فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در گیلکی، چهار صورت زبانی برای بیان وجه اجازه به کار می رود: vâhâštǝn، bedâ، benǝ و tânǝstǝn. برخی از این صورت ها بر صدور اجازه و برخی بر درخواست اجازه دلالت دارند. این ابزارها حاصل دستوری شدگی صورت هایی هستند که در دوره های پیشین زبان های ایرانی، کارکرد واژگانی داشته اند. در این مقاله، روند دستوری شدگی ابزارهای بیان وجه اجازه براساس داده های زبان اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه و متون ادب فارسی بررسی شده است. در غالب زبان ها، وجه اجازه یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر رهاکردن و ترک کردن دلالت دارند، بازنمایی می شود یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر مفهوم توانایی دلالت دارند و برای بیان احتمال نیز به کار می روند. صورت های زبانی vâhâštǝn و bedâ از ریشه harz/hard به معنی رهاکردن در دوره باستان زبان های ایرانی بازمانده اند. benǝ از مصدر nehan است که علاوه بر معنی واژگانی «قراردادن»، در مرحل ه ای از تحول زبان برای بیان معنی «رهاکردن» به کار رفته و سپس، فعل امر آن برای بیان مفهوم اجازه دستوری شده است. tânǝstǝn نیز از ریشه tav به معنی «توانایی داشتن» در زبان های دوره باستان است که در سیر تحول، علاوه بر مفهوم وجهی توانایی، برای بیان احتمال و اجازه نیز به کار رفته است.
بررسی مقابله ای استعاره های مفهومی شادی و ترس در ادبیات نوجوان در دو زبان فارسی و اسپانیایی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی از مباحث مهم در زبان شناسی شناختی است. در این رویکرد، اعتقاد بر این است که استعاره پدیده ای شناختی است و آنچه در زبان ظاهر می شود تنها نمود این پدیده شناختی است. در پژوهش حاضر، سعی بر آن است که از میان مفاهیم بنیادین احساس (غم، شادی، ترس، خشم، عشق و شرم)، احساسات شادی و ترس با استفاده از روش کتابخآن های و مطالعه موردی هشت رمان نوجوان از دو نویسنده ایرانی (یک زن و یک مرد) و دو نویسنده اسپانیایی (یک زن و یک مرد) دو اثر از هر نویسنده موردتحلیل قرار گیرند و همچنین به مقایسه استعاره های مفهومی حوزه ها ی مقصد شادی و ترس در ادبیات نوجوان در زبآن های فارسی و اسپانیایی پرداخته شود. برای این منظور، استعاره های مفهومی شادی و ترس از هشت رمان منتخب استخراج شد و نام نگاشت و همچنین حوزه مبدأ آن ها مشخص شد. در مرحله بعد این نام نگاشت ها با هم مقایسه شدند و نقاط اشتراک و اختلاف آن ها مشخص شدند. در این رابطه بعضی از مفاهیم حوزه های مبدأ مانند رنگ، تأثیرات فیزیولوژیکی و رفتاری، نور و تاریکی با جزئیات شرح داده شد و با تحلیل داده های به دست آمده، تأثیر جنسیت نویسنده و همچنین فرهنگ جامعه ای که در آن رشد یافته است در کمیت و کیفیت استفاده از استعاره های شادی و ترس بررسی شد.
EFL Teachers Assessment Literacy Needs Inventory: A Case of Fulcher’s Assessment Literacy Framework(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۱, No. ۱, June ۲۰۲۲
131 - 156
حوزههای تخصصی:
Language assessment literacy has been addressed in a wealth of research. However, many studies have attempted to measure teachers’ assessment literacy, there is still a gap that prompted us to investigate the area from the EFL teachers' assessment literacy needs perspective. To accomplish the purpose, in line with the changes in classroom assessment over the past decades, this study was an attempt to develop and validate an inventory on Teachers Assessment Literacy Needs (TALNs). As the first stage, a set of items was generated through an extensive review of the relevant studies. In the quantitative phase, the developed inventory was administered to 159 English as a foreign language teachers selected through convenience sampling. An inventory construction and validation framework consisting of exploratory analyses was used to examine the construct validity of the proposed inventory. The results indicated that the inventory can be best explained by four components which are knowledge of language assessment literacy, consequences of language assessment literacy, processes of language assessment literacy and teachers’ expectations of Continuing Professional Development (CPD) programs. The TALNs inventory developed in this study aimed to help practitioners and researchers to investigate teachers’ needs in assessment literacy. Fulcher’s (2012) assessment literacy framework was drawn on as the analytic model guiding the study.
قیدهای زبان فارسی از نگاه سرنمون رده شناختی به اجزاء کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی قید از مباحث پیچیده ای است که تاکنون جنبه های متفاوتی از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با این وجود، زبان شناسان در خصوص مسائل متنوع مربوط به قید، از تعریف آن گرفته تا اصالت آن به عنوان یک مقوله واژگانی، به توافق همگانی نرسیده اند. در این پژوهش سعی بر آن است تا در چارچوب نظریه ی سرنمون رده شناختی با مشخص کردن ویژگی های سرنمونی قیدهای فارسی به تعیین جایگاه آن ها در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت به عنوان یکی از اجزاء کلام پرداخته شود. به این منظور، با توجه به معیارهای رده شناختی، شماری از قیدهای پرکاربرد در زبان گفتاری فارسی معیار مورد استفاده در برنامه های تلویزیونی و متون مختلف فارسی معاصر مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، جایگاه قیدهای بی نشان در زبان فارسی که به لحاظ نقشی تعریف شده اند و از نظر رده شناختی بی نشان به حساب می آیند در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت مانند صفت های بی نشان در طبقه ی معنایی ویژگی تعیین گردید و مشخص شد که این قیدهای بی نشان، بر خلاف صفت های بی نشان که به بیان نقش کنش گزاره ای توصیف در درون ارجاع می پردازند، نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد را ایفا می کنند. همچنین جایگاه گروه های حرف اضافه ای فعلی و فعل های قیدگون نیز به عنوان قیدهای نشان دار، به ترتیب، به منزله ی واژه-های چیز و بیان گر نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد و واژه های کنش و بیان گر نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت مشخص گردید. در واقع، این نوشتار نشان داده است که مقوله ی واژگانی قید که در نظریه کرافت(2001) نادیده گرفته شده بود را نیز مانند سایر مقوله ها می توان در نقشه ی معنایی اجزاء کلام وارد نمود و مقوله ی قید هم در نظریه ی سرنمون رده شناختی قابل بررسی است.
Task-Based Language Teaching Vs. Conventional Language Teaching: The Case of News Story Writing in EFL Context(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۰, Spring ۲۰۲۲
123 - 132
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of task-based language teaching on news-story writing in Iranian EFL context. To this end, a quasi-experimental, pre- and post-evaluation research design was employed. First, 78 Iranian BA sophomores majoring in translation at Islamic Azad University, Hamedan Branch, were selected through convenient sampling as the participants of the study. They were then randomly divided into two treatment and control groups--task-based group (TB) and conventional teaching group (TC) respectively. Both groups were initially given a test on news story writing to measure their writing ability at the pre-treatment stage. Then, the control group was taught through explanations abstracted from some deductive plans and reading-oriented method of teaching news story structure. The other group was exposed to a six-weak TB treatment based on Willis’ TBL framework. The post-treatment researcher-made test was then administered to compare the participants’ writing progress. The obtained statistical results showed that the employment of the task-based language learning scenario does not lead to an overall significant improvement of Iranian EFL learners’ performance in news-story writing as compared with the conventional teaching of the same skill. This is perhaps due to learners’ negative attitude towards TBLT, which originates from the inconsistency of TBLT with the educational philosophy in Iran. Therefore, TBLT programs may need to be modified on the basis of the local and traditional specifications of the education in the target community to be able to develop the learners’ news-story writing skill.
بازشناسی دو مفهوم mardōm و bandag در اندرزنامه ها و متون فقهی- حقوقی فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مردم» کلیدی ترین واژه در «تاریخ اجتماعی» است. این مفهوم به همین شکل امروزی در متون فارسی میانه زردشتی به کار رفته است. مساله پژوهش بررسی تطبیقی دو مفهوم «مردم» و «بندگ / بنده» در اندرزنامه ها و متون فقهی - حقوقی و فهم مناسبات اجتماعی از طریق آن است. از این رو پژوهش بر اساس رویکرد زبان شناختی و روش تاریخ مفهوم این پرسش اصلی را طرح می کند که هر یک از این دو واژه در کدام دسته از متون بیشتر ظاهر شده اند و چگونه بر اعضای اجتماع قابل انطباق هستند؟ مدعای نویسندگان این است که واژه mardōm در معنای عامه مردم، اعم از زردشتی و غیر زردشتی، و غالباً در متون اندرزنامه ای به کار رفته و در مقابل، واژه bandag ،در معنای فرمان بر، در متون فقهی- حقوقی به کار می رود و مقصود همان «اتباع» و «پیروان» است که می تواند از پایین ترین سطح تا عالی ترین سطوح نظم اجتماعی را در بر گیرد و در معنای «بنده» بمثابه «برده» نیست، و تنها زرتشتیان را در برمی گیرد.
بررسی تأثیر پدیده فرسایش زبان خارجی بر مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 133
حوزههای تخصصی:
پدیده فرسایش زبانی به عنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارت های زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیط های آموزشی به وجود می آید. در مهارت های تولیدی، جنبه های متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار می گیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش زبان خارجی بر میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی می پردازد. به این منظور، در پژوهش حاضر 37 نفر از فراگیران زن و مرد زبان انگلیسی در بازه سنی 18 تا 35 سال و با سطح مهارت گفتاری متوسط و پیشرفته بر اساس روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. همچنین جهت ارزیابی توانایی صحبت کردن شرکت کنندگان، از آزمون آزمایشی «آیلتس» در قالب موضوعات مختلف در چهار مرحله پژوهش و در طیّ یک دوره نُه ماهه (در ابتدای مطالعه، سه ماه، شش ماه و نه ماه پس از قطع فرایند یادگیری زبان) استفاده شد. برای پاسخ به سؤالات تحقیق، از آزمون «ANOVA» با مدل اندازه گیری مکرّر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد فرسایش، تأثیر قابل توجّهی بر متغیر پیچیدگی دارد. همچنین از نظر دقّت زبانی نیز اختلاف معنی داری در هر چهار مرحله مطالعه مشاهده گردید. به طور مشابه، در ارتباط با متغیر روانی کلامی، نتایج حکایت از تأثیر قابل توجّه فرسایش بر این جنبه از گفتار دارد. افزون بر این، نتایج مربوط به اندازه اثر نشان می دهد که فرسایش، بیشترین تأثیر را بر روانی و کم ترین تأثیر را بر دقّت گفتار دارد. درمجموع، نتایج نشانگر آسیب پذیری قابل توجّه کلّیه جنبه های مهارت صحبت کردن در مقابل فرسایش زبانی است.
Effects of Metacognitive Strategy Teaching on Intermediate L2 Learners’ Listening Comprehension
حوزههای تخصصی:
Although listening is a crucial skill to enhance one’s position in academia, this skill is challenging for most L2 learners. The first step to improve L2 learners’ listening skill is to figure out their listening problems and to provide them with appropriate instruction. The aim of the current study was told-fold: (1) It explored Iranian intermediate L2 learners’ listening problems, and (2) it examined the effect of metacognitive strategies’ instruction on Iranian intermediate L2 learners’ listening comprehension. Participants were a random sample of 31 intermediate L2 learners in Iran. The Oxford Placement Test (OPT) was administered to the participants to check their homogeneity. Also, the participants’ listening comprehension was pretested. After 10 treatment sessions, the participants were posttested to check the (possible) changes in their listening comprehension ability. In order to check the participants’ listening problems, they filled Liu’s (2010) Listening Comprehension Processing Problems Questionnaire. Data were analyzed through one samples<em> t test</em> and paired samples <em>t test</em>, whose results indicated that metacognitive strategies elevated the participants’ ability in terms of listening. Results revealed that the participants had problems in the steps of parsing and perception, although the problems were not significant. On the other hand, in the utilization phase, there seemed to be no problem. As a result, applying the findings of this research will help materials developers, curriculum planners, instructional decision-makers, and teachers.
ساختار صوری دساتیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بخش نخست این مقاله، تلاش شده تا نشان داده شود در تنظیم و نحوه بیان مطالب دساتیر، شیوه ای خاص برگزیده شده است. بر اساس این شیوه، در ابتدای هر یک از شانزده بخش مختلف دساتیر دو بند یکسان آمده که باید آنها را متأثر از آموزه های قرآنی دانست. اما شاخصه و معیار هر نامه، بند سوم آن است که با بند سوم نامه های پیش و پس از خود تفاوت دارد. تکرار این بند که مضمون خاصی را به مطالب پیشین نمی افزاید، سبب می شود تا بخش های مختلف هر نامه، از یکدیگر جدا شده و موضوعات گوناگون دسته بندی شوند. در بخش دوم مقاله، با توجه به صورت و ساختار کلی نامه های دساتیر، روشن می شود که نامه مه آباد نه تنها بلندترین نامه دساتیر به لحاظ تعداد بند است، بلکه مهم ترین و اصلی ترین آنها نیز هست. علاوه بر این، ارجاعات مکرر و دلایل متنی نیز نشان می دهند که دیگر نامه های دساتیر را باید در حکم مؤید های نامه مه آباد به حساب آورد. در ادامه، نشان داده می شود که ساختار نامه های گلشاه، سیامک، هوشنگ، تهمورس، فریدون، منوچهر و کیخسرو شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند و می توان داوری ای که آنها را ذیل یک دوره تاریخی کوچک دساتیری (کهین چرخ) به حساب می آورد، مورد پذیرش قرار داد. در پایان، با مقایسه نامه ساسان نخست با دیگر نامه های دساتیر، ناهماهنگی آن در قیاس با دیگر بخش ها مورد تأیید قرار می گیرد و به این فرضیه اشاره می شود که شاید مطالب آن از جای دیگری به اینجا آورده شده باشند.
An Investigation into the Interplay between EFL Teachers’ Ecological Agency and their Teaching Engagement: A Structural Equation Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The growing literature on teacher professional development emphasizes the positive contribution of teacher engagement to the professional development of teachers. However, scant attention was given to the relationship between this concept and teacher ecological agency as one of the potential factors influencing teacher engagement and in turn professional development. To fill this research gap, a sample of 369 EFL teachers from different institutes in Iran selected through convenience sampling participated in this study. The required data was collected by administering two questionnaires: The teacher ecological agency questionnaire and the teacher engagement questionnaire. The relationship between teachers’ ecological agency and teachers’ engagement and their underlying components were investigated through structural equation modeling (SEM) and Pearson correlation. The outcomes of SEM revealed a significant association between teachers’ ecological agency and engagement. The Pearson correlation results indicated that all three components of teacher ecological agency are correlated significantly with all five components of teacher engagement. The highest degree of correlation was found between emotional engagement and practical-evaluative agency (.711), agentic engagement, and practical-evaluative agency (.705) and cognitive engagement and practical-evaluative agency (.692). The pedagogical implications of this study enhance the efficiency of the educational system and teachers’ professional development.
