فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۰ مورد.
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
61 - 80
حوزههای تخصصی:
استراتژی های ضد فساد زمانی مؤثر هستند که شفافیت اطلاعاتی را ارتقا بخشند. یکی از این استراتژی ها، الکترونیکی شدن امور و کسب وکار از طریق فضای الکترونیک است که درنهایت جایگزین تصمیم ها و معاملات غیرشفاف خواهد شد. ازاین رو هدف این تحقیق، مدل سازی ارتباط میان تجارت الکترونیک، شفافیت اطلاعاتی و کاهش فساد اقتصادی با بکارگیری رویکرد ترکیبی است. در بخش کیفی تحقیق، با نظرخواهی از 21 نفر از خبرگان حوزه تجارت الکترونیک و فساد اقتصادی و با استفاده از پرسشنامه باز، مبتنی بر مبانی نظری، مدل مفهومی تحقیق طراحی شده است. در مرحله تحقیق کمی نیز از طریق نمونه آماری متشکل از 298 نفر کاربر فعال در فضای تجارت الکترونیک کشور، مدل طراحی شده با رویکرد حداقل مربعات معمولی (OLS) مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارت الکترونیک به صورت مستقیم بر کاهش فساد اقتصادی تأثیر معناداری ندارد؛ بلکه با توجه به معناداری متغیر میانجی شفافیت اطلاعاتی، موجب کاهش فساد اقتصادی از طریق تأثیر بر شفافیت اطلاعاتی می شود.
مدیریت، مدیریت نوشتار و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
21 - 52
حوزههای تخصصی:
فصاحت و بلاغت استفاده شده در توصیف ها، برای درک اطلاعات کمّی حائز اهمیت است. با این وجود، هنگامی که انگیزه های نمایندگی وجود دارد، کلام استفاده شده در متن های توصیفی می تواند خواننده را فریب داده و بصورت راهبردی و نه برای اهداف اطلاع رسانی استفاده شود. مدیریت نوشتار یا مدیریت لحن نوشتار عبارت است از انتخاب لحن نوشتار در متن های کیفی به گونه ای که با اطلاعات کمّی همراه آن منطبق نباشد. مدیریت نوشتار می تواند با اهدافی مشابه مدیریت سود به نحوی فرصت طلبانه و به منظور دستکاری ادراک استفاده کنندگان از اطلاعات بنیادی شرکت استفاده شود. مدیریت نوشتار علاوه بر اینکه به باور پذیر شدن ارقام کمک می کند، قادر است از طریق انتقال بار مثبت، بر ادراک استفاده کنندگان موثر باشد. هدف نخست تحقیق حاضر بررسی رابطه بین لحن نوشتار و عملکرد مالی است. هدف دیگر تحقیق، آزمون تجربی بکارگیری فرصت طلبانه مدیریت نوشتار بصورت همزمان با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1386 تا 1393 است. برای آزمون فرضیات تحقیق از همبستگی، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بین لحن نوشتار در گزارش هیات مدیره درباره فعالیت و وضع عمومی شرکت با عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد بین مدیریت نوشتار و مدیریت سود رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و انتظار می رود مدیریت نوشتار و مدیریت سود بصورت همزمان بوسیله شرکت ها استفاده شوند.
تعاونی و مالیات (حسابداران و قانون)
منبع:
حسابدار ۱۳۶۶ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
خط و حسابداری در آغاز تاریخ
منبع:
حسابدار ۱۳۶۶ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر نوفه ها بر کاهش ضریب واکنش به سود حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده تحقیقاتیکه به بررسی روابط بین اطلاعات حسابداری و متغیرهای بازار پرداخته اند، به کاهش ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری و به خصوص سود تأکید داشته اند. در واکاوی این پژوهش ها، پیش فرضی وجود دارد مبنی بر اینکه قیمت بازار، جایگزین مناسبی برای ارزش سهام محسوب می شود؛ ادعایی که به عقیده بسیاری از محققان، ممکن است موجب ایجاد استنباط های اشتباه در نتیجه گیری بر اساس این نوع تحقیقات شود. انبوهی از شواهد در پژوهش های قبلی گزارش شده است که نشان می دهند، واکنش بازارها به اطلاعات گزارش شده و از جمله اطلاعات حسابداری مقتضی نیست و بازار، حداقل در کوتاه مدت، اثرات اطلاعات جدید را به درستی منعکس نمی کند و این موضوع، خود ممکن است عاملی تأثیرگذار بر استنباط ها در خصوص کاهش سودمندی اطلاعات حسابداری باشد.
برای آزمون محرک های کاهش همبستگی سود حسابداری با بازده سهام، در این پژوهش، ابتدا روند زمانی تغییرات در همبستگی سود حسابداری با بازده سهام بررسی شده و سهم هر یک از این دو متغیر در تغییرات این رابطه آزمون شد. نتایج تجربی به دست آمده از بررسی دوره 15 ساله پژوهش حاکی از آن است که توان توضیح دهندگی سود حسابداری در طول زمان کاهش معناداری داشته است اما این کاهش، به دلیل نوفه در بازده سهام بوده که این ویژگی بازده سهام، در طول دوره تحقیق افزایش یافته است. نوفه در سود سهام، اگرچه عاملی برای کاهش همبستگی بین دو متغیر به شمار می آید، اما اثرات آن از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد و روند اثرات نیز در طول زمان کاهش پیدا کرده است.
تحلیل رابطه ادراک اخلاقی و قضاوت اخلاقی شاغلان حرفه حسابداری در بخش عمومی نسبت به هشداردهی تخلفات مالی: نقش تعدیل گر هوش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۶
147-168
حوزههای تخصصی:
تصمیم به افشا یا سکوت در قبال یک تخلف مالی در سازمان که فرد شاغل در حرفه حسابداری شاهد آن بوده یک تنگنای اخلاقی است. این مسئله به ادراک و قضاوت اخلاقی حسابدار نسبت به هشداردهی بستگی خواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ادارک اخلاقی و قضاوت اخلاقی حسابداران شاغل در بخش عمومی نسبت به هشداردهی تخلفات مالی با تأکید بر نقش هوش اخلاقی است. بدین منظور در یک پلات فُرم مبتنی بر وب، سوألاتی در قالب پرسشنامه استاندارد و سناریو محقق ساخته با توجه به محیط حسابداری بخش عمومی در اختیار شاغلان حرفه در بخش عمومی استان گیلان قرار گرفت. اطلاعات گردآوری شده از مجموع 273 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (نسل دوم)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از مدل نهایی، بیانگر آن است که ادراک اخلاقی دارای رابطه مستقیم با قضاوت اخلاقی نسبت به انواع هشداردهی مورد بررسی در این تحقیق نمی باشد لیکن هوش اخلاقی این رابطه را تا حد قابل ملاحظه ای تعدیل می کند. علاوه برآن قضاوت اخلاقی بر انواع هشداردهی ها تأثیر قابل توجه داشته و هوش اخلاقی نیز می تواند نقش تعدیل گری مثبت در این بین ایفا نماید.
بررسی چسبندگی حق الزحمه حسابرسی و تاثیر ریسک مالیاتی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات نمایندگی در نتیجه تضاد منافع، میان مدیران و سهامداران ایجاد می شود. در این میان، حسابرسی راهکاری کارآمد برای محدود کردن اختیارات مدیران در روابط قراردادی محسوب می شود. هدف این پژوهش، بررسی چسبندگی حق الزحمه حسابرسی (عدم تقارن در هزینه حسابرسی)، تعدیلات مربوط به تفاوتهای افزایشی و کاهشی آن در بلند مدت و تاثیر ریسک مالیاتی بر انحراف حق الزحمه حسابرسی از مدل استاندارد حق الزحمه می باشد. به همین منظور، از داده های 140 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1386 تا 1394 استفاده شده است. آزمون فرضیه های پژوهش به کمک مدل رگرسیونی داده های ترکیبی صورت می گیرد. نتایج نشان می دهد که چسبندگی حق الزحمه های حسابرسی از یک روند مشخص تبعیت نمی کند و در دوره های زمانی بلندمدت تغییر می کند. همچنین، اجتناب مالیاتی، باعث انحراف از مدل استاندارد حق الزحمه می شود و دستمزدهای حسابرسی را افزایش می دهد.
عملکرد بانکداری الکترونیک و نتایج مربوط رضایت مشتری
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که بانکها به عنوان موسسات اقتصادی همواره به دنبال تحقق توقعات و نیازهای مشتریان خود می باشند. فناوری اطلاعات با تسهیل ارتباط با مشتریان و افزایش سرعت و اثر بخشی آن، زمینه بهبود عملکرد و نوآوری در ارائه خدمات را فراهم می کندحضور در عصر فرا اطلاعات و افزایش شتاب روزمره تکنولوژی اطلاعات، باعث شده است تا مشتریان بانک ها تمایل داشته باشند بیشتر از طریق خطوط اینترنت و موبایل با حساب های بانکی خود ارتباط داشته باشند. بانکداری الکترونیکی یکی از مظاهر عینی انقلاب اطلاعات و ارتباطات در عرصه اقتصادی است. بانکداری الکترونیکی، انقلابی در شیوه ها و رویه های تجاری گذشته ایجاد کرده و سرعت و صرفه جویی را در بهترین وجه جامه عمل پوشانده است. بانکداری الکترونیکی دارای سطوح مختلف بوده و به تناسب هر کدام می توان تعریف خاصی را ارایه کرد. آنچه که در تمامی سطوح می توان مشاهده کرد استفاده از سیستم های نرم افزاری رایانه ای و همچنین اطلاعات بانکی قابل پردازش به صورت دیجیتالی است، که در اختیار رایانه قرار می گیرد. مقاله حاضر نیز با رویکردی کاربردی به بررسی این موضوع پرداخته است. نتایج نشان دادند که محتوای خدمات بانکداری الکترونیکی، درستی و دقت خدمات ارایه شده در حوزه بانکداری الکترونیکی، همچنین شکل و فرمت خدمات، راحتی در استفاده از خدمات و نهایتا صرفه جویی در زمان استفاده از خدمات، تاثیر مثبت و مستقیمی بر رضایتمندی مشتریان از خدمات بانکداری الکترونیکی دارد.
هموارسازی سود، مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هموارسازی سود بیان گر تلاش مدیریت برای کاستن عمدی از نوسانات سود است. هموارسازی از طریق اختیار حسابداری، موجب بهبود و یا تحریف اطلاعات مربوط به سود واقعی می شود. از طرفی ادبیات اخیر نشان می دهد که شرکت های با مسئولیت اجتماعی، عملکرد متفاوتی نسبت به سایر شرکت ها، در هموارسازی سود و گزارشگری مالی دارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر هموارسازی و مسئولیت اجتماعی بر شاخص کیو توبین به عنوان نماینده ارزش شرکت است؛ و به منظور هموارسازی از دو شاخص استفاده می شود: هموارسازی از طریق کل اقلام تعهدی و هموارسازی از طریق اقلام تعهدی اختیاری.با مطالعه دقیق ادبیات، دو فرضیه طراحی و نمونه آماری شامل 120 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 4 ساله 1392-1389 انتخاب شده است. در این پژوهش از تکنیک پولینگ دیتا برای برآورد مدل های پژوهش و آزمون فرضیه استفاده شده است و با استفاده از آزمون t و F معنی داری ضرائب و مدل بررسی می شود.نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین هموارسازی و مسئولیت اجتماعی با کیو توبین در شرکت های هموارساز پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با مسئولیت اجتماعی بالا، رابطه معناداری وجود دارد. یعنی ارزش، در شرکت های هموارساز با مسئولیت اجتماعی بالا، نسبت به شرکت های غیرهموارساز با مسئولیت اجتماعی پایین، بیشتر است.
تعیین موثرترین عامل (از بین عوامل اعتماد به توانایی، سودمند دانستن ابزار کمکی، برآورد اندازه ی شرکت، فشار حرفه) بر میزان استفاده ازابزار کمکی تصمیم گیری در ارزیابی ریسک تقلب مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه همواره از حسابرسان انتظار داشته است که تقلب های موجود در صورت های مالی را کشف کنند. در طول تاریخ، حرفه ی حسابرسی در ابتدا هدف اولیه و اساسی اش، کشف تقلب بوده، به تدریج این مسئولیت را انکار نموده است، اما با توجه به رسوایی های سالهای اخیر در حرفه حسابداری و حسابرسی، در پاسخ به فشار جامعه و دولتمردان، حرفه دوباره مسئولیت هایی را در کشف تقلب پذیرفته است و سعی کرده تا فرآیند ارزیابی خود از ریسک تقلب را بهبود بخشد. از جمله مواردی که در این زمینه به حسابرسان کمک شایانی می کند استفاده از ابزار کمکی تصمیم گیری است. این ابزار در واقع مسیر درست ارزیابی را به حسابرسان نشان می دهد.
با توجه به عدم تمایل حسابرسان به استفاده از این ابزار، در این تحقیق ما به دنبال تعیین موثرترین عامل از بین عوامل اندازه شرکت صاحبکار، اعتماد به توانایی، سودمندی ابزار کمکی، فشار حرفه بر استفاده از ابزار کمکی در ارزیابی ریسک تقلب هستیم تا با یافتن عامل مورد نظر، از مسئولین بخواهیم به آن بیشتر توجه کرده و با درنظر گرفتن میزان تأثیر سایر عوامل سعی کنند میزان استفاده از این ابزار را در جهت بهبود فرآیند ارزیابی ریسک تقلب افزایش دهند. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل حسابرسان مستقل شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی خصوصی در دو استان اصفهان و تهران می باشد که از میان آنان، افرادی به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب شده اند. به منظور محاسبه تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه ی مورد نظر 100 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده حاصل از پرسشنامه از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، اثر عوامل بر میزان استفاده از ابزار کمکی از راست به چپ افزایش می یابد:فشار حرفه، اندازه شرکت صاحبکار، سودمندی حاصل شده، اعتماد به توانایی.
Confidence Interval for Solutions of the Black-Scholes Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The forecast is very complex in financial markets. The reasons for this are the fluctuation of financial data, Such as Stock index data over time. The determining a model for forecasting fluctuations, can play a significant role in investors deci-sion making in financial markets. In the present paper, the Black Scholes model in the prediction of stock on year later value, on using data from mellat Bank and Ansar Bank shares in the year 2017-2018, in has been evaluated, and using a numerical method Euler Murayama and computer simulation with the Maple software, for simulated data, gained averages and Standard deviations, confidence interval and their normal histogram are plotted. Also, average of the answers obtained from computer simulations is compared with actual ones, and after ana-lyzing and reviewing the results, performance of the Black-Scholes model has been measured, in stock value prediction. And in the end, this research is com-pared with internal article, and suggestions for future research are raised.
بررسی تأثیر جریان وجه نقد آزاد و فرصت های رشد بر کیفیت افشا و همزمانی بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله بررسی این موضوع است که آیا مشکل جریان نقدی آزاد جنسن، همزمانی بازده سهام را افزایش می دهد یا خیر. بر اساس مطالعات گذشته، انتظار می رود شرکت های با جریان نقدی آزاد بالا و فرصت های رشد کم، از طریق کاهش کیفیت افشاء، همزمانی بازده سهام را افزایش دهند. این پژوهش بوسیله ی دو مدل رگرسیون توبیت فرضیه ها را مورد آزمون قرار داد. بدین منظور، نمونه ای شامل 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره ی ابتدای 1389 تا پایان 1393 انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که جریان نقدی آزاد و فرصت های رشد، بترتیب، تأثیر منفی و مثبت (معنادار) بر کیفیت افشا و تأثیر مثبت و منفی (معنادار) بر همزمانی بازده سهام دارند. نتیجتاً، در شرکت های با جریان نقدی آزاد بالا و فرصت های رشد کم، کیفیت افشا پایین تر و همزمانی بالاتر است و یافته های مطالعات پیشین تأیید می شود. بعبارت دیگر، می توان نتیجه گرفت که مشکل جریان نقدی آزاد جنسن بر همزمانی بازده سهام می افزاید.
سنجش میزان مقبولیت و اهمیت عوامل تعیین کننده پاداش هیئت مدیره شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
105 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان مقبولیت و اهمیت عوامل تعیین کنندهپاداش هیئت مدیره شرکت های ایرانی با مراجعه به نظر اعضای هیئت مدیره شرکت ها است. عوامل تعیین کننده پاداش هیئت مدیره در مقاله کرمی و جباری (1397) شناسایی شده است.<br /> روش: میزان موافقت اعضای هیئت مدیره با عوامل تعیین کننده پاداش هیئت مدیره، با استفاده از پرسشنامه و در مقیاس پنج تایی لیکرت دریافت و با روش T تک نمونه ای تحلیل شده است. همچنین نظر اعضای هیئت مدیره درباره میزان اهمیت عوامل اصلی تعیین کننده پاداش هیئت مدیره با استفاده از پرسشنامه و در مقیاس پنج تایی لیکرت دریافت و با روش تحلیل واریانس یک طرفه مقایسه شده است.<br /> یافته ها: اعضای هیئت مدیره شرکت ها با لحاظ کردن میزان دستیابی به اهداف سالانه، تغییرات ریسک شرکت، اندازه شرکت، شدت رقابت در صنعت، سختی کار در صنعت، احتمال محرومیت هیئت مدیره از حقوق اجتماعی، پاداش شرکت های مشابه و محدودیت های قانونی در تعیین پاداش هیئت مدیره موافق هستند؛ ولی با لحاظ کردن عوامل کسری نقدینگی شرکت و حقوق و سایر مزایای پرداختی به اعضای هیئت مدیره موافق نیستند. همچنین از نظر آنها، میزان دستیابی به اهداف سالانه و تغییرات ریسک شرکت باید بیشترین تأثیر را در تعیین پاداش هیئت مدیره داشته باشد.<br /> نتیجه گیری: از نظر اعضای هیئت مدیره شرکت های ایرانی، پاداش هیئت مدیره باید با توجه به میزان و شرایط دستیابی به اهداف سالانه شرکت تعیین شود.
طراحی الگوی جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران در بخش دولتی با تاکید بر اسناد بالادستی و چشم انداز 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
259-294
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی جبران خدمات و پاداش کارکنان و مدیران در بخش دولتی با توجه به قوانین و مقررات موثر و چشم انداز 1404 در سازمان گمرک جمهوری اسلامی ایران( مورد مطالعه:منطقه جنوب شرق کشور) انجام شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع هدفمند و تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 291 نفرتعیین شد. در بخش کیفی جهت جمع آوری داده ها از روش مطالعه و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا(تم) استفاده گردید. حاصل مطالعه بخش کیفی مدلی شامل 2 مولفه اصلی(برون سازمانی و درون سازمانی) ، 10 بعد(عوامل محیطی، عوامل فرهنگی اجتماعی،عوامل مالی مستقیم، عوامل مالی غیر مستقیم، عوامل غیر مالی شغلی،عوامل غیر مالی محیط کار، عوامل سازمانی، عوامل فردی، اسناد بالادستی و چشم انداز سازمان) و 72 عامل بود.در بخش کمی با تهیه پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی بالا و ضریب آلفای کرونباخ 941/0، تعداد 300 پرسشنامه بین مدیران و کارکنان گمرک های منطقه جنوب شرق کشور توزیع و تعداد 291 پرسشنامه جمع آوری شد. برای برازش مدل از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج بخش کمی نشان داد اثرات عوامل محیطی-اقتصادی(72/0)،عوامل فرهنگی-اجتماعی(9/0)، اسناد بالادستی(8/0) بر عوامل برون سازمانی محاسبه شده است که مقادیر t بزرگتر از 1.96 می باشد. همچنین اثرات عوامل مالی-مستقیم(73/0)، عوامل مالی-غیرمستقیم(67/0)، عوامل غیرمالی-شغلی(86/0)، عوامل غیرمالی-محیط شغلی(85/0)، عوامل سازمانی(92/0)، عوامل فردی(84/0) و چشم اندازسازمان(82/0) بر عوامل درون سازمانی محاسبه شد، که مقادیر t بزرگتر از 1.96 می باشد. بنابراین می توانیم عوامل برون سازمانی و عوامل درون سازمانی و زیر مقولات آن را به عنوان ابعاد جبران خدمات و پاداش در نظر بگیریم.
شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی نرم افزار حسابرسی داخلی در هلدینگ های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر پیاده سازی سامانه های نرم افزاری حسابرسی داخلی، جهت مدیریت بهتر هلدینگ های تجاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش: روش شناختی در این پژوهش، کمی و از نوع پیمایشی- کاربردی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه، و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری 50 هلدینگ تجاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مؤلفههای اقتصاد دولتی در کشور، نگرش مدیران هلدینگهای تجاری، دانش منابع انسانی و مکانیزم های نظام راهبری شرکتی در پیادهسازی نرمافزارهای حسابرسی داخلی در هلدینگهای تجاری مؤثر هستند. نتیجه گیری: با توجه به سهم دولت در اقتصاد و حضور مستقیم و غیر مستقیم در هلدینگ های تجاری، استقرار سامانه های نرم افزاری در چنین بنگاه هایی با موانعی مواجه است که با اتخاذ سیاست های کلان و برنامه ریزی و اجرای آن می توان بستر لازم را برای تحقق این مهم فراهم نمود. دانش افزایی: مؤسسات حسابداری، حسابرسی و حسابرسان داخلی برای تعریف، حفظ و ارتقا نقش خود، نیازمند کسب مهارت های نوین و استفاده از فناوری های روز دنیا در این حرفه می باشند.
تاثیر بیش اطمینانی مدیران بر مدیریت سود واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله مدیریت سود، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است؛ به طوری که محققان بیشتر به دنبال دلایل و انگیزه های مدیریت سود هستند. یکی از عوامل موثر بر مدیریت سود، بیش اطمینانی مدیران است. یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی مدیران بیش اطمینانی است؛ مدیران نسبت به سودها و جریان های نقدی آتی واحد تجاری خود، خوش بین هستند و چشم انداز مثبتی از ریسک و بازده آتی شرکت دارند. از این رو، هدف این تحقیق بررسی تاثیر بیش اطمینانی مدیریت بر مدیریت سود واقعی است. برای این منظور، جامعه آماری تحقیق شامل، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393-1388 است. در این تحقیق، نمونه گیری با استفاده از روش حذفی سیستماتیک انجام شده است که در نهایت تعداد 107 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد. برای انجام این تحقیق از روش رگرسیون چند متغیره و با استفاده از داده های پانلی به بررسی فرضیه های تحقیق پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین بیش اطمینانی مدیریت و معیارهای مدیریت سود واقعی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
گنجینه حسابداری
منبع:
حسابرس ۱۳۸۸ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
تأثیر مدیریت سود بر لحن گزارشگری مالی در نظام حسابداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت سود بر لحن گزارشگری مالی در نظام حسابداری ایران است. لحن توسط نسبت واژه های مثبت و منفی که در گزارش های مالی سالانه موجود است، مشخص می شود. مدیریت نمودن سود با استفاده از دو روش اقلام تعهدی و واقعی امکان پذیر است که در این پژوهش، مدیریت سود تعهدی با استفاده از سه مدل (جونز، تعدیل شده جونز و کازنیک) و مدیریت سود واقعی با استفاده از مدل روی چودهری آزمون شده اند. نمونه پژوهش حاضر شامل 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1389 تا 1395 می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت سود تعهدی محاسبه شده براساس مدل های (کازنیک و تعدیل شده جونز) بر لحن بدبینانه تأثیر منفی و معنی داری دارد، به عبارتی با کاهش مدیریت سود تعهدی لحن بدبینانه در گزارشگری مالی افزایش یافته و دیدگاه فرصت طلبانه در خصوص لحن گزارشگری مالی مدیران صدق می کند تا از این طریق ادراک استفاده کنندگان از اطلاعات را منحرف نمایند. در حالیکه مدیریت سود تعهدی محاسبه شده براساس مدل جونز و همچنین مدیریت سود واقعی بر لحن بدبینانه تأثیر معنی داری ندارند.
هزینه های تحقیق و توسعه
منبع:
حسابدار ۱۳۷۷ شماره ۱۲۸
حوزههای تخصصی:
مقایسه و تحلیل نسبت های مالی در شرکتها با تامین مالی درون و برون ترازنامه ای در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق مقایسه و تحلیل نسبت های مالی در شرکتها با تامین مالی درون و برون ترازنامه ای در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به اینکه معاملات تامین مالی خارج از تراز نامه انواعی از معاملاتی هستند که به صورتی از نمایش کامل از فعالیتها و رویداد های مالی رخ داده شده در حسابها نشان داده نمی شود این گونه معاملات باعث تغییر در ساختار سرمایه از طریق عدم ثبت بدهی ها و تعهدات عمده در صورتهای مالی (تراز نامه) می شود. روش این تحقیق روش توصیفی- مقایسه ای می باشد و نمونه آماری شامل 100 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران که در طی سال های 1389-1393 فعال بوده اند و از تامین مالی درون و برون ترازنامه ای استفاده کرده اند. ابتدا شرکتهای مرتبط با تامین مالی خارج از تراز نامه بین سالهای 1389 -1393 با استفاده از گزارش حسابرس مستقل شناسائی و اطلاعات مربوط استخراج و از طریق روشهای آماری اقدام به آزمون فرضیه ها شده است. نتایج آماری بدست آمده حاکی از رابطه همبستگی قوی بین نسبتهای مالی و بدهی قبل از احتساب تامین مالی خارج از ترازنامه و بعد از آن می باشد. بین نسبت آنی در شرکت های فاقد تامین مالی خارج از ترازنامه و شرکتهای دارای تامین مالی خارج از ترازنامه تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین نسبت نقدینگی در شرکت های فاقد تامین مالی خارج از ترازنامه و شرکتهای دارای تامین مالی خارج از ترازنامه تفاوت معنی داری نیست. همچنین مشخص گردید که تامین مالی خارج از ترازنامه اثر مستقیمی بر روی نسبت بدهی به ارزش ویژه دارد.