مطالب مرتبط با کلیدواژه

تعالی وجودی


۱.

صور تعالی خدا در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا تعالی وجودی تعالی معرفتی تعالی منطقی تعالی زبانی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۶۳
آنچه در نگاه اولیه به آثار ابن سینا مشاهده می شود، تعالی وجودی است. ابن سینا خدا را تمام و فوق تمام می داند؛ به این معنا که خداوند همه کمالات را دارد و هر وجودی که در عالَم هست، از او افاضه شده است. پرسش اصلی جستار حاضر آن است که بر اساس فلسفه سینوی چه صوری از تعالی خدا را می توان ارائه داد؟در این پژوهش صور متنوعی از تعالی خدا عرضه شده است؛ ازجمله: تعالی وجودی (با دو گونه آن: تعالی صرف، تعالی سنخی)، تعالی شأنی، تعالی معرفتی، تعالی زبانی و تعالی منطقی؛ غالباً کثرت انگاری و تقابل با وحدت شخصی وجود را یکی از مشخصات جوهری فلسفه سینوی می دانند، اما استفاده ابن سینا از تمثیل آفتاب در تبیین نحوه وجود ممکنات و نیز به کارگیری تعبیر ظهور برای ماسوی الله، این امکان را فراهم می کند تا از استنباط تعالی شأنی خدا در حکمت سینوی سخن گفت.  محدود بودنِ شناختِ آدمی به خواصّ و لوازم همه پدیده ها، حد و برهان نداشتن خدا و ارائه برهان عقلانی بر عدم توانایی شناخت ذات الهی، نشانه های تعالی معرفتی خداوند در حکمت سینوی است. لازمه تعالی معرفتی تعالی زبانی است؛ ازاین رو ابن سینا معتقد است که بیان هویت مطلق و ذات حقیقت او به هیچ زبان و تعبیری ممکن نیست. واجب الوجود با هیچ یک از امور، در معنای جنسى یا نوعى، شرکت ندارد و بدین سان نیازی ندارد که از آنها به معنای فصلى یا عرضى، جدا باشد، بلکه به خودی خود، جدا و متمایز است و به این معنا می توان تعالی منطقی را در فلسفه سینوی مطرح کرد.
۲.

تبیین پارادوکس «تعالی و انکار تعالی»برهمن در اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۴
درباره متعالی بودن یا حلولی بودن «برهمن» اوپانیشادها ، تفسیرهای متفاوتی ارائه شده است. طیفی بر این باور هستند که اوپانیشادها به نوعی بازگشت از جهان به درون آدمی است و گذر از آرای مشرکانه به آرای وحدت گرایانه در هند است. در مقابل، گروهی از همه خدایی و حلول برهمن در اوپانیشادها سخن می گویند. همچنین، «برهمن» به روایت اوپانیشادها گاهی به اوصاف پدیده های این جهانی متصف می شود و زمانی متعالی از هر اسم و وصف و شناختی معرفی می شود. پرسش نگارنده این است: پارادوکس تعالی و انکار تعالی برهمن را چگونه می توان تبیین کرد؟  نتایج این پژوهش عبارت است از: یکم. در اوپانیشادها ما با تعالی صرف برهمن روبرو نیستیم و مدام تعالی برهمن اثبات و انکار می شود. این پدیدهبظاهرتناقض آمیز در اوپانیشادها را می توان با تفکیک دو مقام ذات و فعل یا تفکیک دو ساحت باطن و ظاهر برهمن برطرف کرد؛ دوم. برهمن در مقام ذات برخوردار از همه گونه های تعالی بجز تعالی وجودی است و در همین برهمن در مقام فعل، همه گونه های تعالی نفی می شود و آنچه اثبات می شود حضور است نه حلول؛ سوم. نام ها و ویژگی های شایع و رایجی را که میان ما مرسوم است نمی توان بر برهمن اطلاق کرد چون برهمن نامتناهی است و نام ها و ویژگی های رایج، تعین بخش و محدود کننده است و قاعدتاً برهمن باید رها و متعالی از این امور تقیدبخش باشد.