L’étude de la sonorité des consonnes labiales employées dans le groupe CC en position finale de la syllabe CVCC (Le cas du lexique pur et emprunté en persan contemporain)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La langue persane fait partie des langues dont le groupe consonantique finale de la syllabe CVCC est soumise à certaines contraintes du point de vue de la succession des sons. Le présent article se fixe, comme objectif, d’étudier les emprunts lexicaux qui, dans les groupes consonantiques en position finale, comprennent une consonne labiale non appartenant au persan contemporain mais qui y ont trouvé leur place. Pour ce faire, toutes les syllabes en CVCC ayant une consonne labiale en position de C 1 ou C 2 seront étudiées. Elles seront ensuite comparées en fonction de leur statut (lexique pur ou empreint) dans la langue. Seront ainsi étudiés la fréquence d’occurrence de chaque consonne, tous les ordres possibles de leur apparition ainsi que l’ordre de leur succession. Cette recherche s’inscrit dans le cadre des recherches descriptives et analytiques basées sur des données statistiques. Le dictionnaire Mochiri comprenant 40.000 entrées, a été utilisé comme source principale pour l’extraction des données de cette recherche. L’article est présenté dans le cadre théorique des principes de phonématique et du principe de l’ordre (de la succession) des phonèmes en fonction de leur degré de sonorité. Les résultats de cette recherche montrent que le lexique purement persan a un comportement totalement différent du lexique emprunté en ce qui concerne le type de succession dans le groupe consonantique, l’ordre de la succession sonnante et la sélection du noyau de la syllabe. En persan pur, la consonne /f/ en tant que premier élément constitutif du groupe consonantique et la consonne /m/ en tant que deuxième membre de ce groupe, sont les plus fréquemment employées, parmi les consonnes labiales.
بررسی تغییرات واجی واکۀ پیشوند منفی ساز کردی کلهری پیش از غلت: تحلیلی در بهینگی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساختمان فعل در کردی کلهری، با افزوده شدن پیشوند منفی ساز na- به افعالی که غلت آغازین دارند، واکه پیشوند در بافت هایی بدون تغییر مانده و در عین حال، در بافت های دیگر، با غلت پس از خود به شکل کامل یا ناقص، همگون می شود. پژوهش حاضر، با رویکردی متوالی به نظریه بهینگی، وضعیت واکه پیش از غلت را بررسی کرده است. داده های مورد استفاده در نوشتار پیش رو، هم ازراه مصاحبه با گویشوران کردی کلهری و هم با استخراج داده از پژوهش های پیشین در گونه های کلهری و سورانی به دست آمده اند. پس از بررسی داده ها و تحلیل آن ها در چارچوب انگاره توالی هماهنگ، مشخّص شد که واکه پیشوند منفی ساز در هجای باز، بدون تغییر می ماند، امّا هنگامی که با غلتِ پس از خود، هجای بسته ای را تشکیل می دهد، واکه با غلت ازنظر جایگاه تولید همگون می شود؛ البتّه، این همگونی تا جایی پیش می رود که توالی دو عنصر افراشته در یک هجا شکل نگیرد.
الگوی گفتمانی مدیریت و پخش شایعه در شرایط همه گیری کرونا در شبکه اجتماعی تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
35 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر با انتخابِ برخی نمونه های موسوم به شایعاتِ کرونایی در برخی صفحه های تلگرامی، سعی دارد ماهیتِ گفتمانی این شایعات را در چارچوب تحول نظام های گفتمانی بررسی کند و ابزار مناسب هر نظامِ گفتمانی برای مدیریتِ آن را پیشنهاد کند. یافته های پژوهش نشان می دهد به هر میزان منابعِ اعتبارسنجیِ اخبار، اعتبار خود را از دست می دهند، زمینه شکل گیری شایعه در نسبت با تقلب و جعل بیشتر می شود. رواج شایعه با مرگ در نسبت قرار می گیرد و به تناسب رواج بیشتر، بیش از پیش زمینه شکل گیری نظام گفتمانی خطر و احتمال خطر را تشدید می کند. این در حالی است که مدیریت فضای بحران به تحققِ نظامِ گفتمانی برنامه محور نیاز دارد تا فضایی را که بالقوه خطرناک است، به تدریج از خطر دور و به نقطه امن نزدیک سازد. اوج بحرانِ گفتمانی آن جا رخ می دهد که منابعِ اعتبارسنجی اخبار متناقض تولید کرده و هم دیگر را خنثی می کنند. بنابراین، بر مبنای یافته های پژوهش، بر خلاف تلقی رایج که نظام گفتمانی تصادفی را بهتر از نظام گفتمانی برنامه محور در نسبت با اتیک («دیگری») توصیف می کند، در شرایط همه گیری خطر که اصل بقای نوع انسانی در مخاطره قرار می گیرد، نظام گفتمانی برنامه محور تناسب بیشتری با اتیک و رعایت حقوق دیگری دارد.
ارزیابی ادب گوینده و منزلت اجتماعی نابرابر و برابر در محیط دانشگاهی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
9 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان ساختارهای کلامی ادب موردِ استفاده دانشجویان، با توجه به جایگاه اجتماعی مخاطب بر مبنای نظریه لیکاف (Lakoff, 2004) می پردازد. داده های پژوهش، پس از فرستادن پرسش نامه برخط به دانشجویان و بررسی پاسخ های 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسرِ 18 تا 30 ساله گردآوری شدند. سنجش میزان ادب، بر اساس تعداد و نوع ساختار های موردِ استفاده هر یک از دانشجویان در رویارویی با افرادی که در محیط دانشگاهی جایگاه های اجتماعی مختلفی داشتند، انجام گرفت. مخاطب های تعاملات، بر پایه جایگاه اجتماعی خود در دانشگاه به چهار گروه دسته بندی شدند. برای بررسی نقش جایگاه اجتماعی افراد در پاسخ به درخواست در محیط دانشگاهی از آزمون تحلیل واریانس بهره گرفته شد و برای بررسی میزان بهره گیری دختران و پسران از پاسخ های مؤدبانه از آزمون مقایسه ای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان ادب موردِ استفاده دختران و پسران دانشجو تحتِ تأثیر جایگاه اجتماعی مخاطب گفت وگو قرار داشته و با تنزل جایگاه اجتماعی مخاطب، استفاده از ادب نیز در برابر آن ها کاهش می یابد. مقایسه میزان بهره گیری دختران و پسران از ادب نشان داد که دختران و پسران از میزان ادب تقریباً یکسانی در برابر مخاطب ها بهره می گیرند. در تعاملات تک جنسیتی، تفاوت چندانی بین کاربرد میزان ادب در بین دختران و پسران وجود نداشت، ولی هر دو گروه در برخورد با پسران مؤدب تر بودند.
گذار سازه ای در واکه های زبان ترکی گونه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که گذار سازه ای همخوان به واکه حاوی یکی از سرنخ های آکوستیکی برای تشخیص محل تولید همخوان است، بررسی میزان گذار سازه های یک واکه که همان شیب صعودی یا نزولی سازه در بافت cv است هدف اصلی پژوهش حاضر است. جهت نشان دادن مسیر تغییر مقادیر سازه های F1 و F2 هر یک از واکه های پیشین و پسین ترکی، شکل ها با نرم افزار اکسل ترسیم شد و از آنجایی که فضای سازه ها با توجه به ماهیت واکه در زنجیره گفتار تغییر قابل توجهی دارند تاثیر بافت آوایی برروی مقادیر فرکانسی سازه های F1 و F2 در ناحیه گذار مربوط به همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای مورد بررسی قرار گرفت، به عبارتی با دسته بندی و تعمیم گذار سازه ها می توان پارامتری را تعیین کرد که به تشخیص محل تولید همخوان ها کمک کند. در نهایت مشخص شد گذار F1همه واکه ها به صورت صعودی است. افزایش مقدار گذار F1 واکه پس از پایان رهش همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای یک سرنخ آکوستیکی برای بازبودن مجرای دهان و عدم وجود گرفتگی در دستگاه گفتار است. تحلیل های آماری برای مقایسه فرکانس سازه دوم هر یک از واکه ها در دو نقطه آغاز و مرکز گذار همخوان های لبی، تیغه ای، بدنه ای نشان داد که تنها در واکه های [o، u، a] تفاوت معناداری بین فرکانس سازه دوم در دو نقطه آغاز و مرکز گذار پس از همه همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای وجود دارد و در بقیه موارد اختلاف این دو متغیر معنادار نیست.
ثبات یا تغییر اصطلاحات خویشاوندی در اثر تماس زبانی: مطالعه موردی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تأثیر تماس زبانی در قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50 بررسی می شود. داده های زبانی پژوهش از بخش واژگان پرسشنامه اطلس زبانی ایران استخراج شده اند که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال تدوین است. داده های زبانی 9 آبادی دو زبانه در بخش احمدآباد شهرستان مشهد مورد مطالعه قرار گرفته اند. در هر یک از این آبادی ها، یکی از زبان های ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی در کنار زبان فارسی رایج است. پیکره پژوهش 153 واژه دارد و از تجمیع معادل های گویشی 17 اصطلاح خویشاوندی موجود در پرسشنامه در چهار زبان مورد بررسی به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بر خلاف نظر عمده پژوهش گران پیشین، در آبادی های مورد مطالعه قرض گیری در حوزه اصطلاحات خویشاوندی نیز صورت می گیرد. میزان قرض گیری در این اصطلاحات در تماس هر یک از زبان های مورد اشاره با فارسی متفاوت ولی جهت آن همواره از فارسی به هر یک از زبان های مورد بررسی بوده است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داد ه ها از نظر ساخت واژی و معنایی نشان می دهند که میزان قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی بسیط نسبت به مرکب بیشتر و از لحاظ طبقه بندی سببی/ نسبی، قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی سببی بیش از نسبی است. همچنین از نظر طبقه بندی این اصطلاحات به درجه یک/ دو میزان قرض گیری درجه دو بیش از درجه یک است. در بین چهار زبان ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی، زبان ترکی بیش ترین و زبان ترکمنی کم ترین میزان قرض گیری را نشان می دهد. در دو زبان عربی و بلوچی میزان قرض گیری در واژگان خویشاوندی در حد میانه این دو و تقریباً به میزان مشابه است.
نگاهی به کتاب فرهنگ های فارسی فرهنگ های فارسی، علی اشرف صادقی، انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری نشر سخن، 1400.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
369 - 383
حوزههای تخصصی:
زبان به مثابه موجودی زنده که در بستر زمان حیات دارد از اجزایی تشکیل شده است. یکی از مهم ترین اجزای زبان واژگان آن هستند. یک واژه در برهه ای از زمان متولد می شود، مدتی کوتاه یا طولانی در قالب زبان می زید و سپس از دایره واژگان زنده زبان خارج می شود. واژه ای که از نوشته ها و محاوره های یک زبان کنار گذاشته می شود رفته رفته برای مردم عادی ناآشنا می گردد اما برای پژوهشگر زبان هر واژه ای که در طول تاریخ یک زبان وجود داشته ارزش پژوهشی خود را دارد، حتی اگر دیگر کاربردی نداشته باشد. یکی از منابعی که واژگان هر دوره را در خود حفظ می کند فرهنگ های واژگانی یا فرهنگ های لغت هستند. سامعی در تعریف فرهنگ های واژگانی می گوید: «فرهنگ مجموعه ای از واژگان یک زبان است به همراه اطلاعاتی درباره هریک از آن ها. این مجموعه می تواند داعیه دربرگیری تمام واژگان یک زبان را داشته باشد، و یا به انتخابی از میان واژگان دست زند و تنها به بخش خاصی از واژه های آن زبان محدود شود. در کار تهیه فرهنگ عمومی فرهنگ نویس می تواند میان دو قطب نوسان کند: جست وجوی بیشترین حد ممکن واژه هایی که در گفتار و نوشتار اهل آن زبان وجود دارد، و یا ثبت کمترین حد ممکن واژه های بسیار متداول که برای ایجاد ارتباط ضروری هستند و میان تمام گویندگان یک گونه زبانی مشترک اند» (سامعی، 1398: 3).
بررسی بقایای صورت آوایی تکواژ صفرِ پیشوند استمراری در کردی کلهری: رویکردی تطبیقی و درون زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کردی به سه شاخه اصلی شمالی، مرکزی، و جنوبی تقسیم بندی می شود که از مهم ترین گویش های این سه دسته می توان به گونه های کرمانجی (کردی شمالی)، سورانی و اردلانی (کردی مرکزی) و کلهری و ایلامی (کردی جنوبی) اشاره کرد. در کردی کرمانجی پیشوند استمراری به شکل-di، در کردی سورانی به شکل-da، در کردی اردلانی به شکل a-، در کردی ایلامی به شکل-də و در کردی کلهری بدون بروز آوایی و به شکل تکواژ صفر است. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تکواژ استمراری در کردی کلهری نیز هم چون سایر گونه های کردی، در دوره های گذشته، صورت آوایی آشکار داشته است. مقاله حاضر با رویکردی تطبیقی در تلاش است صورت هایی از کردی کلهری را معرفی کند که در آن ها بقایایی از این پیشوند دیده می شود. به این منظور، ابتدا وضعیت صورت آوایی پیشوند استمراری در گونه های سورانی، اردلانی، ایلامی و کلهری مورد بررسی قرار می گیرد. داده های پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 10 گویشور از هر کدام از این چهار گونه کردی به دست آمده است. این داده ها در گام بعدی آوانگاری شده و سپس با یکدیگر مقایسه می شوند. پس از بررسی داده ها، مشخص شد که این پیشوند در هیچ کدام از گونه های سورانی، اردلانی و ایلامی حامل تکیه نیست و تنوع صوری این پیشوند در گونه های مذکور حاصل تضعیف هجای فاقد تکیه این پیشوند است. با بررسی صورت های حال استمراری فعل های «آمدن»، «آوردن» و «دیدن» و نیز بررسی صورت آوایی پیشوند منفی ساز حال استمراری در کردی کلهری و مقایسه آن ها با سه گونه دیگر، شواهدی مبنی بر بقایای این پیشوند در این گونه از زبان کردی آشکار شد.
زندگی برهنه، مسخِ واقعیت و خشونت در پسران نیکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر «دیگری نژادی» می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که ساختار سیاسی آمریکایی، علی رغم داعیه دموکراسی و تساوی، از چه روش هایی در راستای حفظ ساختار سنتی آپارتاید استفاده می کند؟ بدین منظور، رمان پسران نیکل ( 2019)، اثر کلسان وایت هد بررسی می شود تا با تمرکز بر انواع خشونت و روش های «مسخِ واقعیت» به چگونگی حذف تدریجی «دیگری نژادی» و درنتیجه حفظ سلسله مراتب قدرت بپردازد. چنین استدلال می شود که اعمال پدیده «مسخِ واقعیت» علیه «دیگری نژادی»، نسخه افراطی «زیست سیاست» فوکویی است؛ چراکه همانند «زیست سیاست»، در این پدیده نیز قتلِ «دیگری نژادی» از سوی غرب با مصونیت قضایی همراه است؛ با این تفاوت که در پدیده «مسخ واقعیت»، ماهیت وجودیِ «دیگری نژادی» از همان ابتدای امر انکار می شود: یعنی، «دیگریِ» غرب ابتداً با مکانیسم های بازنمایی، از رده «انسانیت» خارج و سپس به «مرگ مدنی» دچار می شوند، به طوری که گویا هرگز فردی نبوده که زنده باشد تا قربانی جنایتی شود. درچنین حالتی، «دیگری» با کمترین هزینه سیاسی و درنتیجه بدون «سوگ» از اجتماع حذف می شود. گستردگی این امر، دال بر تقلیل یافتگی مفهوم «انسانیت» و خشونت عمیق ساختاری در عصر حاضر است.
Issues of Participant Retention in an Online Course for English as a Foreign Language Teachers
حوزههای تخصصی:
Online courses are popular around the world these days as people can access learning being in different times and spaces. At the same time, the retention of participants in any online course is always challenging. This qualitative case study investigated the issues related to participant retention in an online course and explored the effective ways to retain the participants in such courses. The data were collected through the interviews conducted with 12 teachers who partly or wholly participated in a year-long online course. Teacher participants’ online communication exchanges on Edmodo and Viber platforms during the course period also served as data for this study. The Edmodo and Viber extracts were originally in English while the interviews were conducted in Nepali; therefore, in the process of analysis, some key extracts were translated, especially focusing on the message they communicated. The findings based on thematic analysis reveal that the issues related to retention include facilitators’ delayed response, poor activity design and inappropriate selection of web tools, and need for additional time among others. This study is expected to assist course designers, institutions, and organizations that run online courses as well as teachers who plan to run and join online courses as they can be informed of the issues that play a role in the retention of participants in online courses.