فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزش شناسی، یکی از مباحث محوری فلسفه و به تبع آن، فلسفه تعلیم و تربیت می باشد. اصولاً شناخت ارزش ها، مبنایی برای فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی به شمار می آید. هریک از مکاتب فلسفی تعلیم و تربیت، تبیین خاص خود را از چیستی ارزش ها و معیارهای آن ارائه کرده اند. همین امر موجب شده که الگوها و نظریه های متنوعی در حیطه تربیت اخلاقی شکل بگیرد. بر این اساس، هدف این پژوهش نقد و بررسی مفهوم ارزش از منظر پراگماتیسم دیویی و دلالت های آن در حیطه تربیت اخلاقی می باشد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات فلسفی است که با رویکرد توصیفی تفسیری صورت می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که از منظر دیویی، بنیاد ارزش ها در فعالیت های فردی و اجتماعی نهفته است؛ یعنی دامنه ارزش ها تا حدی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم، اثری عملی در جریان زندگی فردی و اجتماعی داشته باشند. و با ردّ ذاتی بودن ارزش ها به نسبیت گرایی در این مورد دامن زده می شود.
وجوه اشتراک دیدگاههای زبانی گادامر و ویتگنشتاین دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ کارآفرین و ارتباط آن با فلسفه و دین: در تکاپوی مدل واره بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد که بعضی گروه ها و جوامع در کارآفرینی کامیاب تر از دیگرانند. در این مقاله به چراییِ این امر می پردازیم. به نظر می رسد بخش چشم گیری از این تفاوت ها در جهان بینی (باورهای بنیادین فلسفی و دینی) نهفته است. در دفاع از این مدعا، نخست مفهوم فرهنگ و مباحث مربوط به آن بررسی، و سپس ایده «اصالت فرهنگ» پیش نهاده می شود و بعد مراد از «فرهنگ کارآفرین» روشن می گردد.
در ادامه، آن دسته از موضوعات نه گانه ای را که به نظر می رسد موضع جهان بینیِ فرد در قبال آنها مستقیماً بر وضع کارآفرینی در جامعه تأثیر می گذارد، مشخص می شوند. به سخن دیگر، این مؤلفه ها تعیین می کنند که جهان بینی فرد به فرهنگ کارآفرین کمک کند یا ضد آن باشد. این موضوعات عبارت اند: اهمیت دنیا، منابع مالی، کار، زنان، فردگرایی، اختیار، عقلانیت، مسئولیت پذیری، و تفکر انتقادی. این موارد به طور مستقیم، متأثر از دو عنصر مهم هستند: دین و فلسفه. در پایان، کوشش شده است بر اساس آموزه های ایرانی-اسلامی فرهنگ خود، الگویی پیشنهادی برای جامعه ایرانی ارائه گردد.
نظریه کاربردی معنا و تأثیر آن در معرفت شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه زبان از نظریات معناداری سخن به میان می آید. یکی از مهم ترین نظریات در این حیطه نظریه «کاربردی» است. براساس نظریه کاربردی، معنای یک لفظ چیزی جز کاربرد آن لفظ در زبان نیست. در این نظریه، زبان خصوصی وجود ندارد و معناداری به مثابة امری اجتماعی در یک جامعه زبانی تحقق پیدا می کند. در هریک از جامعه های زبانی با توجه به زمینه های مختلف، قواعدی نانوشته وجود دارد که افراد آن جامعه ناخودآگاه از آن ها پیروی می کنند و از این طریق کلمات به صورت های گوناگون معنا می یابند. یک لفظ در زمینه های مختلف معانی گوناگونی دارد که این معانی بدون این که وجه اشتراک ذاتی همگانی داشته باشند در یک طیف قرار می گیرند. نظریه کاربردی معنا در دو حیطه بسیار اثرگذار است. نخست، در حیطه استدلال آوری دربارة باورهای دینی و دوم، تکثرگرایی در باورهای دینی است. باتوجه به تمایز زمینة گفت وگوی علمی و زمینه گفت وگوی دینی سخن گفتن از اثبات خداوند اشتباه است؛ زیرا از نظر یک خداگرا خداوند یک اسم خاصِ دارای مصداق یگانه است و نه یک لفظ دال بر معنایی کلی که وجود مصداق برای آن نیازمند اثبات باشد. طرف داران نظریه «کثرت گرایی دینی» هم چون هیک و هیم با تمسک به نظریه کاربردی معنا، معانی متفاوت خداوند را، در ادیان و مذاهب مختلف، متعارض نمی دانند.
تحلیل مؤلفه های مفهومی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مسائل مطرح در حوزة مباحث دین شناسی و خصوصاً فلسفة دین تعریف مفهوم دین و دست یابی به مؤلفه های اصلی آن است.
این مقاله پس از طرح تعریفی از دین، به نقد و تحلیل آن و بررسی نقاط قوت و ضعف آن خواهد پرداخت. توجه به سه حوزة «اعتقادات»، «اعمال»، و «احساسات»، در میان نیازها و توانایی های وجودی انسان، از امتیازات تعریف فوق و لازمة اصل جامعیت در تعریف است، اما تلاش برای حل مشکل تعریف دین حاصلی درپی نخواهد داشت مگر این که موارد زیر که از کاستی ها و موانع نظری تعریف مفهوم دین دانسته می شوند، ازمیان برداشته شوند: 1. دست یابی به حداقل مشترکات بین ادیان؛ 2. ابهام در تبیین عناصر اصلی تعریف؛ 3. شمولیت کل یک تعریف در حد عدم مانعیت آن؛ و 4. عدم احتساب وجود منفرد در تعریف دین. درنهایت ضرورت وجود یک «نگاه سیستمی» در تعریف این واژه را هم باید از مشکلات و چالش های این امر دانست و باید با در نظرداشتن آداب و شرایط علمی و روش مند به آن نگریست.
مقاله درپایان ما را به سمت تأمل در تعریف دیگری از مفهوم دین سوق می دهد تا از این طریق راهی به سوی تحلیل مؤلفه های مفهومی دین بگشاید.
تعریف علم حضورى و اقسام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم حضورى تنها مناط معلومیت خود براى عالم است. در مقابل، علم حصولى است که علاوه بر آن مناط معلومیت غیر نیز هست. این تعریف با حقیقت علم حضورى که امرى وجودى است تناسب بیشترى دارد؛ زیرا کاشفیت اصلى ترین ویژگى هستى شناختى هر علمى است و علم حضورى چیزى جز وجود و حضور معلوم براى عالم نیست. علم چیزى جز کشف معلوم براى عالم نیست و کشف با حضور، و حضور با وحدت یا اتحاد حاصل مى شود. از این رو هر جا وحدت یا اتّحادى باشد، علم حضورى نیز محقق است. اقسام گوناگون وحدت موجب مى شوند اقسام متعددى همچون علم به ذات، علم به صفات، علم به اعراض و حالات، علم به قوا و مراتب وجودى خود، علم به بدن و... براى علم حضورى رقم خورد.
پایه های فطری اخلاق در نظریه علامه طباطبایی(ره) و اصول تربیتی مبتنی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، مبانی فلسفی ـ دینی تربیت اخلاقی با تمرکز بر تبیین رابطه میان فطرت، اخلاق و دین با روش توصیفی تحلیلی از آرای علامه طباطبایی استخراج، و مشخص شد که فطرت نقطه کانونی و زیربنای ساختمان اخلاق است در عین حال، لایه هایی دارد که تنها در موقعیتهایی مناسب و در پرتو هدایت تشریعی شکوفا می شود. در بخش دوم پژوهش با شیوه ای که از دیدگاه خود علامه به دست آمده بود بر مبنای یافته های بحث نظری و متناسب با غایات تربیت اخلاقی، اصولی برای تربیت اخلاقی تعیین شد که ضرورت پاکی نسل، آغاز زود هنگام تربیت، اصلاح وضعیت محیطی، تقویت خود شناسی، غفلت زدایی و شناخت مصداق واقعی کمال، مبارزه با دنیا گرایی و رفاه زدگی و نیز ضرورت تقویت نور فطری از طریق اطاعت از دستورهای اخلاقی دینی و مداومت بر اعمال اخلاقی را نشان داد.
بررسی و نقد رهیافت عرفی شلایرماخر به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رگه های عرفی شدن در قرائت شلایرماخر از دین، بیانگر این است که تجربه دینی راه به جایی نبرده و به جهات گوناگون نه تنها شرافتی به دین نبخشیده، بلکه آن را در مسیری عرفی قرار داده است. فروکاستن حقیقت دین به تجربه دینی شخصی، کنار نهادن کتاب مقدّس به عنوان مجموعه ای از دستورات الهی، و تقلیل آن به کتاب ثبت تجربه دینی، بی توجهی به نقش عقل، شریعت، مناسک دینی، بی توجهی به مابعدالطبیعه و نیز اومانیستی بودن رهیافت معناگرایانه به دین را می توان از جمله رگه های عرفی شدن در تفکر دینی شلایرماخر دانست. وی دین را از حوزه علم و عمل، به عالَم خصوصی احساسات پارسامنشانه تأویل برده است. این مقال بر آن است تا ضمن تبیین رهیافت دینی شلایرماخر، عناصر عرفی را در رویکرد دینی وی نشان دهد. روش مقاله در مراجعه به آراء، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی ـ انتقادی است.
نقد و بررسی دیدگاه های انسان شناختی سنت گرایان و نقش آنها در تکثر ادیان با تأکید بر اندیشه های فریتیوف شووان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت گرایان، تعدّد جوامع بشری با تمایزات بنیادین آن را یکی از عوامل کثرت ادیان در عالم می دانند، و بر این باورند که تمایزات میانِ انسان ها، تمایزاتی واقعی و سودمند و دارای نقشی اساسی در ایجاد صورت های گوناگون دین در زمین هستند. ایشان دین را معلولِ دو عاملِ عُمده می دانند: عنصر حقیقت مطلقِ نامشروط و ناب، و حاشیه ای از جوهر بشری که حقیقتِ مطلق به درون آن راه پیدا می کند. براساس این دو عامل، هر دینی، محصول تجلی مثالِ آن در میان جمعیت بشری و یا حاصل اتصال عنصر حقیقت مطلق با جامعة انسانی است. ازآنجایی که مثال های ادیان ناهمگون هستند، و جمعیت انسانی ای که آن دین برای آنها مقدر شده، از حیثِ زبان، ظرفیت ها، گرایش ها و نیازهای روحی و روانی متفاوت اند، این امر سبب شده تا صورت های متعدد و متکثری از دین، که هریک بر جنبه ای خاص از جوانب حقیقت مطلق تأکید می ورزند، و صورتی خاص از واقعیت را متجلی می سازند، پدیدار گردد. این دیدگاه، اشکالات متعددی دارد که به بررسی آنها می پردازیم.
تکنولوژی و فرهنگ بررسی تطبیقی دیدگاه میرباقری و پایا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرباقری و پایا درباره چیستی تکنولوژی و امکان متناسبسازی تکنولوژی با فرهنگ، دیدگاههای مشابهی دارند، اما در نحوه مواجهه با تکنولوژی غرب دو دیدگاه متفاوت را مطرح میسازند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا نقاط اشتراک این دو دیدگاه را بیان داشته و سپس به این پرسش پاسخ خواهیم داد که با وجود این نقاط اشتراک فراوان چرا در نحوه مواجهه با تکنولوژی غربی این دو مسیرهای متفاوتی را در پیش میگیرند. نتیجهای که از این تحقیق بدست آمده این است که نوع تفسیر میرباقری و پایا از مقدمات به ظاهر مشترک، منشاء اختلاف آن دو در نتیجه گردیده است.
هم ارزی تکامل نهاد اخلاق در فرد و نوع با رجوع به اندیشه فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مختصات هندسه حکمت موهبتی در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه حکمت صدرایی متشکل از تأمل ژرف در اسرار هستی و ریاضت فکری و جهاد شرعی است که در آن کوشش حکیم پژوهشگر و پاک نهاد، پیوسته به مقام «ولایت»، از افاضه ها و تأییدهای الهی و کشف و شهود برای تکمیل سلوک فکری بهره مند می شود. صدرالمتألهین به وجود «حکمت موهبتی» قایل است و در بخش هایی از کتاب های حکمی خود بر آن صحه گذاشته است و در دستیابی به رموز حکمی، در مواردی خود را تک و تنها می داند. این «موهبت» در اثر خلوص در بندگی، تهذیب نفس، پاکی درون و عرض حاجت به مقام الوهی برای رمزگشایی از اسرار عالم ممکن است و نیاز به اهلیت و مسانخت دارد. به طور طبیعی گروهی از مدعیّان حکمت که از آنان به اغیار فاقد صلاحیّت نامبرده می شود، بهره ای از آن نخواهند داشت.
بررسی مبانی کلامی ـ فلسفی نظریه پرورش روح جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، در دو بخش به توصیف و بررسی برخی مبانی نظریه عدل الهی پرورش روح هیک اختصاص دارد. در این نوشتار، ضمن بررسی پاسخ جان هیک به مسأله شرور موجود در عالم، خواهیم دید که وی نظریه عدل الهی خود را با اسطوره خواندن ایده گناه اولیه و هبوط آغاز می کند و شرور اخلاقی را نتیجه مختار بودن آدمی و از لوازم وجود فاصله معرفتی می داند. به نظر وی کسب فضایل و کمالات روحی جز در مواجهه با شرور حاصل نمی گردد. مسأله معاد، برزخ، و حیات های متوالی از عناصر مهمی هستند که هیک برای پیش برد راه حل خویش به آن ها متوسل می شود. اما مبانی کلامی نظریه هیک مستلزم لوازم باطلی است، از جمله این که گزاره های کتاب مقدس هیچ نقشی در تولید ایمان ندارند و تسری دادن کثرت گرایی به مفاهیم دینی، سبب برزو ابهام در فهم بحث مذکور یعنی مسأله شر می باشد. هیک در بحث کثرت گرایی نجات نیز گزینشی عمل کرده و با انتخاب آیات موافق با رستگاری جهانی، از آیات دال بر جاودانگی عذاب چشم پوشیده است.
فرجام نفس از نظرگاه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه تحلیلى دیدگاه ملاصدرا و طباطبایى در مسئله قضاء الاهى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
چالش نظریه پردازی و علم افزایی در تولیدات علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم اکنون سالانه ده ها هزار مقالة علمی به فارسی و انگلیسی در کشور تولید می شود و در مقایسه با دهة گذشته، میزان نشریات و مقالات علمی ـ پژوهشی چندین برابر شده است، اما آیا با همین نسبت میزان تولید واقعی علم در کشور رشد کرده است؟ در این مقاله با واکاویدن معیارهای رایج دربارة تولید علم مانند ISI و داوری در مجلات علمی ـ پژوهشی و نیز بررسی ایده پردازی های فاقد روش علمی، دربارة معیارهای واقعی علمی بودن یک مقاله بحث خواهیم کرد. درنهایت، دو معیار روش مند، قابلیت تکرار پژوهش و راستی آزمایی، برای دیگر محققان را در کنار ویژگی علم افزایی و دارابودن ایدة نوین، به منزلة معیارهای اصلی علمی بودن یک مقاله، معرفی خواهیم کرد و سرانجام رویه ای برای تولید مقالات علمی ارائه خواهیم داد.
امکان فلسفه تطبیقی بر اساس رویداد از آنِ خود کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان و نحوه فلسفه تطبیقی یکی از سؤالات مهم زمانه کنونی است. از جمله رهیافت هایی که در این حوزه تلاش داشته اند، رهیافت پدیدارشناسی است. هانری کربن از مهمترین بینانگذاران فلسفه تطبیقی و نزدیک به پدیدارشناسی است، اما علی رغم نکات مثبت متعدد، از جمله تلاش برای نقد تاریخ انگاری، اشکالاتی نیز بر رهیافت او وارد است. در نوشتار حاضر، تلاش بر این است تا با تمرکز بر اثر مهم هیدگر، افادات به فلسفه، راه غنی تری برای امکان فلسفه تطبیقی گشوده شود. این راه مبتنی است بر کشف پرسش راهنمای هر فلسفه بر مبنای پرسش بنیادین فلسفه، آنگاه مقایسه و تطبیق پرسش های راهنما با روش غیر سیستمیِ پدیدارشناسی- هرمنوتیک. این تلقی از فلسفه تطبیقی می تواند خود مبین وضع کنونی فلسفه و کیفیت تطبیق های درست در تاریخ فلسفه باشد.
پاسخ سوئین برن به مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر بررسی و تحلیل پاسخی است که ریچارد سوئین برن، فیلسوف دین معاصر، درباره مسئلة شر ارایه می کند. به باور وی، در برابر مسئلة شر باید به نظریه عدل الهی روی آورد. نظریه عدل الهی مدنظر وی، مبتنی بر خیرهای برتر استکه با توجه به آن، شرور باید به وجود آیند تا از این راه، خیرهای برتری حاصل شوند. وی تأکید می کند شرط کارایی یک نظریه عدل الهی این است که ""دفاع مبتنی بر اختیار"" در کانون آن قرار گیرد. در نوشتار حاضر، به واکاوی نظریه عدل الهی مورد نظر این فیلسوف و دیدگاه وی درباره شرور اخلاقی و طبیعی و همچنین رنجی که به حیوانات می رسد، پرداخته ایم و نیز به اشکال هایی که بر این دیدگاه وارد شده و نیز پاسخ های وی نظر داشته ایم و در پایان در می یابیم که پاسخ های سوئین برن، مشابهت هایی نیز با پاسخ فیلسوفان مسلمان دارد.