مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بی طرفی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بحث در مورد مفهوم علم دینی و امکان و اثبات آن می پردازد. ابتدا مفهوم «علم دینی» و رابطه علم و دین را تبیین کرده، پس از اثبات ضرورت تعامل و ترابط علم و دین، سه دیدگاه عمده در باب امکان یا عدم امکان علم دینی را مورد بررسی قرار می دهد و با اشاره به امکان جهت داری و دینی شدن علم، ادعای عدم جهت داری ذاتی علم و نظریه خنثی گروی را مردود می داند و در همین زمینه به بیان دلایل و شواهد جهت داری و امکان علم دینی پرداخته است. این جستار همچنین با تاکید بر نظریه ضرورت جهت داری و عدم امکان سلب جهت داری علم، برخی از مهم ترین پیش فرضها و مبانی نظری و متافیزیکی آن را مورد اشاره و تبیین قرار می دهد. چشم انداز و نتیجه اثبات امکان علم دینی اولاً؛ ابطال فرضیه تعارض علم و دین و ادعای گسستگی و تمایز انگاری بین علم و دین است که بر اساس این دیدگاه؛ علم و دین در کنار هم می توانند افقهای تازه تر معرفتی و معنوی را برای بشر به ارمغان بیاورند. ثانیاً؛ فرایند دینی کردن علم می تواند علم را با مبانی قوی معرفتی متافیزیکی و فلسفی و قدسی مجهز کرده، از بحرانهای فلسفی و معرفتی خارج سازد و علم را در مسیری کاملاً معقول و انسانی قرار دهد.
ضرورت خیرهای اولیه و مسئلة بی طرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان رالز در نظریة خود دربارة عدالت، در حالی که پردة جهل در وضع نخستین را موجب نادیده گرفتن تمامی اطلاعات، مقام، موقعیت سیاسی و اجتماعی، و ویژگی های روان شناختی نمایندگان می داند، در چنین وضعی وجود خیرهای اولیه را ضروری می داند. علاوه بر آن، ضرورت مزبور به نظر وی ناقض بی طرفی و انصاف در وضع مذکور نیز نیست. در این مقاله، ضرورت مذکور تبیین و بی طرفی خیرهای اولیه واکاوی خواهدشد. به نظر می رسد که بی طرفی مذکور چندان که رالز می گوید قابل دفاع نیست.
ایرانِ اسلامی: بانیِ موضوع و انگارة جدید در جامعه شناسی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ایران اسلامی»، به معنیِ خاصی که در این مقاله لحاظ شده است، می تواند بانی تحول در جامعه شناسی از «حیث موضوعی» و در علوم انسانی از «حیث معرفتی» باشد. تحولِ موضوعی در جامعه شناسی، ناظر به حوزه هایی نظیر جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی دین، جامعه شناسی توسعه، جامعه شناسی سیاسی و مسائل و آسیب های اجتماعی است. اما تحولِ معرفتی در علوم انسانی به موضع و راه حلی برمی گردد که در قبال معضلِ «بی طرفی در معرفت» اتخاذ خواهد کرد و همچنین به راهکار فرازآمدن بر «انگارة غالب» به طوری که خود دچار محدودیت های انگاره ای نگردد. این تحول همچنین از «غایاتِ» احتمالاً متفاوتی که برای کسب معرفت دارد و از جهت گیری های معرفتیِ نهفته در «ذخایر اندیشه ایِ» مسلمانان تأثیر خواهد پذیرفت.
مسند قضا و استقلال قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقلال قضایی در تاریخ نظام های حقوقی ریشه دارد و امروز هم اهمیت آن افزون شده است. جهت شناخت این نهاد، به بررسی ماهیت آن از نظر سلبی (استقلال از...) و ایجابی (استقلال در...) پرداخته ایم و آن را به اعتبار مبنا (استقلال رسمی و عملی) و موضوع (استقلال شخصی و سازمانی) دسته بندی نموده ایم. سپس، برای آن سه هدف و فایده عمده را یافته ایم: پاسداری از حقوق جامعه، حفظ حقوق دادگستری و رعایت حقوق افراد. استقلال قضایی با نهادهای حقوقی دیگر پیوندهایی دارد: ممکن است با بی طرفی قاضی خلط شود یا این که درباره اشخاصی مشابه دادرس، همانند داور یا دادستان نیز مطرح شود. با این همه، استقلال قضایی مطلق نیست و در قلمرو اثرگذاری خویش، برای رعایت مقاصد پیش گفته، با محدودیت هایی روبروست؛ پس بایستی در کنار تامین استقلال، نظامی برای مسوولیت قاضی نیز وجود داشته باشد تا پاسخ گوی اعمال خود هم باشد.
خلأهای قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص قرار کارشناسی صادره از جانب داور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرار کارشناسی از قرارهای اعدادی است که داور در طول روند دادرسی، به هنگام فنی شدن موضوع صادر می کند. قانون گذار تنها در ماده 476 قانون آیین دادرسی مدنی به این موضوع پرداخته است. این ماده صرفاً در مقام بیان امکان تعیین کارشناس از جانب دیوان داوری است و در خصوص سایر مقررات مربوط به کارشناسی همچون امکان تعیین کارشناس از جانب طرفین، مقررات مربوط به اطلاعات کارشناس و دستمزد و هزینه های مربوط به کارشناسی ساکت است. از این رو، در این نوشتار ضمن بیان خلأهای مذکور، در پی آنیم تا به این پرسش ها نیز پاسخ گوییم: آیا طرفین نیز خواهند توانست به تعیین کارشناس دست زنند؟ آیا کارشناسان منتخب باید دارای اوصاف استقلال و بی طرفی باشند؟ رعایت چه سلسله اصول دادرسی باید مورد لحاظ قانون گذاران در موضوع قرار کارشناسی باشد؟ دستمزد و هزینه های مربوط به کارشناسی و ضمانت اجراهای مربوط به آن باید چگونه باشد؟
رویکرد و شیوه تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی با تکیه بر آثارالباقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه تاریخ نگاری یکی از موضوعاتی است که در دو سده ی اخیر مورد توجه قرارگرفته و دارای فروع ها و شاخ و برگ های بسیاری گشته است. تاریخ نگاری جدید و اصول آن یکی از پایه های تغییر در علوم انسانی و به تبع آن تحولاتی است که در مغرب زمین پدید آمده است. در این نوشتار تلاش شده تا با معرفی اجمالی تاریخ نگاری جدید در مقدمه و متن، نسبتِ ابوریحان بیرونی با این تاریخ نگاری سنجیده شود.
ابوریحان بیرونی، بیشتر به عنوان منجم، ریاضی دان، پزشک و به طورکلی عالم علوم تجربی شناخته شده است. در بُعد علوم انسانی نیز، بُعد مردم شناسی او با توجه به تحقیقاتش درباره ی هند، برجسته گردیده و از این رو کمتر از منظر مورخی صاحب سبک و پیشرو که فراتر از زمانه اش می زیسته مورد توجه قرار گرفته است.
محقق در پاسخ به این غفلت تاریخی با طرح فرضیه وجود اصول مدون و اندیشیده شده در نزد ابوریحان برای نگارش تاریخ درست و مطابق با واقع ،تلاش کرده است تا جایگاه ابوریحان در تاریخ نگاری به ویژه شباهت هایش با تاریخ نگاری جدید مورد توجه قرار گیرد و مقدمه ای برای شناخت بهتر او در این عرصه فراهم شود.
نسبت حکومت با زندگی مطلوب؛ نگرشی به رویکرد بی طرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره در میان اندیشمندان این سؤال وجود دارد که آیا همان گونه که حکومت ها مکلف اند برای شهروندان شان امنیت، رفاه و بهداشت فراهم کنند، نسبت به زندگی مطلوب آنان نیز مسئول اند؟ به موجب رویکرد بی طرفی باید میان مقوله های نخست (امنیت، رفاه و بهداشت) و مقولة اخیر (زندگی مطلوب) تفاوت گذاشت. حکومت ها باید در قبال مقولة اخیر که با تعابیری همچون برداشت های خیر و برداشت های زندگی مطلوب از آنها یاد شده است، بی طرفی پیشه کنند. رویکرد بی طرفی حاصل تعمیم ایده عرفی گرایی بوده و بر تفکیک میان حق و خ یر بنا شده است. این روی کرد براساس م لاحظات متفاوت دارای سنخ های مختلفی است. در این نوشتار به بررسی این مباحث می پردازیم.
سیاست خارجی دولت موقت: از عدم تعهد تا اصل نه شرقی نه غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی دولت بازرگان، یکی از بحث برانگیزترین دوره های تاریخ سیاست خارجی ایران است که بر مبنای سیاست عدم تعهد و اصل نه شرقی و نه غربی قرار داشت. عدم وجود تعریفی جامع و مانع از این اصل و فقدان اجماع در خصوص معنای آن در بین گروه های سیاسی باعث شد تا تفاسیر و برداشت های مختلفی از آن صورت بگیرد و هر گروه، بسته به تعریف خود، انتظار خاصی از دولت داشته باشد. این نوشتار قصد دارد تا با بررسی نظری و عملی سیاست عدم تعهد و اصل نه شرقی و نه غربی از منظر دولت موقت و سایر گروه های سیاسی وقت به مشکلات و چالش های پیش روی این دولت بپردازد. پژوهش حاضر با تحلیل سیاست خارجی دولت موقت در پایان به این نتیجه دست می یابد که نوع برداشت دولت بازرگان از مفهوم نه شرقی نه غربی با سایر نیروهای اجتماعی فعال در عرصه سیاسی ایران در آن مقطع متفاوت بوده است.
نسبت بی طرفی با نظام حقوق اساسی ایران، امکان یا امتناع، تحلیل قانون اساسی
منبع:
جستارهای حقوق عمومی سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
13-29
حوزههای تخصصی:
تشخیص اینکه چه امری می تواند خوب یا بد باشد، امری نسبی است. هرکس با توجه به آنچه می اندیشد، به سمتی می رود که به زندگی اش معنا می دهد و مسلما یک معنا از زندگی قابلیت تعمیم به کل را ندارد. در این حالت آیا دولت نقشی در تعیین ارزش ها دارد. زمانی که دولت در حال برآوردن نیازهای مردم همچون مسکن، بهداشت و .... است آیا می تواند در رابطه با آنچه به زندگی انسان ارزش می دهد، تعیین تکلیف نماید. ممکن است گفته شود امور مربوط به زندگی مطلوب، امری شخصی و درونی است. در حالی که life style که هر شخص براساس انتخاب درونی بر می گزیند، به سایر امور زندگی وی ( اجتماعی-سیاسی) سرایت می کند که احتمال مداخله دولت را افزایش می دهد. ارزش ها غالبا در حوزه ی خصوصی افراد قرار دارند. امور مربوط به زیبایی شناختی، دین، هنر و.... در مورد هر فرد یک معنا دارد. رسیدن به این مهم، تنها با بی طرف ماندن دولت امکان پذیر خواهد بود. اگر دولت بخواهد راه و روش انتخاب هریک از این حوزه ها را مشخص کند و یک یا مجموعه ای از ارزش برتر اعلام کند، از بی طرفی خارج شده است.
تأملی برجایگاه دین در تحولات اخلاق سیاسی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
723 - 742
حوزههای تخصصی:
دین به عنوان یکی از مهم ترین مقوله های خیر (زندگی خوب)، نقش ویژه ای در هدف گذاری و معنابخشی به زندگی انسان ایفا کرده و با عرضه آموزه هایی معطوف به زندگی مطلوب، به «فرارَوی» انسان ازآنچه به آن دچار است،تغییر زندگی و گذار از «هست» به «باید» یاری می رساند. در عین حال،ضرورت های اجتناب ناپذیر زیست جمعی و نقش انکارناپذیرِ زمینه ها و نهادهای اجتماعی چون دولت در حیات انسان موجب شده است تا سنجشِ نسبت «جامعه» با «خیر» به یکی از دغدغه های خاطر اندیشمندان بدل شود و در این بین اخلاق سیاسی از دیرباز، متکفل ارائه رهیافت مناسبی در باب نسبت نهاد دولت با دین بوده است. نوشتار حاضر در راستای بررسی تحولات اخلاق سیاسی در غرب، پس از تحلیل اجمالیِ فراز و نشیب های تاریخیِ مسیحیت از قرون وسطی تا دوران معاصر، به ایده غالب سیاسی یعنی بی طرفی دولت در قبال دین می پردازد و در آخر، رویکرد انتقادی کمال گرایی که در اواخر سده بیستم و توسط نوفضیلت گرایانِ غربی احیا شده است، از نظر خواهد گذشت. رویکرد اخیر در نقد معضلات ناشی از تکثر اخلاقی غرب،خواهان احیای دین به مثابه منبع تشخیص گزاره های اخلاقی، انگاری اخلاقی و تقویت جماعت است و پیرو تفکر ارسطویی، رسالت دولت در قبال خیر و نقش تربیتی این نهاد را یادآوری می کند.
واکاوی جایگاه اصول دادرسی عادلانه در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای آنکه اهداف قضا از نگاه اسلام، که اقامه قسط و عدل و احقاق حق می باشد محقق گردد، لازم است دادرسی از اصولی پیروی کند و در مراحل مختلف آن حقوق اصحاب دعوا به ویژه متهم و محکوم رعایت گردد. تحقق دادرسی عادلانه مستلزم رعایت حقوق دفاعی متهم در فرآیند دادرسی می باشد. حقوق دفاعی مجموعه حقوقی هستند که متهم در طی فرآیند دادرسی برای برقراری محاکمه ای عادلانه از آن برخوردار می باشد و رعایت آن توسط نظام عدالت کیفری لازم می باشد. ما در این تحقیق، به بررسی رعایت اصول دادرسی عادلانه در فقه امامیه پرداخته ایم. بر همین اساس نتایج به دست آمده نشان می دهد این حقوق مورد توجه شارع مقدس بوده است و در منابع چهارگانه استنباط احکام (کتاب، سنت، اجماع، عقل) به طور صریح یا ضمنی به بیان پاره ای از این حقوق مانند اصل برائت، استقلال و بی طرفی، رعایت کرامت و حیثیت اشخاص، علنی بودن، تجدیدنظرخواهی پرداخته شده است.
خیرهای اولیه و ترویج فرد گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
875 - 891
حوزههای تخصصی:
از نظر جان رالز با توجه به فقدان بسیاری از اطلاعات و آگاهی ها در پس پرده جهل، فرض خیرهای اولیه ضروری است. وی برخی مقدمات ذهنی و عینی برای رسیدن به ضرورت وجود خیرهای مذکور را مؤلفه ای منصفانه و بی طرف بیان می کند که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. اما آنچه که قابل تأمل است، بی طرفی ادعاشده در فهرست خیرهای اولیه است. به نظر می رسد که خیرهای مذکور ترویج نوعی خاص از فرهنگ سیاسی، یعنی فردگرایی، باشد.
نقد و بررسی کتاب برابری و جانب داری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷ (پیاپی ۷۱)
289-305
برابری و جانب داری از آثار تامس نیگل فیلسوف آمریکایی صرب تبار است، که در حوزه فلسفه سیاسی نگاشته شده است. وی در این کتاب می کوشد بین خیرات شخصی و غیرشخصی چشم اندازی از یک تعامل منطقی ایجاد کند و گره اخلاقی جانب داری بین این دو مفهوم را در اندیشه و عمل بگشاید. در حوزه عمل تأکید نیگل بیش تر بر جنبه های اقتصادی برابری شهروندی است تا جنبه های فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی آن. در این مقاله، نقد و بررسی کتاب نیگل در سه بخش اصلی انجام شده است؛ نخست، صورت و ساختار ظاهری کتاب بررسی شده و سپس به نیگل و کتابش در فلسفه سیاسی دوران مدرن پرداخته ایم. درپایان محتوای اثر را تحلیل و دستاورد کتاب نیگل را در دفاع از مکتب بی طرفی مخصوصاً باتوجه به نگرش اقتصادی وی ارزیابی کرده ایم. تلاش نیگل مبتنی بر واکاوی مشکلات بین چشم اندازهای شخصی و غیرشخصی به صورت عام و هم چنین به صورت خاص در زمینه نابرابری های اقتصادی و اجتماعی با پیش فرض های بی طرفی برابری طلبانه است؛ البته این تلاش ها به راه حل مشخصی منتهی نمی شود.
حق دادخواهی قربانیان تقصیر پزشکی در سنجه دادرسی عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷
41 - 56
حوزههای تخصصی:
در دادرسی های کیفری به موازات متهم، بزه دیده نیز از حقوقی برخوردار است که نه تنها مغایرتی با حقوق متهم ندارد بلکه در برخی موارد با آن مشترک است و این حقوق، یکسان در مورد هر دو طرف وجود دارد. از جمله این حقوق که جزء اصول و موازین یک دادرسی عادلانه است، حق بر رسیدگی دادگاه صالح قانونی با حضور حقوق دان آشنا به موازین حقوقی است. حقوق دیگر، بی طرفی و استقلال دادگاه و همچنین حق بر رسیدگی بدون تأخیر است. رعایت این حقوق هم در مورد متهم و هم در مورد شاکی ضروری است و نبودن آن ها باعث سلب اعتماد شهروندان نسبت به عملکرد مراجع دادگستری خواهد شد که آثار زیان بار زیادی دارد. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا معیارهای دادرسی عادلانه به خصوص معیارهای اشاره شده، نسبت به قربانیان تقصیر پزشکی در حقوق کیفری فعلی ایران رعایت می شود یا خیر؟ این مقاله برای یافتن پاسخی دقیق به این سؤال پژوهشی، سه معیار رسیدگی توسط دادگاه های دادگستری، بی طرفی و استقلال دادگاه و اصل رسیدگی در زمان متعارف را به ترتیب در رسیدگی به پرونده های تقصیر پزشکی تحلیل خواهد کرد.
تطورات اصل عینیت گرایی و بی طرفی در اخلاق حرفه ای رسانه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
95 - 130
یکی از اولین اصول مورد نظر تدوین گران اخلاق رسانه، اصل عینیت و بی طرفی رسانه ها در انجام وظایف حرفه ای است. عینی گرایی از جمله هنجارهای اساسی در روزنامه نگاری غربی است که به الگوی غالب روزنامه نگاری حرفه ای در بیشتر نقاط جهان تبدیل شده است. عینی گرایی در سیرتاریخی خود، فراز و فرودهایی را تجربه کرده است؛ زمانی به عنوان اصلی مسلم، باوری همگانی و معیاری برای تعیین اصالت اخلاقی رسانه ها بوده است. و سپس با تعاریف، حاشیه زنی ها و چالش هایی مواجه شده و به تدریج بر لزوم طرد، بی فایده بودن و عدم امکان عملی تحقق آن تأکید رفت. پس از این مرحله نیز اصل عینیت و بی طرفی با پذیرش برخی تغییرات در تعریف، مبانی معرفت شناختی و روش شناختی، همچنان بر باقی ماندن در ادبیات اخلاقی رسانه اصرار دارد. این مطالعه، با مرور فراز و فرودی این اصل، این فرضیه را مورد بررسی و تأیید قرار می دهد که گرایش به بی طرفی در رسانه و تلاش در جهت دستیابی به عینیت به عنوان یک غایت و هدف ایدئال برای یک گزارش رسانه ای مطلوب، تا حد زیادی شکل گرفته، متقارن و ناشی از تمایلات فکری در نظام معرفت شناختی بشری نسبت به عینی گرایی است. عینی گرایی رسانه ای با اوج گرفتن جنبش های مدرنیستی و معرفت شناسی های حس گرایانه اوج گرفت و متقابلاً به تبع واردشدن انتقادات گسترده به اثبات گرایی افراطی، مورد انتقاد قرار گرفته و افول کرد و مجدداً با بازگشت واقع گرایی مورد بازتأیید محتاطانه قرارگرفت.
تأملی بر مفهوم و مبانی دولت کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها و نیازهای پیچیده انسان، وی را همواره در مسیر پی ریزی و طراحی الگویی خاص برای زندگی قرار می دهد و هر فرد حسب ظرفیّت ها،استعدادها و مطلوب خویش، از برداشت ها و تلقّی های خاصی از«خیر» پیروی کرده و به زندگی اش معنا می بخشد. دین،اخلاق،فرهنگ، هنر و تجربیّات زیبایی شناختی، حوزه هایی هستند که می توانند برداشت های زندگی مطلوب را برای افراد جامعه تعریف کنند. درعین حال، ضرورت های اجتناب ناپذیرِ زیست جمعی و نقش انکارناپذیرِ زمینه ها و نهادهای اجتماعی چون «دولت» درحیات انسان موجب شده تا سنجشِ حدودِ صلاحیت دولت درتعیین الگوی خیر شهروند به یکی از دغدغه های خاطر اندیشمندان بدل شود. درباب این مسئله ، کمال گرایی ، رویکردی مهم درتاریخ اندیشه های اخلاقی- سیاسی به شمارمی رود که براساس بینش خاص خود به انسان و هویت وی و با هدف اشاعه فضیلت، رسالت دولت در قبال خیر و نقش تربیتیِ این نهاد را تحت عنوان «دولت کمال گرا»خاطرنشان می سازد.مقاله حاضر تلاش نموده با بررسی مبانی نظریِ کمال گرایی،همچون ایده تقدّم خیر برحق و رویکرد مخالف یعنی بی طرفی دولت، به تحلیل مفهومیِ دولت کمال گرا بپردازد.نگارنده اتّخاذ راهبرد «اِقناع» به جای «اجبارِ» گزینه های خیر و احترام حکومت به تکاپوی نهادهای مدنی درپیگیریِ برداشت های زندگی مطلوب را، نافیِ برخی آثارکمال گرایی همچون تظاهرِ غیرصادقانه به رعایتِ گزینه های خیرِ دولتی و رواج خشونت و بی ثباتی می داند.
رویکرد پنهان سیاست و ایدئولوژی در برگردان واژگان رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژگان در رسانه ها، هدفمند و برای القای مفاهیمی خاص، انتخاب می شوند، نگاهی گذرا به چگونگی -انتخاب واژگان در رسانه ها نشان می دهد معنای مورد نظر رسانه ها در ورای واژگان پنهان می شود- انتخاب هدفمند واژگان ، شامل فعالیت های ترجمه ای رسانه ها هم می شود. در این پژوهش، ابتدا به اهمیت و جایگاه ترجمه رسانه ای اشاره می کنیم، سپس در باره عواملی مانند سیاست و ایدئولوژی سخن می گوییم که چگونه به صورت نامحسوس در لایه های زیرین معنایی نفوذ کرده و خود را به شکل حقیقت به مخاطبان معرفی می کنند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری، متون خبری ترجمه شده عربی به فارسی و برعکس است؛ به این صورت که با جست وجو در رسانه های عربی و فارسی، متون خبری ای که در چندسال اخیر در این رسانه ها منتشر شده بود، جمع آوری شد و از بین این متون خبری، عبارت هایی که در راستای اهداف پژوهش بود به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. هدف از انتخاب رسانه های مختلف این است که بگوییم تکنیک استفاده از واژه ها برای انتقال معنای پنهان در ترجمه رسانه ای، محدود به رسانه خاصی نیست و در رسانه های مختلف وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگرآن است که مترجمان رسانه ها در انتخاب واژگان، تابع باورها و سیاست های رسانه خود هستند؛ بنابراین، تلاش می کنند با زیرکی تمام، واژه ای را برای انتقال معنا در ترجمه انتخاب کنند که اهداف و خواسته های رسانه خود را تأمین کنند و معنای موردنظر آن ها به مخاطب منتقل شود. استفاده از واژگان جایگزین به کارگیری واژه های دارای بار معنایی منفی، تغییر واژگان و افزودن صفت به برخی از واژه ها از جمله روش هایی هستند که مترجمان رسانه ها برای القای معانی و مفاهیم موردنظرخود در ترجمه به کار می گیرند.
نگاهی نو به اصل توجیه رأی لزوم قطع و یقین دادگاه هنگام نگارش رأی
منبع:
فصلنامه رأی دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
13 - 23
حوزههای تخصصی:
رأیی از شعبه اول دادگاه نظامی یک صادر شده است. به این رأی اعتراض کرده اند. شعبه دیوان عالی کشور آن رأی را نقض نموده و پرونده را به شعبه صادرکننده بازگردانده تا عنوان اتهامی تغییر یابد. شعبه مرجوع الیه برای تبعیت از رأی دیوان و تغییر عنوان اتهامی، دست به استدلال هایی لرزان زده که ذهن خواننده را به سویی می برد که گویی متوفی مستحق مرگ بوده است. به دنبال فرجام خواهی دوم، شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور در رأیی برجسته و نمونه، رأی دادگاه نظامی یک را با استدلال هایی بدیع و چشمگیر، نقض می کند چرا که به زعم این شعبه، رأی فرجام خواسته از نظر « غیر جزمی دادگاه و دادرس صادرکننده » حکایت دارد. رأی شعبه دیوان که به پاسداری از اصول دادرسی و به ویژه اصل توجیه رأی اصدار یافته، درست و شایسته آفرین است. بر پایه این رأی، اصل توجیه رأی شامل نگارش درست رأی می شود که ضمانت اجرای نادیده گرفتن آن نقض رأی است.
جرایم بدون بزه دیده در ایده بی طرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مصادیق و قلمرو جرایم بدون بزهدیده در سیاست جنایی کشورها از آنجا که می تواند به مبانی فکری و نگرش هر جامعه در ایده بی طرفی یا کمال گرایی مرتبط باشد، از مباحث قابل توجه در تحلیل عملکرد رفتاری دولت ها در جرم انگاری یا جرم زدایی برخی رفتارها است. در این پژوهش، صرف نظر از مبانی توجیهی جرم انگاری و جرم زدایی این جرایم و بدون جانبداری از این لحاظ در صدد شناسایی نقش پذیرش ایده بی طرفی یا کمال گرایی در توسعه قلمرو کیفری دولت ها و دامنه جرم انگاری آنها هستیم. لذا پس از تبیین مفهوم ایده بی طرفی و کمال گرایی و بازشناسی مختصر جرایم بدون بزهدیده، ارتباط این دو مفهوم با یکدیگر و تأثیر یک رویکرد سیاسی در ساختار جرم انگاری یا جرم زدایی رفتارها توضیح داده می شود. نویسندگان مقاله با شناسایی ارکان و مبانی جرم-انگاری، نظام های حاکمیتی را در دو طیف کمال گرایی محض تا بی طرفی کامل یا در بازه های میان این دو طیف قرار داده اند که قرار گرفتن در نزدیکی هریک از این دو بازه، تأثیر در توسعه یا کاهش جرایم به خصوص جرایم بدون بزهدیده خواهد داشت.