فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زبان ها و گونه ها محل دقیق همترازی نقاط گذار F0 با ساخت زنجیره ای گفتار متفاوت است (Ladd, 2008). تفاوت های بین زبانی و بین گونه ای آنقدر کوچک و جزئی است که نمی توان بازنمود زیرساختی را مشخص ساخت. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهایی است که گویشوران دو گونه (اصفهانی و تهرانی) در واکنش به فشار زمانی ناشی از کاهش رسایی پایانه در چارچوب واج شناسی خودواحد وزنی نظریه پیرهامبرت (1980) استفاده می کنند. بدین منظور از 20 گوبشور اصفهانی و20 گوبشور تهرانی خواسته شد که سه واژه تکیه بر که همراه با کاهش رسایی پایانه بودند را در جایگاه تکیه زیروبمی هسته دو بار تکرار کنند. در بررسی و تحلیل داده ها سه پارامتر نوایی دیرش رسایی پایانه حاوی تکیه زیروبمی، زمان بندی یا همترازی و الگوی منحنی آهنگ عمدتاً مدنظر بود. نتایج نشان داد که گویشوران گونه اصفهانی در تولید منحنی افتان-خیزان زمان بیشتری را بکار گرفته اند و از راهکار زیرهدف استفاده کرده اند. پدیده زیرهدف، منجر به وقوع زودهنگام با دامنه زیروبمی کمتر بر روی واحدهای واجی گشته است. در حالی که در گونه تهرانی، گویشوران در تولید منحنی افتان از پدیده تراکم استفاده کرده اند. بدین معنی که گویشور در تولید منحنی سریع تر عمل کرده و حرکت F0 به طور کامل ولی در مدت زمان کوتاهی انجام گرفته است. بنابراین منحنی آهنگین الگوی افتان به طور کامل و با سرعت بالا تولید گشته است. گویشوران هر دو گونه اصفهانی و تهرانی در تولید منحنی خیزان، از پدیده کوتاه سازی یا ترخیم استفاده کرده اند، بدین معنی که حرکت F0 کوتاه گشته و تنها نسخه ناقصی از منحنی آهنگین تولید شده؛ ولی سرعت حرکت F0 تغییر نکرده است. بنابراین، درمجموع می توان گفت که تنوع در انتخاب راهکارهای گویشوران دو گونه در پاسخ به فشار زمانی، مسئله ای زبان ویژه و گونه ویژه است.
بازنمایی گفتمانی آینده مطلوب در سخنرانی مراسم تحلیف ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو قصد دارد با اتخاذ رویکردی گفتمان پژوهانه، محتوای آینده مطلوب و راهبردهای مشروعیت بخشی به آن را مطالعه کند. در این پژوهش، چارچوب نظری-تحلیلی «آینده های جایگزین در گفتمان های سیاسی» به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. همچنین، گزیده هایی از متن سخنرانی مراسم تحلیلف ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی به عنوان داده های پژوهش انتخاب شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این گفتمان محتوای معنایی آینده مطلوب در چهار محور مبانی ارزشی – اخلاقی، مسائل و دغدغه های فرهنگی-اجتماعی، وضعیت اقتصادی و معیشتی، و سیاست بین الملل تظاهر می یابد. تحلیل ها نشان می دهند که فضای آینده مطلوب در قالب وجه استمراری و به مدد عناصر واژ-دستوری به صورت امتداد معرفت شناختی زمان حال مفهوم سازی شده است. همچنین، با استفاده از فعل «خواستن» و قرار دادن هستار اسمی «مردم» در جایگاه فاعل این فعل، محتوای زمان آینده مطلوب به عنوان مطالبه و خواست مردم بازنمایی شده است. نیز نشان دادیم که علی رغم امتداد معرفت شناختی حال به آینده، زمان حال با بی عملی در رابطه با محقق ساختن این مطالبات مفهوم سازی شده است. در راستای ایجاد تقابل ایدئولوژیک بین حال و آینده، این گفتمان دغدغه مندی دولت جدید درباره مطالبات را جایگزین بی عملی زمان حال می کند. در این گفتمان، پیوستگی و امتداد فکری و عقیدتی-معرفتی، بازنمایی منبع مشروعیت بخش (جامعه مدنی) به عنوان مطالبه گر تحقق فضای آینده و عبور از بی عملی به دغدغه مندی نسبت به مطالبات مردم، برنامه ها و سیاست های آینده را مشروعیت بخشی می کند.
واژه های فریبکار در فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های زبان شناسی یک صدسال اخیر حوزه واژه های فریبکار است. این اصطلاح به معنی واژه های به ظاهر یکسان، اما در معنی متفاوتی است که در یک زبان یا در میان دو زبان به کار می رود و بی توجهی به دو معنی واژه، باعث اختلال معنی می شود. فارسی کرمانشاهی از لهجه های زبان فارسی است که در طول سده ها در شهر کرمانشاه در کنار کردی کرمانشاهی به کار رفته است. به دلایل گوناگون در این لهجه واژه ها، عبارت ها یا جمله هایی وجود دارد که در فارسی معیار به معنی دیگری به کار رفته اند. در نوشتار حاضر پس از بیان تعریف، تاریخچه و ویژگی های واژه های فریبکار، نمونه هایی از آن در فارسی کرمانشاهی استخراج و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که از واژه های فریبکار بررسی شده این نوشتار، 65 درصد واژه ها گسترش معنایی و 25 درصد آن فروکاست معنایی داشته است. از حیث کاربردهای بیانی بیشترین کاربرد از آن مشابهت (32.5 درصد) و پس از آن، مربوط به مجاز کل و جزء (15درصد) است. از منظر روابط معنایی بیشترین بسامد (32.5 درصد) ازآنِ رابطه تناسب و کمترین آن مربوط به تضاد (7.5 درصد) است.
Impact of Cognitive Intervention Instruction on the Phonological Awareness of Dyslexic Students at Primary Schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
167 - 177
حوزههای تخصصی:
This experimental research centered on considering the effect of cognitive intervention instruction on the phonological awareness of Iranian dyslexic students at primary schools. For this purpose, 32 male and female students between 8 to 11 years of age with 90 to 110 IQs average, were purposefully selected from primary schools and randomly assigned to a control group and an experimental group. Wechsler Intelligence test (WIT), Karami and Noori (KNT) test, and a cognitive intervention package were used as tools in this research. Then, to check the participants’ phonological awareness, (KNT) measurement was applied to the students. The covariance analysis of the resultant data showed that this package was effective on the phonological awareness of the experimental group after receiving the cognitive intervention package in contrast to the control group. The independent sample t-test also showed that there was no statistically meaningful difference between dyslexic male and female students in the experimental group regarding phonological awareness. The findings recommend that instructors at primary schools should teach the students to use cognitive intervention programs in phonological awareness to accelerate and do their more effective homework and develop productive insights into their phonological awareness.
Assessing Test-Taking Strategies of IELTS Test-Takers: Development and Validation of an IELTS Test-Taking Strategy Questionnaire
حوزههای تخصصی:
The measurement of test-taking strategies and practices, mostly studied through qualitative methods, has been an important aspect of language testing and assessment research. The current study examines the test-taking strategies of International English Language Testing System (IELTS) test-takers and reports the process of designing and validating an IELTS test-taking strategy questionnaire. To achieve this aim, a questionnaire with 62 items was developed and piloted on 534 IELTS test-takers. To ensure its validity, the questionnaire results were analyzed through Exploratory and Confirmatory Factor Analyses (EFA and CFA). The final 49-item instrument with eight factors, “test-management (TM)” and “test-wiseness (TW)” strategies in each skill, had adequate psychometric properties. The findings revealed positive correlations between TM and TW strategies, representing strong correlations between Reading TM and Listening TM, Reading TW and Listening TW, and Listening TM and Speaking TM. The developed questionnaire can serve as a diagnostic tool to monitor test-takers’ performance and strategies, mainly in high-stakes tests like IELTS.
علیت در زبان فارسی: مکتب سنت پترزبورگی باندارکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
ساختارهایی با مفهوم علیت که تصور می رود در همه زبان ها وجود دارند، ازجمله ابژه های زبانی هستند که نه تنها در زبانشناسی بلکه در روانشناسی، منطق و فلسفه نیز موردمطالعه قرار می گیرند. به عبارت دیگر علومی که زبان و فعالیت های زبانی را در موقعیت های مختلف با اهداف متفاوت مورد بررسی قرار می دهد، همواره علیت را نیز مورد توجه قرار داده است. پژوهش حاضر، تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که چهارچوب نظری آن بر اساس تئوری دستور کاربردی باندارکو بنا شده است، بدون اینکه تحمیل ساخت زبان روسی بر زبان فارسی موردنظر باشد. مقاله به بررسی مفهوم علیت در جملات مرکب وابسته ساز می پردازد. به عبارت دیگر تظاهر رابطه علیت در جملات مرکب وابسته ساز علی، شرط، هدف و تقابل مورد بررسی قرار می گیرد. برای دستیابی به این مقصود، نگارنده برای توصیف جملات مرکب با مفهوم علیت از محورهای کاربردی- معنایی باندارکو تبعیت کرده است. بر اساس تئوری باندارکو، محورهای کاربردی – معنایی سیستمی از ابزارهای متنوع زبانی (اعم از صرف، نحو، واژه سازی، واژه شناسی و همچنین تلفیق آن ها نظیر واژگانی نحوی و غیره) است که بر مبنای اشتراکات و نقش های معنایی متقابل در یک محور جای می گیرند.
The Effects of Digital Formative Assessment on Iranian Pre-Intermediate Learners’ Spelling Achievement and Vocabulary Retention in Mashhad
حوزههای تخصصی:
Digital formative assessment was considered as using digital tools and technology to apply formative assessment in the EFL classrooms. Moreover, language learners’ vocabulary retention and spelling abilities are at the heart of language learning. Therefore, the present study examined the effects of digital formative assessment in improving Iranian pre-intermediate EFL learners’ spelling achievement and vocabulary retention in Mashhad. Fifty (N=25 male & N=25 female) pre-intermediate EFL learners into two groups took part in the study. The study was an experimental study with pre-test and post-test designs. The experimental group used the Spelling Bee application in contrast to the control group. This application could present corrected words to students when they did something wrong. Moreover, the teacher gave feedback to students during tasks. The control group did their tasks on the sheet and got feedback from the teacher. KET (Key English Test) test, vocabulary, and spelling test were used as the instruments of the study. At the beginning of the study vocabulary and spelling tests were presented as a pretest to participants in both groups. The participants answered the spelling and vocabulary tests as the post-tests. After the posttest, a delayed posttest was presented to assess vocabulary retention. The obtained results revealed that the use of the digital formative assessment had no significant effect on pre-intermediate Iranian EFL learners ’spelling achievement and vocabulary retention. Administrators, EFL teachers, and EFL language learners, can take advantage of the result of the present study.
رویکرد رده شناختی به ساخت ملکی در گویش سُرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش راهبردهای ملکی سازی در گویش سُرخی را بررسی می کند و بر مبنای دسته بندی انواع راهبردهای غالب صرفی- نحوی ملکی سازی مطرح شده در رویکرد رده شناختی کرافت (2003) رده زبانی این گویش را آشکار می سازد. پژوهش پیش رو همچنین بر مبنای راهبرد غالب به کار گرفته شده برای ملکی سازی، آرایش سازه ها، روش پیونددهی میان دارنده (مالک) و داشته (مملوک)، اندازه آمیختگی این دو سازه و تمایز ملکیت انتقال پذیر و انتقال ناپذیر در این گویش را بررسی می کند. گویش سُرخی از گروه زبان های ایرانی غربی-جنوبی است که در منطقه کوهمره سُرخی واقع در استان فارس بدان سخن می گویند. یافته های به دست آمده از بررسی داده ها نشان می دهد که راهبرد غالب ملکی سازی در گویش سُرخی از دیدگاه رده شناختی بهره گیری از پیونده و وندافزایی است. این گویش در سطح جمله، از دو ساخت «داشتن» و «متعلق بودن» بهره می گیرد که به لحاظ آرایش سازه ها، شناخته یا ناشناخته بودن (معرفه و نکره) دارنده و داشته و انتقال پذیری و انتقال ناپذیری با هم متفاوت هستند.
Delving into Pedagogical Levity: An Inquiry into the Interplay of Experience and Humor in Iranian EFL Teachers' Classroom Beliefs and Practices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The impact of humor on language acquisition has been documented in scholarly accounts. Hence, this study investigated Iranian pre-service and high-experienced and low-experienced in-service EFL teachers’ beliefs and practices of humor in the classroom. In order to collect data, the researchers adopted four distinct instruments including pedagogical humor questionnaire, semi-structured interview, observation checklist, and field notes. A total of 182 Iranian EFL teachers participated completed the questionnaires, while 10 in-service EFL teachers engaged in semi-structured interviews. Additionally, the second researcher observed 36 classes. The results indicated that both pre-service and in-service EFL teachers believed that humor was effective. Notably, high-experienced in-service EFL teachers displayed more pronounced positive beliefs in humor compared to their pre-service and low-experienced counterparts. The results also disclosed that humor was a routine practice for high-experienced teachers. Based on the findings of the present study, it can be suggested that it is essential to train and educate both pre-service and in-service EFL teachers in order to integrate humor into different EFL classrooms.
The Impact of Creative Literacy Activities on the Reading Motivation and Reading Comprehension of Young Learners: Evidence from CLIL and EFL Settings
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
This study attempted to investigate the impact of creative literacy activities on the reading motivation and reading comprehension of young Iranian learners in the Content and Language Integrated Learning (CLIL) and EFL contexts. A sequential explanatory mixed-methods study was designed in which 65 Iranian female young learners in two different English language settings took part. In the quantitative phase, both groups received the reading comprehension and reading motivation scale as both pre and post-tests. Likewise, the experimental groups received training in terms of creative literacy activities. In the qualitative phase, the learners from both groups were interviewed to explore their reading motivation. Findings revealed that the learners in the CLIL context outperformed their counterparts in the EFL context both in reading and reading motivation. The findings of the study also proved that learners in the CLIL context had a more positive attitude toward L2 reading. Teachers’ reflective journals further revealed the superiority of the CLIL context over the EFL context in developing young learners’ (YLs) L2 reading and reading motivation. The findings have implications for the L2 teachers and curriculum designers when deciding the type of activities and the amount of L2 exposure for young learners.
Equity on General English Achievement Tests through Gender-based DIF Analysis across Different Majors(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
47 - 65
حوزههای تخصصی:
This study is an investigation of gender equity in the context of the General English Achievement Test developed and used at Islamic Azad University (Isfahan Branch, IRAN), henceforth IAUGEAT, with test takers majoring in different fields of study. A sample of 835 students sitting for IAUGEAT was chosen purposively. The test scores were analyzed by the one-parameter IRT model. A focus group interview (10 test developers and language teachers) was also used to inquire into their perceptions about the impact of test takers’ gender and major on test equity. The findings of the DIF analysis indicated a reciprocal action between item type and gender DIF as some items exhibited DIF across different subgroups. In three subgroups, they favored female students. In one subgroup, they favored males. In the other two subgroups, they favored males and females alike. The qualitative data obtained from the focus group interview further confirmed the results. In general, our findings strongly suggest that checking gender equity via a Rasch-model DIF analysis is both eminent and convergent with a qualitative evaluation of test-takers' performance by test developers and instructors.
پسوندهای اشتقاقی در شِکند گمانیگ وِزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شِکَند گمانیگ وِزار اثری است کلامی که در نیمه های سده سوم هجری نوشته شد. در آن زمان زبان پهلوی فاقد پشتوانه سیاسی پیشین خود بود، ضمن اینکه کاربرد روزمره اش در میان مردم را از دست می داد، و عربی و فارسی به تدریج در همه زمینه ها جای آن را می گرفتند. در چنین زمانی، نویسنده این اثر متنی کلامی را می نویسد بدون اینکه از وام واژه های عربی برای بیان مفاهیم پیچیده استفاده کند، و در این کار بسیار موفق است. او مفاهیم پیچیده را تنها با استفاده از واژه های پهلوی بیان می کند، و از امکانات واژه سازی پهلوی بیشترین بهره را می برد. چون پسوندهای اشتقاقی از جمله مهمترین امکانات واژه سازی در زبان پهلوی هستند، این سوال مطرح می شود که پسوندهای استفاده شده در این اثر چگونه کمیت و کیفیتی داشته اند؟ بدین معنی که آیا نویسنده پسوندهای پر شماری در دسترس خود داشته است و یا اینکه آن پسوندها از نظر قابلیت های واژه سازی، در مقایسه با پسوندهای فارسی ویژگی های متمایزی داشته اند؟ بررسی این اثر نشان می دهد پسوندهای استفاده شده بسیار کمتر از پسوندهای رایج در زبان فارسی بوده و به جز یکی دو مورد، همه در فارسی به کار رفته اند.
ترکیب های برون مرکز در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب از مهم ترین فرایندهای واژه سازی در زبان های جهان است که برای آن طبقه بندی های مختلفی ارائه شده اند و تحلیل ساختاری و معنایی آن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صرف بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع ترکیب های برون مرکز در زبان لکی است. در این راستا، ساختار صرفی انواع ترکیب های برون مرکز و اجزای تشکیل دهنده آن ها بررسی خواهد شد. داده های پژوهش شامل ترکیب های برون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران لکی در محیط خانواده، محیط کار و جامعه اطراف پژوهشگر و همچنین از کتاب دوجلدی «فرهنگ و واژه نامه لکی» استخراج شده اند. این داده ها براساس طبقه بندی بائر (2017) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه انواع ترکیب های برون مرکز در طبقه بندی بائر (2017) شامل بهووریهی، ترکیبی، هم پایه ، تحول یافته و استعاری در زبان لکی نیز یافت می شود. اما، تنوع ساختاری ترکیب های برون مرکز بهووریهی و ترکیبی به مراتب بیش از سه نوع دیگر است. یکی از ویژگی های مهم ترکیب های برون مرکز در زبان لکی، بسامد بالای نام اندام های بدن انسان و حیوانات است که این موضوع ریشه در سبک زندگی مردم لک زبان دارد. زندگی این مردم از قدیم مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و برای انجام امور روزمره بیش ترین استفاده را از اندام هایی مانند دست و پا داشته اند. به عبارت دیگر، بدن مندی و اندام ها و فعالیت های بدنی نقش بارزی در ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان لکی دارد.
تأثیرات دوره ضمن خدمت بر تصمیم گیری های آموزشی معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
. اگرچه تعداد مطالعات انجام شده در این زمینه بسیار است، اما مطالعات اندکی در مورد تأثیرات دوره های آموزش ضمن بر (باز)سازی تصمیمات معلمان وجود دارد. برای پاسخ به این خلاء پژوهشی، طی یک مطالعه موردی کیفی چندگانه، تصمیم گیری های آموزشی چهار معلم تازه کار زبان انگلیسی از طریق مشاهدات کلاسی پیش و پس از دوره آموزش معلمان بررسی و برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوا بر اساس فهرست های پنج مهارت معلم استرانگ (2007) و تحلیل گفتمان لحظه به لحظه میکروژنتیک استفاده شد. یافته ها حاکی از پنج تغییر شامل تغییر از «استفاده بیش از حد زبان اول به استفاده متناسب از هر دو زبان برای آموزش»، «استفاده از یک روش تدریس به استفاده از رویکردها و راهبردهای مختلف»، «استفاده از روش های سنتی به استفاده از فناوری در تدریس»، «استفاده از فعالیت های جمعی یا انفرادی به استفاده از گروه بندی مختلف در انجام فعالیت ها» و «استفاد از رویکرد سخت گیرانه در تدریس به آموزش با استفاده از بازی ها» در تصمیم گیری معلمان می باشد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمرکز معلمان در نتیجه شرکت در این دوره تغییر کرده است. آنان اطلاعات ارزشمندی را از سطح ضمنی به سطح آگاهانه آورده، در مورد آنها مذاکره کرده و تا حدی آنها را تغییر دادند. آنها بیشتر از توانایی های خود آگاه شدند و زمینه، سطوح، نیازها و خواسته های دانش آموزان را در نظر گرفتند. نتایج مذکور همسو با بسیاری از یافته های مطالعات صورت گرفته قبلی است. پیامدهای اصلی این مطالعه برای مدیران مؤسسات، کارشناسان تربیت معلم و معلمان زبان انگلیسی در خصوص تصمیم گیری ها و نیز نقش مهم تأمّل در تصمیمات است.
رابطه مهارت خودتنظیمی و فراگیری زبان جدید بین دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج و یافته های تحقیقاتی که تاکنون درمورد یادگیری زبان سوم صورت گرفته حاکی از آن است که درمورد فواید و مضرات دوزبانگی هنگام یادگیری زبان سوم در بین محققان اتفاق نظر وجود ندارد. لذا مهم ترین هدف تحقیق حاضر، جست وجوی تفاوت های احتمالی بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در یادگیری علم نحو زبان انگلیسی به عنوان زبان جدید با درنظر گرفتن راهبرد یادگیری خودتنظیمی آن ها بوده است. برای انجام این تحقیق، 411 شرکت کننده دختر و پسر در هشت دبیرستان دوره دوم در شهر اراک به روش نمونه گیری خوشه ای از میان دو گروه یک زبانه فارس زبان و دوزبانه فارس و ترک انتخاب شدند. از طریق آزمون دانش عمومی زبان، پرسش نامه خود تنظیمی و آزمون ساختار های نحوی و با کمک تحلیل های آماری ازجمله تحلیل واریانس یک طرفه ، آزمون t مستقل و آمار توصیفی، مشخص شد که تفاوت معنی داری بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در فراگیری ساختار های نحوی زبان جدید وجود ندارد. هچنین یافته های این پژوهش نشان داد که بین راهبرد یادگیری خود تنظیمی و توانش زبانی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد . به این معنا که با بالارفتن استفاده فراگیران از راهبرد یادگیری خود تنظیمی، توانش زبانی آن ها نیز افزایش می یابد . مطابق با این یافته ها پیشنهاد شد که دبیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه هرچه بیشتر با مهارت یادگیری خود تنظیمی و نحوه انتقال و آموزش آن آشنا شوند و بیشتر به مقوله یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان در کلاس توجه کنند. علاوه بر آن لازم است که دوره های آموزشی ضمن خدمت برای دبیران زبان انگلیسی مناطق دو زبانه یا مناطقی که کلاس های آن تلفیقی از شاگردان یک زبانه و دوزبانه است برگزار شود تا درمورد چگونگی تدریس در این کلاس ها و نیز چگونگی تدریس راهبرد خودتنظیمی بحث و بازآموزی صورت پذیرد.
نشانگر های ساخت کنایی در گویش تالشی سه سار و وابستگی آن به زمان گذشته و نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حالت کنایی درگویش تالشی می پردازد. این گویش در مناطقی از گیلان رایج است و به سه گونه عمده، یعنی مرکزی، شمالی و جنوبی تقسیم می شود. گونه مورد بررسی در این مقاله از نوع جنوبی است که در روستای سه سار رایج است. داده های این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه با سی گویشور جمع آوری شده اند. موضوع حالت کنایی به تفاوت و شباهت رفتاری فاعل بند های لازم و متعدی و همچنین مفعول بند متعدی می پردازد. این گویش دارای حالت کنایی گسسته است. به این معنی که در بندهای زمان حال از الگوی فاعلی مفعولی و در بندهای متعدی زمان گذشته (غیر استمراری) از الگوی کنایی مطلق بهره می برد. این پژوهش در پاسخ به این سؤال ها انجام شده است: آیا تنها حالت نمای i- نشانگر حالت کنایی و ساخت کنایی در این گویش است؛ چه ساخت هایی می توانند در این گویش از نوع کنایی باشند و حالت کنایی در این گویش وابسته به چه عواملی است. پس از بررسی شواهد زبانی این نتایج به دست آمد: ساخت کنایی در این گویش تنها محدود به حالت نمای کنایی نیست، بلکه وجود ضمایر غیرفاعلی، صورت های جمع مختوم به -unدر یک ساخت و زمان گذشته و نمود کامل جمله از نشانگرهای ساخت کنایی هستند. به طور کلی می توان چنین نتجه گیری کرد که حالت کنایی در این گویش وابسته به زمان گذشته و نمود کامل است.
بررسی عبارات خطاب در زبان ترکی آذری گونه گفتاری خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت اینکه افراد چگونه باب گفت وگو را باز می کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. این پژوهش به منظور بررسی پدیده اجتماعی عبارت های خطاب با سه هدف شناخت انواع، کارکرد و عوامل اجتماعی به وجود آورنده آن ها در گونه گفتاری ترکی آذری خوی است. روش تحقیق تحلیل محتواست و داده ها که به طور میدانی و با ابزار پرسش نامه از 225 گویشور خویی صورت گرفته است نشان می دهد که هشت نوع عبارت خطاب در مکالمات روزمره این افراد استفاده می شود: اسامی کوچک، نام خانوادگی، عناوین (القاب)، عبارت های خویشاوندی، اسامی تحبیب، اسامی مذهبی، اسامی حرفه ای و عبارت معکوس. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این زبان عبارات خطاب در شرایط و موقعیت های گوناگون به ترتیب از بیشترین به کم ترین نشان دهنده نقش های صمیمیت، فاصله قدرت و احترام هستند که بیانگر میزبان بالای نقش صمیمیت در میان این گویشوران در استفاده از ابزار گفتاری خطاب است. همچنین بررسی داده ها بیان می کند که به ترتیب عوامل سن، رابطه خانوادگی، مرتبه اجتماعی، سلسله مراتب شغلی و تحصیلات بر انتخاب عبارات خطاب تأثیر دارند که نشان می دهد در فرهنگ این جامعه زبانی سنتی عامل سن و رابطه خانوادگی بیشتر از موارد دیگر در تعیین فاصله اجتماعی، فرهنگی و طبقاتی دخیل هستند. همچنین برطبق تحلیل داده ها اسم کوچک، بیشترین کاربرد را در بین مردم خوی در حالت آشنایی با مخاطب دارد. اسامی مذهبی نیز بیشترین کاربرد را در بین افراد غریبه دارد که این حاکی از اهمیت و رواج فراون باورهای مذهبی در بین مردم خوی است. به طور کلی ویژگی متمایز این پژوهش نسبت به دیگر تحقیقات این است که علاوه بر بررسی عبارات خطاب عوامل اجتماعی و نقشی مؤثر بر انتخاب آن ها نیز تحلیل شده اند.
مقایسۀ ساخت گفتمانی هویت حرفه ای در بین دو گروه از دانشجومعلمان و معلمان شاغل: گرایش به تغییر یا تکرار؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
288 - 307
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه ی این موضوع می پردازد که چگونه گرایش های هویت حرفه ای معلمان به صورت گفتمانی در طول تعاملات و گفتگوهای روزمره با دیگران ساخته می شود. بدین منظور، مدل ارائه شده توسط بمبرگ، دفینا و شیفرین (2011) شامل سه مبنای تحلیلی از دوگانه های متناقض عاملیت/کنترل، تفاوت/شباهت و یکسانی/تغییر استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها، پنج معلم شاغل و پنج دانشجو معلم (همگی مؤنث) در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند و همچنین در گفتگوهای شخصی با پژوهشگر شرکت کردند. هم زمان، این مصاحبه ها و گفتگوها به صورت متنی بازنویسی شده و با روش تحلیل محتوا مورد ارزیابی قرار می گرفت. تجزیه وتحلیل مکرر مضامین نشان داد که معلمان باتجربه تر معتقد بودند که هویت آن ها به عنوان یک معلم توسط محیط پیرامون کنترل می شود و نه توسط خودشان (کنترل) درحالی که دانشجو معلمان معتقد بودند که می توانند تحولات جدیدی را در کلاس های درس خود آغاز کنند(عاملیت). علاوه بر این، هر دو گروه اظهار داشتند که هویت آن ها بیشتر شبیه سایر همکاران یا معلمانشان است (یکسانی) و نه متفاوت از دیگران که ناشی از دنبال کردن یک روال ثابت در شغل روزانه (تکرار) در تقابل با تغییر شیوه های تدریس بر اساس نیازهای خاص محیط (تغییر) قرار دارد. تصمیم گیری آگاهانه مبتنی بر آگاهی می تواند به تقویت عاملیت در برابر گفتمان های مسلط قدرت گرفته از محیط کمک کند.
مفهوم سازی فعل «shekanen» (شکستن) در کُردی کلهری: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین انواع روابط واژگانی، چند معنایی جایگاه مهمی در حوزه معنا دارد، چون زایایی معنا و گسترش مفاهیم، به طور چشمگیری، در نتیجه کارکرد چند معنایی محقق می شود. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی فعل «شکانن» (شکستن) در کُردی کلهری براساس انگاره چند معنایی اصولمند ایوانز و گرین (2006) در رویکرد شناختی انجام گرفته است. بدین منظور، در این پژوهشِ کیفی، داده ها به دو روش اسنادی و مصاحبه ای به ترتیب از کتاب ضرب المثل های کُردی (جعفرزاده، 1385)، مصاحبه با گویشوران کُرد زبان گویش کلهری و مکالمه روزمره آنها گردآوری و به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی شد. نتایج نشان داد که مفهوم اولیه این فعل، «شکستن» است و در شبکه معنایی آن سی وشش معنای متمایز، همچون «تکه کردن»، «نصف کردن»، «ترکیدن»، «کاهش یافتن»، «زیان رساندن»، «درد گرفتن» و امثال آن هست که این معانی در هفت خوشه معنایی قرار می گیرند. معانی متمایز با خوشه های معنایی آنها در یک شبکه معنایی ترسیم شد. بازنمایی مفهومی فعل در کُردی کلهری ازمنظر شناختی دانش ما را درمورد درک و فهم معانی آن کامل تر و به پویایی دستور زبان کُردی کلهری کمک می نماید.
پراکندگی زبانی در استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شد برمبنای دستورالعمل اطلس زبان های ایران (اَزیران) پراکندگی زبانی و درصد تقریبی زبانوران استان مرکزی به دست آید. نتایج نشان می دهد که به ترتیب زبان فارسی محلی (منظور فارسی با لهجه است مثلا فارسی اراکی)، فارسی گونه معیار، گروه ترکی، گروه لری، راجی، خلجی و گروه زبان تاتی جنوبی (ازجمله: وفسی، الویری، کهکی، ویدری)، لکی و کردی بیشترین زبانوران را در سطح استان دارد. زبان های وفسی، کهکی، آمره ای، راجی، الویری، ویدری از مهم ترین زبان های در معرض خطرند. زبان های لکی، کردی و لری محلی از زبان هایی هستند که سخنگویانشان به علت قطب صنعتی بودن استان مرکزی، از سایر مناطق کشور به این استان مهاجرت نموده اند. نتایج آماری پژوهش نشان می دهند که در استان مرکزی زبانوران زبان های فارسی محلی در حدود 42 درصد، فارسی گونه معیار حدود 33 درصد، گروه ترکی 14 درصد، گروه لری 4 درصد، آمیخته 3، راجی 2 درصد، خلجی زیر 1درصد، زبان تاتی جنوبی زیر 1درصد، لکی زیر 1 درصد و کردی زیر 1 درصد هستند.