فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر یکی از چالش های بزرگ برنامه ریزان و مدیران در حوزه خدمات بانکی، شناخت مشتریان، ایجاد تمایز بین گروه های مختلف مشتریان می باشد. بدیهی است استفاده از الگوی مناسب به بانک این فرصت را می دهد که پیشنهادات ارزشمند خود را متناسب با نیازها و خواسته های بخشهای هدف گیری شده طراحی و ارائه نموده و در نتیجه عملکرد بانک از منظرهای مختلف بهبود یابد. هدف این مطالعه بکارگیری مدل مناسبی جهت خوشه-بندی مشتریان بر اساس شاخص هایی مانند تازگی، تعداد تراکنش ،و عامل مالی می باشد. در این مقاله جهت خوشه بندی داده ها از تلفیق الگوریتم ژنتیک با سی میانگین فازی جهت غلبه بر مشکلاتی مانند حساس بودن به مقدار اولیه و گرفتار شدن در دام بهینه محلی استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از مشتریان شعب بانک رفاه شهر تهران می باشد. همچنین از روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت اخذ نمونه استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مشتریان متعلق به خوشه اول بدلیل دارا بودن عملکردی بالا در شاخص های ""تازگی""،""تعداد تراکنش""، و""عامل مالی"" جزء مشتریان وفادار و مشتریان خوشه دوم بخاطر دارا بودن عملکردی پایین در شاخص ""تازگی""، عملکرد متوسط در شاخص ""تعداد تراکنش""،و عملکردی بالا در شاخص""عامل مالی"" جزء مشتریان رویگردان از بانک می باشند. لذا پیشنهاد می گردد که با توجه به موارد فوق راهکارهای اجرایی را اتخاذ نمایند
شرکتهای فرامیلی ، ابزار مدیریت جهانی (1)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش قدرت شرکتهای فرامیلی در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و رشد فراگیر آنها به اهرمهای مدیریت جهانی ، بدون شک شناخت این شرکتها می تواند بر تبیین استراتژیها و برنامه ریزیهای کشورهای در حال توسعه و رو به رو رشد تأثیر زیادی داشته باشد. هدف این مقاله بیان این واقعیت است که بدون شناخت صحیح و علمی از شرکتهای فرامیلی و بدون آگاهی از روشها و سبکهای مدیریتی و چگونگی سلطه یابی آنها بر منابع کشورهای در حال توسعه و افزایش سودآوری از طریق سرمایه گذاری در کشورهای روبه رو رشد ، امکان چانه زنی و تحقق منافع عادلانه امکان پذیر نخواهد بود. همچنین به منظور افزایش آمادگی برای رویارویی با گرایش سلطه طلبانه این شرکتها ، افزایش آمادگی برای رویارویی با گرایش سلطه طلبانه این شرکتها ، کشورهای در حال توسعه و رو به رشد باید به گونه ای معقول و منطقی ، استراتژیها و برنامه های مورد نیاز را برای رفتار با شرکتهای فراملیتی و دولتهای پشتیبان آنها تدوین نموده و از طریق شناسایی صحیح این شرکتها و همچنین شناخت نقاط قوت و ضعف خود نسبت به مطالعه تهدیدات و فرصتهایی که در رویاروی با این شرکتها ضروری است اقدام و طراحی لازم را نیز به عمل آورند ؛ به عنوان مثال در سال 1990، بر اساس آمار منتشره از طرف سازمان ملل متحد ، تعداد 37000 شرکت اصلی و تعداد 170000 شرکت وابسته به آنها بالغ بر 5/5 تریلیون دلار فروش داشته اند و در سال 1992 سرمایه گذاری مستقیم آنها بالغ بر 2 تریلیون دلار بوده است . این در حالی است که این شرکتها به نوبه خود از نظر چهار چوب اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه و روبه رشد و بعضی از کشورهای توسعه یافته دارای برتریهای نسبی هستند . از طرفی از آنجا که این گونه شرکتها نقش بسیار تعیین کننده ای در تبیین مواضع کشورهای مبدأ و میزبان دارند ، بدون شک شناخت واقعی آنها نیز می تواند در برنامه ریزیهای آینده کشورهای در حال توسعه نقش مهمی داشته باشد ؛ در این راستا بعضی معتقدند که سازماندهی آزادانه ملتهای مستقل در یک نظام واحد جهانی ، که هم اکنون با محور قرار دادن شرکتهای فراملیتی در حال شکل گیری است ، حیاتی به نظر می رسد و این در حالی است که پدیده تعیین کننده نظام واحد جهانی موجود ، عمدتاً ماهیت و اساس اقتصادی دارد و طرح تفکر توسعه درون زا در سطح اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی نیز امری ضروری است . تنها روش درک استقلال ملی کشورها در چشم انداز نظام واحد جهانی نیز شناخت همین ضرورت خواهد بود . با این وصف به نظر می رسد که در دهه های آینده قدرت شرکتهای فراملیتی نقش عمده ای را در نظام واحد جهانی خواهند داشت و مرزهای جغرافیایی با تقسیم بندیها و محدودیتهای موجود در تجارت جهانی دیگر معنی و مفهومی نخواهد داشت . حال این سؤال مطرح است ، که آیا کشورهای در حال توسعه آمادگیها ی لازم را برای رویارویی با این پدیده در دهه های آینده دارند ؟ آیای به نقش حساسی که اینگونه شرکتها در تبیین سیاستهای جهانی و نظام واحد جهانی ایفا می کنند توجه لازم دارند؟ آیا اعمال سلطه از طریق سبک مدیریت این شرکتها برای مدیران در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است ؟ آیا جایگاه و سبک مدیریتی شرکتهای فراملیتی به درستی روشن است ؟ بدیهی است به منظور احراز شرایط لازم برای رویارویی با این پدیده ، باید شناختی درست از سبک و روشهای مدیریتی شرکتهای فراملیتی حاصل نمود و به گونه ای معقول و منطقی راهبردهای مورد نیاز را برای ارائه رفتار مناسب در مقابل کنشهای اینگونه شرکتها و دولتهای پشتیبان آنها در راستای تحقق منافع عادلانه اتخاذ نمود.
مقررات صادرات و واردات در جمهوری فدرال آلمان
حوزههای تخصصی:
نقش دولت در توسعه آموزش کارآفرینی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۰ شماره ۱۱۶
حوزههای تخصصی:
مدل مفهومی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در کسب وکارهای خلاق هنری (مورد مطالعه: صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات پیشین کمتر به مستند سازی و بازخوانی دانش ضمنی و ساماندهی شیوه های بازاریابی کسب و کارهای فرهنگی- هنری پرداخته شده است. هدف مطالعه حاضر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد هم گرایی موثر دو حوزه بازاریابی کارآفرینانه و کسب و کارهای خلاق هنری به تبیین چگونگی و چیستی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در کسب و کارهای خلاق هنری بپردازد و با ارائه و پیشنهاد یک چارچوب منطقی و مفهومی، شیوه ی سامان دهی فعالیت های بازاریابی کسب وکارهای خلاق هنری را تشریح کند. این پژوهش از نظر مشارکت نظری و توسعه مرزهای دانش آمیخته بازاریابی کارآفرینانه و همچنین مشارکت عملی و الگوشناسی فعالیت های بازاریابی کسب وکارهای فرهنگی- هنری با استفاده از راهبرد مطالعه موردی اکتشافی مرکب نوآوری دارد، بدین گونه که نتایج پژوهش با به چالش کشیدن پژوهش های پیشین منتج به یک مدل نوآورانه و منحصر به فرد از آمیخته بازاریابی در کسب و کارهای خلاق هنری شد. روش پژوهش از نوع مطالعه موردی مرکب و بهره گیری از ابزار مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با ۳۰ نفر از فعالان، متخصصان و صاحبنظران حوزه فرهنگ و هنر انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عناصر تشکیل دهنده آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در این کسب و کارها شامل ۵ مقوله اصلی و ۳۲ جزء است. ۵ مقوله اصلی به عنوان مدل 5Cs آمیخته بازاریابی کارآفرینانه کسب و کارهای خلاق هنری شامل: شبکه تماس و قابلیت های ارتباطی؛ محتوا؛ خلاقیت؛ ارزش فرهنگی؛ و خالق اثر هنری شناخته شدند.
بررسی رابطه بین ویژگی های هیأت مدیره و روش های تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه بین ویژگی های هیأت مدیره و روش های تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش را 65 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که در طی سال های 1383 تا 1389 مورد بررسی قرار گرفته است. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین اندازه ی هیأت مدیره و تأمین مالی داخلی شرکت ها رابطه منفی معناداری وجود دارد و همچنین، بین استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره با تأمین مالی خارجی رابطه منفی معناداری وجود دارد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان می دهد که بین استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره با تأمین مالی داخلی و اندازه ی هیأت مدیره و تأمین مالی خارجی رابطه آماری معناداری وجود ندارد. نتایج پژوهش در خصوص متغیرهای کنترلی نشان دهنده آن است که بین اندازه شرکت ها و تأمین مالی داخلی آن ها رابطه مثبت معنادار و بین عمر و اهرم مالی شرکت ها با تأمین مالی داخلی آن ها رابطه منفی معناداری وجود دارد. همینطور، نتایج پژوهش نشان می دهد که بین اندازه، عمر و اهرم مالی شرکت ها با تأمین مالی خارجی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
میزگرد: بخش دوم و پایانی میزگرد «مدیریت ریسک جامع»؛ چالش ها و رویکردها: مدیریت ریسک؛ یک سلاح استراتژ
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۷۰
حوزههای تخصصی:
آشنایی با صنعت بیمه مالزی
منبع:
آسیا بهار ۱۳۸۱ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
شناسایی و الویتبندی عوامل مؤثر به رضایت مشتریان خودروهای سواری شرکت ایران خودرو
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی عملکرد برند در بازارهای صنعتی (شرکت های تولید کننده لوازم خانگی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط به شدت رقابتی امروزی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است.تأمین کنندگان برای حفظ و بهبود جایگاه خود در برابر رقبایشان باید به برندسازی و مدیریت برند مبادرت ورزند.ارتقاء ارزش برند به عنوان یک مزیت رقابتی متمایز و غیر قابل تقلید مطرح است و بر نقش آن در برتری برند نسبت به برندهای رایج در بازار تأکید می شود.بنابراین بررسی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند موضوعی پراهمیت در اجرای استراتژی های باز اریابی به شمار می رود.در این مقاله به این سوال اساسی پرداخته می شود که چه عواملی می تواند منجر به بهبود عملکرد برند در بازارهای صنعتی شود؟.متغیرهای تحقیق از نقطه نظر کارشناسان و اعضای مرکز خرید شرکت های تولیدکننده لوازم خانگی شهر تهران بررسی شده است.در این راستا 106 پرسشنامه قابل تحلیل از اعضای مرکز خرید به محققین ارجاع داده شد. به منظور تحلیل فرضیه های ارائه در قالب مفهومی پژوهش، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها کلیه فرضیات مورد مطالعه را تأیید کردند.نتایج حاکی از آن است که ارزش ویژه برندB2B،مسئولیت اجتماعی و شهرت تأمین کننده، ترجیح برند و قصد تکرار خرید اثرات مثبتی بر عملکرد برند دارند. شهرت و مسئولیت اجتماعی تأمین کننده نیز تأثیر معنادار و مثبتی بر ارزش ویژه برند B2B دارد و همین طور روابط بین مسئولیت اجتماعی و شهرت تأمین کننده، ارزش ویژه برند و ترجیح برند، ترجیح برند و قصد تکرار خرید معنادار و مثبت بود.تأمین کنندگان داخلی می توانند از یافته های تحقیق به منظور برندسازی و مدیریت عملکرد برندشان در بازارهای صنعتی استفاده کنند.
رشد اقتصادی در کشورهای دارای منابع طبیعی: مورد کشورهای صادر کننده نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر اینترنت بر آمیخته بازاریابی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۹
حوزههای تخصصی:
تبیین ارزیابی تمایل و وفاداری مشتریان بالقوه به خرید از فروشگاههای اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
ارزیابی درجه تمرکز در سطح تولید عمده فروشی بازار انواع یخچالهای خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با این فرض که معمولا رفتار انحصاری و گرایش به انحصار با تمرکز بالا توام است و درجه تمرکز مهمترین متغیر ساختاری برای تبیین عملکرد بازار به حساب می آید، درجه تمرکز در سطح تولید و عمده فروشی بازار انواع یخچال خانگی با استفاده از شاخصهای تعداد بنگاهها، معکوس شاخص H (هرفیندال – هیرشمن) و سهم یک و چهار بنگاه برتر (CRn) برآورده شده است. ضمن بررسی علل و پیامدهای تمرکز محاسبه شده این نتیجه به دست آمده است که سیاستهای دولت و نحوه دخالت آن در بازار مهمترین عامل توضیح دهنده تمرکز بالا در سطح تولیدکنندگان و درجه تمرکز به دست آمده در سطح عمده فروشان بوده است. درعین حال که نقش تفاوت محصولات تولیدکنندگان مختلف نیز به عنوان یک متغیر ساختاری، جدی تلقی شده است.
رابطه بین رفتار پژوهشی استادان با کارآفرینی آنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش کارآفرینی مبتنی بر دانش در نوآوری و تبدیل نتایج پژوهشی به محصول و خدمت، ضرورت توجه به آموزش و تریبت کارآفرینی در سطوح دانشگاهی بر کسی پوشیده نیست. توسعه رفتار پژوهشی و پرورش نیروی انسانی توانمند نیازمند توجه خاص به کارآفرینی در مراکز آموزشی است. هدف از انجام پژوهش حاضر یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا بین مولفه های رفتار پژوهشی و کارآفرینی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن رابطه وجود دارد؟ در این مطالعه در مراحل گردآوری اطلاعات و توصیف و کشف روابط بین متغیرها از روش همبستگی ، در مباحث تئوریک و مروری بر مطالعات پیشین از روش اسنادی و کتابخانه ای و همچنین از بانک اطلاعات پژوهشی دانشگاه بهره گرفته شده است. نمونه آماری پژوهش را325 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در بر می گیرد.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته رفتار پژوهشی و پرسشنامه کارآفرینی بوده است. نتایج حاصل از انجام رگرسیون چند متغیره نشان داد ه است که بین مولفه های رفتار پژوهشی (متغیرهای مستقل) و کارآفرینی (متغیر وابسته) در میان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن رابطه وجود ندارد.بین کارآفرینی اعضای هیات علمی زن و مرد تفاوت معنی دار وجود ندارد. ولی بین رفتار پژوهشی اعضای هیات علمی بر حسب مدرک تحصیلی آنهاتفاوت معنی دار وجود دارد .