علیرضا محمدی کله سر

علیرضا محمدی کله سر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

تحلیل فرمال زبان عرفان؛ گونه ها، نقدها، پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفان تأویل بافت معنایی فرمالیسم سنت عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۸۸
تحلیل های فرمالیستی زبان عرفان، همه از یک گونه نیستند؛ برخی در پی تحلیل زبان عرفان با رویکردی فرمال و برخی دیگر نیز در پی ارائه تلقی ای فرمالیستی از زبان عرفان اند؛ اما هدف دسته بزرگی از این پژوهش ها ارائه تبیین هایی فرمال از زبان عرفان با تکیه بر ویژگی های سنت عرفانی است. باوجود تفاوت میان این گونه ها، اغلب آنها ویژگی هایی مشترک دارند که موجب شده است نقدهایی مشترک نیز بر آنها وارد باشد. در نوشتار حاضر، ضمن گونه شناسیِ تحلیل های فرمال زبان عرفان، به نقدهای وارد بر این پژوهش ها نیز پرداخته شده است. مهم ترین این نقدها عبارتند از: بی توجهی به تجربه عرفانی، جایگاه نامتناسب و ناموجّه تجربه و حالات عرفانی در تبیین های فرمال، تعمیم پذیرنبودنِ برخی نتایج و خلط زبان ادبی با زبان عرفان. به نظر می رسد الگوی تأویلی زبان عرفان بتواند ضمن ارائه تبیینی فرمال از زبان عرفان، بسیاری از این نقدها را نیز پاسخ دهد. در این الگو، تأویل، با چشم پوشی از ویژگی های مرسومِ هستی شناختی و پدیدارشناختیِ آن، حاصل گذر از یک بافت به بافتی نو پنداشته شده است. در متون عرفانی، این ساخت تأویلی را در ساختارها و ژانرهای مختلف می توان شناسایی کرد؛ بنابراین، این الگو را ویژگی اصلی و بنیادین زبان عرفان می توان دانست که با عناصر محتوایی سنت عرفانی نیز در پیوند است؛ بی آنکه این عناصر در تبیین های زبان شناختی و فرمال زبان عرفان نقشی الزامی داشته باشند. از جمله این عناصر محتوایی می توان به فراروی و صیرورت و گذر از ظاهر به باطن اشاره کرد که نمود زبانی خود را در الگوی تأویلی می یابند.
۲.

فقر مبانی نظری در گرایش های زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان و ادبیات فارسی برنامه درسی مبنای نظری تفکر انتقادی روش شناسی میان رشتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
گرایش های مصوب رشته زبان و ادبیات فارسی در کنار برخی فایده ها، اشکالاتی بنیادین نیز دارند. مهم ترین اشکالشان فقر مبانی نظری در تعریف این گرایش هاست. همین فقدانِ بنیان های نظریِ مشخص و روشمند، موجب دخالت برخی مبانی و پیش فرض های ناآگاهانه در هدف گذاری این گرایش ها و تعریف برنامه های درسی آن ها شده است. در مقاله حاضر با مرور برخی از این گرایش ها به بحث درباره این مبانی غیرروشمند و مشکلات و آسیب های آن ها پرداخته ایم. مهم ترین این موارد عبارت اند از: فهم متعارف از ادبیات و مفاهیم وابسته، تغییر ماهیت برخی دروس و گرایش ها در اثر سلطه ادبیات عامیانه، تقلیل گرایی در نگاه به متون و موضوعات به سبب تأکید سطحی بر بومی سازی، و تکیه بر رویکرد تک رشته ای. این موارد پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ یعنی وجود یکی از آن ها (به ویژه تکیه بر فهم متعارف از ادبیات) در یک گرایش، کم و بیش دیگر اشکالات را نیز در آن گرایش ایجاد کرده است. این مبانی غیرروشمند، بیش از همه بر ضعف نگاه پژوهشی در ادبیات دانشگاهی اثرگذارند و به فاصله گرفتن از نگاه انتقادی و مسئله محور در این گرایش ها دامن زده اند. در این مقاله بر برخی دیگر از معیارها همچون توجه به رویکرد میان رشته ای برای گسترش روشمند و پژوهش محور رشته ادبیات نیز تأکید شده است.
۳.

