فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی آموزشی به عنوان دومین فرآیند از فرآیندهای آموزش در سازمانها ، نقش بسزایی در اجرای آموزش اثربخش دارد . مدیران آموزش در بنگاههای اقتصادی و سازمانها بدنبال این هستند که چگونه دورههای آموزشی مشخص شده در فرآیند اول (نیازسنجی آموزشی) را به نحو احسن به اجرا گذارند تا بیشترین بهرهوری را از اجرای دورههای آموزشی کسب نمایند . برنامه ریزی آموزشی Training ، Educational کاملات متفاوت است . در این مقاله برنامهریزی آموزشی و مؤلفههای آن از دیدگاه Training مورد بررسی قرار گرفته و سپس با دیدگاه استاندارد (ISO 10015) مقایسه میشود...
فرآیند معرفت پذیری
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی کارکرد های منابع انسانی دانشگاه با کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
کارکردهای مدیریت منابع انسانی طی دو دهه ی گذشته با یک سری دگرگونی های اساسی همراه بوده است. انتظار می رود بر مبنای رویکردی راهبردی ونظام مند‘ این نوع مدیریت بهترین استفاده از منابع انسانی را برای نیل به اهداف اصلی سازمان در کانون توجه خود قرار دهد. براین اساس‘ هر سازمان اثر بخشی تلاش می کند کارکردهای سنتی مدیریت کارکنان را‘ در یک چارچوب نظام مند و جامع‘ بازآفرینی نماید و به وظایف اساسی که باید در حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شود‘ در راستای راسالت و اهداف سازمان‘ توجه نماید. بررسی ها نشان می دهد که شکاف عمیقی میان آن چه از منابع انسانی دانشگاه در عصر دانش و دانش گران انتظار می رود با آن چه در عمل مورد توجه قرار می گیرد‘ وجود دارد. این مقاله‘ به استناد پژوهشی که در جامعه ی آماری دانشگاه تهران انجام شده است‘ تلاش می کند بر پایه ی مبانی نظری و تحقیقات تجربی گذشته و با توجه به رویکرد تطبیقی و راهبردی‘ وضعیت کارکردهای منابع انسانی دانشگاه را مورد بررسی قرار دهد و شناختی علمی از اختلالات‘ بی رویه گی ها و ناترازمندی های مربوط به فرآیندهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه ارایه نماید.
بررسی مقایسه ای عملکرد مدیر درون سازمانی و مدیر برون سازمانی
حوزههای تخصصی:
مدیران از جهت نحوه انتخاب و انتصاب آنان توسط مدیران رده بالا به 4 دسته تقسیم می شوند: 1- درون سازمانی 2- برون سازمانی 3- مافوق سازمانی 4- مادون سازمانی
بررسی رابطه بین تئوری هوش هیجانی وتئوری های رهبری
حوزههای تخصصی:
امروزه علم، به قدرت و نفوذ هیجانات در حیات ذهنی انسان پی برده است و در حال کشف و تبیین جایگاه هیجانات واحساسات در فعالیت ها، رفتارها ، حرکات و سکنات انسانی است. در حوزه ی مطالعات هوش، سیر مطالعات از هوش منطقی که برپایه ی شناخت استوار است، به سمت هوش هیجانی حرکت کرده است. هوش هیجانی، موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانات و احساسات در توانمندی های انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبرانی اثربخش هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایت مندی و تعهدکارکنان محقق می سازند و رویکردشان به کنترل از نوع خود کنترلی مبتنی بر خودآگاهی است. این مقاله برای بررسی رابطه بین تئوری هوش هیجانی و تئوری های رهبری ، مروری برپژوهش در مورد هوش هیجانی و اهمیت آن برای رهبری دارد.
تاثیر استراتژی های سازمان های غیردولتی در ایجاد و ارتقا سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سازمان ها برای رسیدن به اهدافشان با توجه به شرایط محیطی ازجمله فرصت ها، تهدیدها و نقاط ضعف و قوت خویش، استراتژی هایی را اتخاذ می کنند که سازمان های غیردولتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی استراتژی های سازمان های غیردولتی در جهت رشد و توسعه سرمایه اجتماعی پرداخته است.روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی ـ پیمایشی می باشد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از طریق 196 نفر از مدیران ارشد سازمان های غیردولتی در شهر تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای گردآوری شده است. بدین منظور پرسشنامه ای در رابطه با این دو متغیر طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی آن در میان جامعه نمونه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از تکنیک های همبستگی شامل: کلموگروف، اسپیرمن، تاوکندال بی، دی سامرز و برای تعیین اولویت بندی عوامل موثر شناخته شده از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که به کارگیری استراتژی های نهادهای غیردولتی، موجب ایجاد و ارتقا سرمایه اجتماعی در سازمان ها خواهد شد.نتیجه گیری: سازمان های غیردولتی و نفوذ قابل توجه آنها در جامعه موجب افزایش سرمایه اجتماعی می گردد و می توانند شرکای نوپای دولت در عرصه های خدمات بشر دوستانه و عام المنفعه محسوب گردند.
بهره های هوش معنوی برای فرد و سازمان
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۲۱۵
حوزههای تخصصی:
پارادیمهای تئوریک تبیینکننده شکلگیری ارتباطات بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ارتباطات بین سازمانی از دیر باز و در قالبهای متفاوت مطرح بوده و در حال حاضر به واسطه رقابت روزافزون از یک سو و پیشرفت و گسترش چشمگیر فنآوریهای نوین در زمینههای تولید، بازاریابی، اطلاعات از سویی دیگر بیش از پیش برجسته گردیده است. امروزه کارکردهای مختلف سازمانها به گونهای با یکدیگر پیوند خورده که تداوم حیات آنها را به صورت جدی تحت تاثیر قرار داده است به گونهای که سازمانها در برقراری ارتباطات از اشکال گوناگون نظیر سرمایهگذاری مشترک, شبکه,کنسرسیوم, اتحاد, اتحادیه بازرگانی و هیات مدیره مشترک استفاده میکنند. در این خصوص شکلگیری صحیح ارتباطات بین سازمانی مزیتهای فراوان و شکلگیری نادرست آنها، معایب قابل توجهی به دنبال دارد. شناخت مبانی نظری گزینههای مختلف ارتباطات بین سازمانی میتواند بسیار سودمند باشد. در این راستا شش پارادایم اصلی تئوریک ، که هر یک از زاویهای تبیین و ریشه در حوزههای مختلف علوم دارند، ارائه شده که این امر دلالت بر ماهیت چند بعدی موضوع دارد. این پارادایمها عبارتند از هزینههای اقتصادی مبادله، وابستگی منابع، اتحاد استراتژیک، تئوری ذینفعان، تئوری یادگیری و تئوری نهادینه شدن. در این مقاله پارادایمهای مزبور تشریح و نقاط قوت و ضعف هر یک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که هیچیک از تئوریها در تبیین کلیه اشکال ارتباطات بین سازمانی موفق نمیباشد بلکه تلفیق آنها تطابق بیشتری با واقعیت دارد.
مدلسازی شایستگی های منابع انسانی بر اساس آموزه های نهج البلاغه (مطالعه موردی؛ سنخیت سنجی شایستگی های منابع انسانی در دانشگاه امام صادق(ع))
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروزه در حوزه مدیریت، خصوصا مدیریت منابع انسانی بصورت چشمگیری بکار گرفته می شود، مفهوم شایستگی و شایسته سالاری می باشد. در واقع همان گونه که وی.ای.کامپرفرم مطرح می کند، مدلهای شایستگی می تواند به عنوان شیوه ای برای یکپارچه کردن اقدامهای مختلف منابع انسانی به کار رود. این بدین معناست که می توان هر یک از زیر سیستم های مدیریت منابع انسانی را بر اساس شایستگی طراحی کرد و در واقع شایستگی، هسته مرکزی تمامی فعالیت های منابع انسانی سازمان است. این شایستگی موجب به وجود آمدن پارادایمی در ادبیات مدیریت منابع انسانی شده، که به مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی معروف است. در این پژوهش با توجه به پرسش اساسی آن «مدل مفهومی شایستگی منابع انسانی در نهج البلاغه کدام است؟ » سعی می شود با مطالعه دقیق و جامع کتاب شریف نهج البلاغه با استفاده از تکنیک روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و روش تحقیق کمی مدلسازی ساختاری تفسیری و تکمیل پرسش نامه توسط 40 تن از نخبگان و متخصصان حوزه مدیریت و نهج البلاغه، ضمن استخراج 332 کد از متن نهج البلاغه، چهل و هشت مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده با عناوین( خدا مجوری، عدالت محوری، معرفت، درایت، قوت و سلامت)، شایستگی های منابع انسانی مدل سازی شود و همچنین در نهایت در راستای تست مدل، مولفه های نیروی انسانی دانشگاه امام صادق(ع) با مولفه های شایستگی منابع انسانی استخراج شده سنخیت سنجی و مدل رادار آن ارائه شود.
مدل های نوین ارزیابی عملکرد سازمانی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۷۱
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر مدیریت عملکرد سازمانی به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینه های تحقیقاتی و هم در زمینه های کاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است . لذا در این مقاله پس از تعریف ارزیابی عملکرد سازمانی و دلایل آن برخی چارچوبها و متدهای نوین در این زمینه را معرفی کرده و نقاط قوت و ضعف هر یک را بیان خواهیم کرد .
نقش مشارکت کارکنان در توانمندسازی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی افراد، مشارکت را راه حل همه مشکلات می دانند و عده ای دیگر بر آن خرده می.گیرند. با نگاهی به نتایج و دستاوردهای مشارکت می توان گفت، مشارکت افزایش توانمندی و احساس تعلق و تعهد سازمانی کارکنان را فراهم می آورد و آنان را در راستای رساندن سازمان به هدفهای عالی یاری می کند. در این نوشتار تلاش می شود با استفاده از دیدگاه صاحبنظران و متخصصان حوزه مدیریت به نقش مشارکت کارکنان در امور مربوط به سازمان اشاره شود و تأثیر آن در روابط مدیران و کارکنان و تغییراتی مورد بررسی قرار گیرد که در کارآیی آنان حاصل می شود. البته به رغم مزایا و برخورداریهای مثبت ناشی از مشارکت کارکنان در امور سازمان، دشواریها و مشکلاتی را نیز به همراه دارد که پرداختن به آنها مدیریت را در رسیدن به هدفهای سازمانی و حل مشکلات کمک می کند. توجه به نقاط قوت و ضعف این مسئله در زمانی که تغییر و تحول در جهان امروزی، اجتناب ناپذیر شده است، موجب رشد و توسعه سازمان خواهد شد.
هوش عاطفی و رهبری تحول گرا
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۵
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول گرا به عنوان یکی از پارادایم های رهبری در روان شناسی سازمانی است که مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است. رهبری تحول گرا، (Transformational Leadership) رضایت زیر دستان(پیروان) و اعتماد آنان به رهبری و به علاوه تعهد عاطفی آنان را افزایش می دهد. رهبرانی که رفتارهای تحول گرا از خود نشان می دهند مجموعه ای از نتایج مثبت در سازمان ایجاد می کنند. زمانی که پیروان، به رهبرشان، اعتماد و اطمینان داشته، همگام با رسالت سازمان باشند، قادر خواهند بود به سطوح استثنایی عملکرد برسند. هدف این مقاله بررسی ارتباط میان هوش عاطفی (هیجانی) و رهبری تحول گرا است. همچنین ضمن اشاره به مفاهیم رهبری تحول گرا و تعامل گرا و مقایسه آنها، رابطه بین هوش عاطفی و رهبری تحول گرا، مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق از نوع توصیفی است و در آن برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. این مقاله نشان می دهد که هوش عاطفی پیش نیازی برای رهبری موفق است.
زمانبندی دو هدفه شیفت کاری و گردش شغلی کارکنان چند مهارته با رویکرد مهندسی عوامل انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه یک رویکرد بهینه یابی برای مسأله دو هدفه زمانبندی شیفت کاری و گردش شغلی بمنظور بهرهبرداری از عملکرد بهینه کارکنان می باشد. در این مقاله مسأله زمانبندی شیفت کاری و گردش شغلی کارکنان بصورت همزمان با اهداف کمینه سازی هزینه های نیروی کار و بیشینه سازی تعداد گردش شغلی کارکنان بررسی شده است. همچنین عوامل خستگی، یادگیری و فراموشی نیروی انسانی نیز به عنوان مفاهیم مهم و تأثیر گذار بر عملکرد نیروی کار نیز مدلسازی ریاضی شده است. مدل ارائه شده از نوع عدد صحیح مختلط و غیر خطی بوده و برای حل مدل ریاضی و ترسیم مرز پارتو از الگوریتم ترکیبی ژنتیک و روش ε-محدودیت استفاده شد. مقایسه کارایی الگوریتم ژنتیک نسبت به روشهای دقیق حل مسأله نشان داد که کارایی الگوریتم از ابعاد مدت زمان محاسباتی و کیفیت راه حل نسبت به نرم افزار LINGO بهتر می باشد. برای تعیین رابطه بین اهداف مسأله زمانبندی-گردش شغلی، مجموعه مسائل مختلف با پارامترهای متفاوت با استفاده از الگوریتم ارائه شده حل شد. تحلیل مجموعه جوابهای بهینه مرز پارتو برای مسائل ارائه شده نشان داد که بین اهداف مسأله، رابطه متضاد وجود دارد. بنابراین با در نظر گرفتن عوامل انسانی تأثیر گذار بر عملکرد کارکنان، می بایستی برنامه ریزی شیفت کاری و گردش شغلی بصورت همزمان انجام شود. نتایج همچنین نشان داد که روش بهینه سازی ارائه شده قابلیت ارائه گزینه های تصمیم گیری مدیریتی با توجه به سیاستهای کاهش هزینه، افزایش تنوع شغلی و آموزش چند مهارتی کارکنان را دارد.
عوامل موثر بر مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی یران
حوزههای تخصصی:
تاثیر مشخصه های فیزیکی محیط کار بر عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر سازمان برای دستیابی به بهترین نتایج با به کارگیری کم ترین منابع، شناسایی عوامل تضعیف کننده عملکرد کارکنان در محیط کار در راستای اعمال اقدامات اصلاحی، امری ضروری است. محیط فیزیکی که برای انجام وظایف در اختیارکارکنان قرار داده می شود پس از منابع انسانی، دومین سربارمالی سازمان به حساب آمده و می تواند تا 20 درصد موجب ارتقا یا تضعیف عملکرد کارکنان شود. مقاله حاضر باهدف بررسی تأثیر مشخصه های فیزیکی محیط کار بر عملکرد کارکنان در تیپ ساختمان کنترل نیروگاه های سیکل ترکیبی (فضای واسط میان انسان و ماشین) به ارزیابی محیطی فضای کار می پردازد. در ارزیابی ها با استفاده از طرح پرسشنامه آزمون شده درخصوص ادراک کارکنان از محیط به تعیین میزان رضایت مندی شان از مشخصه های محیط فیزیکی و تخمین عملکرد خودبرآورد آنان در ارتباط با این عوامل پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عدم پرداخت به عوامل آسایش محیط کار در ساختمان های صنعتی موجب کاهش رضایت مندی کارکنان از محیط و در برخی موارد آسیب جدی به سلامتی ایشان شده است. از طرف دیگر رضایت مندی از هر مشخصه، اثر مستقیم بر عملکرد فرد در ارتباط با عامل مذکور داشته که البته میزان اثرگذاری عوامل مختلف، متفاوت ارزیابی شده است. درنهایت با اعمال اثرپذیری عملکرد در میزان رضایت مندی از هر مشخصه، الویت بندی مشخصه ها برای اعمال اقدامات اصلاحی صورت پذیرفته است.
رابطه بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان در نیروگاه شهید محمد منتظری اصفهان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری آن، شامل کلیه ی کارکنان شاغل در نیروگاه (610=N) در سال 1390 بود که از این تعداد 203 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ی رهبری اخلاقی دهوق و دن هارتگ (2008) و پرسش نامه ی توانمندسازی اسپریتزر (1995) بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (48/0=R).
بررسی تطبیقی شرایط کار زنان و کودکان در حقوق کار ایران با مقاوله نامه های سازمان بین المللی کار
حوزههای تخصصی:
نقش تئوری پیچیدگی در تحول سازمان ها
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۲۱۶
حوزههای تخصصی: