فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی تفاوت های موجود میان بندهای موصولی تحدیدی و توضیحی در زبان های فارسی و آلمانی از دیدگاه رده شناسی می پردازد. هدف از این پژوهش، نشان دادن ابزارهای متفاوتی است که در زبان های فارسی و آلمانی برای تمایز میان این دو گونه از بند موصولی به کار گرفته می شود. همچنین این پرسش مطرح است که در هر یک از این زبان ها، چه گروه های اسمی می توانند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرند؟ آیا نوع بند موصولی تحدیدی و توضیحی در انتخاب اسم هسته تعیین کننده است؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد، زبان فارسی همانند زبان انگلیسی، بمبا و عبری از ابزارها و نشانه های صوری برای تمایز میان این دو نوع از بند موصولی استفاده می کند. این در حالی است که در زبان آلمانی، ابزارها و فاکتورهای معناشناختی و کاربردشناختی در تعیین نوع بند موصولی دخیل هستند. این تحقیق همچنین نشان می دهد که در هر دو زبان، برای انتخاب گروه اسمی ای که بتواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرد، با محدودیت هایی روبرو هستیم. از جمله نشان داده می شود که اسم شخص در زبان آلمانی برخلاف زبان فارسی نمی تواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی تحدیدی قرار گیرد.
ظرایف ترجمه در زبان اسپانیایی
حوزههای تخصصی:
بررسی کارایی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد از دیدگاه خوانندگان (مطالعة موردی: ترجمه های رمان هزار خورشید تابان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته، دربارة ساختار و معنا اختلاف نظر میان مترجمان و صاحب نظران ترجمه بوده است. عده ای معتقد هستند ابتدا، سبک و سپس، مفهوم نویسنده در درجة اول اهمیت قرار دارند؛ بنابراین، ترجمة ساختار را مقدم بر مفهوم می دانند و روش ترجمة تحت اللفظی را انتخاب می کنند. برخی نیز انتقال مفهوم را در اولویت قرار می دهند و به سبک اهمیت نمی دهند؛ درنتیجه، ترجمة آزاد را برمی گزینند. این پژوهش تلاشی است برای بررسی دو ترجمه، از دیدگاه خوانندگان که برای ارزیابی کارآمدی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد انجام شده است. متن موردارزیابی در این تحقیق، بخشی از رمان Thousand Splendid Suns A، اثر خالد حسینی است که به همراه دو ترجمه از مهدی غبرایی و نفیسه معتکف ارائه شده است. مقایسه ازطریق پرسش نامه و گروهی شامل سی نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشتة مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بیرجند انجام شد. پس از بررسی و تحلیل داده ها، نتایج حاصل نشان داد که باوجود سوگیری های فراوان به ترجمة تحت اللفظی به عنوان روشی نامناسب برای ترجمه، از دید خوانندگان، این روش توانست علاوه بر حفظ سبک نویسنده، مفهوم را نیز به خوبی انتقال دهد؛ البته رساندن مفهوم همیشه در اولویت است؛ اما کاربرد روشی که بتواند سبک و نیز مفهوم را انتقال دهد، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.
دورهء ادبیات روشنگری در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن هجدهم، ادبیات آلمانى در پرتو اندیشهء روشنگرى رشد و توسعه یافت و ثمرات دلنشین و آموزنده اى به بار آورد. در آغاز دورهء ادبیات روشنگرى، گوتشد تحت تاثیر افکار عقل گرایانهء لایب نیس و ولف قرار داشت. او به تاسى از آن دو فیلسوف، رشد خرد را براى اخلاقى و سعادتمند شدن انسان ضرورى مى دانست و لسینگ ادیب و فیلسوف ادبیات را در خدمت اشاعهء بردبارى دینى و انتقاد اجتماعى قرار داد. برخى از ادباى دورهء روشنگرى به تالیف حکایات حیوانات پرداختند، زیرا آن ها این حکایات را شیوه اى مناسب براى تربیت انسان و انتقادات اجتماعى تشخیص دادند. دورهء روشنگرى مساعدترین د وره براى خلق حکایات حیوانات است. در پایان این دوره ویلاند افکار اپیکور را سرلوحهء فعالیت ادبى خویش ساخت. در پایان باید یادآورى کرد که هدف مشترک تمام ادباى دورهء روشنگرى، تربیت اخلاقى و اجتماعى انسان است.
ساخت ناگذرا در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال فارسی در موارد سه گانة زیر با یکدیگر در تقابل قرار دارند:
الف) متعدی بودن[1] : که به تقابل میان افعال لازم و متعدی می پردازد. فعلی که نیاز به مفعول دارد فعل متعدی و در غیر این صورت لازم است. همة افعال ناگذرا[2] و مجهول لازم هستند و همة افعال سببی نیز متعدی هستند.
ب) جهت[3] : که به تقابل میان معلوم و مجهول در فارسی اشاره دارد. تفاوت این دو ساخت در ظرفیت نحوی آنهاست و از حیث ظرفیت معنایی تفاوتی با یکدیگر ندارند.
ج) سببی بودن[4] : که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا (ضدسببی) اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر تفاوت دارند و البته این تفاوت در ساخت نحوی آنها نیز منعکس است. افعال سببی حتماً دارای عاملی[5] هستند که به ساخت غیرسببی یا ناگذرا افزوده شده است؛ افعال غیرسببی دارای عاملی هستند که در ظرفیت معنایی فعل خود آن را دارند و حاصل سببی شدن نیست و افعال ناگذرا هیچ گاه دارای عاملی در ظرفیت معنایی خود نیستند.
گروهی از زبان شناسان بر این عقیده اند که افعال فارسی دارای دو جهت معلوم و ناگذرا هستند (معین، 1974 و کریمی، 2005) و گروهی دیگر علاوه بر این دو، وجود جهت مجهول را نیز در فارسی پذیرفته اند (جباری، 1382 و حق بین، 1383 و روشن، 1377). طبیب زاده (1385) افعال فارسی را دارای دو جهت معلوم و مجهول می داند و منکر جهتی به نام ناگذرا یا میانه است. در این مقاله به بررسی ساخت ناگذرا در فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که ناگذرا بودن در فارسی یک جهت نیست و در واقع افعال ناگذرا در تقابل با معلوم و مجهول نیستند؛ بلکه باید آن را در تقابل با سببی بودن قرار داد؛ یعنی فعل ناگذرا با افعال سببی در تقابل است. این ساخت در فارسی دارای انواع مختلفی است که به تفصیل معرفی شده است.
واژگان شرقی
حوزههای تخصصی:
زبان پارسی
منبع:
همایون آذر ۱۳۱۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
همسانی موضوعی میان داستان اکبرت زرد مو، اثر تیک، با افسانه ماهان مصری از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"متن حاضر که با سرپرستی آقای دکتر تورج رهنما نوشته شده است، در ابتدا می کوشد ویژگی های آن مکتب ادبی را بر بشمرد که با نام رمانتیسم شهرت دارد. در گام بعد آن را مکتبی معرفی می کند که به ادبیات محدود نمی ماند ، بلکه رنگی فلسفی می گیرد و تا سطح نوعی عقیده و منش اوج می یابد. رمانتسیم با این مفهوم و اعتبار پدیده ای است که از قرن نوزده و حوزه فرهنگی اروپا فراتر می رود و ما می توانیم به طور عام نشانه های آن را در حوزه های فرهنگی شرق و غرب بیابیم.
مقاله حاضر در راه اثبات این دعوی نوولی از لودویک تیک، نویسنده قرن نوزده آلمان را با افسانه ای از نظامی گنجوی، شاعر ایرانی قرن ششم مقایسه کرده است، تا خویشاوندی آنها را در قالب و محتوا برجسته سازد. شاخص این هر دو اثر، یعنی نوول اکبرت زرد مو و افسانه ماهان مصری، آن است که هر دو قهرمان در درک عینی جهان پیرامون خود ناتوان هستند، و با طبیعتی دشمن خو سر و کار دارند که با آنان بیگانه است."
"متن حاضر که با سرپرستی آقای دکتر تورج رهنما نوشته شده است، در ابتدا می کوشد ویژگی های آن مکتب ادبی را بر بشمرد که با نام رمانتیسم شهرت دارد. در گام بعد آن را مکتبی معرفی می کند که به ادبیات محدود نمی ماند ، بلکه رنگی فلسفی می گیرد و تا سطح نوعی عقیده و منش اوج می یابد. رمانتسیم با این مفهوم و اعتبار پدیده ای است که از قرن نوزده و حوزه فرهنگی اروپا فراتر می رود و ما می توانیم به طور عام نشانه های آن را در حوزه های فرهنگی شرق و غرب بیابیم.
مقاله حاضر در راه اثبات این دعوی نوولی از لودویک تیک، نویسنده قرن نوزده آلمان را با افسانه ای از نظامی گنجوی، شاعر ایرانی قرن ششم مقایسه کرده است، تا خویشاوندی آنها را در قالب و محتوا برجسته سازد. شاخص این هر دو اثر، یعنی نوول اکبرت زرد مو و افسانه ماهان مصری، آن است که هر دو قهرمان در درک عینی جهان پیرامون خود ناتوان هستند، و با طبیعتی دشمن خو سر و کار دارند که با آنان بیگانه است."
حذف به قرینه در زبان فارسی: قاعده ها و محدودیت ها
حوزههای تخصصی:
پسوندهای «- زار» «- کده» و «-ِ ستان» فارسی در چارچوب ساخت واژه ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو در پی آن است که الگوهای واژه سازی سه پسوند اشتقاقی «- کده»، «-ِ ستان» و «- زار» فارسی را از دیدگاهی ساخت بنیاد واکاوی کرده و سویه های گوناگون ساختاری و معنایی آن ها را بررسی کند. پژوهش در چارچوب نظریه ساخت واژه ساختی (بوی، 2010 و 2018) انجام گرفته تا الگوهای واژه سازی سه پسوند پیش گفته را بر پایه مفهوم «ساخت» و «طرح واره های ساختی» تحلیل نموده و چندمعنایی آن ها را به کمک مفهوم «زیرطرح واره های ساختی» تبیین نماید. داده های پژوهش برگرفته از پیکره ساخت واژی خود نگارندگان (با بیش از دوازده هزار واژه مشتق و مرکّب فارسی)، فرهنگ املایی خطّ فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1391) و فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) بوده که درمجموع (187) واژه مشتق ساخته شده با سه پسوند پیش گفته را دربر می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که برای تبیین چندمعنایی الگوهای واژه سازی این پسوندها، پذیرش ایده «واژگان پایگانی» و بهره گیری از مفهوم زیرطرح واره های ساختی لازم است تا بتوان هر معنای متمایز مربوط به الگوی اشتقاقی را در قالب یک زیرطرح واره مجزّا نشان داد. خود زیرطرح واره ها در سطوح گوناگونی از انتزاع قرار دارند و در نهایت، همگی در زیر یک طرح واره بسیار انتزاعی و کلّی مرتبه بالاتر قرار می گیرند؛ این پدیده را چندمعنایی ساختی می نامند، یعنی گونه ای از چندمعنایی که نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرح واره های ساختی انتزاعی تبیین می شود.
تحلیل و توصیف فرایند نرم شدگی در زبان کردی (گویش کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانة هجا محدودیت حاشیة هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریة بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانة هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیة هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیة هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.
Of Relating the Linguistic Description to an Interpretation of a Literary Work (Poetry)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article attempts to see، through the structural significances of poetic
language، the nature of the split between linguistic description and literary
interpretation. Rhythm is the most prominent means of relating form to
content in poetic language. The first account of this prominence is seen through
identifying its position in the two prosodic forms of metrical and non-metrical
poetry. Foregrounding has been seen as a significant feature in literary
creation. Following Bradford (1997) the analysis undertakes three stages of
analysis as ‘discovery procedures’، ‘naturalization’، and ‘judgment’ (renamed in
our work as ‘remarks’). The first level examines the degree of the tension
between the two patterns. In the second level، i.e. naturalization، the analysis
goes on turning the peculiar language of the poem into that of the ordinary،
which means making sense of a text. This translation of the poetic language has
been shown to be considerably rooted in elements of form in the classical verse،
and of content in modern free verse. The intervening type has thus been judged
to exist somewhere between the two. The third level، namely ‘remarks’
evaluates the degree of the poet’s success in managing the tension between the
two patterns.
رویکردی پیکره محور بر افعال وجهی شش متن قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، کاربرد افعال وجهی در پیکرة شش متن از قرن ششم هجری (عتبه الکتبه، اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه و راحه الصدور) بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که میزان استفاده از این نوع افعال در کنار دیگر انواع فعل چشمگیر است. در ساخت های وجهی علاوه بر فعل، صفت ها و قیدهای وجهی نیز به تقویت معانی لزوم، احتمال، توانمندی و خواستن کمک کرده اند. با توجه به معانی بافتی و کارکردی، در اثری همچون عتبه الکتبه، مفاهیم تعهد، ضرورت و... نسبت به پنج متن دیگر برجسته تر می نماید. بینش سیاسی، روایی و عرفانی، شخصیت، قدرت و جایگاه اجتماعی، عواملی هستند که در میزان به کارگیری و درجة عناصر وجهی تأثیرگذارند. این تحقیق نشان می دهد که تفاوت ژانرها به اختلاف هایی هر چند اندک کشیده می شود. ترسیم ویژگی های عمومی سبک دوره و تجربه های فردی هر نویسنده با موضوعی ارتباط دارد که به آن پرداخته است.
صفت تفضیلی در حوزه ی کسره ی اضافه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن معرفی حوزه ی کسره ی اضافه و پذیرش تحلیل معظمی (1385)، با قائل شدن به گروه درجه در زبان فارسی، به مقایسه ی دو فرضیه در خصوص ساخت درجه در صفات تفضیلی این زبان می پردازیم. بر خلاف نظر کندی (1999) که معتقد است گروه درجه [DegP] در درون فرافکن مستقل خود گروه صفتی را به عنوان متمم میپذیرد، به پیروی از جکنداف (1977)، هلان (1981)، هایم (1985)، مک کاولی (1994) و هازوت (1995) گروه درجه را در جایگاه مخصص گروه صفتی در زبان فارسی در نظر می گیریم که هسته ی صفت، گروه حرف اضافه ای با هسته ی ""از"" را به عنوان متمم خود پذیرفته است. آنگاه با قائل شدن به این که هسته ی گروه درجه دارای مشخصه ی قوی و تفسیر نا پذیر [Adj] هست، در نحو آشکار هسته ی گروه صفتی را به خود جذب می کند تا مشخصه ی [Adj] خود را بازبینی و حذف کند. بدین ترتیب فرافکن درجه، خود در درون فرافکن گروه صفتی قرار میگیرد و همراه با آن وارد حوزه ی اضافه می شود.
استاد کوه مغ
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
اشعار شیرازی دو کتاب نسیم الرّبیع و تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش قدیم شیراز دنباله مستقیم گونه ای از فارسی میانه است که در فارس رواج داشته و در مراحل بعدی تحول خود با فارسی دری آمیخته و سرانجام در اواخر قرن دهم هجری به فراموشی گراییده است. ازجمله نمونه های بازمانده از این گویش پنج بیت در کتاب نسیم الربّیع ترجمه ربیع الابرار زمخشری (ترجمه پیش از 781 هجری) و بیتی در تاریخ وصّاف است. از پنج بیت مضبوط در نسیم الربّیع یک بیت از مثلثات سعدی و دو بیت از روزبهان بقلی است. در این مقاله به بررسی زبانی این نمونه ها پرداخته شده است.
زبان پارسی
منبع:
همایون آبان ۱۳۱۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی: