فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از صدر اسلام تاکنون، برای رسیدن به درکی عمیق تر و صحیح تر از کلام خدا، دست به تفسیر قرآن زده اند و در طی این مدت، انواع گوناگون تفسیر شکل گرفته است که یکی از آن ها تفسیر عرفانی است. در میان کسانی که به این گونه از تفسیر تمایل نشان داده اند، روزبهان بقلی نامی آشنا و بحث برانگیز است که آثار قابل توجه در این زمینه خلق کرده است. در این پژوهش، مهم ترین اثر تفسیری روزبهان، یعنی عرائس البیان فی حقائق القرآن موضوع بحث و بررسی قرار داده شده است و در دو بخش به آن پرداخته می شود؛ در بخش نخست، مقاله های مستقل نوشته شده درباره تفسیر روزبهان معرفی و بررسی می شوند و در بخش دوم، با آوردن تفسیر دو آیه از قرآن کریم از کتاب عرائس و کشف الاسرار میبدی، کیفیت عملکرد دو مؤلف، براساس موازین نگارش تفسیر عرفانی مقایسه و سنجیده می شوند. یافته های پژوهش نشان داد که عرائس البیان «تفسیری عرفانی» نیست؛ بلکه کیفیت نگارش آن بیشتر به نوعی ویژه از «تأویل عرفانی» نزدیک است. به ویژه اینکه روزبهان در این اثر، تقریباً به هچ کدام از موازین نگارش تفسیر عرفانی پای بند نیست؛ به همین دلیل، موفق ترین پژوهش ها در تحلیل اثر روزبهان، پژوهش هایی است که ماهت «تأویل عرفانی» و «مکتب فکری روزبهان» را اساس بررسی های خود قرار داده اند و درنتیجه با نگاه علمی به عرائس نگریسته اند.
تحلیل گفتمان پیکره - بنیاد ترانه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل و مقایسه ترانه های فارسی موسیقی پاپ است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و چارچوب تحلیل الگوی بیکر (2006) می باشد که مبتنی بر تلفیق دو حیطه تحلیل گفتمان و زبان شناسی پیکره -بنیاد است. متغیرهای مستقل پژوهش ژانر ترانه، جنسیت ترانه سرا و زمان ترانه و متغیرهای وابسته تفاوت های واژگانی می باشند. فرضیه های پژوهش به این شرح هستند: ژانر ترانه تأثیر معناداری بر انتخاب های واژگانی در ترانه های فارسی دارد، جنسیت ترانه سرا بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. تعلق ترانه به دوران پیش یا پس از انقلاب بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. جامعه آماری کلیه ترانه های فارسی موسیقی پاپ در دو ژانر اجتماعی و عاشقانه است و حجم نمونه پیکره ای متشکل از 1000 ترانه می باشد که با استفاده از نرم افزار تحلیل پیکره ای ورداسمیت و نیز نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که ترانه های عاشقانه و اجتماعی به لحاظ واژه های پربسامد، کلیدواژه ها و باهم آیی ها تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. جنسیت ترانه سرا بر گزینش های واژگانی تأثیر معناداری دارد. بررسی واژگانی ترانه های پیش و پس از انقلاب حکایت از معناداری تأثیر متغیر زمان ترانه بر واژه های دو پیکره دارد. بنابراین هر سه فرضیه تأیید می شود.
Evaluating the Effectiveness of Explicit and Implicit Form-Focused Instruction on Explicit and Implicit Knowledge of EFL Learners بررسی تأثیر آموزش شکل محور صریح و ضمنی بر دانش صریح و ضمنی زبان آموزان ایرانی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although explicit and implicit knowledge of language learners are essential to theoretical and pedagogical debates in second language acquisition (SLA), little research has addressed the effects of instructional interventions on the two knowledge types (R. Ellis, 2005).This study examined the relative effectiveness of explicit and implicit types of form-focused instruction (FFI) on the acquisition of four morphosyntactic features by four measures of explicit and implicit language knowledge. The measures included: oral elicited imitation, timed and untimed grammaticality judgment, and metalinguistic knowledge tests. A pretest and two posttests were conducted immediately and three weeks after the instructional interventions. Durable effects of FFI on low intermediate Iranian learners were found for the target language forms.In particular, explicit and implicit FFI positively facilitated the development of explicit and implicit knowledge of the target features, both immediately after the instructional interventions and, marginally decreasing, over time. Also, explicit FFI was more effective than implicit FFI as measured by both explicit and implicit knowledge tests. The findings may contribute to understanding of the efficacy of explicit and implicit FFI on L2 learners’ controlled (explicit) and spontaneous (implicit) use of morphosyntactic forms at relatively early stages of L2 acquisition.
تحلیل گفتمان انتقادی رمان «چشمهایش» از بزرگ علوی بر اساس نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
115 - 142
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف سنجشِ کارایی نظریه فرکلاف در تحلیلِ رمانِ سیاسی، اثر «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی را با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی جستار حاضر از این قرار است که نوع رویارویی این اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین به چه شکل است؟ در پیوند با این پرسش، هدف اصلی پژوهش بازنمایی ایدئولوژی مؤثر بر ذهن و زبان نویسنده، و همچنین تبیین پیوند میان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و کلان است. در این راستا، نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از مطالعه سطح توصیف متن که متشکل از ساخت های ایدئولوژیک است، به تحلیل محتوای آن و تبیین ارتباط میان این محتوا و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون آن پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که روش فرکلاف با توجه به ارتباط داستان و شکل گیریِ آن در یک بافت اجتماعی، رهیافتی مؤثر در تحلیل رمان سیاسی است. دستاورد اصلی مقاله نشان می دهد که انتخاب های بزرگ علوی در زمینه واژگان و نحو، بیان گر گرایش او به ایدئولوژیِ مارکسیسم است که در زمان تولید متن، در تضاد با گفتمان حکومت راست گرای پهلوی قرار داشته است. با توجه به اینکه گفتمان مسلط در رمان «چشم هایش»، گفتمان سوسیالیسم است؛ ایدئولوژی نهفته در این اثر جدای از فرهنگ و جامعه عصر نویسنده نیست.
تلفظ واج «ا، آ» در گویش شیرازی
حوزههای تخصصی:
نقش استعارة تصویری در تحلیل انتقادی کلام: مطالعة کاریکاتورهای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر پرداختن به بازنمایی ایدئولوژی در کاریکاتور های سیاسی بر اساس دو رویکرد معنی شناسی شناختی و تحلیل انتقادی کلام است. در این تحقیق، از میان کاریکاتور های سیاسی ایران در سال های 1391 و 1392، با موضوع جنگ افروزی آمریکا، شش کاریکاتور انتخاب و به دو گروه تصویری و کلامی- تصویری تقسیم شدند. این کاریکاتور ها بر اساس نظریة استعارة چندنمودی فورسِویل، و نقش استعاره ها در تحلیل انتقادی کلام موسُلف (2012) مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود الف) چگونه استعاره های ایدئولوژی در دو نمود کلام و تصویر نمایش داده می شوند و ب) چگونه استعاره های مفهومی می توانند به عنوان ابزاری مطلوب در جهت رسیدن به اهداف ایدئولوژیکی پیام کاریکاتور های سیاسی به کار گرفته شوند. نتایج این تحقیق نشان داد که درکاریکاتورهای سیاسی موجود مفاهیم آزادی، صلح، امنیت و سلامت به صورت جنگ مفهوم سازی شده است. در گروه نخست که حاوی استعاره های تک نمودی (تصویری) بود نمادهای صلح و آزادی در تصاویر به کار رفته و از طریق دو تکنیک تلفیق مفاهیم مبدأ و مقصد و پرکردن غیرمنتظرة بخشی از یک طرحواره، رابطة بین مبدأ و مقصد در ذهن خواننده شکل می گیرد و در گروه کاریکاتورهای کلامی-تصویری همین روابط به اضافة نقش تثبیتی نوشتار بادکنکی به نگاشت میان مفاهیم مبدأ و مفهوم مقصد (جنگ) کمک می کند. در تمام کاریکاتورهای مذکور همانطور که موسلف ادعا می کند، کاربرد استعاره (و برخی سازوکارهای شناختی دیگر) نقش مهمی در ایجاد طنز سیاسی مورد نظر هنرمند، و نمایش یا انتقال روابط ایدئولو ژیکی سیاسی مورد نظر کارتونیست ایفا می کند.