روش شناسی و اخلاقِ استناد نقد کتاب درس گفتارهای نقد ادبی عبدالحسین زرین کوب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۷۵
روش شناسی پژوهش ادبی به ویژه در حوزه استناد، پیوندی ژرف با اخلاق پژوهش دارد. به عبارت دیگر، اشکالات روش شناختی می توانند خطاهای اخلاقی را نیز در پی داشته باشند. در مقاله حاضر، کتاب درس گفتارهای نقد ادبی عبدالحسین زرین کوب از همین منظر مورد نقد قرار گرفته است. مرز مبهم میان گفتار نویسنده و گفتار نقل شده از منابع این کتاب، از مهم ترین اشکالاتی است که در این مقاله بر آن تکیه شده است. این ابهام، ابعاد گوناگونی دارد که مهم ترین آنها یکسان انگاریِ منابع و یکسان انگاری مفاهیم و اصطلاحات تخصصی هستند. به عبارت دیگر، به دلیل محو تمایز میان گفتار نویسنده و منابع، استناد به منابع مختلف به شکلی است که گویی هیچ تفاوتی میان این منابع با یک دیگر، و همچنین میان دیدگاه نویسنده با آنها وجود ندارد. این امر موجب نوعی بدیهی انگاری در تعریف مفاهیم اصلی نیز شده است. در پایان نیز نشان داده ایم که این خطای روش شناختی پیامدها و لغزش های اخلاقی آشکاری نیز داشته است.
۴.

فرایندهای مضمون یابی در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مضمون فرایند مضمون یابی فرم موتیف تفسیر نقد ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
اگرچه مضمون یابی جایگاهی مهم در نقد و پژوهش ادبی و هنری دارد، کمتر به عنوان فرایندی روشمند مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش های زبان فارسی بیشتر متوجه شرح و معرفی مضمون آثار است تا بررسی فرایندها، روش ها و راهبردهای کشف و فهم مضمون. در مقاله حاضر، با تکیه بر نمونه هایی از نقد آثار ادبی و سینمایی، دو فرایند مستقیم و غیرمستقیم در مضمون یابی شناسایی و معرفی شده است. اولین و رایج ترین فرایند، مضمون را با تکیه بر نشانه های آشکار و معانی صریح متن به دست می آورد. سه مورد از این نشانه های آشکار عبارت است از: گفته های مستقیم متن، عناصر فابیولا و قراردادهای ادبی. این فرایند معمولاً مضمون هایی آشنا و بی نیاز از توجیه و تبیین ارائه می دهد. درمقابل، فرایند غیرمستقیم با تکیه بر معانی ضمنی و برساخته، به مضمون اثر دست می یابد. مهم ترین راهبردهای مورد استفاده در فرایند غیرمستقیم عبارت است از: مفاهیم نهفته در نظریه های ادبی، توجه به شگردهای فرمی، استخراج موتیف های غیرعینی، یا ترکیب این موارد. مضمون های به دست آمده از فرایند دوم به دلیل غرابت، به توجیه دقیق منتقد نیازمند است؛ توجیهاتی که نشانه آگاهی منتقد از راهبردهای مورد استفاده خود است.
۵.

پیوند تصویری می و چهره در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام تصاویر این همانی محور جانشینی شبکه تصاویر حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۵۵۱
یوری لوتمان، تأثیر شعر را حاصل برخورد نظام هایی مختلف می داند که به طور همزمان در متن عمل می کنند. البته وی از نظام تصاویر شعر سخن نگفته، ولی این نظام را نیز به دیگر نظام های مورد نظر لوتمان می توان افزود. کارکرد این نظام، حاصل پیوند میان تصاویر است. از این منظر، شبکه این تصاویر می تواند دلالت هایی معنایی و زیباشناختی نیز داشته باشد. در مقاله حاضر، با بررسی پیوند میان دو تصویر باده و چهره در شعر حافظ، پیچیدگی پیوند میان این دو تصویر در سه سطحِ وابسته های منفرد، تصاویر ترکیبی و پیوند تصاویر در سطح بیت نشان داده شده است. با تکیه بر این پیوندها، به دلالت هایی زیباشناختی و معناییِ نو و فراتر از دلالت های زبانی در دیوان حافظ می توان دست یافت. با این نگاه، افزون بر تکنیک های بلاغی و معنای لغوی ابیات حافظ، تکنیک ها و معانی ثانوی حاصل از این پیوندهای تصویری را نیز می توان دریافت. تحلیل این شبکه تصاویر شعری، بر ایده این همانی تصاویر در محور جانشینی تکیه داشته است.
۶.

فابیولا و سیوژت؛ تعاریف، نقدها و کارکردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فابیولا سیوژت روایت آشنایی زدایی داستان پایه گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۷۱۴
هدف مقاله حاضر تحلیل الگوهای دوتایی روایت، به ویژه دو اصطلاح مهم فرمالیستیِ فابیولا و سیوژت، است. در این نوشتار، پس از نگاهی به تعاریف اولیه و تحلیل نقدهایی که روش شناسی این الگوها را هدف گرفته اند، کارکردهای فابیولا و سیوژت در نقد داستان برشمرده شده اند. چهار موضوعِ «موهوم و دست نیافتنی بودن فابیولا»، «بی توجهی به بافت اجتماعی روایت»، «تردید در تقدم فابیولا» و «تردید در فابیولا به عنوان مادّه خام روایت» مهم ترین محورهای نقدهایی هستند که بر فابیولا و سیوژت و الگوهای مشابه وارد شده اند. باوجود این انتقادات، توجه به الگوی فابیولا/ سیوژت و تفاوت های آن با الگوهایی مشابه، همچون داستان پایه/ گفتمان، در نقد داستان کارکردهایی مفید به همراه دارد. توجه به متون منفرد ادبی، پرورش خلاقیت منتقد در کشف شگردهای ادبی و تقویت جنبه های ادبی نقد داستان مهم ترین کارکردهای عملی این مفاهیم فرمالیستی هستند. بازاندیشی در این میراث فرمالیستی می تواند رشد خلاقیت در نقدهای دانشگاهی ادبیات فارسی را درپی داشته باشد.
۷.

نقد کاربرد نظریه ادبی در مقالات پژوهشی (با تأکید بر روایت شناسی ساختارگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی روش شناسی روایت شناسی ساختارگرا مقاله علمی - پژوهشی آسیب شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۵۰۳
بهره گیری غیرروشمند از نظریه های ادبی یکی از مهم ترین آسیب های پژوهش های ادبی در زبان فارسی است. این ضعف بیش از آنکه به فهم درست یک نظریه مرتبط باشد برآمده از اشکالات روش شناختی مربوط به استفاده از نظریه ادبی است. در این نوشتار به معرفی و تحلیل اصلی ترین اشکالات کاربرد این نظریه ها و عوامل و پیامدهای آن با تأکید بر مقالات علمی پژوهشی منتشر شده در حوزه روایت شناسی ساختارگرا پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که سهل انگاری در کاربرد نظریه ها، موجب راه یابی خطاهایی روش شناختی در اغلب این مقالات شده است. مواردی چون نگاه آموزشی و سطحی به نظریه ها، بی توجهی به مبانی نظریه ها و برخورد تقلیل گرایانه با آنها از مهم ترین این اشکالات هستند. در پایان با تحلیل و بررسی آماری بیش از 90 مقاله علمی پژوهشی منتشر شده بین سالهای 90 تا 96، نشان داده شده است که به دلیل اشکالات یاد شده، این مقالات نه از نتایج مقالات پیشین تأثیر پذیرفته اند و نه چندان نقشی در شکل گیری مقالات بعد از خود داشته اند.
۸.

تأثیر آخرت اندیشی بر عرفان سنایی در حدیقةالحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دنیا آخرت ساختار معنایی تصوف حدیقةالحقیقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۱۶
معمولاً حدیقةالحقیقهرا به دلیل در بر داشتن اصطلاحات، حکایات و مضامین عرفانی، نخستین منظومة عرفانی می خوانند. با وجود این به نظر می رسد عرفان نقشی مرکزی در این منظومه ندارد. مقالة حاضر بر آن است تا ضمن شناسایی مضمون و اندیشة اصلی و غالب در حدیقةالحقیقه، تأثیر آن را بر تلقی سنایی از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی نشان دهد. برای دست یابی به این اهداف، با استفاده از روشی ساختاری، به تحلیل روابط معنایی واژگان و مفاهیم اصلی پرداخته شده است. می توان گفت تقابل دنیا و آخرت مضمون و تقابل اصلی حدیقةالحقیقهرا تشکیل می دهد. وابسته های معنایی طرفین تقابل نشان می دهند که تلقی سنایی از دنیا و آخرت تفاوتی با تلقی رایج در متون غیر عرفانی ندارد. قدرت این تقابل تا حدی است که معنای اصطلاحات و مؤلفه های عرفانی را نیز به نفع خود تغییر داده و آن ها را به عناصری به دور از باطن گرایی رایج در سنت تصوف تبدیل کرده است.
۹.

ارتباط تفسیر و ساختار حکایت در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی روایت تمثیل تفسیر تداعی معانی خط داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۵۵۹
یکی از مهم ترین موضوع ها در زمینه سبک شناسی روایت در متون کهن، چگونگی خوانش و تفسیر داستان های تمثیلی است. ارتباط این موضوع با روایت شناسی هنگامی روشن م ی شود که با صرف نظرکردن از محتوا و پیام تفسیرها، به ارتباط آن با خطوط داستانی توجه کنیم. مقاله حاضر درپی دست یابی به مهم ترین شیوه هایی است که مولوی براساس آنها به تفسیر حکایت های مثنویپرداخته است. می توان گفت ارائه تفسیرها بر محور هم نشینی مهم ترین ویژگی تمایزبخش مثنویاز متون مشابه است. مولوی برای ارائه این تفاسیر، حکایت را به صورت خطوط داستانی مجزا درنظر می گیرد و متناظر با هر خط داستانی تفسیری ارائه می دهد. تعدد این خطوط داستانی می تواند نتیجه تنوع شخصیت ها یا پی رفت های دریافت شده از متن باشد. در این فرایند، ارزش خطوط اصلی و فرعی با یکدیگر برابرند؛ بنابراین، در اغلب موارد، تفسیر ابتدایی (انگیزه بیان) یک حکایت چندان با تفاسیر میانی، پایانی یا حتی تفسیر منطبق با خط اصلی داستان هم خوان نیست. توجه به خطوط داستانی در شکل گیری تفاسیر، هم در تحلیل نوعی ویژه از چندمعنایی تمثیل در مثنویمفید است و هم می تواند فراهم آورنده تبیینی روایت شناختی از تداعی معانی در مثنویباشد.
۱۰.

جایگاه فرضیه در پژوهش های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر متن فرضیه نظریه روش شناسی مطالعات ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۲ تعداد دانلود : ۷۲۳
فرضیه سازی یکی از مراحل مهم تحقیق خوانده شده است؛ ولی به نظر می رسد در مطالعات ادبی نقش چندانی در فرایند تحقیق ندارد. در مقالة حاضر، با بررسی جایگاه و مفهوم فرضیه، به این سؤال ها پاسخ داده شده است: مشکل فرضیه پردازی در مطالعات ادبی چیست؟ چه رابطه ای میان نظریة ادبی و فرضیه برقرار است؟ در چه شرایطی می توان نوعی از فرضیه را برای این مطالعات تصور کرد؟ به نظر می رسد عینی نبودن مسائل ادبی از مهم ترین عوامل ناکارآمدی فرضیه در این مطالعات است. همچنین، تفاوتی روش شناختی میان مفهوم نظریة ادبی و نظریه در روش های تجربی موجب شده تا فرضیه های ادبی فاقد ویژگی هایی همچون آزمون پذیری باشد. به عبارت دیگر، ابتنای پژوهش و نظریة ادبی بر خوانش متن، فرضیه پردازی را کاری بی فایده و گاه ناممکن کرده است. تکیه بر خوانش موجب می شود تا مطالعات ادبی با دوری از عینیت درپی یافته هایی ذهنی باشند که رد و پذیرش فرضیه را ناممکن می سازند. کارآمدی فرضیه در مطالعات تجربی ادبیات می تواند مؤید این ویژگی مهم باشد. در پایان نیز پیشنهادی برای معرفی فرضیه هایی منطبق بر ویژگی های روش شناختی مطالعات ادبی داده شده است.
۱۱.

داستان تمثیلی؛ ساختار، تفسیر و چندمعنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر هم نشینی جانشینی خط داستانی داستان تمثیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
چندمعنایی در داستان های تمثیلی، افزون بر بافت معنایی و فهم مخاطب به منزله ویژگی های بیرونی حاکم بر تفسیر، با ویژگی های ساختاری این متون نیز رابطه دارد. هدف مقاله حاضر بررسی نقش ویژگی های ساختاری و روایی داستان تمثیلی در ایجاد تفاسیر متعدد از این متون است. ازآنجاکه تفسیر متن تمثیلی همواره بر یک خط داستانی و براساس کنش های داستانی انجام می گیرد، بررسی چندمعنایی نیز به تعداد خطوط داستانی در داستان های تمثیلی وابسته است. بنابراین، چندمعنایی تمثیل را می توان نتیجه دو فرایند روی دو محور متفاوت دانست: محور هم نشینی و محور جانشینی. در نخستین فرایند، تفاسیر گوناگون با خطوط متعدد داستانی متناظرند. این خطوط داستانی نیز خود نتیجه تعدد پی رفت ها و شخصیت های تمثیل هستند. در دومین فرایند نیز فقط یک خط داستانی و با توجه به بافت های معنایی متعدد می تواند تفاسیر گوناگون از تمثیلی واحد را ارائه دهد. این تقسیم بندی نتایجی نیز در زمینه چندمعنایی نمادهای ادبی می تواند درپی داشته باشد.
۱۲.

ساختار روایی بوستان سعدی؛ اخلاقی یا عرفانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان تفسیر ساختار بوستان الگوی روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۷۵۲
بوستان سعدی از متون تعلیمی و حکمی است که حکایت های آن به سبب داشتن مضامین و مؤلفه های عرفانی، گاه جزو حکایت های عرفانی محسوب می شود. با وجود اشتراک مضامین در این دو حوزه، دقت در شیوه بهره بردن از آن ها می تواند ما را در دسته بندی دقیق تر حکایت های اخلاقی و عرفانی یاری رساند. هدف مقاله حاضر بررسی و معرفی الگوهای روایی بوستان و تعیین نسبت این الگوها با روایت گری تعلیمی و عرفانی است. به نظر می رسد الگوهای روایی غالب در بوستان، همان الگوهای مرسوم در حکایت های تعلیمی فارسی یعنی دو الگوی خطا و پاداش است. در این میان حکایت هایی با مضامین و مؤلفه های عرفانی نیز وجود دارد که گاه از الگویی شبیه به الگوهای تأویلی روایت گری عرفانی پیروی می کند اما نوع تفسیر و خوانش این نمونه ها چنان است که غلبه الگوهای تعلیمی بر روایت گری بوستان را نشان می دهد؛ به عبارت دیگر سعدی هنگام تفسیر این نوع حکایات، خطی داستانی را بر می گزیند که منطبق با یکی از الگوهای تعلیمی – به ویژه الگوی پاداش- باشد؛ بنابراین این حکایات با وجود داشتن مضامین عرفانی، بر اساس روند تأویلی روایت گری عرفانی درک نمی شود؛ نکته ای که دور شدن بوستان از سبک روایت گری عرفانی را به دنبال دارد.
۱۳.

کارکردهای روایی گفتگو در حکایت های بوستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکرد ساختار بوستان گفتگو حکایت های تعلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۲ تعداد دانلود : ۶۵۷
در بررسی حکایات کهن فارسی، گفتگو معمولاً به عنوان عنصری داستانی در کنار دیگر عناصر مورد توجّه قرار می گیرد، در حالی که نقشی ساختاری و روایی نیز برای آن می توان در نظر گرفت. بوستان سعدی از متونی است که بیش از دیگران کارکردهای روایی گفتگو را به نمایش گذاشته است. هدف مقالة حاضر نیز بررسی این کارکردها و تبیین رابطة آن ها با اهداف تعلیمی بوستان است. مهم ترین نقش های روایی گفتگو در بوستان عبارتند از: پیشبرد، بسط و تکمیل خط داستانی، تقویت روابط سببی، برجسته کردن تقابل ها، وارد کردن حکایات درونه ای، کارکرد تفسیری و کارکرد زیباشناختی. بسامد بالای گفتگوهای داستانی بوستان را می توان نتیجة اهداف تعلیمی آن دانست. این اهداف، سعدی را به استفاده از سخن گفتن مستقیم از سوی خود یا شخصیّت ها واداشته است. اهمیّت گفتگو در این زمینة تعلیمی موجب شده تا بار روایی حکایات بیش از کنش ها، توصیفات و روایتگری مستقیم راوی، بر دوش گفتگوها باشد. بنابراین، در بوستان، بسیاری از تغییرات روایی، نتیجه گیری ها، تصریح بر دلایل انجام کنش ها، گسترش خط داستان، تکمیل پیرفت های روایی و... به جای بهره گیری از روایتگری راوی یا کنشگری شخصیّت ها، تنها با استفاده از یک گفتگو ارائه شده اند.
۱۴.

نگاه استادان زرین کوب و شفیعی کدکنی به عرفان؛ مقایسه تحلیلی رویکردها، مبادی و پی آمدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان تجربه عرفانی شفیعی کدکنی تاریخ تصوف زرین کوب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۲۰۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
تصوف و عرفان در نگاه نخست، مفاهیمی آشنا و بدیهی به نظر می رسند؛ امّا در نگاهی عمیق تر کاربردهای مفهومی متنوعی را شامل می شوند. بر این اساس، پژوهش در باب تصوف تا حدی در گرو شناخت رویکردها و دیدگاه های مختلف آن است. مقاله حاضر با تکیه بر آرای دو تن از عرفان پژوهان معاصر، به توصیف و تحلیل تلقی این دو استاد می پردازد. عبدالحسین زرین کوب و محمدرضا شفیعی کدکنی دو تن از برجسته ترین عرفان پژوهان و محققان ادبی اند که دیدگاه های ایشان تأثیر قابل ملاحظه ای در مطالعات عرفانی دهه های اخیر داشته است. استاد زرین کوب با پیروی تاریخی از سنت تصوف و تأکید بر معرفت شهودی به عنوان مولفه محوری عرفان و استاد شفیعی کدکنی با تأکید بر زبان و فرم زیباشناختی به بررسی عرفان و تصوف پرداخته اند. این تفاوت دید نشانه هایی از خود در مقولاتی همچون ریشه ها، تاریخ و تبعات تصوف نیز برجای گذاشته است. بنابراین ملاحظات استاد زرین کوب همسو با بررسی های تاریخی و فرهنگی و مطالعات استاد شفیعی عمدتاً همسو با بررسی های زبانی و ادبی شکل گرفته است. در مجموع می توان گفت نگاه استاد زرین کوب به عرفان و تصوف نگاهی فراگیرتر و نگاه استاد شفیعی کدکنی نگاهی است نوگراتر.
۱۵.

روایت شناسی ساختارگرا و مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۶۹۴
مقاله حاضر با تحلیل نسبت روایت شناسی ساختارگرا و مطالعات میان رشته ای، در پی پاسخ دادن به این پرسش ها است که چه عواملی در روی آوری روایت شناسی به میان رشتگی مؤثر بوده است و اصولاً این چرخش را باید برآمده از امکانی در روایت دانست یا ضرورتی روش شناختی؟ حرکت به سوی میان رشتگی را نه تنها در گرایش های جدید روایت شناسی بلکه در تغییرات روی داده در نظریه های روایت شناسان ساختارگرا نیز می توان پی گرفت. ازاین رو نوشتار حاضر، ریشه های این حرکت را در انتقادات و اصلاحات انجام شده بر مهم ترین نظریه های این حوزه تا اوایل دهه 1970 پی خواهد گرفت. با دنبال کردن سیر نظریه های روایت شناسان ساختارگرا می توان شاهد نوعی گسست آرام از ایده استقلال و خودبسندگی ادبیات و تمایل به سایر رشته ها برای تحلیل روایت بود. مؤثرترین عوامل این تغییرات عبارتند از: توجه به نقش مؤلفه های فرهنگی؛ و فرآیند خوانش (حضور خواننده) در درک ساختار روایی. این ملاحظات، نتایجی را برای روایت شناسی به همراه داشته است. نخست اینکه اهداف کلان روایت شناسی را از بررسی ویژگی های متنی به بررسی فرآیند خوانش و درک روایت تغییر داد، و دوم اینکه پای رشته ها و حوزه های مرتبط با فرهنگ و مطالعات ذهن را نیز به روایت شناسی گشود.
۱۶.

الگوهای روایی در حکایت های تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر ساختار الگوی روایی حکایت های تعلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۶ تعداد دانلود : ۶۲۷
بررسی ساختار متون ادبی، راهی است برای درک شیوه های ایجاد و انتقال معنا در این متون. حکایت های تعلیمی از پرکاربردترین انواع روایی در متون داستانی کهن فارسی هستند که مهم ترین رسالت آنها انتقال پیام و ترغیب مخاطب بوده است. به نظر می رسد، نویسندگان متون تعلیمی، حکایت ها را با توجه به ساختارهایی منطبق بر اهداف غایی خود مورد استفاده قرار می داده اند. در این مقاله به بررسی و معرفی ساختارها و الگوهای روایی مورد استفاده در حکایت های تعلیمی فارسی پرداخته شده است.. پرکاربردترین الگوهای روایی این متون عبارتند از: نخست، الگوی سرپیچی کنش گر از قانون و مجازات شدن وی (مجازات کلامی یا کنشی)؛ و دوم، الگوی پایبندی کنش گر به قانون و پاداش گرفتن وی. این الگوها افزون بر اینکه ژرف ساختی برای بسیاری از حکایت های تعلیمی هستند، الگویی برای تفسیر و خوانش راوی نیز محسوب می شوند؛ چنانکه راوی برای تفسیر حکایت، آن را به صورت خطی داستانی منطبق بر یکی از همین دو الگو در نظر می گیرد. این مقاله، با استفاده از نتایج بررسی های ساختاری در تحلیل تفسیر حکایت های تعلیمی، در پی آشکارسازی الگوهای حاکم بر فهم حکایت های تعلیمی است. در نوشتار حاضر، نقش این الگوها در انتقال و شکل گیریِ مفاهیم و وجه غالب متون تعلیمی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
۱۷.

سبک شناسی روایت: الگوی تأویلی خطا، مجازات در ساختار حکایات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل ساختار روایت شناسی سبک حکایات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۷۰۲
در این مقاله تلاش شده است تا با تأکید بر تأویل به عنوان ویژگی ای بنیادین در زبان عرفان، یکی از پرکاربردترین الگوهای روایی در حکایات عرفانی معرفی شود. این الگو نیز، همسو با بسیاری از حکایات تعلیمی حاصل خطا و مجازات است، با این تفاوت که خطای آشکار رخ داده از سوی یک کنشگر، با تبدیل شدن به کنشی قانونی، به مجازات مورد انتظار نمی رسد بلکه در لایه ای دیگر با تعریف خطایی نو مجازاتی نو نیز رخ می دهد. در این الگوی روایی، تأکید بر خطای دوم، محصول حرکتی تأویلی و باطن گرایانه است به همین دلیل خطای نخست نیز دیگر خطا محسوب نمی شود. از این رو می توان گفت این الگو توصیفی روایی از کارکرد تأویل در متون عرفانی ارائه می دهد. با این نگاه، برجسته شدن برخی خطاها در حکایات عرفانی و چشم پوشی از برخی دیگر، می تواند نقش قوانین حاکم بر سنت عرفانی در شکل گیری این حکایات را نیز آشکار کند. این روش و الگوی برآمده از آن اگرچه بر ویژگی های ساختاری و روایی متون عرفانی مبتنی است، پیوندی آشکار با عناصر زبانی و فکری سنت عرفانی دارد. این مقاله تلاشی است محدود در جهت سبک شناسی روایت در حکایات کهن.
۱۸.

نقش تأویل در گسترش زبان عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل بافت زبان عرفان لایه های معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۳ تعداد دانلود : ۷۱۶
بحث از زبان عرفان در گرو ارایه ویژگی هایی است که آن را متمایز از دیگر گونه های زبانی معرفی کند. تأکید بر وجود اصطلاحات حوزه تصوف و یا حضور عناصر هنری- ادبی در این زبان، نشان از برخوردی غیرمسأله وار با مبحث زبان عرفان در اغلب پژوهش های پیشین دارد. مقاله حاضر بر آن است تا تأویل را به عنوان ویژگی و اصل اساسی شکل گیری و گسترش زبان عرفان معرفی کند. زبان عرفان در روند حرکتی خود با گذر از مفاهیم و ساختارهای زبانی موجود، در فرایندی تأویلی به ارائه مفاهیم و ساختارهایی نو می پردازد. اهمیت نقش تأویل گذشته از گونه های آشکار و مرسوم آن، در تولید ژرف ساخت هایی است که عامل اصلی گسترش معنایی و صوری زبان عرفان بوده اند. این نگاه، «ظاهر» و «باطن» را نیز با صرف نظر کردن از معانی مرسوم هستی شناختی یا معرفت شناختی آنها، با تعبیری زبان شناختی و براساس خروج از بافت پیشین و ورود به بافتی نو معرفی می کند. ژرف ساخت های تأویلی و نقش آن ها در حرکت باطنی معنا، موجب می شوند تا زبان عرفان بیش از محور همنشینی بر روی محور جانشینی گسترش یابد؛ عاملی که برجستگی وجه ادبی در متون عرفانی را نیز در پی دارد.
۱۹.

نقش روابط علّی در داستان پردازی تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی قصص قرآنی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۶۲۵
داستان های پیامبران از مهم ترین بخش هایی است که در بررسی ویژگی های هنری قرآن مورد توجه قرار گرفته اند. روایت تفاسیر از این داستان ها نیز به دلیل بسط و گسترش و پرداخت نو، موضوعی است که می تواند نتایج مفیدی در زمینة داستان پردازی در ادبیات فارسی و سنت-های تفسیری در بر داشته باشد. از این رو، این مقاله با مقایسة داستان پردازی قرآن با برخی کتب تفسیری، به دنبال پاسخی برای این پرسش است که مهم ترین نقش های روابط علی در داستان پردازی تفاسیر کدام است؟ به عبارت دیگر، پژوهش حاضر بر رابطة متقابل زبان و شگردهای زبانیِ متن با مؤلفه های محتوایی و فکری مبتنی است؛ از این رو اولاً بازتاب اهداف توضیحی تفاسیر در شیوه داستان پردازی آنها و ثانیاً تفاوت این شیوه ها با شیوه های قرآنی بررسی شده است. به نظر می رسد اهداف توضیحی تفاسیر، در حوزة داستان پردازی به صورت تأکید بر روابط علّی میان رویدادها و بخش های داستانی نمود یافته است. این عامل افزون بر گسترش طرح داستان، پیامدهایی برای زمان، مکان و شخصیت پردازی نیز داشته است
۲۰.

گزینش متن و روش شناسی مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی متن نظریه تفاوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۴
بسیاری از پژوهش های ادبی، با روش های گوناگون به بررسی و تحلیل یک یا چند متن از متون ادبیات فارسی می پردازند. در این میان نکته ای که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، مساله گزینش متن است؛ چنانکه اغلب آن را به عنوان ماده پژوهش ، امری جدا از چهارچوب نظری و روش شناسی تحقیق در نظر می گیرند. این در حالی است که نگاهی جدی و مسأله وار به گزینش متن می تواند نتایجی در جهت تقویت وجوه پژوهشی تحقیق به همراه داشته باشد. مقاله حاضر نیز با هدف نشان دادن اهمیت این مسأله به عنوان مؤلّفه ای روش شناختی در مطالعات ادبی نگاشته شده است. به نظر می رسد تأکید بر وجوه روش شناختیِ گزینش متن، در گرو آگاهی پژوهش گر از نسبت متن مورد نظر با دیگر متون و شباهت ها و تفاوت های آنها با یکدیگر است. این تلقی از سویی نشان دهنده ابتناء پژوهش بر آگاهی ها و پیش فرض های محقق، و از سوی دیگر نمایان گرِ نقش متن و گزینش آن در شکل گیری بنیان های نظری و نتایج تحقیق است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان