فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و سنجش تناسب شغلی و رابطه آن با تعهد سازمانی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناسب شغلی (تناسب بین شغل و شاغل) یکی از مباحث بنیادین مدیریت منابع انسانی است، و ثابت شده که وجود این تناسب برای بهره وری نیروی انسانی یک ضرورت سازمانی به منظور است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تناسب شغلی و رابطه آن با تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات به منظور سنجش تعهد سازمانی، پرسشنامه 15 سوالی آلن و می یر و برای سنجش تناسب شغلی پرسشنامه های دانش، مهارت و توانایی شغلی بانک اطلاعات شغلی بین المللی (O*NET) است،که هریک از پرسشنامه ها بطور میانگین شامل 21 سوال می باشد. پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی 0.89 و پایایی پرسشنامه سنجش تناسب شغلی 0.87 به دست آمد. با توجه به اینکه آلفای کرونباخ هر دو پرسشنامه بیش از 0.7 بوده و می توان نتیجه گرفت هر دو پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار بوده اند.
حجم جامعه آماری مورد نظر 150 نفر بوده که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین آنها 80 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و در نهایت 78 پرسشنامه جمع آوری گردید.
به منظور تعیین نرمال بودن داده های از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده و نتایج آزمون نرمال بودن داده ها را تایید نمود. فرضیات تحقیق با انجام آزمون T مستقل آزموده نشده و تاثیر معنی دار و مثبت آن ها به اثبات رسید، به این معنی که کارکنانی دارای تناسب شغلی بوده اند از تعهد سازمانی بیشتری برخوردار بوده اند. نتیجه دیگر این پژوهش حاکی از آن است که فقط حدود 40 درصد از کارکنان شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی از لحاظ شغلی کاملا متناسب بوده و از این لحاظ این شرکت در وضعیت ضعیفی قراردارد
مدل سازی پویای مسائل برون سپاری پروژه های سیستم های اطلاعاتی: مطالعه موردی شرکت خدمات انفورماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایل متعددی برای شکست پروژه های مختلف درون سازمانی وجود دارد که برخی از مهمترین آنها عدم حمایت مدیریت ارشد، مقاومت های شدید درون سازمانی، تغییر شرایط اجرا و مقتضیات سازمانی هستند. پروژه های سیستم های اطلاعاتی نیز در همین قالب، قابل برررسی هستند. به دلیل اهمیت ویژه این پروژه ها و با توجه به تاثیر خاص آنها بر کیفیت و کمیت خروجی سازمان، در این مقاله به دنبال یافتن راه حل هایی هستیم تا احتمال چنین رخدادهایی را در سازمان های ایرانی به حداقل رسانیم. در همین راستا، شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان بزرگترین شرکت فعال در زمینه بانکداری الکترونیکی در ایران جهت مطالعه انتخاب گردیده است. در این پژوهش با استفاده از مدل سازی دینامیکی در قالب روش تحلیل پویایی سیستم، مساله برون سپاری پروژه های سیستم های اطلاعاتی مدل شده و با استفاده از شبیه سازی رفتاری در محیط نرم افزار Vensim، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با آزمون راهکارهای مختلف در محیط شبیه سازی، سیاست ها و راهکارهایی برای بهبود وضعیت پروژه های برون سپاری شده سیستم های اطلاعاتی ارائه گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: آموزش مستمر، طراحی و استقرار نظام های گوناگون مدیریتی از طریق تصویب و اجرای آیین نامه ها و دستورالعمل ها، کمک به بهبود وضعیت مالی پیمانکاران، رسیدن به زبان و فهم مشترک از پروژه میان کارفرما و پیمانکار و دقت در انتخاب پیمانکار. نقطه افتراق این مقاله با مقالات قبلی این حوزه، تمرکز بر شکاف عملکردی و برنامه ریزی برای رفع آن است.
رتبه بندی وانتخاب پروژه های تحقیقاتى تحت محیط فازی تصمیم گیری گروهى از طریق تکنیک تصمیم گیری TOPSIS
حوزههای تخصصی:
رتبه بندى و انتخاب پروژه هاى تحقیقاتى یک وظیفه نسبتآ متداول، دشوار و پیچیده شوراهاى تخصصى و پژوهشى در مراکز تحقیقاتى و دانشگاهى است. پیچیدگى آن از ملاحظه تأثیر بیش از یک معیار بر روى هر پروژه، و مشارکت تصمیم گیرندگان متعدد درفرآیند رتبه بندی و انتخاب پروژه هاى تحقیقاتى بر مبناى معیارهاى متعدد نشأت مى گیرد تصمیم گیرندگان ؛ رجحان هاى خویش درباره میزان اهمیت معیارها و میزان تامین معیارها توسط پروژه هاى تحقیقاتى را بیان مى دارند. قضاوت تصمیم گیرندگان مشتمل بر دانش مبهم، نامعلوم آنها است که از طریق،واژه هاى زبانى بیان مى گردد. تئورى مجموعه فازى انعطاف پذیرى مورد نیاز براى نمایش عدم اطمینان ناشى از فقدان دانش را فراهم می کند و می تواند موضوع عدم اطمینان و نادقیقی واژه ای را اداره کند و برای اداره اطلاعات نادقیق در مسائل تصمیم گیری دنیای واقعی که ارزش معیارها و گزینه ها و ... دقیقاً تعیین نمی شوند ؛ بکار رود . از این رو تحت محیط تصمیم گیری که ارزش معیارها و پروژه های تحقیقاتی به صورت مبهم و نامعلوم بیان شده باشد؛ می توان برای حل مساله رتبه بندی و انتخاب پروژه های تحقیقاتی ؛ از روش های تصمیم گیری با TOPSIS با داده فازی مورد ملاحظه قرار گرفته است . تکنیک تصمیم گیری TPOSIS فازی بر اساس اصلی بنیان گذاشته شده است که بدیل انتخاب شده باید دارای کمترین فاصله از راه حل ایده آل مثبت و بیشترین فاصله از راه حل ایده آل منفی باشد . این اصل در فرآیند تصمیم گیری انسان ؛ یک اصل شهودی و پذیرفتنی است.
مدل بودجه ریزی بر مبنای عملکرد استوار- فازی رویکردی در مدیریت ریسک تخصیص بودجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الزامات قانونی و علمی تغییر ساختار بودجه ریزی در نظام دانشگاهی از برنامه ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری در پی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع، مدل ریاضی که دربرگیرنده ساختار دوگانه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (PBB) در دانشگاه باشد، مشاهده نشد. از اینرو هدف این تحقیق ارائه مدل استوار- فازی RFPBB بوده به نحوی که از یک سو تخصیص بودجه به برنامه ها براساس اهمیت هر برنامه و از سوی دیگر تخصیص بودجه به دانشکده ها بر اساس سرانه دانشجویی مصوب وزارت علوم،تحقیقات و فناوری مورد توجه قرارگیرد. با درنظرگرفتن معیارهای گوناگون در دانشگاه، و با توجه به عدم قطعیت های تصادفی و فازی موجود در تعیین پارامترهای مسأله، دو سناریوی مورد بررسی قرار گرفت. سناریوی اول مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه قطعی و سناریوی دوم مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه فازی درنظرگرفته شد. در این مدل به منظور تعیین ضریب اهمیت هرگروه آموزشی جهت تخصیص بودجه به آن از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مدل پایه CCR نهاده گرا استفاده شد. همچنین وزن آرمان ها و میزان اهمیت هر برنامه براساس مقایسات زوجی توسط خبرگان تعیین گردید. این مدل ریاضی استوار- فازی دارای 5 آرمان، 1142 محدودیت و 994 متغیر تصمیم است.
نتایج ارائه شده در دو سطح کلان و عملیاتی و همچنین شبیه سازی مدل قطعی و استوار- فازی، نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی، در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله و همچنین مدیریت سطح ریسک تصمیم دارد.
روش پوششی برای مسیریابی بهینه قطار سبک شهری(LRT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت حجم زیاد سفرها و اهمیت روزافزون ارزش وقت مسافران در سفرهای درون شهری، طراحی سیستمهای کارآمد برای حمل و نقل درون شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این میان نیاز به سیستمهای جدید و کارآ برای حمل و نقل در شهرهای بزرگ امری قطعی است. یک گزینه کارآمد برای سیستم حمل و نقل عمومی در شهرهای بزرگ، سیستم قطار سبک شهری(LRT) است. یکی از مباحث مهم مربوط به این گونه سیستمها، مسأله طراحی شبکه و مسیریابی خطوط در این سیستم است. به طور کلی به علت بزرگی ابعاد و پیچیدگی ساختار، یک روش تحلیلی برای حل مسأله مسیریابیِ خطوط حمل و نقل سریع شهری وجود ندارد. در این تحقیق سعی شدهاست که به مسأله مسیریابی خطوط حمل و نقل سریع شهری از دیدگاه بهینهسازی نگریسته شود و با استفاده از روش پوشش سطح مورد مطالعه، مدل مناسب علمی برای حل بهینه مسألة طراحی شبکه خطوط قطار شهری ارایه شود.
الگویی برای همسویی راهبرد عملیات و راهبرد کسب و کار در سازمانهای تولیدی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد در سه سطح کلان شرکت، واحدهای کسب وکاروبخش های وظیفه ای تعریف می شود. چگونگی همسویی این سه سطح برای موفقیت سازمانها اهمیت دارد. یکی ازواحدهای وظیفه ای که مسئولیت تولید محصولات رابه عهده دارد عملیات است.حال سؤال آن است که همسویی راهبرد عملیات با راهبردی کسب وکار راچگونه می توان ایجاد کرد. بدین منظورالگویی ارایه می شود که باآن به چگونگی انجام همسویی پاسخ داده شود. الگو ازسازه های راهبرد کسب وکار، ابعاد رقابتی وحوزه های تصمیمات راهبردی عملیات تشکیل شده است. برای تبیین الگو ابتدا این سؤال مطرح است که باتوجه به نوع راهبرد کسب وکار کدام بعد رقابتی انتخاب میشود و سپس براساس بعدرقابتی منتخب راهبردهای عملیات مناسب کدامند. برای پاسخ به این سؤالات 160 شرکت در صنایع غذایی و شیمیایی انتخاب و مورد تحقیق قرارگرفته اند. تحقیق از منظر هدف، کاربردی است. برای تحلیل داده ها نیز، ابتدابا روش توصیفی-پیمایشی، نوع راهبرد کسب وکار، بعد رقابتی و راهبرد عملیات مورد استفاده هر شرکت در نمونه آماری مشخص گردید. سپس با استفاده از روش توصیفی- همبستگی، ارتباط بین آنها مشخص شد تا مدل عملیاتی همسویی به دست آید. برای به دست آوردن روابط همسویی، مراحلی تدوین شده که برآن اساس برای هر شرکت یک کد و بر اساس مشابهت کدها 25گونه همسویی مشخص شد. نتایج بیانگر آن است که عملکرد شرکتها با توجه به گونه همسویی راهبرد آنها متفاوت می باشد .به عبارت دیگر همسویی در بین شرکتهای موفق وناموفق به شکل معناداری متفاوت است. از25 گونه همسویی با در نظر گرفتن عملکرد، هفت گونه همسویی مناسب تشخیص داده شد و از آنها برای تبیین الگوی عملیاتی همسویی استفاده شد. نتایج همچنین از رویکرد مصالحه درابعاد رقابتی حمایت می کند
