فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل پیش بینی کننده در ایجاد اعتماد در روابط مدیران و دبیران دبیرستان های دخترانه متوسطه نظری در آموزش و پرورش شهر قزوین می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و دبیران دبیرستان های دخترانه متوسطه نظری در آموزش و پرورش شهر قزوین می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتماد (نیهان و مارلو،1997)، رهبری تحول آفرین (یس،1985)، عدالت رویه ای (نیهف و مورمن،1993) و حمایت سازمانی (هگواتر و دیگران، 2003) بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که بین حمایت وعدالت ادراک شده، رهبری تحول آفرین و اعتماد رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین سبک رهبری تحول آفرین بیشترین تاثیر را بر روی اعتماد دارد و هر سه متغیر در سطح کمتر از 001/0 معنادار می باشند.
بررسی نقش واسطه ای قرارداد روان شناختی در ارتباط میان رهبری توزیعی و تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش رهبری توزیع شده بر تسهیم دانش با نقش میانجی قرارداد روان شناختی بین همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران به تعداد 355 مدرسه و 10656 معلم بوده است که از بین آنها 370 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری توزیع شده ایلمور، قرارداد روان شناختی رابینسون و روسو و پرسشنامه محقق ساخته تسهیم دانش با روایی و پایایی مناسب استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رهبری توزیع شده به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای قرارداد روان شناختی بر تسهیم دانش اثرگذار است. همچنین قرارداد روان شناختی نیز بر تسهیم دانش، تأثیر قابل توجهی دارد.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش ونوآوری سازمانی با میانجیگری هوش سازمانی میان کارکنان دانشگاه سمنان بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان دانشگاه و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری طبقه ای ساده بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های مدیریت دانش، نوآوری سازمانی ، هوش سازمانی بود، که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع و جمع آوری گردید. اطلاعات با استفاده از روش های آمار استنباطی تحلیل شد. نتایج نشان داد که 1) مدیریت دانش بر هوش سازمانی وهوش سازمانی بر نوآوری سازمانی به طور مستقیم تأثیر دارد 2) مدیریت دانش به صورت غیر مستقیم و از طریق هوش سازمانی برنوآوری سازمانی تأثیر دارد.3)مدیریت دانش به صورت مستقیم بر نوآوری سازمانی تأثیر می گذارد.
بررسی تاثیر سیرت نیکو بر اثربخشی کار گروهی (مورد مطالعه: گروههای هنری شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، اثربخشی کار گروهی به عنوان مفهومی حیاتی و استراتژیک در سازمان مطرح گردیده است که فرآیند کسب و کار را بهبود داده و منجر به ارتقا عملکرد نیروی انسانی می گردد. اعضای گروه باید مطمئن باشند که گروه مهارت ها و شایستگی لازم برای رسیدن به اهداف را دارد و لازمه این امر آگاهی از سیرت نیکوی رهبران و اعضای گروه می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سیرت نیکو بر اثربخشی کارگروهی در بین گروههای هنری شهر اصفهان بوده است. این -پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 90 نفر از اعضای گروههای هنری شهر اصفهان در سال 1393 بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. پرسشنامه های سیرت نیکو و اثربخشی کارگروهی ابزارهای گردآوری داده ها بوده اند. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و SMART PLSاستفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که سیرت نیکو بر اثربخشی کار گروهی افراد فعال در گروههای هنری شهر اصفهان تاثیر گذار بوده است.
بررسی رفتارهای مخرب کاری و رفتارهای شهروندی سازمانی از منظر تفاوت های فردی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تفاوت های فردی کارکنان (ویژگی های شخصیتی و عوامل جمعیت شناختی) به عنوان عامل پیش بینی کنندة بروز رفتارهای مخرب کاری و رفتارهای شهروندی سازمانی است. جامعة آماری این پژوهش کارکنان شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه (مترو) هستند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه و برای تحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و Smart PLS به کار گرفته شد. نتایج نشان داد ویژگی های جمعیت شناختی (به جز تحصیلات) و همچنین، ویژگی های شخصیتی بر بروز رفتارهای مخرب کاری و رفتارهای شهروندی سازمانی مؤثرند. بر اساس این پژوهش، رفتارهای مخرب کاری با برون گرایی و استقبال از تجربه های جدید رابطه ندارد، اما با روان رنجوری رابطة مثبت و با سازگاری و وظیفه شناسی رابطة منفی دارد. همچنین، رفتارهای شهروندی سازمانی، ارتباط مثبتی با برون گرایی و وظیفه شناسی دارند، اما با سایر ویژگی های شخصیتی رابطة معناداری ندارند. نتایج این پژوهش نشان داد رفتارهای مخرب سازمانی را می توان به دو نوع آشکار و پنهان تفکیک کرد و از آنجا که رفتارهای مخرب پنهان و کسانی که مرتکب چنین رفتارهایی می شوند، به سختی تشخیص داده می شوند، پیشنهاد شده است عوامل مؤثر بر بروز چنین رفتارهایی در قالب پژوهش تجربی جداگانه بررسی شوند.
نقش میانجیگری خودکارآمدی در ارتباط بین مهارت حل مسئله و هوش فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط مهارت حل مسئله با خودکارآمدی و هوش فرهنگی در دانشجویان با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان شهر دوشنبه بود که با توجه به نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای دانشجویان دانشکده زبان شناسی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسش نامه استاندارد مهارت حل مسئله ( Heppner & petersun,1982)، هوش فرهنگی ( Early & Ang,2004) و خودکارآمدی تحصیلی (Une & Feranmen,1998) بود. پایایی پرسش نامه ها از راه محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0، 85/0 و 90/0 بدست آمد. روش تحلیل داده ها مدل معادله های ساختاری بود. نتایج نشان دادند که مهارت حل مسئله و خودکارآمدی پیش بینی کننده معنی داری برای هوش فرهنگی بود، هم چنین، مهارت حل مسئله با واسطه گری خودکارآمدی در هوش فرهنگی نقش داشته است. محاسبه اثر مسیرهای ساختاری حاکی از آن بود که مهارت حل مسئله به گونه مستقیم 53/0 و غیرمستقیم 10/0 و در کل 63/0 در هوش فرهنگی نقش داشته است، نقش خودکارآمدی بر هوش فرهنگی به گونه مستقیم 23/0 بود. هم چنین، نقش حل مسئله به گونه مستقیم در خودکارآمدی 42/0 بود. مقدار واریانس تبیین شده نشان داد که 17 درصد واریانس خودکارآمدی با مهارت حل مسئله و 44 درصد واریانس هوش فرهنگی با مهارت حل مسئله و خودکارآمدی قابل تبیین است.
بررسی رابطه بین نظام آراستگی و ساماندهی محیط کار با بهداشت روانی و عدم استرس شغلی در بین کارکنان شهرداری زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیرانی که ضمن اثربخشی و کارایی بالا، به دنبال برتری رقابتی سازمان خود نیز هستند در تلاش هستند که ضمن توانمندنمودن کارکنان خود و حمایت از ایشان، تغییراتی بهینه را نیز در روش ها و شیوه های انجام کار سازمان به وجود آورند. نظام آراستگی و ساماندهی محیط کار (5s) از جمله مفاهیم جدیدی است که در این حوزه کاربرد بسیار دارد. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین 5sبا بهداشت روانی و عدم استرس شغلی در بین کارکنان شهرداری زاهدان شکل گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه افراد شاغل در شهرداری مرکزی زاهدان، سه منطقه و سازمان های وابسته تشکیل داده اند که 324 نفر از ایشان با روش نمونه گیری خوشه ای – طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز، پرسشنامه عدم استرس شغلی با پایایی 92/0، پرسشنامه بهداشت روانی با پایایی 81/0 وپرسشنامه 5s با پایایی 94/0 و روایی تأییدشده بین ایشان توزیع گردید. به منظور بررسی وضعیت متغیرها در سازمان مورد مطالعه از آزمون میانگین یک جامعه و به منظور آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در شهرداری زاهدان، متغیر 5s و ابعاد آن (ساماندهی، نظم و ترتیب، پاکیزه سازی، استانداردسازی و انضباط) با بهداشت روانی و همچنین عدم استرس شغلی رابطه ای مثبت و معنادار دارد.
بررسی تأثیر رفتارهای مثبت گرا و بدبینانه بر نگرش شغلی و سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش رفتارهای خوش بینانه و بدبینانه (بدبینی سازمانی) در پیش بینی و تبیین نگرش شغلی و سازمانی کارکنان است. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان سازمان صنعت و معدن زاهدان در سال 1395 به تعداد 130 نفر که تعداد 90 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق سه پرسشنامه ی نگرش شغلی و سازمانی، رفتارهای مثبت گرا و بدبینی سازمانی جمع آوری و روایی آنها با استفاده از روایی هم گرا و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تایید قرار گرفت. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد بدبینی سازمانی بر نگرش شغلی و سازمانی کارکنان تاثیر منفی با بار عاملی0.470- و رفتارهای مثبت گرا تاثیر مثبتی بر نگرش شغلی و سازمانی کارکنان با بار عاملی 0.404 دارد.
مدلی برای محاسبه نرخ رویگردانی مشتریان در شرکت های مخابراتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویگردانی مشتری به مفهوم خاتمه روابط وی با سازمان و رویکرد وی به سمت سایر تأمین کنندگان در نتیجه نارضایتی وی از خدمات سازمان، مفهومی است که شناسایی و درک دلایل بروز آن شرط بقای کسب و کار در شرایط رقابتی است. هدف این مقاله شناسایی عوامل اثرگذار بر رویگردانی مشتریان یکی از اپراتورهای تلفن همراه در ایران است. این تحقیق از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از جهت نحوه گردآوری از داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به حساب می آید. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 420 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. در نهایت داده های استخراج شده از 400 پرسشنامه مبنای آزمون فرضیه ها و مدل عمومی تحقیق قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته های مقاله براساس مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن است که رضایت مشتریان و موانع رویگردانی بر روی رفتار رویگردانی مشتریان اثر منفی می گذارند. همچنین عوامل رضایت از تعرفه های خدمات و رضایت از کیفیت خدمات با رضایت مشتریان رابطه مثبت و معناداری دارند.
تبیین ارتباط سرمایه انسانی با ثروت ایجاد شده برای سهام داران شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر نه فقط حساسیت رقابت در بازار افزایش یافته، بلکه ماهیت آن نیز، تغییر کرده است. امروزه موفقیت شرکت ها به توانایی آن ها در سازگاری با تغییرات سریع فناوری و شرایط بازار بستگی دارد. این امر نیازمند نیروی کار با دانش و آگاه است و مدیریت موثر بر افراد، یکی از کلیدهای اصلی این موفقیت محسوب می شود. موضوع سرمایه انسانی چنان دارای اهمیت است که بسیاری از محققین ارزشمندترین و مهم ترین منابع یک شرکت را سرمایه انسانی آن می دانند. سرمایه های انسانی می توانند دارایی های استراتژیک باشند و مزیت رقابتی برای شرکت ها ایجاد کنند. در این راستا، هدف تحقیق حاضر بررسی اثر سرمایه انسانی بر ثروت ایجاد شده برای سهامداران می باشد. نمونه آماری تحقیق شامل 146 شرکت بورس اوراق بهادار طی سالهای 1388 تا 1392 می باشد. جهت آزمون فرضیه تحقیق رگرسیون فازی بکار گرفته شده است. اندازه شرکت، بازده دارایی و اهرم مالی نیز به عنوان متغیر کنترل استفاده شده است. نتایج تحقیق جاری حاکی از وجود رابطه ای معنی دار بین سرمایه انسانی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران است. سرمایه انسانی بالاتر همچنین با بازده دارایی بالاتر در ارتباط است. با این حال رابطه ای معنی دار بین سرمایه انسانی با اندازه شرکت و اهرم مالی یافت نشده است.
بررسی نقش میانجی قابلیت های مدیریت دانش در ارتباط بین اقدامات مدیریت منابع انسانی و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نیروی انسانی به عنوان عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی و کارایی سازمان محسوب می شود. بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که ادامه حیات سازمان ها در گرو نوآوری و بدون توجه به مدیریت دانش، دستیابی به سطح مناسبی از نوآوری امری غیر ممکن است. هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش میانجی قابلیت های مدیریت دانش در ارتباط بین اقدامات مدیریت منابع انسانی و نوآوری است. جامعه آماری تحقیق 230 نفر از کارکنان و مدیران شرکت ارتباطات زیرساخت بودند که تعداد 144 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار 19SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه بارون- کنی انجام شد و اهمیت ضرایب در هر مرحله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر نوآوری از طریق متغیر میانجی قابلیت های مدیریت دانش تأثیر دارد. از سوی دیگر، تحلیل داده ها نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی رابطه مثبتی با قابلیت مدیریت دانش دارد. به علاوه، اقدامات مدیریت منابع انسانی دارای تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم، از طریق میانجی مدیریت دانش بر نوآوری دارد.
تحلیل همبستگی بین هویت سازمانی و سبک رهبری امنیت مدار با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هویت سازمانی و سبک رهبری امنیت مدار با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری را کلیه کارکنان تشکیل دادندکه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد260 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی در حدآزمون کالموگروف-اسمیرونوف، آزمونT تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین هویت سازمانی و سبک رهبری امنیت مدار با عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از میان ابعاد هویت سازمانی مؤلفه دانش استراتژی بیشترین تأثیر را در پیش بینی عملکرد شغلی داشته و از بین ابعاد سبک رهبری امنیت مدار مؤلفه های مقبولیت و استفاده از انگیزه ذاتی به ترتیب بیشترین تأثیر را در پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان دارند.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی و هیجانی بر عملکرد کارکنان شهرستانی شاغل در کلان شهر تهران با تأکید بر سازگاری میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی و هیجانی بر عملکرد کارکنان شهرستانی شاغل در شهر تهران با درنظرگرفتن نقش سازگاری میان فرهنگی و بر مبنای مطالعه ای توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. این پژوهش شامل دو جامعة مدیران شرکت ها (120 نفر) و کارکنان شهرستانی (700 نفر) شاغل در شرکت های خصوصی فعال در صنعت لوازم کامپیوتری و موبایل بوده است که با توجه به تعداد محدود جامعة اول از روش سرشماری و در جامعة دوم براساس نمونة محاسبه شده به تعداد 240 نفر براساس جدول مورگان، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به کار گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامة 10 و 36 پرسشی محقق ساخته است که روایی آن ها به دو روش روایی همگرایی و واگرایی، و پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار Amos21 و به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد هوش فرهنگی و هیجانی کارکنان شهرستانی شاغل در کلان شهر تهران به طور غیرمستقیم و از طریق نقش سازگاری بین فرهنگی بر عملکرد آنان تأثیرگذار بوده است. سایر نتایج نشان داد توانایی کارکنان شهرستانی در دستیابی به سازگاری بین فرهنگی در شرکت های یادشده، عملکرد فردی و سیستمی آنان را در حد قابل توجهی افزایش خواهد داد.
ارائه مدل ریاضی دو سطحی استعدادها در سازمان های ایرانی با رویکرد تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی در مدیریت سازمان-های دانش بنیان کنونی را باید بر اساس توازنی بین شاخص های مدیریت جانشین پروی استعدادها دانست؛ در این حوزه، بسیاری از سازمان های برنامه ریز با توجه به محدودیت منابع ، ترجیح می دهند تا از امکان توسعه استنعدادها یا جذب از خارج از سازمان، خلا خود را بهبود بخشند. گرچه ادبیات این حوزه به شدت در مورد ضرورت مدیریت استعداد و مخزن استعداد غنی است اما تاکنون روشهای برنامه ریزی کمّی به خصوص روش های برنامه ریزی ریاضی مبتنی بر تحقیق در عملیات در این حوزه معرفی نشده که سبب می شود تا جای خالی مدل های ریاضی برای تصمیم گیری صحیح احساس شود. در نظر گرفتن مفروضات واقعی، منجر به ایجاد یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط خطی دو سطحی مبتنی بر تئوری بازی شده است که عملکرد مدل، بر اساس چندین نمونه واقعی در یکی از شرکت های تلکام ایران در ده سال شده گرفته است ؛ مدل ارائه شده جزو دسته بازی های استکلبرگ طبقه بندی و حل شده اند تا تصمیم گیری در مورد شیوه جذب استعداد ها را برای سازمان مورد نظر مشخص سازد. برای حل مدل و تحلیل نتایج، از الگوریتم فراابتکاری حرکت دسته پرندگان استفاده شده است. نتایج حاکی از موفقیت این الگوریتم در حل مدل ارائه شده بوده است.
کارآفرینی، یادگیری محوری، بازارمحوری و فعالیت های منابع انسانی در هتل های چهار و پنج ستاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان هایی در دنیای رقابتی کنونی موفق اند که مشتری در آنها نقش اساسی ایفا می کند. در این راستا توجه به نیازها و خواسته های آشکار و پنهان مشتریان و همچنین ایجاد نوآوری در محصولات و خدمات از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کارآفرینی، یادگیری محوری، بازارمحوری و فعالیت های منابع انسانی بر نوآوری و ارزش مشتری در هتل های 4 و 5 ستاره ایران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، از نوع توصیفی است و جامعه آماری آن را مدیران هتل های 4 و 5 ستاره ایران تشکیل می دهد که تعداد 82 نفر مدیر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز این مطالعه با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد شده جمع آوری، و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به واسطه مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک روش حداقل مربعات جزیی و بکارگیری نرم افزار پی ال اس انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین کارآفرینی و فعالیت های منابع انسانی با نوآوری و ارزش مشتری وجود دارد و رابطه بازارمحوری با نوآوری منفی و رابطه اش با ارزش مشتری تایید نشد. همچنین رابطه یادگیری محوری با نوآوری و ارزش مشتری مثبت و معنادار است.
بررسی رابطه بین مدیریت منابع انسانی الکترونیک با عملکرد و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: سازمان آب منطقه ای استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
147 - 170
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک یکی از مهمترین پایه های توسعه پایدار سازمان ها می باشد، که در دهه های اخیر به یکی از راهبردهای کسب مزیت رقابتی از طریق بهبود عملکرد در سازمان ها مبدل شده است. در کشور ما نیز مدیران در صدد ایجاد بسترهای مناسب شگل گیری آن هستند. مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط مدیریت منابع انسانی الکترونیک با عملکرد و یادگیری سازمانی انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی– همبستگی می باشد. پس از مطالعه پیشینه موضوع و بررسی الگوهای موجود در مورد مدیریت منابع انسانی الکترونیک، عملکرد و یادگیری سازمانی و شکل گیری چارچوب نظری، متغیرهای مهم تحقیق شناسایی و مدل مفهومی، فرضیات و سوالات تحقیق مشخص گردید. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق شامل 200 نفر از کارکنان سازمان آب استان کرمانشاه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. نتیجه آزمون سوالات تحقیق به کمک ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان دهنده ارتباط معنادار مؤلفه های مدیریت منابع انسانی الکترونیکی با عملکرد سازمانی و یادگیری سازمانی می باشد. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده، پیشنهادات و راهکارهای عملی و تحقیقاتی به مدیریت سازمان و محققان بعدی ارائه گردیده است.
عوامل موثر بر توانمند سازی نیروی انسانی به منظور تعالی سازمانی (مورد مطالعه : گمرک جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۱
45 - 70
حوزههای تخصصی:
شناسائی عواملی که موجب توانمندسازی کارکنان می گردد همیشه مورد توجه مدیران وسازمانها بوده است .اما توجه صرف به این عوامل و توانمند سازی کارکنان بدون در نظر گرفتن تاثیر آن بر عملکرد کلی سازمان ،گمراه کننده خواهد بود. مقاله حاضر به بررسی عوامل موثر بر توانمند سازی نیروی انسانی به منظور تعالی سازمانی در گمرک ایران می پردازد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع علمی و عقاید صاحبنظران توانمند سازی و با رویکرد تحلیل محتوا، عوامل موثر بر توانمند سازی کارکنان مورد شناسایی قرار گرفته و سپس تاثیر این عوامل بر روی توانمند سازی روانشناختی کارکنان سنجیده شده است. و در نهایت تاثیر توانمند سازی روانشناختی بر روی تعالی سازمانی مورد سنجش قرار گرفته است.برای انجام پژوهش از رگرسیون خطی ساده وچندگانه برای بررسی تاثیر متغیرها،از آزمون تی یک نمونه ای برای بررسی وضعیت موجود و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی شاخص های تحقیق استفاده شده است. و در نهایت برازش مدل مورد سنجش قرار گرفته است.نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان عوامل موثر بر توانمند سازی،عوامل فردی و سازمانی بر توانمند سازی روانشناختی کارکنان تاثیر معناداری داشته و توانمند سازی روانشناختی نیز بر تعالی سازمانی موثر بوده است. این امر می تواند مبنائی برای تدوین راهبردهای مناسب منابع انسانی در دستیابی به تعالی سازمانی باشد.
بررسی نقش تاریخی دلسوزان در سیاست گذاری های تربیتی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
133 - 152
حوزههای تخصصی:
در ایران، افراد یا گروه هایی بوده اند که نعمت آموزش و پرورش را درک کرده و از مال و جان خویش در راه آن دریغ نکرده اند. در همین راستا، هر گاه حاکمان به طور نسبی نگاهی به نظر این افراد کرده اند، جامعه رو به جلو گام بر داشته و بر عکس، عدم توجه موجب انزوا و انباشت مطالبات مردم شده است. از این رو، باید اذعان کرد؛ در صورت کم توجهی به سرمایه انسانی، ممکن است شکاف غیرقابل جبرانی بین جامعه ما و جهان پیشرفته ایجاد شود. نگارنده با توجه به نکات پیش گفته و این اعتقاد که گذشته چراغ راه آینده می باشد؛ کوشش کرده است تا ضمن نگاهی به مبانی سیاستگذاری و بیان خدمات برخی از دلسوزان آموزش و پروش در گذر تاریخ میهن، نقش آن ها را در سیاست گذاری های آموزشی روشن نماید. لذا، در آغاز برای آگاهی از مبانی سیاست گذاری، بحث کوتاهی در این باب آورده می شود؛ سپس به نقش دلسوزان و روش های مشارکت در سیاست گذاری اشاره خواهد شد.
بررسی تاثیر مدیریت تصویرسازی مثبت بر راهبردهای مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت تصویرسازی مثبت و تاکتیک های سه گانه آن (تصویر سازی متمرکز بر سرپرست، تصویر سازی متمرکز بر شغل و تصویر سازی متمرکز بر خود) بر راهبرد های مدیریت تعارض بین کارکنان بیمارستان های شهر ایلام انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، پس از مطالعه و بررسی یافته های پژوهش های پیشین در قالب مبانی نظری تحقیق، چارچوب مورد نظر ارائه شد. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شاغل در بیمارستانهای شهر ایلام به تعداد 1312 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و جدول مورگان 300 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه است که روایی آن از طریق نظر خبرگان و روایی سازه تأیید شده است و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ با 92/0 تأیید شد. برای تحلیل ابعاد چارچوب مفهومی از روش تحلیل عاملی تأییدی، و همچنین برای بررسی آزمون فرضه ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مدیریت تصویرسازی متمرکز بر سرپرست، مدیریت تصویرسازی متمرکز بر شغل و مدیریت تصویرسازی متمرکز بر خود بر راهبرد های مدیریت تعارض، تأثیر معنی داری دارند.
تاثیر مهارت های سیاسی بر فشار روانی منفی کارکنان: اثر واسطه ای خشنود سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، فشارهای روانی در سازمان ها در حال افزایش هستند. لذا ما نیاز داریم راه های مقابله با آن ها را بررسی کرده و بفهمیم. مهارت های سیاسی یکی از توانایی هایی هستند که به وضوح نقش مهمی در این فرایند خواهند داشت؛ که در این تحقیق سعی شده تاثیر آن بر فشار روانی منفی بررسی شود. تحقیق حاضر تحقیقی کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف آن، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق تمامی کارکنان استانداری خراسان شمالی می باشند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 68 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی ساده و چندگانه و نیز مقایسه میانگین یک جامعه آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان داد که مهارت های سیاسی و خشنود سازی بر فشار روانی منفی کارکنان موثر هستند و خشنود سازی واسطه جزئی تاثیر مهارت های سیاسی بر فشار روانی منفی است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که میزان استفاده کارکنان از مهارت های سیاسی و خشنود سازی در حد متوسط به بالا می باشد.