و در آموزش غیرمستقیم، متن هایی در اختیار زبان آزموزان قرار گرفته که حاوی واژه های مشتق است. در این پژوهش، 40 نفر از فارسی آموزان مؤسسه دهخدا در سطح میانی یک، در قالب دو گروه کنترل و آزمایش، بررسی شده اند. آن ها در یک آزمون یکسان که دو بار به عنوان پیش آزمون و پس آزمون انجام شد، شرکت کردند. تحلیل داده ها از طریق آزمون تی مستقل نشان داد که این دو گروه در پس آزمون با یکدیگر تفاوت معناداری دارند؛ به این معنا که گروه آزمایش که پسوندها را به طور جداگانه همراه با نقش دستوری و معنای آن ها آموزش دیده بود، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشت که تنها متن هایی حاوی واژه های مشتق در اختیار داشت. البته در تحلیلی دیگر مشخص شد که هر دو گروه پس از برخورد با واژه های مشتق، چه از طریق آموزش مستقیم و چه از طریق برخورد با متن های بیشتر، پیشرفت معناداری در یادگیری واژه های مشتق داشته اند. بنابراین می توان گفت تمرکز بر تدریس واژه های مشتق هم از طریق رویکرد غیرمستقیم و هم از طریق رویکرد مستقیم به آموزش «وندها»، می تواند دانش واژگانی زبان آموزان را افزایش دهد؛ اما روش مستقیم تأثیر چشم گیرتری دارد
فرهنگ فارسی گفتاری. بهروز صفرزاده، تهران: کتاب بهار، 1395، 392 صفحه.
حوزههای تخصصی:
با آنکه فرهنگ نویسی در ایران پیشینه ای طولانی دارد، در تهیه فرهنگ های فارسی، زبانِ نوشتار همواره بسیار بیش از زبان گفتار مورد توجه قرار گرفته است. لذا پیش از هر چیز، باید انتشار فرهنگ هایی همچون فرهنگ فارسی گفتاریرا مغتنم شمرد. حال باید دید که فرهنگ موردبحث تا چه حد می تواند نیازهای کاربر را در دستیابی به اطلاعات موردنظر برآورده سازد. در زیر به برخی از ویژگی های فرهنگ فارسی گفتاری می پردازیم.
طراحی و اعتبارسنجی پرسش نامة خودکارآمدی ترجمه و ارتباط آن با راهبردهای حل مسئله در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت بین رشته ای مطالعات ترجمه دیدگاه های وسیعی را در سال های اخیر در حوزة تحقیق و پژوهش این رشته گشوده است. در این راستا، توجه نه تنها به سمت محصول نهایی ترجمه، بلکه به پردازش و نقش آفرینان اصلی آن معطوف شده است. از جمله این امور بررسی فرآیندهای شناختی و احساسی مترجمان است. با نظر به تأثیر در خور توجه مفهوم خودکارآمدی بر رفتار و کنش افراد، پژوهش حاضر بر آن است تا رابطة میان خودکارآمدی مترجمان و راهبردهای حل مشکل در ترجمة آن ها را مورد ارزیابی قرار دهد. بدین منظور، دو پرسش نامه در زمینة مفاهیم پایه ای خودکارآمدی و راهبردهای ترجمه طراحی شده و اعتبار آن را سنجیده شده است. هفتادو شش دانشجوی ارشد و دکتری ترجمه در این تحقیق شرکت کردند. نتایج تحلیل داده و محاسبات آماری رابطة معناداری را بین احساس خودکارآمدی مترجمان و راهبردهای حل مشکل در ترجمه آن ها نشان داد. از آنجا که نقش باورهای کارآمدی مترجمان در گزینش و اعمال راهبردها در مواجهه با مشکل در فرآیند ترجمه حائز اهمیت است، یافته های این پژوهش در آموزش و برنامة تحصیلی ترجمه مفید خواهد بود.
بررسی دگرگونی معنا در صنعت بدیعیِ ایهام از منظر زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام نشانه ای زبان، یک ی از نظ ام ه ای نش انه ای ارتب اطی است و در هر واقعة ارتباطی، مجموعه ای از ن ظام ه ای نشانه ای، از رمزگ ان ه ای م ختل ف م نطق ی، اجتماعی و زیبایی شناختی، با میزان برجستگی متفاوت با هم در تعامل هستند. واحدهای زب انی نیز ممکن است یکی از عناصر نشانه ای دخیل در ارتباط باشد و بسته به رمزگان فراخ وانی ش ده و هدف واقعة ارتباطی، در یک ی از س طوح لفظی، مورد استفاده قرار گی رد. یکی از این واحدهای رمزگانیِ زبان در قالب صنعت بدیعی به نام ایهام ظاهر می شود. ایهام از دیرباز محل اختلاف صاحب نظران حوزة زبان شناسی و بلاغت ادبی بوده است و نظریه های گوناگونی در این باره وجود دارد؛ با وجود این، آن گونه که شایسته و بایسته است، گامی درخور جهت آشکارگریِ شیوة دلالت در این مقولة بدیعی و بازنماییِ شیوه های به کارگیریِ آن براساس ناخودآگاه بشری، برداشته نشده است و بیشتر به یادکرد تعریفی یگانه و سطحی، به همراه ذکر شاهدمثال هایی، بسنده کرده اند. در این مقاله جایگاه صنعت ایهام به عنوان یکی از نظام های نشانه ای با رمزگان زیبایی شناختی بررسی می گردد و در ادامه به چیستیِ شیوة برقراری ارتباط و نیز چگونگیِ دلالت لفظ بر معنا، در حوزة علم نشانه شناسی، پرداخته می شود.
بازنمایی نقش ها و مفاهیم زبان در دو مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مفهومی- نقشی از اثرگذارترین رویکردهای آموزش زبان دوم/ خارجی است و کمتر منبعی برای آموزش زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و حتی عربی، عِبری و ترکی وجود دارد که در تولید محتوای آموزشی به اصول و مبانی این رویکرد توجه نکرده باشد. کلیدی ترین اصل این رویکرد، ایجاد تناسب هدفمند و ارتباط محور بین نقش ها و مفاهیم زبانی و موقعیت های واقعی است. باوجود این، در منابع معتبر آموزش زبان فارسی به خارجیان، توجه چندانی به این رویکرد نشده است. در پژوهش پیش رو، ابتدا رویکرد مفهومی- نقشی و مهم ترین نقش ها و مفاهیم زبانی در چهارچوب این رویکرد معرفی شده؛ سپس میزان بازنمایی این مفاهیم و نقش ها در دو مجموعة فارسی بیاموزیم(ذوالفقاری و همکاران، 1381) و زبان فارسی(صفارمقدم، 1386) مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی در قالب یک فهرست وارسی محقق ساخته انجام شده است. این فهرست وارسی شامل ده پرسش اساسی در زمینة محتوای دروس است. برای هر پرسش، شش پاسخ پیش فرضِ اصلاً، بسیار کم، کم، متوسط، زیادو بسیار زیادبه ترتیب با نمره های 0، 1، 2، 3، 4و 5امتیاز درنظر گرفته شده است. تحلیل نتایج حاکی از این است که مجموعة فارسی بیاموزیم35 و مجموعة زبان فارسی16 نمره از 50 نمرة فهرست وارسی را کسب کرده است. اگرچه نتیجة کلی پژوهش حکایت از این دارد که بازنماییِ نقش ها و مفاهیم زبانی در مجموعة فارسی بیاموزیمبهتر از مجموعة زبان فارسیاست، تنوع و پراکندگی مفاهیم و نقش های زبانی در هر دو مجموعه ما را به ضرورت برنامه ریزی هدفمند برای آموزش زبان فارسی برپایة مفاهیم و نقش های زبانی رهنمون می شود.
ظرفیت حافظة فعال و یادگیری ساختار های زبان دوم در محیط ضمنی و صریح: تأثیر نوع ساختار زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین رابطه بین ظرفیت حافظه فعال و توانایی یادگیری ساختارهای ساده و پیچیده زبان دوم در محیط ضمنی و صریح انجام شد. هدف از این پژوهش مشخص نمودن ارتباط ظرفیت حافظه فعال با یادگیری ساختارهای زبان دوم در محیط آموزشی ضمنی و صریح و همچنین نقش ساده یا پیچیده بودن ساختار زبانی در این ارتباط بود. بدین منظور دو ساختار زبان انگلیسی با درجة پیچیدگی متفاوت انتخاب شدند. پنجاه و نه فارسی زبان انگلیسی آموز از طریق آزمون انتخاب شده و به طور تصادفی در یکی از دو گروه صریح یا ضمنی قرار گرفته و آموزش های لازم را دریافت کردند. سطح دانش آن ها از این دو ویژگی زبانی، یک بار قبل از آموزش و دو بار بعد از اتمام آموزش، با آزمون «قضاوت گرامری زمان دار» و آزمون «تقلید شفاهی فراخوانده»، مورد سنجش قرار گرفت. از آزمون ظرفیت حافظة مرکب برای سنجش ظرفیت حافظة فعال استفاده شد. نتایج نشان داد که تأثیر آموزش در یادگیری ساختارهای مورد نظر در هر دو گروه معنی دار بود. نتایج همبستگی نشان داد که رابطة معنی داری بین ظرفیت حافظة فعال و یادگیری در محیط ضمنی وجود ندارد؛ اما رابطة بین ظرفیت حافظة فعال و قابلیت یادگیری در محیط صریح، بسته به نوع ساختار زبانی تغییر می کند.
Book Review: Innovation and Change in English Language Education (Ken Hyland & Lillian L. C. Wong)
حوزههای تخصصی:
It is widely accepted that today’s technological world is moving in a much more speed than the past, which requires the skill of keeping up with the pace of change. This change and innovation is a must for all organizations. According to Shen (2008, p.73), this change is trickier in the educational context, where “the nature of the knowledge, skills, and attitudes of those involved and the way that these are expressed in action” is of much significance. The need for innovation in education derives from the fact that they are, according to a study of the European Union reported in Popescu and Crenicean (2012, p.3982), “among the most important skills that employers seek.” Therefore, the book under review in this paper is about a topic that needs constant attention.
بررسی تأثیر عناصر دستوری و وام واژه های زبان فارسی بر زبان کشمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کشمیری از گروه زبان های «داردی» از خانوادة زبان های هندوایرانی است که در درة کشمیر و نواحی آن رواج دارد.. به دلیل تماس طولانی مدت این زبان با زبان فارسی از سدة چهاردهم تا سدة نوزدهم میلادی، زبان فارسی هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانی تأثیری عمیق بر آن گذاشته است. این تأثیر را می توان در سه بخش وام گیری واژگانی، تغییرات واجیو وام گیری دستوریمورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان نفوذ زبان فارسی از لحاظ عناصر دستوری و وام واژه ها در زبان کشمیری بوده است که با استفاده از منابع موجود و پژوهش های پیشین برای تأیید و آشکار کردن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمان های کهن و در دوره های تاریخی مختلف انجام شده است. نوآوری این پژوهش در این امر نهفته است که نفوذ و تأثیر بنیادین زبان فارسی بر کشمیری را مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند که این تأثیر به دلیل نفوذ اسلام در این سرزمین توسط عارفان و مبلّغان مسلمان صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که نفوذ زبان فارسی علاوه بر وام گیری واژگانی، در ژرف ساخت زبان کشمیری باعث تحولاتی در ساخت های دستوری شده است و اگر این تأثیر با توجه به دلایلی که ذکر شده است، ادامه پیدا می کرد، چه بسا جایگزین زبان کشمیری می گردید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وام واژه های زبان فارسی در زبان کشمیری، تحولات معنایی این واژه ها و همچنین تغییرات واجی وام واژه ها و بررسی میزان نفوذ زبان فارسی در عناصر و ساخت های دستوری این زبان است.
تحلیل گفتمان انتقادی مکتوبات حلّاج بر مبنای الگوی لاکلائو و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تفاوت دو گفتمان شریعت محور و طریقت محور در روزگار حلاج، پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل گفتمان انتقادی ناظر بر مکتوبات فارسی و عربی حلاج بر مبنای الگوی لاکلائو و موف بپردازد. هدف اصلی این پژوهش معرفی گفتمان حلاج به عنوان نمایندة یک گفتمان برخاسته از قشر اجتماعی عرفاست. پژوهش بر پایة این پرسش شکل گرفته که چه گفتمان هایی در پسِ آثار حلاج نهفته است و نزاع این گفتمان ها بر سر تعریف چه دال هایی است؟ بررسی ها نشان می دهد که در مقابل گفتمان شریعت محور آن دوره، گفتمان طریقت محور حلاج درصدد برمی آید تا با انتساب مدلول هایی تازه به دال شناور «انسان» و «شیطان»، به ساخت شکنی از سلطة آن ها و درنتیجه کل گفتمان مزبور بپردازد. حلاج برای نشان دادن اتحاد انسان با خداوند، با بیان عبارت معروف «أنا الحق» به ساخت شکنی دال مرکزی گفتمانِ شریعت محور نیز پرداخت و در نظام معنایی خود این مدلول را جایگزین «أنا العبد» گفتمان متشرعان کرد. او از طریق ساخت شکنی احکام شریعت اسلام و افشای اسرار الهی سعی کرد گفتمان شریعت محور را به حاشیه براند و گفتمان خود را در مقامی بالاتر بنشاند و برجسته کند.
تحلیل خطاهای املایی عرب زبانان فارسی آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در چهارچوب تحلیل مقابله ای و تحلیل خطا، در پی بررسی و تحلیل انواع خطاهای املایی عرب زبانان فارسی آموز است. داده های پژوهش حاضر از املاهای میان دوره و پایان دوره 105 آزمون دهنده عرب زبان فارسی آموز در سه سطح مبتدی، متوسط و پیشرفته گردآوری شده است. افراد مورد بحث به شکل تصادفی از میان عرب زبانان مرکز آموزش زبان فارسی جامعة المصطفی در استان قم انتخاب شده اند. خطاهای به دست آمده از این زبان آموزان از نظر مقوله به خطاهای واکه ای، همخوانی و صوری، و بر اساس منشأ به سه دسته درون زبانی، میان زبانی و مبهم تقسیم شده است. تحلیل خطاهای املایی این فراگیران حاکی از آن است که از نظر مقوله، بیشترین میزان خطا با %47 در نظام واکه ای است و تفاوت چندانی بین تعداد خطاهای همخوانی (%8/26) و صوری (%4/26) وجود ندارد. از نظر منشأ خطا، خطاهای میان زبانی با %56 بیشترین تعداد را به خود اختصاص می دهد و خطاهای مبهم با %26 و خطاهای درون زبانی با %18 در رتبه های بعدی قرار می گیرند؛ به این ترتیب، مهم ترین منشأ بروز خطا در نگارش عرب زبانان تداخل زبان عربی است که در واقع از جزئی بودن تفاوت های بین نظام واجی دو زبان عربی و فارسی نشئت گرفته و این امر خود تأییدی بر فرضیه میانه است. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان می دهد که ارتکاب خطاهای بین زبانی بیشتر از جانب زبان آموزان مبتدی صورت می گیرد و در حقیقت با افزایش سطح و آشنایی بیشتر زبان آموزان با زبان فارسی، تا حد زیادی از میزان این نوع خطاها کاسته می شود.
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
بررسی کارکرد فعل های «شدن» و «رفتن» در گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
167 - 190
حوزههای تخصصی:
در این جستار بر آنیم تا کارکرد دو فعل «شدن» و «رفتن» را در گویش های فارسی خراسان بررسی کنیم. بدین منظور بیست و دو گویش از خراسان های رضوی، جنوبی و شمالی در این پژوهش بررسی، و چهار کارکرد این افعال شامل فعل حرکتی اصلی، فعل اسنادی، فعل کمکی و فعل وجهی مورد تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به کارکرد این افعال، گویش های فارسی خراسان به سه دسته تقسیم شده و در برخی کارکردها برای برخی دسته ها زیردسته هایی نیز ارائه شده است. همچنین برای روشن تر شدن وضعیت این افعال در دوره نو شواهدی از دیگر گویش های ایرانی و گونه هایی از دیگر زبان های ایرانی چون کردی و بلوچی ارائه شده است. با توجه به سیر تاریخی این افعال از دوره باستان تاکنون، نتایج این پژوهش بیانگر تغییراتی است که در کارکرد این افعال در برخی گویش های خراسان اتفاق افتاده، به گونه ای که آنها را نه تنها از زبان های ایرانی باستان و میانه، بلکه از فارسی امروز نیز متمایز ساخته است. برای مثال کارکرد فعل «رفتن» که به عنوان فعل حرکتی در دوره میانه وارد زبان فارسی شده، به گونه ای در گویش هایی چون مشهدی، کاشمری، ادکانی و دلبری تعمیم داده شده که فعل «رفتن» جای «شدن» را هم به عنوان فعل اسنادی و کمکی، حتی در گویشی چون ادکانی به عنوان فعل وجهی که اصولاً کارکردی نو حتی برای فارسی نو محسوب می شود، گرفته است. نتایج این پژوهش در شناخت بیشتر تحولات گویش های فارسی خراسان و زبان فارسی می تواند راهگشا باشد.
توانایی کودکان فارسی زبان در به کارگیری دستور داستان با استفاده از نقشه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه گویی یکی از روش های مؤثر در افزایش سطح یادگیری کودک است، چراکه کودک را وامی دارد تا براساس مشاهدات و تجارب خود معنایی را خلق کند. به کارگیری نقشه های مفهومی و دستور داستان می تواند به کودکان در خلق قصه کمک کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ماهیت و کارکرد سیستم نقشه های مفهومی و دستور داستان بر مهارت شکل گیری و پیچیدگی قصه گویی کودکان در دو گروه سنی (۷-۸ و ۸-۹ سال) است. به این منظور، توانایی قصه گویی ۱۴ کودک تک زبانه فارسی زبان تهرانی با استفاده از نقشه مفهومی و دستور داستان از طریق بررسی میزان پیچیدگی قصه (تعداد واژه و تعداد رویداد)، عناصر داستان و نیز ارزیابی های صورت گرفته از سوی آزمونگر و دو معلم مدرسه بر اساس مدل ارائه شده از سوی لیو و همکاران (۲۰۱۱) مورد مطالعه قرارگرفت. با تحلیل داده های این پژوهش مشخص شد اگرچه کودکان فارسی زبان در گروه سنی بالاتر (۸-۹ سال) از مشخصه های دستور داستان (زمان و مکان رویداد قصه، شخصیت اصلی قصه، اتفاق ها و توالی آنها) و نقشه مفهومی در قصه گویی بیشتر و دقیق تر استفاده می کنند و داستان روایت شده از سوی آنها از پیچیدگی بیشتری برخوردار است اما این تفاوت ها در عملکرد دو گروه معنادار نیست.
انگیزش های معناساز معانی مختلف نان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های معناشناختی با موضوع چندمعنایی، اغلب به ارائه انواع معانی مختلف یک واژه بسنده می شود. این پژوهش با محور قرار دادن سؤال اصلی حوزه چندمعنایی از دیدگاه فالکوم، مبنی بر یافتن پاسخ به این سؤال که چگونه معانی مختلفِ یک چندمعنا، ساخته می شود، به این نتیجه می رسد که چندمعنایی بر پایه دانش غیرزبان شناختیِ (فیزیکی و غیزفیزیکی) مفاهیم استوار است؛ همچنین تلاش شده است با تحلیل معانی مختلف نان، انگیزش های معناساز یا همان ابعاد مختلف و تأثیرگذار در شکل گیری معانی یک واژه چندمعنا (در اینجا نان) مورد بررسی قرار گیرد. داده های این پژوهش با بررسی واژه نان در پیکره بی جن خان و 18 لغت نامه معتبر زبان فارسی به دست آمده اند. نتایج حاصل، حاکی از آن است که هفت انگیزش معناساز (ظاهر، ارزش، تعامل، خوردن، مالکیت، مقدار و مکان) در ساخت معانی مختلف نان نقش دارند که از این تعداد، به ترتیب، دو انگیزه تعامل با نان و ارزش آن، دارای بالاترین بسامد بوده است.
Peer-Assessment and Student-Driven Negotiation of Meaning: Two Ingredients for Creating Social Presence in Online EFL Social Contexts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۶, No. ۱, June ۲۰۱۷
144 - 117
حوزههای تخصصی:
With the current availability of state-of-the-art technology, particularly the Internet, people have expanded their channels of communication. This has similarly led to many people utilizing technology to learn second/foreign languages. Nevertheless, many current computer-assisted language learning (CALL) programs still appear to be lacking in interactivity and what is termed social presence, which is in turn an obstacle to the learners assuming active roles in their online experience of L2 learning. Consequently, the existing CALL programs do not seem to have updated themselves from the obsolete behavioristic and communicative genres to reach for the integrative one to yield optimum interactivity. The present study has attempted to cast light on the prospect of creating an online learning community that could optimize the patterns of interaction among the students and the teacher with the intention of creating online social presence. Using a qualitative research based on grounded theory, the researchers attempted to collect and analyze the data vis-à-vis the participants’ feedback on the research questions that were cyclically obtained from 42 English students of the first researcher’s weblog through 41 semi-structured interviews at the end of each virtual class on Skype and Discord over one year. The results suggested that content-based instruction (CBI) in which the students can opt for and create the content of the course through engaging in asynchronous activities and performing peer-assessment in the comment forms and discussion boards before practicing negotiation of meaning in each synchronous class could maximize the level of student-student interactivity and social presence among the L2 learners.
بررسی همخوان های میانجی در گویش تاتی جوبُنی
منبع:
رخسار زبان سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
۱۳۳ – ۱۰۹
حوزههای تخصصی:
گویش تاتی رودبار زیتون تنها نماینده زبان تاتی در استان گیلان است که بویژه تحت تأثیر فارسی رسمی و گویش همجوار گیلکی قرار دارد و رو به اضمحلال می رود. شمار گویشوران تاتی در شهرستان رودبار، چهل تا پنجاه هزار تن برآورد شده است. گستردگی رودبار، شرایط ویژه جغرافیایی و بافت کوهستانی آن و وجود سپیدرود موجب شده میان گونه های متفاوت گویشی و از جمله گویش تاتی رودبار، تفاوت هایی شکل گیرد که تمایز آنها در شاخص های صرفی، نحوی و واژگانی جلب توجه می کند. این مقاله به معرفی همخوان های میانجی و تحولات آنها در گویش جوبنی به عنوان یکی از گونه های گویش تاتی رودبار می پردازد. این مقاله نشان می دهد که همخوان های میانجی که در گویش جوبنی بنا به ضرورت های دستوری یا ساختواژی مورد استفاده قرار می گیرند، عبارت از: -j-، -y-، -n-، -k- ، -h- ، -g- و -r- می باشند. از میان این همخوان های میانجی، آنها که در ملتقای دو واکه در پیشوندهای فعلی مورد استفاده قرار می گیرند عبارت از -j- و -r- می باشند که بویژه میانجی -r- کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
تحلیل گفتمان پیکره - بنیاد ترانه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل و مقایسه ترانه های فارسی موسیقی پاپ است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و چارچوب تحلیل الگوی بیکر (2006) می باشد که مبتنی بر تلفیق دو حیطه تحلیل گفتمان و زبان شناسی پیکره -بنیاد است. متغیرهای مستقل پژوهش ژانر ترانه، جنسیت ترانه سرا و زمان ترانه و متغیرهای وابسته تفاوت های واژگانی می باشند. فرضیه های پژوهش به این شرح هستند: ژانر ترانه تأثیر معناداری بر انتخاب های واژگانی در ترانه های فارسی دارد، جنسیت ترانه سرا بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. تعلق ترانه به دوران پیش یا پس از انقلاب بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. جامعه آماری کلیه ترانه های فارسی موسیقی پاپ در دو ژانر اجتماعی و عاشقانه است و حجم نمونه پیکره ای متشکل از 1000 ترانه می باشد که با استفاده از نرم افزار تحلیل پیکره ای ورداسمیت و نیز نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که ترانه های عاشقانه و اجتماعی به لحاظ واژه های پربسامد، کلیدواژه ها و باهم آیی ها تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. جنسیت ترانه سرا بر گزینش های واژگانی تأثیر معناداری دارد. بررسی واژگانی ترانه های پیش و پس از انقلاب حکایت از معناداری تأثیر متغیر زمان ترانه بر واژه های دو پیکره دارد. بنابراین هر سه فرضیه تأیید می شود.
واکاوی چالش های برابریابی در ترجمه فرهنگ های تخصصی چندزبانه بر اساس ترجمه فرهنگ سه زبانه معجم المصطلحات الإقتصادیه والمالیه اثر دکتر مصطفی هنّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی توصیفی به بررسی مهم ترین چالش های برابریابی در ترجمه فرهنگ لغات و اصطلاحات تخصصی چندزبانه می پردازد. واکاوی این چالش ها از رهگذر ترجمه فرهنگ اصطلاحات تخصصیِ فرانسه انگلیسی عربی معجم المصطلحات الإقتصادیه والمالیهاثر دکتر مصطفی هنّی به زبان فارسی، از سوی نگارندگان این اثر حاصل شده است. چالش ها در این پژوهش به دو بخش تخصصی و عمومی دسته بندی گردیده است. آسیب ها و چالش های تخصصی که ویژه ترجمه لغت نامه ها و فرهنگ های اصطلاحات چندزبانه است، عبارتند از: «ناهمگونی فرهنگ لغت ها در ترجمه و چالش مترجم فارسی در ارائه برابرنهاده یکسان»، «اختلاف در برابریابی واژگان و اصطلاحات از زبان اصلی»، «ناهمگونی در برگردان واژگان و اصطلاحات بین زبان های مختلف» و «برابریابی و برگردان دقیق علایم اختصاری». چالش های عمومی نیز که چالش هایی مشترک در انواع متون تخصصی چندزبانه (به ویژه متون مالی و اقتصادی) است، عبارت است از: «برابریابی در ترجمه اصطلاحات تخصصی» و «آشنایی با زبان اصلی متن مبدأ در گزینش برابرنهاده مطلوب». نگارندگان در فرایند واکاوی این چالش ها، ضمن استناد به مثال های متعدد برای تبیین مسئله، راهکارهایی کاربردی برای رفع چالش مورد نظر و ارتقای سطح ترجمه متون چندزبانه در کشورمان ارائه داده اند.
تحلیل رده شناختیِ اسم مرکّب در گونه رودباریِ قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به زعم بسیاری از زبان شناسان، بیشترِ زبان های دنیا از «ترکیب» به عنوان یکی از زایاترین فرایندهای واژه سازی به منظور گسترش دامنه واژگانی خود بهره می گیرند، مدّعایی که در مورد گویش رودباری (استان کرمان) و گونه های جغرافیایی متعدّد آن نیز صادق است. در این فرایند، همنشینیِ دو یا چند تکواژِ واژگانیِ آزاد سبب پیدایش یک واحد زبانیِ مرکّب می گردد. از آنجا که در رودباری اسامیِ مرکّبْ از بسامدِ کاربرد بسیار بالاتری نسبت به دیگر کلمات مرکّب برخوردارند، کانون توجّه پژوهش حاضر بر تحلیل اسامیِ مرکّب این گویش معطوف است. به بیان فنّی تر، پژوهش حاضر می کوشد بر پایه پیکره زبانیِ حاصل از مصاحبه و ضبط گفتار آزاد گویشورانِ مناسب، توزیع پرسشنامه، برگه نویسی و بهره گیری از شمّ زبانی، به تحلیلِ همزمانیِ اسامیِ مرکّبِ رودباری از دیدگاه رده شناختی و بر پایه سه مورد از معیارهای پیشنهادی بائِر (2009: 555-547) شامل هسته داری، ترتیب اجزای ترکیب و معنی شناسیِ ترکیب در گونه رایج در شهرستان قلعه گنج بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد رودباری همانند بیشتر زبان های دنیا، ویژگی های رده شناختیِ یکدستی نداشته بلکه از این حیث، به صورت پیوستاری عمل می کند و لذا بایستی از اصطلاح «گرایش کلّی» برای توصیف ویژگی های رده شناختیِ مورد مطالعه بهره گرفت. به طور مشخّص، گرایش کلّیِ رده شناختیِ رودباریِ امروز از منظر این سه معیارِ رده شناختی، به ترتیب به سوی اسامیِ مرکّبِ بدونِ هسته، اسامیِ مرکّبِ هسته آغازین و اسامیِ مرکّبِ برونْ مرکز است.