محسن افشاری

محسن افشاری

مدرک تحصیلی: دکتری روان شناسی تربیتی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳ مورد.
۱.

شاخصه ها و عوامل معماری پدیدآرنده نمای حیاط میانی خانه های تاریخی قاجاریه، بررسی موردی: خانه های قاجاری شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری نما واکاوی تطبیقی خانه تاریخی قاجاریه قزوین حیاط میانی (میانسرا)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۷
نما یا پوسته معماری ساختمان، لباس و بُعد دیداری بیرونی آن است که مرز بین فضای درون و بیرون را تعریف می کند. نما در معماری خانه های تاریخی قاجاریه فلات مرکزی ایران به واسطه فرهنگ و معماری درون گرا، بیشتر در حیاط میانی شان جلوه گر شده است. «شاخصه» ها و «عوامل معماریانه» گوناگونی در پدیدآوری این نما مؤثر بوده اند. در این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و متونی که به معماری نما و یا نمای خانه یا خانه تاریخی ایرانی پرداخته اند، «شاخصه»ها و «عوامل معماریانه» زیرمجموعه آن ها شناسایی شد. پس از پیمایش، یک چارچوب نظری به عنوان سامانه پیشنهادی دربرگیرنده همه عوامل معماری معماریانه نمای حیاط میانی خانه تاریخی قاجاریه ارائه شد. این چارچوب نظری مورد بازخوانی، استدلال منطقی و ارزیابی قرار گرفت تا کارآیی و جامعیت آن محک بخورد و در صورت نیاز کامل شود. «شاخصه» های مؤثر در پدیدآوری نمای خانه ها به ترتیب عبارت اند از: اقلیم، عملکرد، شکل و فناوری ساخت. هر یک از این «شاخصه» های کلان، در زیر مجموعه خود دارای «عوامل معماریانه» چندی هستند. چهار «شاخصه» و شانزده «عامل معماریانه» شناسایی شده در چارچوب نظری، با پژوهش میدانی آزمون و اثبات شد و الگوی ارائه شده، کارآیی خود را در خوانش معماری نمای حیاط میانی خانه های تاریخی قاجاریه و یا احتمالاً دوره تاریخی و شاید برای خانه های امروزین در فلات مرکزی یا دیگر نقاط اقلیمی و جغرافیایی ایران، نشان داد.
۲.

مؤلفه های معماری برای شکل گیری خاطرات جمعی شیرین در عرصه میانی محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط های مسکونی عرصه میانی خاطرات جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
عرصه میانی محیط مسکونی، بستری برای شکل گیری ملاقات، دورهمی ها، مواجهه و تعامل همسایگان با یکدیگر است؛ اما امروزه در اکثر محیط های مسکونی این عرصه حذف گردیده است یا به لحاظ کیفی چندان موردتوجه نیست. عرصه میانی به عنوان اولین مکانی که ساکنان پس از خروج از قلمرو خصوصی داخل خانه خود با آن مواجه می شوند، بستر مناسبی برای شکل گیری خاطرات جمعی است. خاطراتی که مقدمه هویت مکانی هستند و در ایجاد دل بستگی به مکان نقش مؤثری دارند لذا شناسایی مؤلفه های معمارانه در این عرصه به منظور شکل گیری خاطرات جمعی شیرین باهدف ارتقای کیفی عرصه میانی در محیط های مسکونی ضروری است. هرچه تعداد افراد درگیر با خاطره بیشتر باشد، بار جمعی خاطره افزایش می یابد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که در عرصه میانی محیط های مسکونی، مؤلفه های معماری مؤثر بر شکل گیری خاطرات جمعی شیرین کدم اند؟ روش تحقیق پژوهش کیفی است. جامعه موردمطالعه متخصصان رشته معماری و شهرسازی حوزه مسکن و روان شناسی محیطی است. روش نمونه گیری تلفیقی از نمونه گیری نظری با رویکرد نمونه در دسترس و نمونه گیری گلوله برفی است. در این پژوهش، مؤلفه های معماری برای شکل گیری خاطرات جمعی شیرین با توجه به نظریات متخصصان دانشگاهی پس از پرسشنامه باز پاسخ متخصصین به وسیله تکنیک کدگذاری باز و محوری در روش تحقیق زمینه ای حاصل گردیدند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در عرصه میانی محیط های مسکونی، خاطرات جمعی شیرین از طریق حضورپذیری خاطره ساز، اجتماع پذیری خاطره ساز، رویدادپذیری خاطره ساز و تصویرسازی خاطره-ساز شکل می گیرد که برای هر یک از این متغیرها نیز 3 مؤلفه های خاطره ساز شناسایی شدند.
۳.

راهکارهای کاهش ناسازگاری شناختی در خانه های معاصر آپارتمانی از طریق انطباق مکان-احساس ها و مکان-رفتارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناسازگاری شناختی قابلیت محیط مکان-رفتار مکان-احساس خانه معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۳
خانه به عنوان مکانی بی واسطه و بی تکلف ، تاثیر عمیقی بر احساسات ساکنین خود دارد. اما امروزه خانه های آپارتمانی در تاکید صرف بر عملکردها، احساسات ساکنین را نادیده می گیرند و با ایجاد احساسات، افکار و تمایلات متناقض باعث ناسازگاری شناختی و اضطراب عاطفی می شوند. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان ناسازگاری شناختی در خانه های معاصر آپارتمانی را کاهش داد؟ و هدف از طرح این پژوهش ارائه راهکارهایی برای ایجاد سازگاری شناختی در خانه های آپارتمانی با تاکید بر مکان-احساس ها در کنار مکان-رفتارهاست. در پژوهش حاضر از روش کیفی و نظریه زمینه ای استفاده شده و پس از مرور ادبیات در حوزه ناسازگاری شناختی و قابلیت محیط، مطالعه میدانی بر سی و چهار نفر از ساکنین بیست خانه ی آپارتمانی انجام شده است تا اینکه داده ها به مرحله اشباع رسیده اند. در این مرحله اطلاعات از طریق مصاحبه و تهیه عکس و کروکی جمع آوری شده و نقشه های مکان-رفتار و مکان-احساس ترسیم شده اند. نهایتاً با انطباق این نقشه ها نتیجه گیری صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که در خانه های معاصر آپارتمانی مکان-احساس ها و مکان-رفتارها بر یکدیگر منطبق نیستند و این مسئله باعث ایجاد ناسازگاری شناختی و تنش می شود. برای کاهش این تنش ها و ایجاد سازگاری شناختی در سه سطح، راهکارهایی ارائه شده است. در سطح ارتباط بین فضاها، استفاده از ساختار خطی، اتاق های با دو در و تفکیک فضاها پیشنهاد شده. در سطح ابعاد و ماهیت فضا، به راهکارهایی مثل هماهنگی مقیاس فعالیت و مقیاس فضا، اتاق هایی با ابعاد خیلی کوچک، تخلخل در جداره ها، فضاهایی برای پشتیبانی فعالیت های اختیاری و عرض حداقل دو متر برای تراس اشاره شده است و در سطح جزئیات و اجزاء فضا، راهکارهایی از جمله نور طبیعی، فضاسازی احساسی در اطراف منابع گرمایشی، جداره متخلخل در تراس، نشیمنگاه در کنار پنجره و شومینه ارائه شده اند.
۴.

الزامات معماری در تحقق مدرسه به عنوان کانون محله بر اساس مبانی نظری و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه محله کانون تربیت محله مدرسه اجتماعی سند تحول بنیادین برنامه ریزی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که الزامات معماری برای تحقق «مدرسه به عنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققان، رویکرد بوم شناسی یادگیری و نیز سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره است؛ بنابراین برای طراحی مدرسه باید از فلسفه تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی_ اجتماعی فضا می نامد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی از نوع اسنادی_ تحلیلی، با هدف کاربردی و با استفاده از رویکرد بوم شناسی یادگیری و برنامه ریزی به روش دورک به این صورت انجام گرفته که ابتدا سند تحول برای استخراج مأموریت، مبانی، اصول و اهداف مرتبط موردبررسی قرار گرفت. سپس داده های لازم از طریق سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها اخذ گردید. اطلاع رسان ها شامل 23 نفر از معلمین بودند که به صورت هدفمند و با به کارگیری راهبرد نمونه گیری ملاک محور، گلوله برفی و با حداکثر تنوع برای تأمین مقبولیت داده ها، انتخاب گردیدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا و برای باورپذیری یافته ها، از راهبردهای چندسویه سازی و ممیزی همگنان بهره گرفته شد. به منظور تأمین معیار اعتمادپذیری، فرایند تحلیل داده ها تا حد ممکن توصیف شد. درنهایت فهرستی از الزامات معماری، برای تحقق مدرسه به عنوان کانون محله در سه موضوع اصلی و نُه مقوله شامل ویژگی محیط فیزیکی (عملکردی، انعطاف پذیری، تنوع و خوشایند بودن)، تأمین نیاز کاربر (فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و مشارکت) و ویژگی های سازمانی (فرهنگی و همه جانبه نگری) ارائه گردید. الزامات معماری ارائه شده شباهت ها و تفاوت هایی با اسناد قبلی داشته که با توجه به منبع جمع آوری داده ها، به سه گروه مختص مصاحبه ها (ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی _ ایرانی)، مختص اسناد قبلی (شامل نیازهای رده های بالاتر هرم مازلو) و مشترک (شامل نیازهای رده های پایین تر هرم مازلو) تقسیم گردیدند. مهم ترین ویژگی مدارس محله برای موفقیت، گسترش و تأمین همه جانبه عدالت بوده که برجسته ترین اصل آن تنوع و انعطاف پذیری در همه ابعاد آن ازجمله معماری است.
۵.

تحلیل کالبدی و فضایی سکونتگاه های عشایر کوچ رو استان لرستان، از منظر معماری و جغرافیای مسکن (مطالعه موردی: عشایر کوچ رو منطقه زیبا محمد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبا محمد خصوصیات کالبدی و فضایی سکونتگاه عشایر کوچ رو معماری و جغرافیای مسکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۳
عشایر تیره قاسمی از طایفه موسوی، یکی از قدیمی ترین قوم های ایرانی هستند که در منطقه زیبا محمد استان لرستان سکونت دارند و از سالیان دور تاکنون زندگی کوچ نشینی در میان آن ها رواج داشته است. ویژگی های منحصربه فرد سکونتگاه های آن ها به گونه ای است که به خوبی نوعی تکنولوژی بومی اصیل و ابتکار را به نمایش گذاشته و باعث بروز کیفیات مناسب در محیط زندگی عشایر می شوند. این پژوهش باهدف جستجوی تأثیر زندگی کوچ نشینان بر خصوصیات کالبدی و فضایی سکونتگاه های عشایر منطقه زیبا محمد استان لرستان از منظر معماری و جغرافیای مسکن انجام شده و نوآوری آن ازاین جهت است که بامطالعه شیوه زندگی عشایر منطقه زیبا محمد، برای نخستین بار به بررسی سکونتگاه های عشایر لرستان از منظر معماری و جغرافیای مسکن پرداخته و بخش های مختلف سیاه چادر و نحوه برپایی آن و همچنین چگونگی تحقق سازمان یافتگی فضا در کالبد حداقلی مسکن عشایر لرستان را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. این پژوهش دارای ماهیتی کیفی و با رویکرد قوم نگاری است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که کوچ نشینان منطقه موردمطالعه به دلیل سبک زندگی متفاوت، به مسکنی سبک و منعطف نیاز دارند؛ عناصر کالبدی در حداقل صورت کمّی، در بستر محیطی سکونتگاه های عشایر حضور دارند و ویژگی های منحصربه فرد معماری سکونتگاه های عشایر به گونه ای است که باعث بروز کیفیات مناسب در محیط زندگی عشایر می شوند. خصوصیات فضایی و کالبدی در سکونتگاه عشایر کوچ رو زیبا محمد، بر مبنای خصوصیاتی همچون قرارگاه های رفتاری، فواصل و حرایم میان مجموعه چادرها و شبکه ارتباطی بین آن ها و تفکیک عملکردی بخش های مختلف بر مبنای عرصه های خصوصی، نیمه عمومی و عمومی و نحوه ارتباط بخش سکونت انسان و دام شکل گرفته است.
۶.

بررسی تاثیر مؤلفه های پیکره بندی فضایی بر شاخص های امنیت در بازار ایرانی با استفاده از نظریه چیدمان فضا (مطالعه موردی: سراهای بازار تاریخی بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت فضایی پیکره بندی فضایی سراهای بازار بازار تاریخی بروجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۱
امنیت مساله بسیار مهمی در توسعه و پویایی فضاهای شهری می باشد. یکی از حوزه های که امنیت در توسعه آن از موارد بسیار مهم تلقی می شود، بخش اقتصادی است و امنیت بازار به عنوان نمود بارز فعالیت های اقتصادی از ضروریات است. بازار ایرانی یکی از فضاهای مهم شهری و قلب تپنده اقتصادی آن بوده و از فضاهای مختلفی تشکیل شده که یکی از آن فضاها سرا می باشد. سرا در گذشته علاوه بر محل استقرار کاروان های تجاری مکانی برای عرضه و تبادل اجناس نیز بوده که امروزه کارکرد خود را در بازار حفظ کرده است. یکی از مهم ترین عوامل بهبود و ارتقای امنیت فضایی، شناخت ساختار و درک فضایی محیط است. یکی از اصلی ترین روش ها برای سنجش ساختار فضایی محیط، مفهوم پیکره بندی فضایی می باشد. این مفهوم تایید می کند که ساختار فضایی در یک مجموعه فضایی تاثیر قابل توجهی بر امنیت فعالیت های اجتماعی انسان دارد. بر همین اساس این پژوهش بر آن است تا امنیت فضایی در سراهای بازار تاریخی بروجرد را به کمک نظریه چیدمان فضا مورد سنجش قرار دهد. بازار تاریخی بروجرد از تاریخ غنی برخوردار است که عمر تجدید حیات دوباره آن بیش از یک و نیم قرن می باشد. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی با راهبرد چیدمان فضا می باشد. به این صورت که پس از تدوین چهارچوب نظری تحقیق و تبیین شاخص های امنیت، با استفاده از نرم افزار اسپیس سینتکس به بررسی امنیت فضایی در سراهای بازار تاریخی بروجرد پرداخته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل مختلفی از جمله: مساحت یک مجموعه فضایی، تعداد ورودی ها، طول فضاها، امکان گردش و همچنین تناسبات حیاط یک مجموعه در سنجش امنیت در یک مجموعه دخیل می باشند.
۷.

بازشناسی نقش کالبد خانه های تاریخی اصفهان در ارتقای تعاملات اجتماعی ساکنان، با تکیه بر تجربه زیسته افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات اجتماعی کالبد خانه های تاریخی اصفهان تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
همگرایی اجتماعی و ایجاد شرایط مناسب در جهت ایجاد آن، از ضروریات معماری مسکونی است، خصوصاً در شرایطی که عمده بناهای مسکونی معماری معاصر، قادر به ایجاد موقعیت های ممتاز، جهت برقراری تعاملات اجتماعی مناسب نمی باشند. به بیان دیگر، این وظیفه در خانه ها و مجموعه های زیستی شهرهای امروز، حس و حال ویژه خود را ازدست داده اند. در این راستا به نظر می رسد خانه های تاریخی با بهره گیری از مواردی نظیر قابلیت های کالبدی خود، شرایط موردنیاز برای برقراری تعاملات اجتماعی را به گونه ای مناسب مهیا می کرده اند. لذا سؤال پژوهش حاضر این است که عوامل کالبدی مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در خانه های تاریخی کدم اند؟ و کدام یک از این عوامل در این خصوص مؤثرترند؟ در این راستا، هدف تحقیق حاضر آن است تا با بررسی تعدادی از خانه های تاریخی شهر اصفهان، با استفاده از روش تحقیقی داده بنیاد کلاسیک و با بهره گیری از نظریات افرادی که سابقه زیسته در این خانه ها را دارند، عوامل کالبدی مؤثر بر قابلیت بالای تعاملات اجتماعی در این خانه ها را شناسایی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از دیدگاه مصاحبه شوندگان، عوامل کالبدی خانه های تاریخی شهر اصفهان، به شیوه های مختلف در ارتقای تعاملات اجتماعی در این خانه ها مؤثرند که همه آن ها در یک نکته با یکدیگر مشترک اند و آن «قابلیت کلی محیط در پاسخ دهی به نیازهای جسمی و روانی انسان» هست. ضمن آن که در یک تقسیم بندی کلی، این عوامل، در سه دسته بعد قابلیت بصری، بعد قابلیت فعالیتی و بعد قابلیت حسی- ادراکی قابل تقسیم می باشند.
۸.

ارائه الگوی کالبدی مسکن امروز با بهره گیری از کیفیات مطلوب خانه های تاریخی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کالبدی مسکن کیفیات مطلوب خانه های تاریخی کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
گسترش مطالعات در عصر جدید موجب شکل گیری مباحث گسترده ای در مبانی و اصول نظری معماری مسکن همچون موضوعات روان شناختی، فرهنگی و پدیدارشناسی شده و به این نکته تأکید دارد که خانه والاتر از یک سرپناه و سکونت مفهومی فراتر از تأمین نیازهای کالبدی و عملکردی دارد. نگاه مفهومی به خانه، معماری مسکن حاضر را به کیفیاتی در خانه متوجه می کند که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای عملکردی خود، در پی حل نمودن نیازهای برتر ساکنین می باشند. با آغاز دوران معاصر این کیفیات و مفاهیم در معماری مسکن ایران کمتر و کم رنگ شدند همچنین سرعت و تغییر سریع دوران نیز اجازه به وقوع پیوستن این کیفیات را در بناهای معماری ایرانی کم کرد. در این تحقیق هدف اصلی، دستیابی به الگوهای کالبدی –فضایی مسکن امروز با بهره گیری از کیفیات مطلوب خانه های تاریخی کرمان و هدف فرعی، دستیابی به فرایند چگونگی استخراج و کاربرد الگوهای فضایی- کالبدی به دست آمده می باشد. این پژوهش با بررسی خانه های تاریخی کرمان و با نگاهی کالبدی و پدیدارشناسانه در معماری آن ها، به استخراج کیفیات مطلوب پرداخته است. این پژوهش از موضع هدف کاربردی، با روش کیفی و از طریق مشاهده، حضور میدانی در بافت تاریخی و امروزی، مطالعات میدانی (مشاهده و حضور در بافت تاریخی) و کتابخانه ای به گرد آوری داده ها پرداخته است. روش تجزیه وتحلیل به صورت تطبیقی و با استدلال منطقی می باشد. درنتیجه کیفیات مطلوب به دست آمده شامل گشودگی، انعطاف پذیری، کم رنگی، سکوت، ایستایی، باز، زنده، مستور، تهی، زمینه ای و یکپارچه می باشند. این کیفیات به همراه مؤلفه هایی کالبدی از خانه های تاریخی همچون فن ساخت، مصالح و بافت، رنگ، تناسبات و مقیاس، هندسه، سازمان دهی فضایی و نحوه چیدمان داخلی فضا، فضای سبز در جدولی ارائه شده اند؛ در پایان این کیفیات به همراه مؤلفه های کالبدی در ترکیب متوازنی از نور، بافت و صدا، تناسبات، تلفیق با محیط طبیعی، آسمان و زمین انتخاب شده اند و در قالب شش الگوی کالبدی مسکن که با بهره گیری از کیفیات مطلوب حاصل شده از مطالعات (معنایی و کالبدی) خانه های تاریخی انجام گرفته اند، طرح و امروزی سازی شده اند.
۹.

واکاوی فضاهای تولیدی در خانه های تاریخی شهر نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری خانه خانه های تاریخی نجف آباد فضای تولیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۸
در گذشته خانه ها به عنوان یکی از اجزای مهم تولید در جامعه نقش مهمی داشته اند و فضاهای تولیدی در ساختار خانه های تاریخی امکان فعالیت های مرتبط با معیشت و اقتصاد خانواده را فراهم می کردند. دامنه این پژوهش، شهر نجف آباد و خانه های تاریخی منطبق بر زندگی گذشته را در برمی گیرد؛ زندگی ای که در آن تلاش خانواده برای امرارمعاش به تولید می انجامید. این پژوهش با نگاهی بر ساختار خانه های تاریخی شهر نجف آباد سعی در شناخت ارتباط بین معماری خانه و تولید در جامعه گذشته را دارد و در این راه با بررسی فضاهای خانه های تاریخی و با گردآوری داده های مکتوب و مصاحبه تلاش نموده تا شناختی از رویدادهای جاری منجر به تولید و ارتباط آن با کالبد خانه را ارائه دهد. روش کلی در این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی است و با گردآوری داده های میدانی با مواجهه معمارانه با خانه های تاریخی نجف آباد و داده کتابخانه ای در خصوص خانه های موجود و خانه های گذشته به این مهم می پردازد. داده های موردنیاز با مشاهده، عکاسی، تهیه نقشه و یادداشت برداری در خانه های تاریخی به دست آمد و اطلاعات موردنیاز از طریق مصاحبه با ساکنین و افراد صاحب نظر ممکن شده است. در این تحقیق، ابتدا تولید خانگی در جامعه گذشته بررسی شد، سپس فضا های تولیدی خانه تاریخی در نجف آباد بازخوانی و شناسایی شد و بر اساس آن آرایش فضایی بخش های تولیدی در ساختار خانه های تاریخی نجف آباد بررسی گردید. با توجه به یافته ها، انواع فضاهای تولیدی در خانه های تاریخی نجف آباد را ازنظر میزان نیاز به ارتباط با سایر فضاهای خانه می توان به سه دسته مستقل، وابسته و منعطف تقسیم کرد و آرایش فضاهای تولیدی در خانه های تاریخی نجف آباد از سلسله مراتب مالکیتی، سلسله مراتب حریمی - امنیتی و سلسله مراتب بهداشتی - عملکردی تبعیت نموده است.
۱۰.

آسیب شناسی معماری سکونتگاه های عشایر اسکان یافته با رویکرد بوم گرایانه، مطالعه موردی: سکونتگاه زیبا محمد شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوم گرا سکونتگاه اسکان عشایر زیبامحمد خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۰
استان لرستان به دلیل پیشینه زندگی عشایری، تاکنون محل اجرای سکونتگاه هایی برای اسکان عشایر بوده است. با وجود اهمیت این موضوع، متأسفانه این کانون ها تحت تأثیر چالش های فراوانی قرار دارند و خلأ مطالعات دقیق و نظام مند در این زمینه، قابل توجه است. ازاین رو هدف این پژوهش آسیب شناسی الگوی جدید ساخت وساز مسکن در سکونتگاه عشایری مورد پژوهش، با رویکردی بوم گرایانه و مبتنی بر شیوه زندگی آن ها است. نوآوری این پژوهش از آن جهت است که با تأکید بر بوم گرایی، آسیب هایی که این کانون ها را تهدید می کند، بررسی نموده و به طراحان و کاربران کمک می کند تا در طرح های آتی، برای رفع آسیب پذیری سکونتگاه های عشایر اسکان یافته، اقدامات لازم را انجام دهند. این پژوهش دارای ماهیتی کیفی و با رویکرد قوم نگاری است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی جدید ساخت وساز مسکن در کانون اسکان مورد مطالعه با آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روحی و روانی، فضایی و کالبدی، عملکردی، سیما و منظر، عدم توجه به غنای حسی، بی توجهی به عناصر هویت بخش، عدم توجه به عادت واره های ساکنان، عدم سازگاری محیط ساخته شده با روش زندگی ساکنان، عدم احساس در خانه بودن، عدم انطباق قابلیت - معنا و عدم توجه به حریم های فردی و اجتماعی، همراه بوده است.
۱۲.

واکاوی تحولات در ساختار گونه های مسکونی بافت تاریخی شهر بروجرد از دوره قاجار تا پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه های دوره قاجار خانه های دوره پهلوی پیکره بندی فضا نحو فضا شهر بروجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
بروجرد دارای بافت تاریخی ارزشمندی است اما به واسطه تغییرات شیوه زندگی، مهاجرت و تغییرات اقتصادی، بخش وسیعی از بافت ارزشمند این شهر طی چندین دهه اخیر دچار دگرگونی و تغییرات اساسی شده است. در این راستا شناخت سازمان فضایی و کالبدی خانه های این شهر و تحلیل الگوهای به کاررفته در آن ها امری ضروری است. سؤال اصلی در این پژوهش این است که درگذر زمان (از دوره قاجار تا پهلوی) چه تغییراتی در سطح ساختار فضایی و کالبدی خانه های دوره ی قاجار و پهلوی بافت تاریخی شهر بروجرد رخ داده است؟ روش انجام این پژوهش درواقع شامل روش های تحلیلی- توصیفی و تحلیل نرم افزار است و راهبرد آن روش نحو فضا و مکمل آن جمع آوری نمونه موردی و آنالیز آن ها است. پژوهش شامل دو مرحله است؛ بخش اول شامل مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین مشاهده و برداشت میدانی است، و در بخش دوم که رویکرد کمی پژوهش است به کمک نرم افزار تخصصی نحو فضا نمونه های موردی انتخابی مورد تحلیل قرار می گیرند. برآیند این پژوهش بیانگر این موضوع است که باوجود مشترک بودن ساختار درون گرایی خانه های دوره قاجار و پهلوی در بافت تاریخی شهر بروجرد، تحولات شگرفی در این خانه ها از دوره قاجار تا پهلوی اتفاق افتاده است. این موضوع را می توان چه ازنظر ساختار کالبدی فضایی که شامل، الگوی شکل گیری، هندسه بنا، متراژ بنا، تزیینات به کاررفته در بنا، تنوع و تعدد فضاها و همچنین چه از نظر پیکره بندی فضایی خانه ها که شامل لایه بندی مناسب پلان مجموعه فضایی، نفوذپذیری، توجه به محرمیت و ایجاد سلسله مراتب مناسب خانه های دوره قاجار نسبت به پهلوی مشاهده کرد.
۱۳.

تأثیر سطوح عوامل معنایی روش زندگی بر انتظام محیط های مسکونی با استناد به موردپژوهی محیط مسکونی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسکن روش زندگی انتظام محیط سطوح معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
محیط های مسکونی تحت عوامل مختلفی قرار دارند، که مهمترین آن «روش زندگی» است، که برآمده از الگوهای فرهنگی هستند، و از این رو، هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی متناسب با روش زندگی انسان است. «روش زندگی» به انتخاب کیفیت های محیطی مرتبط با شیوه انجام فعالیت های زندگی در محیط های مسکونی منجر می گردد، بنابراین، ساختار «روش زندگی» از طریق مؤلفه های آشکار آن همچون فعالیت ها و وجوه محیطی آن همچون زمانمندی و فضامندی فعالیت ها، توالی زمانی و فضایی فعالیت ها و دیگر جنبه های آشکار آن قابل مطالعه است. فعالیت ها علاوه بر وجوه آشکار دارای وجوه پنهان و معناداری نیز هستند، که بررسی آن ها می تواند جنبه های ذهنی روش زندگی را عیان سازد. در این تحقیق، با توجه به ماهیت مسئله و چارچوب نظری پژوهش، روش «تحقیق کیفی» بر مبنای «نظریه مبنایی» و «استدلال منطقی» استفاده شده، که در یک نمونه موردی در مسکن محیط روستایی (روستای قزمزاری در غرب استان فارس) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از این است که «مؤلفه های ذهنی روش زندگی» شامل «سطوح عوامل معنایی» هستند، که «مؤلفه های آشکار روش زندگی» و «مؤلفه های محیط ساخته شده» از آن تأثیر می پذیرند. «سطوح عوامل معنایی» با تأثیر بر انتظام فضایی و زمانی رویدادهای رفتاری و خصوصیات کالبدی مسکن از قبیل؛ عناصر، فواصل و جهات فضائی، محیط مسکن را با مؤلفه های پنهان و آشکار روش زندگی هماهنگ می سازند. مؤلفه های ذهنی روش زندگی و «سطوح عوامل معنایی» با «تعیین خصوصیات فضایی و زمانی رویدادهای رفتاری» از طریق پیامدهایی همچون؛ تفکیک و تجمیع قرارگاه های رفتار، توالی زمانی و فضایی قرارگاه های رفتار و تعیین خصوصیات کمی و کیفی عناصر فضایی، محیط مسکن را شکل می دهند.
۱۴.

واکاوی مزاج خانه های تاریخی بوشهر با تأکید بر تأثیرات محیط بر مزاج فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه های تاریخی بوشهر تأثیرات محیط مزاج فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
در معماری خانه های تاریخی، محیط، علاوه بر تأثیرات مستقیم بر چگونگی انتخاب راهکارهای اقلیمی مؤثر، مزاج فضاهای محل زندگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش حاضر در راستای شناخت محیط خانه های تاریخی بوشهر و چگونگی تأثیرات آن بر مزاج فضاست. این تحقیق با هدف یافتن عواملی در معماری خانه های تاریخی بوشهر که ناشی از تأثیرات محیط بر مزاج آن از طریق شناخت خصوصیات مزاجی هر فضا با مطالعه میزان حضور شاخصه های چهارگانه محیط به عنوان نماینده چهار مزاج اصلی بر فضاهای خانه انجام شده است. در مسیر تحقیق شاخصه های چهارگانه محیط یعنی عناصر چهارگانه آب (رطوبت زمین و شرجی)، باد (جریان هوا)، خاک (ساختمایه و ارتباط با زمین) و آتش (آفتاب)، هر یک به عنوان نماینده ای از مزاج های اصلی، در نظر گرفته شده اند. چگونگی تأثیرات محیط بر مزاج فضا و اثر آن بر معماری خانه های تاریخی بوشهر به عنوان پرسش اصلی و نحوه تأثیرات هر یک از شاخصه های چهارگانه محیط بر مزاج فضا به عنوان سؤالات مبنایی جهت رسیدن به نتایج تحقیق است. در مسیر تحقیق 16 خانه در بافت تاریخی بوشهر به عنوان جامعه آماری جهت واکاوی شاخصه های مزاجی آن ازنظر چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن از عناصر چهارگانه در نظر گرفته شده است. انتخاب نمونه ها برحسب پراکندگی آن ها در سطح چهار محله تاریخی بوشهر، متراژ متفاوت آن ها، تعداد طبقات گوناگون و فاصله هرکدام تا دریا انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر روش در مطالعات پیشینه تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری داده های تحقیق به صورت میدانی در حوزه شناخت خانه های سنتی بوشهر و کتابخانه ای می باشد. تجزیه تحلیل جهت رسیدن به نتایج تحقیق به روش کمی و کیفی انجام گرفت. تحلیل داده ها، جهت واکاوی خانه های بافت تاریخی بوشهر در دو شیوه کل نگر (قیاسی) و تحلیل جزئیات در جهت رسیدن به یک نتیجه کل (استنتاجی) در نظر گرفته شد. مهم ترین نتیجه این پژوهش وجود تنوع در مزاج فضاهای خانه، در بافت تاریخی بوشهر است، به طوری که هر یک از فضاها متناسب و مناسب با چگونگی سکونت و فعالیت ساکنان در آن شکل گرفته است و افراد با مزاج های متنوع می توانند بر اساس نیاز جسمی و روانی خود در فضاهای خانه سکونت کنند. معماری خانه در بافت سنتی بوشهر در تعامل با محیط و انسان در عین تنوع یک کلیت را شکل داده است.
۱۵.

ارجاعات صورت گرایانه به پیشینه معماری ایران به منظور هویت بخشی به مسکن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت بخشی رویکرد صورت گرا معماری تاریخی ایران مسکن معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۴۴
معماری مسکن معاصر در ایران با پدید آمدن برونگرایی و الگوهای جدید ساختمانی، آنچنان که در گذشته بازتاب دهنده هویت و فرهنگ جامعه بود تحقق نیافت و به تدریج دچار بحران هویت شد. بنابراین جریانات هویت گرایی متعددی شکل گرفت و معماران با رویکردهای گوناگون به پیشینه معماری ایران رجوع و سعی کردند به معماری مسکن معاصر هویت ببخشند. بخشی از این ارجاعات با رویکردهای صورت گرایانه همراه بوده است. در این تحقیق جهت تبیین انواع رویکردهای صورت گرا و بررسی نمود کالبدی آن ها در مسکن، تعدادی از آثار مسکونی معاصری که با دغدغه هویتمندی طراحی و اجرا گردیده اند گزینش شدند. آثار برگزیده به کمک ابزار مشاهده، جستجو در اسناد و مدارک و بهره مندی از نظریات معماران و منتقدان، از منظر صورت گرایانه مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گرفتند تا بدین طریق ارجاعات صورت گرایانه به پیشینه معماری ایرانی در آثار استخراج و تفکیک شوند. انواع رویکردهای صورت گرا در چند گروه شامل بهره گیری از «الگوهای فضایی»، «ایده های سازمان دهنده فضا»، «عناصر و اجزای کالبدی»، «مصالح رایج»، «نظم و اشکال هندسی رایج» و «رنگ های مرسوم» در معماری ایرانی تقسیم شدند. تبیین این زیرمجموعه ها، دو رویکرد «ذهنیت گرا» و «عینیت گرا» را در ارجاعات صورت گرایانه معین کرد و میزان توانایی هر کدام را در هویت بخشی به مسکن معاصر آشکار ساخت و مشخص نمود که هویت بخشی به معماری مسکن معاصر چنانچه با وام گیری از وجوه صورت گرایانه معماری تاریخی ایران همراه باشد، نیازمند برقراری تعاملی اندیشمندانه میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی در رویکرد صورت گرا است.
۱۶.

تعاملات اجتماعی و حیاط خانه های تاریخی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیاط خانه های تاریخی نظریه داده بنیاد تعاملات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۹
در شرایطی که از نظر محققان، تعاملات میان افراد، یکی از مهمترین نیازهای انسانی محسوب می شود، این موضوع، به دلایل گوناگون، فراموش شده است. فارغ از دلایل فرهنگی و اقتصادی و مشابه آن، کمبود فضاهایی که قابلیت ایجاد چنین تعاملاتی را داشته باشند، وجود دارد. در دوران معاصر، خانه ها دیگر همچون گذشته، فضاهای توانمندی برای این کار در اختیار ندارند. این در حالی است که مطالعه معماری و شهرسازی ایران، حاکی از برقراری تعاملات اجتماعی، در فضاهای مختلف خانه های تاریخی است. این پژوهش، به طور اختصاصی، حیاط خانه های تاریخی را مد نظر قرار داده است. سؤال اساسی اینجاست که ویژگی ذاتی و ظاهری فضاهایی نظیر حیاط در خانه های تاریخی چه بود که می توانست چنین قابلیتی را فراهم آورد؟ در این راستا، هدف، یافتن دلایل موفقیت حیاط خانه های تاریخی، در ارتقای سطح تعاملات اجتماعی از نگاه ساکنان این خانه هاست زیرا این افراد، به دلیل تجربه زیسته خود، بهتر از دیگران         می توانند به این سوال پاسخ دهند. این پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد نظام مند، انجام شده است. مصاحبه ها و سپس تحلیل داده ها، به شکل گیری مدلی منجر شد که نشان می دهد چگونه ساکنان، حیاط خانه های تاریخی، با داشتن تسهیلات گردهمایی جمعی نظیر طراحی انعطاف پذیر و داشتن قابلیتهای محیطی، به چنین قابلیتی دست می یافته اند.      
۱۷.

رهیافتی به آموزش حفظ میراث فرهنگی به عنوان رکن توسعه پایدار، به کودکان 9 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میراث فرهنگی کودکان آموزش پیشینه ی تاریخی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
کشور ایران دارای فرهنگی غنی با پیشینه ی تاریخی و عمیق است که وظیفه پاسداری و حفاظت از آن علاوه بر سازمان ها و نهادهای دولتی به دوش تک تک ایرانیان است. این میراث سینه به سینه به ارث رسیده است و باید از کودک تا بزرگ سال در حفظ این گنجینه گران بها کوشا بود. از این میان کودکان به عنوان راویان سال های آینده نیازمند آشنایی بیشتر با اصالت خود و نیاکانشان هستند، بنابراین آشنا کردن آن ها با میراث فرهنگی گامی مهم و ارزشمند جهت آشنایی آن ها با میراث کهن سرزمین است. از آن جا که آموزش از ارکان اصلی توسعه فرهنگی پایدار است، ضرورت دارد که راه های آموزش ب ه کودکا ن ر ا شناسایی کنی م و هوشمندانه راه مناسب جهت برقراری ارتباطی عمیق میان کودکان و تاریخ به کار بسته شود تا بتوان همیارانی را برای میراث گران بهای کشور تربیت نمود. این مقاله تلاش دارد با رویکردی توصیفی – تحلیلی به تعریفی از میراث فرهنگی بپردازد و اهمیت حفظ این میراث ارزشمند را بررسی نماید و همچنین به بررسی نقش کودکان در حفظ میراث گران بها و راه های آموزشی مؤثر به آن ها در این راه بپردازد. با توجه به ماهیت تحقیق، از روش تحقیق کیفی با نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و از تکنیک های گردآوری داده ها از طریق مطالب کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که میراث فرهنگی دستاوردهایی از نیاکان است که هویت جامعه را می سازد و برای نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از این میراث گران بها، کودکان سهم بیشتری خواهند داشت چراکه آن ها سرمایه داران آینده هستند و باتربیت کودکان در این زمینه می توان افراد مرتبط با آن ها را نیز در اجرای این امر مهم سهیم نمود و با شناساندن هرچه بیشتر این میراث گران بها و ارزش وجودی آن ها به کودکان، می توان پاسدارانی وفادار را جهت حفظ این دستاوردها تربیت نمود.
۱۸.

گونه شناسی معماری سیاه چادر ایل قشقائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معماری سیاه چادر ایل قشقائی گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
از دیرباز، عشایر ایران به لحاظ نوع زندگی و معیشت خود، یعنی دامپروری متحرک یا کوچ روی، مسکن خود را به صورت قابل حمل، مقاوم، سبک و با قابلیت نصب و جمع سریع ساخته اند. گونه شناسی سیاه چادرهای عشایری ایران به عنوان بخشی از مطالعات میراث معماری ایران، از جنبه های مختلف دارای اهمیت است؛ سیاه چادر عشایری، از مصالح بوم آورد با ساختار سبک و مقاوم در برابر شرایط مختلف جوی و حمل و نقل مداوم، به صورت خودکفا توسط عشایر تهیه می شود و اجزای آن قابل بارگیری بر روی چهارپایان هستند. از دیگر جنبه های مهم و قابلیت های آزموده شده سیاه چادر عشایری، تغییر فرم و ساختار آن در اوقات و فصول مختلف سال با عناصر مشخص و ثابت است که در چهار حالت؛ تابستانه، زمستانه، کوچ روی و تغییر سریع در بارندگی های پیش بینی نشده است. سادگی، انعطاف، سرعت برپایی و اقتصادی بودن، از دیگر وجوه اهمیت سیاه چادر های عشایر هستند. با توجه به ماهیت پژوهش و اقتضای فهم خصوصیات معماری کوچ، انجام این تحقیق تحت "روش تحقیق توصیفی" جهت تصویرسازی ماهیت و وضعیت سیاه چادر ایل قشقائی انجام شد. از زیرشاخه های روش تحقیق توصیفی، از نوع "پیمایشی" و "روش مقطعی" استفاده شد که به منظور گردآوری داده ها درباره خصوصیات سیاه چادر ایل قشقائی، در یک مقطع زمانی یک ساله از "نمونه گیری نظری هدفمند" بهره گرفته شد. برای انجام این پژوهش، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی بر روی فرم، شیوه ساخت و عناصر سیاه چادرهای ایل قشقائی که محدوده کوچ روی و قشلاق و ییلاق آنان از جنوب استان اصفهان تا فارس و بوشهر و خوزستان بوده، صورت گرفته اند. اهمیت گونه شناسی سیاه چادر ایل قشقائی در این است که این سیاه چادرها، تنها گونه سیاه چادر با فرم مکعب شکل در حالت تابستانه در دنیا هستند. یافته های این پژوهش در حوزه مطالعات معماری ایران، علاوه بر ثبت بخشی از میراث فرهنگی و معماری ایران، که رو به فراموشی است، می توانند الهام بخش ایده های جدید برای طراحی نوین معماری چادری با زمینه فرهنگی باشند.
۱۹.

بازخوانی شاخصه های منزلت اجتماعی مالکان در خانه های قاجاری (نمونه موردی: اصفهان- محله حکیم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نزلت اجتماعی خانه های قاجاری محله حکیم اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۳۴۳
بعد از حکومت صفوی، از اهمیت شهر اصفهان کاسته شد و بناهای زیادی به علت انتقال مرکز حکومت متروکه گشت و محوطه دولتخانه، به حالت ویرانه درآمد. با شروع دوره قاجاریه و تلاش های حاکم اصفهان، میرزا حسین خان صدر اصفهانی، رونق مجدد اصفهان و شکل گیری خانواده های متمکن بازرگانان، ساخت خانه هایی با معماری رایج و تحت تأثیر منزلت اجتماعی مالکان آن، آغاز شد. این پژوهش با شیوه تحقیق تفسیری تاریخی، با فرض تأثیر پذیری ویژگی های کالبدی خانه های تاریخی از منزلت اجتماعی متفاوت مالکین آن، انجام گرفته است. داده های مورد نیاز از بستر منابع اسنادی، مطالعات میدانی، کالبد خانه ها و تاریخ شفاهی، جمع آوری و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که معنای منزلت اجتماعی از طریق خصوصیات فضایی در سه مقیاس خُرد (خانه)، متوسط (همسایگی) و کلان (محله) نمایان است.
۲۰.

تغییرات اجتماعی خانوار و نقش معنی در تطبیق محیط مسکونی موردپژوهی: اثرگذاری معانی بر تغییرات مسکن عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسکن تغییرات اجتماعی تطبیق محیط مسکن معنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
محیط های مسکونی ایده آل باید با روش زندگی انسان سازگار و همچنین با تغییرات زندگی انسان هماهنگ باشند. مطالعه تغییرات کالبدی چندساله مسکن ایل قشقایی حاکی از این بود که همزمان یا بعد از تغییرات اجتماعی مشخص، خصوصیات محیط مسکن با تغییرات اجتماعی خانوار تطبیق داده شده است. بنابراین، مطالعه نظام مندی برای فهم چرایی و چگونگی این موضوع صورت پذیرفت که نشان می داد معانی نقش مهمی در هدایت تغییرات کالبدی مسکن برای هماهنگی با تغییرات اجتماعی دارند. با توجه به ماهیت مسئله پژوهش از «روش تحقیق کیفی» با «نمونه گیری نظری هدفمند» و «مدل ابزار-غایت» و «نظریه زمینه ای» استفاده شد و تغییرات کالبدی محیط مسکن از طریق عکس برداری، ترسیم نقشه های معماری و دیاگرام انتظام قرارگاه های رفتاری و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته مستند گردید. یافته های اصلی برآیند سلسله پیامد- معنی تغییرات انتظام فضایی در یوردهای ایل قشقایی نشان می دهد عامل معنایی «جایگاه اجتماعی» منشأ مهم تغییراتی است که برای «نمایش سلسله مراتب جدید جایگاه اجتماعی خانوار»، یا «ایجاد جایگاه اجتماعی جدید»، یا «نمایش جایگاه اجتماعی خانوار» صورت می گیرد و باعث رعایت الگوهای فرهنگی می گردد. نتایج پژوهش بیان می نماید که خصوصیات محیط مسکن به طور پیوسته برای پاسخگویی معانی، مورد ارزیابی قرار می گیرند و مطابق با تغییرات اجتماعی خانوار تغییر می یابند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان