فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Speaking is one of the most important skills to be developed and enhanced as means of effective communication. Speaking skill is regarded one of the most difficult aspects of language learning. Many language learners find it difficult to express themselves in spoken language. They are generally facing problems to use the foreign language to express their thoughts effectively. They stop talking because they face psychological obstacles or cannot find the suitable words and expressions. The modern world of media and mass communication requires good knowledge of spoken English. This paper aims at establishing the need to focus on the factors affecting on language learners’ English speaking skill. This review paper traces out the body of research concerning the term speaking, the importance of speaking, characteristics of speaking performance, speaking problems, and factors affecting speaking performance. According to the review of literature, appropriate speaking instruction was found to be the learners’ priority and a field in which they need more attention. This study can be useful to teachers and researchers to consider their language learners’ speaking needs in English language teaching and learning context.
تحلیل نشانه- معناشناختی دروغ: لغزندگی نظام آیکونیک زبان در قصه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبیین چگونگی شکل گیری دروغ از دیدگاه نشانه- معناشناختی ابتدا به تعریف آیکون و کارکرد آن در حوزه گفتمان می پردازیم. در این رابطه نشان خواهیم داد اگرچه آیکون به معنای بیشترین میزان شباهت بین یک چیز و بازنمون آن است؛ ولی همواره امکان ایجاد فاصله بین این دو وجود دارد که می تواند از صفر تا بی نهایت در نوسان باشد. این فاصله سبب می شود تا چیزی با عنوان توهم و سپس دروغ در زبان شکل گیرد. بر این اساس، آیکون می تواند از کم- آیکون1 تا بیش- آیکون2 در نوسان باشد. با توجه به این توضیحات، دروغ امری نشانه ای است که در آن آیکون قدرت انطباق خود را با موضوعی که قرار است بازنمون آن باشد، از دست داده است. نگارندگان در این جستار به بررسی علل و عوامل کاستی و یا نیستی انطباق در فرایند نشانه- معناشناختی خواهند پرداخت. هدف اصلی این مقاله با تکیه بر رویکرد نشانه- معناشناختی و فرایند آیکونیک، کشف علل سرپیچی نشانه ای و سقوط انطباق آیکونیک و نوسان پذیری آن است. فرضیه اصلی تحقیق این است که دخالت فرایند حسی- ادراکی و هیجانات عاطفی به عنوان امری فعال در کنش های انسانی سبب تغییر دریافت ما و جابه جایی زاویه دید می گردند و به همین دلیل مانع از لنگراندازی آیکون به عنوان نشانه تطبیق یافته با موضوع و زمانیت و مکانیت آن می شوند که نتیجه آن می تواند دروغ گفتمانی باشد.
مؤلفه های معنایی واژه «نزول» در قرآن کریم با تکیه بر دو محور هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادّه ی «نزل» یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی محسوب می شود که با صیغه های گوناگونی نزدیک به چهارصد بار در قرآن به کار رفته است. این واژه که در اصل، به معنای «افتادن از فراز به فرود» است؛ در آیات قرآنی توسعه معنایی یافته و به معانی دیگری؛ همچون «آفریدن»، «بخشش»، «فراگیری»، «وارد شدن»، «ابتلا» و «قول» به کار رفته است. واژه «نزول» هرگاه در زمینه های دیگری چون «باریدن باران»، به کار رفته، بافت و قالب آن با فروفرستادن قرآن تفاوت دارد؛ چرا که همین مادّه در خصوص باران، تنها به همراه واژه «سماء» (آسمان) کاربرد دارد، حال آنکه هرگاه در ارتباط با فرو فرستادن «وحی» استفاده گردیده، همواره با واژگانی؛ چون «من عندنا»، «روح الأمین»، «قلب پیامبر» و با اضافه به صفات متعدد خداوند به کار رفته است. در قرآن کریم این واژه در محور هم نشینی با صفاتی چون «رحمان و رحیم»، «رب العالمین»، «عزیز حکیم»، «حکیم حمید»، «حقّ» هم نشین شده است و چنین کاربردی عظمت و قداست قرآن را نمایان می سازد و در حقیقت «کنشگر حقیقی» و «فاعل وحی» را خداوند معرفی می کند. در محور جانشینی نیز با واژگانی؛ چون «وحی»، «القاء»، «قرائت»، «تلاوت»، «آتَی»، «جاء»، «جعل»، جانشین شده است که هر کدام به نوعی، نزول قرآن را حکایت می کنند و رابطه پیامبر (ص) با فرشته وحی را به تصویر می کشند. در نوشتار توصیفی-تحلیلی حاضر، مادّه ی نزول بر اساس رویکرد معناشناسی بر دو محور هم نشینی و جانشینی مورد بررسی قرار گرفته و مؤلّفه های معنایی آن بیان شده است.
Exploring English Teachers' attitudes towards Pronunciation issues and varieties of English in three circles of world Englishes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Drawing on the literature on the emergence of different varieties of English in the globalized world, current debates surrounding English as an international language (EIL), and more orientation towards intelligibility and mutual understanding in international communication, this article reports the findings of a quantitative and qualitative research study with 112 native American and British, 120 Indian and 120 Iranian teachers as members of Inner Circle (IC), Outer Circle (OC) and Expanding Circle (EC) (Kachru, 1992) to explore their attitudes towards pronunciation pedagogy within the framework of English as an international language and how they see their role in relation to different varieties of English. The findings demonstrate the extent to which teachers’ acceptance of pronunciation and varieties of English differs. In particular, the Iranian teachers’ norm-bound orientation was found to be the greatest among the three groups. Native English teachers’ replies were also indicative of their acceptance of different varieties of English. Teachers’ preferences will be discussed with consideration of their attitudes towards varieties of English which might have influenced the construction of English teachers’ identity and the educational policy of each country. The findings also highlight the localization of L2 language planning and policies in an EIL pedagogy. This article argues that, together with encouraging and valuing different varieties of English, it is important to acknowledge and promote ways to raise awareness of teachers and learners towards global spread of English and the realities of English today which can be really helpful to be more realistic and not just blind followers of a particular model. Keywords: Pronunciation, Intelligibility, English as an International Language, Language Awareness, Identity نگرش معلمان نسبت به انواع انگلیسی جهانی: معیار های تلفظ در زبان انگلیسی و نوع آموزش تلفظ زبان انگلیسی در لایه های درونی، بیرونی، و رو به گسترش زبان انگلیسی یکی از مهمترین موضوعات در حوزه آموزش زبان توجه به انواع انگلیسی جهانی از دیدگاه تلفظ زبان انگلیسی و نوع آموزش تلفظ می باشد. تمامی افراد حتی غیر بومی ها عضوی از جامعه انگلیسی به عنوان زبان بین المللی می باشند و هیچ گروهی دستور زبانی خاصی راتعیین نمی کند. بومی سازی زبان نقش مهمی در ارتباط میان افراد در یک جامعه خاص را دارد. اهمیت موضوع تلفظ می تواند به دو دلیل اصلی است: اول، ساخت فهم که اشاره به ایجاد یک گفتمان قابل فهم در میان شرکت کنندگان در یک چارچوب ارتباطی دارد. دوم، با در نظر گرفتن نقش اصلی تلفظ درزبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی و راه آن است که شکل آگاهی زبان آموزان نسبت به هویت فرهنگی اجتماعی خود را شکل می دهد .مقاله حاضر با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کمی و کیفی به بررسی دیدگاه معلمان در سه لایه زبانی (112 معلم بومی انگلیس و آمریکا: لایه درونی؛ 120 معلم هندی: لایه بیرونی؛ و 120 معلم ایرانی؛ لایه روبه گسترش)، اعتقادات و نگرش آنها نسبت به هنجارهای تلفظ و آموزش آن می پردازد، چرا که آنها می توانند با توجه به عوامل اجتماعی فرهنگی و سیاسی متفاوت تغییر کنند. این مطالعه همچنین نسبت به تغییر نگرش معلمین نسبت به انگلیسی بومی و سوق دادن آنها بسوی اهمیت زبان بر اساس قابل فهم بودن و توجه به ارتباط میان مخاطبین تا تلفظ بومی خاص زبا انگلیسی توجه دارد. توجه ویژه به انواع انگلیسی های جهانی و حفظ هویت فرهنگی خود به هنگام یادگیری زبان خارجی از دیگر اهداف این تحقیق می باشد کلمات کلیدی: تلفظ، گفتمان قابل فهم ، انگلیسی به عنوان زبان بین المللی، آگاهی زبانی ، هویت
تأملی زبانی در مضمون و شگردهای مضمون سازی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مضمون» در زبان فارسی مانند بسیاری از مفاهیم ادبی دیگر مفهومی سهل و ممتنع است؛ در نگاه نخست چنان به نظر می رسد که این مفهوم چندان روشن است که نیازی به اندیشیدن از دیدگاهی نظری دربارة آن وجود ندارد و به اصطلاح از بدیهیات حوزة ادبیات فارسی است؛ درحالی که مضمون یکی از مهم ترین مفاهیم انتقادی و مرکزی ادبیات در جهان است. دستیابی به مضامین آثار ادبی در دنیا کاری بسیار تخصصی و دشوار و درعین حال، بنیادی شناخته می شود. ارتباط مضمون با کار نظریه و نقد ادبی نیز بر کسی پوشیده نیست، به گونه ای که برخی یکی از مهم ترین رسالت های نقد ادبی را دست یابی به مضمون می دانند؛ از چنین دیدگاهی مضمون یابی کاری انتقادی است که ضرورتاً باید ذیل نظریه ای ادبی صورت گیرد. معنای چنین رویکردی در وهلة اول آن است که مضمون یابی کاری بسیار تخصصی است؛ درحالی که در جامعة ادبی ما بیشتر با ویژگی آماری تعریف شده است. جستن مضامین در آثار ادبی به هیچ روی کاری صرفا آماری نیست؛ بلکه در بهترین حالت، آمار شاید بتواند آن را عینی نماید و به دست یابی به آن کمک کند. در این زمینه با یقین می توان گفت، با وجود این که مضمون، موضوع اندیشة بسیاری از صاحب نظران زبان و ادبیات فارسی بوده است، هرگز حدود آن مشخص نشده است و به ویژه عملاً کار مضمون یابی بر اساس تعریف علمی آن صورت نگرفته است. مانند بسیاری دیگر از موضوع های ادبی، مضمون نیز مبتلا به ساما ن نیافتگی نظری است. دشواری دیگر در پرداختن به این موضوع، مربوط به ویژگی چندمعنایی کلمة مضمون در زبان فارسی هم هست. در این زمینه به ویژه اختلاط آن با «موضوع» منشأ بسیاری از تشتت ها بوده است و به سردرگمی ها و گاه انحراف ها از معنای علمی آن افزوده است. با عنایت به دشواری های ماهوی موضوع و نیز دشواری های ناشی از گستردگی حوزه تحقیق، در این پژوهش کوشیده شده است در حد توان تصویری از چگونگی دست یابی و مطالعه مضمون در شعر برخی شاعران نشان داده شود.
The Role of Lexical Inferencing and Morphological Instruction On EFL Learners' Reading Comprehension Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study, on the one hand, investigated whether or not strategies like Lexical Inferencing (LI) and Morphological Instruction (MI) can significantly affect English as a Foreign Language (EFL)learners’ reading comprehension, and on the other hand, it examined their effects on the learners’ vocabulary retention over time. For this purpose, 60 homogeneous EFLlearners were randomly assigned to two experimental and one control group each one consisting of 20 participants. After the pre-test, participants of the first experimental group received lexical inferencing strategy training for six 45-minute sessions. The second experimental group was also provided with morphological instruction for six 45-minute sessions and as for the control group, the participants followed their regular reading comprehension course without any specific strategy training. After the treatment, two post- tests with a short time interval were administered to the three groups and the obtained data were fed to different statistical tests to spot the probable differences among the three groups' first post- test performance as a measure of their learning differences and the second post-test performance as a measure of the learners’ vocabulary retention differences over time. Results of the paired t-tests for comparison of the within group differences showed that lexical inferencing instruction had statistically significant effect on EFL learners' reading comprehension development. On the other hand, it was found that morphological instruction had no statistically significant effect on EFL learners' reading comprehension development. The ANOVA analyses revealed that there was no statistically significant difference between the effects of lexical inferencing and morphological instruction on EFL learners' reading comprehension development. Furthermore, no significant difference was found between the effects of lexical inferencing and morphological instruction on EFL learners' reading comprehension development over time.
آشنایی با نشانه شناسی اجتماعی. تئو ون لیوون، ترجمه محسن نوبخت، تهران، نشر علمی، 1395، 528 صفحه + 14.
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، به عنوان روش پژوهش در شناخت دلالت ها، در میانه قرن بیستم همراه با جنبش ساخت گرایی، به ویژه در فرانسه، اهمیت چشمگیری پیداکرد. نشانه شناسی اجتماعی نیز برپایه نشانه شناسی اولیه مطرح شده از جانب سوسور پدیدار گشته و با تمرکز بر کارکرد نشانه ها، به بحث در مورد تولید معنا و چگونگی معنادارشدن نشانه ها می پردازد. از این منظر، تردیدی نیست که پدیده های اجتماعی به خودی خود و به تنهایی معنا پیدا نمی کنند، بلکه در درون شبکه ای از معانی جای می گیرند و دارای چارچوبی فرهنگی هستند. تئو ون لیوون مدیرگروه هنر و علوم در دانشگاه تکنولوژی سیدنی است. وی در دانشگاه هنر لندن و بسیاری از دانشگاه های دیگر نیز به تدریس اشتغال داشته است. ون لیوون یکی از صاحب نظران برجسته در زمینه تحلیل گفتمان و نشانه شناسی است که کتاب ها و مقالات باارزشی در این زمینه نوشته است (رک. مصاحبه با تئو ون لیوون، 2013).
توصیف ساختاری و دگرگونی های زبانی در گویش عربیِ مهاجران جنگ زده شهرستان کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان کَنگان )به لهجه محلی: کَنگون) یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. زبان عربی بعد از زبان فارسی رایج ترین زبان ساکنان این شهرستان می باشد. بسیاری از ساکنان کنگان در دوران جنگ تحمیلی عراق از شهرستان های خرمشهر و آبادان (در استان خوزستان) به بوشهر مهاجرت نموده اند، و با گذشت چندین سال از مهاجرت این قوم، هنوز بسیاری از واژگان و ساختارهای صرفی و نحوی عربی قدیم را حفظ کرده اند. دامنه این پژوهش، گویشورانِ جنگ زده مهاجر از استان خوزستان به بوشهر می باشد. هدف از این پژوهش زبان شناختی، شناسایی اصول و ویژگی های گویش عربی آنان و بررسی تغییرات زبانی در زمینه مخارج حروف و دگرگونی های حاصله و شناسایی ساختار صرفی و نحوی بر اساس روشی توصیفی- میدانی می باشد. یافته ها نشان می دهد که این گویش همانند گویش های دیگر عربی زائیده زبان عربی فصیح می باشد و بیشتر الفاظ و عبارت های آن ریشه در زبان فصیح دارد، که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دگرگونی های دیگری می شوند. همچنین از لحاظ قواعد و ساختارهای آن، ارتباط عمیق و گسترده این گویش با زبان عربی فصیح و گویش های قدیم عربی به وضوح خودنمایی می کند.
بررسی چندوچون مصدرهای عامیانه فارسی در فرهنگ معین پریسا شکوهی
حوزههای تخصصی:
محمد معین از زحمت کش ترین و متعهدترین ادیبان معاصر ما به شمار می آید که در فرهنگ شش جلدی خود با رعایت اصول علمی و پژوهشی و با شیوه ای متفاوت به نسبت همه فرهنگ های پیش از خود، بخش قابل توجهی از واژگان و اصطلاحات و اعلام را ثبت و ضبط کرد. این مقاله در پی بحث درباره چندوچون مصدرها (افعال) عامیانه ای است که درفرهنگ معین ثبت شده اند. در همه پژوهش هایی که به حوزه ادبیات و زبان عامیانه وابسته است مهم ترین مانع، ملاک تشخیص «عامیانه بودن» است. در این مقاله، نگارندگان ملاک را تشخیص خود مرحوم معین که بی تردید از صاحب نظرترین افراد در این شاخه بود، گذاشتند؛ به عبارتی دیگر، هر مصدری که مرحوم معین در برابر آن نشانه کوتاه شده «عم» را گذاشته بود، استخراج کردیم و در مرحله بعد براساس منابع دستوری آن ها را به هشت دسته تقسیم نمودیم. درپایان، مصادیق هر دسته در قالب جدول هایی ارائه شده اند.
کاربست الگوی انتزاعی بینازبان در بررسی خطاهای شرکت کنندگان در بخش کتبی آزمون دِلف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش نگارندگان در این مقاله برای این بوده است که با تحلیل خطاهای شرکت کنندگان در آزمون بین المللی دِلف در ایران، در بخش نگارش 2، تغییر و تحول بینا زبان 3زبان آموزان ایرانی را در حوزه های واژگانی، اصطلاحی و ساختار های نحوی و چگونگی آن را در چهار سطح آزمون دِلف مطابق با چارچوب مشترک اروپایی مرجع برای زبان ها 4بررسی کنند. زبان آموزان در روند آموزش تدریجی زبان فرانسه، چون هنوز تحت تأثیر زبان فارسی هستند، به طور ناخودآگاه در حوزه های گوناگون، مانند به کارگیری واژگان، قواعد و ساختارهای نحوی، مرتکب خطاهایی در نگارش می شوند. این خطاها گاه نتیجة تأثیر زبان فارسی، استفادة اشتباه از آموخته ها و یا به دلیل ناآگاهی از بعضی قواعد و کلمات روی می دهد. نتایج حاصل از این پژوهش مبین این نکته است که فراگیران ایرانی زبان فرانسه که در آزمون های بین المللی زبان فرانسه شرکت می کنند، در بخش نگارش، تحت تأثیر سیستمی ساده شده از زبان فرانسه هستند که روند پیچیدگی آن به تدریج با ارتقای سطح زبانی فراگیران افزایش می یابد. با تحلیل متن های نگارش یافته ازسوی داوطلبان آزمون دِلف روشن شد که منشأ اشتباهات نگارشی زبان آموزان علاوه بر تأثیرات زبان مادری به تصورات و پیش داوری های آنان از زبان فرانسه و روند فراگیری آن به طور کلی بستگی دارد
روایت شناسی داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» براساس الگوهای کنشی و شوشی گرمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روایت شناسی داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» نوشتة ابوتراب خسروی براساس الگوهای کنشی و شَوشی گرمس اختصاص دارد. هدف اصلی مقاله یافتن سازه های داستانی مورد نظر گرمس برای بیان چگونگی تکامل تدریجی پیرفت ها و شکل گیری داستان، مقایسة دو الگوی کنشی و شوشی و بررسی چگونگی عبور از نظام کنشی به نظام شوشی در این داستان است. الگوی کنشی این داستان حول کنش های ستوان کاووس شکل می گیرد که در آن، با نظمی خاص در زنجیره های پیمانی، اجرایی و انفصالی، برای کسب منفعت در حرکتی تجویزی و ازپیش برنامه ریزی شده می کوشد بر ابژة ارزشی تأثیر بگذارد و کنشیارها و ضدکنشگرها نیز به نوبة خود، شرایط تسهیل یا دشوار سازی کنش قهرمان را فراهم می کنند. در الگوی شوشی داستان، درمی یابیم که چگونه کنشگران و ابژة ارزشی در چرخة گفتمانی به ابژة ارزشی و شوشگر تبدیل می شوند و شوشگر بدون اینکه ازپیش برنامه ای داشته باشد، در برخورد با ابژة ارزشی و پس از طی فرآیندهای حسی ادراکی و ابعاد دیگر گفتمان، دچار وضعیتی جدید می شود که آن را می توان حرکت به سوی وصال معشوق نامید. به این ترتیب، این نتیجه به دست می آید که در این استحالة گفتمانی، رابطة بین کنشگران با یک دگرگونی تدریجی در پیرفت های پنج گانه بازتعریف می شود و گفتمان تثبیت شدة کنشی به گفتمان تردید و تغییر شوشی می رسد.
تاثیر جایگاه تولید همخوان انسدادی در کلمه بر میزان وی اُتی در گویش کردی ایلام
حوزههای تخصصی:
واکداری یکی از مسائل بحث برانگیز حوزه آواشناسی است. همان طور که می دانیم همخوان ها به دو دسته واکدار و بی واک تقسیم می شوند. ارتعاش تارآواها در طول بست باعث به وجودآمدن همخوان های واکدار و خالی بودن طول بست انسدادی از واک باعث ایجاد همخوان بی واک می شود. در آغاز اگر هجا بعد از همخوان، واکه یا همخوان رسا بیاید، واکداربودن یا نبودن همخوان روی زمان شروع واکداری واکه یا همخوان رسا تاثیر می گذارد. زمان شروع واکداری یا به اختصار «وی اۥ تی» اصطلاحی است که توسط لیسکر و آبرامسون در سال (1964) ابداع شد و به فاصله زمانی میان انفجار رهش همخوان انسدادی و شروع امواج شبه منظم نشان دهنده تکانه های حنجره گفته می شود. یکی از فاکتورهای تاثیرگذار بر مقدار وی اُتی جایگاه تولید همخوان انسدادی در کلمه است. این مقاله برآن است تا مقدار وی اُتی در سه جایگاه آغازین، میان واکه ای و بعد از سایشی بی واک در گویش کردی ایلام را اندازه گیری کرده و این موارد را به کمک آزمون های آماری مقایسه نماید. باتوجه به نتایج به دست آمده در این زمینه می توان نتیجه گرفت که تفاوت میزان وی اُتی در جایگاه های مختلف (آغازین، میان واکه ای و بعد از سایشی بی واک) معنی دار است.
صرف فعل در گویش اردستانی
حوزههای تخصصی:
گویش اردستانی، که یکی از گویش های شاخه شمالی گروه زبان ها و گویش های ایرانی نو غربی است، در بخش مرکزی شهرستان اردستان از استان اصفهان رایج است. این گویش در کنار گویش زردشتیان یزد و کرمان، گویش کلیمیان یزد و کرمان و نیز گویش های نایینی، انارکی و زفره ای در گروه جنوب شرقی مجموعه گویش های مرکزی ایران جای دارد. این مقاله به صرف فعل در این گویش می پردازد و در آن مقولات ماده، وندهای تصریفی فعل، شناسه ها، شیوه ساخت زمان ها و وجه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. پیکره گویشی مورد نیاز، از طریق مصاحبه با گویشوران زن و مرد از گروه های مختلف جنسی و تحصیلی گردآوری شده است. براساس یافته های این پژوهش، مهم ترین ویژگی این گویش تمایز بین افعال لازم و متعدی در صرف ماضی و کاربرد ساخت ارگتیو ایرانی میانه در ماضی های متعدی است. ساخت افعال مجهول با استفاده از ماده مجهول به ندرت در گفتار برخی از گویشوران دیده می شود.
مقاله به زبان انگلیسی: Participatory Pedagogy: A Case Study of Learner's Participation in Content Development (آموزش مشارکتی: مطالعه موردی روی فراگیران مشارکتی در توسعه محتوا )
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تجربه ای از آموزش مشارکتی است که محقق 24 دانشجوی رشته زبان فرانسه از دانشگاه نیجریه را برای بررسی محتوای درس دستور زبان فرانسوی 6 هفته درگیر ساخت. هدف از این مطالعه اطمینان از ارتباط محتوا با توسعه محتوا، به منظور تضمین و جلب نظر فراگیران در حین فراگیری دستور زبان بود. تمرینات توسعه محتوا دارای 3 بخش است: تلفیق داده های اولیه با فهرست مورد نظر فراگیران، انجام تجزیه- تحلیل و نیاز سنجی حیطه مورد علاقه و تقسیم حیطه ها به بخش های قابل تدریس. موارد قابل تدریس با مشارکت فراگیران به دست آمدند و اساس پایه های اصلی تدریس شدند. بخش ها در این مقاله و ارزیابی کارآمدی این برنامه در مقاله بعدی که از فراگیران در پایان این دوره بدست آمده ارائه خواهد شد که می تواند به عنوان یک نمونه پژوهش در تولید محتوا مشارکتی مورد استفاده قرار گیرد.
Metacognitive Strategy Awareness and Listening Anxiety: The role of gender and proficiency level among Iranian EFL learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۹, Autumn ۲۰۱۷
91 - 109
حوزههای تخصصی:
While listening plays an important role in the process of foreign/second language learning, different factors can affect this process. This study was designed to assess the relationship between listening anxiety and metacognitive strategy awareness with a special interest in the role of gender and proficiency level. In order to conduct this survey, two instruments including the Metacognitive Awareness Listening Questionnaire (MALQ) as well as Foreign Language Listening Anxiety (FLLA) questionnaire were utilized and distributed among 105 upper-intermediate and advanced level Iranian EFL learners. The analysis of data indicated that there was a negative correlation between the participants' listening anxiety and their use of metacognitive strategies, indicating as the use of metacognitive strategies increased, lesser degrees of listening anxiety were observed and vice versa. Moreover, the findings showed that there was no difference between males and females in this regard. Regarding learners’ level, it was revealed that upper-intermediate learners were more anxious than advanced level ones. However, no difference was detected between these two levels in their strategy use. It is hoped that this study can help teachers to consider their learners’ characteristics in the instruction of suitable strategies and learners to become more autonomous and self-regulated in their listening performance.
حروف اضافه بی آوا در فارسی نوین: رویکردی کمینه گرا
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
27 - 46
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش حذف حروف اضافه در گروه های حرف اضافه در زبان فارسی بررسی می شود و هدف از انجام آن، توصیف نحوی فرآیند حذف حروف اضافه در چارچوب برنامه کمینه گرا (ردفورد، 2009) است. جایگاه های حذف، عامل حذف و علت دستوری یا غیردستوری بودن حذف در برخی گروه های حرف اضافه ای نسبت به دیگر گروه ها، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و داده بنیاد است (داده ها از منابع گفتاری و نوشتاری فارسی محاوره ایِ معاصر گردآوری شده اند). نتایج تحقیق حاکی از آن است که حضور حروف اضافه در زبان فارسی بسته به نوع فعل و ظرفیت آن (لازم/متعدی بودن)، نحوه همنشین شدن فعل و موضوع ها، نقش دستوری گروه حرف اضافه، و برخی مشخصه های معناییِ حروف اضافه در برخی جایگاه ها اختیاری است و حذف آنها منجر به غیردستوری شدن جملات نمی شود و در سایر جایگاه ها، حذف آنها غیرممکن و منجر به نادستوری شدن جملات می گردد. از جمله مواردی که معمولاًحرف اضافه حذف می شود عبارتند از الف) عملکرد فرآیند انضمام، ب) تشکیل مفعول نشانه اضافه ای، پ) حذف به قرینه لفظی، ت) ساخت افعال گروهی، ث) ساخت حروف اضافه مرکب، و ج) در برخی گروه های حرف اضافه ای.
رفتار نحوی افعال اصطلاحی در زبان فارسی: رویکردی شناختی
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
بر اساس هادلستون و پولام (273:2002)، اصطلاحات، آن دسته از واحدهای زبانی را در بر می گیرند که هویتی بزرگتر از یک واژه دارند و معنای آن از مجموع معانی که اجزای تشکیل دهنده شان در صورت کاربرد تنها با خود حمل می کنند حاصل نمی شود. در پیشینه مطالعات، ثبات رفتار نحوی و عدم امکان ایجاد صورت های متفاوت نحوی از ویژگی های اصطلاحات معرفی شده است. با این وجود در برخی از مطالعات زبان شناختی زایایی نحوی اصطلاحات، موضعی مدرج فرض می شود و این سازه های زبانی بر مبنا ی ویژگی های منحصر به فرد معنایی خود، درجات متفاوتی از تغییر رفتار نحوی را بدون تغییر در معنای اصطلاحی خود به نمایش می گذارند. در این مقاله سعی بر آن است تا بر اساس آراء گیبس و نایاک(1989) زایایی نحوی افعال اصطلاحی زبان فارسی واکاوی و نشان داده شود که چگونه برخی از گروه های فعلی اصطلاحی این زبان علیرغم تغییرات نحوی، معنای اصطلاحی خود را حفظ نموده است درحالی که برخی دیگر بدون تغییر معنایی دستخوش تغییر نحوی نمی شوند. همچنین قصد بر این است تا آن دسته از تغییرات نحوی که بیشترین و کمترین تأثیر را بر معنای اصطلاحی این گروه های فعلی دارند مشخص شود. بدین منظور، افعال اصطلاحی از منظر زبان شناسی شناختی و بر اساس تغییر رفتارهای نحوی (مانند درج قید و صفت، تبدیل افعال اصطلاحی به عبارت های اسمی و نیز فرآیند مجهول سازی) بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دسته از افعال اصطلاحی که مولفه های سازنده آن تا حد زیادی به درک معنای اصطلاحی آنها کمک میکنند (خودآشکارسازها) در تغییرات نحوی دچار تغییرات معنایی نمی شوند، درحالی که دسته دیگر افعال اصطلاحی که میان معنای اصطلاحی و اجزای سازنده آن ارتباط یک به یک برقرار نیست (غیرخودآشکارسازها) از زایایی نحوی برخوردار نیستند و در خلال تغییرات نحوی، تغییرات معنایی گسترده ای را تجربه می کنند.
نگاهی به مشکلات دانشجویان رشتة مترجمی زبان فرانسه دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش ترجمة حرفه ای، نوعی فرآیند آموزشی است که بر پایة یادگیری صورت می پذیرد و در آن دانشجوی مترجمی نقشی محوری و پویا ایفا می کند. طبق تعریف فیولا از چهارچوب آموزشی ترجمة حرفه ای، دانشجوی مترجمی به عنوان اولین و مهم ترین عنصر تشکیل دهندة چهارچوب، با توجه به دانش از پیش آموخته، انگیزه ها و نیاز هایش به محتواهای آموزشی گوناگون معرفی می شود. بر اساس مدلی که کِرالی طبق رویکرد «سازاگرایی اجتماعی» توصیه می کند، رفع این نیازها مستلزم استقلال و مسئولیت پذیری دانشجوی مترجمی در فرآیند یادگیری ترجمه است. در پژوهش حاضر دانشجویان کارشناسی مترجمی فرانسه را از طریق پرسش نامه ای که بر اساس نیازهای آموزشی آن ها تدوین شده، مورد پرسش قرار داده ایم تا با به چالش کشیدن جایگاه، نقش و مشارکت آن ها در تحصیل مهارت های لازم برای ترجمه، نقاط ضعف و علل ناکامی شان را در تبدیل شدن به یک مترجم توانمند شناسایی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از عدم استقلال، مشارکت فعال و مسئولیت پذیری دانشجویان این رشته در فرآیند یادگیری ترجمه است که با رویکرد سازاگرایی اجتماعی سازگار نیست. بر اساس این رویکرد، آموزش ترجمه از طریق منابع واقعی، با هدف آشنا کردن دانشجو با ملزومات دنیای حرفه ای ترجمه و نیز تأکید بر کار گروهی برای تقویت انگیزه و استقلال دانشجو نسبت به مدرس، از راهکارهایی است که در کنار اصلاح برنامة درسی و سیستم پذیرش دانشجو در این رشته توصیه می شود.
آفرینش معانی پیدایشی در شعر سپید برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کوشش می شود به چگونگی تولید و درک معانی پیدایشی از سوی نویسنده و خواننده در شعر سپید از منظر بوطیقای شناختی نگریسته شود. نظریه ای که چارچوب لازم را برای این کار فراهم می آورد، «هم آمیزی مفهومی» است که ژیل فوکونیه و مارک ترنر (1998 و 2002) پیش نهاده اند. برخلاف رویکردهای فرمالیستی که صورت اثر را در کانون توجه قرار می دهند، در نظریه های شناختی، معنا و فرایندهای مفهومیِ در پسِ پشتِ صورت آثار در مرکز توجه قرار می گیرند؛ فرایندهایی همچون انطباق، نگاشت و فرافکنی. کاربست نظریه هم آمیزی مفهومی در بررسی تحلیلی و توصیفی شعری از گروس عبدالملکیان نشان می دهد نظریه مزبور به خوبی از عهده توصیف و تبیین شناختیِ چگونگی آفرینش و خوانش آثار شعری برمی آید؛ بدین ترتیب که برپایه نظریه نام برده می توان هر شعر را آمیزه یا مجموعه ای از آمیزه های مفهومی به شمار آورد که نویسندة آن ساخت و پرداخت کرده است و خواننده نیز جهت درک و تفسیر معنای پیدایشی حاصل از این آمیزه یا آمیزه ها باید به بازسازی شبکة ادغامی نهفته در پسِ پشتِ آن ها بپردازد.
A Corpus-Based Contrastive Analysis of Stance Strategies in Native and Nonnative Speakers’ English Academic Writings: Introduction and Discussion Sections in Focus
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to illustrate the interaction between writers and readers. Conveying of the writers’ voice, stance, and interaction with reader was put forward within this paradigm. Being a good academic writer is highly related to the use of these strategies. Adopting a position and persuading readers of claims are very important. This study was aimed at showing the differences between Iranian and American M.A. EFL writers in using stance strategies (hedges, boosters, attitude markers, and self-mentions) in Introduction and Discussion sections of academic papers. The corpora for this study were 40 articles (20 for American native and 20 for Iranian nonnative writers) from different journals such as Journal of Research Studies in Education, English language Teaching, System, TESOL Quarterly, and ELT. The significance and frequency of items were calculated using SPSS software version 22. Such statistical tools as frequency, percentage, and Chi-square were utilized to analyze the collected data. The findings showed that there was no statistically significant difference between native and nonnative writers in using stance strategies although native writers tended to use hedges, attitude markers, and self-mentions comparatively more than nonnatives, whereas nonnative writers used a greater number of boosters.