گنجاندن فرهنگ در برنامه آموزشیEFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
An Investigation into Cultural Representation in Interchange Textbooks بررسی نمود فرهنگی در کتاب های زبان اینترچنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Language and culture are now deemed to be co-constitutive; hence English language teaching (ELT) textbooks should incorporate cultural aspects and promote intercultural competence. However, careful decisions should be made as regards to the cultural content of materials and the ways in which culture is represented. This study was an attempt to deconstruct the patterns of cultural representation and intercultural interactions in Interchange textbooks, an ELT textbook series taught to English as a foreign language (EFL) learners in Iran. Using content analysis of texts and images and with the focus on nationality, gender and race, it examined how different cultures were reflected in Interchange 1, Interchange 2, Interchange 3, and whether cultural bias or inequality was present. The quantitative and qualitative data analysis revealed that the white male group was dominant in all three textbooks. And, to use Kachru’s (1985) terms, inner, outer and expanding circle nationalities were represented in the textbooks, with the expanding circle constituting the major nationality, but American culture of inner circle was predominant. Additionally, the interactions were mainly limited to superficial aspects of the target culture although these textbooks sought to show various intercultural interactions. Dominance of male and white characters and the US culture indicated inequality in race and gender, and the superficial treatment of culture in the textbooks. Less attention to the hybrid culture and deeper level of intercultural aspects, i.e. critical reflections, in the textbooks suggests that the materials be supplemented by EFL teachers’ constructive discussion of the cultures that interact.
بررسی چگونگی یادگیری الگوهای مختلف همنشینی واژگان توسط زبان آموزان ایرانی (Learnability of Various Patterns of Lexical Collocations by Iranian Upper-intermediate Learners of English)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی چگونگی درک و تولید الگوهای مختلف همنشینی واژگانی توسط فراگیران سطح متوسط ایرانی، آزمون های درک و تولید همنشینهای واژگانی به سی و چهار نفر از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین داده شد. برای مقایسه درک الگوهای مختلف همنشین های واژگانی از فرایند تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که الگوی ""صفت + اسم"" نسبت به الگوهای دیگر ساده تر است اگرچه تفاوت میان عملکرد فراگیران در الگوهای مختلف از نظر آماری معنی دار نبود. فرایند تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه دیگری نیز برای مقایسه عملکرد تولیدی فراگیران بکار گرفته شد. نتیجه تحلیل داده ها نشان داد که مشکل فراگیران ایرانی در الگوی ""اسم + فعل"" بطور معنی داری بیش از الگوهای دیگر همنشینی واژگانی است.
تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی: رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی به بررسی تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی پرداخته است. به این منظور، واژه های مدنظر از پیکره های درزمانی و همزمانی زبان فارسی گردآوری شدند. این واژه ها در مقوله های معنایی ویژگی شخص/ شئ عامل، ابزار و شخص عامل جای می گیرند و به دو مقوله عمده واژگانی صفت و اسم تعلق دارند. بررسی درزمانی واژه های استخراج شده نشان داد فرضیه سنتی بسط مفهوم عامل به ابزار در زبان فارسی پاسخ گو نیست، بلکه در شکل گیری دو مفهوم عامل و ابزار واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» از مفهوم ویژگی شخص / شئ عامل در زبان فارسی فرایند حذف موصوف دخیل است. در رخداد چنین فرایندی ترجمه قرضی واژه ها از زبان انگلیسی در زبان فارسی تأثیرگذار بوده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است معنای آغازین ساخت را باید «ویژگی متمایزکننده هستاری مرتبط با مفهوم یافتن و جزء اول» دانست که به عنوان انتزاعی ترین همبستگی صورت و معنای ناظر بر عملکرد واژه های مرکب ساخت [x-ستاک حال «یاب»] در زبان فارسی است. براساس داده های گردآوری شده پژوهش حاضر، این ساخت بیشترین تعداد واژه های استخراج شده را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد حذف موصوف «شخص» منجربه شکل گیری طرح واره ای با معنی «شخص انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» شده است. نظیر چنین طرح واره ای با حذف موصوف «دستگاه / نرم افزار» در شکل گیری طرح واره ابزار با معنی «شئ انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» به کار رفته است.
الگوهای کاهش ظرفیت فعلی: شواهدی از زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی بین زبانی از الگوهای کاهش ظرفیت فعل که به حذف کنشگر منجر می شود ارائه می-دهد. در این راستا بهره گیری زبان فارسی از دو الگوی مهم ضدسببی و مجهول سازی مورد بررسی قرار گرفته است و نشان داده شده که هرچند عملیات تغییر ظرفیت غالباً در زبان های دیگر به صورت ساختواژی رخ می دهد، در زبان فارسی این فرایندها از طریق الگوهای غیرصرفی صورت می پذیرد. در خصوص مجهول سازی نیز نشان داده شده از آنجا که این فرایند کاهش ظرفیت فعل را به همراه دارد، برخلاف نظر برخی از زبانشناسان، ساخت غیرشخصی اختیاری را نمی توان به عنوان مجهول نحوی در نظر گرفت. همچنین تغییر تعدی به ساخت مجهول منجر نمی گردد بلکه این فرایندِ واژگانی، ساخت های ضدسببی و غیرسببی را به دست می دهد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از سه محک الف) مجاز بودن قید به-خودی خود؛ ب) صورت متناظر ضد سببی ایستا؛ و ج) باهمایی با عامل گروه حرف اضافه ای، راهی برای تشخیص ساخت های ضدسببی در زبان فارسی ارائه گردد. علاوه برآن الگوهای برآیندی، انعکاسی و دوسویه نیز مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که زبان فارسی از میان این سه الگو تنها از الگوی برآیندی برای کاهش ظرفیت فعل و حذف کنشگر بهره می گیرد.
تأثیر برگزاری آزمون عمومی زبان بر گزینش علمی داوطلبان ورود به دوره دکتری (دانشگاه تهران) در قالب مدل اقتصاد سنجی
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های فیزیکی (آکوستیکی) واکه های زبان فارسی در گفتار بیماران زبان پریش
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تولید شش واکه زبان فارسی در گفتار دو بیمار زبان پریش با ضایعه بخش پیشین نیمکره چپ مغز (یک زن و یک مرد)، با تولید این واکه ها در گفتار چهار فرد سالم (دو زن و دو مرد) مقایسه شد. طیف نگاشت واکه های آزمودنی ها با استفاده از نرم افزار Praat به دست آمد. واکه ها در گفتار زنان سالم کشیده تر از واکه های تولید شده توسط مردان سالم بودند. ازسوی دیگر، بیمار مرد همه واکه ها را کوتاه تر و بیمار زن همه واکه ها را کشیده تر از هر چهار آزمودنی سالم تولیدکردند. اگرچه سازه های واکه ها در گفتار بیماران در گستره طبیعی بسامد سازه ای قرارداشتند، اما دراندک تفاوت های مشاهده شده نیز الگویی که بیماران در سازه های اول و دوم چهار واکه غیرگرد فارسی داشتند، با الگوی آن ها برای دو واکه گرد متفاوت بود.
مقاله به زبان انگلیسی: جمله نویسی متراکم/ پراکنده : تکالیف پس توجه دهنده (Massed/Distributed Sentence Writing: Post Tasks of Noticing Activity)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تلاشی در فعال کردن دانش لغوی غیرفعال از طریق توجه دهی و بررسی تأثیر جمله نویسی به عنوان فعالیت پس توجه دهنده بر تقویت تأثیر توجه دهی است. چهل و دو دانشجوی زبان انگلیسی سطح متوسط به بالای بزرگسال خانم، در دو گروه هم سطح از یک دانشگاه سراسری انتخاب شدند. آنها در تحقیقی شرکت کردند که در آن توجه به کلماتی که تولید آنها به آسانی فهمیدن آنها نبود، از طریق علامت زدن آن کلمات در یک متن خواندن انجام شد. سپس، شرکت کنندگان در یک فرآیند ٤ هفتگی جمله نویسی متراکم/ پراکنده شرکت کردند؛ شرکت کنندگان یک گروه هر هفته در طول ٤ روز پی در پی در هر روز، یک جمله با یکی از ١٦ لغت توجه شده نوشتند و گروه دیگر این فرآیند را یک بار در هفته تجربه کردند، به گونه ای که آنها بدون هیچ وقفه زمانی، ٤ جمله با ٤ کلمه توجه شده نوشتند. نتایج نشان داد که ارائه فعالیت پس توجه دهنده بر ارتقاء دانش لغوی تولیدی هر دو گروه به طور معناداری تأثیرگذار است. تعامل بین عامل زمان و روش های یادگیری معنادار بود. همچنین، نتایج عملکرد گروه پراکنده بهتر از گروه متراکم بود، ولی این تفوق معنادار نبود.
ارتقاء گره راست در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد براساس مطالعات مربوط به ساختار ارتقاء گره راست در سایر زبان ها، ویژگی های اصلی این ساختار را در زبان فارسی کشف و توصیف کند. این ساختار در زبان فارسی دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر ساختارها متمایز می سازد: وقوع هسته اصلی ارتقاء گره راست در منتهی الیه سمت راست ساخت همپایگی، ناسازه ها به عنوان هدف ارتقاء گره راست، امکان وقوع این پدیده نحوی در ساخت همپایگی با تمام حروف ربط، امکان جداسازی متممِ پرسش واژه از پرسش واژه و عدم امکان ابقای حرف اضافه در ساختار مزبور، مطابقت فعل در برخی موارد تنها با فاعل همپایه دوم و در برخی دیگر با فاعل هر دو همپایه، وجود رابطه تقابلی بین سازه پیش از هدف ارتقاء گره راست در همپایه نخست و همتای آن در همپایه دوم، وجود مکث پیش از جایگاه حذف و عدم تبعیت این ساختار از برخی از جزیره ها. برخی از این ویژگی ها نشان می دهند که ارتقاء گره راست حاصل فرایند حرکت نیست.
Discussion autour de la descussion ou panorama d''activities de production orale en langue Seconde بحث پیرامون فعالیت های تولید شفاهی (گفتگوی کلامی) زبان دوم
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت انتقادی: اصول، برنامه ریزی، عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت انتقادی در انگلیسی به عنوان زبان خارجی: اصول، برنامه ریزی، عملکرد لیلا اکبرپور دانشگاه شیراز رحمان صحراگرد دانشگاه شیراز پژوهش حاضر که بخشی از رساله دکتری نویسنده اول می باشد شرح تدوین یک کورس خواندن و درک مفاهیم بر اساس اصول تعلیم و تربیت انتفادی و تاثیر آن کورس بر دانش خواندن فراگیران زبان انگلیسی، انگیزش آن ها برای خواندن متون انگلیسی، چگونگی نگرش دموکراتیک آن ها به کلاس های درس انگلیسی و نیز نگرش آن ها نسبت به کورس پیشنهادی می باشد. در واقع، تحقیق حاضر گامی به سوی بررسی نتایج بر گرفته از مراحل نخستین رساله دکتری ذکر شده است که هدفش تدوین الگویی برای آموزش زبان انگلیسی در ایران بر اساس تعلیم و تربیت انتقادی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش 61 تن از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز (در دو گروه) بودند. 31 نفر از شرکت کنندگان که گروه گواه را تشکیل می دادند بر اساس روش های معمول که در ایران برای آموزش خواندن به کار گرفته می شود و 30 تن دیگر که گروه آزمایشی را تشکیل می دادند بر اساس کورس انتقادی آموزش دیدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس پیش آزمون و پس آزمون خواندن و درک مفاهیم، پرسشنامه انگیزش، پرسشنامه نگرش دموکراتیک و نیزنتایج تحلیل کیفی مصاحبه ها نشان داد که علی رغم مشکلاتی که حین انجام پژوهش در گروه آزمایشی وجود داشت، کورس پیشنهادی بر دانش خواندن شرکت کنندگان، نگرش دموکراتیک آن ها به دروس زبان انگلیسی و ایجاد انگیزه درآنان برای خواندن متون انگلیسی تاثیری مثبت نشان داد. نگرش شرکت کنندگان نسبت به کورس پیشنهادی نیز در قالب چهار تم که از نتایج تحلیل داده های کیفی پدید آمد بررسی شده و گزارش گردید. پیام اصلی این پژوهش کار آمدی اصول تعلیم و تربیت انتقادی در ایران است که برخی پژوهشگران آن ها را در شرایط فعلی غیر کارآمد دانسته اند.
تاثیر آموزش استراتژی نگارش بر یادگیری واژگان تازه فراگرفته شده توسط دانش آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L2 Learners’ Use of Metadiscourse Markers in Online Discussion Forums استفاده زبان آموزان انگلیسی از نشانه های فراکلامی در جلسات بحث بر خط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the use of interactional metadiscourse markers in 168 comments made by 28 university students of engineering via an educational forum held as part of a general English course. The students wrote their comments on six topics, with a total of 19,671 words. Their comments during educational discussions were analyzed to determine their use of five metadiscourse categories (hedges, boosters, attitude markers, engagement markers, and self-mentions), making up interactional metadiscourse in Hyland’s (2004) model. Following descriptive analysis of the use of metadiscourse categories, chi-square tests were used to investigate the possible differences in the whole sample as well as gender-based differences. The findings showed that although female EFL learners used more metadiscourse markers than males did, the differences were minor and hence gender did not significantly influence the use of interactional metadiscourse markers. However, while male and female participants used all types of interactional metadiscourse, how they used them varied. They used engagement markers and self-mentions more frequently than boosters, hedges, and attitude markers. Since metadiscourse markers play crucial roles in mediating the relationship between what writers intend to argue and their discourse communities, the results of the present study have obvious importance in increasing students’ awareness of the way they organize their writings.