فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی رابطه متن و تصویر در فضای پدیداری و گفتمانی در شعر دیداری «باز قطار حرکت کرد» از افشین شاهرودی می پردازد. نتایج پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده نشان می دهد در این متن، رابطه متن کلامی و تصویر ثابت نیست بلکه «طیفی» است و به تبع فرایندی بودن سطح محتوا، در سطح بیان، این رابطه پیوستاری را به شکل گسست-موازنه-همجوشی را نشان می دهد. سطوح نشانه نیز از نمایه ای به شمایلی و سپس نمادین استحاله می یابد. در سطح گفتمانی، نخست گفته پرداز ابزار پیشاگفتمانی را به صورت نمایه ای برای برانگیختن سوژه گفته یاب، جهت ورود به فضای گفتگو به کار می بندد، در سطح دوم تحول نشانه شناختی، نشانه شمایلی شکل می گیرد، بدین گونه که تکرار واج ها صدای قطار را بازنمایی می کند و در سومین سطح، نشانه نمادین «قطار» بر صورت متن پدیدار می شود. شکل گیری استعاره مفهومی «قطار زندگی»، تقطیع مجدد دو لایه کلامی و بصری را لازم می دارد. دیداری شدن استعاره مفهومی در فرایند استحاله سطوح نشانه، سبب شده همپای حرکت نشانه ها در بستر متن و گفتمان، در هر لحظه مرحله ای از عینیت مفهوم استعاری بر روی پیوستار متن کلامی-دیداری نمایان شود.
جمله های شبه مرکب در فارسی و راهبردهای ساخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید را می توان از جنبه های صرفی، نحوی و معنایی تعریف و به انواعی تقسیم کرد. نقش معنایی قید توصیفگری است. مفاهیم قیدی تنوع معنایی گسترده ای دارند. به لحاظ ساختمانی، نقش قیدی (افزوده) را می توان از طریق گروه های قیدی، گروه های اسمی، گروه های حرف اضافه ای و بندها بیان کرد. در زبان فارسی، در بسیاری موارد، این نقش را گروه های اسمی و حرف اضافه ای بر عهده دارند. این گروه ها خود می توانند وابسته های گوناگونی از جمله «بند» داشته باشند. مواردی مانند «وقتی که»، «جایی که»، «به محض این که»، «در حالی که»، «به خاطر این که»، «همچنان که»، «به گونه ای که» را در کتاب های دستور و بسیاری از دیگر منابع، معمولاً حرف ربط مرکب یا گروه ربطی در ساخت جمله های مرکب در نظر گرفته اند و بندِ موصولی یا متممیِ درون گروه اسمی یا حرف اضافه ای را با بند قیدی یکی انگاشته اند. ولی از نظر ساختی اینها بخشی از گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای با نقش قیدی اند. از این رو، به نظر می رسد این گونه ساخت ها را نمی توان جمله مرکب در نظر گرفت. به هر روی، برای تمایزگذاری میان این موارد از موصولی سازی در نهاد و مفعول، در این مقاله آنها را «راهبردهای ساخت بند شبه مرکب» نامیده ایم. در این پژوهش، که پژوهشی توصیفی است، مفاهیم بیانگر روابط قیدی را در 19 گروه (10 گروه اصلی و 9 زیرگروه) طبقه بندی کرده ایم. همچنین نشان دادیم ارتباط مستقیمی میان آشکار شدن «که» موصولی یا متممی با امکان گسست بند وجود دارد. از این گذشته، با استناد به مثال های متعدد نشان داده ایم «مصدر» در زبان فارسی، اگرچه اسم است (ویژگی های تصریفی فعل را ندارد) ولی می تواند به شکل «فعلی تنزل یافته» عمل کند. داده های این پژوهش از میان 3000 دقیقه برنامه های گوناگون شبکه های مختلف رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) در بازه زمانی خرداد تا بهمن1400 با تمرکز بر روابط قیدی استخراج شده است.
An Exploration of the Relationship between Listening Strategy Use and Listening Comprehension of Undergraduate EFL Students
حوزههای تخصصی:
Listening skill, which gains momentum with the increase of digitalized resources in the globalizing world, puts language learners who can make use of listening strategies one step ahead. This paper sought to investigate the listening strategy use of EFL undergraduate students in relation to their foreign language listening performance. 157 EFL students at a state university, who were aged between 18-23 participated in the study. This descriptive study employed a quantitative approach. Nakatani’s (2006) Oral Communication Strategy Inventory (OCSI) was used for data collection purposes. A listening test was also administrated to the participants in order to measure their listening comprehension. The statistical analyses revealed that the participants mostly employed negotiation for meaning strategy followed by scanning and getting the gist strategies. The results also indicated that only getting the gist strategy was a significant predictor of L2 listening performance. A statistically significant difference between high and low-achieving L2 listeners was also found on negotiation for meaning, getting the gist, scanning, and nonverbal strategies.
مطالعهه تطبیقی کنش گفتاری «تملق» در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش های گفتاری یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه زبان شناسی به شمار می رود و در سال های اخیر ابعاد مختلف این گونه کنش ها در زبان های مختلف مورد مطالعه و توجه پژوهش گران و زبان شناسان قرار گرفته است. از جمله ابعاد مورد توجه این گونه کنش ها ساختار زبانی و کاربردهای آنان در زبان های مختلف است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربردهای کنش گفتاری تملق در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته است و بدین منظور کاربردهای این کنش گفتاری در مکالمات 120 فیلم (60 فیلم فارسی و 60 فیلم انگلیسی) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج تمامی مکالمات مربوط به این کنش گفتاری در مجموعه مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات موردنظر، مدل هایمز (1967) مبنای بررسی تطبیقی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تملق در هر دو فرهنگ فارسی و انگلیسی برای نفوذ مثبت در مخاطبین مورد استفاده قرار می گیرد و کاربردهای این کنش گفتاری در زبان فارسی به 19 مورد و در زبان انگلیسی به 11 مورد می رسد. علاوه بر این، در هر دو زبان مورد مطالعه، کنش گفتاری تملق در هر دو موقعیت رسمی و غیررسمی یافت می شود اما در زبان فارسی استفاده از آن در موقعیت های غیررسمی و خصوصی بسیار بیشتر از کاربرد آن ها در موقعیت های رسمی است. هم چنین، بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی و کاربرد تملق در زبان و فرهنگ فارسی به مراتب بیشتر از زبان و فرهنگ انگلیسی است.
ساخت های نامعین کاربردی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معناهای کاربردی «ساخت های نامعین» در زبان فارسی معاصر ازمنظر دستور ساختی است. در فارسی معاصر، ساخت نامعین [(če) (Ɂajab) … [X]NPi=i] معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ را رمزگذاری می کند. علاوه بر این ساخت، در این دوره از زبان فارسی ساخت های نامعین کاربردی [(ye) [X]seni]j با معنای ’تأکیدی‘، [(ye) [X]NPi] با معنای ’تحقیری‘،[ye/yak [X]NPi=i] با معنای ’تقدیری‘ و[yak [X]APi] با معنای ’'تأکیدی‘ وجود دارند. نشانه های نامعین (=ی (=i)، یه (ye) و یَک (yak)) در نقش های کاربردی تکیه براند؛ به این معنا که در رمزگذاری معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ دارای دیرش بیشتری نسبت به همتای دستوری خود هستند و همچنین ذکر این نکته لازم است که این نشانه ها در نقش های ’تأکیدی‘ و ’تقدیری‘ نسبت به نقش ’تحقیری‘ دیرش کم تری دارند و در رمزگذاری دو نقش اول افزایش شدت انرژی تولیدی تدریجی و در نقش بعدی کاهش انرژی تدریجی قابل مشاهده است. به منظور بررسی فارسی معاصر، بخشی از پیکره گفتاری برخط هم بام (HAMBAM)، متشکل از یک سخنرانی رسمی به مدت 31 دقیقه و چند مصاحبه غیررسمی به مدت 40 دقیقه و علاوه بر آن دو کتاب انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، 1395) و حاجی آقا (هدایت، 1330)، به عنوان پیکره این پژوهش برگزیده شدند. تحلیل های آوایی نشانه های «نامعین» موجود در ساخت های نامعین کاربردی را در پیکره گفتاری با بهره گیری از نرم افزار پرَت (praat) 08/0/6 به دست داده ایم.
صفت فعلی در فارسی: حامل زمان یا نمود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش های نمودی علاوه بر نمود دستوری و نمود ذاتی، می توانند برخاسته از عوامل دیگری نظیر زمان دستوری نیز باشند. صفت های فعلی از ریشه و پسوند «-ته/ده» تشکیل می شوند. این پسوند زمان دستوری تقدمی را بازنمایی می کند که همان هسته معنایی/دستوری مشترک در تمام صیغگان حامل صفت فعلی است. از طرف دیگر، مطالعات تاریخی نشان می دهد که صفت های فعلی ابتدا از فعل های متعدی ساخته می شدند و عملکرد آن ها حذف فاعل از ساخت موضوعی فعل و برجسته کردن مفعول بوده است. شهرت آن ها به «صفت مفعولی»، شرکت آن ها در ساخت مجهول و همچنین انحصار خوانش مفعولی از بعضی کاربردهای آن ها از همین جا ریشه می گیرد. اما حذف فاعل موجب شباهت یافتن فعل های متعدی از نظر ساخت موضوعی به فعل های لازم غیرمفعولی شده است. به همین دلیل، غیر از فعل های متعدی، صفت های فعلی از لازم های غیرمفعولی و متعاقباً و قیاساً (به صرف شباهت نحوی) از لازم های غیرکنایی نیز مشتق شدند. حذف فاعل هم چنین از طریق هم افزایی با زمان دستوری تقدمی موجب یک تعبیر نمودی از تمامی صفت های فعلی شده است که «ایستای محقق» نام دارد. در واقع، صفت فعلی نمود ذاتی فعل را (هرچه باشد) به نمود ایستا تغییر می دهد. اینکه این مفهوم را فرزند دو ویژگی پیش گفته دانستیم از آن رو است که اولاً تحقق رویداد برای حصول وضعیت ایستای محقق ضروری و بر آن مقدم است و در زمان دستوری تقدمی نیز، از موقعیت مرجع که بعد از موقعیت رویداد قرار دارد، به موقعیت رویداد نگریسته می شود. به عبارت دیگر، زمان دستوری تقدمی شرط لازم برای خلق نمود ایستا را فراهم می کند. ثانیاً پیامد حذف فاعل، تنزل میزان کنشی بودن رخداد است که فعل پایه صفت فعلی را (اعم از هر نوع) به ایستایی میل می دهد؛ چرا که دیگر کننده ای در میان نیست تا کنشی را رقم زند؛ پس صفت فعلی صرفاً می تواند دال بر وضعیتِ حاصل از وقوع رخداد مذکور یعنی همان ایستای محقق باشد. قائل شدن به این مفهوم محدودیتی مترتب بر صفات فعلی در زبان فارسی، یعنی ناممکن بودن اشتقاق این صفات از فعل های دارای نمود ذاتی ایستای پایدار و ایستای آنی را نیز توضیح می دهد. بنا بر آن چه در این پژوهش آمده می توان گفت که صفت های فعلی دلالت های زمانی و نمودی را توأمان دارند؛ هرچند که دلالت نمودی امری متأخر و مترتب بر دلالت زمانی است.
بررسی رابطه میان هویت فرهنگی و نگرش دانش آموزان مقطع دبیرستان استان تهران نسبت به یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک رابطه میان فرهنگ، زبان، و هویت، برای همگی معلمان، به خصوص معلمان زبان های خارجی، امری بسیار مهم و ضروری است. این سه مقوله در ارتباط با هم، نگرش معلم را از یک سو، و نگرش دانش آموز را از سوی دیگر شکل می دهند. اهداف این پژوهش، بررسی رابطه میان هویت فرهنگی و نگرش دانش آموزان مقطع دبیرستان استان تهران نسبت به یادگیری زبان انگلیسی، و نیز بررسی حس هویت فرهنگی در میان دختران و پسران مقطع دبیرستان است. صد و هشتاد دانش آموز دوره دوم دبیرستان (88 دختر و 92 پسر) مناطق یک، پنج، دوازده و هجده، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه گیری شدند. سپس، پرسشنامه های انگیزش و نگرش نسبت به یادگیری زبان خارجی، گاردنر- فرم کوتاه، و پرسشنامه هویت فرهنگی بصورت الکترونیکی میان افراد توزیع شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری حاکی از آن بود که بین دو متغیر هویت فرهنگی و نگرش دانش آموزان نسبت به فراگیری زبان خارجی همبستگی منفی ضعیفی وجود دارد. به عبارت دیگر، میان افزایش آگاهی نوجوانان ایرانی (16-18 سال) نسبت به هویت فرهنگی ایرانی، و نگرش آن ها در باره فراگیری زبان خارجی رابطه منفی بود، که البته با توجه به نتایج پژوهش، شدت این رابطه ضعیف است. همچنین، تفاوت معناداری بین حس هویت فرهنگی دو گروه دانش آموزان دختر و پسر مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای فعالان امر آموزش، به خصوص آموزش زبان انگلیسی، طراحان مطالب آموزشی، معلمان، مربیان تربیت مدرسان زبان مفید باشد.
Covert Curriculum in ELT Coursebooks: Evidence from Top Notch and English File Series(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۱ , ۲۰۲۱
105 - 128
حوزههای تخصصی:
ELT coursebooks are the fertile soil for the transmission of cultural perspectives and also strong tools for shaping L2 learners' behaviors and expectations. This study investigated the existence of covert/ hidden curriculum in two of the widely used ELT coursebook series-- Top Notch and English File . To do so, the content of the series was analyzed via Moran's (2001) model of dimensions of culture and Chao’s (2011) main categories of culture . The results indicated that the series, along with covering different dimensions of culture, are biased mainly in favor of the western products, persons and perspectives, and that despite their global EFL/EIL audience, they vividly base their dialogues, reading and listening on the norms and values of the English-speaking countries, with almost no attention to the local, especially Asian values. The study, discussing the implications of such culture- related covert curricula in the ELT coursebooks, makes relevant suggestions for the design of ELT coursebooks in the present global village.
تحلیل مقایسه ای شعری از مثنوی مولوی با ترجمه انگلیسی آن بر اساس نظریه انسجام هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985) و با روش توصیفی – تحلیلی و آماری انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی هلیدی، به بررسی مقایسه ای کاربست عوامل انسجام متنی و میزان انسجام و پیوستگی در متون شعری هشت بیتی از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه ی انگلیسی جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1 .بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985)، میزان انسجام و پیوستگی در این شعر مثنوی مولوی و ترجمه ی آن چقدر است؟ و چگونه به کار رفته است؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای بسامد انسجام و پیوستگی در دو متن مبدأ و مقصد، مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟ به این منظور، مطابق مدل هلیدی، بسامد عوامل انسجام واژگانی و دستوری و درصدهای انسجام و پیوستگی در اشعار محاسبه شدند. بر اساس «تعادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه» نزدیکی درصد های انسجام (% 6/94, %4/96) و پیوستگی (% 8/92 , 91%) در دو متن و نیز شباهت نحوه ی توزیع عوامل انسجام در آن ها که به جز در عوامل برابری و هم معنایی، بسیار نزدیک به هم بودند، می توانند نشان دهنده ی تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال مفاهیم متن مبدأ از طریق ترجمه باشند.
Application of Polysystem Theory to English to Persian Translations of Rowling’s Harry Potter and the Chamber of Secrets
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the acceptability of two Persian translations of Rowling's Harry Potter and the Chamber of Secrets by finding the position of each Persian translation in the literary polysystem of Iran. It also aimed to identify the most/least used translation strategies applied by each Persian translator, Morteza Madaninejad (2000) and Hamideh Ashkannezhand (2004), for translating culture-specific items (CSIs) from English into Persian. To do so, CSIs were extracted from the novel and classified based on Espindola and Vasconcellos's (2006) classification of cultural items. Then, Pederson's (2005) taxonomy of translation strategies was used to analyze the two Persian translations. The results indicated that Madaninejad preferred to use source oriented strategies. Thus, the translation he produced occupied the primary position in the literary polysystem. By contrast, Ashkannezhand had an interest in the use of target -oriented strategies. The findings have implications for translators of literary texts.
Exploring Translation Strategies of Middle Persian Texts: The Case of the 19th Chapter of Vandidad
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
21 - 34
حوزههای تخصصی:
The main objective of the present study was to semantically and syntactically explore translation strategies applied by translators in the translation of chapter nineteen of Vandidad from Avestan to Middle Persian for ritual purposes. To this end, the Middle Persian translation of Vandidad was studied, and the meaning of the words accompanying their syntactic roles in the Avestan language were compared to their Middle Persian equivalents. Then, the strategies applied by the translators were divided into two categories: semantic and syntactic ones. The findings of the study can shed some light on the translation strategies applied in the translation of ancient texts which can be used for deeper and broader scientific inquiry into Iranian ancient languages.
بررسی افراشتگی واکه در گویش سبزواری در چارچوب واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش انواع فرایند افراشتگی واکه در گویش سبزواری با توجه به بافت های مختلف آن در چارچوب واج شناسی زایشی تحلیل می شوند. مسأله اصلی نگارنده در این مقاله مطالعه انواع بافت های واجی ای است که فرایند افراشتگی واکه را در این گویش ایجاد می کند. داده های این پژوهش به دو روش گردآوری شده اند: منابع مکتوب درباره گویش سبزواری و ضبط گفتار چند گویشور سبزواری. در بررسی داده ها صورت های واجی و آوایی در گویش سبزواری با هم مقایسه و سپس تحلیل شده اند. در این پژوهش، داده های فارسی معیار به عنوان شاهد استفاده شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو بافت واجی عمده وجود دارد که در آنها فرایند افراشتگی واکه رخ می دهد: در اثر هم نشینی واکه های افتاده یا میانی با همخوان های افراشته لثوی-کامی، کامی و نرمکامی و نیز در اثر هم نشینی واکه های افتاده یا میانی با همخوان های خیشومی. در مجموع نُه نمونه فرایند افراشتگی واکه در گویش سبزواری روی می دهد.
Collaborative Discussion Circles: A Path towards Critical Language Teacher Development(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۸, Spring & Summer ۲۰۲۱
157 - 179
حوزههای تخصصی:
The advent of postmethod pedagogy has completely changed today's conceptualization of language teachers, and the importance of powerful teaching has increasingly gained momentum in the field of TESOL. However, contemporary English language teaching contexts suffer a dearth of a workable package to educate the much-needed autonomous postmethod language teachers who are able to have their own contextualized praxis. As such, the present research aims to nurture the required self-growth and self-development in language teachers through forming collaborative professional and critical discussion circles. Enjoying a mixed method research design whose quantitative section included a quasi-experimental design consisting of three phases--a pretest, an educational 12-week long treatment phase, and a posttest--the results of the study gained by two instruments, namely, the reflective teaching questionnaire developed by Akbari et al. (2010) and two similar language teaching episodes, bore witness to the significant changes in the level of reflectiveness of all 13 language teachers who partook in these discussion circles. Developmentally speaking, participating language teachers were found to initiate the whole process, direct it, and finally evaluate the new experiences further along the road. Hence the ideals of teacher development, self-growth and personal development, were accomplished through the study.
نگاهی به شبکه معنایی دو تکواژ /-oir (e)/ و /- atoire/ در زبان فرانسه با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
317 - 340
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، به بررسی و تحلیل ساختارِ نحوی و شبکه معنایی دو تکواژ پُربسامد /-oir/ و //-atoire در زبان فرانسه پرداخته ایم. بر پایه رویکرد تحلیلیِ مقاله، معادلِ فارسی واژگان پیکره پژوهش را نیز بررسی کرده ایم تا روند اشتقاق آن ها را در هر دو زبان مقایسه کنیم و ببینیم آیا در فارسی نیز در همان شبکه معنایی قرار می گیرند یا معانی دیگری نیز می توانند در این زبان داشته باشند. این تکواژها که به صورت پسوند استفاده می شوند، در رایج ترین حالتِ خود «مکان ساز» هستند، مانند کاربرد این پسوند در واژه «Abattoir» به معنای «کشتارگاه» و یا در واژه «Laboratoire» به مفهوم «آزمایشگاه». با این وجود، نکته مهم این است که مکان های مورد نظر همیشه واقعی نیستند و گاه به صورت مجازی به کار می روند، مانند کاربرد این پسوند در واژه «Mémoire» به معنای «حافظه» که در واقع مکانی برای حفظ مطالب است. بر پایه نقش پسوند «ابزارساز» /-oir/ در واژه «Arrosoir» به معنای «آب پاش» و پسوند «صفت ساز» //-atoire در واژه «Evocatoire» به مفهوم «احضارکننده»، ساختار ویژه ای در هر دو زبان وجود دارد که با شرح جزئیات و آوردن نمونه های گوناگون، به مطالعه آن ها نیز پرداخته ایم. همچنین در این پژوهش، به استثناهای هر گروه از واژگان نیز اشاره شده و به این ترتیب می توان ادعا نمود که تحلیل این دو تکواژ در زبان فرانسه و معادل هایشان در فارسی از ورای نمونه های گوناگون و متنوع، امکان مقایسه ساختار نحوی، شبکه معنایی و وجوه اشتراک و افتراق آن ها را برای خواننده فراهم می کند.
الگوی آهنگیِ ساخت اطلاعی در لهجه کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی آهنگ پاره گفتارهای کاشانی در انواعِ کانون گسترده، محدود و تقابلی با ساخت های نحوی متفاوت است. این ساخت های نحوی با تغییر ترتیب سازه های فعل، فاعل و مفعول حاصل شده است. داده ها شامل چهار جمله در سه ساختِ نحوی با کانون گسترده، یک ساخت نحویِ بی نشان در کانون های محدود و تقابلی (درمجموع پنج حالت) از هشت گویشور زن و هشت گویشور مرد کاشانی است که در فضای آکوستیک با فرکانس نمونه برداری 22050 هرتز ضبط شد. تمامی 320 جمله ضبط شده در دو لایه نواخت و آوا در نرم افزار پرات برچسب گذاری شد و فرکانس پایه هر کلمه در پنج فاصله زمانی اندازه گیری شد، و بعد از محاسبه میانگینِ آن ها، منحنی آهنگ پاره گفتارها در نرم افزار آماری spss ترسیم شد. نتایج نشان داد منحنی تغییرات زیروبمی پاره گفتار کاشانی در حالت بی نشان، تابع الگوی نزول منحنی است، به علاوه، منحنی آهنگ به جایگاه فعل، به عنوان هسته حساس است. فعل آخرین سازه دریافت کننده تکیه زیروبمی در جمله است و سازه های بعد از خود را تکیه زدایی می کند. در نهایت آنکه، سازه کانونی در انواع کانون های محدود و تقابلی با دامنه فرکانس و برجستگی بیشتر، در مقایسه با دیگر سازه ها، در جمله ظاهر می شود. همچنین، ترادفِ قله تکیه زیروبمی در تمام هجاهای تکیه بر با واکه هجای بعد از هجای تکیه بر انطباق دارد. نتایج این پژوهش می تواند در رده بندی لهجه ها و گویش ها و نیز در شناسایی گویشورانِ گویش های مختلف کاربرد داشته باشد.
مقایسه و بررسی ریشه شناختی واژه های زبان هورامی با ریشه اوستایی، فارسی باستان و میانه از منظر واج شناسی تاریخی- تطبیقی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان های هورامی و فارسی که هر دو از خانواده زبان های ایرانی غربی اند؛ متأثر از زبان اوستایی نیز بوده و تا دوره میانه در بسیاری از شکل های تلفظ، همسان بوده اند. از این رو، زبان هورامی به دلیل نزدیک بودن به ریشه های کهن زبان فارسی، منبع خوبی برای احیای صورت های مهجور در این زبان است. از آن جاکه هورامی در تأثیرپذیری از فارسی جدید تا حد زیادی محتاط بوده است؛ شماری از گویش های آن، از جمله گویش عبدالملکی، برخی از ویژگی های آوایی زبان های قدیمی تر ایرانی را در خود حفظ کرده اند. با توجه به این موضوع، جستار حاضر با بررسی 76 واژه در گویش عبدالملکی، به کشف ریشه های اوستایی، فارسی باستان و میانه در آنها پرداخته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. داده ها در بخش هورامی، از طریق مصاحبه با گویشورانِ عبدالملکی و با ضبط گفتار آنها، و در بخش فارسی باستان و میانه، با مراجعه به کتاب های «تاریخ زبان فارسی» و «فرهنگ کوچک زبان پهلوی»، به ترتیب از خانلری و مکنزی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد واج های /v/، /č/، /h/، /ž/، /k/، و /n/ در گویش عبدالملکی، همچنان شکل کهن خود را حفظ کرده و از نظر تحول، به دوره های باستان و میانه نزدیک ترند. خوشه همخوانی /sp/ در این گویش، بازمانده از زبان مادی می باشد. همخوان /y/ آغازی فارسی باستان که در فارسی میانه و جدید، بدل به /j/ شده؛ در گویش عبدالملکی همچنان باقی مانده است. واکه /i/ باستانی که در تحول تا فارسی جدید، به /a/ تبدیل شده اند؛ در این گویش به همان شکل اوستایی و فارسی میانه حفظ شده است. واژه هایی که در گویش عبدالملکی مختوم به /a/ هستند از صورت /-ag/ فارسی میانه مشتق شده اند. به طورکلی گویش مطالعه شده در این جستار، از لحاظ تحولات تاریخی واج ها نسبت به زبان فارسی جدید محافظه کارتر است و ساختار واجیِ آن شباهت زیادی به فارسی باستان و پهلوی دارد.
تکنیک دلفی فازی در تأیید الگوی ارزیابی داستان های حاوی دوراهی اخلاقی براساس سنجه های عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
157-184
حوزههای تخصصی:
همسو با یافته های جدید در حوزه های بینارشته ای فلسفه و روانشناسیِ عواطف و شناخت، به کارگیری سنجه های عاطفی در ارزیابی واکنش خوانندگان به متونِ حاویِ دوراهی اخلاقی مورد توجّه و علاقه محقّقان قرار گرفته است. این مطالعه نیز با استفاده از تکنیک «دلفی فازی» و نظر خبرگان به پیش بینی واکنش عاطفی‑شناختی دو گروه از خوانندگانِ «وظیفه گرا» و «سودگرا» در متون حاوی دوراهی اخلاقی پرداخت. برای این منظور، از یکی از روش های تحقیق ترکیبی، یعنی تکنیک دلفی سه فازی، برای جمع آوری داده ها یا نظرات خبرگان استفاده گردید. این گروه متشکل از نُه نفر از مدرّسان زبان انگلیسی دانشگاه و مشاوران روانشناسی مسلط به زبان انگلیسی بودند. ابتدا، شش سؤال اوّلیه راهبردی برای ارائه نظر در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از کُدگذاری و تبدیل داده های کیفی به کمّی و تهیه نقشه مفهومی ، ابتدا درصد توافق دوبه دوی میان ارزیابان محاسبه و سپس از فرمول های «آلفای کریپندرف» و «کاپای فلیس» برای تعیین پایایی 72 جفت تصمیم استفاده گردید. مقادیر قابل قبول 0.76، 0.72 و 0.71 به ترتیب برای فرمول های بیان شده به دست آمد. بر اساس نتایج دو مرحله از تکنیک دلفی، پرسشنامه ای نُه گزاره ای با ماهیّتی روش شناسانه و با ساختار طیف لیکرت هفت گانه تدوین و مجدداً به تأیید نظر خبرگان گذارده شد. پس از رتبه دهی گزاره های پرسشنامه توسط خبرگان، از ضریب همبستگی درون طبقه ای با مدل دوراهه‑اثر تصادفی استفاده شد. مقدار قابل توجّه 872/0 از این محاسبه به دست آمد که مؤید همسویی خبرگان در مورد گزاره های سنجه ها عاطفه بنیان در ارزیابی متون حاوی دوراهی های اخلاقی بود. لازم به یادآوری است که جمع آوری آرای خبرگان و ارزیابی پایایی آراء در سه راند متوالی در حدود چهار ماه به طول انجامید.
The Effect of Definition, Fill-in-the-Blank, and Sentence Writing Exercises on the Acquisition, Retention, and Production of Lexical vs. Grammatical Collocations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
It is widely acknowledged that collocations play a crucial role in second or foreign language learning by enabling learners to know more about language chunks and lexical strings. Although many studies have examined L2 learners’ collocational competence, comparatively less research has been carried out to probe into the effective instruction and exercises for enhancing the acquisition, retention, and production of lexical (e.g. make a mistake ) vs. grammatical ( on purpose ) collocations. Therefore, the present study attempted to explore the effect of L2 definitions, fill-in-the-blanks, and sentence writing exercises on the acquisition, retention, and production of lexical vs. grammatical collocations. The data were collected from 66 EFL participants who were studying English at a private language institute. First, an Oxford Placement Test (OPT) was given to homogenize the learners. Then, the participants were divided into three groups, each receiving one of the three different types of exercises including definitions, fill-in-the-blanks, and sentence writing exercises. Data analysis using multivariate ANOVA (MANOVA) indicated that learners who received the sentence writing treatment significantly outperformed those learners who received definition and fill-in-the-blank exercises in the acquisition, retention, and production of lexical vs. grammatical collocations. Moreover, fill-in-the-blanks could help the participants learn, retain, and remember both types of collocations significantly better than the L2 definitions. These findings have some pedagogical implications for learning and teaching lexical and grammatical collocations.
The Differential Use of Reformulation Markers in Three Sub-corpora: L1 English, L2 English, and L1 Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given that reformulation is an integral component of scientific texts in which the explanation of terms and ideas is prevalent (Candel, 1984; Thoiron & Bejoint, 1991), this study aims at examining the form, frequency, and function of reformulation markers in three sub-corpora, namely, L1 English, L2 English, and L1 Persian research articles of psychology. The study is based on a corpus of 60 research articles amounting to a total size of 1,105,433 words. Drawing on the list of reformulation markers provided in Hyland (2005) in the case of English sub-corpora and a list of Persian reformulation markers prepared by three experts in the Persian language, we searched the corpus automatically for all the instances of reformulation markers. In the next step, all the instances were examined in their textual context in order to identify their function. The results indicated that L1 English sub-corpus contains the highest frequency of reformulation markers followed by L2 English and finally L1 Persian. There were also differences with regard to forms and functions, as well as parenthetical uses of reformulation markers across the three sub-corpora, specifically between L1 English and L1 Persian, suggesting the existence of intercultural variation in the use of reformulation. Besides, Iranian researchers writing in L2 English tend to adapt their writing style to the norms and conventions of English at least as far as reformulation is concerned. The study concludes with some implications for EAP writing and teaching.
تحلیل پیکره بنیان متون فارسی میانه بر مبنای پایگاه داده پارسیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نوین در مطالعات زبان شناختی یا یک پدیده زبانی بر اصل وجود مجموعه ای از داده های زبانی گردآوری شده نهادینه شده است؛ بنابراین به تهیه یک پیکره زبانی نیاز است که از تولیدات واقعی گویشوران و نه براساس شمّ زبانیِ فردی گردآوری شده است. این شیوه پژوهشی برای بررسی داده های زبانی تاریخی که جزء زبان های مرده است و اکنون هیچگونه گویشوری ندارد از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش، تهیه پیکره زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و ساماندهی آن در یک پایگاه است. برای هر واژه، شش لایه اطلاعاتی، اعم از حرف نویسی متن پهلوی، آوانویسی واژه ها به همراه ترجمه فارسی آنها، تعیین مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، بن واژه سازی واژه ها و تعیین هزوارش بودن آنها، تعریف شده است. برای مقوله دستوری دانه ریز واژه ها، مجموعه برچسب مقولات دستوری فارسی معاصر تهیه شده توسط بی جن خان و همکاران (2011) و ساختارمندشده توسط قیومی (2014) باتوجه به نیازهای زبان پهلوی جرح و تعدیل شده است و از مجموعه جدید برای برچسب گذاری واژه های پهلوی استفاده شده است. پس از نشانه گذاری واژه ها و ساماندهی اطلاعات، امکان استخراج اطلاعات آماری وجود دارد که می تواند بینش عمیق تری از محتوای متن منتقل نماید. ازاین رو، اطلاعات آماری از پیکره به دست آمده استخراج شده و توضیح داده می شود تا دورنمای کلی نسبت به منابع تشکیل دهنده این پیکره به دست آید.