اندازه گیری کارایی نسبی و رتبه بندی شرکت ها و سازمان ها با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری، مبنای ارزیابی می باشد و آنچه را که نتوان ارزیابی کرد، نمی توان به درستی مدیریت نمود. لذا وجود الگویی علمی برای ارزیابی عملکرد شرکت ها جهت اعمال مدیریت صحیح و مؤثر ضروری می باشد تا بتوان به واسطه آن میزان تلاش و نتایج حاصل از کارکرد این شرکت ها را به طور مستمر مورد سنجش قرار داد، در این تحقیق ابتدا میزان کارایی نسبی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادرار تهران با استفاده از مدل های ریاضی تحلیل پوششی داده ها ارزیابی شده و سپس با استفاده از روش سوپر کارا (اندرسون وپترسون) به رتبه بندی شرکت های فوق می پردازیم. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شرکت های فعال صنایع فلزات اساسی و استخراج کانه های فلزی می باشند، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که از مجموع 25 شرکت های فعال در صنایع فلزات اساسی 5 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس ثابت و 10 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس متغیر میباشد و همچنین از مجموع 5 شرکت های فعال در صنعت استخراج کانه های فلزی 2 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس ثابت و 3 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس متغیر میباشد
شناسایی عوامل موثر در ارزیابی و انتخاب شیوه مطلوب انتقال تکنولوژی در شرکت گاز تهران بزرگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تأثیرآموزش ایمنی مبتنی بر فرآیندهای الگوی پرسید - پروسید بر ارتقاء و تداوم رفتارهای ایمن کارگران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: الگوی برنامه ریزی پرسید- پروسید دارای ویژگیهای خاص و جامع است که در برنامه های ایمنی و بهداشت در مراکز کاری، برای حل مشکلات رفتاری مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از این مقاله، تعیین تأثیر آموزش ایمنی بر اساس فرآیندهای الگوی پرسید - پروسید بر ارتقاء و تداوم رفتارهای ایمن کارگران مجتمع پتروشیمی رازی ماهشهر است
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه تجربی از نوع تصادفی شاهد دار است که روی182 نفر از کارگران شرکتهای پیمانکاری مجتمع پتروشیمی رازی ماهشهر انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار بود که اعتبار علمی آن به روش روایی صوری و محتوا، و پایایی آنها با روش های آزمون- آزمون مجدد و همسانی درونی (آلفای کرونباخ) تعیین گردید. ارزیابی بعد از مداخله در دو مرحله، یک و شش ماه بعد انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده قبل و بعد از مداخله آموزشی با استفاده از نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
نتایج: یک ماه پس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات رفتارهای ایمن گروه آزمون به طور معنی داری افزایش پیدا کرد در صورتی که این تغییرات در گروه شاهد معنی دار نبود . همچنین نتایج نشان داد که شش ماه پس از مداخله آموزشی، افزایش میانگین نمرات رفتارهای ایمن در گروه آزمون دارای تداوم معنی دار بوده است
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، تأثیرکاربرد الگوی پرسید پروسید بر ارتقاء و تداوم رفتارهای ایمن کارگران مجتمع پتروشیمی رازی ماهشهر، مثبت و قابل قبول می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود از این الگوی آموزشی برای افزایش رفتارهای ایمن در صنایع مشابه مورد استفاده قرار گیرد
واژه های کلیدی: آموزش ایمنی، ارتقاء رفتار ایمن، تداوم رفتارهای ایمن، الگوی پرسید پروسید، کارگران پتروشیم
شناسائی خانوداده قطعات گلوگاهی در سیستم تولید سلولی
حوزههای تخصصی:
ارایش ماتریس ماشین - قطعه در طراحی سیستم های تولید سلولی (CMS) و سیستم های تولیدی انعطاف پذیر نکته ای بسیار مهم بحساب می آید. نتیجه ی این آرایش ایجاد مزیت های متعدد در سیستم های تولیدی است. از میان روش های گوناگونی که برای استفاده در آرایش سلولی ماشینها وجود دارد، روش ضریب تشابهی (SCM) بکرات مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از (CMS) باعث آرایش مجدد ماشینها و قعطات مربوط ضروری می شود که از این راه خانواده قطعات شکل داده می شوند،...
مزایای کایزن و کایزن سریع
حوزههای تخصصی:
کاربرد روش های پرامتی در تصمیم گیری های پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهکار گیری فرایند داده کاوی برای پیش بینی الگوهای رویگردانی مشتری در بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پارادایم بازاریابی دانش محور، تقاضا برای پیوستن داده کاوی به فرایندهای تجاری کسب و کار بهویژه در حوزه های مختلف مدیریت روابط با مشتری را به دنبال داشته است. یکی از حوزه های جدید و مورد اقبال در این زمینه،"" مدیریت رویگردانی مشتری"" می باشد. با اعمال فرایند داده کاوی در مقام یکی از فناوریهای مدیریت دانش، می توان طی کاوش در پایگاههای داده حجیمی از تعاملات ثبت شده سازمان با مشتریان که منعکس کننده تمایلات و رفتارهای واقعی آنان است به استخراج الگوهایی برای پیش بینی رفتار رویگردانی مشتری نائل آمد و مدیران را در اخذ تصمیمات لازم برای حفظ این مشتریان و کاهش روند ریزش آنان یاری داد. پژوهش حاضر با هدف تبیین قابلیتهای داده کاوی در مدیریت رویگردانی مشتری، و با بهره گیری از متدولوژی استاندارد داده کاوی CRISP-DM، به کاوش در پایگاههای داده یکی از شرکتهای سهامی عام بیمه ای در رشته بیمه آتش سوزی پرداخته است. نتایج نشان می دهد کانال جذب مشتری عامل اصلی پیش بینی کننده رویگردانی یا ماندگاری مشتری در شرکت بوده و در مراتب بعد سابقه خرید و کاربری مکان بیمه شده به عنوان عوامل پیشبینی کننده رویگردانی قرار می گیرند.
مدلی برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری درشرکتهای خودروسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پویای تجارت جهانی ضروری می سازد که زنجیره های تامین قابلیت انطباق با تغییر را داشته باشند. همچنین پیچیدگی محیط کسب و کار وافزایش رقابت در صنایع مختلف، سبب ناپایداری وبی ثباتی عوامل رقابت پذیری شده است.ایجاد و تداوم رقابت پذیری ،مستلزم برخورداری از شایستگی هایی است که با تکیه بر توانمندی های سازمان برای مشتریان ارزش ایجاد کند.در این تحقیق مدلی برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری درشرکتهای خودروسازی ایران ارائه می شود که انتظار میرود با بکارگیری آن، شرکتهای خودروساز علاوه بردستیابی به روشی موثربرای مدیریت حوادث ،امکان رقابت پذیری هم کسب نمایند.برای این منظورابتدابامطالعه گسترده درادبیات موجود،چارچوب مفهومی اولیه برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری استخراج گردید.درادامه، بابهره گیری ازنظر خبرگان (روش دلفی)، مصاحبه وانجام پیمایش، مدل تحقیق مطابق با شرایط صنعت خودروکشورشکل گرفت ونهایی شد. نتایج تحقیق گویای آن است که شرکتهای خودروسازی کشور باایجادیا تقویت توانمندی هایی نظیرانعطاف پذیری درمنبع یابی،اثربخشی،امنیت،انعطاف پذیری در اجرای سفارش،قابلیت انطباق وهمکاری می توانند قابلیت ارتجاعی لازم جهت مقابله با مهمترین نقاط آسیب پذیر صنعت خودرومانند: نوسانات نرخ ارزوقیمت ها، تحریم های بین المللی، ضعف دردانش فنی،پایین بودن سطح کیفی محصولات و خدمات پس ازفروش ضعیف رادرخودایجاد وعلاوه برآن با بهره گیری ازفرصت های پیش آمده،امکان رقابت پذیری نیزکسب نمایند
