رابطه نظریه و مشاهده موضوعی است که مکاتب مختلف علوم اجتماعی، متناسب با مبانی هستیشناختی و معرفت شناختی خود، پاسخ های متفاوتی به آن داده اند. با توجه به نگاه متفاوتی که در مورد منابع و ابزار معرفت از یک سو، و سطوح واقعیت و معرفت از سوی دیگر در فلسفه اسلامی وجود دارد، ماهیت نظریه، و مشاهده و به طور طبیعی، رابطه نظریه و مشاهده نیز از این دیدگاه متفاوت خواهد بود. از دیدگاه فلسفة اسلامی، انواع نظریه از جمله نظریه های تجربی، عقلی، شهودی و نقلی قابل تصور است که هر یک ممکن است دارای ابعاد انتقادی و هنجاری نیز باشند. روشناست هر دسته از نظریه های فوق، از منبع متناسب، برخاسته و با نفس الامر ویژه خود ارزیابی میشود. بنابراین، «مشاهده» به تنهایی منبع مناسبی برای هیچ یک از نظریه های فوق نیست. آزمون نیز فقط قادر به ارزیابی برخی از ابعاد نظریه های تجربی، آن هم به ضمیمه قواعد عقلی، میباشد.