فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه بین مؤلفه های سازمان یادگیرنده (رهبری مبتنی بر چشم انداز، برنامه ریزی ، کسب و نشراطلاعات، خلاقیت و عمل گرایی) با یادگیری غیر رسمی بود. پژوهش به شیوه توصیفی ( همبستگی) انجام شد. جامعه آماری دبیران زن دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386به تعداد 3784 نفر بود. حجم نمونه به تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه ویک و لئون با 20 گویه و پرسشنامه محقق ساخته یادگیری غیر رسمی با 23 گویه بود. -داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ؛ بین مؤلفه های سازمان -یادگیرنده با یادگیری غیر رسمی رابطه مثبتی وجود دارد.
اندیشه های لی کان هی، رهبر سامسونگ
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش و اثر مدیریت دانش در شناسایی و تشخیص فرصت های کارآفرینانه در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق یررسی تأثیر مدیریت دانش بر شناسایی و تشخیص فرصت های کارآفرینانه در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و از نظر شیوة جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 291 نفر از اعضای هیئت علمی رشته های کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران تشکیل می دهند که با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و فرمول کوکران، تعداد 147 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه به کار گرفته شد. داده های گردآوری شده با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد سه مؤلفه اصلی مدیریت دانش، به ترتیب، میزان تأثیر بر سازة اصلی مدیریت دانش، شامل تسهیم دانش، کسب دانش و کاربرد دانش است و مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده تشخیص فرصت های کارآفرینانه به ترتیب، میزان تأثیر بر سازة اصلی تشخیص فرصت های کارآفرینانه، شامل فرصت های تقلیدی، فرصت های تدریجی و فرصت های نوآورانه هستند. همچنین، مدیریت دانش بر شناسایی و تشخیص فرصت های کارآفرینانه در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران تأثیر مثبت و معنا دار دارد.
ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره-ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
ارائه مدل اکتساب فنآوری با توجه به راهبرد سرمایههای فکری(مطالعه موردی شرکتهای مستقر در پارک علم وفناوری دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقولاتی که طی سالیان اخیر ذهن پژوهشگران علم مدیریت، بالاخص حوزه مدیریت فناوری را بخود مشغول ساخته، رویکرد دارائیمحور و بهتبع آن راهبرد سرمایههای فکری در اتخاذ فناوری میباشد. از جمله اهداف این تحقیق شناسایی و تبیین نقاط قوت و ضعف هریک از روشهای کسب فناوری و تعیین ارتباط آن با ابعاد سرمایههای فکری بودهاست. نتایج حاصل از مطالعه آماری صورت گرفته نشان از تفاوت معنادار مابین راهبرد فعلی و مطلوب اکتساب فناوری و همچنین عدم توجه کافی به سرمایههای انسانی و ارتباطی و توجه ضعیف به سرمایه ساختاری در مؤسسات مورد مطالعه بودهاست. در پایان با استفاده از یکی از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره، اقدام به رتبهبندی راهبرد اکتساب فناوری با توجه به ابعاد سرمایههای فکری از منظر پاسخگویان شدهاست. به نظر میرسد وجود نگرشی جامع بر سرمایههای سازمانی اعم از سرمایههای مشهود یا فیزیکی و سرمایههای نامشهود( سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی،...) چهارچوب مناسبتری در جهت تعیین راهبرد اکتساب فناوری را مهیا سازد.
تحلیل تعامل علم و عمل در مدیریت اسلامی از دیدگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تحلیل تعامل علم و عمل در مدیریت اسلامی براساس عرضه سؤال بر قرآن مجید و احادیث شریف معصومان (علیهم السّلام) و استنطاق از قرآن برای یافتن پاسخ مناسب با استفاده از منابع تفسیری بویژه تفاسیری که به روش قرآن به قرآن تألیف شده و هم چنین با بهره گیری از منابع روایی معتبر صورت گرفته و ضرورت همراه بودن علم و عمل در مدیریت اسلامی تبیین شده و برای نمونه نیاز دو مقوله مهم «هدایت» و «نظارت» به علم و عمل در مدیریت اسلامی تا حدودی نمایانده شده است.
مطالعه مقایسه ای الگوریتم های خوشه بندی در راستای سنجش ارزش مشتری در سیستم مدیریت ارتباط با مشتری در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای رقابتی امروز، تعامل شرکت ها و سازمان ها را با مشتریان خود به طور قابل توجهی تغییر و بهبود داده است. از این رو، یکی از چالش های اساسی سازمان ها، شناسایی مشتریان فعلی خود، تخصیص بهینه منابع به آنها و ایجاد تمایز بین گروه های مختلف مشتری و در نهایت سنجش و رتبه بندی هر گروه بر مبنای ارزش آن گروه است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه مقایسه ای بین الگوریتم های خوشه بندی به عنوان یکی از مهمترین تکنیک های داده کاوی و به کارگیری آنها در راستای سنجش ارزش مشتریان(ارزش طول عمر مشتری) است. صنعت مورد مطالعه در این پژوهش، صنعت بیمه و به صورت جزئی تر، حوزه بیمه بدنه اتومبیل است. روش پیشنهادی این پژوهش، برگرفته از روش CRISP-DM است و نیز در راستای بخش بندی و سنجش ارزش طول عمر مشتریان، از یکی از مدل های توسعه یافته RFM استفاده شده است. در این پژوهش اطلاعات نزدیک به 812 مشتری از شرکت منتخب در حوزه بیمه(بیمه بدنه خودرو) استخراج شده است و سپس با استفاده از نرم افزارهای توانمند در حوزه داده کاوی و محاسبات آماری به نام های RapidMiner وSPSS و Matlab و با به کارگیری الگوریتم های مختلف، مشتریان خوشه بندی شده اند. پس از تحلیل نتایج هر خوشه و تعیین بهترین روش خوشه بندی بر مبنای شاخص های Silhouette و SSE، به تحلیل و مقایسه ارزش مشتریان در خوشه های به دست آمده از بهترین شیوه خوشه بندی می پردازیم. در نهایت با استفاده از فرایند پیشنهادی این پژوهش می توان ارزش هر گروه از مشتریان را در صنعت بیمه به دست آورد و استراتژی های بازاریابی متناسب با هر گروه از مشتریان را ارائه نمود.
شناسایی انواع شبکه های نوآوری و نقش آنها در حوزه های فناوری یک شرکت تحقیقاتی در صنعت الکترونیک
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات مستمر بازار و لزوم ایجاد مزیت رقابتی پایدار در صنایع دانشبنیان ایجاد روابط شبکهای در نوآوری و تحقیق و توسعه اهمیت پیدا میکند؛ بدین علت که نوآوری بهطور فزایندهای به اتحادهای راهبردی وابسته شده است؛ بنابراینایجاد شبکههای نوآوری به معنای تعاملاتی که منجر به ایجاد نوآوری میشود از مهمترین رویکردها در صنایع دانشبنیان محسوب میشود. هدف این مقاله شناسایی شبکههای نوآوری یک شرکت تحقیقاتی در صنعت الکترونیک است، بدین منظور با توجه به اینکه شبکههای نوآوری در بسترهایی نظیر دانشگاهها، سازمانها، شرکتهای فناور و غیره ایجاد میشود، در این مقاله انواع شبکههای نوآوری در این شرکت احصاء میشود. این تحقیق به لحاظ روشاز استراتژی مطالعه موردی و شیوه تحلیل اسناد با روش هرمنوتیک بهره گرفته است؛ بدین منظور از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته کیفی و تحلیل محتوای اسناد به شناسایی انواع شبکههای نوآوری در این صنعت میپردازد و همچنین با شناخت حوزههای فناوری این شرکت از طریق فرایند شناسایی و اولویتبندی فناوری، نقش هر نوع از شبکه در تولید نوآوری مشخص میشود. ابزار جمعآوری داده مصاحبههای اکتشافی کیفی و بررسی اسناد و مدارک است. جامعه آماری مدیران ارشد و کارشناسان تحقیقاتی مرتبط با موضوع تحقیق هستند که با روش نمونهگیری قضاوتی انتخابشدهاند. با توجه به اینکه هدف اصلی مقاله شناسایی انواع شبکههای نوآوری با توجه به تغییرات مستمر بازار و لزوم ایجاد مزیت رقابتی پایدار در صنایع دانشبنیان ایجاد روابط شبکهای در نوآوری و تحقیق و توسعه اهمیت پیدا میکند؛ بدین علت که نوآوری بهطور فزایندهای به اتحادهای راهبردی وابسته شده است؛ بنابراینایجاد شبکههای نوآوری به معنای تعاملاتی که منجر به ایجاد نوآوری میشود از مهمترین رویکردها در صنایع دانشبنیان محسوب میشود. هدف این مقاله شناسایی شبکههای نوآوری یک شرکت تحقیقاتی در صنعت الکترونیک است، بدین منظور با توجه به اینکه شبکههای نوآوری در بسترهایی نظیر دانشگاهها، سازمانها، شرکتهای فناور و غیره ایجاد میشود، در این مقاله انواع شبکههای نوآوری در این شرکت احصاء میشود. این تحقیق به لحاظ روشاز استراتژی مطالعه موردی و شیوه تحلیل اسناد با روش هرمنوتیک بهره گرفته است؛ بدین منظور از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته کیفی و تحلیل محتوای اسناد به شناسایی انواع شبکههای نوآوری در این صنعت میپردازد و همچنین با شناخت حوزههای فناوری این شرکت از طریق فرایند شناسایی و اولویتبندی فناوری، نقش هر نوع از شبکه در تولید نوآوری مشخص میشود. ابزار جمعآوری داده مصاحبههای اکتشافی کیفی و بررسی اسناد و مدارک است. جامعه آماری مدیران ارشد و کارشناسان تحقیقاتی مرتبط با موضوع تحقیق هستند که با روش نمونهگیری قضاوتی انتخابشدهاند. با توجه به اینکه هدف اصلی مقاله شناسایی انواع شبکههای نوآور در حوزههای فناوری این شرکت است، نقش هرکدام از شبکهها در پیشبرد هدفهای شرکت مشخص میشود و همچنین گلوگاهها و خلأ شبکههای نوآوری در تعاملات با نهادهای دیگر در خصوص دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و تولید نوآوری نیز شناسایی میشود. با توجه به تشابه شبکههای نوآوری در شرکتهای تحقیقاتی نتایج این تحقیق را میتوان در شرکتهای مشابه نیز تعمیم داد .
بررسی نگرش و عکسالعمل افراد نسبت به دریافت پیامکهای تبلیغاتی در عصر فنآوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در عصر فنآوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، در حوزه بازاریابی مطرح شده است، تبلیغات از طریق تلفن همراه است که هنوز شناخت چندانی درباره آن وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است با بررسی نگرش و عکس العمل 588 نفر از مصرف¬کنندگان نسبت به دریافت پیامکهای تبلیغاتی، به این موضوع پرداخته شود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- پیمایشی است. با استفاده از یک پرسشنامه، نگرش افراد نمونه که به روش تصادفی طبقه¬ای انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون t و کای اسکویر پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهند که دیدگاه کاربران تلفن همراه نسبت به پیامکهای تبلیغاتی تا حدودی مثبت است. این نتیجه در مقایسه با نتایج بسیاری از تحقیقات انجام شده در سایر کشورها که خلاف این عقیده را دارند، قابل توجه است. نویسندگان این مقاله، معتقدند شاید بتوان این نتیجه را به نوظهور بودن این رسانه در ایران نسبت داد.
ارائه مدل موفقیت تحلیل متدولوژی چابک در مرحله نگهداشت محصول نرم افزاری از دیدگاه تحلیل گران نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های فعال در حوزه تولید و توسعه نرم افزار در اثر میزان بالای رقابت، نیاز مشتریان مبنی بر شخصی سازی محصولات، فشار برای کاهش زمان تولید و سرعت بالای رشد فناوری های نوظهور؛ با تغییرات محیطی بالایی رو به رو هستند. لازمه بقای این سازمان ها در فضای پویا، استفاده از متدولوژی تولید و توسعه چابک نرم افزار جهت انطباق سریع تر فرایندها و فعالیت های کسب و کار با محیط می باشد. به کارگیری موفقیت آمیز این متدولوژی خصوصا در مرحله تحلیل که در آن تحلیل گران به شناخت نیازمندی های مشتری و تعیین معماری سیستم می پردازند، سازمان را در ارائه محصولات در زمان مناسب توانمند می سازد و بدین ترتیب از منظر ایجاد ارزش نقش مهمی برای سازمان دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات تحقیق، عوامل موثر در موفقیت این متدولوژی شناسایی گردید. در ادامه با توجه به اهمیت نقش تحلیل در مرحله بلوغ محصول که نرم افزار در سازمان مشتری استقرار یافته و توسط کاربران استفاده می شود، نسبت به یافتن آن دسته از عواملی که در موفقیت تحلیل این متدولوژی و در مرحله نگهداشت محصول اثرگذار هستند، اقدام گردید. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، پیشنهاد می شود که عوامل موثر بر موفقیت فاز تحلیل متدولوژی چابک در مرحله بلوغ نرم افزار در 7 طبقه فردی-مشتری، فردی-تحلیل گر، میان فردی، سازمانی، مدیریتی، فرایندی و تکنولوژیک قابل دسته بندی هستند.
نقش عوامل فناورانه در موفقیت مدیریت دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر دانایی، موفقیت مدیریت دانش به وجود پیش نیازهای ساختاری، فرهنگی، فناورانه و انسانی ویژه ای نیاز دارد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد فناورانه مورد نیاز برای موفقیت مدیریت دانش در سازمان است. سؤال اساسی پژوهش عبارت است از اینکه ابعاد فناورانه مورد نیاز برای موفقیت مدیریت دانش در سازمان کدام است؟ وضعیت جامعه آماری در خصوص ابعاد و مؤلفه های مورد نظر چگونه است و نیز آن که چه رابطه ای بین ابعاد پیش گفته و موفقیت مدیریت دانش وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش دانشگاه هوایی شهید ستاری است؛ نمونه آماری پژوهش نیز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل از به کارگیری روش های آماری حاکی از رابطة معنا دار مؤلفه های فناورانه با مدیریت دانش، تفاوت معنادار بین وضعیت موجود مؤلفه ها با وضعیت مطلوب مؤلفه ها و اولویت متفاوت مؤلفه ها در تأثیرگذاری بر مدیریت دانش است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی به جامعه علمی و سازمانی ارائه شده است.
ارائه مدل تبیین رابطه فرایندهای مدیریت دانش با توسعه منابع انسانی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی از رابطه فرایندهای مدیریت دانش با توسعه منابع انسانی در آموزش عالی می باشد بدین منطور با بررسی پیشینه و مبانی نظری تحقیق , متغیرهای میانجی مورد شناسایی قرار گرفتند و سپس مدل اولیه تحقیق طراحی شده و بر اساس آن پرسشنامه ای آماده پس از تایید روایی و پایایی آن در اختیار جامعه آماری(اساتید دانشگاه تهران) قرار گرفت نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که فرایندهای مدیریت دانش ,شامل تولید دانش ,تسهیم دانش, بکارگیری و ذخیره دانش با تاثیر گذاری بر فرهنگ سازمان ,ساختار ,استراتژی دانشی سازمان وفناوری می تواند منجر به توسعه منابع انسانی شود.
آموزش الکترونیکی: پارادیم جدید در عصر اطلاعات
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر اطلاعات ، نهاد آموزش از نخستین نهادهایی است که دستخوش تغییرات اساسی شده. آموزش الکترونیکی به عنوان پارادیمی جدید، این حوزه را متحول ساخته است. با توجه به قابلیتهای بسیار بالای این سیستم آموزشی و حجم عظیم تقاضا برای آموزش، و ناتوانی نظام آموزشی کنونی در پاسخگویی به آن، در باب ضرورت بهکارگیری و اهمیت آموزش الکترونیکی تردیدی وجود ندارد .آنچه مطرح است شیوه و چگونگی این آموزش است.کتابخانهها نیز به عنوان زیرسیستم نظام آموزشی، باید همگام با تغییرات پیش بروند و نسبت به ارائه خدمات جدید و متناسب با نیاز روز، اقدام نمایند.
ارائه چارچوب ارزیابی فناوری های سلامت در نظام بهداشت و درمان ایران؛ مطالعه موردی ربات روبولنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن سلامتی از حقوق اساسی و ابتدایی هر انسانی است. اهمیت بسیار زیاد حوزه سلامت در سطح جامعه و همچنین توسعه روزافزون فناوری های سلامت و مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی مرتبط با به کارگیری این فناوری ها، اتخاذ تصمیمات مرتبط با این حوزه را با حساسیت و پیچیدگی بیش تری همراه نموده است. از این رو ارائه چارچوبی جامع و فراگیر برای ارزیابی فناوری های سلامت، اهمیت فراوانی دارد. به همین منظور با شناسایی ابعاد مختلف مطرح در ارزیابی فناوری-های سلامت از دیدگاه ذی نفعان گوناگون نظام بهداشت و درمان کشور و بررسی اهمیت هر یک از این ابعاد، چارچوبی را در این خصوص ارائه شده است. در ابتدا پس از مطالعه مستندات موجود، شش بُعد اصلی برای ارزیابی فناوری های سلامت به همراه پنج گروه ذی نفع در نظام بهداشت و درمان کشور شناسایی و استخراج شد. پس از نظرسنجی از خبرگان و انجام تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی داده ها، میزان اهمیت هر یک از ابعاد به طور کلی و همچنین از دید هر یک از گروه های ذی نفع تعیین شد. همچنین برای بررسی دیدگاه بازیگران مختلف در نظام بهداشت و درمان کشور پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوری های سلامت، رابطه میان جایگاه شغلی هر یک از این بازیگران اصلی با اولویت های انتخابی آن ها از میان ابعاد شش گانه پیشنهادی بررسی و همبستگی نسبتاً بالایی میان این دو متغیر مشاهده شد. نکته قابل توجه در این چارچوب، در نظر گرفتن ابعاد بیش تر نسبت به تحقیقات مشابه و نیز پارامترهای مطرح برای دو گروه تصمیم گیرندگان سطح خرد و کلان حوزه سلامت و همچنین بررسی نظریات بازیگران و ذی نفعان مختلف این حوزه پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوری های سلامت است. در انتها و پس از مشخص شدن چارچوب پیشنهادی، روش جراحی لاپراسکوپی با فناوری روبولنز و جراحی لاپراسکوپی بدون فناوری روبولنز بر پایه چارچوب ارائه شده با یکدیگر مقایسه گردیده که جراحی با فناوری مذکور ترجیح داده شد
آموزش الکترونیکی در سازمان ها و صنایع کوچک
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش آموزش الکترونیکی در سازمانها و صنایع کوچک میپردازد . ابداعاتی که در فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به وجود آمده است این امکان را فراهم کرده تا بتوانیم بر موانعی از قبیل کمبود منابع مالی ، زمان ، تخصص و تسهیلات فائق آییم . علاوه بر این شیوههای مختلف ، این نوع آموزش مزایایی چون انعطافپذیری و جذابیت را در پی داشته است . اگرچه ممکن است در حال حاضر به دلایل مختلفی ضرورت استفاده از آموزش الکترونیکی در سازمانها و صنایع کوچک ایران احساس نشده باشد اما در آیندهای نزدیک ناگزیر به استفاده از این روشهای نوین آموزشی خواهیم بود...
خوشه بندی مشتریان شعب بانک رفاه با تلفیق الگوریتم های ژنتیک و سی میانگین در محیط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر یکی از چالش های بزرگ برنامه ریزان و مدیران در حوزه خدمات بانکی، شناخت مشتریان، ایجاد تمایز بین گروه های مختلف مشتریان می باشد. بدیهی است استفاده از الگوی مناسب به بانک این فرصت را می دهد که پیشنهادات ارزشمند خود را متناسب با نیازها و خواسته های بخشهای هدف گیری شده طراحی و ارائه نموده و در نتیجه عملکرد بانک از منظرهای مختلف بهبود یابد. هدف این مطالعه بکارگیری مدل مناسبی جهت خوشه-بندی مشتریان بر اساس شاخص هایی مانند تازگی، تعداد تراکنش ،و عامل مالی می باشد. در این مقاله جهت خوشه بندی داده ها از تلفیق الگوریتم ژنتیک با سی میانگین فازی جهت غلبه بر مشکلاتی مانند حساس بودن به مقدار اولیه و گرفتار شدن در دام بهینه محلی استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از مشتریان شعب بانک رفاه شهر تهران می باشد. همچنین از روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت اخذ نمونه استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مشتریان متعلق به خوشه اول بدلیل دارا بودن عملکردی بالا در شاخص های ""تازگی""،""تعداد تراکنش""، و""عامل مالی"" جزء مشتریان وفادار و مشتریان خوشه دوم بخاطر دارا بودن عملکردی پایین در شاخص ""تازگی""، عملکرد متوسط در شاخص ""تعداد تراکنش""،و عملکردی بالا در شاخص""عامل مالی"" جزء مشتریان رویگردان از بانک می باشند. لذا پیشنهاد می گردد که با توجه به موارد فوق راهکارهای اجرایی را اتخاذ نمایند
چگونگی صفحات وب کتابخانههای دانشگاههای علوم پزشکی ایران و موجودیت پیوندهای فراسازمانی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: توسعه فنآوری اطلاعات و مدیریت آن با تجهیزات نوین در سازمانها همراه بوده است؛ به نحوی که راهکارهای چندی را جهت ارتقای رضایت اعضای سازمان در بر خواهد داشت. ضرورت این موضوع، موجب توسعه زیر ساختها و برنامهریزیهای جدیدی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور شده است و مطالعات جدیدی را میطلبد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چارچوب فعالیتهای مزبور به بررسی چگونگی صفحات وب کتابخانه های دانشگاههای علوم پزشکی کشور و موجودیت پیوندهای فراسازمانی آنها پرداخت.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی، که در آن مجموع صفحات وب دانشگاههای علوم پزشکی کشور که 40 وبگاه بود، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در این بررسی موجودیت صفحات وب، نوع نرمافزار کتابخانهای، ویژگی صفحات راهنما و تجزیه و تحلیل موضوعی پیوندهای فراسازمانی با استفاده از چک لیست محقق ساخته، مورد سنجش واقع شد و در نهایت، دادههای حاصل توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان از توجه دانشگاهها و کتابخانههای علوم پزشکی به بهرهجویی از صفحات وب در سیستم وب جهانی داشت، ولی نیاز به استفاده از همگونی و وحدت رویه در این یافتهها مشاهده میشد. در مجموع 25 دانشگاه معادل 5/62 درصد دارای وبگاه کتابخانه بودند و در این میان نرم افزار افق دارای بیشترین استفاده (16 وبگاه کتابخانه) و نرم افزارهای سیمرغ و پیام دارای کمترین استفاده (هر کدام یک وبگاه کتابخانه) بودند.
نتیجهگیری: صفحات وب در کشورهای جهان سوم حاکی از استفاده مدیران میانی از تجربیات جهانی موجود قلمداد میشود، ضمن آن که توجه به این گونه از خدمات الکترونیکی به مرور افزایش یافته، زمینههای استاندارد شدن این صفحات امری واقعی در آینده قلمداد میشود.
"
جایگاه معنویت در نظریه سازمان
حوزههای تخصصی: