نظام دانشگاهی، به مفهوم نوین آن، در ایران پیشینه درازی ندارد. از اواخر دهه 1310 و بعد از تأسیس دانشگاه تهران، به منزله نخستین دانشگاه نوین در ایران، به تدریج دانشگاه های دیگری مانند دانشگاه تبریز و دانشگاه مشهد و دانشگاه اصفهان آغاز به کار کردند. دو موج دیگر تأسیس دانشگاه ها در ایران یکی از دهه 1340 و دیگری از دهه 1370 آغاز شد و طی آن تعداد دانشگاه های کشور افزایش یافت. اکنون در حوزه علوم پزشکی و غیرپزشکی بیش از 100 دانشگاه وجود دارد. افزون بر آنها، تعداد قابل توجهی از مراکز دانشگاه آزاد و دانشگاه پیام نور و مؤسسه های آموزش عالی آغاز به کار کرده اند که روی هم رفته جامعه بزرگی را تشکیل می دهند. بدیهی است هر یک از این دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی دارای زیرمجموعه ای شامل دانشکده های گوناگون هستند و باز بدیهی است که هر یک از این دانشکده ها باید دارای یک کتابخانه مناسب باشند. به جز دانشکده های دارای پیشینه دیرینه، بسیاری از دانشکده های جدید و نیز مؤسسه های آموزشی از کتابخانه مناسبی برخوردار نیستند و یا در اصل، کتابخانه ای ندارند. بازدیدهای نگارنده که طی ارزیابی رسمی از دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی در چهار سال گذشته صورت گرفته است حاکی از آن است که بسیاری از این مراکز توجه کافی و بایسته به کتابخانه ندارند و جایگاهی برای آن قائل نیستند. فاصله کتابخانه آنها با استانداردها و شاخص های موجود کتابخانه های دانشگاهی بسیار زیاد است. دلایل زیادی برای این وضعیت نابسامان وجود دارد که از گستره این گفتار کوتاه بیرون است، اما نکته مهم، نگاه مدیریتی ضعیف به کتابخانه ها در این مراکز است