فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۱, June ۲۰۲۰
245 - 278
حوزههای تخصصی:
While the use of apps specifically designed for language learning has witnessed a surge over the past decade, research on the productivity of these apps for language learning purposes along with their essential design and content features from students’ lens remains scant. The present paper illustrates an attempt to explore the way using language learning apps throughout an academic semester develops university level students’ semi-technical English language knowledge and the features and qualities they find essential in these educational apps. Drawing on empirical data obtained from pre- and post-tests and App Feature Interview form, it was observed that students who used language learning apps had a significantly better performance in a semi-technical English language post-test compared to the students who did not use language learning apps of their choice. Following content analysis, participants’ responses to an interview question were explored to determine the qualities they found crucial for language learning apps. Students highlighted 18 qualities, which were categorized under three main themes: smartphone, pedagogical content, and design features, as required for effective language learning apps. The findings of this study provide insights for educational app designers and educators on what works better in these apps from users’ perspective.
From Fancy to Feminist Frenzy Fight: An Ideational Grammatical Metaphor of Charlotte Perkins Gilman’s ‘The Yellow Wallpaper’
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۲, June ۲۰۲۰
39 - 64
حوزههای تخصصی:
This study explores the relationship between the story and the author’s personal life encounters. Specifically, it aims to construe the linguistic choices in Charlotte Perkins Gilman’s The Yellow Wallpaper , which highlights the discriminatory factors that worsen the woman’s plights and struggles specifically shown by masculine dominance, feminine poor role positioning, oppression, and marginalization. Considering these issues, the current study aims to describe the author’s experience of the world, what’s inside her, and around her. Results show that the text has 629 transitivity processes, with relational as the dominant process type by the inanimate characters which effectively describes the kind of environment which shapes a clear conflict against her milieu. Among the participant roles and circumstances, carrier, and location show their dominance, respectively. An in-depth analysis using the transitivity system unveils the author’s connectivity to her own life presented through literary metaphors. The paper further proves that literature can be taught using linguistic approaches.
Accounting for Change in Critical Thinking Components Mediated by Differential Effects of Paper-based vs. Web-assisted Feedback in Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۳ , ۲۰۲۰
365 - 381
حوزههای تخصصی:
Critical thinking has been a significant issue in the realm of EFL teaching and learning. This study aimed at investigating the contribution of paper-based and web-assisted feedback on Iranian EFL learners’ level of criticality in acquiring the writing skill. Besides, it was endeavoured to explore the extent of feedback contributions to the five constituents of critical thinking. Accordingly, a non-randomized control group pre/post-test design was taken into consideration, accounting for the two experimental treatments along with one control group. The levels of critical thinking of 61 EFL learners were initially rated prior to the 11-session treatments, and finally were re-appraised at the termination of the semester at University of Hormozgan. The out-turns of the one-way between-groups ANOVA set forth a statistically significant difference between the critical thinking scores of the four groups with respect to the type of feedback they received. Moreover, the outcomes of paired samples t-test revealed a statistically significant increase in all the four within-group criticality scores from pretest to posttest. Furthermore, the results of MANOVA illuminated a significant feedback contribution to the argument level of critical thinking, substantially due to the web-assisted type. So, web-assisted feedback was concluded to play a crucial role in facilitating EFL learners' journey towards becoming more critical writers. Finally, some pedagogical implications were conveyed parenthetically.
جای نام شناسیِ آبادی های شهرستان بیرجند؛ نمونه موردی واژه های خان و ماه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
201-226
حوزههای تخصصی:
جای نام شناسی ازجمله شاخه های علم زبان شناسی تاریخی است، که قدمتی بیش از 200 سال دارد؛ معمولاً با مطالعات شرق شناسان و باستان شناسان همراه بوده و به مرور زمان، این دانش تغییر کرده و ساختاری علمی یافته است. شهرستان بیرجند در خراسان جنوبی ازجمله مناطقی در کشور است که به دلیلِ دوربودن از کانون های جمعیتی و راه های اصلیِ مواصلاتی، برخلاف مناطق شمالی خراسان، کمتر مورد تهاجم اقوام بیابانگرد قرار گرفته است. از این رو، جای نام های این منطقه کمتر دستخوش دگرگونی شده و در تعداد قابل توجهی از جای نام ها، ازنظر مورفولوژی ساختار زبان پهلوی حفظ شده است. هدف از این پژوهش بررسی و معناشناختی واژه های «خان» و «ماه» و مشتقات آن در جای نام های شهرستان بیرجند است. نتیجه این پژوهش آن است که واژه پهلوی «خان» در زبان کردی «کانی» و در تالشیِ کنونی و تبریِ باستان «خونی» به معنای چشمه است؛ این واژه در خراسان جنوبی به معنای چشمه مصنوعی، چاه یا قنات است و معادل فارسی آن پس از اسلام چهکند می شود. واژه دیگر «ماه» است که در زبان پهلوی به معنای دِه است و با مشتقات دیگری در جای نام های توابع بیرجند مشاهده می شود.
تحلیل گفتمان انتقادی توئیت ها ی ترامپ بر اساس مدل ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و تأثیرگذاری شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر، انکارنشدنی است. توئیت ها می توانند کنش های اجتماعی را شکل دهند و جامعه را به سمت و سوی ویژه ای، رهبری کنند. بنابراین، تحلیل گفتمان انتقادیِ توئیت ها، نوع تعامل های میان کاربران توئیتر را بازنمایی می کند. در پژوهشِ حاضر، توئیت های ترامپ بر پایه روش تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک واکاوی شدند. به این منظور، از ابتدای ژانویه تا انتهای مارس 2018، حدود 400 توئیت از صفحه شخصی دونالد ترامپ- رئیس جمهور وقت آمریکا، با روش تصادفیِ هدف دار، گرد آوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس داده های پژوهش با بهره گیری از نشانه ها و عناصر زبان شناختی مدل ون دایک، تفسیر و تبیین شدند. یافته ها نشان می دهند که ترامپ، در سطح معنایی از عناصر زبان شناختی بسیاری مانند مقوله بندی، قطب بندی، تعمیم دادن، ایجاد فاصله، مفهوم تلویحی، مبالغه و خلاف واقع بهره می گیرد. او همچنین، در سطح سبک به واژه گزینی و حذف عمدی برخی واژه ها می پردازد. علاوه بر این، تراپ در سطح استدلال مقوله استدلال را با مغالطه کاری جبران می کند. یافته های پژوهش همچنین نمایانگر آن است که کاربران توئیتر، پیوسته در مواجهه با گفتمان های ایدئولوژیک قرار می گیرند. این گفتمان ها در جامعه، فرایند تأثیرگذاری خود را با سرعت پشت سر نهاده و پایه گذار نظریه های اجتماعی می شوند. همچنین این گفتمان ها، نقش تعیین کننده ای در چگونگی زندگی و دیدگاه افراد یک گروه و یا روابط میان گروهی دارند.
Learner-Centered Education in the Iranian EFL Context: A Glance through the Impediments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Though learner-centered paradigm of education has long been introduced to pedagogy in general and language teaching in particular, it seems that scant heed has been given to its implementation as well as the restrictions and challenges on its way. In an attempt to shed more light on the status of learner-centered instruction in Iranian language schools, particularly as regards the impediments hindering its proper application, the current researchers selected a cohort of 240 teachers and 450 students for the questionnaire phase through convenience sampling, as well as 29 male and female language school learners and 30 EFL teachers for interview. Due to its mostly qualitative nature, the study made use of data gathered via questionnaires and semi-structured interviews. As the findings revealed, students referred to resource constraints and teachers’ tendency toward applying traditional practices as the two overriding barriers restricting proper LCE implementation. The other two prominent factors singled out by the findings obtained out of students’ attitudes were lack of clear definition of LCE and lack of familiarity resulting from improper training. As regards teachers’ perspectives of impediments, however, poor motivation on the part of teachers and parents’ lack of receptivity for LCE were identified as the most prominent barriers. Finally, in line with the interview findings, all three categories of teacher-induced, learner-induced, and context-relevant factors were reported to be responsible for limiting LCE implementation with variable degrees of influence. The study findings are thought to have practical implications for English language pedagogy in the Iranian context.
معرفی الگوی «زبامغز» و بررسی نقش آن در برقراری ارتباط مؤثر: گامی فراتر از توانش ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکالمه و برقراری ارتباط مؤثر، نوعی فرایند اجتماعی است که توسط زنجیره های واژگانی و زبانی نمود پیدا می کند. در واقع سخن را می توان نوعی واسطه ارتباطی به شمار آورد که به دانش زبانی و توانش سخنگو بستگی دارد؛ اما چنانچه هدف غایی مکالمه برقراری ارتباط مؤثر باشد، باید فراتر از رسیدن به قصد و نیات شخصی گوینده گام برداشت. در پژوهش حاضر نگارندگان با در نظر گرفتن مفهوم «پساتأثیر» در گامی فراتر از توانش ارتباطی، براساس ساختار مغز و کارکردهای مربوط به لوب ها، الگویی به نام «زبامغز» را معرفی می کنند که افزون بر ساختار واژگانی، به بررسی نقش تفکر، هیجانات، حواس و فرهنگ در ارتباطات می پردازد. این الگو، زبان را ابزاری برای تغییر رفتار و رشد می داند و براساس ساختار مغز و زبان (زبامغز)، چهار مفهوم زبافکر (شناخت و تفکر در زبان)، زباهیجان (هیجان در زبان)، زباهنگ (فرهنگ در زبان) و زباحواس (حواس در زبان) را مطرح می کند. براساس الگوی زبامغز می توان کارکردهای کلان مغز را در زبان جستجو کرد و تصویر متفاوت و منسجمی از زبان ارائه داد که در برقراری روابط مؤثر با دیگران تسهیل گر است. از این منظر در مکالمه، افزون بر زبان خودخواه، زبان دگرخواه نیز باید مدنظر قرار گیرد و افراد باید افزون بر توانش ارتباطی به توانش درمان زبانی (زبان برای زندگی بهتر) نیز توجه کنند.
Evaluation of Culture Representation in Vision English Textbook Series for Iranian Secondary Public Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study evaluated the cultural content of Vision textbook series that are currently in use in Iranian public secondary school system. The aim was to find the most frequent cultural references as well as the most-frequently-represented cultural senses. For this purpose, frequency counts were used to collect the data and the culture categorization framework (Adaskou et. al., 1990) and cultural reference framework (Cortazzi & Jin, 1999), modified by Tajeddin and Teimournezhad (2014), were used to analyze the data. Results of the frequency counts indicated that the Vision ELT textbooks contained the most cultural content associated with Persian as the source culture. Similarly, the focus was primarily on the esthetic sense of culture, followed respectively by semantic, sociological and sociolinguistic (pragmatic) senses. The study ends up with implications for EFL stake-holders in Iranian context as well as the ELT enterprise in general.
Iranian High School EFL Teachers' Perception and Frequency of Use of Critical Thinking Based Teaching Strategies and their inter-relationship(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tag Questions in Persian: Investigating the Conversational Functions(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۲۹, Spring ۲۰۲۰
25-43
حوزههای تخصصی:
This article intends to identify the use and typify the functions of tag questions (TQs) in Persian everyday conversations and dialogic interaction. The analyses were made based on two data sources: A documentary film titled Commander in which the participants are engaged in free interactions, and an audio-recorded instrument named CALLFRIEND which consists of Iranian native speakers' communication on the phone. The datasets were transcribed using CHAT conventions by the researcher. Also, two raters were involved in the coding process and several rounds of coding and discussions were carried out in an effort to fine-tune the functional classification. This study found some overlap between Persian TQs and the ones from other languages, which confirms speakers' presupposition accounting for the largest portion of the corpora. However, there have been found some functions, namely holding the floor, scorning hearer, and ordering or encouraging, which do not conform to any existing classifications of tag questions. The study was implemented within the principles of Conversational Analysis, and the researcher has explored the relationship between the functions and their settings in which conversations were uttered, the expected response, and any other influential sociolinguistic factors.
مجهول سازی افعال لازم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
247 - 266
حوزههای تخصصی:
در مجهولِ بنیادی، فعل در حالتِ غیرِ مجهول، گذرا است. با این وجود، در رده شناسیِ مفهومِ مجهول، نمونه هایی مشاهده می شود که از عملکردِ فرایندِ مجهول بر فعلِ ناگذارا به دست می آیند. این ساخت ها، در بررسی های مفهومِ مجهول، با نامِ «مجهولِ بی شخص» معرفی می شوند. این مقاله، امکانِ مجهول سازیِ فعل های ناگذر را در زبان فارسی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش، دو پیکره «وابستگیِ نحویِ زبان فارسی» و پیکره «همشهری» به کار گرفته شدند. نخست، فعل های موردِ نظرِ پژوهش، از پیکره استخراج شدند. سپس، برای بررسیِ بازنمایی های گوناگونِ داده های به دست آمده، چگونگی حضور فعل های مورد اشاره در صفحه های وب نیز بررسی شده ند اند. بررسی های داده بنیادِ این مقاله نشان می دهد که در زبان فارسی برخی از فعل های ناگذر می توانند با بهره گیری از الگوی رایجِ مجهول سازی در زبان فارسی، مجهول شوند. فاعلِ فعلِ ناگذرِ نامفعولی، پس از عملکردِ فرایندِ مجهول در همان مرتبه فاعلی باقی می ماند. هر چند، گاهی فاعلِ فعلِ گذرا در نتیجه مجهول سازی فعلِ ناگذرِ ناکنایی، حذف می شود و گاهی به شکلِ فاعلِ غیرفاعلی نمایانده می شوند. به این ترتیب، پژوهش پیکره بنیاد حاضر، در مجهول سازی فعل ناگذرِ زبان فارسی، سه امکان را معرفی و گزارش می کند. این سه امکان، با توجه به گونه فعل ناگذر مشخص می شود. اگر فاعلِ فعلِ ناگذر از گونه کنش گر باشد، پس از مجهول سازی کاهشِ مرتبه دارد (به صورت حذف یا بازنمایی در حالت غیرِ فاعلی). اگر فاعل از گونه کنش پذیری باشد، فاعل پیش و پس از مجهول سازی یکسان است و در پی عملکردِ فرایندِ مجهول، تغییری در مرتبه فاعل ایجاد نمی شود.
منجیات در کیمیای سعادت بر اساس سبک نویسنده
منبع:
رخسار زبان سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
68-51
حوزههای تخصصی:
Investigating Iranian TEFL Ph.D. Candidates’ Professional Identity Development in the Course of their Doctoral Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۹, Issue ۳.۱, fall ۲۰۲۰
131 - 184
حوزههای تخصصی:
The current study investigated the Iranian Teaching English as a Foreign language (TEFL) Ph.D. candidates’ (TPCs) professional identity development during the TEFL Ph.D. education program (TPEP). Applying a mixed-method design, the current study used two kinds of instruments: a four-point, Likert-scale, a researcher-made questionnaire on TPCs’ professional identity development, and the semi-structured interviews. First, the survey was mailed to 80 university instructors. Then, to yield an in-depth understanding of how TPCs develop their professional identity, TPCs with more than 10 years of intensive experience were asked to participate in the interview. Following the quantitative data analysis, the qualitative data obtained through semi-structured interviews were analyzed using descriptive qualitative content analysis techniques. The results indicated that the majority of the participants believed that TPEP caused them to gain social legitimation from their community of practice, to get socialized to their global community, and raised their social status; therefore, they believed that not only professional but also personal development took place. Furthermore, it developed their pedagogical knowledge; however, it created small changes in the likelihood of TPCs’ career advancement and led to a small increase in their job satisfaction and security. The findings of the study can have some pedagogical implications for teacher education programs in that they can be used to emphasize their strengths, eliminate their weaknesses, and incorporate ample opportunities for TPCs’ reflection on their current and aspiring professional identities and improve their performance in classes.
ابعاد معنایی نقش نمای گفتمانی«آخه» در بیان روابط علّی از منظر (بین) ذهنی شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ابعاد معنایی نقش نمای گفتمانی «آخه» در بیان روابط علّی از منظر (بین) ذهنی شدگی می پردازد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-تحلیلی است و داده های آن پیکره ای همزمانی متشکل از زبان روزمره به کاررفته در وبلاگ ها، مصاحبه های تلویزیونی و گفتگوهای روزمره است. بررسی داده ها نشان می دهد واژه «آخه» تحت فرایند دستوری شدگی در سطح جمله و گفتمان قرار گرفته و به پیشرفته ترین مراحل (بین) ذهنی شدگی رسیده است. در واقع، مطابق پیش بینی سویتسر (1990) و دِگاند و فاگارد (2012) در موارد مشابه، این عبارت علاوه بر بیان روابط علّی عینی، به عنوان یک نقش نمای گفتمانی، برای بیان انواع روابط علّی ذهنی یا روابط توجیهی نیز به کار می رود. به عبارت دیگر، گویشوران زبان فارسی از این عبارت برای بیان انواع روابط توجیهی معرفتی، کارگفتی و متنی استفاده می کنند. کاربردهای فوق، بیانگر وابستگی بیشتر «آخه» به موقعیت گفتمان و نشان دهنده درجات پیشرفته دستوری شدگی گفتمانی واژه مذکور است.
منشأ زبان از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
191 - 214
حوزههای تخصصی:
منشأ زبان راز سربه مهری است که ذهن بسیاری از زبان شناسان را درگیر کرده است. مقاله حاضر پس از نقد و بررسی نظریه های مطروحه در این زمینه، نظریه جدیدی بر اساس تفسیر و تحلیل علمی آیات قرآن کریم ارائه می کند که ترکیب شده دو مورد از نظریه های پیشین است. بر مبنای منطق دینیِ این نظریه، ابداع تدریجی زبان و وجود خانواده های متعدد زبانی رد می شود. به موجب نظریه یادشده زبان به صورت دفعی در دو مرحله صرف و نحو به حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) القا گردید، اما فرزندانشان زبان ها را به طور تدریجی و با تکیه بر توانش زبانی خود و داده های زبانی محیط پیرامون فرامی گیرند. عوامل اجتماعی و جغرافیایی حاصل از مهاجرت انسان ها به شکل گیری گونه های زبانی مختلف منجر شده است. ارائه مصادیق جدید از ابعاد اعجاز بیانی و علمی قرآن، دستاورد مهم این یافته ها به شمار می آید.
Using Google Drive as the E-portfolio for the Self-assessment of Speaking Fluency in Iran's High Schools
حوزههای تخصصی:
This study examines the effect of video recording in Google Drive as the self-assessing E-portfolio on high school EFL learners’ speaking fluency. To that end, a quasi-experimental comparison group research was implemented in which thirty Iranian high school EFL students were assigned either to e-portfolio or comparison groups. While the e-portfolio group assessed their own performance by keeping electronic portfolios in Google Drive, their counterparts in the comparison group presented their performance in the class. The students’ speaking fluency was assessed through both pre- and post-tests. A speaking rubric was used to get the students’ scores. The results of the independent sample t test showed that taking advantage of self-assessment through video-based e-portfolios improved the learners’ speaking fluency. The study had relevant implications for both material designers and language teachers not only to promote student speaking skills, but also to enhance students’ lifelong learning.
هم نامی و نقش های مختلف تکواژ وابسته “-æ” در کردی ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم نامی پدیده ای است که در آن مقولات مختلف زبانی با نقش ها و معانی نامرتبط از صورت های آوایی و نوشتاری یکسان برخوردار هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش های مختلف تکواژ “-æ” در کردی ملکشاهی است. پیکره زبانی این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از سخنگویان کردی ملکشاهی به عنوان یکی از شهرستان های مرکزی استان ایلام گردآوری شد. برای بررسی نقش فرآیند دستوری شدگی در ایجاد هم نامی تکواژ “-æ” از اصول ارائه شده توسط هاپر (1996) و همچنین سازوکارهای معرفی شده هاینه و همکاران (1991) بهره گرفته می شود. یافته های مطالعه نشان داد که چند مقوله مستقل زبانی در کردی ملکشاهی به صورت تکواژ وابسته “-æ” بازنمایی می شوند. صورت مذکور ممکن است به عنوان پی بست، وند تصریفی و یا اشتقاقی در بافت های مختلف واقع شود. این تکواژ به عنوان وندی تصریفی با نقش «نشانه معرفه» به اسم یا گروه اسمی متصل می شود. تکواژ وابسته“-æ” به صورت پی بستی و با نقش فعل ربطی و معین «است» نیز در کردی ملکشاهی به کار برده می شود. تکواژ “-æ” همچنین صورت الحاقی دو حرف اضافه مستقل «در» و «به» در گونه مذکور است که به برخی افعال به عنوان میزبان متصل می شود. علاوه بر این کارکردها، این تکواژ صورت دو پسوند اشتقاقی کردی ملکشاهی است که در تولید ساخت نام آوا و اسم به کار برده می شود. هر یک از نمودهای “-æ” در طول سازوکار دستوری شدگی تحت تأثیر تغییرات آوایی، ساختواژی ، نحوی و معنایی قرار گرفته اند و باعث ایجاد این هم نامی شده اند.
فرایند تکرار در آثار نمایشی ساروت، پویایی زبان کلامی یا ایستایی آن؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
237 - 256
حوزههای تخصصی:
ناتالی ساروت، از پیشگامان رمان نو در فرانسه است. وجه تمایز اصلی وی با دیگر نویسندگان، در نگاه تازه ای است که به مبحث زبان و مشکلات آن دارد. تکرار را می توان نمونه ای از بروز جریاناتِ تروپیسمی ساروتی در زبان بیرونی دانست. تروپیسم، در حقیقت همان واکنش یا تحریکات ایجاد شده در اثر حضور دیگری است. این حضور، دنیای درونِ شخصیت های ساروت را دچار دگرگونی کرده و تأثیر آن در رفتار و گفتارشان نمود می یابد. به بیان دیگر، خود را در حضور دیگری یافتن، به معنایِ درکِ لزومِ ارتباط و خودابرازی (سخن گفتن و برقراری ارتباط) است. این در حالی است که در دنیای ساروت خودابرازی مساوی با محدود کردنِ معنا و احساس است. به محض سخن گفتن، زبان قراردادی یا بیرونی شکل می گیرد، اما زبانِ نامحدود درونی که مکانِ احساسات ناب و غیرقابل بیان ها است، خدشه دار می شود. چرا که نمی تواند کامل و بی نقص به مرحله تولید زبان برسد. از این رو، زبان نزد ساروت بیش از آنکه انتقال دهنده معنا باشد، بازتاب کننده و برانگیزنده احساس است. هر چند، مشاهده و تفکیکِ قطعی زبانِ برانگیخته شده و ملتهب از احساس امری غیرممکن است، اما نشانه هایی از این ناآرامی در قالب های کلامی قابل رویت و قابل ارزیابی چون تکرار تجلی می یابد. مطالعه این فرایندِ زبانی، از این رو اهمیت دارد که در متن ساروتی بارها استفاده شده و بخش مهمی از نقشِ تشدیدِ ارتباط کلامی (ارتباطی که در قالب گفتار شکل می گیرد) را بر عهده دارد. در آثار داستانی ساروت، زبان متزلزلِ راوی از مهم ترین ابزارها و مکان های جلوه تروپیسم به شمار می آید. این در حالی است که در آثار نمایشی، روایتِ حذف شده با دیداسکالی های کوتاه و گزیده جایگزین شده است. این مسأله بر اهمیت و قدرت گفتار شخصیت ها یا مکالمه می افزاید. این مقاله، در تلاش است با نگرشی جدید به بررسی اجمالیِ مسأله زبان در آثار نمایشیِ این نویسنده « سرهیچ و پوچ ، او آن جاست ، زیباست ، ایسما ، دروغ ، سکوت » بپردازد. همچنین پژوهش حاضر بر آن است نقش تکرار به عنوان فرایندی کلامی در پویایی یا ایستاییِ متن و چگونگی تجلیِ تروپیسم ساروتی یا احساس در کلام را تبیین کند.
تحول تاریخی برخی واج ها در تالشیِ مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی در شمار زبان های حاشیه دریای خزر است که خود به شاخه غربی زبان های ایرانی تعلق دارد. این زبان بر اساس کاربرد جغرافیایی، دارای سه گویش اصلیِ شمالی، مرکزی و جنوبی است. این گویش ها در امتداد کرانه های دریای خزر، در منتهی الیه جنوب شرقی جمهوری آذربایجان، ماسالی، لریک، لنکُران و آستارا، شرق استان آذربایجان و غرب گیلان رایج است. در این پژوهش به تحول تاریخی واج های تالشیِ مرکزی با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته می شود و تحول تاریخی برخی واج ها به ترتیب در زبان های ایرانی باستان، فارسی میانه و فارسی نو بررسی و مقایسه می گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش تر واج ها در تالشی همان دگرگونی های واج های زبان فارسی را دارند اما برخی تحولات ویژه نیز در این گویش رخ داده اند. به عنوان نمونه، واج های /v/، /č/ ، /y/ و /j/ در گویش تالشی مرکزی از لحاظ تاریخی از ایرانی باستان تاکنون تغییری نکرده اند. بنابراین تالشی را می توان از لحاظ تحولات تاریخی واج ها در شمار گویش های محافظه کار قرار داد.
واژه بست در زبان های تاتی و تالشی: مطالعه ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک بررسی رده شناختی در خصوص عنصر زبانی واژه بست در زبان های تاتی و تالشی است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با توجه به خویشاوندی دو زبان تاتی و تالشی و نیز دیدگاه های گوناگون در طبقه بندی عنصر واژه بست و بهره وری متفاوت گویش ها و زبان های ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی رده شناختی، تنوع حضور واژه بست در این دو زبان و جایگاه واژه بست در جملات برگرفته از این زبان ها مشخص شود. بدین منظور، واژه بست های تاتی و تالشی بر اساس پرسشنامه رده شناختی موسسه ماکس پلانک در باب رده شناسی واژه بست تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن ویژگی های کلی این دو زبان و نیز تفاوت های میان واژه بست های آن ها به لحاظ تنوع حضورعنصر واژه بست و ویژگی های مقوله ای این عنصر زبانی در هر یک از آن ها است. ویژگی خاص واژه بست ها همچون تکیه، ترتیب، شکاف و نقش آن ها در جمله، جایگاه واژه بست و ویژگی حرکت این عنصر نیز در هر دو زبان یکسان است و جایگاه دوم برای واژه بست و تبعیت از قانون واکرناگل در تاتی و تالشی مشهود است.