مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویداد از آنِ خود کننده


۱.

امکان فلسفه تطبیقی بر اساس رویداد از آنِ خود کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویداد از آنِ خود کننده پرسش بنیادین پرسش راهنما پدیدارشناسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۸ تعداد دانلود : ۵۹۰
امکان و نحوه فلسفه تطبیقی یکی از سؤالات مهم زمانه کنونی است. از جمله رهیافت هایی که در این حوزه تلاش داشته اند، رهیافت پدیدارشناسی است. هانری کربن از مهمترین بینانگذاران فلسفه تطبیقی و نزدیک به پدیدارشناسی است، اما علی رغم نکات مثبت متعدد، از جمله تلاش برای نقد تاریخ انگاری، اشکالاتی نیز بر رهیافت او وارد است. در نوشتار حاضر، تلاش بر این است تا با تمرکز بر اثر مهم هیدگر، افادات به فلسفه، راه غنی تری برای امکان فلسفه تطبیقی گشوده شود. این راه مبتنی است بر کشف پرسش راهنمای هر فلسفه بر مبنای پرسش بنیادین فلسفه، آنگاه مقایسه و تطبیق پرسش های راهنما با روش غیر سیستمیِ پدیدارشناسی- هرمنوتیک. این تلقی از فلسفه تطبیقی می تواند خود مبین وضع کنونی فلسفه و کیفیت تطبیق های درست در تاریخ فلسفه باشد.
۲.

بررسی مقایسه ای دیدگاه احمد غزالی و ژان لوک ماریون درباره عشق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی ماریون عشق پدیده اشباع شده رویداد از آنِ خود کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۹
این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه اندیشه احمد غزالی و ژان لوک ماریون درباره عشق می پردازد. با وجود تفاوت های بین این دو اندیشمند در زمینه فکری و زمانه، محتوای اندیشه آنها از جهاتی شباهت دارد. غزالی در نگارش سوانح العشاق از روش تأویل برای کشف رموز صوفیه استفاده می کند و ماریون نیز با بهره گیری از پدیدارشناسی هایدگر، زوایایِ پنهانِ رویدادِ عشق را بیان می دارد. برحسب اینکه برخی مستشرقین مثل هانری کربن، روش پدیدارشناسی در سنت غربی را با روش تأویل گرایانه یا کشف المحجوب عرفای مسلمان در یک راستا می دانند، به نوعی هم افق کردن رویکرد پدیدارشناسانه ماریون و تأویل گرایی غزالی توجیه می شود. این دو متفکر از اشتراک معنوی مفهوم عشق سخن می گویند و عشق را به مجازی و حقیقی تقسیم بندی نمی کنند؛ بنابراین، غزالی و ماریون عشق را، خواه در ارتباطات انسانی و خواه در ارتباط با خداوند، به یک معنا می دانند. هدف اصلی ماریون، فراروی از غلبه متافیزیک بر الهیات و نفی نگرش مفهومی و بُت گونه درباره خداوند است و غزالی نیز با تأویل تجربه زیسته عارفان، از حصار تنگ مفاهیم فلسفی عبور و از زبان تمثیل و رمز برای تبیین موضوع عشق استفاده می کند.