قیمت گذاری برای بلیتهای المپیک لندن 2012 با حضور برجسته ترین کارشناسان بین المللی دنیا صورت گرفت. آیا می توان از این رویداد بین المللی برای قیمت گذاری درسهای فراوانی آموخت؟
پاسخ این پرسش را در این اثر کوتاه جستجو کنید که در نوع خود برای قیمت گذاری کم نظیر است. هم فدراسیونهای ورزشی، و هم سایر صنایع می توانند بر پایه ی همین اثر، هم نگرشهای خود را برای قیمت گذاری تصحیح کنند، و هم تکنیکهایی را در قیمت گذاری بیاموزند که ""ابتکاری"" است.
گاندی کیست؟ رهبر فقید هند. این پاسخ متفکران سیاسی است که برای بازاریاب های سیاسی معنای زیادی ندارد.
""بازاریاب های سیاسی"" در پی آنند تا بدانند چگونه گاندی توانست با ساده ترین ابزارها، خود را به ""برندی جهانی"" در عرصهی سیاست تبدیل سازد.
آیا پاسخ این پرسش را میتوان در لباس خاص او جستجو کرد؟ یا باید در چوبدستی و چرخ ریسندگی گاندی سراغ گرفت؟ و یا در نگاه نافذ او پی گرفت که توأم با سکوتی سرشار بود و لرزه بر استعمارگران انداخت.
این اثر در جستجوی راهی است که ذهن و فکر ""بازاریاب سیاسی"" و ""متفکران برندینگ"" را به تأمل برانگیخته و پاسخی به آن داده اند. این پاسخها را به دقت بخوانید.
برقراری امنیت حقوقی از طریق قانونگذاری، یکی از عوامل مؤثر بر گسترش بازاریابی الکترونیکی است و از آنجا که این شیوه نوین بازاریابی باعث کاهش هزینه های تبلیغات و بازاریابی محصولات می شود، اهمیت اقتصادی قابل توجهی دارد زیرا یکی از عوامل مؤثر بر افزایش فضای رقابتی در بازار یک کشور عبارت است از کاهش قیمت تمام شده محصولات ضمن حفظ کیفیت بالا. از این رو، برای ترغیب بنگاه ها به استفاده از این ابزار مفید، باید بستر فنی و حقوقی برای برقراری فضای دیجیتالی ایمن، مهیا شود که بخشی از این وظیفه برعهده قانونگذار است. از آنجا که این موضوع مهم تاکنون در ادبیات حقوقی ایران مورد بررسی دقیق قرار نگرفته، لذا این مقاله براساس روش تحلیلی تطبیقی و بر پایه مطالعه کتابخانه ای و تحلیل حقوق ایران و تطبیق با نظام حقوقی چند کشور موفق و حسب مورد با نگاه به برخی نارسایی های اجرایی، درصدد رفع نسبی این خلأ تحقیقاتی است. سؤال های اصلی این مقاله این است که قانونگذاری در حوزه بازاریابی الکترونیکی چه اثراتی در پی داشته و چگونه بر کاهش قیمت تمام شده و افزایش فضای رقابتی در بازار تأثیر می گذارد؟ و آیا حقوق ایران، الزامات حقوقی بایسته در این زمینه را به خوبی مقرر داشته است؟ مهم ترین دستاورد مقاله این است که بنگاه های ایران در کنار دلایل غیرحقوقی، نمی توانند به واسطه برخی نارسایی های قانونی، چندان از بازاریابی الکترونیکی جهت کاهش قیمت تمام شده بهره گیرند. مطالب این مقاله در دو بخش ارائه می شود: در بخش نخست، الزامات حقوقی برای ایمن سازی بازاریابی الکترونیکی با استفاده از مطالعه تطبیقی در چند کشور موفق بررسی شده و در بخش دوم، جایگاه موضوع در حقوق ایران تبیین شده و در پایان نیز، راهکارهای روشن و کاربردی برای استفاده قانونگذار و دستگاه های ذینفع ارائه می شود.
ازآنجایی که به تکافل به عنوان محصولی که در شکل بندی ساختار آن از عقود و معاملات اسلامی استفاده می گردد، نگریسته می شود، بررسی ساختار تکافل و توجه به منافع ذی نفعان به عنوان ضمانتی برای پایداری این محصول در بازار بیمه، اجتناب ناپذیر است. بر این اساس در این مقاله با بررسی جامع ساختار و مدل های مختلف تکافل در دو سطح عمومی و خانواده و به آسیب شناسی و مقایسه این مدل ها از منظر ذی نفعان و مالکان اصلی تکافل (مشارکت کنندگان) با استفاده از روش تحلیل محتوا پرداخته شد. به نظر می رسد که با تغییرات ساختاری الگوهای مختلف تکافل هدف ما از قیمت گذاری عادلانه و نیز همسویی منافع ذی نفعان بر اساس رهبری مشارکت کنندگان محقق نخواهد شد و راهکار کاهش هزینه های عامل در تکافل، نزدیک شدن به ساختار بیمه متقابل و محدود کردن اختیارات متصدی تکافل و افزایش اختیارات مشارکت کنندگان و نیز همسو سازی منافع متصدی تکافل و مشارکت کنندگان است. با تقویت حاکمیت شرکتی در ساختار تکافل، شرط لازم برای کم کردن عدم تقارن اطلاعات موجود بین ذی نفعان و مشکلات ناشی از آن همچون انتخاب نامساعد و خطرات اخلاقی کاهش خواهد یافت.