فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
روشهای تحلیلی دارای اهمیت روبه افزایشی در حسابرسی صورتهای مالی است و جایگاه ویژهای در ادبیات حسابرسی دارد. طبق استانداردهای حسابرسی، استفاده از روشهای تحلیلی در مراحل برنامهریزی و بررسی کلی حسابرسی، الزامی است. این بررسی نشان میدهد که چگونه حسابرسان روشهای تحلیلی را در برنامهریزی، به عنوان آزمونهای محتوا و در بررسی کلی به کار میبرند. این کار با استفاده از طرح تحقیقی انجام شده است که در آن شرکتکنندگان به انجام روشهای تحلیلی و پاسخگویی به سئوالات پرداختهاند. شرکتکنندگان در تحقیق 76 نفر حسابرسان خبرهای بودند که در کلاسی یک هفتهای حضور داشتند. آنها به طور میانگین 188 ماه سابقه کار حسابرسی داشته و سابقه کار آنان بین 84 ماه تا 318 ماه بود. نتایج تحقیق نشان داد که حسابرسان روشهای تحلیلی را برای برنامهریزی تقریباً نیمی از قراردادهای حسابرسی به کار میبرند. آنان همچنان از روشهای تحلیلی در تقریباً بیش از نصف قراردادها به عنوان آزمون محتوا استفاده میکنند و میزان به کارگیری روشهای تحلیلی در مرحله بررسی کلی تقریباً در مورد تمام قراردادهای حسابرسی صورت میگیرد.
حسابرسی مالیاتی و استانداردهای حسابرسی
حوزههای تخصصی:
حسابداران رسمی به موجب ماده 272 قانون مالیات های مستقیم موظف شده اند که در صورت درخواست مؤدی گزارش حسابرسی مالیاتی را طبق نمونه ای که از طرف سازمان امور مالیاتی تهیه شده است تنظیم کنند . انجام این کار و ارائه گزارش حسابرسی مالیاتی مزبور با هیچ یک از استانداردهای حسابرسی و یا خدمات اعتباربخشی مطابقت ندارد . ارائه چنین گزارشی مستلزم تطبیق نحوه رسیدگی و گزارشگری با یکی از استانداردهای موجود و یا تدوین استاندارد مناسب می باشد .
آموزش حسابداری در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات
منبع:
حسابدار ۱۳۸۶ شماره ۱۹۰
حوزههای تخصصی:
گسترش تجارت و کار و کسب الکترونیک، بازار جهانی را بنحو فزاینده ای تحت تاثیر قرار داده و نظامهای بوروکراتیک را منسوخ کرده است. حسابداری به عنوان زبان تجارت، و سیستم اطلاعاتی باید خود را با فناوری جدید هماهنگ سازد تا بتواند همچون گذشته در خدمت استفاده کنندگان از اطلاعات مالی باشد. در این مقاله، ضمن اشاره به نمونه ای از تحقیقات انجام شده در این زمینه درباره...
بررسی تاثیر ارزشهای اخلاق شرکتی بر درک مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رسواییهای اخیر شرکتها و بروز بحرانها، مد نظر قرار دادن فرهنگ و ارزشهای اخلاقی را در شرکتهای بزرگ مجددا کانون توجه ساخته است. حسابداران با انتقادات فراوانی پیرامون شکست خود در هشدار به رفتارهای غیراخلاقی مدیریت و رفتارهای غیراخلاقی خودشان مواجه شده اند. اعمال مدیریت سود توسط برخی حسابداران به عنوان اعمالی مشروع و درست و توسط سایرین به عنوان اعمالی نامشروع تلقی شده است.روش کار: این تحقیق، ارزشهای اخلاق شرکتی را به عنوان معیاری بالقوه از اصول اخلاقی مدیریت سود مورد بررسی قرار داده است. انگیزه این تحقیق، توجه به نقش قابل توجه ارزشهای اخلاق شرکتی در رسوایی شرکتها و مدیریت سود می باشد. در این تحقیق، همچنین موقعیتهای شغلی مختلف حسابداران و دیدگاههای متفاوت آنها از ارزشهای اخلاقی سازمانشان مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع تحقیق میدانی و کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، جامعه آماری دانشگاهیان و اعضای حرفه حسابداری می باشد.یافته ها: نتایج پاسخهای دریافتی نشان می دهد که حسابداران در شرکتهایی با ارزشهای اخلاقی بالا (پایین)، فعالیتهای مدیریت سود را به عنوان فعالیتهای غیراخلاقی تر (اخلاقی تر) درک می کنند. درک ارزشهای اخلاق شرکتی زنان در مقایسه با مردان به طور معنی داری بالاتر به دست آمد؛به عبارتی زنان در ایران به ارزشهای اخلاق شرکتی پایبندتر می باشند. در میان جامعه دانشگاهیان افراد جوان از ارزشهای اخلاق شرکتی، درک بالاتری دارند. همچنین افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر، معتقد به ارزشهای اخلاقی بالاتری در شرکت می باشند و نیز در میان جامعه حرفه ای حسابداری، شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک تر ارزشهای اخلاقی بالاتری را قایل هستند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل به نظر می رسد که ارزشهای اخلاق شرکتی و به عبارتی فرهنگ شرکتی، معیار مهمی از درک مدیریت سود می باشد.
حسابداری استهلاک -نشریه شماره 90
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین هموارسازی سود، کیفیت سود و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین ارزش شرکت با هموارسازی سود و کیفیت سود گزارش شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1379 تا 1386 می پردازد و به این سؤال پاسخ می دهد که آیا صرفا هموارسازی سود باعث افزایش ارزش شرکت می شود و یا اینکه هموارسازان سود همزمان باید کیفیت سود گزارش شده را نیز در نظر بگیرند؟ بدین منظور، شرکت های نمونه با استفاده از روش ایکل به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز تفکیک می شوند. سپس با به کارگیری روش اسلون به دو گروه باکیفیت سود و بدون کیفیت و در نهایت، به چهار گروه شرکت های هموارساز سود با کیفیت، غیر هموارساز سود با کیفیت، هموارساز سود بدون کیفیت و غیر هموارساز سود بدون کیفیت تقسیم می شوند و رابطه قیمت سهام با هموارسازی سود و کیفیت سود در دو سطح سود و تغییرات سود آزمون می گردد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد سرمایه گذاران برای شرکت های هموارساز سود با کیفیت بالاترین ارزش و برای شرکت های غیر هموارساز سود بدون کیفیت کمترین ارزش را قائل هستند
شناخت ابعاد مدیریت نقدینگی در شرکتها
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه تصویری کلی از نقدینگی و مدیریت نقدینگی شرکتها و روشن کردن برخی از جنبه های مهم آن است در بخش اول مقاله شرایط و الزامات تحقق مدیریت بهینه نقدینگی مطرح شده و طی آن دو دسته شرایط و ابزارهای دورنی و بیرونی شرکت معرفی شده است از جمله شرایط و الزامات درون شرکتی برای مدیریت بهینه نقدینگی تعیین حد مطلوب نقدینگی شرکت و اتخاذ خط مشیهای مناسب در مدیریت وجه نقد حسابهای دریافتنی و موجودیها می باشد برخی از شرایط و الزامات بیرونی شرکتی ضرورت و جو نهادهای مالی مکمل بازار پولی ابزارهای پولی جهت سرمایه گذاری کوتاه مدت و تامین مالی کوتاه مدت و مقررات هدایت کننده مورد بحث قرار گرفته است . در بخش دوم مقاله به تشریح عوامل موثر در نیاز به نقدینگی و سرمایه در گردش شرکتها که معمولاً موجب تفاوت بین شرکتها در این خصوص می شوند اشاره شده است از جمله این موارد ماهیت و اندازه فعالیت شرکت دوره تولید کارایی عملیات می باشد . در بخش سوم مقاله موضوع نقدینگی و ارتباط آن با ارزش شرکت به بحث گذاشته شده و نحوه تاثیر گذاری تصمیمات نقدینگی در شرایط بازار کامل و ناقص در ارزش شرکت بیان شده است
ارزیابی کارایی با تلفیق دو نظام اندازه گیری BSC و DEA(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روشهای متداول ارزیابی عملکرد قبلی عمدتا بر جنبه های مالی سازمان توجه داشتند و شاخص های خود را حول آن متمرکز کرده بودند ولی کارت امتیازی متوازن شاخص های خود را به چهار چشم انداز مالی؛ فرآیندها؛ مشتری و یادگیری و رشد نیروی انسانی توسعه داده و به دنبال ایجاد توازنی بین اهداف مالی به عنوان نتیجه عملکرد گذشته (شاخص های گذشته نکر) و سه شاخص دیگر (شاخص های آینده نگر) است.اندازه گیری راندمان یا کارایی همیشه یکی از مباحث مهم مدیریت بوده استو مدلهایDEA ، میزان توانایی هر واحد تصمیم گیرنده (DMU) در تبدیل ورودیها به خروجیها را ارزیابی می کند که این میزان توانایی، کارایی نامیده می شود. در این مقاله یک مدل تلفیقی DEA و BSC ارایه گردید که ورودیها و خروجیها از کارت امتیازی متوازن استخراج می شوند. و همچنین کاربرد مدل مذکور را برای سرپرستی یکی از بانکهای ایران مورد بررسی نموده و نتایج را در قالب جداولی بیان شده است.
متغیرهای بنیادی حسابداری و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش رابطهی بین برخی متغیرهای بنیادی حسابداری و بازده سهام را بررسی و مدلی برای پیشبینی ارائه کرده است.دادههای پژوهش ترکیبی از متغیرهای مالی و غیر مالی 51 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در خلال 5 سال(60 ماه)اخیر میباشد.متغیرهای پژوهش در بر گیرندهی تغییرات در سودآوری، داراییها و نوع گزارش حسابرس مستقل میباشد(روی هم نه متغیر.) تغییر در هریک از متغیرهای گزینشی برای هر شرکت در هر سال به علایم خوب(بد)طبقهبندی و امتیاز یک(صفر)به آنها اختصاص یافته است.مجموعهی امتیاز اکتسابی هر شرکت(بیشتر از 9 امتیاز)وضعیت قوت شرکت را نشان میدهد.این مجموعه در مدل پژوهش امتیاز مالی نامیده شده است.نتیجهی پژوهش نشان داد که تغییر در سودآوری، جمع داراییها و نوع گزارش حسابرس با بازده غیر عادی سهام رابطهی معنیداری دارد.سه متغیر یاد شده 48 درصد تغیرات در بازده غیر عادی را توضیح میدهند.همچنین به منظور بهبود مدل ارایه شده، اثر تورم در سالهای انتخابی نشان داد که در دورههای مالی با تورم بالا، ضریب تعدیل شده همبستگی از 48 درصد به 59 درصد افزایش یافت، ولی در دورههای مالی با تورم پایین، میزان همبستگی تغییر با اهمیتی نکرد.
"
حسابداری مدیریت در صنعت بانکداری
منبع:
حسابدار ۱۳۸۵ شماره ۱۷۷
حوزههای تخصصی:
روش های اندازه گیری سرمایه فکری و ارزش افزوده اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ابتدا سرمایه فکری شرکتهای پدیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به سه روش مختلف محاسبه شده است. سپس تاثیر هر کدام از ارزش های محاسبه شده را بر ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و نسبت قیمت هر سهم به درآمد هر سهم( P/E) بررسی شد. روش مد نظر جهت اندازه گیری سرمایه فکری: مدل ارزش ناملموس محاسبه شده (CVI)، مدل متعارف (IC) و مدل ضریب ارزش افزوده فکری – پولیک (AVIC) می باشد. نمونه شامل ۱۱۱ شرکت برای یک دوره ۶ ساله، طی سالهای ۱۳۹۱ – ۱۳۸۶ به روش رگرسیون پانل دیتا از طریق صفحه گسترده EXCEL و نرم افزار SPSS و Eviews8 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش حاکی از رابطه معنا دار و مثبت IC با ارزش افزوده اقتصادی بود. ولی رابطه IC و قیمت به درآمد هر سهم رد شد. فرضیه دوم، فقط در رابطه با، تاثیر CVI و ارزش افزوده اقتصادی تایید شد، و پذیرش فرضیه سوم (رابطه ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری (AVIC) و ضریب ارزش افزوده سرمایه مادی و فیزیکی با ارزش افزوده اقتصادی)، و همچنین تاثیر معنا دار و مثبتی بین ضریب ارزش افزوده سرمایه ساختاری و شاخص نسبت قیمت به سود هر سهم وجود دارد.
درجستجوی تئوری حسابداری مدیریت
منبع:
حسابرس ۱۳۸۶ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
اثر سیاست پولی در پیدایش حباب قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب قیمتی به معنای افزایش شدید و پیوسته در قیمت دارایی ها است. این پدیده به گونه ای است که افزایش های اولیه قیمت ناشی از عواملی مثل پیش بینی افزایش های آتی قیمت ها موجب جذب خریداران جدید، سفته بازی و از این رو افزایش بیشتر قیمت ها می شود. برای بررسی این موضوع، فرضیة اصلی این تحقیق آن است که آیا افزایش شدید قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران توسط عوامل بنیادی بازار تعیین می شود یا سفته بازی عوامل بازار نیز در تعیین قیمت نقش دارند؟ به منظور بررسی رابطه ی بین سیاست پولی و قیمت های سهام، مکانیزم انتقال براساس مدل خطی شده ی انتظارات عقلایی با فرض رفتار پیش نگر درقیمت سهام در چارچوب مکتب کینزی جدید درنظر گرفته شده است. بررسی های تجربی این موضوع بااستفاده ازروش متغیرهای ابزاری GMM و به-کارگیری داده های آماری در بازه ی زمانی فروردین 1379 تا اسفند 1388، نشان می دهند که نرخ بهره ی حقیقی اثر منفی و تولید اثر مثبت اما ضعیف بر بازدهی حقیقی سهام دارند. همچنین بازدهی های دوره های گذشته، بازخوردی مثبت بر قیمت های جاری سهام دارند که این امر دلالت بر وجود رفتارهای سفته بازی و انحراف قیمت ها از ارزش ذاتی خود دارد.
بررسی تأثیر سازهها و متغیرهای تأخیری بر ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئوری ساختار سرمایه دو مدل رقیب را برای تصمیم گیری های تأمین مالی شرکت های سهامی ارائه می دهد؛ مدل توازی و مدل ترجیحی. در مدل توازی، شرکت ها اهرم بهینه را با برقراری توازن میان منافع و هزینه های بدهی ها شناسایی می کنند. اما در مدل ترجیحی، شرکت ها تأمین مالی را ابتدا با سود انباشته، سپس با بدهی ها و در نهایت با اوراق سهام انجام می دهند. تحقیقات تجربی نتایج متناقضی را در مورد چگونگی انتخاب ساختار سرمایه برای شرکت ها ارائه می دهد. در این راستا، این تحقیق در پی بررسی تأثیر عوامل مؤثر و اطلاعات تأخیری بر تغییرات اهرم مالی شرکت ها می باشد. برای این منظور، داده های مورد نیاز این تحقیق از 164 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1379 الی 1383 جمع آوری گردید. با به کار گیری مدل رگرسیون داده های تابلویی، نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین سودآوری، بازده سهام، کسری مالی و نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری دارایی های شرکت با ساختار سرمایه رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه در مورد سودآوری از قوت بالایی برخوردار بوده و پایداری تأثیر آن بر اهرم بازار تا دو سال ادامه می یابد. همچنین در مورد کسری مالی نیز، تأثیر آن بر اهرم دفتری تا دو سال ادامه می یابد. تأثیر بازده سهام بر اهرم دفتری تا یک سال پایدار می باشد. اما نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری دارایی های شرکت تنها متغیری می باشد که دارای تأثیر کوتاه مدت هم بر اهرم بازار و هم بر اهرم دفتری می باشد و تأثیر آن بر دوره های دیگر تسری پیدا نمی کند.
بررسی تاثیر اهرم مالی بر سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی و تبیین ارتباط بین اهرم و سرمایه گذاری تئوری های مختلفی وجود دارد و مقالات تجربی متعددی به بررسی این ارتباط و عوامل مؤثر بر آن پرداخته اند. در این مقاله، رابطه اهرم و تصمیمات سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می شود. برای این منظور، دو اندازه از اهرم و سه مدل تجربی استفاده شده اند و سپس قوت مدل های مورد استفاده بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه منفی و معنی دار بین اهرم و سرمایه گذاری برقرار است. همچنین، نتایج نشان می دهند که ارتباط اهرم-سرمایه گذاری برای شرکت هایی با فرصت رشد کمتر، قویتر از شرکت هایی با فرصت رشد بیشتر است. در نهایت، قوت برآورد ها آزمون شده است. برای این منظور، متغیرها با استفاده از متوسط صنعت تعدیل شده اند. نتایج استفاده از رویکرد تعدیل متغیرها بر اساس متوسط صنعت مشابه نتایج قبلی به دست آمده بود.
بررسی نقش اطلاعات حسابداری در بودجه و بودجه ریزی
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف این پژوهش، بررسی نقش اطلاعات حسابداری در بودجه و بودجه ریزی است. بدین منظور، 150 نفر به شکل تصادفی هدفمند از بین کارشناسان دستگاه های اجرایی اصفهان که هر کدام به نوعی در حسابرسی، بودجه ریزی و حسابداری سابقه علمی و تجربی دارند انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و روایی محتوایی تایید شده از طریق پیش-آزمون و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 92 درصد می باشد. به منظور تایید یا رد فرضیه های تحقیق از روش آماری ناپارامتریک دوجمله ای و برای رتبه بندی مهمترین دلایل عدم استفاده موثر از اطلاعات حسابداری در بودجه ریزی، از تحلیل واریانس فریدمن، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری آزمون داده ها نشان می دهد که اطلاعات حسابداری نقش موثری در بودجه ریزی نداشته و چانه زنی سیاسی و نقش پنهان آن در بودجه ریزی، احکام تکلیفی مندرج در اسناد بالادستی و بودجه ریزی به روش افزایشی باعث عدم نیاز به استفاده از اطلاعات حسابداری در بودجه ریزی می گردد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که چانه زنی سیاسی و نقش پنهان آن در بودجه ریزی، از رتبه بالاتری در بین دلایل عدم استفاده از اطلاعات حسابدرای در بودجه ریزی دارد.
بررسی ارتباط بین محتوای اطلاعاتی اجزای اصلی صورت گردش وجه نقد با بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"اطلاعات مالى، اساس ارزشیابى را در بورس اوراق بهادار تشکیل مىدهد.صورتهاى مالى، در بردارنده اطلاعات بسیار مهمى است که سهامداران در تصمیمگیرىهاى مربوط به سرمایهگذارى در سهام، از آن استفاده مىکنند.با توجه به اینکه وجه نقد در اغلب روشهاى تصمیمگیرى به کار مىرود، پس مطالعه پیوند بین محتواى اطلاعاتى گردش وجوه نقد و بازده سهام از اهمیت ویژهاى برخوردار است.
چنانچه تغییر در قیمت و بازده سهام، نشان دهنده اطلاعات ناشى از گردشهاى نقدى باشد، پس روشن است که هرگونه تغییر در بازده سهام را مىتوان از بررسى ارتباط بین گردشهاى نقدى و بازده سهام استنتاج کرد.فرضیه اصلى، روابط بین تغییرات اجزاى اصلى صورت گردش وجه نقد با تغییرات بازده سهام را مورد رسیدگى قرار مىدهد.فرضیه اصلى خود به سه فرضیه فرعى تقسیم مىشود و به بررسى روابط بین تغییرات گردشهاى نقدى اجزاى صورت گردش وجوه نقد یا تغییرات بازده سهام مىپردازد.
دوره زمانى این تحقیق، مربوط به سالهاى 1375 تا 1379 و جامعه آمارى را شرکتهاى پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل مىدهد که تا سال 1375 در بورس پذیرفته شده باشند.روش جمعآورى اطلاعات نیز کتابخانهاى است و بهطور عمده از صورتهاى مالى شرکتهاى نمونه، سالنامههاى بورس اوراق بهادار و سیستم رایانهاى بورس استفاده شده است.
براى محاسبه بازده سهم و تغییرات متغیرهاى مستقل و وابسته از برنامه اکسل استفاده شده است.جهت آزمونهاى آمارى.برآورد ضرایب و به دست آوردن مقدارهاى لازم براى تجزیه و تحلیلهاى آمارى، از روش رگرسیون و آمارههاى تى و اف و نرمافزار اس.پى.اس.اس بهره گرفته شده است.
آزمون فرضیه نشان مىدهد که فرضیه اصلى در کلیه سالها، به غیر از سال 1379، تأیید نگردیده و یا در سطح ضعیف تایید گردیده است.بررسى اجزاى گردشهاى نقدى نشان مىدهد که دلایل اصلى عدم تایید فرضیات، ناشى از خنثى شده اثرات اجزاء توسط یکدیگر بوده است."
عوامل موثر بر کاربرد سیستم های مدیریت هزینه در صنعت پتروشیمی ایران
حوزههای تخصصی:
دردنیای امروز، حیات بسیاری از صنایع به توانایی آنان در افزایش دقت سیستم مدیریت هزینه وابسته است که بر کاهش هزینه ها یا به تعبیر عام تر اقلام بهای تمام شده به عنوان مولفه ای مهم از عناصر مثلث بقا، در تمام طول فرایند تولید و زنجیره ارزش متمرکز است. در بین صنایع اصلی کشور، صنعت پتروشیمی ایران به عنوان یکی از مهمترین محورهای حرکت به سمت توسعه در کشور مطرح است. مقاله حاضر نتیجه یک کار پژوهشی است که به روش پیمایشی اکتشافی و با چارچوب کلی قیاسی استقرایی تهیه گردیده است، و هدف اصلی آن این است که با دیدی تحلیلی به بررسی عوامل موثر بر استقرار و پیاده سازی مدیریت هزینه در صنعت پتروشیمی ایران بپردازد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روشهای مشاهده، مصاحبه، تهیه پرسش نامه ای پژوهشگر ساخته و با مقیاس لیکرت انجام پذیرفته است. جامعه آماری، مدیران رده عالی و میانی 43 شرکت موجود در صنعت پتروشیمی ایران در نظر گرفته شد که به نحوی از انحا با موضوع مورد پژوهش ارتباط داشته اند. فرضیات پژوهش از طریق آزمون t و با استفاده از نرم افزار Excel مورد آزمون قرارگرفت و یافته های پژوهش حاکی از این است که در سطح اطمینان 95% می توان ادعا نمود که ویژگی صنعت پتروشیمی بر کاربرد سیستم های مدیریت هزینه موثر است.