فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
چگونگی تأثیر عوامل سازمانی در شکل گیری نوع مدیریت دانش و تأثیر این فضای مبتنی بر سرمایه های حاصل از دانش بر عملکرد سازمان، کانون توجه بسیاری از پژوهشگران است. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل سازمانی متشکل از فرهنگ سازمانی، ساختار و راهبرد سازمانی بر عملکرد سازمان با در نظر گرفتن نقش مدیریت دانش پرداخته می شود. جامعه آماری این تحقیق، بخشی از جامعه ی بانکی انتخاب گردید. تعداد 210 عدد پرسش نامه مشتمل بر سؤالات چند گزینه ای طیف لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و اعتبار، بین افراد نمونه به صورت الکترونیک و حضوری توزیع شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج حاکی از تأثیر مثبت فرهنگ سازمانی (59/2=t، 26/0= β)، راهبرد سازمانی (32/3=t، 30/0=β) و مدیریت دانش (42/5=t، 57/0= β) بر عملکرد سازمانی بود در حالی که تأثیر ساختار سازمانی بر عملکرد قابل توجه نبود. (11/1=t، 06/0= β) از طرفی نقش مدیریت دانش به عنوان میانجی برای متغیرهای فرهنگ سازمانی و راهبرد سازمانی نیز مورد تأیید قرار گرفت. در نتیجه می توان گفت بهبود مدیریت فرایندهای مربوط به دانش سازمانی که متأثر از عواملی چون فرهنگ و راهبرد سازمانی است، منجر به افزایش عملکرد سازمانی می شود. با توجه به عوامل مؤثر در پردازش دانش و زیرساخت های آن، پیشنهادهایی ارایه شده است.
مدل جذب، انتخاب، افت در رفتار سازمانی و تجانس شخصیت مدیریتی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری منابع انسانی در صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه ی مدیریت صحیح منابع انسانی، شناخت دقیق عوامل مؤثر بر عمل کرد این منابع می باشد. در سال های اخیر، مطالعات فراوانی به بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری منابع انسانی در سطح کلان و خرد پرداخته اند. اغلب این مطالعات، نشان داده اند که آموزش و تحصیلات منابع انسانی، یکی از عوامل اثرگذار بر تعیین بهره وری سازمان ها است. هدف این مطالعه نیز، بررسی اثر متغیر تحصیلات و آموزش در کنار چندین عامل دیگر بر بهره وری منابع انسانی در میان مؤسسات صنعتی ایران با به کارگیری داده های مقطعی 9103 مؤسسه مختلف می باشد. نتایج نشان می دهد که سطح تحصیلات، سرمایه های فیزیکی، فعالیت های تحقیق و توسعه، صادرات و نرخ دستمزد بر بهره وری منابع انسانی اثر مثبت دارد. هم چنین افزایش مخارج آموزشی، بر بهره وری منابع انسانی اثرمنفی داشته است. نتایج تحلیل های تجربی، هم چنین نشان می دهد که اثر نوع مالکیت مؤسسه بر بهره وری منابع انسانی معنادار نبوده و براساس یافته های این مطالعه، مؤسسات خصوصی، بهره وری بالاتری نسبت به مؤسسات دولتی ندارند.
الگوی معنویت افزایی در سازمان، ارائه نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی معنویت افزایی در یکی از نهادهای انقلاب اسلامی است. روش تحقیق به صورت کیفی و به صورت مشخص شیوه نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان و خبرگان سازمانی است که هم با موضوع تحقیق آشنا، و هم به همکاری مایل باشند. نمونه گیری نیز به روش نمونه گیری نظری، قضاوتی و هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، مشاهدات محقق و اسناد سازمانی است که جمع آوری آن در بازه زمانی بهمن 1394 تا تیر 1395 صورت گرفت. تحلیل داده ها به شیوه شناسه گذاری باز، شناسه گذاری محوری و شناسه گذاری انتخابی انجام شد که حاصل آن الگوی معنویت افزایی در سازمان است.
نقش نقاط مرجع راهبردی در تبیین ماهیت و پیامدهای راهبردی منابع انسانی
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۴شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر انعطاف پذیری منابع انسانی بر مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نیروی انسانی به عنوان عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی و کارایی سازمان محسوب می شود. انعطاف پذیری یکی از مهمترین ابزارها برای بقا شرکت ها در محیط آشفته و غیر قابل پیش بینی امروز تصور می شود. انعطاف-پذیری به عنوان قابلیت پویای سازمان به واکنش فعال به محیط رقابتی در حال تغییر در نظر گرفته شده است که ممکن است مزیت رقابتی پایدار برای سازمان بوجود آورد. در این پژوهش تاثیر انعطاف پذیری منابع انسانی بر مزیت رقابتی بررسی شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق را شرکت های تولیدی استان خوزستان تشکیل می دهند. نمونه ی آماری این پژوهش، شامل 100 شرکت تولیدی بزرگ استان خوزستان بوده است و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری منابع انسانی بر مزیت رقابتی تاثیر دارد و از میان ابعاد انعطاف-پذیری منابع انسانی، انعطاف پذیری رابطه ای منابع انسانی بر مزیت رقابتی تاثیر نمی گذارد.
تبیین تأثیر منابع نامشهود سازمانی بر عملکرد سازمان:بررسی دانشگاه های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده پژوهش های انجام شده برای شناسائی تاثیر منابع نامشهود، حاصل تحلیل سازمان های خاص و مطالعات موردی است. برای وسعت بخشیدن به اعتبار تعمیم پذیری این تحقیقات انجام مطالعاتی با نمونه های بزرگ لازم است تا معلوم شود که عناصر سازمانی چگونه به صورت مستقل، تکمیلی و تعاملی با عملکرد سازمان رابطه دارند. علاوه بر این، تاکنون به این موضوع در دانشگاه ها توجه اندکی شده است. پژوهش حاضر با بررسی تأثیر «مجموعه ای از منابع سازمانی مستقل و نامشهود، و تعاملات میان آنان»، بر عملکرد سازمانی در نمونه ای متشکل از دانشگاههای بزرگ دولتی، درصدد است تا شکاف موجود را پر نماید. در این پژوهش برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است و جامعه آماری این تحقیق، دانشگاه های بزرگ دولتی کشور ایران بوده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند می باشد. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان می دهد عملکرد سازمان را می توان با پنج عنصر نامشهود (قابلیت های مدیریتی، سرمایه سازمانی، نظام ارزیابی، روابط کارکنان و فرهنگ سازمانی) و تعاملات میان آنان تشریح کرد.
رابطه بین همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب و کار با چابکی سازمانی در شرکت های نرم افزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت و گسترش به کارگیری فناوری اطلاعات، بسیاری از سازمانها شاهد بروز مشکلات و تناقضاتی در رابطه با عدم برآورده شدن نیازهای کسب وکار با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات می باشند. یکی از دلایل این تناقض عدم وجود همسویی بین راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب و کار است. از طرفی فناوری اطلاعات زیر ساختی را فراهم می کند که موجب پاسخگویی بهتر نسبت به تغییرات شده و بر چابکی تأثیرگذار است . لذا همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب وکار با چابکی سازمانی به یکی از دغدغه های پیش روی مدیران تبدیل شده است. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین همسوی راهبردی فناوری اطلاعات و راهبردکسب و کار با چابکی در شرکتهای نرم افزاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران کسب وکار، مدیران و کارشناسان بخش فناوری اطلاعات در شرکتهای نرم افزاری شهر تبریز تشکیل دادند .ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل دو بخش سوالات مربوط به همسویی و سوالات مربوط به چابکی است. روش استفاده شده در این پژوهش توصیفی می باشد و داده های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون رگرسیون تحلیل شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که همسویی عامل مؤثری برای دستیابی به چابکی می باشد. همچنین دو بعد ارتباطات و مهارتها از ابعاد همسویی دارای تأثیر مثبت روی چابکی می باشند. اما تأثیر ابعاد سطح شایستگی/ ارزش، سطح اعمال اختیار، مشارکت و حیطه عمل روی چابکی تایید نشد. ا
منابع انسانی / رفتار مدیران، عامل اصلی برکناری کارکنان توانمند
حوزههای تخصصی:
دلیلی ندارد به دنبال مقصر باشید. شما در مقام مدیر، بهترین دلیل هستید که باعث می شوید کارکنان توانمندتان را از دست بدهید.
ضرب المثل رایجی آویزه ی گوش مدیران است که می گویند: مردم رؤسای خود را ترک می کنند، نه شغلهایشان را.
کوچکترین لغزش مدیران سبب خواهد شد تا بهترین کارکنانشان را از دست بدهند، اما بزرگترین خطای مدیران سبب نمی شود تا کارکنان سطح پائین از سازمان بروند.
اگر دوست دارید کارکنان توانمندتان را دودستی به رقبا تحویل دهید، این اثر برایتان ارزشی ندارد.
مدل کاربردی اشتراک دانش کارکنان و مقایسه ی آن در مراکز تحقیقاتی و تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزایای بی شماری که اشتراک دانش می تواند برای سازمان به همراه آورد، آنرا به عنوان یکی از مراحل کلیدی فرایند مدیریت دانش معرفی نموده است. تحقیقات مختلف، به شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش پرداخته و مدل هایی را نیز در این زمینه پیشنهاد داده اند.این مقاله، با معرفی دو عامل مؤثر در اشتراک دانش شامل عوامل انگیزشی و علاقه به روش های اشتراک دانش، مدل کاربردی اشتراک دانش را معرفی نموده و با مقایسه ی این مدل در محیط های تحقیقاتی و تولیدی نشان می دهد که به کارگیری این دو متغیر، بیش از 60 درصد رفتار اشتراک دانش را موجب شده و نسبت به سایر عوامل مؤثر در اشتراک دانش، نقش بسیار پررنگ تری را ایفا می نمایند. درنهایت، مدل کاربردی اشتراک دانش ارایه شده، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار Lisrel 8.8 در هر یک از محیط های تحقیق مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی رابطه بین اعتماد به مدیریّت و به اشتراک گذاشتن دانش و نقش میانجی ترس از دست دادن اعتبار و مستند سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اشتراک گذاشتن دانش از امور حیاتی برای سازمان هاست و در این میان، اعتماد متقابل بین افراد و به طور خاص اعتماد به مدیریت، عاملی تاثیرگذار در آن مهم است. با توجه به مشهود نبودن رابطه بین اعتماد متقابل و اشتراک دانش، مطالعه حاضر سعی نموده با استفاده از متغیرهای میانجی ""ترس از دست دادن اعتبار شخصی فرد"" و ""مستند سازی دانش""، رابطه میان اعتماد به مدیریت و به اشتراک گذاشتن دانش را مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است و با توجه به محدود بودن جامعه آماری، یعنی کارکنان منطقه 9 شهرداری مشهد، نمونه گیری به روش سرشماری انجام شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته های این پژوهش دارای کاربردهای مهمی در دو سطح نظری و مدیریتی است. این مقاله در سطح مدیران بر نقش اصلی افراد در روند به اشتراک گذاشتن دانش نسبت به دو مؤلفه مستند سازی دانش و ترس از دست دادن اعتبار شخصی فرد تاکید می کند. در سطح نظری نیز شواهد تجربی را برای دو مکانیزم که کمک به بیان تاثیر اعتماد به مدیریت بر به اشتراک گذاشتن دانش می کند، فراهم می نماید.
ساخت و اعتیاریابی فرم کوتاه مقیاس استرس پلیس ایران
حوزههای تخصصی:
نکاتی پیرامون جلسات اداری - چگونه از جلسات اداری بهتر و مؤثرتر نتیجه گیری کنیم؟
حوزههای تخصصی:
مصاحبه با مدیر عامل تویوتا
حوزههای تخصصی:
معماری سازمان دولت : گامی بنیادین در تکریم ارباب رجوع
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۴شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
رضایت مشتری ضامن موفقیت سازمانها در محیط های رقابتی است . مشتریان زمانی رضایت خواهند داشت که سازمان نیازهای آنها را بشناسد ، خود را متعهد بداند که نظرگاههای آنان را بداند ، و کارکنانی داشته باشد که رضایت مشتری را در زمره اهداف اصلی خود قرار دهند . معماری سازمان دولت در پی تجدید ساختمان بخش دولتی است تا از این رهگذر چنان دولتی پدید آورد که در همه ابعاد خود اثر بخش و کارآمد ظاهر شود . بدون شک در چنین ساختار نوین دولتی نه تنها تکریم ارباب رجوع مد نظر قرار می گیرد ، بلکه فراتر از انتظارات ارباب رجوع دنبال خواهد شد .
شناسایی ارتباط ابعاد تعهد سازمانی و کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان (همبستگی کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی همبستگی کانونی بین مولفه های تعهد سازمانی یعنی متغیرهای x شامل تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر و مولفه های کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام گرفته است، تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات تعیین گردد و امکان استفاده از ضریب هم بستگی کانونی برای ارائه روش پیش بینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات فراهم گردد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونه گیری تصادفی 320 نفر انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین تعهد سازمانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند.