دمکراسی رادیکال لکلائو و موفه: پاسخی به سرگشتگی چپِ نو (نقدی بر کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هژمونی و استراتژی سوسیالیستی؛ به سوی سیاست دموکراتیک رادیکال اثر لکلائو و موفه (1985) در پاسخ به سردرگمی چپ نو، ایده دمکراسی رادیکال را طرح نمود. این ایده حداقل از دو جنبه پیشرو است: 1-بنیان دمکراسی را بر امر سیاسی آنتاگونیستی می گذارد؛ زیرا از منظر لکلائو و موفه ستیزه گرایی بخشی از امر سیاسی و هژمونی تنها راه کنترل آن است، اما در موقعیت های اقتضایی مطالبات گفتمان های مخالف می تواند حول یک دال تهی مفصل بندی شود و هژمونی جدید جایگزین هژمونی مستقر شود؛ این فرایند راهی فراسوی واقع گرایی بدبینانه هابزی (و اقتدارگرایی آن) و آرمان گرایی اخلاق گرایانه کانتی (و دمکراسی مصالحه جویانه آن) باز می کند؛ 2-پسامدرنیسم مثبت را در قالب ایده پسابنیادگرایی صورتبندی می کند؛ لکلائو و موفه با پذیرش هژمونی باز و موقتی نه تنها از تکثر و خاص گرایی حمایت می کنند، بلکه مرجعی نهایی اما موقتی برای تصمیمات و کنش های سیاسی تعیین می کنند و بدین سان فراسوی بنیان گرایی جهانشمول هابرماسی و ضد بنیان گرایی خاص گرای دلوزی گام برمی دارند. زیرا اولی متضمن پذیرفتن مرجعیت عقل –درقالب کنش ارتباطی- به منظور حذف اختلاف هاست و دومی متضمن جدایی اقلیت ها از اکثریت و رد هرگونه مرجعیت مشترک برای کنش سیاسی است. با وجود این، همچنان نقدهای اساسی بر پروژه فکری لکلائو و موفه وارد است، از جمله: برتری امر سیاسی بر امر اقتصادی و اجتماعی؛ تضعیف کنش گری سوژه؛ غرب محوری و استعلاگرایی نوکانتی.Laclau & Muoffe's Radical Democracy: A Response to the Confusion of the New Left: A Critique on the Book “Hegemony and Socialist Strategy”
Hegemony and socialist strategy; towards radical democratic politics of Laclau and Moff (1985), in the face of the confusion of the new left proposed the theory of radical democracy. This theory is progressive in at least two respects: 1. Democracy based on antagonistic politics. Laclau and Muoffe stated that controversy is a part of politics and hegemony is the only way to control it, but in contingent situations, the demands of opposing discourses can be articulated around an empty signifier and a new hegemony can replace previous hegemony. This process opens the way beyond Hobbesian pessimistic realism (and its authoritarianism) and Kant's moral idealism (and its conciliatory democracy); 2- Positive postmodernism in the form of the idea of post-fundamentalism. By accepting open and temporary hegemony, Laclau and Muoffe not only supported pluralism and its accompanying particularism, but also established an authority (reference) for political decisions and actions, thus it moves beyond universal fundamentalism to the Habermasian type and specifical anti-fundamentalism to the Deleuze type. The former implies accepting the authority of reason to eliminate differences in the process of communicative action, and the latter implies the separation of minorities from the majority and the rejection of any general authority for political action. Nevertheless, there are still fundamental criticisms of Laclau and Muoffe's intellectual project, including the superiority of the political over the economic and the social; the weakness of the subject's action; Western-centerism, and the Tendency to neo-Kantian transcendence.