آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۷

چکیده

هدف: طبقه بندی هایی که درباره رویکردهای علم دینی ارائه شده، با چندین مشکل روبه روست. این مقاله می کوشد طبقه بندی جامعی از رویکردهای علم دینی ارائه دهد که فارغ از اشکالات موجود باشد. روش: در ارائه طبقه بندی جدید، از روش تحلیلی و ایده «نمونه ایدئال» ماکس وبر استفاده شده است. یافته ها: در این طبقه بندی در کنار کسانی که به صراحت از ایده علم دینی حمایت می کنند، جایی هم برای آن دسته از اندیشمندانی که به عنوان مخالف علم دینی از آنها یاد می شود، در نظر گرفته شده است؛ کسانی که یا به صراحت با معنایی از علم دینی موافق اند؛ یا بر مبنای آرای مختار آنها می توان نشان داد که آنها نمی توانند به طور کامل با علم دینی مخالف باشند. در کنار رویکردهایی که جریان تحول علم و تولید علم دینی را مدیریت پذیر می دانند، به رویکردهایی که تحول علم و دستیابی به علم دینی را ممکن اما مدیریت ناپذیر می دانند، توجه کرده است. در کنار رویکردهایی که مستقیم به سراغ تحول علم و تولید علم دینی می روند، رویکردهایی هم که تحول علم و دستیابی به علم دینی را از دریچه تحول کنشگر معرفتی و ساختارهای اجتماعی و نهادهای علمی دنبال می کنند، دیده است. هم به رویکردهایی که از علم موجود آغاز می کنند و می کوشند با بهره گیری از علوم اسلامی به سوی علم دینی حرکت کنند، توجه کرده است؛ هم به رویکردهایی که از علوم و معارف اسلامی آغاز می کنند و می کوشند علم دینی تأسیس کنند. نتیجه گیری: این مقاله نشان داد که دیدگاه اکثر نظریه پردازان علم دینی، ترکیبی از رویکردهای ایدئال در زمینه علم دینی است.  

Complete Classification of Religious Science Approaches

Objectives: The classification of religious science approaches faces several problems. This article seeks to comprehensively classify approaches to religious science that are free from these problems. Method: In presenting the new classification, analytical method and Max Weber's Ideal Type have been used. Results: In this classification, along with those who explicitly support the idea of religious science, there is a place for those thinkers who oppose religious science. This classification pays attention to both the approaches that make the production of religious science manageable and the approaches that consider the production of religious science as unmanageable. It also looks at the approaches that directly produce religious science and the approaches that follow the production of religious science through the evolution of scholars and social structures. Additionally, it pays attention to the approaches that start from existing science and try to move towards religious science by using Islamic knowledge; also approaches that start from Islamic knowledge and try to establish religious science. Conclusion: This paper shows that the views of most theorists of religious science are a combination of ideal approaches to the field of religious science .

تبلیغات