رتبه بندی کارمندان و انتخاب سرپرستان با رویکرد ترکیبی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) و تاپسیس فازی(FTOPSIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نیروی انسانی لایق و شایسته، عامل کلیدی موفقیت برای یک سازمان تولیدی و صنعتی است. هدف این مطالعه، ارائه یک رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی برای ارزیابی گزینه ها در ارتباط با ترجیحات تصمیم گیرندگان است. دو روش تصمیم گیری چند معیاره برای حل مساله تصمیم گیری چند معیاره انتخاب کارمندان در شرکت فولاد غدیر ایرانیان پیشنهاد شده است: فرایند تحلیل سلسله مرتبی فازی ( FAHP ) و تاپسیس فازی ( FTOPSIS )؛ که اولی برای تعیین اوزان نسبی شاخص های مورد استفاده در انتخاب کارمندان (مؤلفه های اصلی و فرعی) و دومی برای رتبه بندی گزینه ها (کارمند) بکار برده شده است. زمانی که ارزیابی در برخی جنبه ها مبهم و غیر دقیق می باشد، رویکردهای تصمیم گیری چند معیاره فازی، راه حلی ترجیحی و مناسب است. در پایان مقاله نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده ارائه شده است.
ارزیابی عملکرد شرکتهای تولیدی
منبع:
حسابدار ۱۳۷۷ شماره ۱۲۸
حوزههای تخصصی:
رویکرد ریاضی به فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP
حوزههای تخصصی:
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP یکی از تکنیک های معتبر و قوی تصمیم گیری چند معیاره می باشد. در این مقاله رویکرد ریاضی به AHP مورد بحث قرار می گیرد. در سال 1997 یک محقق بنام جاناتان بارزیلای مدل AHP را فاقد چارچوب صحیح ریاضی برای تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی در تصمیم گیری دانست.
ترسیم مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری(مورد مطالعه : معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در طراحی مدل مفهومی بهره وری کارکنان درحوزه معاونت طرح و برنامهی دانشگاه فردوسی مشهد اجراگردید،روش تحقیق توصیفی ازنوع پیمایشی است. در این تحقیق برای شناسایی و سطح بندی ابعاد و شاخصها از دو جامعه آماری استفاده شده است. جامعه آماری اول ، متشکل از کلیه مدیران دانشگاه می باشد که به منظورشناسایی ابعاد و شاخص های بهره وری کارکنان دانشگاه انتخاب شده است و جامعه آماری دوم متشکل از کلیه مدیران معاونت طرح و برنامه میباشد که به منظورسطحبندی ابعاد و ترسیم مدل بهره وری کارکنان دراین معاونت انتخاب گردیده است.اطلاعات میدانی تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری گردیدکه روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای شناسایی ابعاد و شاخصها از روش دلفی و برای تعیین نوع و شدت رابطه معنی داری بین متغیرها از روشهای آماری ضریب همبستگی استفاده شده است. سطح بندی ابعاد و ترسیم مدل بهرهوری کارکنان با استفاده ازفناوری مدلسازی ساختا ری تفسیری انجام گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه ترکیب عوامل بهرهوری کارکنان دانشگاه شامل 7 بعد و 59 شاخص است و مدل مفهومی بهره وری کارکنان در معاونت طرح و برنامه دارای دو سطح می باشد. در سطح اول مدل به ترتیب ابعاد: ارتباط مدیران و کارکنان، عوامل انگیزشی ، فرهنگ سازمانی، محیط کار، فناوری قرار دارد و در سطح دوم ابعاد :کیفیت نیروی کارو عوامل فردی قرار دارد که این ابعاد همانند سنگ زیربنای مدل عمل می نمایند. بنابراین لازم است بهره وری کارکنان با ابعاد مذکور شروع شود تا زمینه برای بهره ور شدن سایر ابعاد درسطح بالاتر فراهم گردد.